فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۷۸۱ تا ۴۵٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
توانایی برقراری ارتباط از جمله امکاناتی است که بشر به بلندای تاریخ از آن در گفتار و نوشتار استفاده کرده است، در این میان، آرایش سخن نیز همواره مورد توجه سخن وران بوده است؛ بنابراین در تمامی آثار بزرگان پیرایگی و آراستگی کلام وجود دارد. در مراتب گوناگون زیبا سازی اثر هنری، هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی و موضوعات نقد ادبی در مکتب فرمالیسم روس است. در هنجارگریزی معنایی شاعر بر اساس قواع د معنایی ح اکم ب ر زبان هنجار، از دو روش همنشینی و جانشینی کمک می گیرد. با توجه به اینکه حوزه ی معنا بیش از دیگر سطوح زبان در برجسته سازی م ورد نظر اس ت، هر شاعری که بتواند بر حسب توانایی های ذوقی و علمی خود در این زمینه موفّق باشد، از اشعار ناب تری برخوردار خواهد بود. یعنی شاعر یا نویسنده در عین بیان موضوع به دنبال زیباتر بیان کردن آن نیز می باشد. در بررسی های زبانی و پژوهش های ادبی فارسی نیز نگرش فرمالیست ها، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. این پژوهش با بررسی هنجارگریزی معنایی و تحلیل چگونگی به کارگیری عناصر هنجارگریزی معنایی در شعر هوشنگ ابتهاج به گونه های مختلف هنجارگریزی معنایی از جمله تشبیه، استعاره، کنایه، مج از، ایهام، تض اد، پارادوکس در صد غزل هوشنگ ابتهاج می پردازد.
بررسی زیبا شناسانه خطبه جهاد در پرتو نقد فرمالیستی
حوزههای تخصصی:
نقد فرمالیستی از روش های جدید نقدی است که محور اصلی آن در بررسی متون ادبی، شکل ظاهری است یعنی در ادبیات به بررسی میزان ادبیت متن می پردازد. با نگاهی صورت گرایانه، متوجه می شویم گوینده آوا و موسیقا را در جهت القای معانی به کار گرفته و ضمن اینکه از سطح معنای قاموسی واژگان فراتر رفته، با استفاده به جا از صداهای کشیده و واکه های متناسب با مفهوم کلام، تاثیر بدیعی در فهم موضوع داشته است؛ در هم خوانی آوایی، چنان صامت ها و مصوت ها را چینش کرده که شدت بیان و سنگینی فضایی را به ذهن می رسانند؛ برای معانی، هم خوان معنایی را درنظر دارد و با ایجاد اتحاد بین این دو هم خوان، توانسته القاگر معانی مورد نظر باشد تا جایی که اگر کسی با زبان کلام آشنا نباشد، بتواند به معنای کلی کلام پی ببرد. گوینده تنها به بعد شنیداری مخاطب توجه نکرده و به هم خوانی سیمایی نیز توجه داشته است؛ هرچند این امر در راستای دو هم خوانی پیشین قرار دارد اما ایجاد اتحاد میان آن ها امری قابل اهمیت است. تمامی موارد مبین آن است که خطبه جهاد از ساخت موسیقایی قوی برخوردار و با بهره گیری از هم خوانی آوایی در القای مفاهیم به مخاطب، موفق عمل کرده است. الفاظ از نظر زیبایی فرمی، با هم در ارتباط تنگاتنگ قرار گرفته اند نه تنها معنا نتوانسته است بر زیبایی ظاهری تاثیر منفی بگذارد بلکه فرم کلام و موسیقای واژگان را در اختیار گرفته و آن ها را با هم عجین کرده و خود در جهت انتقال بهتر مفاهیم و ابزار کمک رسان قرار گرفته است.
بررسی شیوه های برگردان اغراض ثانوی افعال نهی در قرآن در ترجمه های طبری و صفارزاده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
99 - 117
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های مهمّ علم معانی، بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. نقش علوم بلاغی در فهم قرآن و درک معارف آن غیر قابل انکار است. در مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با مطالعه شیوه های بیان معانی ثانوی در فارسی دو شیوه ی کاربردی در برگردان این عبارات به دست آمد، و برای آزمودن آن به نقد و بررسی ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شد، در ادامه برای دریافت دقیق معانی ثانوی عبارات مورد مطالعه، ضمن کمک گرفتن از تفاسیر قرآن و کتب بلاغت، ترجمه مترجمان موردنظر در برخی موارد با چهار ترجمه دیگر مقایسه گردید تا از بروز خطا در داوری، مصون حاصل شود. در این پژوهش تلاش شد تا با ارائه دو شیوه برای برگردان عبارات نهی در قرآن که دارای معانی ثانوی هستند، به بررسی ترجمه قرآن با تکیه بر دو ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شود. شیوه اول شامل آیاتی که ترجمه آن می تواند مفهوم ثانوی آیه را به خواننده فارسی زبان منتقل کند، و دریافت معانی ثانوی آیه به خواننده واگذار می شود و نیازی به قرینه، افزوده تفسیری و شرح ندارد؛ و شیوه دوم شامل آیاتی که برگردان فارسی آن گویای معنای ثانوی نهی نیست و مترجم باید برای انتقال آن به مخاطب قرینه، توضیح یا افزوده ی تفسیری بیاورد. بر اساس این شیوه ها تلاش شد تا دانسته شود که این دو مترجم قرآن در برگردان افعال نهی قرآن، در چه مواردی و از کدام شیوه بهره گرفته اند، و تا چه اندازه موفق بوده اند.
بررسی انعکاس دین، اخلاق و عرفان در رمان «با جام های شوکران» اثر عبدالمجید نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
171 - 200
حوزههای تخصصی:
باورهای دینی، اخلاقی و عرفانی ریشه در روح بلندپرواز انسان و غریزه های بیشترطلبی و بهترطلبی و نیازهای عالی او همچون نیاز به حرکت دارند. این گرایش های فطری، آدمی را به باورهایی رسانده اند که در درازنای زمان جزئی جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی و فردی او بوده اند و خواهند بود و طبیعی است اگر نویسندگان که خود بخشی از جامعه انسانی هستند؛ به گونه های مختلفی این کشش ها و باورها را منعکس کنند. پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی، در نگاه دینی بسیاری از نویسندگان تحوّلی بنیادین به وجود آمد و بر خلاف بسیاری از نویسندگان پیش از انقلاب، تلقی آنان از حیات دینی جامعه متأثر از واقعیات اجتماع و حضور متفاوت اندیشه دینی، برداشتی مثبت و واقع گرایانه شد. عبدالمجید نجفی از همین دست نویسندگان پس از انقلاب و با نگاهی معناگراست. در این پژوهش به بررسی انعکاس دین، اخلاق و عرفان در رمان «ا جام های شوکران» از این نویسنده پرداخته شده است. وی در این رمان با نگرشی معنا محور و آوردن طیف های متقابل و مخالف، رفتارهای اخلاقی و دینی و دریافت های معنوی آنها را به تصویر کشیده و تصویری چشم نواز از دین و معنا ارائه داده است. باورها و رفتارهای معنوی شخصیت های محوری این رمان ارکان اصلی شکل دهی به کنش داستان هستند؛ شخصیت هایی که افرادی هستند مسئولیت پذیر با باورهای دینی دلنشین و جامعه پسند و به دور از خرافه، کسانی که در ایفای مسئولیت ها و تحقق باورهای خود رنج ها را تحمل می کنند و سختی ها را به جان می خرند و مرگ و اسارت را به سخره می گیرند.
بازخوانی و بازنگری استعاره در کتاب های بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پس از نشان دادن تصویری جامع از بحث استعاره در کتب بلاغی فارسی و برشمردن نقاط قوّت و ضعف آن، در روشی توصیفی-تحلیلی راهی برای اصلاح این بحث و برون رفت از تنگناهای آن گشوده است. استعاره در گذر زمان سه مرحله پیدایش، گسترش و ویرایش را پشت سر گذاشته و در طی این مراحل سه گانه، از ایجازی مخل به اطنابی ممل و سرانجام به نقدی سازنده متمایل شده است. جامع و مانع نبودن تعریف استعاره ، بی توجهی به ماهیت زبان فارسی، تدوین نشدن فرهنگ استعاری زبان فارسی، اصطلاح سازی های بی مورد و بهره گیری های مقلّدانه و غیرانتقادی از پژوهش های عربی و غربی، عامل اصلی ناکارآمدی و ضعف بحث استعاره به شمار می آید؛ ازاین رو بایسته است در بازنگری بحث استعاره در کتب بلاغی زبان فارسی، از دوره های اوج بلاغت عربی به ویژه پژوهش های عبدالقاهر جرجانی بهره گرفت و با بهره گیری منتقدانه از نگاه تحلیلی و محتوایی پژوهش های غربی، به چرایی کاربرد استعاره، فایده آن و تعیین معیارهایی برای ارزش گذاری و نقد استعاره پرداخت و ضمن پای بندی به ماهیت زبان فارسی و توجه به سیر تحول استعاره در متون ادب فارسی، بر کارآمدی و آموزش آسان این بحث مهم بلاغی توجه کرد.
تحلیل فرمالیستی سه غزل از غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم روسی یکی از تاثیر گذار ترین مکاتب نقد ادبی است که ادبیات را از دیدگاه زبان شناسی بررسی می کند. رویکرد فرمالیستی اغلب به جانب صوری متون ادبی نظر دارد و معتقد است که این صور ادبی است که حمل معنا می کند و معنا هیچ نیست، الا ارتباط های بین اجزای صوری کلام. پژوهشگر در این مقاله سه غزل را از دیدگاه فرمالیسم روسی و بر اساس نظریه یاکوبسن و گرامون به روش توصیفی – تحلیلی بررسی کرده است. شایان ذکر است مولانا از طریق واژه های مکرر، توازن، تصویر سازی، استعاره، شیوه بیان، درنگ، تکیه و تاکیدو لحن هایی را در غزل ایجاد کرده است که با بعد عاطفی اثر در تعامل است. نقش هنرسازه ها که از اصول فرمالیست هاست جنبه زیبایی شناسی در غزلیات مولانا دارد و موجب ابداع و نوع آوری در ساخت و صورت ابیات شده است تا از طریق توازن، آشنایی زدایی، هنجارگریزی، تصاویر استعاری و مجازی بر غنا و هنری تر شدن غزلیات بیفزاید.
ارتقا سطح حرفه ای معلمان زبان با افزایش کفایت جمعی از طریق همکاری آنان در یک بستر غیرحضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر همکاری معلمان در یک بستر غیرحضوری طراحی شده برای کمک به ارتقا سطح حرفه ای آن ها از طریق افزایش کفایت جمعی بوده است. بدین منظور تحقیق کنونی تلاش دارد تا با در نظر گرفتن سهم خود در زمینه آموزش زبان، برای آماده سازی معلمان زبان در جهت ارتقا سطح حرفه ای آنان گام برداشته و بینش موثری ایجاد نماید. شرکت کنندگان تحت یک طرح شبه آزمایشی شامل سه مرحله پیش آزمون، مرحله آموزشی و پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که همکاری در شبکه های اجتماعی به طور قابل توجهی کفایت جمعی معلمان را افزایش می دهد که به نوبه خود به پیشرفت حرف ه ای آن ها کمک می کند. براساس نتایج، مشارکت در حلقه های بحث مشارکتی، حرفه ای و انتقادی نقش موثری بر مؤلفه کفایت جمعی در ارتقا سطح حرفه ای معلمان زبان دارد و جنسیت، سن و سطح تحصیلات معلمان به طور متفاوتی بر رشد حرفه ای آن ها تأثیر می گذارد. نتایج این مطالعه در چارچوب نظریه های اجتماعی- سازنده و فعالیت مورد بحث قرار می گیرد.
معرکه گیران در فرهنگ عامه به روایت شهرآشوب سیدای نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرکه گیری از دیرباز در ایران رواج و رونق داشته است. برخی افراد با زبان آوری به جلب مخاطب می پرداختند یا با زور بازو در معابر عمومی کشتی می گرفتند و پنجه درمی افکندند. البته کسانی نیز بوده اند که با هنر خود و اسبابی که به فراخور آن مهیا می کردند به نمایش و سرگرمی عامه می پرداختند و هرکدام به طریقی امرار معاش می کردند. در مقاله حاضر معرکه گیران را در شعر سیدای نسفی، شاعر فارسی گوی ماوراءالنهر در قرن 17 میلادی، بررسی کرده ایم. نتیجه ای که از مطالعه شعر و زندگی این شاعر و روزگار سخت و پر از مناقشه او می گیریم آن است که نگاه او به طبقات عامه و مشاغلی نظیر معرکه گیری، نه نگاه یک روایتگر، بلکه نگاه منتقدی اجتماعی است و نسفی از شعرش برای برجسته کردن طبقات مظلوم و ستمدیده استفاده کرده است. مشاغلی که عمدتاً به ابزار گران و مکان ویژه ای نیاز نداشته و در آن روزگار تنها جلب نظر مخاطب و سرگرم کردن او، پناه و امیدشان بوده است. بنابراین، شعر شهری او نمونه بسیار خوبی است برای انتقال و معرفی فرهنگ عامه از روزگاری کهن.
بازنگری در مختصات سبکی متون کهن فارسی بر پایه متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
153 - 178
حوزههای تخصصی:
در کتب سبک شناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کرده اند که ویژگی های برجسته صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنباله منطقی آن ها محسوب می شوند) بی توجه بوده اند در تشریح پاره ای از مختصات، نام گذاری آن ها و ذکر شواهد دچار اشتباهاتی شده اند و مهم تر آنکه به پیشینه بسیاری از این کارکردها هم اشاره نشده است. در جستار حاضر معیار و محک را کارکردهای سبک شناختیی قرار داده ایم که در متون فارسی میانه (پهلوی) نمود یافته اند و بدین طریق در برخی از مختصات متون کهن فارسی تحت دو عنوان بازنگری کرده ایم: یکی «مختصاتی که نادرست تشریح شده اند» و دیگری «مختصاتی که به آن ها پرداخته نشده است».
چاییشی، عشوری و آیین «ای دوستان خوانی» در شهرستان دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم بهمن و اسفند ۱۳۹۸ شماره ۳۰
175-199
حوزههای تخصصی:
اشعار و آیین های عاشورایی شفاهی موجود در حوزه های مختلف جغرافیایی، بیانگر نحوه اندیشیدن و درپی آن خلق ادبیات غالب و روشنای چگونگی توجه مردمان آن حوزه بر گستره آیین و مذهب است. بررسی این اشعار سیر حیات تاریخی ادبیات شفاهی عاشورایی را بین مردم یک حوزه نشان می دهد. بر این مبنا، در پژوهش حاضر سعی در مطرح کردن و معرفی اشعار آیینی «چاییشی»، «عشوری» و آیین «ای دوستان خوانی» در ادبیات آیینی عامیانه دامغان، با کارکرد مردم شناسی هستیم. تبیین اشعار آیینی عاشورایی، آن ها را در حوزه های فراگیر ادبیات آیینی شفاهی قرار می دهد که کارکردی مستقیم بر آداب و رسوم مذهبی عامه دارند. تحلیل ها در دو بخش ساختاری و محتوایی بر روی اشعار انجام پذیرفته اند: در بخش محتوایی با معرفی و توجه به کارکردهای اشعار در مراسم نمادینی به مضمون آن ها پرداخته شده و در بخش ساختاری، قالب مسلط بر این اشعار و توجه به موسیقی بیرونی وزن، قافیه، ردیف و موسیقی درونی مدنظر بوده است. ماهیت کار، کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه و مشاهده عمیق و میدانی است که با متخصصان درخصوص اشعار مرتبط صورت پذیرفته است.
معرفی معیار لغات قویم؛ فرهنگ واژگان شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی منشأ و ویژگی های تساهل عرفانی در مثنوی معنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تساهل به مثابه یکی از مهمترین دیدگاه های تاریخ اندیشه بشری بر آزادی ادیان و مذاهب تأکید می ورزد و در عرفان ایرانی – اسلامی یکی از موضوع های محوری است. این مقاله کوشیده است که به تبیین تساهل بپردازد و با تکیه بر متن مثنوی معنوی، منشأ و ویژگی های تساهل را در نظام فکری مولوی بنمایاند. دو نظریه «وحدت موجود» و «تجلی و ظهور» منشأ فکری تساهل عرفانی مولوی است. او با بهره گیری از این دو نظریه کوشش دارد که در هستی به انسان مقامی والا دهد و در دفاع از آزادی عقیده، همه مذاهب و ادیان را به رسمیت شناسند. بنابراین کثرت گرایی دینی، رستگاری پیروان همه مذاهب، رهایی از اَنانیّت، باطنی گرایی، نسبی گرایی و تأکید بر اخلاق عملی از ویژگی های تساهل در منظومه مثنوی معنوی است.
متن پژوهی و قصه شناسی داستان ملک جمشید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
داستان «ملک جمشید، طلسم آصف و حمام بلور» یکی از داستان های عامیانه فارسی و رایج در عصر قاجار و کتابی از آخرین بازماندگان سنت افسانه سرایی ایرانی اثر نقیب الممالک است. ازجمله نوادر قصه های عامه است که مؤلف دارد. نویسنده این کتاب، همان پردازنده «امیرارسلان» معروف است که به دلیل شهرت «امیرارسلان»، داستان «ملک جمشید» کمتر شناخته شده است. هدف این مقاله آشنایی اهل ادب با این داستان کمتر شناخته شده و بررسی ابعاد ادبی و اجتماعی و متن شناسی اثر است؛ بنابراین کوشش می شود به روش توصیفی-تحلیلی ضمن معرفی قصه و پردازنده داستان، محمدعلی شیرازی معروف به نقیب الممالک، و معرفینسخه ها و چاپ ها و گزارش داستان از سه منظر به قصه شناسی این اثر پرداخته شود: اول جنبه های زبانی و ادبی، دوم جنبه های داستانی و بن مایه های قصه و سوم جنبه های اجتماعی. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و دستاورد آن به لحاظ زبانی و ادبی بیانگر اینست که نثر کتاب روان، ساده، شیرین و نزدیک به زبان محاوره است و واژگان، کنایات و ترکیبات عامیانه به فراوانی کاربرد دارد. تشبیه ابزار اصلی نویسنده در توصیفات و بیان ادبی و اغلب برآمده از سنت های ادبی و تکراری اند. حوادث اصلی داستان بر محور جنگ، عشق و بازگشت به سرزمین پدری شکل می گیرد. حوادث داستان همگی از بن مایه های رایج افسانه هاست. برخی آداب و رسوم مربوط به جنبه های گوناگون زندگی، حکومت و جنگ را در خلال داستان می توان یافت که بازتابنده آداب و رسوم زمانه است و برخی از پیشه های مورد اشاره در داستان، امروزه یا وجود ندارند یا تغییر نام داده اند.
مطالعه تطبیقی آراء کریستیان بوبن و سهروردی در هستان شناسی آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت های اسطوره ای از آفرینش، منعکس کننده ذهنیت انسان از هستی و خلقت است که اغلب، هدف از آن ها رفع ابهام از مرحله پیش از آفرینش و خود آفرینش است. کریستین بوبن در آثار ادبی عرفانی خود گاه با زبانی توصیفی، گاه ادبی و استعاری، به هستان شناسی آفرینش پرداخته است. بینش او به نظام هستی، تشابه قابل توجهی با آراء سهروردی پیرامون «انوار قاهره» و «انوار مدبره» دارد؛ بوبن نیز عواملی ماورایی همچون نور الهی و فرشتگان را در کنار عوامل دیگر، مؤثر در خلقت طبیعت و مدیریت آن ها می بیند. هدف از این جستار با رویکرد تحلیلی تطبیقی بازخوانی عمقی تر آثار ادبی عرفانی بوبن و شناخت بهتر جهان بینی او در تطبیق با فلسفه اشراقی سهروردی است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که کریستین بوبن با نوعی خودآگاهیِ اشراقی و با نگاهی بوطیقایی عرفانی، اسطوره آفرینش را در تداوم همیشگی با «وجه خدا» و یا به عبارت ما، مصداق بارز «کل یومٍ هُو فی شَأن» می بیند. در آثار وی این اسطوره، زایشی زنجیروار و جاویدان از «هستی» را در ارتباط نزدیک با ابدیتی نورانی ترسیم می کند. بوبن همانند سهروردی نور را مبنای وجود و عامل تداوم آن می بیند، که از نظر ما نوعی نگاه شِبه اشراقی است.
تب تنگری یا بت تنگری؟ تحلیل دگرگونی های یک واژه و دگردیسی های روایت های تاریخی آن از چین تا ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با حمله مغولان به ایران بسیاری از واژه های آنان وارد زبان فارسی شد؛ اما کاربرد نادرست این واژه ها، بی قیدی کاتبان و بی توجهی به زمینه متن موجب کژفهمی و اشتباهات آشکار در این حوزه شده است؛ افزون بر واژگان، چه بسا روایت های مرتبط با برخی از آنها نیز دستخوش تغییرات و دگرگونی های اساسی شده است. یکی از این واژگان یا ترکیبات «تب تنگری» است که در متون مختلف به صورت «بت تنگری» به کار رفته است. با وجود برخی پژوهش ها، به نظر می رسد پژوهش قانع کننده ای مبتنی بر منابع اولیه در این زمینه انجام نشده است. همچنین روایت های در پیوند با این ترکیب در متون تاریخی دستخوش دگردیسی های اساسی شده است.در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با توجه به سبک شناسی پیکره ای (به ویژه در تحلیل روایت یادشده)، ضمن بررسی «تنگری» و «بت/ تب تنگری» به ویژه در زبان مغولی و چینی و تحلیل روایت های مختلف و در پیوند با ترکیب «تب تنگری»، نشان داده شد که بخش نخست این ترکیب باید به شکل «Teb» خوانده شود که در زبان مغولی پیشوندی با معنای مبالغه است و در دیگر واژگان نیز دیده می شود. ترکیب «تب تنگری» لقب خاص یکی از شمنان معروف بوده است که چنگیزخان با همدستی او پایه های قدرت خود را محکم می کند و هنگامی که او به دنبال سهم خود از قدرت است، با مقدمات فراهم شده چنگیز کشته می شود. می توان گفت در میان متون تاریخی فارسی، تاریخ وصّاف روایتی با بیشترین عناصر مرتبط با باورهای شمن ها را ارائه کرده است.
روایت شناسی «سمفونی مردگان» عباس معروفی براساس نظریه سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی می کوشد تا دیدگاه روایتگری را در رمان عباس معروفی با عنوان «سمفونی مردگان» بررسی کند. این مطالعه براساس الگوی پیشنهادی سیمپسون 1993م. صورت می گیرد که در آن روایت و دیدگاه روایی به شکلی نظام یافته و روشمند بررسی می شوند. ابتدا تلاش بر آن است که دریابیم راوی در این داستان براساس الگوی سیمپسون، از چه نوعی است و سپس بررسی کنیم که آیا وجهیّت داستان مثبت، منفی و یا خنثی است. فرض ما براین است که راوی سوم شخص و وجهیّت داستان در متن براساس تقسیم بندی های سیمپسون، مثبت است. در این تحقیق داده ها بر اساس گفته ها و ابزارهای تحلیلی بیان شده در نظریه مذکور، مورد بررسی قرار گرفته است. با مطالعه این پژوهش درمی یابیم که راوی میان اول شخص و سوم شخص در تغییر است که هرکدام در پیشبرد روایت تأثیرداشته است. وجهیت غالب در متن داستان براساس تقسیم بندی های سیمپسون، مثبت است که نشان از تعهّد و اعتمادبه نفس راوی درباره ماجراهای داستان و دیدگاه قاطع او در مورد جهل و تعصب درتقابل با روشنفکری وآگاهی است. نظام وجهی به کاررفته در رمان امری و التزامی است که بااستفاده از فعل های وجهی-واژگانی، کلمات احساسی مانند صفات و قیود ارزیابی کننده، افعال گزارشی که بیانگر افکار و کنش هاست و جملات تعمیم دهنده، آن را نشان داده است. البته در برخی قسمت های داستان وجهیت منفی است که حاکی از تردید و دودلی شخصیت های داستان است.
مطالعه تطبیقیِ اقتباس هایِ سینماییِ مرگِ یک فروشنده اثر آرتور میلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
225 - 255
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از رویکرد نقد جغرافیایی که از سوی برتراند وستفال نظریه پرداز فرانسوی معرفی شده است به بررسی دو نمونه از خودنگاره ها یا خودزندگی نامه های زنانه پرداخته می شود که مشخصاً بر فضای جنگ در دو شهر خرمشهر در ایران و فلوجه در عراق متمرکز هستند. هدف بیان آن است که روایت های موجود از جنگ، بدون توجه به ابعاد فضامند، فاقد دقت و صحت کافی هستند و نمی توانند واقعیت جنگ را به درستی بازنمایی کنند. نقد جغرافیایی با تاکید بر ضرورت به کارگیری سه مولفه دیدگاهِ چندکانونی، چندحسی و لایه نگارانه به فضا به مولفان کمک کرده است تا فضای جنگ را در تمامیتش دریابند. این روش در واقع بازنمایی دقیق تری را از فضای جنگ در اختیار می گذارد. با بازخوانی دو اثر یعنی دا روایت زهرا حسینی از جنگ سی و چهار روزه خرمشهر و قانون شماره دو هایدی اسکویر کرفت که روایتی است از جنگ آمریکا و عراق در شهر فلوجه نشان داده می شود که چگونه می توان با نگاهی فضامند/جغرافیایی، دریچه جدیدی را به سوی فهم فضای جنگ به طور عام و فضای شهری به طور خاص گشود. نقد جغرافیایی نشان می دهد که خودنگاره های زنان از جنگ صرفاً ملک طلق روایت های ایدئولوژیک رسمی نیستند و فضای واقعی جنگ را همانگونه که واقعاً بوده است بازنمایی کنند. نقد جغرافیاییِ خودنگاره ها واقعیت را از زاویه ای دیگر آشکار می سازد.
نارسایی بیان سنتی در تحلیل تصویرهای شعر بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۲۶۹-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی هندسه برخی تصویرها، به ویژه تصویرهای سبک هندی، که در ساحت دانش بیان سنتی دیده نمی شود و دانشمندان این حوزه در سنت تاریخی به آن اشاره ای نکرده اند، به اندازه ای است که برای تجزیه و تحلیل آنها باید از ابزاری متناسب و درخور استفاده کرد. در مطالعه حاضر، که با روش کمی آماری انجام شده است، نخست با بسامدگیری به بررسی و مقایسه شمار شگردهای منفرد و آمیغی در 500 بیت از غزلیات بیدل (که به صورت تصادفی از سراسر دیوان او انتخاب شده) پرداخته شده و در ادامه، سه شگرد آمیغیِ «استعاره کنایه»، «استعاره ایهامی کنایه» و «استعاره ایهامی کنایه تشبیهی» در سازه تصویرهای بیدل بررسی شده است. نتایج این جستار نشان می دهد که در هر دو بیت از اشعار بیدل، تقریباً، یک صناعت آمیغی وجود دارد؛ نیز یک سوم تصویرهای بیدل به دست یاری همین شگردها خلق شده است و این یعنی با بسنده کردن به عناصر چهارگانه بیان سنتی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و نادیده گرفتن ابزارهای ادبی آمیغی، تحلیل و تفسیر سازه های بیدل ناقص و نارسا خواهد بود.
واکاوی سروده های پروین اعتصامی با رویکردی بر نظریه واکنش (جبران مضاعف) آلفرد آدلر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیرامون بازتاب سیمای زنان در جامعه، یکی از مباحث مورد توجه در حوزه های مختلف علوم است که می توان از زوایای گوناگون به آن پرداخت. پروین اعتصامی، از شاعران برجسته عصر مشروطه و دوره حکمرانی رضاشاه است که اشعارش، در حوزه ادبیات از مضامین اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برخوردار است. در این پژوهش، تلاش بر آن است تا بازتاب عقده های حقارت و شیوه های جبران در برابر جامعه حاکم، با توجه به نظریه روان شناختی شخصیت «آدلر»، در اشعار پروین اعتصامی مورد بررسی قرار گیرد. اعتصامی در سروده های خود، با توصیف عواطف و احساسات سرخورده زنان، سعی می کند به انتقاد از جامعه مردمحور بپردازد. نگارندگان برآنند تا روند تبدیل احساس حقارت به عقده و واکنش جبران در برابر فشارهای ناشی از بی عدالتی نسبت به زنان را در سروده های وی نشان دهند. نتایج حاکی از آن است که نادیده گرفته شدن او و هم جنسانش در فضای مردسالارانه، موجب ایجاد احساس حقارت و عقده های ناشی از آن شده است. شاعر برای جبران حقارت، به عنوان نماینده زنان محروم و سرخورده، سیمای زنان جامعه را برجسته و مهم جلوه می دهد.
درآمدی بر پیوند «ببر بیان» و کنیه ی «سگزی» در شاهنامه
حوزههای تخصصی: