مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
ایرج میرزا
مضامین شعر و ادب عربی در دیوان ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرج میرزا از شاعران معاصر و نوادگان فتحعلی شاه قاجار است که از یک سو شعرش آمیزه ای از لطافت و شیرینی و از دیگر سو «هزل و بیسنتی و پرده دری» است. با این وجود فرهنگ و ادب «اسلامی - عربی» از شاخصه های ویژه شعر اوست که چون خونی در پیکر دیوان او در همه جا جاری است و صبغه دینی در قالب عبارات و مضامین فراوان قرآنی و روایی در شعر او خودنمایی میکند.
علاوه بر ابیات عربی از شاعرانی چون «ابوالفتح بستی»، «مهلبی»، «ابن قلاقس» و «شریف رضی» و... مضامین اشعار شاعرانی چون «ابن رومی»، «متنبی»، «ابوالعتاهیه»، «بشار»، «ابن حجاج» و... به وضوح در مطاوی اشعار او دیده میشود، همچنین دیوان او دهها ضرب المثل عربی را به شکل اقتباس واژگانی و یا گزارشی در دل خود جا داده است. سعی ما در این مقاله ارائهی برخی از این مضامین و کشف منابع و مآخذ عربی و همچنین ریشه های ایرانی آنهاست که در فرهنگ ایران قبل از اسلام وجود داشته است.
از آنجا که احتمال تاثیر پذیری ایرج از اشعار شاعران ایرانی قبل از خود منتفی نیست، در پانوشت به شواهدی از آنها در ادب فارسی نیز اشاره کرده ایم.
دلایل اجتماعی گرایش ایرج میرزا به ادب غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اززمانیکه نخستین باریونانیان انواع ادبی رابه چهارنوع حماسه، غنا، ادب تعلیمی و نمایشی تقسیم کرده اند، هزاران سال می گذرد؛ البته قرن ها گذشت تا فرمالیست های روس در قرن بیستم، نوع حماسه رامربوط به دوران طفولیت جوامع بشری و نوع غنارامرتبط بادوران جوانی آن بدانند. اکنون با ید دیدآیابین طبقه اجتماعی آفریننده اثر و گرایش به هریک از این انواع ادبی رابطه ای وجود دارد؟این پرسشی است که این مقاله درصدد پاسخ به آن است.
ایرج میرزا یکی از برجسته ترین شاعران دوره مشروطه است که البته به لحاظ پایگاه اجتماعی با دیگر شاعران این دوره متفاوت است. تعلق او به طبقه اشراف ساختار و محتوای شعر او را از دیگر شاعران این دوره متفاوت می کند در این مقاله از منظری ویژه برخی جنبه های شعر او را نقد می کنیم.
آن منظر ویژه ، بهره بردن از «ساختارگرایی تکوینی» است؛ ساختارگرایی تکوینی عنوان روش «لوسین گلدمن» است.در این روش ساختار اثر ادبی متأثر از طبقه اجتماعی است که شاعر به آن تعلق دارد وهر طبقه اجتماعی ذیل سه محور جهان بینی خالق اثر، طبقه اقتصادی و کارکرد تاریخی آن طبقه بررسی می شود. بنابراین طبقه اجتماعی وتعاریف واجزای آن به طور کلی وبه ویژه درموردایرج مورد بررسی قرار گرفته است.سپس تأثیر آن بر زبان شعر او بازنموده شده است.
بررسی تطبیقی فقر در شعر عبدالوهاب بیاتی و ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب بیاتی، شاعر معاصر عراقی و ایرج میرزا، شاعر دورة مشروطة ایران، هردو در شرایطی زندگی می کردند که توده های مردم در فقر و بیچارگی به سرمی بردند و از فقدان امنیت، ظلم و ستم حاکمان و بی کفایتی آنان در ادارة امور جامعه و بی توجهی شان نسبت به اوضاع و احوال زندگی مردم رنج می بردند.هردو شاعر با داشتن دغدغة اجتماعی مشترک، شعر خود را برای بیان دردها و رنج های توده های مردم به کارگرفته و به معضل فقر در جامعه و پیامدهای ناگوار آن پرداخته اند و ضمن اشاره به عوامل و مظاهر فقر در جامعه، از راه های مبارزه با فقر نیز سخن گفته اند. در این پژوهش، تلاش می شود با استفاده روش توصیفی و شیوة تحلیل محتوا، به بررسی تطبیقی پدیدة فقر و مهم ترین عوامل و مظاهر آن در شعر عبدالوهاب بیاتی و ایرج میرزا پرداخته شود. بررسی شعر دو شاعر در این زمینه، نشان می دهد که هردو شاعر، حاکمان و فقدان آگاهی اجتماعی در میان توده های مردم را به عنوان عوامل فقر و کارگران، کشاورزان، آوارگان و یتیمان را به عنوان مظاهر و جلوه های فقر در جامعه مطرح کرده اند و از دعوت مردم به مبارزه با حاکمان ستمگر و دعوت از حاکمان برای رسیدگی به احوال فقرا، به عنوان مهم ترین راه های مبارزه با فقر سخن گفته اند.
مؤلفه های زبان عامه در منظومه های «زهره و منوچهر» و «ایرج و هوبره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان یکی از اصلی ترین اجزای فرهنگ است که باعث برقراری ارتباط و تبادل اندیشه می شود. زبان عامه از عناصر معنوی فرهنگ عامه و جزء گنجینه های ادب فارسی است که در آثار ادیبان پارسی به کار گرفته شده است. این زبان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و ادبیات عامه است؛ فرهنگی که شامل باورها، افسانه ها، مَثل ها، ترانه ها و... است. بهره گیری از زبان عامه در ادبیات دورة مشروطه نمود بیش تری داشته است. شعر این دوره بیشتر پسند خاطر عام یافته است تا خاص. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی آخرین منظومه های غنایی فارسی؛ «زهره و منوچهرِ» ایرج میرزا و «ایرج و هوبرهِ» لاربن را از منظر واژگان، اصطلاحات، کنایات و ضرب المثل ها، که عناصر چهارگانة زبان عامه اند، مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با وجود تشابه وزن، قالب، درون مایه و زبان دو منظومه، کاربرد زبان عامه در ایرج و هوبره نسبت به زهره و منوچهر کمتر است؛ چرا که زمانِ ایرج میرزا اقتضا می کرد که با مردم به زبان خودِ آنان سخن بگویند و بنویسند و از به کارگیری لغات و اصطلاحات و مثل ها و تکیه کلام های آشنای مردم خودداری نکنند. از طرفی دیگر، زبانِ آثار جمال زاده، میرزاده عشقی، نسیم شمال و دهخدا که زبان دوره مشروطه به حساب می آمد بر زبان شعری ایرج میرزا بی تأثیر نبوده است، در حالی که زبان لاربن به زبان معیار بسیار نزدیک است.
بررسی وام واژگان فرانسوی و روسی در دیوان ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان موجودی پویا و زنده است که همواره در حال دگرگونی، رشد و گسترش است. یکی از اصلی ترین شاخص های پویایی زبان پذیرفتن وام واژه هایی است که تحت تأثیر روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و . . . از زبان های دیگر به آن زبان وارد می گردد. زبان فارسی نیز با وجود توان بالقوه در داشتن واژگان، از این امر مستثنی نبوده و شاهد حضور وام واژگان عربی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی و روسی و . . . در آن هستیم. ایرج میرزا، شاعر دوره قاجار، یکی از شاعرانی است که در شعر خویش از وام واژگان فراوانی بهره برده است. وی بیشتر از زبان و فرهنگ عربی تأثیر پذیرفته است . با مطالعه شعر وی می توان به وضوح وام واژگان فرانسوی و روسی را در شعر وی مشاهده نمود. وی از واژگان فرانسوی مانند آژان، ژاندارمری، تلفن، پودر و . . . و نیز وام واژگان روسی مانند: اسکناس، چمدان و اتو و . . .استفاده نموده است. پژوهش حاضر برآنست با روش توصیفی- اسنادی و با بهره گیری از فرهنگ لغت های مختلف و ریشه یابی کلمات، وام واژگان فرانسوی و روسی در شعر وی را برای خوانندگان تبیین و بررسی نمایند.
مقام زن در شعر ابوالقاسم لاهوتی ایرج میرزا و عارف قزوینی
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
65-80
حوزه های تخصصی:
برخی از شاعران در دوره مشروطه عمدتاً به دلیل بی بهره بودن از درک عمیقِ مبانی آموزه های اسلام و تنها با تکیه بر دریافتهای خود از ظواهر قوانین شرع و با تأثیر پذیری از تحوّلات اجتماعی و فرهنگی نو ظهور و بی سابقه زمان؛ مانند رواج نگرش غرب گرایانه به زن موضوعاتی را از قبیل حقوق و آزادی زنان، انتقاد از حجاب و مخالفت با ازدواج دختران در سنین نوجوانی، در شعر خود مطرح کردند و در این راه تا مرز عناد و ستیزه جویی با آموزه های دینی پیش رفتند. ایرج میرزا، عارف قزوینی و ابوالقاسم لاهوتی از جمله این شعرا هستند. در این جستار، با نگرشی توصیفی- تحلیلی به بررسی و مقایسه تجلّی این موضوع در شعر این سه شاعر پرداخته می شود. بر اساس نتایج این پژوهش، هر چند دیدگاه های این سه تن، نسبت به زنان و مسائل مربوط به آنها، به دلایلی چون؛ قلّت بضاعت علمی، تأثر از نگرش یک بعدی اومانیستی و مرعوبیت در برابر فرهنگ غربی، با نگرشی انتقادی به فرهنگ بومی و پشتوانه های مذهبی آن، همراه است؛ امّا مواضع آنها در این خصوص، بدلیل تفاوت عوامل تأثیر گذار فردی؛ چون شخصیت، نگرشِ فلسفی و محیط زندگی،تا حدّی بایکدیگر تفاوت دارد.
مقایسه تطبیقی حکایت اخلاقی «کلاغ و روباه» در شعر ایرج میرزا و احمد شوقی با اصل فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
121-140
حوزه های تخصصی:
ایرج میرزا و احمد شوقی تشابهات زیادی از نظر شخصیت هنری با هم دارند. یکی از این موارد، تأثیرپذیری از حکایت های اخلاقی لافونتن است. هم ایرج میرزا و هم شوقی اشعار متعددی را به پیروی از حکایت های اخلاقی لافونتن پدید آورده اند که در این میان تشابهات و تفاوت های خاصی وجود دارد. ایرج میرزا یکی از شاعران بزرگی است که در عصر مشروطه ترجمه های منظوم موفقی از حکایت های اخلاقی لافونتن ارائه نمود. او در شعر «کلاغ و روباه» با استفاده از توان هنری خود توانسته با ایجاد تغییرات متعددی، عناصر بومی و فارسی را به ترجمه منظوم خود بیفزاید و شعر مستقلی را پدید آورد. ترجمه منظوم ایرج میرزا از حکایت های اخلاقی لافونتن یکی از جلوه های اصلی تجدد در مضامین شعر فارسی به حساب می آید که ویژگی های متنوعی در حوزه بومی سازی واژگان، مضامین و تخیل دارد که بررسی هریک از این موارد در تحلیل سیر ادبیات تطبیقی در ایران بسیار مؤثر خواهد بود. از سوی دیگر، شوقی با تعم ق در آثار شاعران نامدار عرب و تأثیر گرفتن از ادبیات برجس ته اروپ ا به وی ژه فرانسه، دریچه های جدیدی را به روی شعر عربی گشود. بخشی از اشعار شوقی که از زبان حیوانات نقل شده اند، از آثار موفق او به شما می آیند. شوقی با تأثیرپذیری از لافونتن در این فن مهارت فراوان یافت.
بازتاب وقایع مشروطه بر شعر ایرج میرزا
حوزه های تخصصی:
معانی ثانوی جملات پرسشی گفت وگو در «زهره و منوچهر» ایرج-میرزا و «ایرج و هوبره» قاسم لاربن
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
135 - 155
حوزه های تخصصی:
جمله به واسطه طرز بیان و چگونگی ارائه پیام، چهار قسم خبری، پرسشی، امری و عاطفی است. ماهیّت جملات پرسشی، کسب خبر است، امّا معانی ثانوی دیگری از آن برداشت می شود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به اغراض ثانوی جملات پرسشی گفت وگوهای «زهره و منوچهر» ایرج میرزا و «ایرج و هوبره» قاسم لاربن، آخرین منظومه های غنایی ادبیّات کلاسیک فارسی پرداخته و به این پرسش پاسخ می دهد که معانی ثانوی جملات پرسشی گفت وگوها در کدام منظومه برجسته تر است و علّت این برجستگی چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد بسامد جملات پرسشی گفت وگو در «ایرج و هوبره» نسبت به اقسام جمله، از منظومه «زهره و منوچهر» بیشتر است. بسامد جملات تعجّبی، استفهام انکاری و اظهار بی تابی، دلیل برجستگی و استفاده هنرمندانه لاربن از معانی ثانوی جملات پرسشی گفت وگو در «ایرج و هوبره» است. در «زهره و منوچهر» بسامد تعجّب و توبیخ در جملات پرسشی، جهت رسیدن زهره به خواهش های دل است، امّا در «ایرج و هوبره» بسامد تعجّب با توجّه به جنبه غنایی منظومه، برآمده از عشق و حالات عاشقانه است و با توجّه به جنبه حماسی منظومه، دو دلی در هنگام خطر و دست درازی به میهن، مایه حیرت است. استفهام انکاری، برای بیان مقصود و تأیید کلام بسامد یافته و اظهار بی تابی در منظومه غنایی لاربن، متأثّر از فراق و دوری از معشوق و عشق حقیقی است که در «زهره و منوچهر» نمود ندارد.
زمینه های بدبینی و یأسِ فلسفی در اشعارِ تعلیمی و غناییِ ایرج میرزا
حوزه های تخصصی:
بدبینی و یأس حالتی روانی است که در ساحتِ عقلی و عاطفیِ اشخاص روی می دهد و در اغلبِ جوامع متداول است. شکلِ حادِّ آن را در بین شاعران و روشن فکران می توان دید که به آن «یأسِ فلسفی» می گویند. زمینه های این حالات را در رویدادهای زندگیِ خصوصیِ افراد و تحوّلاتِ سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ جامعه می توان جستجو کرد. در آغاز سده ی بیستم، در ایران و پس از شکست نهضت مشروطه بخشی از درون مایه های شعر این دوره به بدبینی و یأس گرایید. ایرج میرزا، از شاعرانِ برجسته ی این دوره است که اندیشه و آثار تعلیمیِ او متأثّر از یأس و بدبینی است. زمینه های این بدبینی از بی مهریِ دوستان، مرگِ فرزندِ جوان، فقدانِ موقعیّت های اجتماعی، از دست دادن مناصبِ دولتی و افولِ جایگاهِ اشرافیِ خاندانش متأثّر است.
بررسی کهن الگوی زن اغواگر در مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها صورت هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشرند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آن ها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. در این تحقیق کهن الگوی زن اغواگر در ادبیات با مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا، تحلیل و مقایسه شده است. شاعران بزرگ به کهن الگویی زن اغواگر در شعر خویش اشاره کرده اند. ایرج میرزا، در مثنوی «زهره و منوچهر»، این کهن الگو را دستمایه داستان خود قرار داده، زهره را الهه عشق نامیده و شخصیتی ویژه به آن بخشیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا با تعاریفی دقیق و جامع از کهن الگو و صور کهن الگویی، نمودهای کهن الگویی زهره در مثنوی زهره و منوچهر ایرج میرزا بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این روایت ایرج میرزا سرگذشتی شبیه به روایت های شفاهی عامیانه داشته است؛ عناصر گوناگون از اسطوره های مستقل دیگر در روایتی جدید گرد هم می آیند و قصه ای نو می آفرینند که گاه ممکن است بنیاد وجودی آن با اساس کهن الگویی پیشین در تعارض باشد. زهره در این سروده دارای وجوهی متناقض و دوگانه است؛ این امر از آنجا سرچشمه می گیرد که آناهیتا ایزدبانوی عشق، آب، پاکی و بی آلایشی، قداست و عصمت است و نقطه مقابل عشق پاک و الهی، عشق ناپاک و شهوانی است که در روایت های سامی و یونانی به زهره، ایشتر و افرودیت نسبت داده شده است، حال این دو ویژگی متناقض به خاطر ماهیت داستانی ایرج میرزا در یک شخصیت جمع شده اند تا روایت او را جلوه ای دیگر ببخشند.
جلوه های نوآوری در شعر ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات ایران در دوران مشروطه با تحولی اساسی مواجه شد که از آن به عنوان انقلاب ادبی یاد می شود.شعر فارسی نیز با فاصله گرفتن از سنت ها و قواعد کلاسیک خود، در مسیر تجدد و نوگرایی حرکت کرد.ایرج میرزا یکی از شاعران بسیار تاثیرگذار این دوره است.شعر او در این مقطع، هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختارهای فرمی و زبانی دگرگون می شود.آثار او علاوه بر پذیرش درون مایه های نوین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، دربردارنده ویژگی های زبانی جدید و آرایه های ادبی تازه و خلاقانه است. مهمترین و بیشترین نوآوری های ایرج میرزا در زبان شعر اوست ؛ او به انعکاس دقیق زبان عامیانه عصر و همچنین لغات جدید فارسی و فرنگی در شعر خود پرداخته است که تا پیش از آن در شعر فارسی بسیار کم سابقه بوده است. حجم نوگرایی ها و ابداعات زبانی و ادبی ایرج به قدری وسیع است که می توان او را از این نظر نوآورترین شاعر مشروطه دانست. مقاله حاضر با رویکرد سبک شناسی فرم محور(فرمالیستی)، به بررسی جنبه های نوآوری و خلاقیت در شعر ایرج میرزا می پردازد ؛ نخست مهمترین جلوه های نوگرایی در زبان اشعار او رابه تفصیل مورد بررسی قرار داده ، سپس محتوای جدید و صنایع ادبی تازه شعر وی را با نگاهی گذرا شناسایی و معرفی می کند .
بررسی کهن الگوی زن اغواگر در مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها صورت هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشرند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آن ها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. در این تحقیق کهن الگوی زن اغواگر در ادبیات با مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا، تحلیل و مقایسه شده است. شاعران بزرگ به کهن الگویی زن اغواگر در شعر خویش اشاره کرده اند. ایرج میرزا، در مثنوی «زهره و منوچهر»، این کهن الگو را دستمایه داستان خود قرار داده، زهره را الهه عشق نامیده و شخصیتی ویژه به آن بخشیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا با تعاریفی دقیق و جامع از کهن الگو و صور کهن الگویی، نمودهای کهن الگویی زهره در مثنوی زهره و منوچهر ایرج میرزا بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این روایت ایرج میرزا سرگذشتی شبیه به روایت های شفاهی عامیانه داشته است؛ عناصر گوناگون از اسطوره های مستقل دیگر در روایتی جدید گرد هم می آیند و قصه ای نو می آفرینند که گاه ممکن است بنیاد وجودی آن با اساس کهن الگویی پیشین در تعارض باشد. زهره در این سروده دارای وجوهی متناقض و دوگانه است؛ این امر از آنجا سرچشمه می گیرد که آناهیتا ایزدبانوی عشق، آب، پاکی و بی آلایشی، قداست و عصمت است و نقطه مقابل عشق پاک و الهی، عشق ناپاک و شهوانی است که در روایت های سامی و یونانی به زهره، ایشتر و افرودیت نسبت داده شده است، حال این دو ویژگی متناقض به خاطر ماهیت داستانی ایرج میرزا در یک شخصیت جمع شده اند تا روایت او را جلوه ای دیگر ببخشند.
بررسی هنجار گریزی در شعر عصر مشروطه با تکیه بر اشعار ایرج میرزا و میرزاده عشقی بر اساس نظریه جفری لیچ
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
99 - 132
غایت شعر و هنر، کوششی در جهت نفوذ در فی الضمیر مخاطب و انتقال عاطفه است. عصر مشروطه، با عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی و مطبوعات و ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحوّل ساخت. از این رو شاعران این دوره به اقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه با زبان شعر که سراسر شگردهای هنری است با مردم طبقات جامعه سخن می گفتند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای بیان نموده است که قاعده کاهی و قاعده افزایی دو رکن اساسی هنجارگریزی و شگردهای هنری می باشد. این شگردهای هنری در شعر شاعران مشروطه (ایرج میرزا و میرزاده عشقی) مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان داد اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود. هنجارگریزی نحوی در حوزه دستور که کاربرد واژگان کهنِ مغایر با زبان معیار دوره مشروطه و ساخت مصدرها و ترکیب های خلاف قواعد دستور زبان فارسی نیز در شعر این دوره دیده می شود که نمود بیشتری در اشعار میرزاده عشقی دارد. هنجارگریزی سبکی که کاربرد فراوان لغات عامیانه و روزمره و واژگان غیرفارسی و فرنگی می باشد به دلیل تغییر و تحولات اساسی جامعه در دوره مشروطه و عمومیت یافتن شعر سهم بسیار بالایی در تفاوت سبکی شعر این دوره با دوره های ماقبل خود دارد و بسامد بسیار بالایی در شعر ایرج میرزا و سپس میرزاده عشقی دارد و دیگر انواع هنجارگریزی مورد بررسی قرار گرفته است.
منظومه «ایرج و هوبره» قاسم لاربن مازندرانی و تطبیق ساختاری آن با مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
97 - 127
حوزه های تخصصی:
منظومه «ایرج و هوبره» و «زهره و منوچهر» از جمله داستان های غنایی معاصر است که در تعارض و اختلاف میان دو عقیده عشق و وطن خواهی سروده شده است. منظومه «زهره و منوچهر» ترجمه آزادی است که ایرج میرزا آن را به تتبّع از «ونوس و آدونیس» ویلیام شکسپیر سروده است. منظومه «ایرج و هوبره» قاسم لاربن نیز یکی از آخرین منظومه های عاشقانه در ادبیّات فارسی است که به تقلید و استقبال از منظومه عاشقانه «زهره و منوچهر» ایرج میرزا و در همان وزن سروده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به مقایسه ساختاری و محتوایی داستان «زهره و منوچهر» ایرج میرزا با «ایرج و هوبره» می پردازد. برآیند پژوهش نشان می دهد که اگرچه عناصر داستانی هر دو اثر تا حدودی قابل انطباق با یکدیگر است، امّا منظومه «ایرج و هوبره» تقلیدی صِرف از کار ایرج میرزا نیست. این منظومه در عین تأثیر محسوس از «زهره و منوچهر» قوّت و اصالت دارد. توصیفات زیبا و ترکیبات نوآورانه، زبان نرم و لطیف و روان آن در کنار تازگی موضوع بر گیرایی و ارزش های منظومه افزوده است. منظومه «زهره و منوچهر» نیز از لحاظ سادگی، روانی و اشتمال بر مفردات و تعبیرات عامیانه، فضاسازی و نمایش روابط شخصیّت ها از ورای گفتگوهای زنده و طبیعی از آثار خواندنی ادبیّات ایران است.
مطالعه و بررسی شگردهای طنزپردازی در اشعار ایرج میرزا
حوزه های تخصصی:
ایرج میرزا، متولد 1253 ه. ش، یکی از مهم ترین شاعران موفق دوره مشروطه در طنزپردازی است و به او لقب «سعدی نو» را داده اند. از مهم ترین دلایل موفقیت طنزهای او، به کارگیری طیف وسیعی از شگردها و سازوکارهای خلق طنز در ساختار اشعار اوست. اشعار ایرج میرزا بیشتر برگرفته از واقعیات اجتماعی است که در آن ها با دیدگاهی انتقادی و تند به بازتاب مسائل اجتماعی می پردازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی، شگردهای طنزپردازی را در اشعار این شاعر، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. حاصل مطالعات نشان می دهد که ایرج میرزا برای بیان طنز خود و تأثیرگذاری بیشتر آن بر مخاطب از شگردها و شیوه های مختلفی استفاده می کند و رمز موفقیت طنزهای او در بهره گیری از همین شگردهاست؛ از مهم ترینِ این شگردها می توان به کوچک سازی، تشبیه به حیوانات، نفرین و دشنام، خراب کردن سمبل ها، انتقاد از خویش، مناظره، تابوشکنی دینی، کنایه و ردیف های طنزآمیز اشاره کرد. حاصل سخن اینکه، شگردهای طنزِ مورداستفاده ایرج میرزا در ارائه مفاهیم موردنظر تأثیر بسزایی دارند.