مطالعات ادبی متون اسلامی

مطالعات ادبی متون اسلامی

مطالعات ادبی متون اسلامی سال سوم بهار 1397 شماره 1 (پیاپی 9)

مقالات

۱.

تحلیل گفتمان انتقادی امام محمدباقر خطاب به اهل دمشق برمبنای نظریه فرکلاف و ون دایک

کلیدواژه‌ها: امام محمدباقر (ع) تحلیل گفتمان انتقادی خطبه فرکلاف ون دایک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۸ تعداد دانلود : ۵۰۲
امام باقر علیه السلام پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، نقش تاثیر گذاری در رشد و بالندگی شیعه و دفاع از اسلام داشتند. یکی از شیوه های حضرت به ویژه در مواجهه با جنگ روانی دشمنان،گفتمان انتقادی است.این امام همام در هر فرصتی با انتقاد روشنگر از ایدئولوژی حاکم که لباس خلیفه مسلمین را در ظاهر بر تن داشت،خواستار تغییر بافت فرهنگی جامعه می شدند.یکی از این بیانات خطبه امام باقر علیه السلام خطاب به اهل دمشق است.از این رو هدف مقاله حاضر رمز گشایی از لایه های معنایی نهفته در گفتمان انتقادی امام با استفاده از مولفه های مطرح شده در نظریه فرکلاف و ون دایک می باشد. تحقیق پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی، با رویکردی میان رشته ای از دریچه زبان شناسی، یکی از خطبه های امام باقر(علیه السلام) را بررسی و بازنمود رویکرد امام نسبت به حضرت علی(علیه السلام) و مخالفین ایشان را بابهره گیری از مؤلفه های مطرح شده در رویکرد فرکلاف و مربع ایدئولوژیک ون دایک نشان داده است. تحلیل گفتمان انتقادی خطبه و عبور از دال و رسیدن به مدلول کلام،0 حاکی از آن است که تمامی انتخاب های زبانی امام باقر(علیه السلام) در سطوح مختلف، همگی در راستای هدف حضرت و القای دیدگاه و ایدئولوژی موردنظر ایشان می باشد. این هدف اثبات حقانیّت ولایت حضرت علی(علیه السلام) و انتقاد به بستر ایدئولوژیکی حاکم می باشد. تفاوت رویکردی امام به دو گروه، نشان دهنده ی تفاوت در زیربنای فکری ایشان درمقایسه با ایدئولوژی حاکم بر جامعه است.
۲.

الگوپذیری «خطبه قاصعه» نهج البلاغه از قرآن کریم با رویکرد بینامتنیّت

کلیدواژه‌ها: قرآن نهج البلاغه امام علی (ع) قاصعه بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۵۱۴
یکی از رویکرهای مهّمی که می توان در پژوهش های ادبی بدان پرداخت، تأثیرپذیری و یا به عبارتی الگوپذیری یک متن از متن دیگر است. امروزه از این نوع پژوهش به رابطه «بینامتنیّت» ((Intertextuality، «بینامتنی» ((Intertextual و یا «التناص» یاد می کنند. این رابطه، عدم خودبسندگی برخی متون را نشان می دهد که خودآگاه یا ناخودآگاه، از دگر متون بهره جسته اند. نوشتار پیش رو، به ارتباط بینامتنی دو متن دینی می پردازد. یکی قرآن کریم که در این نوشتار از آن به «متن پنهان» یاد شده و دیگری طولانی ترین خطبه نهج البلاغه بنام «قاصعه» است که از آن به «متن موجود» یاد می شود. نگارندگان بر آن هستند که ژرفای پیوند دو متن قرآن و نهج البلاغه را روشن سازند تا از این رهگذر، ارتباط ناگسستنی «قرآن ناطق و صامت» دگر بار جلوه کرده و تجلّی نورانیّت کلام وحی در سخنان حضرت أمیر مؤمنان(ع) رُخ بنماید. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، رابطه بینامتنیّت قرآن و خطبه قاصعه نهج البلاغه را در «واژگان، ساختار، الهام و چهره های نمایشی» بررسی خواهد نمود.
۳.

تحلیل و بررسی خطبه 223 نهج البلاغه از منظر سبک شناسی لایه ای

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه سبک شناسی لایه ای برجسته سازی خطبه 223

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۵۲۷
امروزه انجام پژوهش های نوین زبان شناسی، سبک شناسی را در تجزیه و تحلیل دقیق تر آثار ادبی یاری می رساند. یکی از رویکردهای زبان شناسانه سبک شناسی، سبک شناسی لایه ای (مدرن) است که با تقسیم متن به لایه های مختلف و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به واکاوی و بررسی آن می پردازد. مزیّت این رویکرد در آن است که بهره گیری از روش های متنوّع را در هر لایه امکان پذیر می سازد و سهم هر لایه را در برجسته سازی متن، جداگانه مشخص می کند. در این میان از جمله متونی که شایستگی بررسی و تحلیل در لایه های مختلف را داراست نهج البلاغه است که دارای سبک ادبی و کلامی شیوا و بلیغ است و بررسی لایه های سبکی موجود در این کتاب ارزشمند می تواند از مفاهیم والا و نهفته و زیبایی های موجود در آن پرده بردارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی به بررسی چهارلایه (آوایی، بلاغی، نحوی و واژگانی) در خطبه 223 نهج البلاغه می پردازد. برآیند این پژوهش نشان می دهد؛ موسیقی و آهنگ ناشی از تکرار آواها و سجع موجود در خطبه مذکور در لایه آوایی بر زیبایی محتوایی متن افزوده است. استفاده مناسب از مجاز، استعاره، بسامد بالای کنایه و خروج جملات استفهامی به اغراض دیگری مانند توبیخ و ارشاد در لایه بلاغی، حذف مبتدا و وفور ضمایر متصل در لایه نحوی و گزینش بهترین واژه از میان واژگان مترادف، استفاده مناسب از واژگان متضاد، بسامد بالای واژگان انتزاعی همسو با مضامین خطبه و تکرار واژه نفس در لایه واژگانی، از ویژگی های بارز خطبه مورد بحث به شمار می روند.
۴.

معناشناسی معادل های واژگانی جامعه در سوره اعراف و بررسی تفاوت های آن ها (مطالعه موردی: امت، قریه، قوم)

کلیدواژه‌ها: امت قریه قوم سوره اعراف واژه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
مفهوم جامعه (به معنای گروهی از انسان ها) در قرآن کریم و به ویژه سوره اعراف، با واژگان متفاوتی بیان شده است که ازجمله آن ها می توان به امت، قریه و قوم اشاره کرد؛ این در حالی است که این واژگان متفاوت هرکدام تأکید بر روی جنبه ای خاص از زندگی گروهی از انسان ها دارند؛ از همین روی ضرورت شناسایی دقیق معنا و دلالت این واژگان متفاوت در جهت فهم عمیق تر مضامین قرآنی، آشکار می گردد. این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی معادل های واژگانی مفهوم «جامعه» در سوره اعراف پرداخته است و درصدد است از منظر زبانی و معنایی ابتدا هر یک از این واژگان متفاوت را به طور کامل تعریف کرده و در گام بعدی این موضوع را ریشه یابی و سپس اثبات نماید که در کلمات اجتماعی سوره اعراف با توجه به معنای کلمه و بافت آیه، فقط همان کلمه می تواند در آیه جای گیر شود و چنانچه کلمه خاص جای خود را به مفاهیم متناظر دیگر بدهد معنای آیه دچار نقص و نارسایی می شود. شایان ذکر است که انتخاب سوره اعراف بدان جهت بوده که در این سوره نسبت به دیگر سوره واژگان دربردارنده مفهوم جامعه، بیشتر ذکرشده است.
۵.

مفهوم شناسی توصیفی واژه "حکمت" با تأکید بر شبکه معنایی در قرآن کریم و روایات معصومین (ع)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معناشناسی حکمت قرآن کریم روایات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۴۸۲
قرآن کریم؛کتاب آسمانی مسلمانان نیاز به تدبر دارد و مسلماً صاحبان خرد، بیشترین سهم را در این بهره گیری دارند. لغت یونانی فیلوزوفیا در متون منطقی قدیمی که از یونانی به عربی ترجمه شده، به لفظ حکمت برگردانیده شده و عرب زبانان، لغت فلسفه را نیز مرادف حکمت به کار برده اند. شناخت اشیاء را به بهترین نحو، حکمت می نامند. رویکرد اصلی بحث معناشناسی واژه حکمت، پی بردن به ابعاد گوناگون کلمات همنشین، جانشین و... است تا از این طریق درک بهتری از واژه حکمت درآیات قرآنی حاصل آید و بلاغت مفهوم حکمت را به خوبی دریابند. برآیند مهم در این رهاورد، تحلیل واژگانی است که در تلاقی با کلمه حکمت بکار رفته اند. چنانچه معناشناسی واژه حکمت شامل سه بعد کلمات هم نشین، کلمات جانشین، و کلمات متضاد است. مفاهیمی وجود دارد که در آیات به همراه این کلمه ذکر شده اند، می توان از این راه شناخت جامع تری از واژه حکمت به دست آورد. کلماتی مانند خیر کثیر، شکر و افعالی مانند ایتاء، تعلیم و ... . کلمات جانشین به واژگانی اطلاق می شود که سبکی مشابه حکمت را داشته باشند، مانند عقل، ذی حجر، لبّ و فکر. واژه ای که دقیقاً متضاد حکمت می باشد، جهل است که شناخت جهالت، تأثیری شگرف در دستیابی به مقدمات حکمت دارد. روش اساسی دراین جستار بر مبنای توصیفی و تحلیلی قرار گرفته است.
۶.

تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در اشعار شاعران شیعی معاصر عربی و فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاعران شعر عربی شعر فارسی ادبیات معاصر حضرت زهرا (س)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۱ تعداد دانلود : ۳۶۶
تجلّی سیمای حضرت فاطمه (س) در شعر شاعران شیعی متعهد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون، به وی ه در شعر دوره معاصر، به وفور دیده می شود. شاعران شیعی معاصر در ادبیات عربی و فارسی از دریچه شعر، مظلومیت این بزرگ بانوی جهان اسلام را به تصویر کشانده اند و به عنوان حلقه اتصال نبوت و امامت به تشنگان حقیقت معرفی نمودند.تعابیر شاعران بیشتر مشترک است؛ ولی در ادبیات عربی به مضامینی همچون شفاعت، بضعه النبی و جریان فدک بسیار بیشتر از ادب فارسی توجه شده است. در صورتی که در ادب فارسی به امّ الائمه بودن و فضایل و مناقب عالیه حضرت زهرا (س) اهتمام بیشتری شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار شاعران شیعی معاصر، به بررسی تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که به طور کلی، جنبه رثایی در هر دو ادبیات عربی و فارسی غالب است و به جنبه حماسی توجهی نشده است.
۷.

بازتاب مضامین قرآنی در هفت اورنگ جامی

کلیدواژه‌ها: قرآن جامی هفت اورنگ فرهنگ زیبایی های معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۴۹
قرآن راهنمای بشریّت و روشنگر تاریکی های گمراهی او به شمار می رود از این رو تمسّک به آن مایه حیات قلوب است ودر این راستا هرکسی فراخور حال خود به بخشی از قرآن چنگ زده که نورالدین عبدالرحمن جامی نیز از آن بی بهره نبوده است؛ مهارت وی در ترجمه مضامین قرآنی وعربی به شعر فارسی بسیار قابل توجّه است. دانشمند و حکیم جام با استفاده از این تبحّر و دانایی از مصحف شریف در هفت اورنگ خویش بهره ها برده است به طوری که به مسایلی چون توحید، نبوّت، امامت و جز این ها اشاره دارد. پژوهش حاضر بر آن است که با روش تحلیلی توصیفی به این سؤال پاسخ گوید که جامی در چه زمینه هایی از مضامین و ساختار ادبی قرآنی تأثیر گرفته است؟ آیا توانسته این مضامین و ساختار را در قالبی مؤثّر و هدفمند به کار گیرد؟ و در نهایت این نتیجه حاصل شد که وی به مضامینی هم چون اصول دین در درجه اول سپس به فروع دین می پردازد واز داستان های قرآنی همانند داستان یوسف نبی (ع) تأثیر گرفته و نیز توانسته است مضامین مقتبس و محسّنات معنوی را در قالبی زیبا و دارای تأثیر به کار گیرد و همین مسأله ضرورت پژوهش را دوچندان می کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵