آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روش ها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوه ها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجسته کردن بخش از معنای متن، به انتقال بهتر اندیشه ها و تفکرات خاص گوینده کمک می کند. تأکید به عنوان یکی از سازوکارهای زبانی، در چهارچوب «نقش ترغیبی» و «نقش عاطفی» زبان مطرح می شود. این نقش ها به ترتیب نقش هایی «مخاطب محور» و «گوینده محور» هستند که بیش از هر چیز در جستجوی انتقال اندیشه مطرح شده در متن به مخاطب و بیان احساسات گوینده قرار دارند. هر یک از کاربران زبان با توجه به هدفی که نسبت به بیان یک موضوع دارند، از روش های خاصی برای مؤکدکردن کلام خود بهره می گیرند. گستره های معنایی مورد تأکید در بافت متنی غزلیات حافظ به سه گستره «خداوند، انسان و عشق» محدود می شوند؛ اما برخلاف محدودیت این گستره ها، روش ها و نمودهای زبانی تأکید در این اشعار متنوع و مختلف است. در بین این روش ها، انواع تکرار، روش های مختلف حصر و قصر، کاربرد قیود تأکید، جملات امری و پرسشی، افعال ناقص، میزان قطعیت بالای کلام، شبه جملات، افعال کنشی، افعال وجهی شناختی، جملات ندایی، جابجایی معنادار اجزای نحوی جملات و تقدیم و تأخیر واژگان، نسبت به سایر روش ها بسامد بیشتری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حافظ به دو شیوه مستقیم «خطاب به مخاطب خاص» و غیرمستقیم «بدون در نظر داشتن مخاطبی خاص» برای بیان احساسات شخصیِ و ابلاغ اندیشه خود از عنصر تأکید بهره گرفته است.

تبلیغات