فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی تصاویر «زمان» در کتاب «جای خالی سلوچ» نزد محمود دولت آبادی می پردازیم. به این منظور، خواهیم دید که آیا در تخیل این شخصیت های روایتی و همین طور راوی روایت، ترس از «زمان» وجود دارد. آنگاه، در صورت حضور این ترس، نشان خواهیم داد که هراس از زمان در چه قالبی به بیان در می آید و چرا، بنابراین تمامی تلاش ما به منظور پاسخگویی به این سئوالات است. باید خاطر نشان کرد. این مطالعه به جنبه های فلسفی تفکر دولت آبادی نمی پردازد. برعکس، به ماده اولیه علاقه مند است یعنی به تصاویر تخیلی. تصاویری هنری که باید آن ها را نماد در نظر گرفت و نه همچون نشانه ای که فردینان دو سوسور از آن سخن گفته است. روش انتخابی برای خوانش یک متن، به تخیل شناسی از نگاه ژیلبر دوران برمی گردد؛ که با انتخاب این روش علمی هدف خود را هم نشان می دهیم: تلاش برای بومی سازی این نظریه تخیلی با کمک گرفتن از آثار ایرانی.
تفسیر شعر عقوبت شاملو با استفاده از بینامتن حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی ۱۳۹۸ دفتر ۲۲
1-18
حوزههای تخصصی:
پساساختار گرایی و عرفان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو آن است که نشان دهد چگونه مکتب پساساختارگرایی، از تعیین معنای نهایی برای متن امتناع می ورزد. در این راستا، نخست با اشاره به بخشی از ویژگی های متنی چون غزلیات حافظ، به تبیین این مطلب پرداخته می شود که از منظر نقد پساساختارگرایی، نمی توان معنای غزل حافظ را تنها در انحصار تحلیل عرفانی نگاه داشت. از این رو، برای رسیدن به فهم متن، باید خود را از بند قصد مولف رهانید و با تکیه بر متن و افق انتظار خواننده، معنی را آفرید. نقد پساساختارگرایی با تکیه بر عدم قطعیت رابطه بین دال و مدلول و بازی بی پایان دلالت ها در زبان و نیز به واسطه ویژگی های خاص زبان ادبی، مانند ابهام و معما و ماهیت استعاری و مجازی آن و استفاده از قواعد ساختارشکنی، نشان می دهد که چگونه دال ها می توانند در یک روند دلالتی بی انتها ادامه داشته باشند. این نوشتار در پایان پیشنهاد می کند که برای تفسیر و تاویل متنی گشوده چون حافظ نیاز به خواننده ای است که واقف بر نظام و مناسبات نشانگان متن باشد، از روند ساختارشکنی آگاه باشد و نیز بداند که چگونه می توان معنا را افزایش داد و از حصار یک معنای قطعی و نهایی گریخت.
ساختار تقابلی داستان سیاوش در شاهنامه بر اساس نظریه لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تقابل» در داستان اسطوره ای حماسی سیاوش در شاهنامهچشمگیر است و به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های سازنده در وجود شخصیت ها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همة رویدادها در این داستان دو اصل متقابل «زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی» و «کم بها دادن به پیوند خویشاوندی» در نظریة لوی استروس است. دو نوع تقابل در این داستان یافت می شود: 1. تقابل داخلی که ناظر بر تضاد سودابه و سیاوش در سرزمین ایران و حرمسرای کیکاووس است که باعث سربلندی و سپس طرد سیاوش می شود و همچنین ناظر بر جدال کیخسرو و فریبرز از یک طرف و جدال توس و گودرز به جانبداری از این دو شخصیت در مسئلة جانشینی کیکاووس از طرف دیگر است. بهانة اصلی در این نوع تقابل، خویشی و همخونی و به اصطلاح لوی استروس زیاد بها دادن است. 2. تقابل خارجی که ناظر بر توطئة گرسیوز و ستیز افراسیاب با سیاوش است و باعث مرگ او می شود. بهانة اصلی در این نوع تقابل، بیگانگی و دشمنی دیرینه و همان کم بها دادن است. همچنین اصل زیاد بهادادن ناظر بر خواب افراسیاب و سیاوش از یک سو و اصل کم بهادادن ناظر بر خواب پیران ویسه و گودرز کشوادگان از سوی دیگر است.
ترکیب و الگوی مرسوم در آغاز و پایان نامه و خطاب و امضای آن
حوزههای تخصصی:
بررسی شناختیِ طرح واره های تصوری در کتاب های فارسیِ دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی طرح واره های تصوری در کتاب های درسیِ فارسیِ دوره ابتدایی در چارچوب زبان شناسیِ شناختی است. طرح واره های تصوری یکی از مباحث اساسی رشته هایی چون فلسفه، روان شناسی و زبان شناسی است. به زعم زبان شناسان شناختی، اهمیت طرح واره های تصوری به عنوان بخشی از سازوکارهای زبان و تفکر این است که آنها به عنوان مفاهیم جسمیت یافته ابتدایی و اولیه می توانند، به شکلی نظام مند، ساختار مفاهیم پیچیده تر را فراهم آورند. این مهم باعث اجتناب ناپذیرشدنِ مطالعه و بررسی آنها در بسیاری از زمینه ها، از جمله آموزش به طور عام و مواد آموزشی به طور خاص، می شود که به گونه ای به زبان و اندیشه گره خورده اند. ضرورت این مسأله موجب شد تا این پژوهش به بررسی طرح واره های تصوریِ حجمی، حرکتی و قدرتیِ جانسون، به عنوان طرح واره های پایه در کتاب های درسیِ فارسیِ پایه های تحصیلیِ اول تا ششم، به عنوان یکی از مواد آموزشی مهم، بپردازد. روش این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع کیفی، توصیفی و نیز استنباطی است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که هر سه طرح واره پایه در تمامی کتاب های شش پایه تحصیلی کاربرد دارند که بیشترین میزان، ابتدا به طرح واره حجمی (%5/58)، سپس به طرح واره حرکتی (%5/25) و در نهایت به طرح واره قدرتی (16%) اختصاص دارد و این که تفاوت بین فراوانی انواع طرح واره ها معنادار است. همچنین میزان جملاتِ بدونِ طرح واره (با %6/81) بیشتر از جملاتِ با طرح واره (با %4/18) است و این که تفاوتِ بین فراوانی این دو معنادار است. این تحقیق نشان می دهد که استفاده از طرح واره حجمیِ بیشتر در مراحل اولیه آموزش مورد استفاده قرار گیرد که کودک اطلاعات کمی در زمینه مفاهیم دارد و کم کم به تناسب سن، از آنها به میزان کمتری استفاده شود و میزان کاربرد دیگر طرح واره ها افزایش یابد.
ادبیات تطبیقی از منظر رویکرد بینامتنی: بررسی موردی فیلمنامه «گاو» و نمایشنامة «کرگدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی را با دو مکتب فرانسوی و مکتب آمریکایی می شناسیم. از دیدگاه مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی شاخه ای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیات ملی می پردازد و در مکتب آمریکایی، ادبیات تطبیقی پژوهشی بینارشته ای است که به مقایسة ادبیات ملت ها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا می پردازد. در مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی حوزه های متعددی را بررسی می کند؛ اما این تنوع در حوزه های مطالعاتی مکتب آمریکایی زیاد است. مهم ترین محور این مطالعات در حوزة بینامتنیت است. می توان بینامتنیت را به عنوان یکی از ارکان مطالعات فرهنگی به شمار آورد. در این مجال، ابتدا گذری به ادبیات تطبیقی خواهیم داشت و سپس، تعاریفی دربارة بینامتنیت ارائه می دهیم و در انتها، نمایشنامة «کرگدن» اثر اوژن یونسکو و فیلمنامة «گاو» اثر غلامحسین ساعدی را از منظر رویکرد بینامتنیت، با تأکید بر نقش ادبیات تطبیقی بررسی می کنیم. فرضیه ای که در مقالة حاضر آن را بررسی می کنیم این است که پژوهش بینامتنی، پژوهشی در ادبیات تطبیقی به شمار می آید
رمزهای اساطیری اسب در اساطیر
حوزههای تخصصی:
میرزاده عشقی و مساله تجدد
حوزههای تخصصی:
"در عصر متلاطم و پر هیجان مشروطه میرزاده عشقی از شاعران پرشور بود و این بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدد بیندیشد. با این حال در منظومه جهان بینی عشقی به گونه ای خاص می توان به تماشای تمام جوانب پدیده تجدد نشست. آنچه پیش و بیش از همه چیز در ساختار اندیشه و رویکرد عشقی به چشم می خورد رویکرد متناقض و ناهمسان او به ابعاد تجدد است. تفکر عشقی در گرداب سیاه و سفید بینی مطلق، دائما دست و پا می زند، بنابراین، چنین تفکر تمامت خواه هم انباشته از پارادوکس خواهد بود. در جهان بینی عشقی عرصه برای خرد و منطق بسیار تنگ است؛ عرصه ای که بیشتر نمایانگر تصویر تخریب، انقلابی گری و خونریزی است. عشقی آن قدر عصبی و آتشین مزاج است که با دیدن یک مصداق به افراط می گراید و تمام انسان ها را اعم از خوب و بد با یک چوب می راند؛ به طور کلی رویکرد عشقی به انسان ایرانی انباشته از تناقض و تضاد است. در این مقاله مفهوم تجدد در شعر عشقی بررسی می شود.
"
درباره کلمات مرکب فارسی اقسام کلمه از نظر ساختمان
منبع:
گوهر مهر ۱۳۵۷ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
مقایسة ساختارهای منطق الطیر مثنوی معنوی و بوستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به مقایسه ساختارهای سه منظومه منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا و بوستان سعدی پرداخته و به وجوه اشتراک و تفاوتهای موجود میان این سه منظومه اشاره نموده است. وجوهی چون حضور دو جزء عمده در سه منظومه همچون گفتارهایی در بیان نظری افکار و نیز حکایات و تمثیلهایی برای مصور ساختن آن افکار، وجود اندیشهورزی در هر سه منظومه با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد در هر یک.
پایان نامه: بررسی رمان نوجوان در ایران
حوزههای تخصصی:
هرکس به تماشایی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر مقوله زبان و اهمیّت نقش آن به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد، نویسنده به اوج بلاغت و فصاحت موجود در غزلیات سعدی اشاره نموده، دو غزل از غزلیات سعدی را که یکی پیچیده و دشواریاب است و دیگری ساده و آسان فهم، برگزیده، وجود اختلاف آن دو و نیز چگونگی فهم آنها را توضیح می دهد.
بازتاب عصر عتیق و نثر توراتی در آثار تقی مدرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکلیا و تنهایی او"، یکی از بهترین داستانهای بلند در ادبیات فارسی است و از رسته داستانهایی چون ملکوت و بوف کور. مدرسی در این کتاب از طریق یک روایت تمثیل گونه، عصر عتیق را به دنیای معاصر پیوند می زند و موضوعاتی چون تقابل شیطان و یهوه، خیر و شر، عشق و قدرت، وسوسه های فردی و مصلحتهای عمومی را حقیقت همیشگی حیات انسان تلقی می کند. سادگی و صمیمیت بیان، کهنگی و شاعرانگی بسیاری از کلمات و جملات، پر شمار بودن عبارتهای عاطفی، غالب بودن بیان روایتی در بیشتر بخشها و بازافرینی محیطها و فضاهای معنوی و ماورا طبیعی از خصوصیات مشترک در یکلیا و کتاب مقدس است. تطابق آهنگ جملات و کلمات با ذهن و زمان و زندگی آدمها و هارمونی زبان و زمان، صوت و صورت و تناسب نثر روایت با موضوع و ماجرا، نثر خاصی را در داستان به وجود آورده است که به دلیل شباهت بسیار به نثر فارسی کتاب مقدس به نثر توراتی شهرت یافته است. همسویی بافت قصه وار و نثر توراتی با دیرینگی موضوع و ماجرا، تطابق کاملی با این واقعیت هنری دارد که کیفیت ساختار و زبان روایت را محتوای اثر و ماهیت موضوع تعیین می کند.
بررسی و نقد داستان بیژن و منیژه بر اساس کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل
منبع:
علوم ادبی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
87-107
حوزههای تخصصی:
همزمان با آغاز نگرش های نوینی که در قرن بیستم نسبت به متون ادبی آغاز شد، «جوزف کمبل» با مطرح کردن «کهن الگوی سفر قهرمان»، تحولی جدید در حوزه مطالعات نقد اسطوره گرایی پدید آورد. او با بررسی ساختاری اسطوره ها در فرهنگ ملل گوناگون، به این نتیجه دست یافت که حرکت قهرمان از آغاز تا پایان داستان، بر اساس فرمولی ثابت است که به صورت یک دستور زبان ذهنی در همه داستان های ملل مختلف، با اندکی تغییرات جزیی تکرار می شود. داستان «بیژن و منیژه» از جمله داستان های شاهنامه است که قابلیت مطالعاتی بر اساس نقد اسطوره ای را دارد. بنابراین در این مقاله سعی می شود، ضمن تطبیق مراحل گذر قهرمان از مراحل مختلف «کهن الگوی سفر قهرمان کمبل» با داستان «بیژن و منیژه »، میزان این انطباق و همچنین نقش هایی که هر یک از شخصیت ها در این داستان ایفا می کنند، بر اساس این نقد، بررسی شود. بر اساس این بررسی نمایان می شود که طبق نقد کهن الگوی کمبل، قهرمان داستان یعنی «بیژن»، از دنیای عادی بیرون می آید و موفق می گردد تا با گذر از سه مرحله اصلی «عزیمت»، «رهیافت» و «بازگشت»، در نهایت با شخصیتی دگرگونه، در قالب ازدواج با منیژه، دوباره به سرزمین خود باز گردد.
مکاشفات شبانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانه ای اشاره کرده که دربردارنده دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژه «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر می کشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد می شود، از جمله اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشه یابی و تحلیل این رویاهای شبانه که بخش قابل ملاحظه ای از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمی گیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راه-هایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناخته بودن شب ارتباط می یابد و لذا می توان با تأمل در این گونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشه یابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به این گونه تجارب روحی دارد، صورت می پذیرد.