فرهنگ و ادبیات عامه

فرهنگ و ادبیات عامه

فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم فروردین و اردیبهشت 1397 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اتنوگرافی با حرکت: تجارب حسی در ماشین های مناسکی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماشین انسان شناسی حس ها ماشین نگاری حرکت اتنوگرافی خیابانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۳۰۰۳۹
اتنوگرافی خیابانی نوع بسیار اخیری از اتنوگرافی است که تلاش می کند با حرکت اتنوگرافر در فضاهای عمومی و باز شهری موضوعات فرهنگی در حرکت را بررسی کند. پژوهش اتنوگرافیک حاضر در خصوص «ماشین های محرمی» در شهر تهران گونه ویژه ای از اتنوگرافی خیابانی را نشان می دهد که در آن اتنوگرافر با ماشین خود درباره ماشین ها تحقیق می کند. نگارنده اصطلاح «ماشین نگاری» را برای بیان ویژگی های نظری و روش شناختی این نوع از پژوهش ابداع کرده است. پژوهش ماشین نگارانه حاضر نشان می دهند که چگونه افراد از ماشین به عنوان تجربه ماشین مند خود در بسترهای روزمره و مناسکی استفاده می کنند، چگونه ماشین ها را به «بدن های ثانویه» بدل می سازند، و چگونه اندیشه ها و احساسات از خلال دستکاری های ماشین ها منتقل می شوند. این مقاله با حرکت از شاخه ها و رویکردهای انسان شناسی اشیا/ انسان شناسی فرهنگ مادی و انسان شناسی حس ها / انسان شناسی حسی تلاش کرده است تا ماشین را از خلال ابعاد حسی آن، یعنی ابعاد دیداری، شنیداری، بساوایی و به ویژه حرکتی تحلیل کند. اساساً ماشین های محرمی بیانگر بعد حرکتی مناسک محرم در تهران هستند. حرکت ماشین ها به ظاهر و صداهای عزادارانه محرمی ماشین ها ویژگی ای پیوندی می دهد که از طریق آن چشم اندازها و گوش اندازهای جدیدی پدید می آیند. دستاورد مهم دیگر این مقاله طرح ایده «اتنوگرافی در حرکت» است که به انسان شناسان یاد می دهد تا جهان فرهنگی اجتماعی را در حرکت و با حرکت از نو مفهوم بندی کنند. بدین ترتیب باید به جای مشاهده مشارکتی به عنوان روش اصلی و کلاسیک انسان شناسی از «حرکت مشارکتی» استفاده کرد.
۲.

بررسی وزن و تکیه وزنی اشعار کودکانه ترکی آذربایجانی بر اساس رده شناسی وزنی آروای (2009)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکیه وزنی زبان ترکی آذربایجانی شعر زمانمند شعر کودکانه وزن شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۴۹۸
آروای1 (2009) در کتاب به سوی رده شناسی صورت های شعری2 از دو گروه از متخصصان نام می برد که به مطالعات وزن شناسی3 می پردازند. گروه نخست آن هایی هستند که صورت های عامیانه4 را به صورت میدانی مطالعه می کنند و دیگری متخصصانی اند که صورت های فاضلانه یا آموخته شده5 را به صورت کتابخانه ای بررسی می کنند. از دیدگاه رده شناسی این تقسیم بندی به این دلیل است که صورت های عامیانه از ساختار وزنی استفاده می کنند که بر پایه تساوی زمانی6 است؛ یعنی ضربه های7 سنگین دارند که معمولاٌ در صورت های شعری فاضلانه وجود ندارد. درعوض، در صورت های شعری فاضلانه، این تساوی ها بر پایه ماده زبانی مانند هجا، تکیه، مورا و ... است. در شعر عامیانه، ماده زبانی وقتی اهمیت می یابد که با تساوی های زمانی ارتباط داشته باشد. رده شناسی که آروای (2009) ارایه می دهد، شامل چهار گروه وزن شناسی زمانمند8، وزن شناسی نوایی9، وزن شناسی شبه وزنی 10 و وزن شناسی بزرگ ساختار11 است. در این نوشته، وزن 100 مصراع شعر کودکانه ترکی آذربایجانی رایج در کشور ایران را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که شعرهای کودکانه ترکی آذربایجانی دارای وزن زمانمند هستند. این اشعار در قالب وزن های ارایه شده توسط طبیب زاده (1382) از وزن های عامیانه فارسی قرار می گیرند. در قسمت دوم مقاله به بررسی تکیه وزنی این اشعار می پردازیم. در بررسی های مربوط به تکیه وزنی این اشعار بر اساس دیدگاه لازار (1985، 2007) و طبیب زاده (1392)، ابتدا همه مصراع ها را به شطرها، پایه های و هجاهای تشکیل دهنده شان تقسیم کردیم. سپس، کمیت هجاهایی را که تکیه وزنی می گیرند بررسی کردیم. در انتها به این نتیجه رسیدیم که 91% هجاهایی که در محل تکیه وزنی قرار می گیرند، هجای سنگین هستند و 9% هجای سبک پایان واژه هستند که تکیه واژگانی می گیرند.
۳.

بی دستار شدن، اشکال و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لباس سرپوش دستار بی دستار شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۵۴۲
کارکردهایی نظیر حفظ تن از آسیب های محیطی، الزامات عرفی و ظرفیت های نمادین، سبب شده است که لباس در زندگی آدمی، اهمیتی چشمگیر و اجتناب ناپذیر داشته باشد. براساس چنین اهمیتی، تهیه پوشاک متناسب با هریک از اعضای بدن و ظهور ملبس در انظار عمومی، بسیار مورد توجه بوده است. در این راستا، «سر» نیز که بالاترین و یکی از مهم ترین اعضای بدن است، همواره با سرپوش هایی همچون «دستار» و کلاه پوشانده می شد. در پوشیدن چنین پوشاکی نیز، الزامات عرفی نافذ بوده و هر نوع سربرهنگی در حالات عادی ناهنجاری فاحش محسوب می شده است. با وجود چنین اهمیتی، توجه به منابع نشان می دهد که گاه دستار از سر برداشته می شده است. این نوشتار مشخصاً در پی آن است که با توجه به منابع گوناگون، اشکال و علل بی دستار شدن را ذکر و بررسی کند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که درمجموع، بی دستارشدن یا به دست شخص دستاربند و به خواست وی روی می داده یا عاملی بیرونی، علی رغم میل دستاردار، به این کار دست می زده است. عللی چون بروز هیجانات، فروش (در تنگدستی)، بخشش، استغفار و انتقال قدرت به شکل گیری نوع اول دستاربرداری منجر شده و سرقت دستار و مجازات دستاربند نیز، علل برداشتن دستار در شکل دوم آن است.
۴.

تحلیل گفتمان جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضرب المثل جنسیت بازنمایی زن ترکی تحلیل گفتمان انتقادی الگوی فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۴۳۴۷
این مقاله در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی پرداخته است. هدف از تحقیق کیفی حاضر دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های ترکی است. جامعه آماری این مطالعه ١٦٦ ضرب المثل ترکی با موضوعیت زن است که به شیوه هدفمند از کتاب های ترکی حکمت لی مثل لر (سرودلیر، ١٣٩٣) و برگزیده اصطلاحات و ضرب المثل های ترکی قشقایی (استوار، ١٣٩٢) جمع آوری شد. یافته ها نشان می دهد که تقریباً تعداد بازنمایی های مثبت و منفی از زن در ضرب المثل های ترکی به یک میزان است؛ اما در بیشتر موارد تصویری که از زن ارایه می شود، تصویری خنثی و عاری از هرگونه ارزش گذاری است. تبعیض و نابرابری جنسیتی در ضرب المثل های ترکی به ندرت دیده می شود. قدرت نه تنها بین زن و مرد؛ بلکه بین زنان نیز براساس نقشی که در خانواده ایفا می کنند، تقسیم شده است.
۵.

جلوه های جامعه شناختی و شگرد طنز در اشعار عامیانه جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشعار عامیانه طنز دوبیتی جنوب فرهنگ مردم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۵۳۰
طنز یکی از مهم ترین شیوه های بیان مفاهیم در گونه های ادب عامیانه است. همان گونه که طنز در ارزش گذاری هنر رسمی در پوشش خنده هدف های جدی را دنبال می کند و قلمرو آن در مسایل اجتماعی بسیار گسترده است، در فرهنگ عامه نیز جدی و قابل تأمل است. ادبیات عامیانه جنوب نیز بخشی از گنجینه ارزشمند فرهنگ عامه است که بازتاب شیوه زندگی، اندیشه، باورها وآداب و رسوم مردم جنوب است. این پژوهش می کوشد که زمینه های جامعه شناختی طنز و شگردهای ایجاد آن را در اشعار عامیانه جنوب بررسی کند. به منظور بررسی طنز در اشعار عامیانه جنوب، ابتدا شواهد شعری مورد نظر از منابع مکتوب استخراج شد. پس از دسته بندی به عناصر معنوی و مادی و نظام اجتماعی، نمونه هایی برای جلوگیری از بسط کلام انتخاب شد. زمینه های اجتماعی طنز مطرح شده در اشعار عامیانه جنوب عبارت است از: شکایت و اعتراض، ستم ستیزی، نظام اجتماعی، شرایط زندگی و ازدواج. طنز در اشعار عامیانه جنوب با شگردهای اغراق، مناظره، مقایسه، تهکم تشبیه به حیوان، تحقیر، طنز رفتاری و مهمل گویی ایجاد می شود. طنز در اشعار عامیانه جنوب به صورت طنز موقعیت، طنز آیینی و طنز گفتاری جلوه می کند.
۶.

«زرین ملک و امیرارسلان: دو متن از یک نقال»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زرین ملک نقیب الممالک گزاره قالبی امیرارسلان ملک جمشید طلسم آصف و حمام بلور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹ تعداد دانلود : ۴۸۵
در این پژوهش صحت انتساب متن زرین ملک به نقیب الممالک و ارتباط آن به دربار قاجاری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. به این منظور گزارههای قالبی مشترک میان این متن و دو اثر دیگر نقیب الممالک؛ یعنی امیر ارسلان و ملکجمشید را استخراج و بررسی نموده ایم. هرچند گزاره های قالبی، تمهید مشترک روایی در متون کلاسیک است، اما با توجه به تمایز نحوه بکارگیری و تفاوت صور بلاغی، می تواند در تعیین سبک شخصی و شناخت خالق اثر نقش مهمی ایفا نماید. گزاره های قالبی مشترک سه متن در این پژوهش به هشت دسته گزاره های قالبی آغازگر، پایانی، توصیفی، میان متنی، تشبیهی، سوگند، دشنام و دعا بخش بندی شده است. علاوه بر گزاره های قالبی، دیگر الگوهای همسان مشترک سه متن، در سه بخش ابیات، اسامی و طلسم های مشترک بررسی شده اند. برپایه همسانی پربسامد این الگوها و گزاره های قالبی مشترک می توان متن نسخه خطی زرین ملک را از نقیب الممالک، نقال دربار ناصرالدین شاه قاجاری دانست.
۷.

ساختار نمایشی طومارهای نقالی بر پایه نظریه سوریو مطالعه موردی: طومار نقالی سام نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طومار نقالی سام نامه کارکردهای شش گانه اتین سوریو قصه فراگیر خرده داستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۶۷۴
نمایش های سنتی ایرانی گنجینه کمتر کشف شده ای از فرهنگ و ادب ایرانیان به شمار می آیند که کمتر بدان توجه شده است. هنر نقالی که در فهرست میراث ناملموس در خطر یونسکو هم به ثبت رسیده است از این قاعده مستثنا نیست. طومار نقالی در واقع متن نمایشی مردمی است که مانند هر متن نمایشی دیگر از ساختار پیروی می کند. از آنجایی که این طومارها از منظر نمایشی کمتر مطالعه شده اند، ساختار نمایشی طومارهای نقالی تا به حال شناسایی و تبیین نشده اند. در این نوشتار با مطالعه موردی طومار نقالی سام نامه با تکیه بر نظریه کارکردهای اتین سوریوی ساختارگرا تلاش شد تا این ساختار ترسیم شود. با بررسی اکتشافی روشن شد که طومار نقالی سام نامه بر بنیاد یک قصه فراگیر اصلی و دو قصه فراگیر فرعی که هر یک از شماری خرده داستان شکل گرفته شده اند، ساخته و پرداخته شده است. قصه های فراگیر آرایش خرده داستان ها را چنان طرح افکنده اند که مخاطب را با خود به درون هزارتویی از رویدادها می کشاند. از سوی دیگر خرده داستان های طومار ارتباط اندام وار با یکدیگر ندارند؛ اما به واسطه آن که جزیی از یکی از قصه های فراگیر سه گانه به شمار می آیند ابتدا و پایان آن ها برگرفته از یکی از قصه های فراگیر است و این ویژگی پیوستار مجالس نقل را می تواند تضمین کند. در این هزارتو کارکردها بر دوش اشخاصی است که خلاف ساختار پیچیده طومار، تک ساحتی اند؛ درنتیجه تمرکز بر رویدادها خواهد بود و نه اشخاص.
۸.

سدره و کستی در کیش زرتشتی و انعکاس آن در کشتی کرمانجی و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سدره کستی کیش زرتشتی کشتی کرمانجی شاهنامه فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۸۸
در مقاله حاضر آیین سدره پوشی و کستی بستن در کیش زرتشتی تحلیل و بررسی شده، سپس انعکاس آن در کشتی کرمانجی و شاهنامه فردوسی نشان داده شده است. در مرحله اول، به تعریف لغوی و ساختاری سدره و کستی پرداخته شده و پس از آن، مراسم مربوط به این دو لباس شرح داده شده است. در مرحله دوم، انعکاس و پیوند سدره و کستی زرتشتی با چوخه و کشن کرمانجی و پشمینه، کمند و ازار مذکور در شاهنامه بیان شده است. دستاورد مقاله مبتنی بر این است که چوخه کرمانجی و مراسم پوشاندن آن شباهت بسیاری به سدره زرتشتی دارد، همچنان که پشمینه هوم در شاهنامه هم بیانگر آیین سدره پوشی در ایران باستان است. کشن کرمانجی از یک جهت، از نظر لغوی و کاربردی شبیه به کستی زرتشتی است، همچنان که کمند هوم و ازار برهمن و فرستاده او در شاهنامه چنین شباهتی دارند؛ از جهتی دیگر، کشن برگرفته از مصدر کشان به معنای کوبیدن است، همان طور که کستی هم در شاهنامه برگرفته از مصدر کستن به همان معناست. کلمه کستی در شاهنامه بیشتر همراه با دو فعل «بستن» و «گرفتن» به کار رفته، به طوری که وقتی به صورت «کستی بستن» درآمده، منظور از آن آیین کستی بستن زرتشتی است و وقتی به صورت «کستی گرفتن» درآمده است، معنای کشتی گرفتن دارد.
۹.

معرکه گیران در فرهنگ عامه به روایت شهرآشوب سیدای نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهرآشوب سیدای نسفی معرکه گیران فرهنگ عامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۴۸۰
معرکه گیری از دیرباز در ایران رواج و رونق داشته است. برخی افراد با زبان آوری به جلب مخاطب می پرداختند یا با زور بازو در معابر عمومی کشتی می گرفتند و پنجه درمی افکندند. البته کسانی نیز بوده اند که با هنر خود و اسبابی که به فراخور آن مهیا می کردند به نمایش و سرگرمی عامه می پرداختند و هرکدام به طریقی امرار معاش می کردند. در مقاله حاضر معرکه گیران را در شعر سیدای نسفی، شاعر فارسی گوی ماوراءالنهر در قرن 17 میلادی، بررسی کرده ایم. نتیجه ای که از مطالعه شعر و زندگی این شاعر و روزگار سخت و پر از مناقشه او می گیریم آن است که نگاه او به طبقات عامه و مشاغلی نظیر معرکه گیری، نه نگاه یک روایتگر، بلکه نگاه منتقدی اجتماعی است و نسفی از شعرش برای برجسته کردن طبقات مظلوم و ستمدیده استفاده کرده است. مشاغلی که عمدتاً به ابزار گران و مکان ویژه ای نیاز نداشته و در آن روزگار تنها جلب نظر مخاطب و سرگرم کردن او، پناه و امیدشان بوده است. بنابراین، شعر شهری او نمونه بسیار خوبی است برای انتقال و معرفی فرهنگ عامه از روزگاری کهن.
۱۰.

مقایسه داستان «چهار مرد هندو» از دفتر دوم مثنوی با روایتی شفاهی از داستان «دختران لکنت دار و خواستگار» در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولوی داستان فولکلور روایت داستانی ساختار و محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۸ تعداد دانلود : ۵۶۵
داستان «دختران لکنت دار و خواستگار» ازجمله داستان های فولکلوری است که در فهرست دسته بندی آرنه تامپسون با شماره 1457به ثبت جهانی رسیده است. این داستان در کتاب کوچه احمد شاملو در مدخل «تیس، تیس، مدسینا» و نیز در کتاب قصه های مردم فارس و فرهنگ افسانه های مردم ایران ثبت شده است. از این داستان روایتی شفاهی در استان ایلام زبانزد است که از نظر ساختار داستانی به ویژه شخصیت پردازی و پیام داستانی با اصل مکتوب آن تفاوت دارد و آن را به داستان «چهار مرد هندوی» مثنوی بسیار نزدیک کرده است. جالب توجه آنکه داستان «چهار مرد هندو» نیز با اصل مکتوب آن در مقالات شمس تبریزی از نظر ساختار داستانی و به ویژه شخصیت پردازی و پیام داستانی تفاوت دارد. این مقاله بر آن است تا با مقایسه ساختار و محتوای این دو داستان، تطابق نعل به نعل آن ها را نشان دهد و از این طریق نمونه ای از تأثیر مولوی بر ادب عامه را بیان کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹