مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
سوره طه
حوزه های تخصصی:
در گفت وگویی که حضرت موسی(ع) در کوه طور با باری تعالی داشت، خداوند به او امر کرد که «فاخلع نعلیک، انّک بالواد المقدس طوی». این دیدار که در سورة طه گزارش شده، از دیرباز در میان مفسران و عارفان مجال بحث یافته است. این بحث ها بیشتر بر دو محور جریان داشته است؛ نخست اینکه به طور اساسی فلسفة این فرمان مبنی بر خلع نعلین چه بوده است و دیگر آنکه نعلین در این آیه، استعاره از چه مفاهیمی می تواند باشد. مفسرانی که مسلک عرفانی داشته اند، در چرایی این امر الهی، لطایف و اشاراتی بلند یافته اند و نعلین را نیز نمادی از مفاهیمی انتزاعی همچون خوف و رجا، تعلقات کونین، طبیعت و نفس، اسباب تلوین، صفات و افعال، محل الفصل و الوصل، قوة اتصال و انفصال، اشتغال به اهل و ولد، و ... دیده اند.
در این مقاله، پس از بیان پیشینة داستان که ریشه در عهد عتیق دارد، اصل دیدار براساس قدیمی ترین مآخذ تفسیری نقل شده است. سپس درباره فلسفة خلع از منابع کهن، اطلاعاتی ارائه و آن گاه به ترتیب موضوعی به تنوع معانی استخراج شده از نعلین پرداخته می شود.
تحلیل نشانه شناختی الگوی تنش در داستان بعثت موسی(ع) در سوره طه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میدان عملیات گفتمان، شاکله گفتمانی داستان را در قالب گسست- پیوست بازنمایی می کند. یکی از شاخصه های گفته پردازی ضمایر شخصی و شناسه های مکانی و زمانی، یعنی تک واژه های دستوری هستند (من- اینجا- اکنون) (او- آن ها- آنجا – غیر اکنون) که در گفتمان داستانی بعثت موسی (ع) به شکل های مختلف به کار رفته اند و مدام در حال تغییر هستند. تغییرات تک واژه های دستوری در گفته پردازی موجب پیوست و گسست گفتمانی در ماجرای بعثت موسی (ع) شده است که تولید و دریافت معنا را به دنبال دارد. انفصال گفتمانی با گسترش عوامل فرازمانی و فرامکانی سبب بسط، کثرت و تعدد در سخن می شود و راه را بر گشایش معناهای غیرمنتظره در این گفتمان داستانی می گشاید. بر این مبنا، دنیای جدیدی از کنشگران و زمان ها و مکان های نامحدود باز می شود که خود موجب بسط و ایجاد معانی مختلف می شود. این پژوهش در صدد است ویژگی های گفته پردازی آیات بعثت حضرت موسی (ع) در سوره طه را با رویکرد نشانه شناختی تنشی مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. پس از تحلیل نشانه شناختی تنشی گفتمان در آیات سوره طه مشخص شد که رابطه تنشی بین کنشگر اصلی یعنی خداوند و موسی (ع) بر اساس رابطه گسست و پیوست، نوسانی از معانی را برای وی به دنبال دارد که در این مقاله به تفصیل درباره آن بحث شده است.
واکاوی «فتشقی» بر اساس آیات سورة مبارکه طه و فقراتی از باب سوم سفر پیدایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنج و مشقت از پیامدهای ناگوار عصیان حضرت آدم علیه السلام است که در قرآن کریم، با عبارت «فتشقی» و در تورات عربی «التعب» و در تورات انگلیسی «sorrow» و در برخی از ترجمه ها از آن، به «toil» یاد می کنند که وجه مشترک همه موارد، رنج و مشقت و سختی است. این پیامد در آیات 117، 118و119 سوره «طه» و در فقرات 17، 18و19 باب سوم «سفر پیدایش» آمده و در آنها وجوه مشترک و متفاوتی وجود دارد. این مقاله، در دو بخش قرآن کریم و تورات به مفهوم شناسی، تفسیر رنج و مشقت، مخاطب رنج و مشقت و رابطه میان آن و خوردن از درخت ممنوعه، با استناد به منابع معتبر خواهد پرداخت. اشتراکات و اختلافات و امتیازات آنها را بیان خواهد کرد. نتیجه برآمده از این پژوهش، گویای این است که تعابیر به کاررفته در قرآن کریم، بسیار زیبا و دقیق و برای رساندن پیامی است؛ به ویژه اینکه عبارت «فتشقی»، همراه با توضیحات پیرامون آن تفسیرکننده «فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ» هست که یکی از مباحث عمیق در عصمت انبیاء است. همچنین اشتراکات دو کتاب، توجیه کننده تصدیق تورات توسط قرآن است.
تحلیل دیدگاه روایی در سوره طه با تکیه بر الگوی سبک شناسی انتقادی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی دیدگاه روایی سیمپسون که در حوزه سبک شناسی انتقادی قرار دارد، نحوه ی عملکرد راوی در جریان روایت را با تکیه بر ابزارهای زبانی تحلیل می کند. این روش که در زمره ی تحقیقات کیفیِ متن قرار دارد، امکان تحلیل زاویه دید را با استفاده از شناسایی نوع راوی و وجه مورد استفاده در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. بر اساس این الگو که به عنوان مبنای عمل در پژوهش حاضر انتخاب شد، از زوایای دیدگاه زمانی، دیدگاه مکانی، روانشناختی و دیدگاه وجهی، نقش راوی در سوره مبارکه طه، با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. ظرفیت های داستانی سوره ی طه و پرداختن به جزئیات روایی، همچنین لزوم اجرای تحلیل های زبانی برای بررسی داستان های قرآن، از جمله ضروریات انجام پژوهش حاضر است. بر اساس یافته های تحقیق و ارزیابی های انجام شده، راوی در این سوره، از نوع سوم شخص در حالت روایتگر است که گاهی حالت خویش را به بازتابگر تغییر می دهد. همچنین وجهیت راوی در این سوره، مثبت و اشراف راوی نسبت به اطلاعاتی که به مخاطب ارائه می دهد، با توجه به نوع افعال به کارگرفته شده، جامع است.
هنجارگریزی و برجسته سازی در سوره طه از دیدگاه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرمالیسم یا صورت گرایی یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر در حوزه های بررسی ادبیات است که درنیمه اول قرن بیستم در روسیه به وجود آمد. برجسته سازی از مباحث مهم مطرح در این نظریه و مبتنی بر هنجارگریزی(قاعده کاهی) و توازن (که از طریق قاعده افزایی به وجود می آید) است. از این رو می توان زبان قرآن را در قالب زبان معیار، یک زبان هنجارگریز نیز دانست. اما باید توجه داشت که هنجارگریزی در قرآن بدین معنا نیست که کلام خداوند برخلاف قاعده و قیاس است بلکه شیوه بیان آن متفاوت است. به عقیده فرمالیستها آشنایی زدایی یک امر نسبی است و با مرور زمان، متن ادبی عادی و تکراری می شود. اما از آنجایی که زیبایی های ادبی وعلمی قرآن پایان ناپذیر است، پژوهشگران قرآنی پیوسته با تأمل و تدبر در آن می توانند بخش های تازه ای از آن را آشکار سازند و غبار کهنگی و عادت را از آن بزدایند. نگارندگان در این مقاله با تکیه بر نظریه فرمالیسم و با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بیان برجسته سازی(هنجارگریزی و توازن) از منظر لیچ در سوره طه پرداخته و ارتباط و تناسب ساختار آیات با محتوا و نام سوره را بررسی نموده اند.
روایت مدرنیستی در داستان حضرت موسی(ع) در سوره طه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
105 - 121
حوزه های تخصصی:
بیان داستانی و شیوه های روایتگری در قرآن کریم به انسان کمک می کند تا مضامین و مفاهیم مورد نظر پروردگار را بهتر درک کند. داستان های قرآنی به شیوه های مختلفی روایت شده اند. قصه حضرت موسی(ع) نه تنها بیش از قصه پیامبران دیگر بیان شده است، بلکه به دلایل مختلف و در ساختارهای روایی گوناگون روایت شده است. روایت قصه حضرت موسی(ع) در سوره طه یکی از متفاوت ترین روایت های قرآنی است. در ادبیات داستانی ساختار مختلفی اعم از کلاسیک، مدرن، پست مدرن، جریان سیّال ذهن و غیره وجود دارد. روایت مدرن یکی از مهمترین ساختارهایی است که پس از ورود مدرنیته و به ویژه در ادبیات داستانی قرن بیستم میلادی رواج پیدا کرد. با توجه به اینکه این شیوه روایت برساخته اصول فلسفی و اجتماعی جامعه انسانی مدرن است، از قواعد سنتی و کلاسیک پیروی نمی کند. برخی از مهمترین عناصر روایت مدرن حضور بیش از یک راوی، زوایای دیدچندگانه، شخصیت محوری، زمان و مکان و علیّت مبهم یا نسبی است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی –تحلیلی و با مطالعه اسناد کتابخانه ای انجام گرفته است، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که روایت قصه حضرت موسی(ع) در سوره طه به چه صورتی است؟ به نظر می رسد روایتی که از قصه موسی(ع) در سوره طه صورت گرفته است، مدرنیستی باشد. بنابراین این پژوهش ، فرضیه مذکور را مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد تا نشان دهد که ساختار روایت مدرن است. تحلیل ها و نتایج پژوهش با استفاده از جداول مختلف ارائه گردیده است.
الإیقاع وتوظیفه الدلالیّ لأجواء النزول فی قصّه بعثه موسی (ع): سوره طه نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الإیقاع هو جرس الألفاظ، وموسیقی الجمل والکلمات، وتناغم العبارات. وله أهمیّه بارزه فی خلق الأجواء العامه للآیات وتماسک بنیتها؛ حیث التناسق بین جوّ الآیات، وإیقاع الکلمات ومعانیها یعدّ من أهم الوجوه الإعجازیّه التی تزید الآیات القرآنیّه قیمهً جمالیهً. ومن هذا المنطلق، فإنّ للعنصر الإیقاعی بکافه أشکاله دور واضح فی إثراء البنیه الإیقاعیّه والبنیه الدلالیّه للآیات؛ ولاسیّما فی رسم الأجواء السائده علی النص من الناحیه العاطفیه والروحیه، فیرسم لطافه الجوّ ورهافته، حسب سیاق النص العام حیناً، ویجسّد خشونه الجوّ وصعوبته حیناً آخر. وتعتبر قصّه موسی (ع) أطول القصص القرآنیه وأکثرها تکراراً، وفیها مشاهد متعدده من حیاته (ع)؛ ومنها قصّه بعثته فی الوادی المقدّس طوی التی تمّ ذکرها فی سوره طه بالتفصیل. یتناول هذا المقال من خلال المنهج الوصفی- التحلیلی، دراسه العنصر الإیقاعی وتوظیف دلالته فی قصّه بعثه موسی (ع) القرآنیّه، لیسلّط الضوء علی أنواع الإیقاع وتوظیفه الدلالی الموافق لأجواء النزول. وانتهی بنا البحث إلی أن الإیقاع القرآنی فی هذه السوره إیقاع مرن یتغیر بتغییر الظروف، فیشتد وفق ما یتطلبه المعنی حیناً ویتسارع حیناً آخر، ویتبطأ أحیاناً ویهدأ حیناً آخر، کلّ ذلک لخلق جوّ موافق للآیات، إلا أنّ ما یغلب علی هذه السوره من الإیقاع هو الإیقاع الهادئ، نظراً لکون ما حدث فی الوادی المقدّس طوی مخیفاً؛ لیس فی طور قبول البعثه فحسب، بل فی طور إبلاغ الدعوه أیضاً. وقد خلق ترتیب الحروف والحرکات والفواصل والألفاظ فی هذه الآیات أجواءا ًهادئه لطیفه للنبیّ موسی(ع)، لیلطف بعض صعوبه الموقف فی مشهدی قبول الرساله وإبلاغ الدعوه.
واکاوی مفهوم «حشر أعمی» در آیه 124 سوره طه
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
265 - 245
حوزه های تخصصی:
مسأله حشر، از ویژگی های مهم جهان آخرت است که آیات بسیاری از قرآن به این مسأله اختصاص پیدا کرده و در آن حالات مختلف حشر انسان ها بیان شده است. یکی از آن ها، حشر به صورت از دست دادن بینایی (حشر أعمی) است که مربوط به انسان های بی توجه از یاد خدا است. خداوند می فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى » (طه/ 124) پیرامون «حشر أعمی»، نظرات گوناگونی مطرح شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیل و با ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل این موضوع بپردازد؛ نتایج حاصل نشان می دهد با توجه به سیاق آیه 24 سوره طه، مراد از حشر أعمی، از دست دادن حس بینایی ظاهری یعنی از دست دادن بینایی چشم سر است که از جانب خداوند متعال، عذابی برای بی توجهان از یاد خدا و آیات شریفش است. کور دلی نتیجه اعراض از یاد خداوند و نابینایی حس باصره است. این حس (فقدان بینایی ظاهری)، شامل همه گناهکاران نمی گردد بلکه مختص به گروهی است که از یاد خدا روی گردان شده و آیات الهی را به دست فراموشی بسپارند.
دراسه تحلیلیه للجمالیات اللغویه والبلاغیه في سوره طه على ضوء نظریه النظم لعبدالقاهر الجرجاني، موقف غشیان العذاب فرعون وجنوده نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۴ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
347-379
عبد القاهر الجرجانی یرى إعجاز القرآن الکریم الأدبی فی نظمه البدیع وهو أنَّ المفردات فی الکتاب العزیز فی غایه الانسجام فیما بینها لفظاً حیث لم نستطع تغییرها بمفرده قریبه من معناها، ثم الألفاظ فی ارتباط وثیق مع المعنى. والجمل بشتى أنواعها فی ائتلاف تام فیما بینها لفظاً، وفی توافق تام مع المعنى مع مراعاه تامه لقواعد النحو وأسس علم البلاغه، وکل من جمالیات اللفظ والمعنى فی خدمه سیاق الآی الکریمه، وکل من هذه المکونات تسمى عند الجرجانی بنظریه النظم. ثم عبدالقاهر لم یفسر القرآن الکریم على أساس نظریته، وما وجدنا باحثاً آخر قام بدراسه آیاته الکریمه دراسه عملیه جامعه تطبیقاً على منهج عبدالقاهر فی نظریته، فقمنا بدراسه ثلاث آیات محدده من سوره طه على ضوء نظریه النظم ترکیزاً على إظهار نظم المفردات والجمل فیما بینها لفظاً ومعنىً ثم حسن انسیاقهما بالسیاق الکلی للآیات الکریمه بالاستفاده من المنهج الوصفی- التحلیلی. فوصلنا من خلال دراستنا التحلیلیه أنَّ الألفاظ فی الآیات الکریمه فی غایه الدقه اختیاراً فی التعریف والتنکیر، أو الحذف والذکر، أو التقدیم والتأخیر حیث لم نستطع تغییرها بمفرده قریبه من معناها لخلل یحصل فی نظم الجمل أو الآی الکریمه لفظاً ومعنىً. ثم کذلک الجمل بمختلف أسالیبها فی توافق تام فیما بینها لفظاً فی الوصل والفصل وغیره، ثم إنَّها فی ارتباط موضوعی وثیق مع المعنى، مع مراعاه تامه لقواعد النحو وأرکان علم البلاغه، وکل من جمایات اللفظ والمعنى فی خدمه سیاق الآیات الکریمه ومفاهیمها الراقیه.
دراسه تحلیلیه للجمالیات اللغویه والبلاغیه في سوره طه على ضوء نظریه النظم لعبد القاهر الجرجانی (موقف الجدال بین فرعون والسحره التائبین [طه: 70 – 73])(مقاله علمی وزارت علوم)
عبد القاهر الجرجانی یرى إعجاز القرآن الکریم الأدبی فی نظمه الدقیق وانسجامه التام بین مکوناته، حیث المفردات فی غایه الدقه اختیاراً، وفی کمال الحکمه ترکاً لما هی قریبه من معناها، فبین الألفاظ انسجام تمام فی اللفظ وبینها ارتباط وثیق معنىً. ثم الجمل بمختلف أنواعها والتراکیب بشتى أسالیبها فی ائتلاف تام فیما بینها لفظاً وفی وفاق تام مع المعنى، مع مراعاه تامه لقواعد النحو وأسس علم البلاغه، وکل من جمالیات اللفظ والمعنى فی خدمه سیاق الآی الکریمه. ثم عبد القاهر ما فسر القرآن الکریم على أساس نظریته وما وجدنا باحثاً آخر قام بتطبیقها بشمولها على الآیات البینات، فقمنا بدراسه أربع آیات محدده من سوره طه على ضوء نظریته بالاستفاده من المنهج الوصفی- التحلیلی. فوصلنا من من خلال دراستنا التحلیله إلى أنَّ المفردات فی الآی الکریمه لکونها على أساس حوار جدلی بین فرعون والسحره فی غایه الرزانه مع شیء من الشده فی مفاهیم متعلقه بتهدید فرعون بالعذاب ائتلافاً للفظ مع المعنى. ثم أسالیب التأکید لفظاً ومعنىً مراعاه تماماً إقتضاءاً لمراعاه الحال، فمن أسالیب بارزه هی الحذف والذکر والتکرار استهجاناً بالذکر لاسم الباری سبحانه ونبیَّه موسى وهارون (ع) لفرعون، وذکراً للمقابله أو تکراراً للتلذذ من قبل السحره. والجمل قصیره مع مراعاه الإیجاز بنوعیه القصر والحذف اقتضاءاً للمقام الحواری الجدلی. وکل من بدائع النظم واللفظی والمعنوی فی خدمه السیاق الکلی للمقطع الکریم.
أَثَرِ الرَّسُولِ در آیه 96 سوره طه: تحلیل و نقد دیدگاه مفسران فریقین
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم حاوی آیات و عباراتی است که دلالت و مصادیق روشنی ندارند و مفسران در تفسیر آن ها هم صدا نیستند. از جمله این موارد می توان به آیه 96 سوره طه که می فرماید «قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَهً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکذَلِک سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی» اشاره نمود، که حاکی از جواب سامرى از بازخواست موسى (ع) از گوساله پرستی قومش است. پژوهش حاضر در صدد واکاوی چیستی عبارت «أَثَرِالرَّسُولِ» به روش توصیفی تحلیلی است. بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین و تحلیل دلالت های آیه نشان می دهد، اولا آیه از متشابهات نیست و ثانیا دیدگاه طباطبایی که اثر را طلا و رسول را موسی می داند و می فرماید: اثر رسول، طلاهای موسى (ع) یا منسوب به او بوده است که موسى دستور داده آنها را از قبطیان جمع آورى نموده و با خود حمل کنند و سامری با این طلاها مجسمه اى ساخت، که هر وقت هوا در جوف آن وارد مى شد و با فشار از دهانش بیرون مى آمد صداى گوساله در مى آورد؛ بدون هیچ تکلفی با منطوق آیه 96 سوره طه سازگار است و لذا به صواب نزدیک تر و بر اقوال دیگر ترجیح دارد.
کاربستِ نمایه های تصویری در سوره ی مبارکه ی طه، بر اساس مؤلفه های هنری تشبیه، استعاره ومجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
329 - 348
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم شاهکاری بی بدیل و تکرار ناشدنی است که به دلیل دارا بودن مفاهیم والا که در ساختاری بی نظیر در دسترس همگان قرار گرفته، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. همه ی مفاهیم این کتاب مقدس در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارند و یکی از روش های زیبا سازی آن، تصویرپردازی هنری برای هر رویداد است تا بدین شیوه، مخاطب به درک و دریافتی بهتر از پیام قرآن برسد. بنابراین واکاوی تصویرپردازانه ی محتواهای قرآنی و تبیین نحوه ی کاربست این تصاویر در القای مفاهیم هدایتگرانه ضرورتی انکارناپذیر است. در ذیل بررسی بافتهای معنایی این کتاب آسمانی به جلوه های خاصی از پردازشگری تصویری در سوره مبارکه طه می رسیم که به مدد استفاده از شگردهای هنری در قالب سطوح تشبیهی، مجازی واستعاری به شکل خاصی نمود یافته است. پژوهش حاضر با رهیافتی توصیفی- تحلیلی پس از تبیین مفهوم کلی تصویر و بیان ویژگی های تصاویر قرآنی درصدد بررسی ساز و کار بیانی تصویرهای هنری و عناصر ساختاری در سوره طه، به عنوان یکی از ابزارهای بیان آموزه های انسانی و اخلاقی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برجسته ترین مؤلفه-های تصویرپردازی در این سوره که نقش بی بدیلی در چارچوب مندیِ مفاهیم سوره داشته اند در قالب تصویرگری های تشبیهی، استعاری و مجازی تبلور یافته است. همچنین قرآن کریم از طریق تصویرسازی ذهنی، مفاهیم انتزاعی را عینی می سازد تا وضوح آنها در ذهن مخاطب، بیشتر و درنتیجه تعامل مخاطب با متن بهتر گردد و در این راستا قرآن بر یک گونه ی خاص از تصویرسازی تکیه نمی-کند؛ بلکه از گونه های متنوعی از تصاویری که در درون بافت با هم در تعاملند، بهره می جوید.