فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۳٬۰۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر آلمان به گونه ای چشمگیر با جنگ جهانی دوم و حاشیه های آن گره خورده است، جنگی که بسیاری از آلمانی ها در ابتدا شور و اشتیاق وافری به آن نشان دادند و آن را "ملی گرایی خاص آریایی" قلمداد و پس از پایان جنگ آن را یک اشتباه فاحش تاریخی نامیدند. موضوع جنگ جهانی دوم تا سالیان متمادی یکی از ارکان مهم ادبیات معاصر بوده و در این میان نویسندگان برجسته ای ظهور کردند که به عینه شاهد جنگ و خرابی های آن بودند. از جمله ی این نویسندگان، اووه تیم است که با اثر خود مثلاً برادرم، زندگی خانواده ی خود را که تحت تأثیر مستقیم جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن قرار دارد به چالش کشیده و با زبانی صریح و در عین حال نیشدار تأثیر مخرب این پدیده را بر روابط خانودگی به تصویر می کشد. در این اثر، برادر اووه تیم، محور اصلی داستان است، ولی سرگذشت پدر و مادر و خواهر وی نیز با سرنوشت او عجین شده است. اووه با آنکه هنگام فوت برادر، سه ساله بوده و تنها تصاویر مبهمی در ذهن دارد، با استفاده از عکس ها و نامه هایی که برادرش از میدان جنگ با خانواده ی خود ارتباط برقرار کرده، کمک گرفته تا این اثر را خلق نماید. جستار ذیل بر بستر تصویر بینش یک خانواده ی آلمانی به جنگ ناسیونالیستی جهانی دوم در اثر مثلاً برادرم، تأثیر جنگ بر روابط خانوادگی بین اعضای خانواده ی تیم را که به تبعیض بین فرزندان از طرف والدینش منجر می شود، مورد مداقه قرار داده است.
معناشناسی معناهای ضمنی چند واژه عربی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
زبان شعر حافظ بسیار ظریف، هنرمندانه و همچنین اثرگذار و شاعرانه است. واژگانی که حافظ برمی گزیند و به شعر می آورد از ظرفیت معنایی بسیاری برخوردارند. او، واژگان را در چنان بافتی قرار می دهد که کلمه در آن شکوفا می شود و معناهای سایه وار متکثری را تداعی می کند. واژه های عربی غزل های او نیز به تمامی این ویژگی ها را دارایند. این واژگان از طرفی، به خاطر اینکه در زبان دیگری ریشه دارند، قابلیت خلق آشنایی زدایی را در شعر فارسی دارند. از طرف دیگر، بسیاری از این واژگان از متون و فرهنگ اسلام، وارد زبان شعر حافظ شده اند. ازاین رو، آن ها ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در سیاق شعر حافظ، به زیباترین شکل ممکن متبلور می شود. واژگان عربی در شعر او، به شکلی در بافت نشسته اند که هاله معناهای بسیاری از آن ها به ذهن می آید. در این اثر سعی شده معناهای سایه وار و ضمنی این واژگان کشف شود و در ضمن آن، زبان شعر حافظ، زیبایی ها و ژرفای آن نمایانده شود. واژگان عربی حافظ، در قیاس با مترادف های فارسی و دیگر هم معناهای عربی شان، بار معنایی عاطفی بیشتری دارند. برخی از آن ها، از جمله واژگان اضدادند. برخی دیگر، واژگان قرآن اند و به طور هم زمان هم معنای مرکزی واژه و هم معنای واژه در بافت قرآن را به ذهن تداعی می کنند. برخی از واژگان عربی، معناهای هاله واری را به ذهن می آورند. این معناها برخاسته از هم نشینی حروف و اصوات کلمه است که عمدتاً معنای مرکزی واژه را تأکید می کنند.
تحلیل طنز در «البخلاء» اثر جاحظ بر اساس نظریه عمومی طنز کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
191 - 206
حوزههای تخصصی:
در طنز کلامی، زبان علاوه بر این که وسیله ای برای رساندن معانی طنزآمیز است، به عنوان ابزاری برای طنزآفرینی نیز درنظر گرفته می شود. در نظریه عمومی طنز کلامی علاوه بر تحلیل سطح معنا، سطوح زبانی، شناختی و جامعه شناختی طنز نیز مورد تحلیل قرار می گیرد. «البخلاء» اثر مشهور «جاحظ» است که در آن حالات گوناگون مشاهیر، علماء و ادبای بخیل در قالب داستان هایی کوتاه توصیف می شود. نثر البخلاء به علت ماهیت جذاب و نقادانه، نقشی مؤثر در ایجاد، تثبیت و عادی سازی انگاره های ذهنی جاحظ در قالب طنز دارد. وجود این ویژگی نشان می دهد که این اثر قابلیت انطباق با نظریه عمومی طنز کلامی را دارا است؛ بنابراین در این پژوهش تلاش می شود با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، متغیرهای شش گانه نظریه عمومی طنز کلامی در داستان های البخلاء بررسی شود. پرسش اصلی این است که عناصر کلامی جاحظ در طنز «البخلاء» چگونه است؟ نتایج نشان می دهد تقابل انگاره در این اثر به صورت واقعی/غیرواقعی، منتظره/غیرمنتظره و ممکن/غیرممکن و با استفاده از سطوح ساختواژی، واژگانی، نحوی و معنایی جلوه یافته است. همچنین طنز داستان زمانی به اوج می رسد که تقابل های فوق از طریق قرارگرفتن دو شخص متضاد و یا دو موضوع مخالف ارائه می گردد.
Maurice Blanchot: réécrivain du Terrier de Franz Kafka(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Si Blanchot est un des plus grands écrivains du siècle dernier, c’est, en partie, parce qu’il ne se contente pas d’écrire : il s’efforce de réécrire les textes dont il propose une critique. Non qu’il estime le livre médiocre, mais parce qu’il pense qu’une médiocre étude est celle qui n’en restitue que le contenu ; non qu’il ait à cœur de corriger l’auteur, mais parce qu’il a à dédain de poser sur son œuvre un regard aussi objectivant que s’il continuait, lui, à être le sujet du discours. Qu’on se penche par exemple sur « Le dehors, la nuit », l’article où Blanchot évoque, entre autres, Le Terrier de Franz Kafka, et on le verra abolir les limites entre critique et fiction et prolonger l’état d’inachèvement dans lequel l’écrivain tchèque avait laissé sa nouvelle. Nous reviendrons dans notre contribution sur l’entretien que l’auteur de L’Espace littérature engage dans son article avec celui du Château, et ce dès les premières lignes. Nous verrons comment la nuit y devient un personnage de Kafka et la bête une figure de Blanchot, et comment ce qui est à l’œuvre dans Le Terrier l’est également dans tout récit, et jusque là où on n’en décèle aucun.
بررسی تطبیقی نقش بونصر مشکان با گودرز کشواد در دستگاه حکومتی بر مبنای نظریه روان شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
40 - 58
حوزههای تخصصی:
دو اقیانوس ادب فارسی، تاریخ بیهقی در نثر و شاهنامه در نظم فارسی شاهکارهای ابوالفضل بیهقی و ابوالقاسم فردوسی نمایان گرِ تاریخ درخشان ِقدمتِ ایران در پهنه ی گیتی است. این جستار بر آن است تا دو مروارید گران بها از این دو اقیانوس ادب فارسی را صید کرده و ضمن معرفی کوتاهی از این دو صید ارزشمند، شباهت های نقشی که در جایگاه خود ایفا کرده اند را بررسی و واکاوی نماید. در هر دوره ای در تاریخ در رأس هر حکومتی افراد مثبت و منفی وجود دارند که دارای منصب و مقامی هستند و نگارنده بر آن است تا افرادی که نقش مثبت در دستگاه حکومتی داشته اند را با هم مقایسه نماید. روش انجام این پژوهش روش تحلیلی توصیفی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای است که بر مبنای نظریه ی روان شناسی سیاسی به بررسی و مقایسه ی ویژگی های شخصیتی موثر در عملکرد سیاسی بونصر مشکان در متن کتاب تاریخ بیهقی و گودرز کشواد در متن شاهنامه ی فردوسی می پردازد. نتایج اولیه حاکی از آن است که هر دو شخصیت دارای هوش سیاسی بالا و وجدان کاری خوبی بودند و از حق پذیری، تواضع، فروتنی و امانت داری بالایی برخوردار بودند که مجموع این خصایص شخصیتی کمک شایانی به پیشبرد اهداف سیاسی هر دو شخصیت داشته و سبب شده است همکاری هر دو شخص در اداره ی امور مملکت به شکل سازنده ای موثر و مفید باشد.
تحلیل بازتاب فرهنگ عامه عشایر قشقایی در رمان ظلمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۶۲
219 - 251
حوزههای تخصصی:
هر قومی دارای ادبیات شفاهی، فولکلور و باورهایی است که از درون فرهنگ، اندیشه ها و شیوه زندگی آن ها نشئت گرفته است. ایل قشقایی ازجمله ایلات بزرگ ایران است که بخش بزرگی از آن به صورت عشیره ای زیست و به زبان ترکی صحبت می کنند. یکی از رمان هایی که بخشی از آداب و رسوم و فرهنگ عامه عشایر قشقایی را به تصویر کشیده، رمان ظلمت نوشته داوود حسن آقایی کشکولی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیوندهای موجود میان شیوه زندگی کوچ نشینی عشایر قشقایی و فرهنگ عامه برخاسته از آن، از طریق تحلیل رمان ظلمت به نگارش درآمده است. روش ما در این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی است و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای به دسته بندی فرهنگ عامیانه بازتاب یافته در رمان ظلمت می پردازدیم. دستاوردهای پژوهش گویای آن است که بُعد مادی و غیرمادی فولکلور عشایر قشقایی تحت تأثیر عواملی چون، تجربه های زیستی در شیوه زندگی کوچ نشینی و دامداری است، و علاوه بر آن باورهای اساطیری و مذهبی، اعتقاد به نیروهای ماورائی، بی سوادی و سادگی مردم عشایر، باورهای مشترک در میان ترکان، و زبان و نژاد متمایز آن ها بر شکل گیری این فولکلور مدد بسیار رسانده است. این پژوهش نشان می دهد که رمان ظلمت منبعی غنی و ارزشمند برای مطالعه فرهنگ عامه عشایر قشقایی است.
بررسی و تحلیل عناصر و سازوکارهای القای معانی در شعر نیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه هنرمندان از جمله شاعران خلاق ، پیش از آن که معنا را بیان کنند ؛ زمینه تجسّم و حس معنا را برای مخاطب فراهم می سازند و او را در فضایی قرار می دهند که تصور کند ، معنا همان است چنانکه نیمایوشیج جهت القای مفاهیم ذهنی خود به مخاطب و عمق بخشی و تجسّم مفهوم مورد نظر در ذهن او، از عناصر و سازو کارهایی مثل تصویر، فضاسازی، حکایت تمثیلی ،عاطفه، رنگ ، هماهنگی آوایی ، هنجارگریزی نحوی ، ابهام ،نماد و... بهره گرفته و توانسته تاثیر واحدی را بر خواننده بگذارد و دیدگاه او را نسبت به اوضاع سیاسی و اجتماعی تحت تاثیر قرار دهد و نیز نیما با استفاده از عنصر عاطفه همه عناصر شعری را در شبکه ای به هم متصل ساخته، احساسات و عواطف مخاطبان شعری خود را در جهت احساس و عاطفه مدّنظر خود هدایت نموده است. نگارنده در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای - اسنادی در بررسی42 قطعه شعر1 برجسته نیما، به این نتیجه رسید که نیما در اغلب این قطعات از عناصر و سازوکارهای القای معانی مثل «رنگ، فضاسازی و تصویرآفرینی، عاطفه، هماهنگی آوایی و هنجار گریزی نحوی» به طور همزمان استفاده کرده ولی در 27 قطعه2از آن نیز علاوه بر عناصر مذکور از « نماد و ابهام» و در 24 قطعه3 از سازوکار« حکایت تمثیلی» برای القای معانی بهره گرفته است و توانسته با این ساز و کارهای القای معانی به واژگان ، اصطلاحات ،اسامی بومی و محلی و حتی رنگها بار معنایی تازه ای داده ، خلاقانه دلالت و حوزه مفهومی آنها را گسترش دهد . نیما به جای توصیف مستقیم عواطف و دنیای آرمانی خود ، تصویری از آنها را در برابر چشمان مخاطب به نمایش می گذارد و او را به طور ناخواسته ، طوری درگیر فضایی از اندیشه های خلاقانه خود قرار می دهد که تا از چشم انداز دیگری به جهان و پدیده ها بنگرد و از ذهنیت عادتی و تقلیدی خود دست کشیده ، به استقبال دگر اندیشی و نو اندیشی برود و کاری می کند که انسان ایرانی پس از گذشت قرنها از آسمان روی گردانده ،به زمین و زمینیان بنگرد و انسان و درد هایش را از منظر دیگری به تجربه نشسته ، اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور را از چشم انداز دیگرمورد مداقه و تامّل قرار دهد.
Perception, Disappearance, Transmission and Multiple Identities as the Products of Change in The Chronicles of Narnia
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۵
169 - 185
حوزههای تخصصی:
This paper seeks to explore C. S. Lewis's The Chronicles of Narnia under the light of Paul Virilio's framework of thought. Virilio's concept of dromology explains the way people see things change as they move faster, and how this affects the way they see other people and things around them. This can lead to a greater sense of control and surveillance. The study argues that the robots in Lewis's stories represent future humans brought closer through advanced technology that transcends time limits. Lewis's characters are like a reflection of the reader. They help the reader see themselves and their dreams in a new way. Lewis has addressed how these characters see the world changes them into different creatures, in that the way they see the world affects how they see themselves. Lewis's characters can be observed as the people who represent the society. This paper demonstrates that the characters in the series are cyborgs and live in a cyborg world. To support this argument, the principles of the panopticon theory are needed to indicate how the characters seem to have a purpose with reference to the pejorative aspects of human’s psyche.
رباعیّات خاقانی در سه رباعی نامه کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵) ویژه نامه خاقانی شناسی ۱
61 - 89
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی در تاریخ شعر فارسی با چکامه هایش پُرآوازه شده است. زبان سخته و پُر از اشارت های پیدا و پنهان، قصایدش را شایسته شرح و تفسیر کرده است. امّا آنچه در این گفتار در موردِ آن سخن خواهیم گفت، رباعیات اوست. قالبی که کمتر مورد بررسی پژوهشگرانِ اشعار خاقانی قرار گرفته است. موضوع مقاله حاضر بررسیِ رباعیات خاقانی در سه رباعی نامه کهن است: نزههالمجالسِ جمال خلیل شروانی (اواسطِ قرن هفتم ق.)، خلاصهالاشعار فی الرباعیاتِ ابوالمجد تبریزی (اوایلِ قرن هشتم ق.) و سفینه رباعیاتِ کتابخانه دانشگاه استانبول (اواخرِ قرن هشتم ق.). در این بررسی نظری نیز به دیگر جُنگ ها و سفینه های شعر نیز خواهیم افکند و رباعیاتِ موجود در آنها را با آنچه در سه منبع مذکور آمده، خواهیم سنجید. در پیوست مقاله، 21 رباعیِ نویافته خاقانی را آورده ایم. مأخذ این رباعیات، دست نویس های دیوان خاقانی است.
همخوان های کناری و خیشومی در زبان فارسی: رویکردی پیدایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۶) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
37 - 50
حوزههای تخصصی:
برخی از واج ها در زبان های مختلف در طبقات طبیعی متفاوتی قرار می گیرند و بنابراین ارزش آنها باید برای یک مشخصه ممیّز خاص از زبانی به زبان دیگر متفاوت باشد. از جمله این موارد می توان به ارزش مشخصه [±پیوسته] برای همخوان های کناری و خیشومی اشاره کرد. این واج ها در برخی زبان ها در طبقه [-پیوسته] و در برخی دیگر در طبقه [+پیوسته] قرار می گیرند و از چالش های مهم برای نظریه های مشخصه های ممیّز در واج شناسی زایشی محسوب می شوند که در آن ها ارزش مشخصه ها از پیش تعیین شده و ذاتی است. در واج شناسی پیدایشی، ارزش مشخصه ها اکتسابی و زبان ویژه است و براساس رفتار واج ها در هر زبان تعیین می شود. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ارزش مشخصه ممیّز [±پیوسته] برای همخوان های کناری و خیشومی در زبان فارسی براساس رفتار آنها در خوشه های همخوانی آغازین وام واژه ها و همچنین در خوشه های پایانی در مقایسه با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی مشخص گردد. شواهد نشان می دهند که همخوان های کناری و خیشومی در زبان فارسی در طبقه [-پیوسته] قرار می گیرند و بر این اساس بیشتر به همخوان های انسدادی شبیه اند تا به واکه ها. در مقابل، به نظر می رسد این همخوان ها در برخی دیگر از زبان ها و گویش های ایرانی و به ویژه در خوشه های پایانی [+پیوسته] و بیشتر به واکه ها شبیه باشند. همین امر باعث شده است که در زبان فارسی در خوشه های همخوانی پایانی که عضو دوم آنها کناری یا خیشومی است برای اجتناب از نقض اصل توالی رسایی از راهکار واک رفتگی و در برخی دیگر از زبان ها و گویش های ایرانی از راهکار درج واکه در این خوشه ها استفاده شود.
ضرورت تصحیح مجدّد ترجمه یمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الیمینی نوشته ابوالنّصر محمّد بن عبدالجبّار عتبی (د: 427ق) یکی از مهم ترین سرچشمه ها در شناساندن تاریخ روزگار زندگانی فردوسی و دوران فرمانروایی سامانیان و زیاریان و بوییان و غزنویان است. هرچند نویسنده این تاریخ گهگاه در ستایش محمود غزنوی راه افراط پیموده است، نمی توان ارزش های تاریخی و آگاهی های سودمند این متن را نادیده گرفت.ترجمه کهن این متن به دست ابوالشّرف ناصح بن ظفربن سعد جَربادقانی یکی از ارزشمندترین و گران مایه ترین متون نثر فنّی زبان فارسی است که به بهترین شیوه، راه مترجم کلیله ودمنه را پیموده است. چنان که الیمینی یکی از برجسته ترین متون تاریخی است، ترجمه آن نیز یکی از استوارترین متون نثر فارسی است. ناصح بن ظفر افزون بر ترجمه متن، در آغاز و پایان کتاب به تاریخ اواخر دوره سلجوقیان عراق پرداخته است. خوشبختانه از الیمینی و ترجمه ها و شرح های آن، دست نویس های پرشماری برجای مانده است که ما را در راه رسیدن به متن اصلی ترجمه رهنمون است. در این مقاله، ضمن معرفی و تحلیل بیش از بیست دست نویس کهن و برجسته ترجمه یمینی و با بیان کاستی های تصحیح قدیم این متن و سنجش آن با تصحیح جدید، به اثبات ضرورت تصحیح مجدّد این متن پرداخته خواهد شد. همچنین، دلایل برتری ضبط های تصحیح جدید نسبت به تصحیح قدیم تر نیز بیان می شود.
تحلیل و تطبیق اسطوره دئنا در ارداویراف نامه و کمدی الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور ها و تفکرات یک تمدن، در اسطوره ها، کهن الگو ها و در پی آن، در ادیان آن کشور نمود داده می شود و به تدریج به هویت مردم آن کشور تبدیل می شود . دین زرتشتی یکی از ادیان کهن ایرانی است که در تاریخ شکوفایی ایران نقش بسزایی داشته است. در این پژوهش ابتدا به دئنا (دین)، یکی از قوای تشکیل دهنده انسان از منظر دین زرتشتی پرداخته و در ادامه با دنیای معنوی ارداویراف نامه و کمدی الهی دانته آلیگیری تطبیق و تحلیل می شود. تاکنون متون و کتب متفاوتی درمورد دئنا، در موقعیت های جغرافیایی متفاوت نوشته شده است که نشان می دهد این ایزدبانو در مکان های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. از جمله این کتاب ها می توان به ارداویراف نامه اشاره کرد که کمدی الهی شباهت بسیاری به آن دارد. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به تعریف دئنا می پردازد و نقش این اسطوره را در کمدی الهی و ارداویراف نامه بررسی می کند و در پایان به این نتیجه می رسد که دانته، از ظهور ویرژیل تا لحظه خداحافظی بئاتریس و دانته، به شیوه تمثیلی از دئنا و چیستا استفاده کرده و ویژگی های دئنا را به بئاتریس و ویژگی های چیستا را به ویرژیل تعمیم داده است.
مضامین مشترک در ادبیات جنگ فارسی و عربی (رمان های «زمین سوخته» اثر احمد محمود و «فهرس» اثر سنان أنطون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
104 - 127
حوزههای تخصصی:
ادبیات متأثر از مقتضیات اجتماعی و اوضاع و احوال زمان است. هنگامی که کشوری آماج حمله بیگانگان و استعمارگران می-شود، مقاومت و مبارزه مردم با دشمنان در آثار ادبی نیز بازتاب می یابد. در این میان، حمله عراق با همراهی کشورهای غربی به ایران و حمله آمریکا به عراق، دو مقطع مهم در تاریخ این دو کشور است. هنرمندان و ادیبان همگام با دیگر مردم این دو کشور و در قالب ادبیات پایداری سعی کردند مظلومیت مردم خود را در جریان این دو تهاجم بیان کنند. رمان زمین سوخته اثر احمد محمود جزو اولین آثار ادبی است که به حمله عراق به ایران پرداخته است. از سوی دیگر، رمان فهرس اثر سنان أنطون به قصد فراموش نشدن عراق قبل از جنگ آمریکا و زنده نگهداشتن آن در یادها با شیوه روایی جدید نوشته شده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، مضامین مشترک این دو رمان بررسی شد. توصیف خرابی ها و ویرانی هایی که در پی حمله دشمن به وجود آمده، بیان رنج و درد و اضطراب و ترس مردم، انتقاد از سیاست مداران و دولتیان، انتقاد از سیاست های استعماری آمریکا، دشمن ستیزی و دعوت به مبارزه و ایستادگی در مقابل فتنه های دشمن، از مضمون های مهم این آثار است.
Ralph Waldo Emerson’s Empirical Knowledge and Transcendental Experience through the Prism of Life and Intuition: A Phenomenological Reading
حوزههای تخصصی:
This study explores the analogy between Ralph Waldo Emerson’s Transcendentalism and his mystical experience through a phenomenological lens, emphasizing cross-cultural cognitive dimensions and their impact on the concept of universality. The research addresses the contemporary relevance of this analogy in an era marked by scientific advancements that, while clarifying many misconceptions, fail to provide existential reassurance or answer all human inquiries. This reflective inquiry seeks to understand reality and the rational linkage of events by engaging with life’s forces, which are integral to human wonderment. The methodology involves a comparative analysis of Emerson’s themes of intuition, light and knowledge alongside Tymieniecka’s Phenomenology of Life. The study does not aim to offer practical solutions but rather provides a philosophical account of intuition’s role in human experience, addressing fundamental challenges at their core. The findings suggest that Emerson’s mystical experiences, when analyzed through his themes of light, intuition and knowledge, align with phenomenological signification on an intuitive basis. Emerson’s Transcendentalism reflects life’s ontopoietic dynamism, perceiving universal structures akin to eidetic intuition essential for mental functionality. This study underscores the philosophical potential inherent in merging transcendental thought with phenomenological inquiry, offering new insights into understanding universality across literary contexts.
واسوخت در مثنوی سی نامه امیر حسینی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
77 - 92
حوزههای تخصصی:
قرن های هفتم و هشتم هجری و سبک عراقی به حضور شاعران نامدار معروف است. یکی از این شاعران، امیر حسینی هروی، صاحب چند منظومه عرفانی است. سی نامه یکی از منظومه های مهم عرفانی امیر حسینی هروی به شمار می رود که شامل نامه های ارسالی میان عاشق و معشوق است. نامه دوازدهم این مثنوی در اعراض عاشق از معشوق است که در اصل نامه ای واسوختی محسوب می شود. با این که واسوخت به معنای مصطلح از قرن نهم به بعد در ادبیات فارسی به وجود آمده است، اما در شعر برخی از شاعران دوره های قبل نیز نشانه هایی از این موضوع دیده می شود. نگارنده در پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل مایه های واسوختی در نامه مذکور منظومه سی نامه هروی پرداخته است. برایند تحقیق نشان می دهد که نامه دوازدهم مثنوی سی نامه امیر حسینی هروی در اصل واسوختی خطاب به معشوق است. اعراض و روی گردانی از معشوق، بیان بی وفایی معشوق، تهدید به جدایی و ترک معشوق، ذکر ظلم و جفای محبوب و درنهایت پناه بردن به ساقی به جای معشوق و ترجیح مستی و بی خبری مهم ترین عناصر واسوختی نامه مذکور است. دلیل وجود چنین مایه ای در شعر امیر حسینی هروی را می توان سنت نامه پردازی و نامه نگاری که به صورت ده نامه نویسی و سی نامه نویسی در ادبیات نمود یافته است، دانست.
بررسی ساختار معنایی روایت های حماسی و اساطیری ایران، هند، یونان و بین النهرین بر پایه نردبان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
263 - 282
حوزههای تخصصی:
الگوی «نردبان معنایی» که از مربع های معنایی متوالی تشکیل شده است، مراحل تولید معانی موجود در ژرف ساختِ روایت را از معنای اولیه تا معنای نهایی، به تصویر می کشد؛ به گونه ای که این معانی از حالت ایستایی در مربع معنایی گریماس عبور کرده و شکلی پویا یافته اند. در این مقاله برای اثبات این مسئله، به تجزیه وتحلیل چند روایت در ژانر حماسی و اساطیریِ ایران، هند، یونان و بین النهرین پرداخته شده است تا با بررسی معانی موجود در ژرف ساختِ روایت ها، ویژگی پویایی معنا در نردبان معنایی و ساختار معنایی این روایت ها بررسی شود. پس از تجزیه وتحلیل روایت های «ضحاک»، «فرود»، «رامایانا»، «گیل گمش» و «اودیسیوس»، مشخص شد که فرایند نردبان معنایی به کمک مربع های معنایی متوالی، معانی موجود در ساختار روایت را به شکلی پویا و سیال به نمایش می گذارد و در ژانرهای مختلف، قابل تطبیق و اجراست. همچنین با نردبان معنایی می توان الگوی طرحِ حرکت فاعلِ روایت در مسیر دستیابی به هدف را به وضوح مشاهده کرد و ساختار معنایی این روایت ها را بررسی و ترسیم کرد.
La Coexistence, L’interaction et L’intersubjectivité : La Narration Spatiale des Illustrations du Petit Prince(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le Petit Prince est illustré par Saint-Exupéry lui-même, ces illustrations sont indispensables pour la narration : elles ont été et placées précisément dans le texte par l’auteur en assumant effectivement des fonctions narratives que le texte seul ne pouvait couvrir. Les illustrations confèrent à la narration du Petit Prince une épaisseur spatiale. Une analyse approfondie de la fonction narrative spatiale de ces représentations graphiques permet de mettre en lumière le thème central de l'œuvre : La connaissance ne devrait pas être appréhendée de manière linéaire ni être contrainte par des paradigmes empiriques préétablis. Au contraire, elle devrait s'ancrer dans une connexion authentique, fondée sur l'intersubjectivité. L’article tentera de traiter les trois aspects principaux de la narration des illustrations, afin de démontrer la multiplicité spatiale qui caractérise Le Petit Prince : premièrement, la capacité de représentation intuitive des illustrations, deuxièmement, l'interaction du lecteur suscitée par la polysémie des illustrations, et troisièmement, les illustrations, en tant que « dessins enfantins » au sens de Merleau-Ponty, abandonnent le réalisme poursuivi par les paradigmes picturaux pour ne montrer que l’état authentique des choses dans l'espace et les efforts du narrateur pour se connecter aux autres , ce qui est étroitement lié au thème de l'œuvre.
توضیح چند اصطلاح در حوزه منسوجات در شعر شفروه اصفهانی و تکمیل و تصحیح فرهنگ های لغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
67 - 83
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون کهن ازسویی در تکمیل و تصحیح فرهنگ های لغت مؤثر است و ازسوی دیگر، توجه به برخی از عناصر تکرارشونده در این متون می تواند اساس تدوین فرهنگ های تخصصی باشد که یکی از نیازهای پژوهشگران است. یکی از این فرهنگ های تخصصی مورد نیاز، فرهنگ منسوجات است. در شعر شرف الدین شفروه اصفهانی، شاعر، نویسنده و واعظ قرن ششم هجری، اصطلاحاتی در حوزه منسوجات آمده است که تازگی هایی دارد و در فرهنگ های لغت فارسی دیده نمی شود. برخی از این اصطلاحات نیز شواهد کهنی را به مدخل های بی شاهد فرهنگ ها می افزاید. در این مقاله براساس نسخه های خطی دیوان شفروه، به تصحیح چند اصطلاح در شعر شفروه پرداخته و با توجه به عناصر درون متنی و منابع جنبی، این اصطلاحات توضیح داده شد. گذشته از اصطلاحات فارسی، برخی از این اصطلاحات از زبان عربی به شعر شفروه راه یافته است که شماری از آنها بن مایه های قرآنی دارد و برخی دیگر، از زبان ترکی که شفروه دست کم با واژگان این زبان در روزگار خود برخورد کرده و با آنها آشنا بوده است. برخی نیز در گذر زمان، تلفظشان فراموش شده و تحریف ها و تصحیف هایی در آنها راه یافته است و حتی از معنای اصلی خود دور شده اند.
آیرونی در شعر پسامدرن گفتگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی آیرونی در شعر پسامدرن گفتگویی می پردازد. آیرونی، شیوه ای بلاغی و یک سبک گفتگوست که نوع خاصی از بیان متناقض و گاه طنزآمیز در آن دیده می شود. گفتگو به شیوه های مختلف؛ ازقبیل دوگویی، چندگویی، خوداندیشی و بیان آزادانه اندیشه از ویژگی های شعر پسامدرن است؛ ازاین رو آیرونی هم به عنوان یک سبک گفتگو در شعر پسامدرن قابل بررسی است؛ بنابراین نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر متن اشعار پسامدرن می کوشند با پاسخ به این پرسش که شگرد آیرونی در شعرپسامدرن برای تبیین چه مضامینی به کاررفته و کدام شیوه های آیرونی در این اشعار کاربرد دارد و بسامد بیشتری دارد؟، تبیین کنند آیرونی در شعر پسامدرن برای بیان مضامین سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، دینی، عاشقانه و بیان احساسات فردی به کارگرفته شده و شاعران پسامدرن از گونه های آیرونی های کلامی، موقعیت، نمایشی و سقراطی استفاده کرده اند که از این میان شگرد آیرونی موقعیت که با بیانی غیرمنتظره و اغلب غافل گیرکننده، فضایی آیرونیایی را در شعرگفتگویی معاصر آفریده است، بیشترین بسامد را دارد.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت «TA» در رمان «ما تَبَقَّی لَکُم» اثر غسّان کنفانی و «شما که غریبه نیستید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی بر اساس نظریه شخصیت اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تحلیل رفتار متقابل شخصیت TA یکی از نظریات مطرح در عرصه روانشناختی شخصیّت می باشد. اریک برن به عنوان برجسته ترین نظریه پرداز در این حیطه شخصیت انسان ها را بر سه جنبه والد، بالغ، کودک استوار می داند که هنگام برقراری ارتباط با افراد دیگر در شخصیت وی پدیدار می گردد. این دانش با ادبیات رابطه بسیار تنگاتنگی دارد بویژه ادبیات داستانی که رفتار شخصیت های اصلی داستان را تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی به نیکوترین شکل بیان می کند. رمان ما تبقی لکم اثر غسان کنفانی بیانگر شرایط بغرنج یک خانواده جنگ زده فلسطینی است که دچار از هم پاشیدگی و بحران شده است. هوشنگ مرادی کرمانی با رمان شما که غریبه نیستید موضوع رنج ها و ضربات عاطفی دوران زندگانی خود از کودکی تا بزرگسالی را به تصویر می کشد. هدف از این تحقیق، تبیین زوایای پنهان بافت متنی هر دو رمان و آشکارسازی روابط سلطه جویانه و مستبدانه شخصیت های اصلی هر دو رمان نسبت به یکدیگر می باشد. در این جستار ادبی با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای نظریه اریک برن شخصیت های دو رمان مذکور را بررسی و تحلیل نموده و مؤلفه های یکسان شان را تطبیق می دهیم.