مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقد زنانه


۲.

بررسی جلوه های زنانه در رمان عامه پسند با تکیه بر فمینیسم ( با تأکید بر آثار برگزیده ی فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی و فتّانه حاج سیّد جوادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان عامه پسند نقد زنانه جلوه های زنانه فهیمه رحیمی نسرین ثامنی و فتّانه حاج سیّد جوادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۷۷۵
در رمان عامه پسند ایرانی،  زنان نقش مؤثری به عنوان نویسنده برعهده دارند و با خلق شخصیّت های زنانه و شرح زندگی آنان، جلوه های زندگی زن ایرانی را منعکس می کنند. نقد زنانه با دو گرایش عمده به تحلیل نقش زن با توجه به جلوه های حضور زنان در اثر و نویسنده ی خلّاق آن می پردازد. در گرایش نخست با تأکید بر متن، جایگاه و نقش زنان بررسی می شود و خوانش زنانه ی متن مهم است. در گرایش دوم خلاقیّت نویسنده ی زن و زبان زنانه ارزیابی می شود. بررسی جلوه های زنانه در آثار نویسندگان زن علاوه بر این که دیدگاه خاصّ نویسنده را نشان می دهد، جایگاه زنان را در جامعه ی معاصر منعکس می کند. این مقاله به شیوه ای تحلیلی- توصیفی با انتخاب آثار برجسته ی نویسندگان متعدّدی همچون فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی و فتّانه حاج سیّد جوادی، آن ها را از دیدگاه جلوه های زنانه تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهد که جلوه های زنانه، در دو سطح فرم و محتوا نقش زنان را در این آثار مشخّص می کند و این نقش با توجّه به دیدگاه فمینیستی در دو بخش جنسی و جنسیتی طبقه بندی می شود. پس از تعیین نقش زنان در این آثار به مقایسه ی آن با تفکّرات و اندیشه های فمینیستی می پردازد و تفاوت نقش زنان را در این آثار مشخّص می کند. نقش و جایگاه زنان در آثار پیشگفته، با تفاوتی عمده نوعی خودآگاهی زنانه را نشان می دهد که اغلب بر اطّلاع از جایگاه متعارف زنان و انعکاس آن استوار است و هیچ تمایلی به سمت دیدگاه های افراطی فمینیستی مشاهده نمی شود.
۳.

تحلیل داستان نویسی زنان پس از انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی جریان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان ادبیات زنان داستان نویسی زنانه جریان شناسی ادبی نقد زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۴۸
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستان نویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستان های آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستان نویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشته اند، محوریت داستان و شخصیت ها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستان هایشان در جست وجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایت های زنانه بازتاب داده اند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بُعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و ...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه می پردازد، در این داستان ها نیز عموماً نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده می شود، اغلب این داستان ها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموماً در میان زنان هستند، روایت هایی عامه پسند از زندگی و جامعه به دست می دهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریان های داستان نویسی زنان در سال های پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریان شناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دسته بندی و معرفی می کند. برای تفکیک و شناخت جریان ها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینه سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی می گردد، سپس کانون های پشتیبان جریان نشان داده می شود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود.
۴.

هستی زن میوه گان واق و نیستی مادر(ان)، تضاد یا تطبیق؟ (خوانشی زنانه نگر از رساله حیّ بن یقظان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حی بن یقظان ابن طفیل واق واق نقد زنانه حذف مؤنث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
جستار پیشرو بر آن است تا با واکاوی چگونگی و چرایی حذف مؤنث از رساله فلسفی - ادبی حیّ بن یقظان نشان دهد که اندیشه مذکر، در ساحت فلسفه، چگونه فرودستی اجتماعی زن را در متون تمثیلی خود بازتولید میکند. افزون بر این با وارسی زنانی که میوه درختاند انگاره نامآشنای واق در خیال – جغرافیایی شرح میدهد که جغرافیای اسلامی از رهگذر گیاهانگاری زن بر این برساخته اجتماعی – تأکید میورزد که زن، در قیاس با مرد، به طبیعت نزدیکتر است تا فرهنگ و اینگونه فرودستی او را بازمینمایاند. پس حضور زنمیوهگان واق در متن رساله مذکور با حذف مؤنث از آن، نه در تضاد، که سراسر سازگار است؛ چرا که این هردو یک واقعیت همسان را هویدا میسازند و آن فرودستی زن است.