فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از شروط اساسی فهم قرآن، فهم زبان عربی زمان نزول است و تنها مراجعه به آن بخش از تفاسیر یا ترجمه هایی از قرآن رواست که برپایه چنین فهمی تألیف شده باشد. بر این اساس، ازجمله شرایط فهم، تفسیر و ترجمه قرآن، درک مدلول ساخت های نحوی آن، براساس دلالت این ساخت ها در زمان نزول است؛ زیرا بدون شناخت درست و دقیق آن ، فرایند فهم، تفسیر و ترجمه محقق نمی شود. ازاین رو معناشناسی سازه های نحوی قرآن و برابریابی آن در زبان های گوناگون و ازجمله فارسی از پیش نیازهای فهم، تفسیر و ترجمه قرآن است. این پژوهش در راستای پژوهش هایی ازاین دست در پی معناشناسی نحوی ساخت «اصبح» با فعل مضارع در قرآن کریم و پیشنهاد برابرنهاده مناسب آن در زبان فارسی است. ازهمین رو فعل «أصبح» را در عرصه لغت و نحو عربی و ساخت «أصبح» با فعل مضارع را در عرصه تفسیر و ترجمه قرآن کریم کاویده و پس از بررسی حدود 150 تفسیر و بیش از 50 ترجمه قرآن، این ساخت را در وجه مثبت و منفی در فارسی الگویابی کرده و قید «دیگر» را در وجه مثبت و منفی برای آن پیشنهاد داده است.
بازنمایی اضطراب شخصیّتی بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان جزیره ی سرگردانی سیمین دانشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
78 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش های شخصیّت های اصلی رمان می پردازد. شخصیّت های اصلی رمان جزیره ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّه ی کارن هورنای بررسی شده اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّت های اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چه اندازه مطابق با نظریّه ی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیّت های اصلی به شیوه ی گردآوری اطّلاعاتِ کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل مشخص می گردد که تعارض ها یعنی؛ اضطراب ها و نگرانی ها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سه گانه ی شخصیّت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روان رنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج می برند. شخصیّت های رمان جزیره ی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیّاتی که در دوران کودکی داشته اند، ناگزیر تعارضاتی را داشته اند. به بیان صریح تر، شخصیت سه گانه ی این افراد از دوران کودکی آنها مایه می گیرد و تجربیات دوران کودکی دست مایه ای هستند برای این که کدام بُعد از ابعاد سه گانه ی شخصیّت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیّت را در دست بگیرد و بر آن تأثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که افراد مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب در هر شرایطی به همان خودِ اصلی و خویشتنِ خویش باز می گردند، امّا گاهی عواطف و احساسات شان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعی شان اجازه نمی دهد که بتوانند آن چهره ی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواسته ای می رسد که در تَهِ قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحوّل شده و به شخصیّتی دیگرگونه تبدیل می گردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان می گردد. بنابراین می توان گفت که در رمان جزیره ی سرگردانی، بر اساس نظریّه ی هورنای، بیشتر شخصیّت ها در همان طبقه بندی قرار می گیرند که بر شخصیّت آنها حاکم است و تسلّط دارد.
تحلیل و تفسیر «وجهیت و صدای دستوری» در متون ادبی (آرش کمانگیر) و (درفش کاویان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحلیل سبک شناسانه متن و بیان دیدگاه شاعر، واکاوی و شناخت مقوله های نحوی «وجهیت و صدای دستوری» اهمیت بسیاری دارد. هدف این مقاله کشف پیوند میان وجهیت با معنای سخن و چگونگی میزان قطعیت متن شعر و قاطعیت کلام شاعر است. برای یافتن چگونگی رابطه زبان شاعر با جهان بینی وی، با روش توصیفی-تحلیلی، سه متغیر نحوی وجهیت «فعل، قید و صفت» با دو صدای نحوی «فعال و منفعلِ» در بافت شعر دو منظومه ارزشمند ادب معاصر؛ «آرش کمانگیر و درفش کاویان» مورد بررسی قرارگرفت. یافته های حاصل از پژوهش، نشان داد که میان ساختارهای نحوی با محتوای سخن، یک رابطه همسو و مکمل بر قرار است. وجه اخباری به عنوان وجه غالب با درجه بیان قطعی از «اسطوره آرش» و «قهرمانِ ملی کاوه آهنگر» خبر می دهد که کسرایی و مصدق، با علاقه وافر و مبتنی بر نیاز جامعه، به باززایی آن اسطوره ها دست زده اند. پربسامدترین صدای دستوری، صدای منفعل است. اما از آنجا که در این تحقیق، همه جملاتِ حاوی «فعل لازم و فعل اسنادی» ماهیت منفعل ندارند، عکس معیار تشخیص عمل کرده و صدای فعال بر صدای منفعل غلبه می یابد و به موضع اقتدار کلام گوینده می افزاید. از تلاقی دولایه نحوی در این دو اثرحماسی، چهار مولفه سبکیِ؛ «نحو شعری پویا، صورت سبکی احساسی و آرمانگرا، دو دیدگاه امید و ناامیدی و دو موضِع آشکار و پنهان» ایجاد شده است.
پژوهشی در دستنوشت های دیوان طالب جاجرمی با رویکردی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
53 - 83
حوزههای تخصصی:
مولانا محمّدطالب جاجرمی (م 854 ق) از شاعران کمترشناخته شده ی شیراز در سده ی نهم هجری است که علاوه بر «دیوان اشعار»، منظومه ی «گوی و چوگان» نیز به او منسوب است. این شاعر شیعی که شاگرد آذری طوسی بوده، سلاطین تیموری و حاکمان فارس در قرن نهم را مدح کرده است. پیش از این درباره ی زندگی، آثار و اندیشه ی او آگاهی مبسوط و کافی در دست نبوده؛ اما با شناسایی دو دستنویس کتابخانه ی موزه ی ملی ایران و نسخه ی کتابخانه ی آیت اللّه مرعشی نجفی(ره) ضرورت انجام این پژوهش احساس شد. نگارنده، در مقاله ی حاضر، پس از مقدمه ای کوتاه در شرح زندگی و آثار شاعر با استناد به دست نویس های آثار او و براساس سنت تصحیح نسخ خطی، به بررسی و تحلیل ساختاری و محتوایی اثر توجه کرده و با نگاه توصیفی- تحلیل ی ض من معرف ی اجم الی طالب جاجرمی و آث ارش، به مذهب، اندیشه، ممدوحان، متن شناسی و دستنوشته های دیوان اشعار این شاعر پرداخته و نکات تاریک زندگی، سبک و ویژگی های شعر و دستنویس های موجود را شناسایی کرده است. او ابراهیم سلطان، عبداللّه پسر ابراهیم، خلیل سلطان، یونس خان، سلطان ویس، جهانگیر، سلطان حسن خداداد، مهتر حاجی بیگ، علی شاه، حسن شاه و محمود را مدح نموده است. همچنین در دستنوشته های او ارادت قلبی اش به سلطان محمد روزبهان، محمدبن سیدشریف جرجانی، شرف الدین علی یزدی و شیخ ابواسحاق کازرونی کاملاً مشهود است. واژه های کلیدی:ط مولانا محمّدطالب جاجرمی (م 854 ق) از شاعران کمترشناخته شده ی شیراز در سده ی نهم هجری است که علاوه بر «دیوان اشعار»، منظومه ی «گوی و چوگان» نیز به او منسوب است. این شاعر شیعی که شاگرد آذری طوسی بوده، سلاطین تیموری و حاکمان فارس در قرن نهم را مدح کرده است. پیش از این درباره ی زندگی، آثار و اندیشه ی او آگاهی مبسوط و کافی در دست نبوده؛ اما با شناسایی دو دستنویس کتابخانه ی موزه ی ملی ایران و نسخه ی کتابخانه ی آیت اللّه مرعشی نجفی(ره) ضرورت انجام این پژوهش احساس شد. نگارنده، در مقاله ی حاضر، پس از مقدمه ای کوتاه در شرح زندگی و آثار شاعر با استناد به دست نویس های آثار او و براساس سنت تصحیح نسخ خطی، به بررسی و تحلیل ساختاری و محتوایی اثر توجه کرده و با نگاه توصیفی- تحلیل ی ض من معرف ی اجم الی طالب جاجرمی و آث ارش، به مذهب، اندیشه، ممدوحان، متن شناسی و دستنوشته های دیوان اشعار این شاعر پرداخته و نکات تاریک زندگی، سبک و ویژگی های شعر و دستنویس های موجود را شناسایی کرده است. او ابراهیم سلطان، عبداللّه پسر ابراهیم، خلیل سلطان، یونس خان، سلطان ویس، جهانگیر، سلطان حسن خداداد، مهتر حاجی بیگ، علی شاه، حسن شاه و محمود را مدح نموده است. همچنین در دستنوشته های او ارادت قلبی اش به سلطان محمد روزبهان، محمدبن سیدشریف جرجانی، شرف الدین علی یزدی و شیخ ابواسحاق کازرونی کاملاً مشهود است. واژه های کلیدی:
نشانه های هویت شناسانه در تصویرگری های شاهنامه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
125 - 156
حوزههای تخصصی:
در بازنویسی های مصور از شاهنامه برای کودکان، سبک های متفاوتی از تصویرگری ملاحظه می گردد. این سبک ها که طیف گسترده ای را در برمی گیرند، با بهره گیری از نشانه های بصری، به تقویت یا گاه تضعیف مفاهیم زبانی پرداخته اند. یکی از کارکردهای نشانه های دیداری در روایات، شخصیت پردازی یا شناساندن هویت قهرمانان است. این علامات به خواننده کمک می کنند تا شخصیت داستان را با توجه به ویژگی هایی که متن و گاه برون متن از وی یاد کرده اند، بشناسد. نشانه ها شامل قراین متنی، ابزار، مَرکَب، پوشش، رنگ، حالات چهره، اندازه شخصیت، محل قرارگیری او در صحنه، و سایر نشانه های مرتبط با وی هستند. در این مقاله علائم هویت شناسانه در تصویرگری های شاهنامه برای کودکان با توجه به نظام نشانه شناسی پیرس طبقه بندی و تحلیل می گردند. سه گانه پیرس (شمایل، نمایه، نماد) میزان فاصله دال از مدلول را می نمایاند. نشانه های شمایلی دارای بیشترین حد مشابهت با مدلول هستند و نشانه های نمادین دارای کمترین. نشانه های نمایه ای در میانه قرار می گیرند. از رهگذر این بررسی، به اهمیت تصویر به عنوان امری روشنگر در افزایش درک شناختی کودکان پی می بریم و درمی یابیم این نشانه ها در عین این که موتیف هایی برای بازشناسی شخصیت های داستان هستند، بازتاب ویژگی های اجتماعی و فرهنگی نیز به شمار می آیند و تصویرگران همواره مخاطب کودک و پندارهای فرهنگی و تجربه های پیش آموخته او در درک تصویر را اساس تصویرگری متون قرار نداده اند؛ بلکه پسند عمومی و سبک فردی را لحاظ کرده اند. از میان سه سبک بررسی شده (واقع گرا، انتزاعی، و نگارگرانه) سبک واقع گرا دارای بیشترین، و سبک نگارگرانه دارای کمترین نشانه های شمایلی و نمایه ای جهت شناسایی هویت شخصیت های داستان هستند.
بررسی حکایت های عرفانی مقامات حمیدی با دید ساختارگرایی (مطالعه موردی: حکایت های جنون، در آداب سفر، در تصوف، در عشق)
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
153 - 161
حوزههای تخصصی:
مأموریت ساختارگرایی در حوزه ادبیات، تجزیه وتحلیل نوشته، تفکیک آثار و انواع ادبی، بررسی مؤلفه های بیرونی تأثیرگذار در ظهور یک ژانر هنری است. طرفداران این مکتب قواعدی برای تشریع آثار نویسندگان معرفی کرده اند که جنبه های زیباشناختی یک اثر را معرفی کرده و نوشته را در مقام مقایسه با سایر آثار قرار می دهد و ضمن تسهیل نقد و ارزشیابی اثر، میزان توانمندی آفریننده آن را معلوم می سازد. در میان آثار ادبی نوع سنتی آن به دلیل پیچیدگی های معنایی بیشتر از نوشته های معاصر نیاز به این نوع بررسی ها دارد. این نوشته چهار مقامه عرفانی (در جنون، در عشق، در آداب سفر و در تصوف) را بر اساس قواعد ساختارگرایی مورد بررسی قرار داده و در پایان به این نتیجه می رسد که درونمایه این اثر ادبی همواره پند و اندرز اخلاقی- عرفانی بوده است. نویسنده این اثر در لغت پردازی و ترکیب سازی از هیچ کوششی فروگذاری نکرده و آغاز و پایان یکنواخت مقامات را بدون سکته و آسیب به پایان برده است. قاضی حمیدالدین بنای تعلیم در نیت داشته و از نظر شکلی از کاربرد سجع و استفاده از الفاظ فصیح و بلیغ عربی و فارسی غفلت نکرده و در تضمین و درج اشعار شعرای فارسی و تازی هنرمندی نشان داده است.
روایت مدرنیستی در داستان حضرت موسی(ع) در سوره طه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
105 - 121
حوزههای تخصصی:
بیان داستانی و شیوه های روایتگری در قرآن کریم به انسان کمک می کند تا مضامین و مفاهیم مورد نظر پروردگار را بهتر درک کند. داستان های قرآنی به شیوه های مختلفی روایت شده اند. قصه حضرت موسی(ع) نه تنها بیش از قصه پیامبران دیگر بیان شده است، بلکه به دلایل مختلف و در ساختارهای روایی گوناگون روایت شده است. روایت قصه حضرت موسی(ع) در سوره طه یکی از متفاوت ترین روایت های قرآنی است. در ادبیات داستانی ساختار مختلفی اعم از کلاسیک، مدرن، پست مدرن، جریان سیّال ذهن و غیره وجود دارد. روایت مدرن یکی از مهمترین ساختارهایی است که پس از ورود مدرنیته و به ویژه در ادبیات داستانی قرن بیستم میلادی رواج پیدا کرد. با توجه به اینکه این شیوه روایت برساخته اصول فلسفی و اجتماعی جامعه انسانی مدرن است، از قواعد سنتی و کلاسیک پیروی نمی کند. برخی از مهمترین عناصر روایت مدرن حضور بیش از یک راوی، زوایای دیدچندگانه، شخصیت محوری، زمان و مکان و علیّت مبهم یا نسبی است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی –تحلیلی و با مطالعه اسناد کتابخانه ای انجام گرفته است، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که روایت قصه حضرت موسی(ع) در سوره طه به چه صورتی است؟ به نظر می رسد روایتی که از قصه موسی(ع) در سوره طه صورت گرفته است، مدرنیستی باشد. بنابراین این پژوهش ، فرضیه مذکور را مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد تا نشان دهد که ساختار روایت مدرن است. تحلیل ها و نتایج پژوهش با استفاده از جداول مختلف ارائه گردیده است.
تحلیل داستان نویسی زنان پس از انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی جریان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
123-147
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستان نویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستان های آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستان نویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشته اند، محوریت داستان و شخصیت ها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستان هایشان در جست وجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایت های زنانه بازتاب داده اند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بُعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و ...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه می پردازد، در این داستان ها نیز عموماً نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده می شود، اغلب این داستان ها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموماً در میان زنان هستند، روایت هایی عامه پسند از زندگی و جامعه به دست می دهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریان های داستان نویسی زنان در سال های پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریان شناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دسته بندی و معرفی می کند. برای تفکیک و شناخت جریان ها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینه سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی می گردد، سپس کانون های پشتیبان جریان نشان داده می شود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود.
کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
25-44
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتمان نماها هستند. گفتمان نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه می کنند و به گفتمان اجازه انحراف از مسیر اصلی خود را نمی دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو است. به منظور بررسی دقیق تر، فارسی نو را به دو دوره مجزا تقسیم کرده ایم؛ فارسی نو متقدم (از قرن چهارم تا اواخر هفتم) و فارسی معاصر. در فارسی نو متقدم، فعل «گفتن» در مقام فعل اصلی واژگانی در معناهای «بیان کردن» و «نامیدن» کاربرد داشته است و بیان کننده مفهوم وجهیت استقرایی نیز بوده و در ساخت های غیرشخصی شرکت می کرده است. این جزء زبانی در فارسی معاصر با حفظ نقش های قبلی از رهگذر فرایند کاربردی شدگی به گفتمان نما تبدیل شده است. در این نقش متأخر، فعل «گفتن» به صورت های «می گم» و «بگو» درآمده است و نقش های «شروع گفتمان»، «تغییر موضوع» و «اشاره به اطلاعات جدید در گفتمان» را بر عهده دارد. بسامد وقوع گفتمان نمای «می گم» بیشتر از گفتمان نمای «بگو» است. داده های این پژوهش، مستخرج از کتاب های نگاشته شده به زبان فارسی نو متقدم، اینترنت و فیلم های تلویزیونی است. از آن جا که گفتمان نماها بیشتر در گونه گفتاری یافت می شوند، در فارسی معاصر برای بررسی نقش متأخر گفتمان نمایی «گفتن» فیلم های تلویزیونی برگزیده شدند.
بررسی دو کتاب مختارات من النصوص الأدبیه فی العصر العباسی الثانی و المنتخب من نظم العصر العباسی و نثره (2)
حوزههای تخصصی:
کتاب هایی که در یک موضوع نگاشته می شود گاهی این سؤال را درپی دارد که با وجود بودن یکی، فایده بعدی چیست؟ آیا نقص یا خللی نویسنده دوم را بر آن داشته که دست به نگارش جدیدی بزند یا حتی فراتر از آن با وجود بودن تألیفات فراوانی در متون منتخب، که گاهی با شرح و تحلیل همراه است، چه سودی به بار می آورد؟ دو کتاب موردنقد در یک سال نگاشته شده و هر کدام با انگیزه ای خاص یا احساس نیازی گردآوری شده است. اگر دو تألیف در یک سطح و با رویکرد واحدی بود امر موازنه دقیق تر و قدری سخت تر می شد، اما از این دو تألیف مختارات عامری درس نامه ای برای این ماده درسی به شمار می آید و دیگری در راستای کتاب های سازمان سمت است که بیشتر جنبه آموزشی دارد و معیارهای خاصی نیز برای چاپ این کتاب ها دارد. نویسنده قصد خود را تکمیل کتاب تاریخ خود دانسته است. به سبب شکل دو اثر و شیوه پرداختن به متون این دوره، مقایسه دقیق بین دو کتاب کمی دشوار به نظر می رسد. از مهم ترین نتایج حاصل از این تحقیق آنکه اشکالات تقریباً فراوان شکلی و محتوایی در هر دو کتاب وجود دارد که نباید در کتاب های آموزشی وجود داشته باشد. گزینش سروده ها در کتاب مختارات بیشتر بر اساس واقعیت دانشجوی کارشناسی است و کاملاً یک درس نامه به شمار می آید، اما متون در کتاب المنتخب کامل تر و متنوع تر است.
نقد و بررسی کتاب مناهج البحث الأدبی اثر یوسف خُلَیف
حوزههای تخصصی:
هر پژوهش علمی از روش یا مجموعه ای از روش ها تبعیت کند. کتاب مناهج البحث الأدبی اثر یوسف خُلَیف در زمره آثاری است که در حوزه روش های تحقیق و شیوه تدوین اثری علمی نوشته شده است. مقاله حاضر در صدد است با روش توصیفی انتقادی، این کتاب را از نظر شکلی و محتوایی مورد نقد قرار دهد. با توجه به علاقه نگارنده به مباحث روش شناسی در پژوهش های علمی، کتاب یادشده برای نقد انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد کتاب مذکور دارای محاسن و معایبی است: از محاسن آن طبقه بندی مطالب از علم روش شناسی در غرب تا ادبیات عربی؛ اختصاص فصلی به شیوه تدوین پایان نامه؛ نقد بی طرفانه روش های پژوهش در برخی از آثار قدیم و معاصر عربی؛ و ذکر نمونه هایی برای آن ها، ارائه مأخذشناسی در فصل چهارم، و از معایب این کتاب ایرادات چاپی، ویرایشی و گاهی نحوی؛ عدم هماهنگی میان عنوان کتاب و اهداف نویسنده؛ عدم مطابقت عنوان فصل ها با محتوای آن؛ عدم مطابقت فهرست مطالب با محتوا؛ و عدم وجود فهرست منابع است.
مروری بر کتاب: البلاغه الجدیده، تنظیرٌ لبلاغه البیان والتبیین
حوزههای تخصصی:
پیدایش گونه های جدید ادبی از یک سو و نگرش های زبان شناختی به ادبیات از سوی دیگر ضرورت بازنگری در آموزه های بلاغت سنتی را محسوس تر کرد و درنهایت به نقد جدیِ ساختار و محتوای بلاغت قدیم و بازنگاری یا نونگاری آن ها و پدید آمدن بلاغت جدید انجامید. از جمله ده ها اثری که به زبان عربی در این باره نگاشته شده کتاب البلاغه الجدیده (تنظیرٌ لبلاغه البیان و التبیین) تألیف محمد خاقانی است. مقاله پیشِ رو به پیشنهاد گروه زبان و ادبیات عربیِ شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با روش سنتیِ نقد کتاب به بررسی شکلی و محتوایی این کتاب پرداخته، و درنهایت در پذیرش ِآن به منزله کتابی درسی تردید جدی وارد کرده است.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در تحلیل جهان بینی شهریار در اشعار ترکی آذری و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهنده ی تصورات استعاری هستند و تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب می یابد. هدغف مقاله حاضر بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی در زبانهای فارسی و ترکی آذری است و بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی بر شکل گیری استعاره ها دراشعار یک شاعر دوزبانه مانند شهریار دخیل هستند و آیا این استعاره ها می توانند جهان بینی شاعر را منعکس کند. چارچوب نظری این پژوهش طبقه بندی لیکاف و جانسون (1980و1993) از استعاره های مفهومی و نیز زولتان کووچش (2005و2010 ) در تقسیم بندی استعاره ها به جهانی و متغییر وابسته به بافت و فرهنگ است. استعاره ها در 5 گروه طبیعت، عشق و هجران، مذهبی و اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و نژادی قرار گرفتند. نتایج آماری نشان داد که در قلمرو این دو زبان حوزه های استعاری «طبیعت»، «مذهبی و اعتقادی» جهانی هستند ولی حوزه های استعاری «عشق و هجران»، «سیاسی و اجتماعی» و «نژادی» وابسته به زبان هستند، و این ادعا که تصورات استعاری نه تنها مقوله هایی زبانی هستند، بلکه اساس تفکر و رفتار آدمی را نیز شکل می دهند، تایید شد. در نتیجه بخشی از استعاره ها در تطابق با مبانی همگانی شکل می گیرند و بخش دیگری از آن ها تحت تأثیر مبانی فرهنگی، اجتماعی به وجود می آیند. یعنی ماهیت الگو برداری های استعاری و حتی ترجیح کاربرد یک استعاره مفهومی بر دیگری تحت تأثیر باورهای فرهنگی افراد در کنار مبانی جهانی استعاره ها می باشد و تأثیر پذیری ساخت استعاری از فرهنگ و محیط تأیید می شود.
آسیب شناسی اجتماعی «زهد صوفیانه» از نگاه سعدی
حوزههای تخصصی:
تصوف، طریقۀ زاهدانه ای است منشعب از عرفان که با ورع و اعراض از دنیا آغاز شده است. پیروان تصوف سعی داشتند که به سنت پیامبر (ص) و صحابه، از راه تقوا و زهد، قلب خود را از اغراض دنیوی پاک کنند تا به حقیقت دست یابند. «زهد» مورد نظر عارفان، اعراض کلی از دنیا نبوده است؛ قطع تعلق نسبت به دنیا بوده است، اما صوفیه به تدریج «ترک تعلق نسبت به دنیا» را به «ترک دنیا » تغییر دادند. آنان «زهد عارفانه» را که از نوع «زهد اسلامی» بود؛ به «رهبانیت» نزدیک کردند و موجب انواع آفات اجتماعی شدند. سعدی با آگاهی از نتایج تلخ «زهد صوفیانه» به مبارزۀ فکری با آن پرداخته و با یادآوری تعهدات اجتماعی انسان، عبادت اصلی را خدمت به خلق معرفی کرده است. در پژوهش حاضر با رویکردی استنادی و تحلیلی به اندیشه های انتقادی و آسیب شناسانۀ سعدی دربارۀ زهد پرداخته شده است. تبیین حقیقت زهد در عرفان و اسلام، بررسی علل اجتماعی- سیاسی تحریف معنای زهد، بررسی نگاه دوسویۀ سعدی به تصوف و زهد و بررسی آسیب های اجتماعی زهد صوفیانه از نظر سعدی از اهداف این پژوهش است. براساس بررسی های انجام گرفته در مجموع مباحث این پژوهش، چنین برداشت می شود که از دیدگاه اعتدالی سعدی هرگونه افراط در زهد، مخرب است. او ریاضت های نامعقول صوفیان را چون عشرت طلبی اوباشان بی ارزش می داند و به زهد و ورع تا آن حدی که از اسلام و سنت خارج نشود و آفت جامعه نشود، توصیه می کند؛ افزون بر این، او با آگاهی از آفات اجتماعی زهد ریایی و درباری، همراهی زهدفروشان را با اصحاب قدرت نقد کرده است.
بررسی تطبیقی قصه ی فریدون به روایت ماصرمی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریدون، پنجمین پادشاه نامدار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخش قابل توجهی از شاهنامه ی فردوسی را به خود اختصاص داده است. در شاهنامه ، شمار کسانی که به همه ی دوره های زندگی آن ها پرداخته شده باشد، بسیار اندک است. یکی از این شخصیت ها فریدون است. ماجراهای مربوط به فریدون در میان عامه ی مردم نیز نفوذ گسترده ای یافته است. یکی از این گونه روایت ها، روایت یکی از نقالان روستای ماصرم-روستایی در 40 کیلومتری جنوب غرب شیراز- به نام «خاور قشنگ» است. نگارنده، نخست به شیوه ی میدانی، این روایت را ثبت کرده، سپس به بررسی تطبیقی آن با روایت شاهنامه ی فردوسی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد راویان و نقّالان کوشیده اند برای پذیرش این داستان در میان مردم منطقه، دست به بومی سازی بزنند. به دیگرسخن، این روایت جز در برخی خطوط داستان، کمتر شباهتی به روایت شاهنامه دارد و یکسره متفاوت شده است. بررسی این روایت نشان می دهد که نقالان افزون بر روایت شاهنامه، به عناصر بومی و باورهای عامیانه، روایت های مذهبی و نیز اسطوره های کهن توجه داشته اند. به طورکلی می توان گفت تفاوت های دو روایت در سه بخش قابل بررسی است: حوادث، شخصیت ها و مکان های رخدادها.
خدای متشخّص در کشف الاسرار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشف الاسرار روزبهان بقلی شیرزای، درباره بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست که روزبهان تا چه اندازه از اندیشه عرفا در خدای متشخّص پیروی کرده است؟ پیشینه معرفتی روزبهان در حوزه عرفان اسلامی، و آشنایی او با آیات و روایات، تا چه اندازه در شکل گیری مکاشفات او از خدای متشخّص مؤثر بوده است؟ اندیشه خدای متشخّص در کشف الاسرار، از نگاه معرفت شناختی چگونه قابل تحلیل است؟ نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی به نگرش این عارف، در رابطه با تجلّی خداوند و نحوه حضور او در جهان پرداخته است. خداوند برای هدایت و کشش روزبهان به سوی خویش به شکل خدای متشخّص و در قالب پیر و شیخ، چوپان، نوازنده، ترکان زیبارو، رقصنده، ساقی، مؤذن، قصاب، شیر، گل سرخ، نور، سنگ های قیمتی و خاص، تجلّی کرده است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که روزبهان از اندیشه خدای متشخّص در سنت عرفا پیروی کرده و این تشخّص را در نمودها و گونه های مختلف بیان نموده است و قرآن کریم، روایات و عرفای گذشته در شکل گیری اندیشه او مؤثر بوده و از منظر معرفت شناختی، این اندیشه قابل توجیه است.
تبیین جریان شناختی داستان نویسی زنان ایرانی در مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
137-168
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، تحولات جامعه ایرانی و دگرگونی های جامعه جهانی در پیدایش جریان داستان نویسی زنان در مهاجرت مؤثر بوده است. در داستان های نویسندگان زن مهاجر، زنان شخصیت محوری داستان ها هستند. در این داستان ها، در تقابل با ساختارهای فکری گذشته، ساختارشکنی صورت گرفته است و زن در ارتباط با مرد تعریف نمی شود؛ بلکه ذهنیت زنان به ذهنیت محوری و اصلی داستان تبدیل می گردد و داستان از زاویه دید آن ها و شناخت و آگاهی شان از مردان و دنیا نوشته می شود. از دیگر سو آن ها توانسته اند میان ورود دنیای زنانه به داستان و حفظ زیبایی شناسی آن رابطه ای منطقی برقرار کنند. برخی از زنان اقسام مسائل سیاسی را از منظر روایت های زنانه بازتاب داده اند. بخشی از آثار زنان نیز زمینه هویت اندیشانه دارد و در آن ها موقعیت زن به مثابه سوژه گم شده و فاعل شناسا و یابنده است. از این رو عموماً زاویه دیدی که زنان در داستان هایشان به کار می برند، اول شخص است. انتخاب این زاویه دید به ایشان مجال می دهد در نوشتن اغلب از خودشان بگویند . درواقع خود نویسنده در راوی اول شخص تجلی پیدا می کند. بخش دیگری از داستان های زنان، شرح تجربه ها و آگاهی های آن ها از مسائل جنسیتی است. روایت های دیگری از آن ها نیز شرح زندگی معمولی و روزمره آن هاست. این داستان ها به ژانر داستان های عامه پسند نزدیک می شوند و هرچند از حیث روایت داستانی ساختار محکمی ندارند، با استقبال خوانندگان مواجه شده اند.
اخلاق زیست محیطی یا انسان محوری: بوم نقد تطبیقی با نگاهی به سپهری و امرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای تازه در حوزه نقد ادبی رویکرد بوم نقد است که به بررسی رابطه میان انسان و طبیعت در ادبیات می پردازد. هرچند تعداد قابل توجهی از آثار نظری و کاربردی در حوزه بوم نقد منتشر شده است، اما تاکنون توجه چندانی به پژوهش بوم نقد تطبیقی نشده است. پژوهش پیش رو تلاشی است برای گشودن باب چنین پژوهش هایی به زبان فارسی در فضای دانشگاهی ایران. شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری در اشعارش بارها به عناصر طبیعت اشاره می کند. شاعر و فیلسوف آمریکایی، رالف والدو امرسن نیز از طبیعت به عنوان موضوع آثارش استفاده می کند. به دلیل اهمیّت طبیعت در آثار این دو شاعر، کاربست رویکرد بوم نقد دریچه تازه ای را بر اندیشه این دو شاعر و آثار ایشان خواهد گشود. اگرچه بهره مندی دو شاعر از طبیعت برای آفرینش هنری به شباهت هایی منجر شده است، امّا نگاه آن دو به طبیعت باهم تفاوتی نیز دارد که مهم ترین آن تفاوت دید مدرن انسان محور امرسن با اخلاق زیست محیطی پست مدرن سپهری است. رویکرد بوم نقد تطبیقی می تواند با بررسی این نگاه های متفاوت، مناسب ترین نگاه را برای شرایط زیست محیطی امروز شناسایی کند و به خوانندگان ادبیات بشناساند.
A Review on Dynamic Assessment (DA) in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dynamic Assessment, referred to in this paper as DA, is one of the various methods of adopting a particular evaluation procedure in order to identify possessed language skills of individual learners in addition to their learning perspective. The dynamic assessment procedure in other words accentuates individuals’ learning potential before and during a systematic curriculum. This would help examiners to conduct the most fitted criteria for future sessions. DA, derived from Lev Vygotsky’s (1989) Socio-cultural Theory (SCT) and his concept of Zone of Proximal Development (ZPD), is based on the view that observing individuals’ independent performance discloses the results of their past development, while the purpose of most assessments is prediction of learners’ future performance. The present study thus reviewed the Iranian literature on DA due to the significance of the topic. To this aim, the theoretical background of DA will be first explained. What follows next is the section on the approaches to DA that are fully examined. Finally, recent related studies conducted on DA in Iran will be addressed and reviewed.
مطالعه ای در باب پیوندهای عجایب نامه و اسطوره: قواعد شبه اسطوره ای در جهان عجایب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عجایب نامه نویسی سنتی نوشتاری است که از قرن پنجم تا قرن دوازدهم هجری آثاری از آن به جا مانده است. انگاره بنیادین پژوهش حاضر این است که محتوای عجایب نامه ای با تفکر اسطوره ای پیوند دارد. برای ردیابی این مدعا، با کندوکاو به شیوه توصیفی تحلیلی در آثار به جامانده از این سنت، ارتباط اندیشه عجایب نویس با تفکر اسطوره ای نشان داده شده است. خیال ورزی جمعی در عجایب نامه به تولید گزاره هایی انجامیده است که با وجود ادعای مؤلفان درباره ارائه روش ها و موضوعات عینی و حقیقی، با بن مایه های شبه اساطیری پیوند می یابد. این بن مایه ها، ذیل مباحث تعلیل های شبه اسطوره ای، تبدیل و وحدت اسطوره ای، تکرار اسطوره ای و تقابل اسطوره ای بازنمایی شده است.