کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 18 بهار و تابستان 1396 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
«دفتر دلگشا» نام منظومه ای است از صاحب شبانکاره ای که آن را در قرن هشتم سروده است. شاعر در این منظومه، تاریخ ملوک شبانکاره را از آغاز پیدایش تا اوان حمله مغول به نظم درآورده است. او در آغاز و انجام منظومه خویش مدّعی شده که فردوسی را در خواب دیده و به او سفارش کرده تا تاریخ شاهان عصر خویش را به نظم درآورد تا نام او نیز بدین روش جاودان بماند. بنابراین صاحب سرگذشت ملوک شبانکاره را منظوم می سازد و از آن جا که فردوسی را یگانه راهنمای خود می داند، نه تنها بارها از این شاعر بلندآوازه در اثر خویش یاد می کند، بلکه از سبک شعری او نیز تقلید می نماید. نگرش عمیق صاحب به شاه نامه فردوسی سبب شده است که شاعر بارها در منظومه خویش، به قهرمانان شاهنامه و سرگذشت آنان اشاره نماید و یا آنکه ممدوحان خود را به شاهان و پهلوان شاهنامه تشبیه نماید. بررسی تلمیحات شاهنامه ای دفتر دلگشا موضوعی است که در این مقاله بدان می پردازیم.
بازشناخت حماسه شاه رخ نامه (سروده قاسمی گنابادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه شاه رخ نامه قاسمی گنابادی مثنوی ای چهار هزار و هفت صد بیتی است که در سال 950ق آن را سرود. موضوع آن شرح کشورگشایی ها، شکارها، سفرها، عدالت ورزی ها و رشادت های شاه رخ تیموری (850- 779) از بر تخت پادشاهی نشستن تا هنگام وفات است که به شاه طهماسب صفوی (ج. 930- د. 984) تقدیم شده است. شاه رخ جز همین مثنوی، زندگی نامه مستقلی ندارد. منظومه شاه رخ نامه در ایران نسخه ندارد و نگارنده آن را براساس نسخه پاریس تصحیح کرده است. پس از معرّفی شاه رخ نامه، به بررسی برخی ویژگی های ادبی و زبانی منظومه و معرّفی نسخه های آن پرداخته شده و ساقی نامه های این مثنوی برای اوّلین بار معرّفی گردیده است. چند فراز از زندگی شاه رخ از نگاه قاسمی و مورّخان عصر شاه رخ با هم مقایسه شدند. تحقیق نشان داد این حماسه تا حدّ زیادی مبتنی بر مستندات تاریخی است و به ترتیب وقوع عمل کردهای شاه رخ سروده شده است. توصیف صحنه های نبرد با بیانی فخیم و حماسی و به کاربردن تعبیرها و ترکیب های زیبا، تضاد، سجع و واج آرایی از دیگر ویژگی های این اثر است.
شخصیّت پردازی دو وجهی در شاهنامه فردوسی (با توجّه به تیپ شخصیّتی دوگانه شیدایی-افسردگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر و باورهای کهن ایرانی متشکّل از ادیان و کهن باورهای اقوام متفاوتی است؛ از اینرو برخی شخصیّت های اسطوره ای در متون مختلف دارای چهره های متفاوت و گاهی متّضاد هستند. در برخورد این آراء مختلف، پیرامون برخی نمادها و شخصیّت ها در متون متأخّرتر نوعی حالت دوگانه و دووجهی به وجود آمده است. فردوسی با آگاهی از موضوع فوق، این تضادها و تفاوت ها را دستمایه ای برای پردازش شخصیّت هایی واقعی تر و انسانی تر و چهره هایی دوگانه کرده است. نگارندگان برآنند تا با اثبات این فرضیه یکی دیگر از ظرفیّت ها و توانمندی های این اثر بزرگ زبان فارسی را فرا روی مخاطبان خود قرار دهند. با توجّه به وجود تعداد قابل توجّهی از چهره های مهمّ شاهنامه چون افراسیاب، سودابه، ضحاک، کیکاووس و.. که دارای این ویژگی شخصیّت پردازی هستند، بررسی و پژوهش در این مورد امری ضروری می نماید و دارای اهمّیّت و جذابیّت قابل توجّهی است. بنابراین برای اثبات فرضیه مقاله، شخصیّت افراسیاب تورانی به عنوان نمونه ای از این شخصیّت پردازی های دوگانه در شاهنامه فردوسی، با تیپ شخصیّتی شیدایی- افسردگی (Manic-Depresion) در علم آسیب شناسی روانی امروز مورد مقایسه و انطباق قرار می گیرد. ضحاک، افراسیاب، سودابه، کیکاووس، هوم، رستم و... چهره هایی دوگانه هستند که با کنش ها و روحیّات و احساسات دوگانه جلوه گر می شوند.
اگزیستانسیالیسم شعری و نحوه تحقق آن با تمهیدات بیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه اگزیستانسیالیست توجّه خاصّی به ادبیّات و از جمله شعر داشته اند؛ به طوری که برای آنان، شعر، شعرِ وجود است. شعر و زبان شعری محملی است که هستیِ هستندگان در کانون توجّه قرار می گیرد و توجّه به هستیِ محض مهمترین دغدغه اگزیستانسیالیست هاست و شعر شاعران اصیل به نوعی نمایانگر اصالت وجود شاعر؛ هایدگر خانه هستی انسان را در زبان دانسته است و در این بین کسانی که بیش از همه بر زبان و مسائل آن تمرکز می کنند، شاعران هستند. از طرف دیگر اگزیستانسیالیست ها دارای اصولی هستند که عبارتند از؛ امکان، آزادی، فردیّت، دلهره و نگرانی و در نهایت تأویل. در این مقاله سعی بر این است که نحوه حضور این موارد در شعر(بویژه شعرِ شاعرانِ مطرحِ نوپرداز) با استفاده از تمهیدات بیانی(تشبیه، استعاره و نماد) و نحوه کارکرد آنها تشریح شود؛ زیرا این مکانیسم های شعری با اصل و وجودِ پدیدارها سر و کار دارد و به بیانی دیگر کار آنها هستی بخشیدن به هستی های تکراری و دم دستی است و همین امر سوق دهنده اذهان به سمت هستی محض است. در نهایت علّت اینکه چرا افراد برجسته این مکتب، شاعران را بزرگترین اگزیستانسیالیست ها محسوب کرده اند، بررسی خواهد شد.
ریا و تزویر و انعکاس آن در اشعار جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رذایل اخلاقی که همواره جوامع بشری در طول تاریخ به آن مبتلا بوده اند، ریا و تزویر است. ریای افرادی که هدفشان کسب نفوذ و اعتبار اجتماعی با ارائه شخصیّتی مقبول در نزد مردم است. جامی یکی از شاعران برجسته ادبیّات تعلیمی ایران است که در آثار ارزشمند خود به مباحث اخلاقی ازجمله ریا پرداخته است. از اشعار او برمی آید که در دوران وی ریا، صوفی نمایی، تشکیل گروه هایی از متصوّفه در اطراف یک شیخ و سکونت در خانقاه برای مقاصد مادّی و سوءاستفاده از دین و باورهای خالصانه مردم، بسیار رواج داشته است. وی در اشعار خود، به ویژه در «سلسله الذّهب»، با انتقاد از این رذیلت اخلاقی، گوشه هایی از مردم فریبی زاهدنمایان و ریاکاران زمان خود را برملا ساخته است و مردم را به آگاهی و شناخت و پیروی از نیک سیرتان مخلص و دوری از ریاکاران فرا می خواند تا از رهگذر آگاهی مردم، از رواج ریا جلوگیری نماید.
بررسی مراتب تجلّی در میقات حضرت موسی(ع) و معراج حضرت محمّد(ص) از دیدگاه عرفا تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، بررسی دیدگاه های عرفا درباره مراتب تجلّی با توجّه به قصّه های قرآنی میقات حضرت موسی(ع) و معراج حضرت محمّد(ص) است. خدا در حقّ موسی فرمود: «جاء موسی» و درباره پیامبر گفت: «أسری بعبده.» عرفا با توجّه به این مسأله، میقات و معراج را سفری عرفانی می دانند. موسی طالب، مرید، محبّ و سالک مجذوب بود. در مقابل، محمّد مطلوب، مراد، محبوب ومجذوب سالک بود. همچنین، موسی دچار« صعقه» شد و با تجلّی حق دچار تغییر حالت گردید و درمقام تفرقه، تلوین، سکر و فنا بود. امّا پیامبر که سرمه «مازاغ البصر» داشت؛ در شب معراج همانگونه که رفته بود، بدون هیچ تغییری باز آمد و در مقام جمع و تمکین و صحو و بقا بود. در ذیل این موضوع، پاسخ صوفیان به این که چرا موسی «لن ترانی» شنید و پیامبر توانست خدا را شهود کند، تحلیل می شود. در میقات، وجود بشری موسی باقی بود و به همین دلیل از خدا «لن ترانی» شنید. ولی پیامبر ترک حجاب اعظم نفس کرده بود و توانست خدا را شهود کند. نویسندگان مقاله برای مقایسه مقام موسی و پیامبر و تبیین مراتب تجلّی عارض شده بر این دو نبی، به مطالعه مهمترین متون منثور عرفان اسلامی پرداخته اند و دیدگاه عرفا را در این زمینه واکاویده اند.
بررسی و تحلیل جلوه های خردگریزی در اشعار صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از روزگار صفویه عوامل متعدّدی نظیر مجادلات دامنه دار اشاعره و معتزلیان و شکست طرف داران خرد در مقابل اشعریان خردگریز، غل به اقوام بیگانه بر ایران، اشاعه نظام خانقاهی، تأسیس نظامیه ها و سیاست های خردستیز حاکمیّت ها موجب شده بود عقل و دانش های مرتبط با آن در جامعه ایرانی یکسو و واپس نهاده شود. بازتاب این تفکّر در ادبیّات فارسی، در هیئت نفی و مذمّت خرد و ترجیح عشق بر آن، با بسامد زیاد دیده می شود. جلوه بیشتر این موضوع سنّتی و دیرینه در آثار صائب و هم نسلان او قابل تأمّل است. برخی از دلایل مهمّ توجّه صائب و سرایندگان معاصر وی به موضوع تعطیلی خرد و نکوهش آن در شعر بدین ترتیب است: تقلید و تأثیرپذیری از نمونه های به تثبیت رسیده در آثار قدما؛ بعضی از اقتضائات و ظرفیّت های مهمّ سبک هندی نظیر مضمون پردازی، اسلوب معادله(روابط تناظری) و ایجاد تناسب و برقراری روابط شگفت انگیز و حیرت افزا میان واژگان در شعرو تأثیرپذیری از جریانات حاکم بر اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه بویژه غلبه علمای اخباری و اهل حدیث بر حکماء و فلاسفه. این نوشته نشان می دهد که در اشعار صائب، خردگریزی با بسامد بالا و به گونه های متعدّدی جلوه یافته است که از آن میان به برتری عشق بر عقل، ترجیح جنون و شراب و مستی بر تعقّل و هوشیاری، تسلیم عقل در مقابل حسن و جمال یار، مذمّت خرد، پرهیز از علوم رسمی و نفی موشکافی و ردّ فلسفه و براهین منطقی می توان اشاره کرد. هم چنین این پژوهش به تحلیل علل و موجبات تحقیر خرد در دیوان صائب و جلوه های گوناگون آن می پردازد.
بررسی ویژگی های زبانی شعر ناب کودک در اشعار رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران و صاحب نظران برای شعر ناب کودک امتیازات و مختصّاتی قائل هستند که بعضی از شاعران کودک با ویژگی های سبکی خود، بیش و کم بدان نزدیک شده اند. بررسی آثار شاعران کودک، برای تشخیص بیشتر این گونه شعر و تعیین جایگاه شعری آنان بسیار اهمّیّت دارد. در این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی شده ضمن معرّفی مختصّات شعر ناب کودک، به بررسی و ارزیابی کمّی جایگاه اشعار رحماندوست در این زمینه پرداخته شود . بدین منظور ابتدا به شناخت نیازها و امکانات زبانی کودک برای آفرینش شعر ناب کودک توجّه و سپس جلوه های شعر ناب از جنبه های زبانی، تصاویر شعری، موسیقی کلام، هنجارگریزی های سبکی و مضمون ها در مهمترین اشعار رحماندوست کند و کاو و بررسی شده است . براساس یافته های این پژوهش، در شعر ناب کودک از عناصر شاعرانه با محدودیّت های زبانی خاصّی بهره گرفته می شود. کودکان امکانات زبانی ساده و ناقصی دارند. این امکانات بیشتر بر اساس تفکّر«خود میان بین»کودک قابل توجیه است و شامل:کاربرد صفت کلّی خوب، عدم درک علّت و معلول، قیاس نامعقول، تک گویی، پرش ذهنی، تفکّر شهودی، لذّت از تکرارها، عدم درک اسم معنا و....می شود. اصلی ترین ضرورت ها و مقوله های شعر ناب کودک نیز عبارتند از: شادی، فانتزی، بازی های زبانی، زبان طنز، زبان گفتار، واقع گرایی، مضامین ملموس، ترجیح لذّت برآموزش و ترجیح تخیّل بر تعقّل .
نمادشناسی جامه های سرخ در ادب فارسی (از آغاز تا دوره مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره بخشی از فرهنگ و وهویّت هر جامعه ای در جامه های آن سرزمین نمایان است. گام هایی که برای شناخت جامه های ایرانی برداشته شده با پژوهش های باستان شناسی همراه بوده است و کمتر به ادبیّات و آثار ادبی که زبان ثبت تاریخ و فرهنگ ایران است توجّه شده است. درحالی که بررسی جایگاه جامه ها و لباس ها در آثار ادبی می تواند راهگشای بسیاری از پژوهش های انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی باشد و نتایج آن به بهبود زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم و نیز درک بهتر آثار ادبی و حفظ هویّت فرهنگی کمک نماید. جامه های سرخ در ادب فارسی نماد قدرت و پادشاهی، دادخواهی، عشق و زیبایی، جشن و شادی و پاکدامنی، خشم و غضب، جنگ و جنگاوران، خادمان، سرکشی و دشمنی، دادخواهی، زنانگی، مجازات، خوش یمنی، خون خواهی وخونریزی، پیروان آیین مهر و شیعیان عهد صفوی بوده است. در این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای پس از بررسی جایگاه رنگ سرخ در تمدّن و فرهنگ های گوناگون و در ادبیّات فارسی، به نمادشناسی جامه(انواع پوشش های سر، تن پوش ها ، پاپوش ها و تاج) های سرخ(لعل، لال، آل، ارغوانی، لاله گون و قرمز) در آثار نظم و نثر فارسی از آغاز تا دوره مشروطه پرداخته شده است.
کانی شناسی (جواهرشناسی) در دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان اشعار انوری، از سخنوران و دانشمندان نامدار سده ششم، حاوی دانش های زمانه اوست. سخن سرای ابیورد، برای عرضه تصاویر تازه خود، به علوم رایج زمانه اش از جمله «کانی شناسی »، توجّه ویژه ای داشته و به نکات بسیاری از این دانش اشاره کرده است، تنها خاقانی را می توان از شاعران بزرگی دانست که در این زمینه با او برابری می کند. در این نوشتار، مقصود، کانی شناسی از نظر قدماست که شامل کانی ها، فلزها ، شبه فلزات و ئیدروکربورها می شده است. ابتدا سخن انوری درباره هر گوهرِ کانی، از صفات و خواص و ... مطرح شده و سپس پنداشت های دانشمندان و کانی شناسان گذشته مطرح گردیده است؛ همچنین سعی شده با بهره گیری از قدیمی ترین و معتبرترین کتب در دسترس، ثابت گردد که آنچه انوری درباره کانی ها گفته، صرفاً به قصد بلاغت نبوده، و دانش جواهرشناسی آن روزگار هم سخنان انوری را تأیید می کند؛ البتّه اندکی از باورداشت های قدما، از دید امروزی ها اشتباه و غیرقابل قبول است