فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۹۶۱ تا ۹٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است به معرفی و بررسی نمونه هایی از «خودزندگی نامه نوشت» در ایران باستان بپردازد و با بررسی و تحلیل آن ها ضمن کمک به پیشینه این نوع ادبی در ایران، به ویژگی های خاص فرهنگی این نوع در ایران باستان اشاره نماید. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تطبیقی استفاده شده است؛ نخست آثار موردی توصیف شده اند و پس از مقایسه به بررسی شباهت ها و تفاوت ها جهت دستیابی به یک متد کلی برای این نوع پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این نوع، ریشه در ایران باستان دارد و در تقسیم بندی انواع آن باید بیشتر به موقعیت و علایق اتوبیوگراف ها توجه شود تا زبان و ساختار متن. همان گونه که در ایران باستان نیروهای سیاسی و دینی سبب ایجاد دو نوع متفاوت شده اند؛ نخست، نوع سیاسی که در کتیبه ها مشاهده می شود و از لحاظ محتوایی شاه درصدد است سه عنصر نژاد، فره و هنر خود را در آن ها تشریح کند و از لحاظ ساختاری شامل بخش های مقدمه، متن و مؤخره هستند که در متن بسیار شبیه هم اما در مؤخره متفاوت اند؛ دوم، نوع دینی آن بیشتر شامل ابعاد روحانی و اقدامات دینی اتوبیوگراف است و شاهد این ادعا روایتی است که از عروج مانی و کرتیر به آسمان در اتوبیوگرافی ها موجود است.
ساخت تنزیهی تشبیهی شناخت خداوند در دیباچة شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه، یکی از مباحثی است که پیوسته متکلّمان به آن توجّه داشته اند. تنزیه، منزّه دانستن خداوند از هر گونه صفت انسانی و تشبیه، نسبت دادن ویژگی های مردمان به آفریدگار است. فردوسی در مقام تنزیه، به تعبیر نگارنده، یزدان را «خداوندِ نام» می گوید که تنها نامی از آن در میان است و در مرتبة تشبیه، او را «خداوندِ جای» می نامد؛ یعنی همان مقام شکل گیری آفرینش که مظاهر اسماء و صفات خدا در هستی گام می نهد و به این سان آفریدگار، توصیف پذیر می شود. آن چنان که از برخی متون پهلوی زردشتی، متن های مانوی و تفکّر شیعیان اسماعیلی نیز برمی آید، یزدان پیش از آفرینش، تنها نام است؛ اما پس از آفرینش دارنده جای می شود که شناسایی او را ممکن می کند. فردوسی همچنین در مصراع: «ز نام و نشان و گمان ب رت ر است» به راه تنزیه می رود؛ ولی در مصراع پس از آن: «نگارندة بر شده گوهر است» با تشبیه، یزدان را نگارگر یا نقّاش می خواند و به این گونه، تنزیه و تشبیه را همراه می کند که این دیدگاه از اندیشه های شیعی و باورهای باستانی او برخاسته است.
چشم اندازهای حکمی «آفرینش عالم» در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معم و مفهوم پیچیده خلقت در جی جی زندگی و تفکر و تخیل بشر قبل مشهده ست. هنر و دبیت، بستری منسب بری بزتب و به نمود درمدن چنین مسیله شگفتی ست. حکیم بولقسم فردوسی، شعری ست که در دوره وج شکوفیی تمدن سلمی و شکل گیری مکتب کلمی شعری و معتزله و شیعه چشم به جهن گشود و کخ نظم خود ر ب خرد و ندیشیدن دربره خد، نسن و هستی پی فکند. مقله حضر ب ورسی صول و چرچوب حکمی و فلسفی مهمی (همچون: غز خلقت، حدوث ی قدم جهن هستی، مده ولیه فرینش و مرتب فرینش) که دربره فرینش علم در عصر فردوسی وجود دشته ست، بخش «گفتر ندر فرینش علم» شهنمه ر تحلیل می کند ت روشن شود ی تفکرت ریج عصر فردوسی در بین و دربره فرینش علم بزتب دشته ست ی نه. مشهده خوهد شد که تفکرت حکمی و فلسفی یرنین بستن و فیلسوفن سلمی چنن ب یکدیگر همنشین شده ند که نمی تون فردوسی ر در قلمرو گفتمن ی ندیشه ی خص محصور کرد؛ بلکه و نمینده تفکرت حکیمنه «سلم یرنی» در روزگر خویش ست.
نقد و تحلیل سبک شناسی کشف الحقایق عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار کوشش می شود ویژگی های سبکی کشف الحقایق – به عنوان یکی از برجسته ترین آثار نثر عرفانی- بررسی و با غور در سطوح زبانی، نحوی و زیبایی شناسی، سیمای روشنی از این کتاب ارائه شود. شکی نیست که واکاوی هر اثر، جهت شناخت دقیق آن، راهگشای درک زمانه تألیف آن اثر و دست یابی به شاخصه های فکری مؤلّف است. گمان می رود در سطح زبانیِ کشف الحقایق خصلت های آوایی، واژگانی و نحوی، مشخص و سادگی باشد. در سطح ادبی این مقاله به صناعات ، و آرایه های ادبی نثر نسفی خواهد پرداخت تا به شگردهای بلاغی و ابهام های رنگارنگ اگر در آن باشد راه جوید. کشف الحقایق متعلّق به دوره حاکمیّت مطلق نثر فنّی است؛ امّا محتوایِ عرفانی آن و گزینشِ زبانِ ساده برای این نثر، آن را از تألیفات هم عصرش ممتاز کرده است. اگرچه سادگی و سهولت زبان، جهت انتقال بهتر و آسان ترِ مفاهیم به مخاطبِ عام، از ویژگی نثرهای تعلیمیِ عرفانی و جزء لاینفک آن است؛ در این اثر، نه ویژگی زبانی و ادبی، نه تناقضات و شطحیّات، بلکه غنای مفاهیم و وفور اصطلاحات فلسفی باید سبب دشواری متن شده باشد. و به طور کلی چهارچوب نثر آن مبتنی بر سادگی و نزدیک به نثر سامانی، مرسل، است. امّا درک فحوای کلام نسفی به دلیل بهره از مفاهیم انتزاعی با دشواری روبه رو است.
مجنونان مدرن در دوره ی تیموریان از منظر مجالس النفائس امیر علیشیر نوایی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
121 - 151
حوزههای تخصصی:
نقش عناصر پیرامتنی در توسعه دریافت و فهم متن مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
249 - 268
حوزههای تخصصی:
پیرامتن ها آستانه های ورود به جهان متن اند و از این رو در زمره شاخص های کلیدی فهم و دریافت متن به شمار می روند.به عقیده ما، عناصر پیرامتنی کتاب مثنوی معنوی دربرگیرنده، تداوم بخش و تکمیل کننده متن کانونی مثنوی محسوب می شوند. این عناصر به خوبی از عهده ایفای مسلّم ترین نقش پیرامتن یعنی تحقّق و تکمیل معنای متن اصلی برآمده اند. عناصر پیرامتنی مثنوی معنوی ، آشکارا در جهت سامان دادن به ساختار و کلیّت روایت و ایجاد همپیوندی و تناسب بین دیگر اجزای متن پریشان نمای آن به کار گرفته شده اند. در واقع حضور پیرامتن ها در کتاب مثنوی ، نوعی مکانیسم جبران برای گسسته واری روساختی متن آن به شمار می رود. از سوی دیگر این عناصر پیرامتنی عرصه تحقق گفت و گویی راستین میان مؤلف و مخاطب و نشانه روشنی از عنایت مولانا به نقش چشمگیر مخاطب در معناآفرینی متن است. بنابراین مجموعه این عناصر پیرامتنی نه تنها در دریافت و فهم متن مثنوی تأثیر قابل اعتنایی دارند، بلکه عموماً در فرایند معناسازی و مشارکت فعال خواننده، نقش برجسته ای پیدا می کنند. مقاله حاضر در پرتو بررسی عناصر پیرامتنی این کتابنظیر دیباچه ها، عناوین منثور و پیش گویه مثنوی ، کارکردهای متصوّر برای به کارگیری پیرامتن توسط مولانا را مورد مطالعه قرار می دهد.
بررسی فرآیند تأثیر محیط بر شخصیت متنبی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
157 - 181
حوزههای تخصصی:
هر فرهنگی ویژگی های خاص خود را دارد و این ویژگی ها بر شکل گیری شخصیت کاربران فرهنگی تأثیر دارد، چنانکه انگلیسی ها خونسردند و آمریکایی ها متعهد، ژاپنی ها پرتلاش و اسکاتلندی ها خسیس و فرانسوی ها رمانتیک و ایرانی ها بدبین هستند. اوضاع و احوال روزگار سعدی و متنبی به گونه ای بوده است که آن ها به حکمت گرایش پیدا کرده اند. این دو شاعر تحت تأثیر فضای زمانه خود بوده اند. انتشار فرهنگ یونانی و فارسی در گرایش هر دو به سخنان حکیمانه تأثیر داشته است. اندیشه های موعظه گرایانه تحت تأثیر زمان و محیط اجتماعی سیاسی، در شعر سعدی و متنبی شکل می گیرد. خودستایی متنبی اثرگرفته از عصر و زمانه او است و گرایش بیش از حد سعدی به تواضع و فروتنی، برخاسته از روحیات زمانه اش است.
داستان های عاشقانه؛ گونه غنایی یا روایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنای این تحقیق بر این پرسش گذاشته شده است که یک متن روایی باید چه معیارهایی داشته باشد که آن را بتوان نوع ادبی غنایی به شمار آورد. برای پاسخ به این سؤال، نگارنده با روش توصیفی – تحلیلی سعی کرده است ویژگی هایی را که در داستان های برجسته عاشقانه عامل روایی را در برابر عامل غنایی کم رنگ می کند، نشان دهد. عواملی مانند توصیف کشمکش های عاطفی، وجوه شعری و غنایی، استفاده از زبان غنایی، حضور من راوی در متن، از مهم ترین مؤلفه هایی است که فراوانی و گسترش آن در یک متن، عنصر روایت را کم رنگ تر از عنصر غنایی جلوه می دهد. بنابراین در داستان های عاشقانه غنایی مخاطب با صحنه هایی رو به رو می شود که منشاء آن عواطف و احساسات گوینده یا شخصیت داستان است. در چنین متنی کارکرد شعری (ادبی) و عاطفی متن بر کارکرد ارجاعی آن غالب است.
تحلیل شخصیت و شخصیت پردازی در داستان کوتاه دیه اثر عمر سیف الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
353 - 364
حوزههای تخصصی:
«دیه» اثر عمر سیف الدین نویسنده ترک، داستانی آموزنده و مورد توجه نسل های بعدی خود است. بدون توجه به ساختار و عناصر تشکیل دهنده ی-ک اثر نمی توان به درک نوین و عمیق تری از آن رسید. گرچه شخصیت و شخصیت پردازی بیشتر مربوط به رمان است و در داستان کوتاه، فرصت پردازش شخصیت وجود ندارد، اما شخصیت و شخصیت پردازی از جمله مواردی است که در ساختار داستان کوتاه «دیه» درخور توجه و تأمل است. این مقاله به شیوه تحلیلی- توسیفی، در ابعاد گوناگون به بررسی عنصر داستانی شخصیت و شخصیت پردازی در داستان «دیه» پرداخته است. نویسنده از شیوه ها و گونه های مختلف شخصیت های داستانی برای خلق و پرداخت شخصیت ها استفاده کرده است. طبق بررسی های صورت گرفته و قرار گرفتن اثر در حوزه داستان کوتاه، عمر سیف الدین هنگام نوشتن داستان «دیه» به کیفیت عناصر داستان و انسجام آن توجه بسیار داشته است که این امر در بخش شخصیت ها نمود بیشتری را دارد.
مقایسه ماهیت کارکرد مفید زیبایی در هنر سنتی و مدرن از نگاه کوماراسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان ماهیت کارکرد زیبایی در هنر سنتی و مقایسه آن با کارکردهای هنر مدرن، انسان و هنرمند امروزی را قادر می سازد تا با بینشی وسیع تر، به بهره برداری مفید و مؤثرتری از زیبایی در آثار هنری بپردازد. هدف از این پژوهش، تبیین دیدگاه های آناندا کوماراسوامی درباره کارکرد زیبایی در هنر سنتی و تفاوت آن با هنر مدرن می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کوماراسوامی بین دو نوع زیبایی در هنر سنتی و مدرن؛ یعنی زیبایی به منظور نیل به بیان مطلوب و زیبایی تابع رضایت دیگران و ابراز خویشتن، تفاوت کارکردی قائل می شود. وی نه تنها به مخالفت با کارکردهای زیبایی در هنر مدرن می پردازد، بلکه به شدت از آن انتقاد می کند. با این حال، کوماراسوامی اساس مسئله لذت زیبایی را در مورد آثار هنری کاملا رد نمی کند بلکه قصد او مخالفت با نگرشی است که با محور قرار دادن لذت و توجه به فردیت هنرمند، هدف دیگری را دنبال نکند. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی وروش گرد آوری اطلاعات نیز به شیوة کتابخانه ای انجام گرفته است.
مقایسه نام و لقب پادشاهان ساسانی در شاهنامه و متون تاریخی دوره اسلامی از سده سوم تا هفتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های اساطیری و تاریخی ایران باستان در دوران ساسانی در کتابی گردآوری شده بود که آن را «خداینامه» می نامیدند. این کتاب در دوران اسلامی، چندین بار به زبان عربی و فارسی ترجمه شد و بیشتر نویسندگان دوره اسلامی برای ذکر تاریخ ایران، از این ترجمه ها استفاده کردند. تعدد این ترجمه ها سبب شد که گاه آشفتگی و نابسامانی در ذکر حوادث و رویدادهای تاریخی به وجود آید و نویسندگانی کوشش کردند با اصلاح این آشفتگی ها، سامانی به تاریخ ایران دهند، که می توان با توجه به شباهت ها و تفاوت هایی که در متون تاریخی دوره اسلامی دیده می شود، این پرسش را مطرح کرد که نویسندگان متون تاریخی ازجمله فردوسی در ذکر رویدادهای پادشاهان از چه منابعی بهره برده اند؟ در این پژوهش که به روش تحلیلی-اسنادی نوشته شده است، کوشش شده تا با مقایسه شباهت ها و تفاوت هایی که در ذکر نام و لقب پادشاهان ساسانی در کتاب های تاریخی دیده می شود به منابعی که این کتاب ها از آنها بهره برده اند، اشاره کنیم که از جمله نتایج به دست آمده، آن است که منبع فردوسی با دیگر متون تاریخی، تفاوت های آشکاری داشته و این موضوع را که فردوسی تنها از شاهنامه ابومنصوری که آن هم ترجمه خداینامه پهلوی بوده، استفاده کرده است، برجسته تر نشان می دهد.
Терминообразование как объект анализа терминосистем (на примере анализа русской аэрокосмической терминологии)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья посвящена рассмотрению методики анализа разных терминологических систем с точки зрения терминообразования. При этом в качестве иллюстрации анализируется русская аэрокосмическая терминология. Основные способы терминообразования в работе разделены на четыре основные группы: аналитический способ, семантическая метафоризация, заимствование и синтетический способ. Каждый способ при анализе подробно описывается на примере аэрокосмической терминологии. Далее, сравнивая аэрокосмическую терминологию с другими терминологическими системами (терминологии нанотехнологии и нефтегазовой индустрии), демонстрируется, что способы терминообразования в разных терминологиях актуализируются по-разному. В аэрокосмической терминологии аналитический способ и соответственно аббревиация играют более важную роль, чем в терминологии нанотехнологии, где более активны такие способы как заимствование и суффиксация, или в терминологии нефтегазовой индустрии, в которой суффиксы интернационального характера более активно используются.
بررسی تطبیقی فقر در شعر عبدالوهاب بیاتی و ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالوهاب بیاتی، شاعر معاصر عراقی و ایرج میرزا، شاعر دورة مشروطة ایران، هردو در شرایطی زندگی می کردند که توده های مردم در فقر و بیچارگی به سرمی بردند و از فقدان امنیت، ظلم و ستم حاکمان و بی کفایتی آنان در ادارة امور جامعه و بی توجهی شان نسبت به اوضاع و احوال زندگی مردم رنج می بردند.هردو شاعر با داشتن دغدغة اجتماعی مشترک، شعر خود را برای بیان دردها و رنج های توده های مردم به کارگرفته و به معضل فقر در جامعه و پیامدهای ناگوار آن پرداخته اند و ضمن اشاره به عوامل و مظاهر فقر در جامعه، از راه های مبارزه با فقر نیز سخن گفته اند. در این پژوهش، تلاش می شود با استفاده روش توصیفی و شیوة تحلیل محتوا، به بررسی تطبیقی پدیدة فقر و مهم ترین عوامل و مظاهر آن در شعر عبدالوهاب بیاتی و ایرج میرزا پرداخته شود. بررسی شعر دو شاعر در این زمینه، نشان می دهد که هردو شاعر، حاکمان و فقدان آگاهی اجتماعی در میان توده های مردم را به عنوان عوامل فقر و کارگران، کشاورزان، آوارگان و یتیمان را به عنوان مظاهر و جلوه های فقر در جامعه مطرح کرده اند و از دعوت مردم به مبارزه با حاکمان ستمگر و دعوت از حاکمان برای رسیدگی به احوال فقرا، به عنوان مهم ترین راه های مبارزه با فقر سخن گفته اند.
Количественное преобразование компонентного состава устойчивых фраз(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья посвящена одному из способов преобразования устойчивых фраз (пословиц, поговорок, крылатых выражений и подобных клишированных предложений) в современной русской речи – сокращению их компонентного состава (имплицированию, импликации). Вопрос количественных изменений устойчивых фраз рассматривается в аспекте общей проблемы фразеологической вариантности. В статье предлагается авторская позиция в решении спорных вопросов, касающихся определения понятий «вариант», «вариантная парадигма», «отфразеологический дериват», прослеживается связь имплицирования устойчивых фраз с процессом вариантообразования и деривационными тенденциями, действующими в языке и речи. Особое внимание уделяется описанию закономерностей образования вариантов и дериватов устойчивых фраз посредством сокращения их внешней формы, выделяются типы количественных вариантов фразовых единиц и описываются новые единицы, производящей базой для которых стали устойчивые фразы.
بازشناخت حماسه شاه رخ نامه (سروده قاسمی گنابادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه شاه رخ نامه قاسمی گنابادی مثنوی ای چهار هزار و هفت صد بیتی است که در سال 950ق آن را سرود. موضوع آن شرح کشورگشایی ها، شکارها، سفرها، عدالت ورزی ها و رشادت های شاه رخ تیموری (850- 779) از بر تخت پادشاهی نشستن تا هنگام وفات است که به شاه طهماسب صفوی (ج. 930- د. 984) تقدیم شده است. شاه رخ جز همین مثنوی، زندگی نامه مستقلی ندارد. منظومه شاه رخ نامه در ایران نسخه ندارد و نگارنده آن را براساس نسخه پاریس تصحیح کرده است. پس از معرّفی شاه رخ نامه، به بررسی برخی ویژگی های ادبی و زبانی منظومه و معرّفی نسخه های آن پرداخته شده و ساقی نامه های این مثنوی برای اوّلین بار معرّفی گردیده است. چند فراز از زندگی شاه رخ از نگاه قاسمی و مورّخان عصر شاه رخ با هم مقایسه شدند. تحقیق نشان داد این حماسه تا حدّ زیادی مبتنی بر مستندات تاریخی است و به ترتیب وقوع عمل کردهای شاه رخ سروده شده است. توصیف صحنه های نبرد با بیانی فخیم و حماسی و به کاربردن تعبیرها و ترکیب های زیبا، تضاد، سجع و واج آرایی از دیگر ویژگی های این اثر است.
کانی شناسی (جواهرشناسی) در دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوان اشعار انوری، از سخنوران و دانشمندان نامدار سده ششم، حاوی دانش های زمانه اوست. سخن سرای ابیورد، برای عرضه تصاویر تازه خود، به علوم رایج زمانه اش از جمله «کانی شناسی »، توجّه ویژه ای داشته و به نکات بسیاری از این دانش اشاره کرده است، تنها خاقانی را می توان از شاعران بزرگی دانست که در این زمینه با او برابری می کند. در این نوشتار، مقصود، کانی شناسی از نظر قدماست که شامل کانی ها، فلزها ، شبه فلزات و ئیدروکربورها می شده است. ابتدا سخن انوری درباره هر گوهرِ کانی، از صفات و خواص و ... مطرح شده و سپس پنداشت های دانشمندان و کانی شناسان گذشته مطرح گردیده است؛ همچنین سعی شده با بهره گیری از قدیمی ترین و معتبرترین کتب در دسترس، ثابت گردد که آنچه انوری درباره کانی ها گفته، صرفاً به قصد بلاغت نبوده، و دانش جواهرشناسی آن روزگار هم سخنان انوری را تأیید می کند؛ البتّه اندکی از باورداشت های قدما، از دید امروزی ها اشتباه و غیرقابل قبول است
زمانمندی روایت در مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزل آبادی بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفه های اساسی در آفرینش داستان است که در دهه های اخیر مورد توجه روایت شناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان می توان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه ی زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجه است. ژنت نظریه ی زمان در روایت خود را در سه محور نظم، تداوم و بسامد مطرح می کند. مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزل آبادی، شاعر ناشناخته ی قرن نهم، از محور زمان به خوبی استفاده کرده است و از تحلیل زمانی این داستان تمثیلی این نتیجه به دست می آید که نویسنده، گاهی توالی خطی زمان را برهم می زند تا متن را دچار آشفتگی زمانی کند و با یک فلاش بک به عقب بر می گردد و گاهی گوشه چشمی به آینده می اندازد و دوباره به متن اصلی برمی گردد. نویسنده به طور کل روند شتاب مثبت و بسامد مفرد را برای ایجاد ایحاز در متن به کار برده است.
بررسی تطبیقی آرمانشهر در اشعار سهراب سپهری و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شیوه تطبیقی و بر اساس رویکرد اسلاوی به تبیین ویژگیهای آرمانشهر در شعر سهراب سپهری و نازک الملائکه دو شاعر فارسی و عرب زبان پرداخته و وجوه اشتراک و تفاوت آنها را با توجه توصیف های دو شاعر در سطح محتوایی بررسی و تحلیل کرده است. نتایج پژوهش گویا است که هر دو شاعر برای گریز از واقعیت جامعه خویش به آرمانشهر تخیلی و شاعرانه خود پناه برده اند و به سبب اینکه گرایشهای رمانتیستی و اوضاع اجتماعی مشابهی داشته اند در آرمانشهر هر دو درونمایه های مشترکی چون گریز از فقر و ظلم و توجه به دنیای کودکی، طبیعت و روستا دیده می شود؛ اما گرایشها و تجربه فردی متفاوت دو شاعر، آرمانشهر نازک را نزدیکتر به واقعیت کرده و به آن جنبه ملی و اجتماعی- اخلاقی بخشده و آرمانشهر سهراب را بیشتر رمزگونه، عرفانی- اخلاقی و فرا ملی و جهانی کرده است.
مبارزه با خرافات در پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ بهایی در اثر خود "پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش" که داستانی است رمزی تمثیلی به مبارزه با خرافات می پردازد. هدف از این مقاله بررسی این اثر شیخ بهایی از دیدگاه خرافات است. به اعتقاد نگارنده شیخ بهایی در این اثرغیر مستقیم به مبارزه با خرافه های مرسوم در زمان خود بخصوص در میان متصوفه پرداخته است. او در این اثر جوانان را به توجه به عقل و دوری از خرافات هدایت می کند. سعی نگارنده در این مقاله یافتن افکار خرافی و طبقه بندی آن و در پایان آشنایی با تفکر زمان وی و اهل تصوف و انحراف متصوفه از اسلام و مبارزه غیر مستقیم با این گونه تفکراست. تلاش وی برای توجه مردم و جوانان به عقل و عقل گرایی است که احتمالا در زمان او رو به افول بوده است.