مقایسۀ اشعار محمدالعید آل خلیفه و محمدتقی بهار، بر اساس نظریۀ ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
108 - 128
حوزههای تخصصی:
در واکاویِ آثار ادبی، گروهی قایلند که متن، هم با محتوا، و هم با پدیده های اجتماعی-تاریخی، فرهنگی و... ارتباط تنگاتنگ دارد. این گروه، دو زیرشاخه دارد که یکی شان قایل به ارتباط غیرمستقیم، اما دارای میانجیِ آفرینش های ادبی با پدیده هاست؛ مانند لوکاچ و لوسین گلدمن. شاخه اخیر می تواند از روی بازخوانی جزءجزءِ ساختار معنادارِ اثر، به جهان بینی کلیِ آفریننده اثر (میانجی) پی ببرد. این جستار به شیوه تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای، با بررسی دیوان محمدالعید و محمدتقی بهار از نئوکلاسیک های ایران و الجزائر، ابتدا به کشف ساختار درونی و درون مایه های اثر شامل: دفاع از آموزه های اسلامی، دفاع از زبان کشور و... پرداخته و سپس از روی آن ها، کشف کرده که دو شاعر، از طبقه نئوکلاسیکِ ملتزم به ادب کلاسیک و شرع، هستند. دو شاعر، برون گرا، واقع گرا، و غم گرایند؛ نه درون گرا، عشق گرا، و شادی-گرا! که علت اصلی آن، رسالت اصلاح گری آن هاست. جستار در آخر، بازتاب و تأثیر جهان بینی را بر اشعار، در پنج زمینه ساختمان شعری، عاطفه، زبانِ شعری، صور خیال، و نهایتا موسیقی پی می گیرد که چگونه جهان بینیِ دو شاعر، تکیه بر اسلوب قدما، کمبود جنبه عاطفی، زبانی ساده و عموم فهم، تصاویری عاری از ابتکار، و نیز بسامد پایینِ صنایع معنوی را سبب شده است.