فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۰۱ تا ۷٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
195 - 219
حوزههای تخصصی:
مطالعات بینامتنی یکی از رویکردهای مهمّ در پژوهش های ادبی معاصر شناخته می شود. طبق نظریه بینامتنیّت ، هر متن ادبی، بازخوانش و زایشی از آثار ادبی پیشین یا معاصر با خود است. با عنایت به این تعریف، می توان تلمیح را یکی از مصادیق بارز بینامتنیّت تلقّی کرد. یکی از شاعرانی که به صورت گسترده از این آرایه در شعر خود استفاده کرده، محمّدکاظم کاظمی شاعر پرآوازه مقاومت افغانستان است که در این پژوهش شیوه های کاربرد تلمیح در اشعار او با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. چنانکه نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، تلمیحات شعر کاظمی غالباً در پیوند با موضوع ها و متون دینی از قبیل قرآن، حدیث، تاریخ اسلام، قصص انبیاء و ... شکل گرفته و روابط بینامتنی بر مبنای قواعد سه گانه کریستوا میان متن حاضر و غایب، به صورت نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلّی بروز یافته است که در این میان نفی جزئی در اشعار کاظمی از بسامد بیشتری برخوردار است.
کاربرد کهن الگوهای رنگ در مثنوی معنوی بر پایه نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
469 - 489
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهن الگویی متون می باشد که مبتنی بر نقد روان شناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ ، روان شناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیق ترین سطح روان، ناخودآگاه جمعی است که اسطوره ها، افسانه ها و باورهای هزاران ساله بشر از دل آن بیرون آمده است. یونگ فرآورده های ناخودآگاه جمعی را، نمونه های اولیه، کهن الگو می نامد که مظاهر مختلفی مانند مادر، پیر خردمند، قهرمان، آنیما، آنیموس، تولد مجدد، سایه و نقاب دارد. بر اساس نظر یونگ صور مثالی به تنهایی محتوایی ندارند بنابراین خود را در قالب نمادهایی در رؤیا و اساطیر به ظهور می رسانند. امروزه کهن الگو از مباحث اصلی نقد ادبی و به ویژه نقد اسطوره ای است و جست وجو در نمادهای کهن الگویی، از مسائل مورد علاقه پژوهش گران ادبیات عرفانی به شمار می آید. از آنجایی که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است که پهنه بیکران نمادهای کهن الگویی است و دارای قابلیت بررسی کهن الگویی است، لذا در این تحقیق، نمادهای کهن الگویی «مثنوی معنوی» مولانا در طبقه کهن الگوی فرعی و در زیرشاخه رنگ مورد بررسی قرار گرفت.
مقایسه نظریات مولوی درباره زبان، عشق و آفرینش در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
165 - 182
حوزههای تخصصی:
در اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در «مثنوی» نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازه ای می یابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت زبان چیزی از جنس لفظ نیست بلکه از جنس صداست و آن «صدا» سرچشمه اصلی کلمات است. نظریات عرفانی مولانا بر ارکان خاصی استوار است که یکی از آن ها رکن عشق که مولانا آن را در لابه لای اشعار خود اساس پیشرفت ها و کرامت های انسانی می داند و در عین حال مولانا خداوند را مظهر و محور اصلی عشق معرفی می کند. عشق به خداوند در سرتاسر «مثنوی» شریف با عشق است. نظام موجود در جهان با هماهنگی خاصی قابل رؤیت است و حکمت خداوند ایجاب می کند که همه چیز و همه کس در محل به خصوص خویش بگیرند.
گفتمان سازی و منازعات گفتمانی در رمان دلبند از تونی موریسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
251 - 268
حوزههای تخصصی:
رمان دلبند از تونی موریسون روایت برهنه ایست از تاریخ شصت میلیون برده ی سیاه که به واسطه ی استیلای فراروایت سفیدپوستان آمریکا از بین رفتند و همچنین تلاش نویسنده برای برساختن گفتمانی خاص سیاهان. شخصیت های رمان هر کدام با توجه به تصویری که از گذشته در ذهن دارند، آن را به یاد می آورند و دوباره آن را برمی سازند. شخصیت های سیاه در فضای چندآوایی رمان آزادانه آنچه را که به واسطه ی استیلای فراروایت سفیدپوستان غیرقابل گفتن بوده و ناگفته مانده به یاد می آورند و در نهایت گفتمان سفید را به چالش می کشند، معانی مسدود را احیا و دالهای شناور را بر طبق مفاهیم فرهنگی خود درون یک گفتمان خاص مفصل بندی میکنند. در نتیجه معیار معقول بودن گفتمان برتر مورد پرسش قرار میگیرد و ساختار شکنی سبب بحران درون گفتمان هژمون می شود. در نقد رمان یاد شده از نظریه های ژان فرانسوا لیوتا ر، میخائیل باختین، ارنستو لاکلا و شنتال موفه که بر چگونگی تعلیق گفتمان برتر توسط فرهنگ های به حاشیه رانده شده تاکیید دارند استفاده شده است.
بن مایه کوچک تر از کوچک در عین حال بزرگ تر از بزرگ در قصه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یکی از تکراری ترین بن مایه های قصه ها و افسانه های ایرانی یعنی قهرمانی و پیروز بودن فرزند آخر با تکیه بر مصادیق کهن الگوی کودک از دیدگاه یونگ بررسی شده است. فرزند پسر یا دختر سوم، چهارم، هفتم، چهلم و یا صدم که درحقیقت کوچک ترین فرزند است، در بین خواهران و برادران خود در صحنه مبارزه متوازن نبرد می کند و پیروز می شود. در این پژوهش، ابتدا چند تیپ و برای هر تیپ، یک قصه انتخاب شده است. سپس، قصه ها براساس سه ویژگی ای که یونگ برای کهن الگوی کودک قائل است، بررسی شده است. نتیجه حاصل اینکه فرزندان آخر در قصه ها با بن مایه کوچک تر از کوچک و بزرگ تر از بزرگِ یونگ در سه ویژگی استعداد طرد کردن، شکست ناپذیری و هرمافرودیتی بودن اشتراک عمیقی دارند.
البنیه السّردیّه فی قصیده "الأطفال یحملون الرّأیه" لسلیمان العیسى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
100 - 78
حوزههای تخصصی:
دراسه هیکلیّه النّصوص، خاصّه النّصوص الشّعریّه، من وجهه نظر النّقد السّردی لها أهمیّه ملفته؛ لأنّها تعطینا رؤیه جدیده بالنّسبه إلى ما نقرأ من القصائد فی العصر الحدیث. فهذا الفرع من فروع النّقد الأدبی یُستعمل فی دراسه کثیر من النّصوص الشّعریّه والنّثریّه لمعرفه بناء تلک النّصوص بشکل أفضل. فی هذا البحث استخدمنا هذا المنهج النّقدی لدراسه قصیده "الأطفال یحملون الرّأیه" لسلیمان العیسى، شاعر الأطفال السّوری من مجموعته الشّعریّه "أنا والقدس". واعتمدنا فی بحثنا هذا على المنهج الوصفیّ التحلیلی وأوردنا عدّه مباحث حول السّرد والبنیّه السّردیّه ورؤیه قصیره من حیاه الشّاعر فی القسم التمهیدی. ثمّ قمنا بعد ذلک بدراسه أهمّ التّقنیّات السّردیّه فی القصیده المذکوره کالشّخصیّات والحبکه والفکره والمغزى والحوار والرّاوی وغیر ذلک. وخلال دراستنا هذه توصلنا إلى عده نتائج، منها: أنّ للشّاعر براعه وافیه خاصّه فی معالجه الشّخصیّات من بین عناصر السّرد وقد اعتمد علی تقنیّات السّرد فی النّص القصصی خاصّه فیما یتعلّق بعقلیّه الأطفال.
تحلیل شخصیّت های اصلی در رمان کاندید اثر ولتر بر مبنای نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
100 - 116
حوزههای تخصصی:
ﺷﺨﺼیﺖ ﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧی، ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺨﺼیﺖﻫﺎی واﻗﻌی ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮ شخصیتﭘﺮدازی ﻧﻮیﺴﻨﺪه، اﻃﻼﻋﺎت داﺳﺘﺎن ﻣﺴﺘﻨﺪﺗﺮ از اﻃﻼﻋﺎﺗی اﺳﺖ کﻪ اﻓﺮاد از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣیدﻫﻨﺪ. ﻧیﺎزﻫﺎی اﺷﺨﺎص داﺳﺘﺎن، ناپایداری ها را ﺑﻪ وﺟﻮد می آورﻧﺪ و اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص، ﺑﺴیﺎری از ﺟﻮاﻧﺐ و زوایﺎی درون ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﻼ میﺳﺎزﻧﺪ. داستانﻫﺎ ﻧیﺰ ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص زﻧﺪﮔی اﻧﺴﺎن ها ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ بنابراین، میﺗﻮان ﺑﺮاﺳﺎس نظریه های روان شناسی ﺑﻪ ﺗﺤﻠیل شخصیتﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧی ﻫﻤﺖ ﮔﻤﺎﺷﺖ و ﺑﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻬﺘﺮی در ایﻦ ﺧﺼﻮص دﺳﺖ یﺎﻓﺖ. یکی از ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪﻫﺎ، ﻧﻈﺮیه روان شناس انسانﮔﺮا، آﺑﺮاﻫﺎم ﻣزﻟﻮ میﺑﺎﺷﺪ. ﻫﺮم سلسلهﻣﺮاﺗﺐ ﻧیﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﻋﻤﺪه ﻧﻈﺮیﺎت او را ﺷﺎﻣﻞ ﻣیﺷﻮد و میﺗﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪ، ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﺴﺎنﻫﺎ را در ﻫﺮم ﻣﺰﺑﻮر ﺗﻌییﻦ و ﺗﺒییﻦ ﻧﻤﻮد. از آﻧﺠﺎ کﻪ رمان کاندید اثر ولتر یکی از ﺑﻬﺘﺮیﻦ رمان های وی از لحاظ ﺷﺨﺼیﺖپردازی است، در ایﻦ ﮔﻔﺘﺎر ﺑﻪ ﺗﺤﻠیﻞ و ﺑﺮرﺳی ﺷﺨﺼیﺖ های اﺻﻠی داﺳﺘﺎن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺮم ﻧیﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. بر اساس نتایج این پژوهش، میﺗﻮان ﮔﻔﺖ کﻪ در تمامی شخصیت ها اعم از کاندید، کانگاند، پانگلوس، پیرزن، مارتین و کاکامبو ﻏﻠﺒه ﻧیﺎزﻫﺎی ﻓیﺰیﻮﻟﻮژیکی و ﺳﭙﺲ ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ دیﺪه ﻣیشود؛ و به دلیل مشکلات و مفاسدی که گریبانگیر جامعه اروپایی عصر ولتر بوده است، قهرمان داستان و شخصیت های پیرامون وی در ابتدا واجد شرایط لازم برای پرورش استعدادهای نهفته خود در جهت نیل به شکوفایی و کمال نبوده اند؛ لذا قهرمانان این رمان، اغلب آدم هایی درون گرا، منزوی، روان رنجور و شکست خورده اند که اهتمام بسیار می ورزند تا به خودشکوفایی و کمال برسند.
نمودهای زبانی تأکید و کارکردهای بلاغی آن در غزل حافظ «با تکیه بر سه گستره معنایی خدا، انسان و عشق»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روش ها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوه ها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجسته کردن بخش از معنای متن، به انتقال بهتر اندیشه ها و تفکرات خاص گوینده کمک می کند. تأکید به عنوان یکی از سازوکارهای زبانی، در چهارچوب «نقش ترغیبی» و «نقش عاطفی» زبان مطرح می شود. این نقش ها به ترتیب نقش هایی «مخاطب محور» و «گوینده محور» هستند که بیش از هر چیز در جستجوی انتقال اندیشه مطرح شده در متن به مخاطب و بیان احساسات گوینده قرار دارند. هر یک از کاربران زبان با توجه به هدفی که نسبت به بیان یک موضوع دارند، از روش های خاصی برای مؤکدکردن کلام خود بهره می گیرند. گستره های معنایی مورد تأکید در بافت متنی غزلیات حافظ به سه گستره «خداوند، انسان و عشق» محدود می شوند؛ اما برخلاف محدودیت این گستره ها، روش ها و نمودهای زبانی تأکید در این اشعار متنوع و مختلف است. در بین این روش ها، انواع تکرار، روش های مختلف حصر و قصر، کاربرد قیود تأکید، جملات امری و پرسشی، افعال ناقص، میزان قطعیت بالای کلام، شبه جملات، افعال کنشی، افعال وجهی شناختی، جملات ندایی، جابجایی معنادار اجزای نحوی جملات و تقدیم و تأخیر واژگان، نسبت به سایر روش ها بسامد بیشتری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حافظ به دو شیوه مستقیم «خطاب به مخاطب خاص» و غیرمستقیم «بدون در نظر داشتن مخاطبی خاص» برای بیان احساسات شخصیِ و ابلاغ اندیشه خود از عنصر تأکید بهره گرفته است.
ادبیات تطبیقی به کجا می رود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سه تفسیر از رمان «جزیره سرگردانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان جزیره سرگردانی هنرمندانه ترین رمان تعلیمی زبان فارسی است و دو لایه دارد: روایی و رمزی. در این مقاله، ناگزیر از هر دو لایه کمک گرفته ایم. کارکرد نویسنده در این اثر، هم آینه داری در گذرگاه تاریخ، هم تبیین دیدگاه های فلسفی و ذوقی و هم خلق جهانی نو با قوانین و امکانات خاص است. هدف این مقاله استخراج و تعبیر آرای علمی و تاریخی و هنری نویسنده در این رمان است. این بررسی حداقل دو نتیجه دارد: یکی تعیین ارزش و جایگاه علمی و هنری جزیره سرگردانی و دیگری تبیین چگونگی تعامل واقعیات و هنر در یک اثر ادبی موفق. روش کار ناگزیر بدین صورت بوده است که آرای نویسنده را از اقوال و احوال شخصیت ها، از اقوال راوی و از کارکرد حوادث و صحنه ها استخراج یا استنباط کرده ایم. تبیین احوال و کارکرد حوادث مستلزم تاویل های متنوع بوده است. مستمسک تأویل ها قراین متعدد مندرج در رمان است؛ اما جهت رعایت اختصار نتوانسته ایم قراین را ذکر کنیم.
زیبایی شناسی فراهنجاری های نحوی در سوره مبارکه «توبه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراهنجاری، یکی از اصطلاحات متدوال در سبک شناسی است که در نتیجه خروج از نُرمِ (norm) عادی زبان به وجود می آید. این پدیده در لایه های «آوایی»، «نحوی»، «واژگانی» و «معنایی» رخ می دهد، اما مقاله حاضر، پدیده فراهنجاری نحوی «اللانحوی»، را مورد بررسی قرار داده است. مقصود از فراهنجاری نحوی یعنی خروج از قوانین حاکم بر نحو زبان هنجار و از آنجا که «تناوب»، «تضمین» و «التفات» پدیده هایی پر بسامد در سوره مبارکه توبه هستند و منجر به «ادبیت» یک اثر ادبی می شوند؛ لذا مقاله حاضر تلاش کرده است تا با روش سبک شناسی و شیوه توصیفی – تحلیلی، این سه پدیده را مورد بررسی قرار دهد. هدف اصلی از نگاشتن این مقاله، بیان زیبایی شناسی و اغراض دلالی این سه پدیده هنجارگریز است. برآیند این جستار حاکی از آن است که تضمین نحوی در مقایسه با تناوب و التفات از بسامد بیشتری برخوردار بوده و زیبایی شناسی آن علاوه بر تکرارزدایی، ایجاز در اسلوب و شمولیت در معناست. همچنین در این سوره مبارکه سه نوع التفات (معجمی، ضمائر و عددی) به کار رفته است که اغراضی چون تاکید، تکرارزدایی و جلب توجه مخاطب را موجب شده است.
معرّفی کتاب: الدراسات الأدبیه المقارنه فی العالم العربی، تألیف: علی عشری زاید
حوزههای تخصصی:
شعر عاشقانه ی انتقادی، زیرگونه ای در ادبیات تغزّلی فارسی بررسی شعر قیصر امین پور با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولاتی که تضاد و تقابل در نظریه های ادبی پشت سر گذاشته و از واگرایی به هم گرایی رسیده است، پژوهش حاضر هم گرایی گفتمان های متقابل را به عنوان یک مؤلفه در سبک شناسی انتقادی شعر مورد توجه قرار می دهد و این مطالعه را در شعر قیصر امین پور به انجام می رساند. با طرح این پرسش ها که سیر زایش معنا در شعر امین پور چگونه پیش می رود و هم گرایی گفتمان های متقابل سبب خلق کدام نمایه ها و همگنه های معنایی در شعر او می گردد. تجزیه و تحلیل های انجام شده در این مقاله نشان می دهد: گفتمان عاشقانه که در سنت شعر کلاسیک فارسی عموماً با تسلیم و پذیرش همراه بوده، در بخشی از شعر قیصر امین پور با نقطه مقابل آن؛ یعنی اعتراض و انتقاد هم گرایی یافته و در پیدایش زیرگونه ای به نام شعر عاشقانه انتقادی کارکرد می یابد. در این قسم از اشعار امین پور، نمایه های عاشقانه با مرکزیت کلیدواژه های عشق و دل، در تجسمی متفاوت با گفتمان تغزلی شعر فارسی، به نقد رابطه عمودی قدرت پرداخته، حس درونی عشق قدرت بیکران و پرتب و هذیان یافته و در نمایه های معنایی که کارکرد حواس دیداری، شنیداری و بویایی در آن قابل توجه است، همگنه معنایی انتقاد را در فضایی محسوس برای خواننده مجسم می کند.
بررسی ساختار پیمان ها در آثار حماسی و پیوند آن با باورهای اسطوره ای و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
119 - 147
حوزههای تخصصی:
عهد و پیمان یکی از عناصر مذهبی و اجتماعی و اساس انضباط در جوامع ابتدایی است که مراعات آن سبب هم بستگی اقوام اولیه می شود و به عقیده آنان پیمان شکنی گناهی نابخشودنی و برهم زننده نظم اخلاقی بوده است. «میترا» از ایزدان بزرگ اقوام هند و اروپایی است که هم راه با «ورونه» کار حفاظت از پیمان ها را بر عهده دارد. این ایزد وارد هر سرزمینی که می شود با خدایان آن سرزمین امتزاج می یابد و تقدس خود را حفظ می کند. پیمان که نزد اقوام هند و اروپایی دارای تقدس و جای گاهی والا است، بخشی مهم از آثار حماسی و اساطیری آن ها را تشکیل می دهد و سرنوشت تعدادی از حوادث مهم و قهرمانان داستان های حماسی را تعیین می کند. در این جستار ساختار و اجزای مشترک انواع پیمان ها را در آثار حماسی، تاریخی و اسطوره ای ایران، هند و یونان بررسی و مقایسه می کنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه آدابی مانند قربانی کردن، جرعه افشانی، حضور شاهد و حضور دو عنصر مقدس آب و آتش و فشردن دست در هنگام پیمان بستن، اجزای مشترک پیمان ها بوده است. سپس با در کنار هم قراردادن همین آداب و عناصر مشترک به الگوهایی یک سان و نزدیک به هم می رسیم که در بیش تر پیمان ها رعایت می شود. مقایسه این الگوها و آداب مشترک با باورهای اساطیری و دینی اقوام هند و اروپایی مشخص می سازد که ساختار پیمان ها با ساختار و باورهای آیین میترائیسم (ایزد پیمان) پیوندی بسیار نزدیک دارد.
تحلیل سیر شخصیت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی (بر مبنای مطالعه موردی: داستان بیژن و منیژه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد روان شناختی گونه ای از نقد ادبی است که بر اساس اصول روان شناسی به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. در این نوع نقد، شخصیّت مهم ترین مسأله تحقیق است. مطابق این روی کرد، در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه (بیژن و منیژه)، از حیث تحلیل روان کاوانه بررسی شده تا این فرضیه اثبات شود که یک داستان عاشقانه– قهرمانی، فارغ از جنبه های رمانتیک خود، داستانی از تعالی شخصیّت قهرمان در مسیر تشرّف از من به فرامن یا منِ آرمانی است. بیژن در این داستان، هبوط در ظلمت ناخودآگاه را تجربه می کند، سپس، احساس گناه، زمینه تعالی او را فراهم می کند؛ مسیری که با تبعید به چاه تاریک آغاز می شود. این چاه را می توان مظهری از جنبه تاریک خویشتن بیژن دانست که خروج وی از آن، مستلزم فرایندی چون یک درمان روان شناختی است تا این چاه تاریک درون را به روشنای خودآگاهی و رهایی تبدیل کند. در نتیجه بیژن (خود)، هم راه منیژه که نمادی از اروس اوست، تاوان گناه را با سخت ترین رنج ها می پردازد تا ناخودآگاه (چاه) به خودآگاه (رهایی) تبدیل شود. آزمون پایانی او نمادی از همین تعالی است.
بررسی بینامتنی هفت وادی عشق منطق الطیر عطار در «مرد نیم تنه و مسافرش» از آندره شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
411 - 432
حوزههای تخصصی:
جستجوی عشق و رسیدن به کمال یکی از اصلی ترین بن مایه های میراث ادبی و هنری جهان است. جهان شمول بودن این درونمایه ازجمله عللی است که باعث شده این مفهوم در آثار نویسندگان متعدّدی منعکس شود. منطق الطیّر عطّار، این مفهوم را در قالب "هفت وادی عشق" که بیانگر سیر صعودی انسان برای رسیدن به کمال است، به تصویر کشیده است. آندره شدید، نویسنده فرانسوی زبان، در داستان کوتاه «مرد نیم تنه و مسافرش»، جستجوی کمال و محبّت را در قالب زندگی دو شخصیت کمال جو، که در نهایت به اتّحاد می رسند، ترسیم نموده است و هفت وادی عشق به طور تلویحی در این متن، با همان ترتیب مورد نظر عطّار ارایه شده است. بررسی تطبیقی این دو اثر با توجّه به بایسته های نظری بینامتنیّت ریفاتر، می تواند راهگشای یافتن نقطه نظرات مشابه آندره شدید و عطّار در ارتباط با موضوع هفت وادی عشق و بررسی چیستی و چرایی هم پیوندی های بازنمود این مفهوم نزد آن ها باشد.
Особенности преподавания русского языка студентам из Республики Ангола(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В статье рассматриваются проблемные вопросы преподавания русского языка студентам из Республики Анголы. В частности, обращается внимание на изучение темы русских предлогов. Автор статьи проводит сравнительный анализ значений предлогов «в» и «через» в португальском и русском языках, выделяя их сходство и различие в речи. Среди причин, обусловливающих трудности в восприятии данной темы, автор, в том числе, указывает экстралингвистические факторы: национальные языки, место и способ расселения обучающихся, их социальная принадлежность, культурно-языковые особенности, языковая картина мира, мировоззрение, культурно обусловленные контакты, распространенность языка. Наличие вышеуказанных факторов предопределяет и методику обучения данной группы студентов / слушателей. Также рассматриваются вопросы влияния глобализма как на обучающихся, так и на сам процесс обучения русскому языку. Отмечаются особенности синкретических культур, исторические причины их возникновения и реализация в современном культурном пространстве мира.
بررسی مؤلفه های «خودشکوفایی» و «کمال طلبی» در تذکره عرفانی کلام الملوک باباجان قزوینی و نظریات آبراهام مَزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
188 - 206
حوزههای تخصصی:
تذکره کلام الملوک از باباجان قزوینی در سال 1043 به فارسی تالیف شده است. موضوع کلام الملوک باباجان قزوینی درمقامات عرفانی، احوالات و سخنان عرفا و اولیاء است.توجه به کمال آدمی و شکوفایی فرد در آرای عرفانی باباجان بسیار مورد توجه بوده است. به علاوه انسان کامل محور اصلی عرفان نظری است. آبراهام مزلو (1908- 1970م.) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا است. استفاده از دستاوردهای دانش روان شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل شخصیّت ها در متون عرفانی است. موضوع انسان و الزامات حیاتی او سیر کمال درآرای مزلو و باباجان نقشی محوری دارد. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی با تلفیق الگو و تفکرکمال طلبی و خودشکوفایی شخصیت آبراهام مزلو و باباجان قزوینی تلاش دارد به این مهم دست یابد. از نتایج تحقیق برمی آید که تحلیل نگرش باباجان قزوینی بر پایه دیدگاه مزلو و در ارتباط با حسّ همدردی نشان می دهد که رفتار او همچون مزلو، در مناسبات بینافردی توأم با خشم و مهربانی بوده است. نگرش باباجان قزوینی نسبت به مخاطبان خود، کل نگر و فراگیر بوده و دغدغه های او شامل همه افراد جامعه انسانی می شده است.
معناشناسی خلود در جهنم بر محور همنشینی
حوزههای تخصصی:
شبکه معنایی واژ گان خلود89 بار درفرآن آمده که 41 بار در مورد بهشتیان و 38 بار در مورد جهنمان است . 28 بار آن در مورد کفارمعاند و10 باردر باره گنهکاران دین دار است .با کمک دانش معناشناسی و ادبیات عرب و واژگان همنشین با خلود به این نتیجه رسیده ایم که که اولا خلود یک مفهوم فرازمانی است .چون مربوط به جهان آخرت است و زمان مربوط به دنیاست .ثانیا خلود در ادب عربی به دو معنای واقعی یعنی جاودانگی ومعنای نسبی که همان معنای لغوی ( مدت طولانی) است ..ثالثا با بررسی های به عمل آمده اکثریت گنهکاران خلودشان نسبی است وبعداز پاکسازی از جهنم و عذاب نجات می یابند اما اقلیتی که استحقاق خلود واقعی را دارند ،نفسشان زنگار زده و تمام چرک و تباهی و فساد را در درون خود فرو برده اندو سیاه وعین گناه شده و عذابهای دوزخ آنها را تطهیر نکرده ،درجهنم باقی می مانند وخلودشان واقعی و جاودانه است.
دراسه روایه «شیکاجو» لعلاء الأسوانی علی ضوء نظریه الواقعیه العظیمه لجورج لوکاتش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
9 - 35
حوزههای تخصصی:
وفق نظریه جورج لوکاتش ، فی علمیه البحث الأدبی یجب ألّا ینظر إلی الأدب من منظار الأدبیه فحسب، بل علی الناقد أن یتفرس الأثر الأدبی لکی یجد فیه صلهً بین الأدیب وبین مجتمعه. تقوم نظریه لوکاتش علی نقد الشکل والمضمون وطرح لها عده معاییر هی: المضمون الإجتماعی، النموذج، الواقعیه وعلاقه العله والمعلول. فی هذا الصدد سمّی لوکاتش الواقعیه فی نظریته بالواقعیه العظیمه وطرح لها عدّه سمات منها الواقعیه الحقیقیه أو انتصار الواقعیه والواقعیه النقدیه وشعبیه الأدب. حاول هذا المقال وعلی ضوء المنهج الوصفی- التحلیلی أن یدرس روایه «شیکاجو» لعلاء الأسوانی ، الکاتب المصری المعاصر، فی إطار نظریه الواقعیه العظیمه لجورج لوکاتش ویبحث عن مدی نجاح الواقعیه فی الرّوایه المذکوره. فیدلّ مجمل نتائج البحث علی أنّ الأسوانی استطاع أن یدرس بعض القضایا الإجتماعیه المرتبطه بالمثقفین المصریین خارج الحدود المصریه کما حاول أن یدرس المجتمع الأمریکی ولکنّه أدخل فی دراسته آرائه الفردیه وایدئولوجیته وفی بعض آرائه الإجتماعیه إبتعد عما طرحه لوکاتش فی واقعیته العظیمه.