فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۴۱ تا ۹٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
امام باقر علیه السلام پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، نقش تاثیر گذاری در رشد و بالندگی شیعه و دفاع از اسلام داشتند. یکی از شیوه های حضرت به ویژه در مواجهه با جنگ روانی دشمنان،گفتمان انتقادی است.این امام همام در هر فرصتی با انتقاد روشنگر از ایدئولوژی حاکم که لباس خلیفه مسلمین را در ظاهر بر تن داشت،خواستار تغییر بافت فرهنگی جامعه می شدند.یکی از این بیانات خطبه امام باقر علیه السلام خطاب به اهل دمشق است.از این رو هدف مقاله حاضر رمز گشایی از لایه های معنایی نهفته در گفتمان انتقادی امام با استفاده از مولفه های مطرح شده در نظریه فرکلاف و ون دایک می باشد. تحقیق پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی، با رویکردی میان رشته ای از دریچه زبان شناسی، یکی از خطبه های امام باقر(علیه السلام) را بررسی و بازنمود رویکرد امام نسبت به حضرت علی(علیه السلام) و مخالفین ایشان را بابهره گیری از مؤلفه های مطرح شده در رویکرد فرکلاف و مربع ایدئولوژیک ون دایک نشان داده است. تحلیل گفتمان انتقادی خطبه و عبور از دال و رسیدن به مدلول کلام،0 حاکی از آن است که تمامی انتخاب های زبانی امام باقر(علیه السلام) در سطوح مختلف، همگی در راستای هدف حضرت و القای دیدگاه و ایدئولوژی موردنظر ایشان می باشد. این هدف اثبات حقانیّت ولایت حضرت علی(علیه السلام) و انتقاد به بستر ایدئولوژیکی حاکم می باشد. تفاوت رویکردی امام به دو گروه، نشان دهنده ی تفاوت در زیربنای فکری ایشان درمقایسه با ایدئولوژی حاکم بر جامعه است.
کارکردهای هنری و زیباشناختی تنازع در شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
235 - 252
حوزههای تخصصی:
تنازع یکی از مباحث علم دستور است که بر اساس آن بخشی از جمله همزمان چند نقش مختلف نحوی می گیرد. هدف این مقاله، تعیین و بررسی نقش های زیباشناختی این تمهید زبانی در شعر است. هنگام ایجاد تنازع در شعر، شاعر ساختار جمله را به گونه ای تنظیم می کند که واژگان، ترکیبات و جملات مختلفی، متنازعٌ فیه را برای تکمیل ساختار نحوی خود به سمت خود جذب می کنند و به تعبیری، برای تصاحب آن به نزاع می پردازند. این خصوصیت موجب ساخت خلاقیت های هنری مختلفی در شعر می شود و جملات و بخش های مختلف شعر را مانند لولا به هم متصل می سازد و به آن ها عمق و ژرفا می بخشد. ایجاد ابهام و چندمعنایی، ساخت برخی صنایع بدیعی، انسجام، ساخت زبان خاص شعری و رعایت ایجاز و دوری از اطناب از جمله کارکردهای هنری تنازع در شعر محسوب می شود. شاعر در بیشتر مواقع، آگاهانه از تنازع بهره می برد تا بتواند زبان شعری خود را برجسته و بلیغ تر سازد.
«بررسی و تحلیل اختلال شخصیت «نارسیسیم» در جمشید با توجه به متن شاهنامه»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی روان شناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده می دهد که از زاویه ای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهم ترین و معتبرترین سند اسطوره ای، حماسی، تاریخی ایرانی است. در این جستار نویسنده کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیت های این اثر بزرگ را از دیدگاه روان شناسی مورد ارزیابی قرار دهد. این مقاله مدعی است از دیدگاه روان شناختی جمشید، یکی از قهرمانان شاهنامه در نقش شاه - موبد به خاطر دغدغه ی تامین نیازهای زیستی و روانی محق است، او را باهوش ترین فرد شاهنامه بدانیم. هوش سرشار او در درک موقعیت، انطباق با محیط و رفتار هوشمندانه برای حل مساله، باعث تحول زندگی انسان بدوی شد. اما افزایش رفاه اجتماعی توام با احترام مردم، این توهّم را در او ایجاد کرد که بی نظیر است. باور خودکارآمدی بر انعطاف شخصی او تاثیر گذاشت. احساس خود ارزشی عظیم و اعتماد به نفس کاذب او را دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی کرد. مغرورانه به خودانگاره ی خود نگریست. با نخوت خود را فردی آرمانی دانست. تا اینکه به بادافره ناسپاسی بر یزدان، به فجیع ترین مرگ شاهنامه جان سپرد. با استناد به کتاب معتبر DSM-5 و تطبیق ویژگی های نه گانه ی بیان شده در مورد افراد دارای اختلال «نارسیسم» می توان اثبات نمود جمشید، شاه- موبد ایرانی، به این اختلال روانی دچار بود.
تغییرات الگوی روایی منظومه های پهلوانی بعد از شاهنامه (با تأکید بر روایت سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های حماسی پس از شاهنامه، در عین تقلید این آثار از متن معیار شاهنامة فردوسی در سطوح زبانی و ادبی، در سطح روایی دچار تغییرات عمیقی شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی این تغییرات، الگوی روایی و کیفیت ترکیب پیرفت ها در چهار متن گرشاسپ نامه، برزونامه، شهریارنامه و در نهایت، به طور خاص، سام نامه مقایسه و تحلیل شده است. در مرحلة نخست به بررسی شیوه های مختلف ترکیب پیرفت های هر منظومه پرداخته شده و نتایج تحلیل در قالب چهار فرمول کلّی ارائه شده است. در ادامه با در نظر گرفتن بسامد و کارکرد پیرفت های فرعی به این نتیجه رسیدیم که تغییر اساسی کارکردِ منظومه های حماسی در دوره های متأخّر و تمرکز بیشتر سرایندگان بر قصه گویی، منجر به شکل گیری گفتمانی خاص با ویژگی هایی چون تکثّر پیرفت های فرعی با کارکرد یکسان یا مشابه و به تبع آن تکثّر شخصیت های مختلف با خویشکاری یکسان و از سوی دیگر به تعویق افتادن هر چه بیشتر گره گشایی در این منظومه ها، خصوصا سام نامه شده است، که این موارد نمایانگر تأکید بیشتر سرایندگان بر کنش های خاص و قصه گویی است که احتمالا نتیجة مستقیم در نظر گرفتن پسند و سلیقة روایت شنویی متفاوت با روایت شنوی آثار حماسی اصیل بوده است.
بررسی شگرد های طنز و مطایبه در افسانه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز و مطایبه یکی از گونه های ادب غنایی است که همواره از سوی نویسندگان و شاعران ادب رسمی مورد توجه بوده است. همان طور که طنز در ارزش گذاری هنر رسمی، در پوشش خنده و مضحکه، هدف های جدی را دنبال می کند و افق ها و قلمروهای آن در مسائل اجتماعی بسیار گسترده است، در فرهنگ عامه و به خصوص افسانه های عامیانه نیز قابل تأمل است. طنز در افسانه ها مانند سایر متون نوعی نقد به مقولات زندگی و به گونه ای سخن جدی در قالب شوخی است که می تواند به تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی منتقدانه نگاه کند. این پژوهش با رویکرد تحلیل محتوا از نوع کیفی و استقرای تام به تحلیل شیوه های پرداخت طنز و مطایبه در مجموعه ی «فرهنگ افسانه های مردم ایران» از علی اشرف درویشیان و رضا خندان پرداخته است. از اهداف این پژوهش نشان دادن شگردهای طنز و مطایبه در افسانه های عامیانه ایرانی و بررسی بسامد آنها در کنار کارکردهای مختلف طنز در افسانه ها بوده است. براساس نتایج تحقیق، از جمله شگردهای طنزپردازی در افسانه های عامیانه؛ بلاهت، رندی، ناهماهنگی و ناسازگاری اجزا، آدم نمایی، نام طنزآمیز، عنوان طنزآمیز و دیگر شگردها است. از کارکردهای مختلف طنز در افسانه های عامیانه می توان به کارکرد سرگرمی، خاصیت انتقادی و روح اصلاح گری و ترویج ارزش های اخلاقی و تربیتی اشاره کرد. بسیاری از شگردهای ذکر شده در افسانه های عامیانه با بیان تابوها و مسایل جنسی مطرح می شود؛ زیرا فرهنگ عامه بر خلاف فرهنگ رسمی با سانسور کمتری همراه است و آزادسازی تنش های درونی نیز از دیگر کارکردهای طنز عامه محسوب می شود.
حادثه محوری و هدف محوری در دو ترکیب بند عاشورایی (مقایسه ساختار بلاغی و محتوای دوازده بند محتشم و چهارده بند قزوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
379 - 402
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری در معنی عام، به ادبیاتی گفته می شود که نوعی مقاومت در برابر هجوم های فکری، سیاسی، فرهنگی و نظامی را القامی کند. در این صورت، ادبیات عاشورایی را باید از برترین و زیباترین نوع ادبیات پایداری دانست. در این پژوهش از میان اشعار عاشورایی، دو ترکیب بند محتشم کاشانی و علیرضا قزوه، از نظر صورت و محتوا با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی ویژگی های این اشعار نشان می دهد؛ محتشم با بیان جزئیات حوادث، گویی به ذکر مصیبت و نوحه خوانی می پردازد و تحریک احساسات و عواطف در آن غلبه دارد؛ به نحوی که می توان این گونه اشعار را «حادثه محور» دانست. ویژگی های شعر او هم از نظر شکل و صورت در قافیه و ردیف و هم واژه ها و مفاهیم آنها، به شیوه ای است که با تداعی کردن حالت حزن و اندوه و گاهی با ایجاد صوت و آهنگی متناسب با آن در الفاظ، بتواند هدف شاعر را محقق کند. اما قزوه ضمن خلق شعری حماسی و پرشور، بیشتر اهداف و نتایج آن واقعه را بیان کرده و درباره عوامل ایجاد آن صحبت می کند و آن را بستری برای بیان مفاهیم آزادگی، دفاع از حق و مقاومت در برابر ظلم قرار می دهد؛ بنابراین، این دسته از سروده ها را می توان «هدف محور» دانست. در سطح ساختار، قوافی، ردیف ها و واژه گزینی های او همه در راستای همین هدف انتخاب شده است. مضامین شعر او نیز از این واقعه به عنوان یک انقلاب عظیم خبر می دهد.
زبان حال ابلیس در بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم با خواندن دقیقِ این بیتِ مشهور حافظ، این پرسش برای بیشتر خوانندگان یا شنوندگان پیش می آید که «منِ» گوینده بیت کیست که خود را فرشته ای فردوس نشین نامیده و آدم (ع) را مسبب هبوط خود در این دنیا دانسته است؟ شارحان و محققان هفت نظر مختلف در این باره مطرح کرده اند که از آن میان تفسیرِ بیت به زبان حال فرزندان آدم (نوعِ بشر) یا روح انسان معروف تر و پذیرفته تر است؛ اما با دقت در ساختارِ معناییِ مصراعِ اول که گوینده خود را «مَلَک» خوانده و منطقِ نحویِ بیت که گوینده مصراع نخست، اول شخصِ مفرد و فاعلِ مصراع دوم، سوم شخص مفرد است که باعثِ تنزّلِ «من/ گوینده» بیت شده است گمان دیگری به نظر می رسد و آن اینکه احتمالاً بیت از زبان ابلیس است و به ماجرای سجده نکردن او بر حضرت آدم (ع) و اخراج از بهشت و افتادنش در جهانِ فرودین اشاره دارد. با این تفسیرِ پیشنهادی، بیت حافظ نیز از شواهد ابلیس ستایی در ادب فارسی و از نمونه هایی است که به زبان حالِ شِکوه آلود این فرشته درباره قُرب و مقامِ نخستین و طرد و فراقِ او اشاره دارد.
دو فرمان از شاه عباس اول در پرداخت قروض حکیم متاله میرزا ابراهمی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی: معرفی و نقد مبانی و دستور خط فارسی شکسته
حوزههای تخصصی:
قرائتی لکانی از غزل «ماه و پلنگ» حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مفهوم عشق را مطابق با مدل نظری لکان در غزل «ماه و پلنگ» حسین منزوی بررسی می کند. نظریات لکان، مبتنی بر مفاهیم بنیادین روانکاوی فرویدی است که با خوانشی خلاقانه از مفهوم ضمیر ناخودآگاه، به تکمیل و تعدیل نظریات روانکاوی کلاسیک می پردازد. از نظر لکان ناخودآگاه بدون زبان وجود ندارد و از طریق زبان است که میل پا به عرصه ظهور می گذارد. تأکید و توجه بر ماهیت زبانی ناخودآگاه، ناخودآگاه لکانی را از ناخودآگاه فردی فروید و ناخودآگاه جمعی یونگ جدا می کند. ناخودآگاه لکانی اثر نظام نمادین ترا فردی (Trans-individuol) بر سوژه است. در این پژوهش، ابتدا نظریه های لکان را درباره رشد روانی سوژه و مفاهیم وابسته به آن در رابطه با «ساحت خیالی» و «ساحت نمادین» به اختصار تبیین خواهیم کرد و سپس در بخش پایانیِ این نوشتار، کاربردپذیریِ این مفاهیم را در غزل مشهور «ماه و پلنگ» حسین منزوی خواهیم سنجید. کلیت شعر بازنمایی نمادین شکست سوژه شعری در دستیابی به ابژه عشق است. در این شعر، سوژه/ شاعر در «امر خیالی» در اتّحاد و یگانگی با مادر به سر می برد؛ سپس در «امر نمادین» که حاکمیت زبان و انفصال از «امر خیالی» است، گرفتار می آید و با «فقدان» روبرو می شود. در اینجاست که دچار ضایعه حیث واقع شده و از سازوکار «جابجایی» بهره می گیرد تا بر آن جدایی غلبه کند اما آن اتحاد پیشین دیگر دست یافتنی نیست.
سابقه و سبب برگزاری سیزده بدر در سنت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۲۰
136-168
حوزههای تخصصی:
در ایران و کشورهای متأثر از فرهنگ ایرانی، روز سیزدهم فروردین ماه هر سال مردم از خانه ها بیرون می روند و از بام تا شام به گردش و شادی می گذرانند. این روز که اصطلاحاً «سیزده بدر» نامیده می شود و یکی از مشهورترین آیین های نوروزی است هیچ سابقه مکتوبی در منابع ادبی و تاریخی قدیمی ندارد و کهن ترین اسناد مربوط به آن ظاهراً از دوره فتحعلی شاه قاجار است. خاطرات و سفرنامه های عصر قاجار نشان می دهد که هم شاه و رجال درباری و هم عامه مردم، مراسم روز سیزدهم فروردین را به صورت رسمی و گسترده اجرا می کردند. در باورهای باستانی ایرانیان روز «سیزدهم» تیرماه بدشگون بوده و از سوی دیگر بنا بر اقوال و احادیثی روز «سیزدهم» همه ماه های ایرانی بد و نحس است. با این پیشینه و پشتوانه برای نحوست روز «سیزدهم»، ایرانیان دوره قاجار معتقد بودند که در روز سیزده فروردین احتمال دارد خانه هایشان ویران شود و نیز بلاهای سال جدید در این روز تقدیر و تعیین می شود. به همین دلیل برای در امان ماندن از زیان های این روز و راندن نحسی آن، به دشت و باغ می رفتند و تفرج می کردند. محققان معاصر هم حدس ها و نظریات گوناگونی (حداقل چهارده دیدگاه) درباره علت مراسم «سیزده بدر» مطرح کرده اند که از آن میان نمادینگی روز سیزدهم برای هزاره سیزدهم در باورهای ایرانی- که زمان پایان عمر دوازده هزار ساله گیتی و آغاز آشوب و تباهی نهایی است- محتمل تر می نماید. در نگارش این مقاله بسیاری از مآخذ ادبی و تاریخی و نوشته ها و پژوهش های معاصران با استقصایی تقریباً تام (در متون چاپی، پیکره های زبانی و نرم افزارها) بررسی و سپس بر اساس شواهد به دست آمده، درباره سابقه و سبب برگزاری «سیزده بدر» بحث و نتیجه گیری شده است.
مأخذیابی و مقایسه دو روایت منظوم طغرایی و مولوی از داستان شکار شیر و گرگ و روباه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
129 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن تحلیل و بررسی مآخذ داستان «رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار» به بازگویی دو روایت منظوم عربی و فارسی طغرایی و مولوی از این داستان می پردازد؛. سپس با نگاهی ساختار شناسانه، عناصر داستانی چون شخصیّت، پیرنگ، زاویه دید، لحن و... در هر دو روایت تشریح و مشخّص می شود کدام یک از دو روایت به مآخذ اصلی داستان نزدیک تر است. مهم ترین نتیجه این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، آن است که مولوی با افزودن عناصر داستان و شگردهای داستان پردازی، به تقلید صِرف بسنده نکرده، بلکه به خلق حکایتی زیبا تر و جذاب تر از روایت مآخذ اصلی پرداخته است. طغرایی نیز در ضمن داستان خود که پند و اندرز است، با استفاده از وجه تمثیل و برای تأکید سخن پندآموز خود، به این حکایت اشاره می کند.
گُرگسار یا کَرگسار؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسم الخط فارسی در دوره هایی به گونه ای بوده که در متن شناسی متون کهن در روزگار ما مشکلات و بدخوانی هایی برای متون فارسی پیش آورده است. از آن میان صامت گ در نسخه های خطی در بسیاری از دوره ها با یک سرکش به صورت ک نوشته شده است. همین امر هنگام چاپ متون حماسی در خواندن واژه هایی مانند کَرگ (کرگدن) مشکلاتی به وجود آورده است؛ به این معنی که در پاره ای موارد در متون چاپی ازجمله شاهنامه کلماتی مانند کَرگسار و کَرگساران به صورت گُرگسار و گُرگساران خوانده و معنا شده و درنتیجه گوشه ای از فرهنگ گذشته، یعنی وجود اقوامی که در آن سرزمین ها زندگی می کرده اند، مکتوم مانده است. در این پژوهش با قراین برون و درون متنی روشن و پیشنهاد شده است که کلمات گرگسار و گرگساران به عنوان نام شهر، قوم و فرد در شاهنامه باید کَرگسار و کَرگساران خوانده و ضبط شود.
تأملی بر خویشکاری های زن در ایران باستان، با نگاهی به شاهنامه
منبع:
شفای دل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی زن و خویشکاری های او در ادوار و اعصار مختلف ایران، همواره یکی از موضوعاتی است که ذهن پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. نگارنده در این جستار با روش تحلیلی – توصیفی و تحلیل داده ها به کهن الگوی زن و خویشکاری های آن در ایران باستان پرداخته است. برآیند تحقیق اثبات می کند که جایگاه زن در ایران باستان، همواره به یک شکل نبوده و در برخی از اعصار مقام او تا حد خدایان نیز بالا برده شده است. این موضوع به دورانی برمی گردد که حکومت هایی مادر سالار بر این سرزمین حاکم بوده و به تبع، خدایان آنان نیز الهه هایی مقتدر بوده اند. - این دوران، دورانی بسیار کهن است و تنها با بهره گیری از مطالعات باستان شناسی، می توان به ابعاد آن پی برد. - در این میان نمی توان از تأثیر زن در زندگی کشاورزی و همچنین خویشکاری زایش و فرزند آوری و تربیت نسل او غافل ماند. اما در دوره های متأخرتر و با کشف آهن، حکومت هایی مردسالار بر ایران حاکم می شوند و قدرت زن بسیار محدود می شود. حتی زندگی متکی بر شکار نیز بر زندگی قائم بر زمین و کشاورزی ترجیح داده می شود. به نظر می رسد ادیان آریایی از جمله آیین زرتشتی بر قدرت زن تأثیرگذاشته اند ؛ زیرا در این ادیان باستانی، نظری مثبت نسبت به زن، چنان که سابق بر آن بود، وجود ندارد.
مقایسه موسیقی شعر در گشتاسب نامه دقیقی و فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکان پذیر می سازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافت های موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخش هایی از گشتاسب نامه سروده شده توسط دقیقی و بخشی از شاهنامه فردوسی، از نظر موسیقی شعر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. منظور از موسیقی در این نوشتار پژوهشی معنای وسیع آن، یعنی فرم و ساخت است. برای بررسی دقیق تر موضوع، هر دو اثر از چهار منظر کلی یعنی: 1.موسیقی بیرونی یا عروض،2.موسیقی کناری یا قافیه و ردیف،3.موسیقی درونی یا آرایه های بیانی، بدیعی و ساختارهای زبانی4.موسیقی معنوی یا همان ساختارهای داستان پردازی و تصویرگری، بررسی شده اند. با ارائه آمارهای دقیق و تحلیل آن ها، به نظر می رسد ابیات فردوسی در هر چهار جنبه از انسجام، تنوع، گستردگی و ارزش ادبی بالاتری برخوردار است و از نظر قافیه و ردیف متنوع تر، موسیقایی تر و هنری تر از ابیات دقیقی است. در آرایه های ادبی، دقیقی بیشتر به ظاهر کلام و صنایع لفظی نظر دارد و فردوسی به عمق کلام، ارتباط های معنایی و آرایه های بیانی توجه کرده است. از حیث داستان پردازی، سخن دقیقی در قیاس با سخن فردوسی، مستقیم تر، مبهم تر و قدیمی تر است؛ اما فردوسی با روایتی واقعی تر، چند بعدی، مفصل تر و با ظرافت ادبی، جذابیت بیشتری ایجاد کرده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی خواهد بود.
بررسی تصحیحات پانزده بیت عربی در گلستان سعدی از نظر عروض و قافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حروف معانی مرکبه در نهج البلاغه
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
تاریخ ادب عربی نام آوران بیشماری را در عرصه علم و ادب به تصویر کشیده است لکن بعضی از آنان همواره جاودانه اند و در این راستا مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی (ع)، نبوغ سرشار و شخصیت عظیمش او را به نهایت رشد و کمال در همه زمینه ها رسانید بگونه ای که خود واضع علم و ادب گردید فکر مواجش، اندیشه زلالش، روح مصفایش، زیبائی بیانش ما را بر آن داشت تا در سایه سار سریان وجریان فیوضاتش شاهد قطره ای از این اقیانوس بیکران باشیم. این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی به حروف معانی مرکبه در بیان نورانی امام(ع) در نهج البلاغه می پردازد تا تحول معانی ناشی از ترکیب حروف را از نزدیک مورد پژوهش قرار دهد. حرف تنبیه واستفتاح (أَلاَ )، حرف جواب (بَلَى)، حرف تشبیه ( کأنَّ )، حرف استدراک ( لکنَّ )، حرف جزم ( لمَّ ا )، حرف نصب (لَنْ)، حروف تحضیض ( ألاّ ) و (هَلاَّ)ًّ و (لَوْلاَ)، حرف ردع و زجر (کلاَّ)، حرف عطف (إم َّا)، از حروف معانی مرکبه ی وارد شده در نهج البلاغه است. در این پژوهش، آراء و نظرات، پیرامون آنها، مورد بررسی نحوی قرار گرفت. و از یافته های پژوهش تغییرات معانی پس از ترکیب، و عدم استفاده از حروف معانی مرکبه "إذما" و "لوما" در نهج البلاغه است.
بررسی نقل قول در گفتمان رواییِ داستان های جلال آل احمد با تکیه بر آراء «ژرار ژنت» و «دومینیک منگنو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
31 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه گفتمان روایی در داستان ها و رمان ها، جایگاه خاصّی در نقد ادبی به خود اختصاص داده است. در این میان، مطالعه آن قسمت از روایت که نه توسّط خودِ راوی، بلکه از زبان شخصیّت های وی بیان می شود، اهمّیّت ویژه ای در مطالعات گفتمانی دارد. جلال آل احمد از جمله نویسندگانی است که ترجیح می دهند روایت خود را به صورت تناوبی از گفته های راوی و شخصیّت ها ساختاربندی کنند. به این منظور راویِ جلال از نقل قول بسیار معمولِ مستقیم و غیرمستقیم و همچنین از نقل قول غیرمستقیم آزاد، تک گوییِ درونی و گفتمان روایت شده بهره می جوید. امّا آیا وی در به کار بردن هر یک از انواع نقل قول به جای نقل قول دیگر توجیهی روایی یا ادبی دارد؟ پاسخ به این پرسش با مطالعه دقیق هر یک از انواع نقل قول با تکیه بر نظریّات منتقدانی چون «دومینیک منگنو» و «ژرار ژنت» در حوزه گفتمانی و روایی و نیز مطالعه کارکرد و نقش منحصربه فرد آنها در موقعیّت های خاصّ داستانی میسّر است. این مطالعه مؤیّد آن است که راویِ جلال بیش از آنکه خود رشته سخن را به دست بگیرد، این مهم را به شخصیّت های داستانی اش وا می گذارد. در واقع دیدگاه واقع گرایانه آل احمد به مسائل اجتماعی او را بر آن داشته است تا دو نوع نقل قول مستقیم و غیرمستقیم را بر دیگر انواع نقل قول ترجیح دهد، تا از این طریق نه قضاوت خود، که کلام شخصیّت را به خواننده انتقال دهد و او را در قضاوت آزاد بگذارد. از سوی دیگر، به نظر می آید راوی، نوع تک گویی را اغلب به داستان هایی اختصاص می دهد که بر پیچیدگی روحی و ذهنی شخصیّت ها متکّی هستند.
بررسی شگردهای اقناع بلاغی در شعر ابو طیّب متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزله ی موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند. گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن موج می زند بلکه تمام کارکردها و وظیفه های ارتباطی زبان در آن موجود است. از این رو فن اقناع به عنوان نقطه غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبان شناسی کاربردی به عنوان علم گفتمان زبانی قرار می گیرد. از آنجا که کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیه ای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای بلاغی اقناع در دیوان ابوطیب متنبی، شاعر بزرگ عرب که از آن به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. بلندی جایگاه متنبی در عرصه زبانی و حضور کاربست های زبانی در دیوان او نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزه ها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربست های بلاغی و بدیعی اقناع و مهم ترین آن ها همچون تشبیه، استعاره ، کنایه، حسن تعلیل، مذهب کلامی و مقابله بهره جسته است. ضمن اینکه « تشبیه ضمنی» به لحاظ ابعاد زیباشناختی کلامی و جنبه های اقناع کلامی و رستاخیزی واژگان نسبت به سایر اسالیب زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.