فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲٬۲۸۱ تا ۵۲٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر کدام از مقوله های هفتگانه زبان فارسی، این ظرفیّت و توانایی را دارند که در ترکیب با اجزای دیگر، واژگان ترکیبی جدیدی بسازند. در این رهگذر، ضمیر، جزو مقوله هایی از زبان فارسی است که سهم چندانی در مطالعات زبانشناسی و دستوری نداشته است. به خصوص بررسی ساختمان ضمایر زبان فارسی و میزان زایایی و گسترش آنها در زبان فارسی، تاکنون مورد پژوهش و مطالعات تحقیقاتی قرار نگرفته است. واژه-سازی از راه ترکیب معمول ترین و اصلی ترین راه در زایایی و گسترش واژگان در زبان فارسی است. تمام مقوله های هفت گانه ی زبان فارسی، ظرفیت ترکیب سازی را دارند. درباره ی ساختمان واژگان ترکیبی مقوله-های فعل، اسم، صفت، قید، حرف و شبه جمله پژوهش های فراوانی صورت گرفته است اما ضمیر تنها مقوله ای است که به آن هیچ اشاره ای نشده است. در این مقاله سعی برآن است که ظرفیت ترکیب پذیری همه ی ضمایر زبان فارسی و میزان زایایی آنها از دیرباز تاکنون، در حیطه ی اسم مشتق مرکب، صفت مشتق مرکب، قید مشتق مرکب و حرف مشتق مرکب مورد بررسی قرار بگیرد. با ذکر شاهد مثال هایی از نظم و نثر فارسی.
روایت هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان: سطحی از روایت یا کنه آن
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای بررسی ابزارهای روایت در امتداد هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان تا جنبه های هنری روایت را روشن نماید. سبکی از سفرنامه نویسی برای بازگویی خاطرات پدری از جنگ مورد تقلید قرار می گیرد. این بازگویی تحت عنوان جاده ی باریک به اعماق شمال نوشته می شود تا هم تقلیدی از شیوه ی نوشتن و هم تلمیحی به اثر ادبیات کلاسیک ژاپن به قلم باشو باشد که ویژگی اصلی آن بهره گیری از هایکوها می باشد. این هایکو ها همچون عکس نوشته هایی بازنمایی می شوند که امکان بازگو شدن را دارند. استفاده از هایکوها و دیگر فنون روایت بستری را برای نویسنده فراهم می کنند تا بازنمایی ای شخصی خود، که به آسانی دیده نمی شود، را نیز ارائه دهد. دگربودگی به شیوه ای که باختین آن را تعریف می کند این ادعا را قوت می بخشد چرا فضا برای چند صدایی مهیا می شود. این طبیعت هایکو است که راه برای بررسی فراتر از سطح اولیه را فراهم می کند.
تحلیل تقابل طریقت و شریعت در گفتمان شناسیِ انتقادی اسرارالتوحید ابوسعید بر اساس نظریه «تبیینِ» نورمن فرکلاف، با تکیه بر هژمونی قدرت و کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که روش تحلیلِ گفتمانِ متنهای تاریخی وادبی می تواند منجر به هویت یابیِ اثرگردد، لذا این مقوله را می توان، حاصل ظهور نظریه های پساساخت گرایانه و پسامدرنیته دردهه 60 و70 میلادی درنقد نابسامانی ها و ناخشنودی های انسان مدرن دانست. تحلیل گفتمان انتقادی، روابط بین زبان، قدرت وایدئولوژی است که فرکلاف آنرا درسه سطح «توصیف، تفسیر، تبیین» مورد پژوهش قرار می دهد. در آن زمان سه مرکز مهم قدرت وجود داشت که عبارت بودند از:1.حکومت(قدرت رسمی و حاکمان غزنین)، .فقهای معروف عصر (اهل شریعت)، 3.صوفیان یا مشایخ(اهل طریقت). این سه قدرت هرکدام درتقابل با دیگری سعی بر قدرت نمایی داشتند. اهل شریعت باتکیه بر کتاب و سنت و با ابزار عقلی و با زبان ارجاعی به تقابل می پردازد واهل طریقت با تکیه بر کشف و شهود با ابزار انقطاع امور دنیوی و با زبان ادبی- ترغیبی. این پرسش مطرح میشود که چه عاملی باعث می شود که در پایان این ماراتن نابرابرقدرت، ابو سعید پیروز میدان می شود. فرکلاف در جمع بندی سطح «تبیینِ» خود، سه پرسش را مطرح می سازد که عبارتند از: «عوامل اجتماعی، ایدئولوژی و تأثیرات»، که مبنای این پژوهش می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا رابطه زبان و قدرت و ایدئولوژی ابوسعید را درسطح مذکورمورد پژوهش قرار دهیم؛ و در پایان به این نتیجه می رسیم که ابوسعید با قدرت کلام برخواسته از ایدئولوژی وکرامت خویش، بردو مرکز اصلی قدرت فائق می گردد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای به شیوه کیفی کار شده است.
یکی گنجی پدید آمد نقد و بررسی وجوه مختلف معانی رمزی در دیوان کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، شاید مهمترین پدیده فرهنگی تکاملی بشر باشد. نگاه خاص هنرمند به جهان، لزوما در شیوه خاصی از بیان تجلی می کند؛ به عبارت دیگر هر دید ویژه ای در زبان ویژه ای رخ می نماید. و هنرمند برای انتقال صور نوین ذهنی اش باید از زبانی غیر از زبان عادی استفاده کند؛ او به ناچار از استعارات و سمبل ها و رمزها استفاده می کند تا مافی-الضمیرش را مجسم کند. بسیاری از واژه های هر زبانی، علاوه بر معنای مرکزی و عام خود، دارای معانی تلویحی اند و کاربردشان در متن القای بار احساسی می کند و این موجب ابهام و گستردگی معنا می شود هر شاعر واقعی در شعرش چیزی دارد که خاص اوست و نشانه هایی از ویژگی های فردی و روانشناختی شاعر را به همراه دارد. در مورد شاعری مثل مولانا، این ویژگی ها، کاملا برجسته اند، غزل او خود معرف خویشتن است. این مقاله به رمز در غزلیات شمس پرداخته؛ وجوه تجلّی و نمایش اندیشه ها و عواطف مولانا را در آنها نقد و بررسی می کند. در این راستا از روش های تحقیق کتابخانه ای و استقرایی، تحلیل جز به جز، استفاده شده. در تطور فکری مولانا، مخصوصا به عنصر موسیقی و رقص (سماع) تکیه شده و این موضوعات آغازگر بحث ماست در ادامه از زمینه های رمزی اساطیر و داستان های پیامبران سخن رفته در فصل چهارم از وجوه رمزی مربوط به اخترشناسی سخن به میان آورده مقاله را با پرداخت به رمزهای مربوط به حروف به پایان بردیم.
نقدی بر تصحیح الصّراح من الصّحاح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عربی فارسی الصّراح من الصّحاح یکی از آثار جمال الدین ابوالفضل محمد قَرشی و ترجمه ای ملخّص از تاج اللغه و صحاح العربیه اثر ابونصر اسماعیل بن حماد جوهری است. قرشی این کتاب را در سال 700ق در کاشغر ماوراء النهر به پایان رساند. محمدحسین حیدریان در سال ۱۳۹۷ش، الصّراح من الصّحاح را تصحیح و با ترجمه بخش های عربی آن منتشر کرد. در این مقاله، نخست از روش تصحیح صراح با دیدی انتقادی سخن رفته است. سپس اشتباهات و نادرست خوانی های مصحح با مراجعه به دو نسخه خطی مورد استفاده او، یک نسخه چاپ سنگی و صحاح جوهری، ذکر و صورت صحیح پیشنهادی ارائه شده است؛ در ادامه، اهمِّ اختلافات و ناهماهنگی های ضبط متن با ضبط نسخ، خصوصاً نسخه اساس، بررسی گردیده و در پایان به برخی از نقایص و کمبودهای متن چاپی در مقایسه با دستنویس ها اشاره شده است.
ولایت نامه؛ گونه ای برجسته در ادبّیات شیعیِ قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن نهم دوره اوج گیری شعر شیعی در قالب ترکیب بند و قصیده و حماسه مذهبی است. در آن میان، شکلی از قصیده دیده می شود که شاعران آن عصر به آن «ولایت نامه» می گویند. تا کنون افزون بر شصت مورد از این شکل قصیده در دیوان شاعرانی چون سلیمی تونی، ابن حُسام خوسفی، آذری اِسفَراینی و... دیده شده است. این قالب به دو دلیل در تاریخ قصیده فارسی بی سابقه بوده است؛ نخست اینکه تعلّق به گروه مذهبی و فکری خاصّی دارد و دیگر آنکه دارای نام خاص و محتوای مشخّص واحدی است. این مقاله در پی آن است تا ولایت نامه را به مثابه گونه ادبی خاصّ شیعی در قرن نهم معرّفی کند و به نقش این گونه ادبی در شکل گیری گفتمان شیعی شاعران در قرن نهم بپردازد. در این پژوهش، ابزارهای زبانیِ مورداستفاده شاعران، از قبیل لقب دهی، اغراق و مبالغه، خیالی شدن عقاید و همچنین استناد به آیات و احادیث، امامت، عصمت، علم و مفهوم کلیدی ولایت در نزد تشیّع، خطابی بودن ولایت نامه ها و غیره، با نگرشی تاریخی و تحلیل گفتمانی، مورد مُداقّه قرار گرفته است تا تلاش شاعران برای رواج گفتمان شیعی و ترویج نظام اعتقادی تشیّع در قرن نهم بررسی شود. همچنین، در این مقاله به ساختار این گونه ادبی اشاره شده است.
بررسی جلوه ها و مضامین تمثیلی اسب در دیوان وحشی بافقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مهم ادبی تمثیل است که همواره مورد توجه شاعران و سخنوران بوده است، زیرا اندیشه ها، هویت و فرهنگ ملت ها را بیان می کند. شاعران و نویسندگان از رویکرد تمثیلی حیوانات برای بیان اهداف خود بهره برده اند. وحشی بافقی با استفاده از تمثیل سعی در انتقال پیام به مخاطب دارد. هدف پژوهش این است که با دقت تمام به بررسی مصداق ها و جلوه های تمثیلی اسب در دیوان وحشی بافقی پرداخته شود. این مقاله به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری به شیوه توصیفی – تحلیلی در دیوان وحشی بافقی صورت گرفته است و تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که اسب در دیوان وحشی بافقی چه نقش و جایگاه تمثیلی و نمادینی دارد؟ نتایج حاصل نشان می دهد شاعر به کمک واژه اسب، تمثیل به داستان عشق فرهاد و شیرین و خسرو و شیرین کرده است. علاوه برآن تمثیل به داستان عروج پیامبر عظیم الشان به عرش اعلی دارد.
بررسی و مقایسه مباحث تعلیمی در کتاب های فارسی دبستان دهه چهل و نود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی بخشی مهم از ادبیات فارسی است و کاربرد آن برای پرورش فکری جامعه امری است که پیشینه ای بس طولانی دارد. در شیوه آموزشی که پس از استقرار مشروطیت به شکل مدارس جدید رایج شد، از مهم ترین مواد آموزشی کتاب های فارسی دانش آموزان، بخش هایی از ادبیات تعلیمی بوده است. هدف این پژوهش مقایسه و بررسی کتاب های فارسی دبستان منتشرشده در دهه چهل و دهه نود با توجه به جنبه های تعلیمی آن ها می باشد. در این راستا مؤلفه هایی که برای مقایسه، تحلیل و بررسی کتاب ها مورد توجه قرارگرفته است عبارت است از: آموزه های دینی، اخلاقی، ملی، تعامل اجتماعی، خلاقیت و خودباوری، شناخت ایران و جهان، حفظ و نگهداری از محیط زیست. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تحلیل آماری است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که بیشترین توجه مؤلفان در هر دو دوره بر آموزه های اخلاقی معطوف بوده است. در مرتبه بعد بیشترین تأکید محتوای کتاب های فارسی دبستان دهه چهل بر آموزه های مرتبط با تعامل اجتماعی است و کتاب های فارسی دبستان در دهه نود، بیشتر بر آموزه های خلاقیت و خودباوری تأکید دارد. بیشترین تغییر مربوط رشد چشمگیر آموزه ها و باورهای دینی از دهه چهل تا دهه نود است که آماری دو برابری نشان می دهد.
اللیل، معرض الصور البصریه الرمزیه المتشابهه فی شعر فروغ فرخزاد ونازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
115-137
حوزههای تخصصی:
دراسه الشعراء فی الأدبین العربی والفارسی بنظره مقارنه تکشف عن زوایا لازالت مجهوله للأدباء والنقاد وتسلط الضوء علی أمور لها أهمیه عند الدارسین؛ ومن هذا المنظار یهدف هذا البحث إلی أن یقارن، شعر شاعرتین شهیرتین إحداهما فروغ فرخزاد فی الأدب الفارسی وثانیتهما نازک الملائکه فی الأدب العربی فی معالجتهما لظاهره اللیل ودراسه تداعیاتها فی الضمیر البشری. فلقد استحضرت الشاعرتان اللیل بنظره متشائمه باعتباره مصدر خوف؛ واستلهمتا منه کثیراً من معانیهما وصورهما البصریه والرمزیه. اعتمد البحث علی المنهج الوصفی- التحلیلی وتطرق إلی المباحث التالیه؛ أولاً: استقراء الصور البصریه والرمزیه المتشابهه عند الشاعرتین فی تصویر اللیل؛ ثانیاً: إتخاذ أربع مداخل للبحث من أربع حالات نفسیه للشاعرتین هی: الخوف، والقلق، والیأس، والتعب؛ ثالثاً: توضیح الصوره البصریه عند کل منهما فی کل مدخل؛ رابعاً: شرح الدلاله الرمزیه لکل صوره عندهما کل على حده. تشیر نتائج هذه الدراسه إلی أن الشاعرتین تشابهتا فی تصویر صور اللیل فی خمس نقاط؛ الأولى: وجدت الشاعرتان اللیل خیر ما یعبر عن عواطفهما وأحاسیسهما الأنثویه المتقلّبه؛ الثانیه: استحضرت الشاعرتان اللیل لتعبّرا به عن نظرتهما السلبیه للحیاه؛ الثالثه: استعانت الشاعرتان بالعین الباصره فی تصویر مَشاهد لیلیه بشخصیاتها وأحداثها؛ الرابعه: استخدمت الشاعرتان رموزاً متشابهه تماماً فی معان متشابهه هی: رمز الذئب للخوف، ورمزا الصراصیر والضفدعه للتعب، ورمزا الستار والسراج للقلق، ورمزا العصفور والشهاب للیأس.
زمینه ها و نتایج حضور نقطویان ایرانی در دربار گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: جنبش نقطویه یکی از جریان های مذهبی توانمند بود که به سبب برخورداری از بن مایه های عرفانی، به سرعت در ایران عصر صفوی توسعه یافت. این تحقیق که به روشی توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته، نشان می دهد که شماری از نقطویان مهاجر به دربار گورکانیان، موفقیت های این مکتب را در هند تداوم بخشیده، خدماتی را به فرهنگ شبه قارّه عرضه نمودند. یافته ها حاکی از آن است که عزیمت نخبگان نقطوی از ایران، ابتدا در بستر تقابل با حاکمان و فقهای صفوی آغاز شد و سپس، در زمینه تعامل با حکمرانان و وزرای گورکانی ادامه یافت. در پرتو حمایت های پادشاهانی چون اکبر و جهانگیر بعضی نقطویان فرهیخته به مدارج درباری بالا رسیدند و در برابر، به حمایت فکری از سلاطین گورکانی پرداختند. گرچه فعالیت مهاجران نقطوی در دربار گورکانیان سرانجام با دخالت فقها متوقف گردید، در همین دوران کوتاه نیز آنان منشأ تأثیراتی مفید و ماندگار بودند و به ویژه در بخش ادبیات، چهره های نامبردار نقطوی با سرودن اشعار فراوان، سبک هندی را غنا بخشیدند و جایگاه زبان و ادب فارسی را در شبه قارّه تثبیت کردند.
مقایسه دو اثر عاشقانه جلیس المشتاق و بساتین الانس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
24 - 43
حوزههای تخصصی:
جلیس المشتاق منظومه ای عاشقانه است که در سال 870 توسط شاعری ناشناخته با نام یا تخلص «علی» در دوره حکمرانی امیر شیران شاه فرخ یسار (869- 907) سرود شده است. این اثر، برگردان منظوم بساتین الانس اخستان دهلوی (726 ق)، دبیر و ادیب دوره سلطان غیاث الدین تغلق و محمدشاه تغلق است. با توجه به دست نویس ریاحین القلوب، ترجمه منظوم گلستان از شاعری به نام امیر سید علی حسینی (زنده در تاریخ 860) و تقدیم آن به سلطان خلیل شروان شاه (820- 868) و از قرائن موجود در این اثر، چنین بر می آید که سراینده جلیس المشتاق همین سید علی حسینی باشد. این منظومه حکایت عشق کشورگشا (پسر پادشاه بتیهان هند) با ملک آرا (دختر پادشاه چین) است که در خلال آن چندین حکایت دیگر نیز نقل شده است. با توجه به پیشینه مشترک این دو اثر، افتراقات و اشتراکاتی در داستان پردازی، ترکیبات، شخصیت ها و صحنه پردازی های آن ها دیده می شود. سراینده جلیس المشتاق در توصیفات خود از اصطلاحات موسیقی، نجومی و عناصر طبیعی بهره جسته و با زبانی ساده برخلاف زبان پیچیده و مغلق بساتین الانس با پیروی از وزن و بحر شاهنامه به روایت این داستان پرداخته است. برگردان این دو متن ارزشمند ادبی با آبشخور هندی به نظم و نثر، بیان گر نفوذ و تأثیر عمیق زبان، فرهنگ و ادب فارسی در شبه قاره سده هشتم است. در این پژوهش با تحلیل و مقایسه این دو متن به بررسی افتراقات و اشتراکات آن پرداخته شده است.
بررسی کُهن الگوهای «خود» و «سایه» در دو داستان «شامِ سرو و آتش» شهریار مندنی پور و «رویِ آب» گی دو موپَسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کُهن الگوها بن مایه های سازنده و صفات موروثی بشر هستند که رفتار وی را تحت شعاع قرار داده و در اسطوره و نماد و تصاویر صورت تحقق به خود می گیرند. کُهن الگوها محتوای ناخودآگاه داشته و در طول هزاران سال در روان بشریت شکل گرفته اند. کُهن الگوهای «خود» و «سایه» نیز در بین سایر کُهن الگوها به عنوان مفاهیم بنیادی در روان شناسی یونگی، به تفسیر هویت فردی و تضادهای درونی انسان ها کمک می کنند. در داستان «شامِ سرو و آتش»، جستجوی هویت و خودآگاهی شخصیت از طریق عشق و روابط پیچیده انسانی به تصویر کشیده می شود. در مقابل، در داستان «رویِ آب»، شخصیت در مسیر شناخت نیمه دیگرِ «خود» یعنی «سایه» قرار می گیرد و با بحران های و ترس های وجودی اش مواجه می شود. تحلیل عمیق عناصر داستانی نشان می دهد که دریافت و تحلیل شخصیت های داستانی در قالب کُهن الگوها از یک طرف دارای ساختار روانی و نمادین بوده و از طرف دیگر محتوای ناخودآگاه را با خود حمل می کنند، فضای ذهنیِ فرهنگ های بشری را نمایان کرده و الگو های رفتاری و تجربیِ انسان را از دوران پیدایش تجربه و اصالتِ انسان بازگو می کنند. در مجموع، این پژوهش به بررسی کُهن الگوهای «خود» و «سایه» در دو داستان «شامِ سرو و آتش» اثر شهریار مندنی پور و «رویِ آب» اثر گی دو موپَسان می پردازد. نتایج این مطالعه بر اهمیت ادبیات به عنوان ابزاری برای کاوش در روانشناسی انسانی و ارتباطات اجتماعی تأکید دارد و نشان می دهد ادبیات می تواند به عنوان آینه ای برای بازتاب عمق وجودی انسان ها عمل کند.
مقایسۀ اشعار محمدالعید آل خلیفه و محمدتقی بهار، بر اساس نظریۀ ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
108 - 128
حوزههای تخصصی:
در واکاویِ آثار ادبی، گروهی قایلند که متن، هم با محتوا، و هم با پدیده های اجتماعی-تاریخی، فرهنگی و... ارتباط تنگاتنگ دارد. این گروه، دو زیرشاخه دارد که یکی شان قایل به ارتباط غیرمستقیم، اما دارای میانجیِ آفرینش های ادبی با پدیده هاست؛ مانند لوکاچ و لوسین گلدمن. شاخه اخیر می تواند از روی بازخوانی جزءجزءِ ساختار معنادارِ اثر، به جهان بینی کلیِ آفریننده اثر (میانجی) پی ببرد. این جستار به شیوه تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای، با بررسی دیوان محمدالعید و محمدتقی بهار از نئوکلاسیک های ایران و الجزائر، ابتدا به کشف ساختار درونی و درون مایه های اثر شامل: دفاع از آموزه های اسلامی، دفاع از زبان کشور و... پرداخته و سپس از روی آن ها، کشف کرده که دو شاعر، از طبقه نئوکلاسیکِ ملتزم به ادب کلاسیک و شرع، هستند. دو شاعر، برون گرا، واقع گرا، و غم گرایند؛ نه درون گرا، عشق گرا، و شادی-گرا! که علت اصلی آن، رسالت اصلاح گری آن هاست. جستار در آخر، بازتاب و تأثیر جهان بینی را بر اشعار، در پنج زمینه ساختمان شعری، عاطفه، زبانِ شعری، صور خیال، و نهایتا موسیقی پی می گیرد که چگونه جهان بینیِ دو شاعر، تکیه بر اسلوب قدما، کمبود جنبه عاطفی، زبانی ساده و عموم فهم، تصاویری عاری از ابتکار، و نیز بسامد پایینِ صنایع معنوی را سبب شده است.
بررسی واژۀ «ادب» در دیوان ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
73 - 95
حوزههای تخصصی:
میرزا عبدالقادر بیدل یکی از پرسراینده ترین شاعران گستره ادب پارسی دری به حساب می آید. چون به پیمانه او که بیشتر از نود و نه هزار بیت سروده است، کمترین سخن سرایان ما بدین درجه و مقام رسیده اند. آنچه که کلام این سرایشگر بزرگ را رنگ وبوی دیگر بخشیده و از سایر سرایشگران متمایز ساخته است، نحوه ترکیب سازی ها و بسامد بالایی ویژه واژگانی هم چون: حیرت، موج، آیینه، وحدت، عدم، رنگ، خط، ادب وغیره است. دست ادب آفرین او از این واژگان، به ویژه واژه (ادب) ترکیب های هنری زیبا و گوناگونی ساخته است. در این مقاله سعی شده است، گونه های کاربردی ادب و مفاهیم آن در دیوان بیدل مورد بررسی و تحلیل قرار داده شود. هدف کلی این کاوش ادبی، بازنمایی جلوه های رنگین ادب، در سرایش های هنری بیدل و باز شناخت شعر او از این منظر است. اهمیت این پژوهش که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، در این است که تاکنون این موضوع در دیوان بیدل بازنمایی نشده است. از این جهت ضرورت بود من حیث یک مسأله تحقیقی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های آن نشان می دهد که اشعار بیدل، افزون بر درون مایه بلند عرفانی- ادبی، نیز یکی از منابع فربه و غنامند عرصه فرهنگ نگاری به ویژه قاموس های ترکیبی می باشد و نتایج آن نیز می رساند که ادب با گونه ها و مفاهیم مختلف آن بیش از ۱۷۱ بار در دیوان او به کار رفته است.
محتوای شناختی در عواطف (تحلیل مقایسه ای دو رمان سفر به گرای 270 درجه و در جبهه غرب خبری نیست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاطفه از مؤلّفه های اصلیِ ادبیّت در آثار داستانی است و، بنا بر یافته های جدید در علومِ شناختی، دلالت بر آگاهی دارد؛ بدین معنا که رفتار عاطفی نمود و برایندِ دو عنصر آگاهی و احساسِ ملازمِ آن است؛ نه آنکه متأمّلانه یا آگاهانه باشد. در داستان ها، گونه زبانی و لحن و گفتار راوی و شخصیّت ها بیانگر نوع احساس و چگونگی درکِ آنان از پدیده ها و هستی است. از این رو، در این پژوهش، به منظورِ درک و دریافت محتوای شناختی و ارزشیِ گفتارها و رفتارهای عاطفی، دو رمانِ سفر به گرای 270 درجه و در جبهه غرب خبری نیست مقایسه و تحلیل شده است. این دو رمان نمونه هایی بارز برای تبیین کارکرد هم زمانِ عاطفه و اندیشه اند چراکه، با وجود همسانیِ متغیّرهای جانبی مانند سنّ و جنسیّت شخصیّت ها و فضای داستان و محرّک های آغازین و زاویه دید، این دو رمان اساساً، به دلیلِ تفاوت اندیشگانی، دو ساختار احساسی و شناختیِ متفاوت را در خصوصِ جنگ بازمی نمایانند. روش تحقیق، در این پژوهش، توصیفی تحلیلی با استناد به ایده های فلسفیِ پدیدارشناختیِ اندیشمندان غربی و اسلامی است و بر آرا و نظریّات متفکّر یا مکتب خاصّی مبتنی نیست. در این تحلیل نشان داده شده است چگونه شخصیّت ها، در هرلحظه از مسیرِ داستان، تحت تأثیر نگرش و تجارب زیسته خود در مواجهه با یکدیگر، موقعیّت سخت جنگ، دوری از خانواده، بی خوابی، گرسنگی و در نهایت مرگ، حالات و رفتارهایی متفاوت از خود بروز می دهند. در رمانِ در جبهه غرب خبری نیست ، که اثری است منحصربه فرد، به دلیلِ آمیختگی با تحلیل های تند درباره انسان و هستی، شخصیّت ها در سیر تحوّلات شناختی و عاطفیِ خود به پوچی و نافرجامی می رسند؛ درحالی که در سفر به گرای 270 درجه که اثری واقع گرا و ملایم است جریان شناختی، در عواطفی تعالی جویانه، ذهنیّتی از بلوغ و تکامل شخصیّت ها را در مخاطب ایجاد می کند.
پیوندهای طیفی سماع و وجد در ادب تعلیمی صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف اسلامی، جریانی نظام مند است که از عناصر به هم پیوسته متعددی تشکیل می شود. عناصری که از سویی با خود و از سوی دیگر با نظام عرفانی ارتباط دارند. یکی از مؤلفه های پر اهمیت و بحث برانگیز این جریان، سماع است. سماع موسیقی تعلیمی صوفیان و ابزاری مؤثر برای تصفیه دل و دگرگونی حال و رقت قلب به شمار می آید که خود را در قالب وجد نشان می دهد. وجد زمینه ساز درک اشراقی هستی است. توجه صوفیان به سماع سبب می شود که طیفی از مفاهیم عرفانی که با احوال رقصنده و واجد از یک جنس است، در گرد آن به چرخش درآید. اصطلاحات و مفاهیمی چون تواجد، وجد، وجود، وقت، سکر، بسط، شطح و طامات و نظایر آن-ها زاده سماع اند. در این پژوهش کتابخانه ای با روش کیفی و تحلیلی به بخشی از این طیف گسترده نگریسته شده است. هدف نویسندگان بازنمود بخشی از تأثیر سماع بر نظام تصوف است. نتایج حاصل نشان می دهد که سماع به رغم مناقشات لفظی و بعضاً منازعات خشونت بار مخالفان صوفیه، در میان اهل تصوف ادامه داشته و از اسباب مهم دگرگونی سالک و آماده کردن او برای محقّق ساختن جهان بینی اشراقی بوده است.
بررسی حقوق والدین نسبت به فرزندان به روایت ادبیات سنتی ایران (از قرن 5 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک فرزندان میوه باغ زندگی و بسیار گرانقدر و عزیزند و شناخت حقوق ایشان اهمیّت فوق العاده ای دارد به غیر از بیان این حقوق در کتب قانونی و تعیین آن ها، در متون فارسی و در پیشینه فرهنگی ایرانیان به این مهم به شکلی جدی پرداخته شده و ادیبان و سخنوران ایرانی آموزه های بسیار ارزنده ای در این باب ارائه کرده اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای صورت گرفته به این نتیجه رسیده است که چه در تدوین قوانین مربوط به کودکان و چه در تنویر افکار مادران و پدران، آگاهی و مطالعه این آثار می تواند نتایج ثمربخشی داشته باشد. در این پژوهش به نمونه های ارزشمندی از حقوق فرزندان در آثار بزرگانی چون سعدی، مولوی ... از قرن پنجم تا هفتم اشاره شده است که مطالعه آن ها دست کم می تواند برای پدران و مادران مفید فایده باشد.
تحلیل نحوه بکارگیری منابع فرهنگ اقلیمی و بومی در تولید اثر خلاقه ادبی (مطالعه موردی اهل هوا و ترس و لرز غلامحسین ساعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۲
85 - 109
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اقلیمی، مجموع باورها، افکار، عواطف، روحیات و ارتباطات اعضای جامعه بومی است که یکی از منابع غنی در تولید آثار ادبی شناخته می شود. همین زمینه مشترک، شده است نویسندگان برجسته ای نظیر جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی در کنار خلق آثار ادبی به مطالعه و تحقیق و تدقیق در فرهنگ عامه مناطق مختلف ایران بویژه نواحی کمتر شناخته شده روی بیاورند. نگارنده در این مطالعه در پی آن است تا چگونگی به کارگیری عناصر فرهنگ اقلیمی و بومی را در تولید اثر ادبی بر مبنای دو اثر غلامحسین ساعدی اهل هوا و ترس و لرز بررسی کند.
روش مطالعه تطبیقی- تحلیلی است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ساعدی در نگارش ترس و لرز عمده مصادیق و عناصر داستانی را نظیر زمان، مکان، شخصیت های داستانی و گره افکنی و گره گشایی از مجموعه باورهای بومی و اقلیمی مردم جنوب گرفته است؛ به عنوان مثال زمان در ترس و لرز مطابق باورهای عامیانه غیرتقویمی و اسطوره ای است.
معرفی نسخه خطی کلیات ثاقب، مجموعه ای ناشناخته منسوب به شهاب الدین ثاقب دهلوی خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گنجینه نسخ خطی کتابخانه ملی ملک، کلیات اشعاری نزدیک به چهارهزار و هشتصد و پنجاه بیت در قالب ها و موضوعات متنوع با کد دستیابی 6240 موجود است. این نسخه که در فهرست نسخ این کتابخانه، یک بار با عنوان «کلیات ثاقب» به محمدحسین ثاقب و بار دیگر با عنوان «دیوان ثاقب» به شهاب الدین ثاقب دهلوی نسبت داده شده است، به جز تخلص شعریِ «ثاقب» فاقد عنوان یا اطلاعات مستقیمی از احوال شاعر است. پژوهش حاضر ضمن معرفی این نسخه خطی و اهمیت سبکی آن، درپی پاسخ گویی به این پرسش است که «ثاقبِ» سراینده این کلیات، کدام یک از شاعران متعدد دارای این تخلص است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای و سندپژوهی به واکاوی ویژگی های نسخه شناختی اثر پرداخته و سپس مهم ترین خصائص آن را به اختصار بیان کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه شاعر به سرودن داستان هایی با محتوا و موضوعات جدید، به ویژه داستان های عاشقانه هندی از ویژگی های بارز این اثر است. همچنین، وجود برخی ابیات و الفاظ ترکی، مدح فتحعلی شاه قاجار و مضامین فرهنگ هندی در متن اثر و بررسی شرح احوال شاعرانی که تخلص «ثاقب» داشته اند، به ویژه محمدحسین ثاقب و ثاقب دهلوی که در فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ملک، کلیات مورد بحث به آنها نسبت داده شده است، احتمال انتساب اثر یادشده را به محمدحسین ثاقب منتفی می سازد. باتوجه به شواهد موجود، تا زمان کشف دلایل و مدارک مستندتر، می توان شهاب الدین ثاقب دهلوی را صاحب این اثر دانست. نسخه شامل دیباچه، غزلیات، رباعیات، مثنوی ها، قصاید، هزلیات، چند مسمط و ترکیب بند است. عشق وقوعی، بیان حکایات و مباحث تعلیمی و اخلاقی، توصیف، مناظره، منقبت ائمه اطهار و مدیحه مهم ترین موضوعات اثر را تشکیل می دهد. تنوع قالب های شعری و نیز تازگی موضوع در مثنوی های داستانی درخور توجه است.
تحلیل گفتمان انتقادی فرآیندهای واجی کاهش و افزایش در شعرهای نو مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل انضمامی و کاربردی زبان و پیوند آن با تعاملات اجتماعی از اهداف اصلی تحلیل گفتمان انتقادی است و نورمن فرکلاف در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی خویش با بهره گیری از همین هدف بر عامل «تغییر» تاکید زیادی دارد. از نمونه های عالی این نوع کاربردها می توان به تغییر و تحولات فرآیندهای واجی در شعر های نو مهدی اخوان ثالث (م. امید) اشاره کرد. هدف از تدوین این مقاله که در آن، روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها، کیفی و روش استدلالی، استقرایی است، طبقه بندی فرآیندهای واجی کاهش و افزایش در شعر های نو مهدی اخوان ثالث و تحلیل گفتمان انتقادی بر پایه الگوی سه گانه فرکلاف، یعنی توصیف، تفسیر و تبیین است، تا به این وسیله ناگفته ها و خط سفیدهای کاربرد این فرآیندها در شعر های نو مهدی اخوان ثالث مشخص گردد. فرآیندهایی که شاعر در ضمیر خودآگاه خویش به ظاهر هیچ توجهی به بسامد کاربرد آن ها نداشته است بلکه تنها سعی داشته با استفاده از باستان گرایی و بومی گرایی، پیشینه های ادبی سبک خراسان و زبان مردم زادبوم خویش را در خدمت بیان مفاهیم درآورد؛ ولی بسامد بالای کاربرد فرآیند واجی کاهش نسبت به فرآیند واجی افزایش را باید در ضمیر ناخودآگاه شاعر و کردار ها و مشیِ اجتماعی سیاسی و ایدئولوژی عصر او جست و جو کرد.