مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تأکید
نعت در اصل براى توضیح و تخصیص منعوت مى آید، ولى گاهى از غرض اصلى خود خارج شده و مجازآ در اغراضى چون مدح و ثنا، ذم و نکوهش، ترحم، تعمیم، ابهام، تفصیل، بیان حقیقت و ماهیت موصوف، کشف و تأکید بکار مى رود. نگارنده در این مقاله، کوشیده است با استفاده از منابم معتبر نحوى و بلاغى، اغراض مجازى و بلاغى نعت رامورد بررسى قرار دهد.
بلاغت «تکرار» در قرآن و شعر قدیم عربی (جاهلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت تعابیر قرآن می طلبد که هر تعبیر قرآنی یک موقعیت را توصیف کند و یک واژه در سیاق معین، بخشی خاص از معارف و اطلاعات را فراهم آورد تا تکرار الفاظ و عبارات ، تکراری بی حاصل نباشد . غالباً در زبان شناسی و «معناشناسی شناختی» عقیده بر این است که «معنا» پدیده ای ثابت و تغییر ناپذیر نیست؛ بلکه یک واژه در ترکیب های مختلف بر معانی گوناگونی دلالت دارد که معنای ثابت کلمات، معنای معجمی آن ها است نه معنای سیاقی . مطابق قواعد نحوی نیز وقتی یک اسم برای بار دوم و سوم در یک جمله به کار می رود، باید به جای آن از ضمیر استفاده شود؛ اما در آیاتی مثل «وَ السَّمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ المِیزَانَ اَن لاتَطغَوا فی المِیزَانِ وَ اقیمُوا الوَزنَ بِالقِسطِ وَ لا تُخسِروُا المِیزَانَ» (الرحمن/ 7 - 9) این قاعده مراعات نشده و این حاکی از آن است که تکرار لفظ «میزان» در سیاق های جدید باید بر معانی جدیدی دلالت کند؛ در غیر این صورت باید به جای لفظ تکراری، از ضمیر استفاده می شد . واژه ها یا عبارات تکراری قرآن ممکن است در ابتدا مفهوم تکرار بی حاصل یا تکرار در بیان را به ذهن متبادر کنند؛ در صورتی که از لحاظ کارکرد با هم متفاوتند و بنا به عقیدة هیلدی، بر «تصریف در بیان» دلالت دارند . غرض از «تکرار» در شعر قدیم عربی بیشتر تأکید و مبالغه است تا تصریف در بیان و مفهوم تکرار نزد ناقدان و بلاغیان اغلب ناظر به همین معنی است. تکرار همیشه از عوامل مخل فصاحت به شمار نمی آید، بلکه برعکس گاهی بلاغت کلام در گرو آن نهفته است. بسیاری از نمونه های تکرار، اغراضی غیر بلاغی دارند، به طوری که لازم نیست همیشه از منظر بلاغت به مسئلة تکرار بنگریم.
هدف از این مقاله تببین جایگاه تکرار در زبان و نقش آن در قرآن و شعر قدیم عربی است.
تأکیدات بلاغی و زبانی در کلام رب الارباب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن مجید که از ابعاد مختلف دارای اعجاز است جنبه بلاغی و ادبی آن بسیار مورد توجه ادبا واقع شده است، آنگونه که سبک، شیوه بیان، عذوبت، لطف ایجاز ، سلامت الفاظ و ... آن عقول ادیبان را به حیرت واداشته است. این کتاب علاوه بر مباحث فکر و اندیشه، هدایتگری، وایصال الی المطلوب، بدون شک در فصاحت و بلاغت نیز پیشگام است.
در این مقال بر آنیم تا یکی از مباحث مهم بلاغی- زبانی یعنی تأکید را در این کتاب شریف مورد مداقه قرار دهیم. با عنایت به این که تأکید، اغراض مختلفی دارد از جمله برطرف شدن تردید مخاطب و نهایتاً تأثیر بیشتر کلام در کتب بلاغی و ادبی، بسیار مورد توجه است و با تحقیق و بررسی آیات قرآن شریف می توان موارد مختلف تأکید از جمله استفاده از ادات تأکید از جمله لام ابتداء، نون تأکید، ، تقدیم فاعل معنوی، تکرار، قسم و ... را در آیات نورانی این کتاب مقدس مشاهده نمود.
چند کاربرد کلامی دیگر از «که» در فارسی گفتاری
حوزه های تخصصی:
«که» از جمله تکواژهای دستوری زبان فارسی است که برایش کاربردهای متعدّدی در گونه نوشتاری زبان فارسی می شناسیم. با وجود این، این تکواژ در فارسی گفتاری هم چن دین ک اربرد کلامی دارد که باعث می شود بتوانیم آنرا فارغ از حوزه کارکردهای رایج یک تکواژ دستوری هم مورد مطالعه قرار دهیم. در این پژوهش، با استفاده از داده های واقعی ضبط شده، تعدادی از کاربردهای کلامی «که» معرّفی می شوند تا نظریات پیشین در مورد کاربردهای این حرف کامل تر و جامع تر شوند، چراکه نشان داده خواهد شد که برخی از کارکردهای کلامی «که» در فارسی گفتاری، نتیجه برخی فرایندهای نحوی، مانند حرکت سازه ای است.
بررسی ساخت اطلاعی جمله در داستان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ساخت اطلاعی همچون واقعیتی موجود در زبان در کنارِ ساخت های نحوی، معنایی و آوایی معرفی گردیده و قسمت های مختلف آن در زبان فارسی مورد مطالعه قرار گرفته است. پیکره داده های زبانی این تحقیق را متن کتاب بوف کور صادق هدایت تشکیل می دهد و ساخت اطلاعی جملات آن به عنوان شاهد، توصیف و تحلیل شد ه اند.
تفکیک اطلاع کهنه و نو در جملات بر اساس قواعد معینی انجام می گیرد. در این مختصر ضمن طرح و جمع بندی این قواعد، نشان داده می شود که واحد های اطلاعی موجود در جملاتِ کتاب بوف کور را می توان با این قواعد مقوله بندی و توصیف و تحلیل نمود. با مثال نشان داده شده است که زبان فارسی برای مشخص کردن اطلاع نو (تأکید) درجمله ازابزار های آوایی، واژگانی و نحوی استفاده می کند و این امر از ویژگی های زبا ن فارسی است. تحقیق حاضر نشان می دهد که نه فقط ساخت اطلاعی جمله ها در پیکره متون داستانی فارسی قابل توصیف و تحلیل است، بلکه داده های موجود در متن بوف کور، انواع ابزار های این ساخت را در خود دارد و مؤید این فرضیه است که سخن گویان هر زبان از ساخت اطلاعی زبان خویش به طور ناخودآگاه، آگاهی دارند. توجه به ساخت اطلاعی می تواند در شناخت، درک و تفسیر هر چه بهتر متن از جمله آثار داستانی، بسیار مفید و کارگشا باشد. چگونگی توزیع اطلاعات در سطح جمله و متن می تواند از شاخص های نوین در سبک شناسی انواع ادبی مطرح گردد.
بررسی معانی مختلف حرف «لکنَّ» و نقد ترجمه های فارسی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افتن معنای بلاغی فرآیند استدراک در مشخص نمودن معنی آیات قرآن کریم اهمیتی فراوان دارد. این اهمیت هنگامی نمایان تر می گردد که مترجم بخواهد معنی واژه «لکنَّ» را به فارسی برگرداند. این واژه از حروف مشبهه بالفعل است و یکی از حروفی می باشد که می توان با آن فرآیند استدراک را ارائه نمود. مترجم بدون فهم آیه و بی آنکه به تفاسیر و معانی بلاغی این حرف را بیابد در ترجمه آن اشتباه خواهد کرد. هدف این نوشتار بررسی جنبه های بلاغی موضوع «استدراک» در قرآن کریم به ویژه دریافت معنای «لکنّ» ناسخه می باشد. برای این منظور به تفاسیر مختلفی مراجعه و در سیاق آیات قرآن و معانی آنها دقت شد. لذا 17 آیه برگزیده شد که حرف «لکنّ» در آنها بکار رفته بود. همچنین 16 ترجمه از قرآن کریم به فارسی انتخاب گردید و با توجه به این ترجمه ها و فرهنگ لغت ها، معانی این حرف در هریک از 17 آیه بررسی شد. در این راه تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی این ترجمه ها نقد و در نتیجه معنایی دقیق تر از نقش این حرف وترجمه آیه ارائه شود. پس از بررسی آیات ترجمه شده مذکور، مشاهده شد که بسیاری از مترجمان ایرانی قرآن کریم در ترجمه «لکنّ» ابعاد زبانی و بلاغی آن را نادیده، و بی توجه به نقش «تعلیل، تأکید واستدراک شبیه به استثنا»ی این حرف، تنها برای آن معادل های چون (اما، ولی، لکن، و لکن، لیکن، و لیکن، بلکه، و...) در نظر گرفته اند، بی آنکه نقش و معانی دیگر آن را در ترجمه آیات منعکس کنند.
تحلیل ساختار «لا أقسم» در ترجمه های انگلیسی قرآن بر اساس روش تطبیقی مبتنی بر هم ارزی متنی هاوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم مشتمل بر انواع روش های تأکید از جمله قَسَم است. قَسَم با شیوه های گوناگونی بیان می شود که در این بین، ساختار «لا أقسم» موردی است که به لحاظ ساختاری، محل تضارب آراء است. بررسی این ساختار به عنوان یک مقولة نحوی تأکیدی در ترجمه های انگلیسی قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را بر اساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت و کارکرد این ساختار در زبان مبدأ، نقد و ارزیابی معادل های آن بر اساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راهگشای ترجمه ای دقیق تر در این زمینه باشد. از بین شش وجه تفسیری ذکر شده برای این ساختار، احتمال اینکه اکثر مترجمان «لا» را زائد و «أقسم» را قَسَم، و یا کلّ ساختار «لا أقسم» را به عنوان یک صیغة قَسَم در نظر گرفته باشند، بیشتر از وجوه تفسیری دیگر است؛ زیرا نوع معادل یابی آن ها هماهنگ با نظرات مفسّران این دو نظریه است. اما به طور کلّی، علی رغم عملکرد بهتر در زمینة ایجاد تعادل واژگانی، نقص عمدة معادل های اکثر مترجمان با گرایش های مختلف تفسیری، نداشتن هم ارز گرایی ساختاری و معادل یابی تأکیدی خود جملة قَسَم (أقسم) است که در اکثر موارد، با ساختار تأکیدی دستور زبان مقصد مطابقت ندارد. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمة متعادل و یا نامتعادل این ساختار، تأثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی این ساختار در متن مبدأ، می توان با استفاده از روش ترجمة آشکار هاوس و عبارت «I do swear by» برگردانی هم ارز با متن مبدأ ارائه نمود.
روش های تأکید کلمه در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
مبحث تأکید و روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه از جمله مسائلی است که در دستورزبان، زبان شناسی و بلاغت مطرح است. در خلال کتاب هایی که در زمینه دستور زبان نوشته شده، معمولاً به صورت گذرا اشاره هایی به روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه شده است. گاهی نیز در مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، به صورت موردی به روش های تأکید بر یک قسمِ کلمه پرداخته شده است. در این تحقیق کوشش بر این است که پاسخی به این پرسش دهیم که اقسام کلمه در زبان فارسی چگونه مؤکّد می شوند؟ بر این مبنا با تکیه بر پژوهش های انجام شده، به شماری از روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه اشاره شده است؛ از رهرو این بررسی دریافتیم که در زبان فارسی به منظورهای خاصِ دستوری و بلاغی، تمام اقسام کلمه از اسم و فعل گرفته تا شبه جمله و حتّی حروف اضافه می تواند مؤکّد گردد. ضمن این که پیرامون مؤکّد کردن جمله نیز مطالبی در این مقال ارائه شده است. این مؤکّد کردن اقسام کلمه و جملات به روش های گوناگونی انجام می شود که برخی از این روش ها در گذشته کاربرد بیشتری داشته است و برخی دیگر از آنها در فارسی امروز بیشتر به کار می رود.
بررسی گفتمان نما های تأکیدی در زبان فارسی با تکیه بر سه فیلم تلوزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان نما ها از عناصر مهم نظام زبان، به ویژه زبان محاوره و غیررسمی اند. امروزه، مطالعه گفتمان نما ها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. از این رو، کلام بدون این عناصر صراحت کافی ندارد و ناقص و نامفهوم می نماید. این واحد های زبانی، نقش های متفاوتی در نظام زبان ایفا می کنند که نقش تأکیدی یکی از آنهاست. با استفاده از گفتمان نما ها، گوینده بر بخش خاصی از گفتمان و گاه بر کل آن تأکید می کند. البته، تأکید مسألة پیچیده ای در نظام زبان است که از ابزار های متفاوتی در بیان آن استفاده می شود. گفتمان نما ها یکی از این ابزار ها هستند. در پژوهش حاضر، بر بنیاد رویکرد نقش گرایی و در حوزه کاربرد شناسی، طبق الگوی دولایه ای برینتون، به بررسی کیفی و کمّی گفتمان نما هایی که ایفاکننده نقش تأکیدی هستند پرداخته ایم. به همین منظور، پیکره ای گفتاری متشکل از سه فیلم تلوزیونی؛ «پنج تا پنج»، «یه بلیط شانس» و «عموجان هیتلر» برگزیده شده است.
نمودهای زبانی تأکید و کارکردهای بلاغی آن در غزل حافظ «با تکیه بر سه گستره معنایی خدا، انسان و عشق»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روش ها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوه ها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجسته کردن بخش از معنای متن، به انتقال بهتر اندیشه ها و تفکرات خاص گوینده کمک می کند. تأکید به عنوان یکی از سازوکارهای زبانی، در چهارچوب «نقش ترغیبی» و «نقش عاطفی» زبان مطرح می شود. این نقش ها به ترتیب نقش هایی «مخاطب محور» و «گوینده محور» هستند که بیش از هر چیز در جستجوی انتقال اندیشه مطرح شده در متن به مخاطب و بیان احساسات گوینده قرار دارند. هر یک از کاربران زبان با توجه به هدفی که نسبت به بیان یک موضوع دارند، از روش های خاصی برای مؤکدکردن کلام خود بهره می گیرند. گستره های معنایی مورد تأکید در بافت متنی غزلیات حافظ به سه گستره «خداوند، انسان و عشق» محدود می شوند؛ اما برخلاف محدودیت این گستره ها، روش ها و نمودهای زبانی تأکید در این اشعار متنوع و مختلف است. در بین این روش ها، انواع تکرار، روش های مختلف حصر و قصر، کاربرد قیود تأکید، جملات امری و پرسشی، افعال ناقص، میزان قطعیت بالای کلام، شبه جملات، افعال کنشی، افعال وجهی شناختی، جملات ندایی، جابجایی معنادار اجزای نحوی جملات و تقدیم و تأخیر واژگان، نسبت به سایر روش ها بسامد بیشتری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حافظ به دو شیوه مستقیم «خطاب به مخاطب خاص» و غیرمستقیم «بدون در نظر داشتن مخاطبی خاص» برای بیان احساسات شخصیِ و ابلاغ اندیشه خود از عنصر تأکید بهره گرفته است.
ساخت تأکیدی بلاغیِ مفهوم «شمول» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی برای این که گوینده ساختِ نحویِ کلام را مطابق موقعیتِ کاربردی و اقتضای حال مخاطب درآورد، افزون بر استفاده از فرایندِ جابه جاییِ اجزا، فرایندِ تغییر ساخت و صورت نیز کاربردی اساسی دارد. یکی از مواردی که با بهره گیری از این فرایندِ تغییر ساخت و صورت، بیان ساده و اولیه کلام به ساختِ مؤکّد تبدیل می شود، مفهوم شمول است. حالتِ عادی و بیان ساده این مفهوم با نشانه هایی مانندِ «هر» و «همه» همراه است یا این که می تواند همراه باشد. این صورتِ ساده در موقعیت هایی که به تأکیدِ بر موضوع و رفعِ شکّ و تردید از مخاطب نیاز باشد، با سازوکارهای نحوی تغییراتی در ساختِ اولیه و ساده جمله ایجاد می شود که حاصلِ آن، ساخت نحویِ دیگری خواهد بود که مفهومِ مورد نظر را با تأکید بیان می کند. در این مقاله، به روش تحلیلی، با ذکر نمونه هایی از آثار ادبی ماهیّت و وضعیتِ ساختِ مؤکّد از بیان شمول بررسی و چگونگیِ تبدیلِ این مفهوم از ساختِ ساده به ساختِ مؤکّد نیز تشریح می شود. حاصل کار نشان می دهد که در زبان فارسی برای بیان مؤکّد و مبالغه آمیز مفهوم شمول، از ظرفیت تغییر ساخت نحوی استفاده می شود و این ظرفیت تغییر ساخت نسبت به استفاده از قیدهای تأکیدی کاربردی تر است؛ همچنین مشخص شد که چگونگیِ تغییر در ساخت نحویِ شمول برای تبدیل بیانِ ساده و ابتداییِ موضوع به حالتِ مؤکّد در انواع جملات یکسان است و غیر از تفاوت هایی جزئی، بیان شمول در جملات ساده و مرکّب و در دو حالتِ سلبی و ایجابی از یک قاعده کلّی پیروی می کند.
بررسی وجود ضمیر شأن محذوف و تأثیر آن در فهم و ترجمه معنای آیات قرآن (مطالعه موردی ترجمه های مصباح زاده، مصطفوی و مشکینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفردات مهم به کار رفته در قرآن کریم، ضمیر شأن است که تأکید و تفخیم ویژه ای به کلام می بخشد و جز در موارد بسیار مهم به کار نمی رود. برخی از نحویان و مفسران قرآن در موارد متعددی ادعا نموده اند ضمیر شأن درآیاتی از قرآن مقدر است و برای این مدعا ادله ای ذکر نموده اند. در این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، برای بررسی صحت این ادعا، ابتدا تبیین گردید ضمیر شأن به دلیل ایجاد ابهام، اسم بودن و رکن کلام بودن؛ از معنای تأکیدی فوق العاده و فراتر از دیگر ادوات تأکید برخوردار است و همچنین از جهات متعددی خلاف قیاس است؛ آنگاه ادله قائلین به تقدیر ضمیر شأن در موارد گوناگون ذکر و مورد نقد و بررسی قرارگرفت و سپس عدم تأیید تقدیر ضمیر شأن نزد عرف عرب و ناسازگاری تأکید با حذف به عنوان ادله نادرستی ادعای اضمار ذکر شده و اثبات گردید در هیچ یک از موارد ادعا شده ضمیری مقدر نیست. با بررسی ترجمه های مصباح زاده (تحت اللفظی)، مصطفوی (آزاد) و مشکینی (تفسیری) روشن گردید ترجمه مصطفوی دقیق تر از دیگر ترجمه ها بوده و ترجمه مشکینی در خصوص این مسئله، از دقت کمتری نسبت به دیگر ترجمه ها برخوردار است.
شیوه ها و شگردهای تأکید در شاهنامه؛ با تمرکز بر مطالعه داستان کاموس کشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در یک متن ادبی برخی از جمله ها اهمیت بیشتری دارند و سخنوران برخی از مفاهیم را با شدت و حدّت بیشتری بیان می کنند یا آنها را به نحوی برجسته می سازند. تأکید این امکان را میسّر می سازد. این پژوهش به بررسی و تحلیل تأکید و روش های آن در داستان کاموس کشانی از شاهنامه خواهد پرداخت. پرسش های مطرح شده پژوهش عبارت اند از: برای ایجاد تأکید در داستان کاموس کشانی چه شگردهایی به کار رفته است؛ شگردهای دستوری ایجاد تأکید در این داستان کدام است و برای نمایش تأکید کدام فنون بلاغی بدیع و معانی بیشتر به کار رفته است. گردآوری نمونه های تحقیق به روش استقرایی و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که بخش عمده تأکید در شاهنامه در دو بخش عام و خاص با استفاده از ادات و واژگان خاص مانند اسم، گروه اسمی، صفت، فعل و گروه های گسسته قیدی شکل می گیرد. تکرار معنا شامل ترادف واژگان و مصراع، عطف، وصف، قصر و آرایه های ادبی مثل مبالغه، سیاقه الاعداد و تضاد شکل گرفته است. تأکید خاص اسم از طریق ضمیر، شمول و کلیت و پیوندهای تخصیص و تأکید خاص فعل از راه قید صفت، سوگند، صوت، پیوند و جابه جایی آن امکان پذیر است. همچنین جابه جایی اجزای جمله نیز در این فرایند نقش دارد. برجستگی تأکید در شاهنامه به دلیل همراهی آن با اغراق و مبالغه است.
گونه ای از بیان سوگند با ساختِ نحوی شرط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان سوگند در زبان فارسی غیر از گونه اصلی که در آن برای موضوعی به کسی یا چیزی سوگند می خورند، دارای گونه دیگری است که با وجود کاربرد آن در گذشته و حال، تاکنون توجهی بدان نشده است. این گونه از بیان سوگند دارای ساختِ شرطی است که در جمله شرط موضوع سوگند بیان می شود، و در جمله جواب شرط نیز عمل سوگندخوردن قرار می گیرد. این نوع از سوگند یکی از مصداق های «کنش گفتار» در زبان فارسی است که گوینده با بیان آن عمل سوگند را انجام می دهد. در این نوشتار با بهره گیری از مفاهیم نظریه «کنش گفتار» در دیدگاه جان آستین به عنوان مبنای نظری و با ذکر نمونه هایی از آثار ادبی و نیز مواردی از گفتار عامیانه، گونه شرطیِ بیان سوگند تبیین و تشریح می شود تا نشان داده شود که این نوع سوگند هم در گذشته متداول بوده است و هم اکنون در زبان روزمره کاربرد گسترده ای دارد. از نتیجه کار چنین برمی آید که این شیوه نسبت به نوع شناخته شده و متداول آن تأکید بیشتری دارد و در مواقعی استفاده می شود که گوینده بخواهد بر موضوع تأکید و مبالغه بیشتری داشته باشد.
اهمیت «تأکید» و روش های آن در ساخت اطلاعی گفتمان تعلیمی الانسان الکامل نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۸-۵
حوزه های تخصصی:
بررسی نظام متنی و چگونگی توالی کلمات در بخش آغازگر/ پایان بخش و توجه به ساخت اطلاعی، نوع آغاز گرها، بی نشانی و نشان دار بودن ساختار جمله، کارکرد قیدها و ادات نفی در جمله ها و بندهای معنایی دو رساله «در بیان آداب اهل تصوف» و «آداب خلوت» از کتاب الانسان الکامل بر اساس رویکرد نقش گرای هلیدی، متوجه کاربرد مکرر و معنادار انواع مختلفی از ابزارهای بیانی «تأکید» در این متن می شویم. ساختارهای نشان دار جمله که اغلب دلالت به معنای تأکید دارند، کاربرد گسترده آغازگرهای بینافردی (وجه نما و زمان دار)، کاربرد معنادار قیدهای زمانی دارای مفهوم استمرار و تأکید، ایجاد حصر و قصر با کاربرد قیدهای نفی و تأکید، القای مفهوم تأکید به همراه حروف ربطی بیانِ حکم و علت، کاربرد تکرار به عنوان ابزار تأکیدی، در نهایت حتی کاربرد ابزارهای بیانی تأکید در جمله هایی با ساختارهای بی نشان، نمایانگر تمرکز گفتمان نویسنده بر مقوله تأکید است. نتیجه این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفت و تحلیل این یافته هاها در کنار بافت موقعیت تولید اثر، نشان می دهد که هدف نگارش در این متن، نه بازگویی مکرر گفته های پیشینیان، که جلب توجه مخاطب به این «تأکید و اهمیت» است. گفتمان غالب نسفی در این دو رساله، گفتمانی تعلیمی تأکیدی است و نویسنده برای القای این گفتمان از انواع روش های تأکید در زبان فارسی بهره می گیرد.
حکمت تکرار آیات در قرآن مجید
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
176 - 145
حوزه های تخصصی:
تکرار، از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ از جمله تأثیر موضوع تکرار شده بر مخاطب به ویژه در تعلیم و تربیت. براساسِ مثلِ مشهورِ « الدّرس درسٌ و التّکرار ألفٌ » که حاصل تجربه قومی است، برای درک بهتر مطلب، تمرین و تکرار، اصلی مهم و ضروری است. خداوند سبحان به عنوان اولین معلم و مربی انسان در قرآن که کتابی تربیتی و انسان ساز است، از برترین شیوه استفاده نموده است تا متذکر شوند و به سوی او باز گردند ( و لقد صرّفنا فی هذا القرآن لیذّکّروا (إسراء/41)؛ و صرّفنا الآیات لعلّهم یرجعون ) (احقاف/27). قرآن پژوهان، تکرار در قرآن را به دو گونه تقسیم کرده اند: تکرار لفظی و تکرار معنوی. در این مقاله، دیدگاه های قرآن پژوهان و مفسّران در خصوص وقوع امر تکرار آیات قرآنی در هر دو صورت لفظی و معنوی بررسی شده و بدین منظور، به طور مجمل دلایل و حکمت های کلی مسأله طرح، و سپس دیدگاه های مربوط به یکایک آیات مکرّر بیان گردیده است.
بررسی ویژگی سبکی «تأکید» در روزنامه های خاطرات ناصرالدین شاه قاجار و شناخت گوشه ای از شخصیت او بر این اساس همراه با نقدی بر تصحیحات غیرتخصصی از آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برای نخستین بار با رویکرد زبانی، ادبی و سبکی و با روش (توصیفی– تحلیلی – آماری) مسأله «تأکید» و انواع آن را به عنوان یکی از ویژگی های سبکی مهم و پربسامد در روزنامه های خاطرات ناصرالدین شاه قاجار بررسی کرده ایم؛ به این منظور ابتدا در قالب نموداری مهم ترین روش های تأکید در کلام را در دو بخش صرف و نحو با استفاده از مهم ترین آرای محققان و نیز اجتهاد شخصی، نشان داده ایم و بعد مهم ترین شیوه های تأکید را در این یادداشت ها بررسی کرده ایم. با تحلیل داده های به دست آمده وجه تازه ای را از شخصیت ناصرالدین شاه نشان داده ایم و در نهایت با انتخاب مثال های تصادفی از اصل نسخ و مقابله با تصحیحات انجام شده از این آثار نشان داده ایم بدخوانی ها، بدفهمی ها و حذف های بی توضیحی که مصححان در این تصحیحات انجام داده اند سبب شده است که نتوان برای تحقیقات ادبی و زبانی به این تصحیحات اعتماد و استناد کرد.
دلالت یابی آیه اکمال با استناد به کارکرد فن بلاغی «تقدیم»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در تبیین معنای کمال دین در آیه سوم سوره مائده، سه دیدگاه متفاوت در میان مفسران قابل مشاهده است. عده ای آن را محصول «جامعیت دین» بعد از اتمام نزول فرامین وحیانی تلقی نموده و عده دیگر «حاکمیت دین» با گسترش دامنه شیوع و نفوذ اسلام را معادل با کمال انگاشته اند و گروه سوم، «جاودانگی دین» با امر ولایت را مترادف با کمال قلمداد نموده اند. با توجه به اینکه آیه اکمال دین ازجمله آیات دارای شان نزول خاص می باشد و از طرف دیگر، متعلق کمال محذوف و ظاهر آیه حداقل در نگاه اول دلالت آشکاری بر آنچه کمال بدان مبتنی است ندارد، بیشتر مفسران در تبیین معنای کمال به ذکر روایات تفسیری ناظر به شأن نزول بسنده نموده و کمتر به فحصی عمیق تر از قراین درون متنی روی آورده اند. ازاین رو نگارنده در راستای کشف قراین درون متنی که با استناد به آنها بتوان به ترجیح یکی از معانی پیش گفته اقدام نمود، به این نتیجه رسید که شاید مقدم شدن ظرف زمانی «الیوم» خود بتواند به عنوان یک قرینه درون متنی لحاظ گردد. بنابراین نوشتار پیش رو با هدف پاسخ به این پرسش که انتقال کدام یک از سه مفهوم پیش گفته، یعنی «حاکمیت»، «جامعیت» و «زعامت»، تقدم ظرف زمانی را اقتضا می نموده است، سامان یافت تا از این طریق، زمینه رهیافتی درون متنی به معنایابی آیه فراهم گردد.
بررسی و تحلیل گروه های تأکیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بلاغی زبان در نوشتار و گفتار، تأکید در سخن است. تأکید به شیوه های گوناگونی صورت می گیرد. گروه های اسمی یکی از ابزارهای تأکید هستند که تاکنون کمتر مورد توجه قرارگرفته اند. منظور از گروه های تأکیدی در این نوشتار، گروه هایی است که در آنها یا ساخت واژه از واج های تکراری است یا واژه از دو یا چند تکواژ یا واژه مکرّر ساخته می شود و یا اعضای گروه به نحوی با هم ترکیب یا به هم عطف می شوند که تأکید را می رساند. گروه های تأکیدی به صورت اسم های متناسب، اسم ها و صفت های مترادف، اسم ها و صفت های متضاد، فعل های متناسب و نیز واژگانی با تناسب موسیقایی هم نشین شده اند. این تحقیق با تهیه فهرستی از نمونه ها متشکل از هزار و پانصد گروه اسمی، ساختار، ویژگی ها، خاستگاه و کارکرد آنها را بررسی و تحلیل و آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده است. کاربرد این گروه ها برای اهداف مختلف است؛ از جمله: ایجاد معانی تازه، معانی ثانوی، کنایی و مجازی، گسترش معنی، شمول، تفصیل در سخن، اختصار و ایجاز اما مهم ترین و بیشترین کارکرد آن تأکید است. مانند تاکید و برجسته سازی اهمیت چیزی، احساسات و عواطف، فاصله، مقدار و کمیت، کیفیت و شدّت.
شیوه های تأکید در قصاید ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
200 - 221
حوزه های تخصصی:
هر شاعری بر موضوعات و مفاهیم خاصی تأکید می کند . ناصرخسرو قبادیانی از نخستین شاعران زبان فارسی است که شعر را محمل تبلیغ و تبیین عقاید مذهبی و سیاسی خود کرده است. تأکید، موضوعی است که دو سویه دستوری و بلاغی دارد و در دو بخش تأکید عام و خاص مطرح می شود. در این مقاله با روش استقرا، هر دو بخش شیوه های تأکید در شعر ناصرخسرو استخراج، دسته بندی، توصیف و تحلیل شده است. تأکید عام در قصاید او شاملِ تکرارِ عین لفظ، ترادف، وصف عطف، وصل، مبالغه، تضاد و قصر است. همچنین تأکید خاص شامل شیوه های تأکید اسم، ضمیر، صفت، قید، فعل و جمله است. هدف عمده تأکیدهای او تبیین و برجسته کردن موضوع ها و مفهوم هایی است که در نظر او حقیقت شمرده می شود و با استفاده از آن شیوه ها می خواهد زمینه اقناع و پذیرش مخاطب را فراهم کند. به لحاظ بسامد تأکید از طریق تکرار، جناس و تصدیر در میان آرایه های بدیعی بیشتر دیده می شود. در تأکید خاص، تأکید فعل و جمله در شعر او جایگاه خاصی دارد. این بررسی گویای آن است که ناصرخسرو در بیشتر موارد چند شیوه تأکید را همزمان به کار می گیرد و این موضوع تسلط بی نظیر او را بر فنون شاعری، شیوه-های مناظره، وعظ و تبلیغ نشان می دهد. همنشینی شیوه ها بر شدت و حدت تأکیدهای او افزوده و باعث انسجام در سخن او شده است. ضمن آن که فکر او نیز منسجم و مشخص است و چند موضوع محوری را که در نظر او بیشتر اهمیت دارد، با شیوه های متنوع تکرار و تأکید می کند.