تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 10 زمستان 1397 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در برخی از آثار ادبی به گزینشی خاص از لغات، اصطلاحات فنی ، عبارات و شیوه های بیان بر می خوریم که از قراردادهای زبانی و سنن ادبی متمایزند، این گزینش خاص از دید و دریافتی نو نسبت به هستی و حیات ناشی می شود، شاعر یا نویسنده ای که به چنین دریافتی نو دست یافته باشد و بتواند این دریافت را در قالب گزینشی نو از زبان و شیوه های ادبی ارائه دهد در حقیقت به سبکی شخصی دست یافته است. تنها معدودی از شاعران در تاریخ شعر فارسی این توفیق را یافته اند که به این سبک شخصی دست بیابند که بی گمان مولانا و عطّار از ممتازترین و سرآمدترین آن ها هستند. این سبک شخصی را می توان از سه نظرگاه و ساحت مورد بررسی قرار داد.ساحت فکری،ساحت زبانی و ساحت ادبی. متناقض نمایی یا تصاویر متناقض نما شیوه ای بیانی است از ساحت ادبی که با برجسته کردن معنی در قالب الفاظ کم معانی فراوان و غالباً توصیفات غیر قابل بیان را که ناشی از تجربیات شهودی عارف شاعر است بیان می کند.مولانا و عطار به عنوان دو تن از سرآمدان عرصه عرفان اسلامی از این شیوه بیانی و ادبی برای بیان تجربیات شهودی و عرفانی خود در جهت بیان ویژیگی های انسان کامل بهره برده اند. در این مقاله برآنیم تا بعدازآوردن تعریفی اجمالی از متناقض نماو علل به کارگیری آن به مصادیق عینی به کارگیری این شیوه بیانی در معرفی انسان کامل درکلام مولانا و عطار پرداخته شودونشان داده شود که این شیوه بیانی چرا و چگونه وبا چه هدفی برای بیان ویژگیهای انسان کامل به کار می رود .
سبک شناسی لایه ای رمان هستی از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی می تواند دریچه ای تازه به شناخت مطلب باشد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده، سعی بر آن بوده است تا رمان هستی از فرهاد حسن زاده از دیدگاه سبک شناسی انتقادی مورد توجه قرار گیرد. یعنی در کلان لایه های روایی و متنی با تجزیه و تحلیل کانون سازی، میزان تداوم کانون سازی (کانون سازی متغیر و چندگانه) و جنبه های کانون سازی (جنبه ی ادراکی زمان به ترتیب، دیرش، بسامد و مکان و جنبه جهان بینی) و نیز خرد لایه های آوایی، واژگانی، نحوی، کاربردشناسی و بلاغی در ارتباط با لایه ی بیرونی آن (بافت موقعیتی متن) مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها حاکی از آن است که برخی متغیرهای سبکی در متن وجود دارد که منجر به کشف جهان بینی و تبیین مسائل اجتماعی روز مثل جنگ، فقر و... در متن می شود؛ از طرفی نوع به کارگیری جملات با توجه به مخاطب شناسی باعث استقبال مخاطب نوجوان از این رمان و موفقیتش در عرصه ملی و بین المللی شده است.
اصول مدیریت زمان و آسیب شناسی آن در دیوان اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله زمان پیوسته ذهن و دل ، حاضر و غایب ، و دیروز و امروز انسان را به خود مشغول کرده است. حقیقتی است که با وجود انسان پیوند یافته است و انسان همیشه خود را در چنبره ی آن می یابد ، گویا انسان اسیرِ زمان است و راهی برای برون رفت از این اسارت ندارد. بهره گیری از زندگی و رسیدن به موفّقیّت از جمله اهداف اساسی انسان ها است. یکی از مهم ترین گام ها در این راستا تسلّط بر زمان و مدیریت صحیح آن می باشد. در این دیدگاه افراد به تعیین و الویت بندی اهداف، تصمیم گیری و برنامه ریزی عملیاتی شایسته توصیه شده و نیز از سستی، شتابزدگی و هرگونه اقدامی که انجام به موقع و شایسته امور را تهدید می کند، باز داشته شده اند. پروین در این بررسی به بازتابی از وقت و ارزش زمان که بیانگر ارزش وجودی هستی است اشاره ای می کند و یافته ها نشان می دهد در باورها ، انسان ها به سوی کمال تا رسیدن به اصل ، با گذر از آفندهای روزگار( تلف کردن وقت) طی طریق می کنند. نتیجه اینکه کسی ارزش وقت را بداند ارزش عمر را دانسته است. آنچه در این مقاله بازیابی و بررسی می شود روش بهینه از زمان و عوامل آسیب رسان در دیوان پروین است که مضمون اشعار پروین بر گذرا بودن عمر و غنیمت شمردن لحظه و زیستن حال تأکید دارد و همین امر ، میزان اهمّیّت این موضوع و ضرورت بررسی آن را نشان می دهد. تحقیق با کنکاش در منابع مکتوب با شیوه ی پژوهشی توصیفی انجام شده است.
بررسی و تحلیل آیین نیایش در متون حماسی به روایت شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه های ملی جایگاه تجلی باورها، فرهنگ و رسوم کهن یک قوم می باشند که براساس اسطوره ها و آیین ها خلق شده اند. آیین ها برای آن که کارکرد اجتماعی خود را از دست ندهند و در گذر زمان فراموش نشوند با باورهای اساطیری مقدس پیوند می یابند. آثار برجسته حماسی نظیر شاهنامه، مهابهاراتا، ایلیاد و ... از مهم ترین سرچشمه آگاهی ما از آداب و سنت های گذشته اقوام ایران، هند و یونان است. این اقوام که خاستگاه یکسانی داشته اند پس از مهاجرت و سُکنی گزیدن در مناطق جدید، بسیاری از باورها و آیین های مشترک خود را حفظ کرده اند. آیین نیایش که میراث مشترک مذهبی بسیاری از اقوام است و پیشینه ای همزاد آفرینش آدمی دارد، بخش مهمی از آثار حماسی را تشکیل می دهد. بسامد بالای این آیین در مراسم عبادی هر قوم نشان دهنده ارزش و اهمیت این آیین نزد آن قوم می باشد. در ساختار نیایش های اقوام باورمند هند و اروپایی اشتراکات بسیاری وجود دارد که از مهمترین آن می توان به قربانی کردن، سر و تن شستن، دست به سوی آسمان بلند کردن و ...اشاره کرد. منشأ و سرچشمه این آداب مشترک، کهن الگوها و همچنین باورهای اساطیری مشترک این اقوام و پایبندی آن ها به سنت های گذشته می باشد. با این حال گذشتِ زمان، شرایط محیطی و تحولات مذهبی سبب به وجود آمدن تعدادی از آداب خاص در ساختار نیایش های هر کدام از آن ها گردیده است. در این جستار با مقایسه ساختار نیایش ها، آداب و الگوهای مشترک و پیوند این آداب را با باورهای اساطیری اقوام هند و اروپایی نشان می دهیم.
بررسی شخصیّت ادبی عرفی شیرازی بر اساس کاربست کهن الگوها در دیوان او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی یونگ، از مهمترین رویکردهای نقد ادبی است که کهن الگو (آرکی تایپ) را بن مایه ها و تصاویر اساطیری ماندگار در ناخودآگاه جمعی بشر می داند. دسته بندی این کهن الگوها نامحدود هستند ولی برخی انواع معروف ترین آنها عبارتند از: قهرمان، مادر، کودک، خدا، مرگ، قدرت، پیر خردمند، آنیما، آنیموس، پرسونا (نقاب) و سایه. در این پژوهش که به روش اسنادی و توصیفی انجام می شود، کاربست کهن الگوها در دیوان عرفی شیرازی به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که عرفی دارای طبع روان، شورمند ولی عاری از کینه ورزی و توحّش، و نیز دانش ادبی سرشار است زیرا شخصیّت ادبی عرفی را بر اساس کهن الگوها می توان بیشتر متمایل به آنیما و یا پرسونای قهرمان ارزیابی نمود. پیشنهاد می شود نظریّه کهن الگو به منظور تشخیص صادقانه بودن یا حتّی اصالت آثار ادبی، در پژوهش های آینده، کارایی سنجی شود
مقایسه موسیقی شعر در گشتاسب نامه دقیقی و فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکان پذیر می سازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافت های موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخش هایی از گشتاسب نامه سروده شده توسط دقیقی و بخشی از شاهنامه فردوسی، از نظر موسیقی شعر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. منظور از موسیقی در این نوشتار پژوهشی معنای وسیع آن، یعنی فرم و ساخت است. برای بررسی دقیق تر موضوع، هر دو اثر از چهار منظر کلی یعنی: 1.موسیقی بیرونی یا عروض،2.موسیقی کناری یا قافیه و ردیف،3.موسیقی درونی یا آرایه های بیانی، بدیعی و ساختارهای زبانی4.موسیقی معنوی یا همان ساختارهای داستان پردازی و تصویرگری، بررسی شده اند. با ارائه آمارهای دقیق و تحلیل آن ها، به نظر می رسد ابیات فردوسی در هر چهار جنبه از انسجام، تنوع، گستردگی و ارزش ادبی بالاتری برخوردار است و از نظر قافیه و ردیف متنوع تر، موسیقایی تر و هنری تر از ابیات دقیقی است. در آرایه های ادبی، دقیقی بیشتر به ظاهر کلام و صنایع لفظی نظر دارد و فردوسی به عمق کلام، ارتباط های معنایی و آرایه های بیانی توجه کرده است. از حیث داستان پردازی، سخن دقیقی در قیاس با سخن فردوسی، مستقیم تر، مبهم تر و قدیمی تر است؛ اما فردوسی با روایتی واقعی تر، چند بعدی، مفصل تر و با ظرافت ادبی، جذابیت بیشتری ایجاد کرده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی خواهد بود.
آموزه های غربی در اشعار سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«غرب و غرب زدگی» ادبیاتی است که غربزدگان و غرب گرایان،پس از استعمار و استثمار کشورمان ،در آثارشان به کار برده اند .هدف آنها تنویر اذهان مردم نسبت به این پدیده قرن بیستمی بوده است. . استثمار فرهنگی ،زمانی خطرناک تر می شود که نویسندگان و شاعران خودی ، زبان گویای آنها شوند و سخن و خواسته های دشمن از حلقوم و حنجره دوستان به گوش برسد. در بررسی آثار نویسندگان و شاعران معاصر ،درمی یابیم که برخی شاعران تحت تأثیر این مسأله ،شیوه های اخلاقی و سبکی خود را ،تغییر داده اند و برخی دیگر ،به تأثیر از فضای جامعه ،در آثارشان از الگو های غربی پیروی کرده اند. از میان این ،افراد فروغ فرخزاد ،سیمین بهبهانی ، از جمله شاعرانی هستند که ترکیبی از این دو شیوه را در آثارشان می توان مشاهده کرد.. در این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی فراهم آمده است ،برآنیم تا پاره ای از آموزه های غربی را که در اشعار این شاعر ،رسوخ پیدا کرده ،ارزیابی کنیم .
آموزه های سیاسی در مدایح سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشگامی سنایی در موضوعات مختلف شعری همانند وارد کردن مفاهیم عرفانی به شعر فارسی ، بنیانگذاری پایه های شعر انتقادی و اجتماعی و ابداع غزل قلندری امری مسلّم و شناخته شده است. آنچه کمتر بدان پرداخته شده، اشعار مدحی سنایی و مبدع بودن وی در مدایح تعلیمی و ارائه آموزه های سیاسی است که از یک سو تأثیر ژرفی بر سعدی و مدیحه های او گذاشته و از سوی دیگر ناشناخته ماندن آن سبب تردید در حقیقت بیداری شاعر شده است؛ از این رو، نوشتار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی انواع گوناگون اشعار مدحی سنایی، به معرفی این آموزه های سیاسی پرداخته و نشان می دهد که سنایی در قالب تمثیل و بیان حکایت هایی از ازمنه گذشته، داروی نصیحت را در لوای مدح و ستایش به جان حاکمان ریخته و آنها را به اجرای عدالت، دقت در انتخاب دولتمردان، برخورد با کارگزاران جورپیشه و ... ترغیب می کند و از ریختن خون بی گناهان برحذر می دارد.