فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
145 - 172
حوزههای تخصصی:
سیطره علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقع بینانه به همه جنبه های زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدان شناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیاکانی، فرهنگی، عرفانی، اسطوره ای و یزدان شناسانه نشان داده است که مؤلفه های مشترک آنها یعنی جمعی بودن، قطعیت و تخیل تقریباً در نقطه مقابل مؤلفه های جاودانگی مدرن قرار دارد. حضور مؤلفه های جاودانگی مدرن که عبارتند از فردیت، عدم قطعیت، خاطره (در تقابل با تخیل) و مفهوم طبیعت جاودان، در رمان های نوجوان دهه نود شمسی بارز است. این پژوهش، ابتدا به مرور مراحل و تکالیف سوگواری پرداخته است و ضمن تدقیق و تعیین مؤلفه های جاودانگی پیشامدرن و مدرن، تناظر هر مرحله از سوگواری را با انواع مختلف جاودانگی نشان داده است. سپس با تکیه بر رمان های «سنجاب ماهی عزیز» و «شکارچی کوسه کر»، به بررسی مسئله مرگ و نقش جاودانگی پیشامدرن و مدرن در پیشبرد داستان پرداخته و نشان داده که شخصیت ها چگونه به مرحله پذیرش مرگ دیگری می رسند و مراحل سوگواری را کامل می کنند. گفتنی است که تجزیه و تحلیل نمونه ها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکردی توصیفی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هر دو رمان، توسل به مؤلفه های جاودانگی پیشامدرن، شخصیت ها را در مراحل آغازین سوگواری یعنی انکار و جست وجو و چانه زنی گرفتار می کند، در حالی که بلوغ شخصیت ها با کامل شدن تکالیف سوگواری و رسیدن به مرحله بهبود و سازمان یابی از رهگذر مؤلفه های جاودانگی مدرن (با محوریت خاطره در رمان «سنجاب ماهی عزیز» و طبیعت جاودان در رمان «شکارچی کوسه کر») تحقق می یابد.
تحلیل حکایت های بازنویسی شده کلیله و دمنه براساس انواع اقتباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایات و داستان های کهن (کلیله و دمنه) به دلیل داشتن ظرفیت های آموزشی و مضامین عالی و ناب تربیتی، منابع بسیار مناسبی برای تربیت، پرورش و شکوفا کردن استعدادهای کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. هدف پژوهش حاضر تحلیل داستان های بازنویس شده کلیله و دمنه بر اساس انواع اقتباس است. روش تحقیق به صورت تحلیل محتواست. ضمن بررسی تعریف اقتباس و انواع، نویسندگان برای انجام یک اقتباس خلاق و مناسب راهکارها و معیارهای مختلفی را ارائه داده اند. انتخاب عنوان مناسب و خلاق، استفاده از شگردهای سپید نویسی و شکاف گویا، خلاقیت در شروع و پایان بندی داستان ها، گسترش طرح حکایت و قصه های کهن از طریق افزایش تعداد حوادث داستان، افزایش کشمکش ها و.. از مهم ترین مولفه های یک اقتباس خلاق و آزاد از متون کهن از جمله کلیله و دمنه است. نتایج پژوهش نشان داد که از میان آثار بررسی شده چهار گروه بازنویس، علیرغم آن که هر چهار گروه از معیارهای بازنویسی خلاق استفاده ی چندانی نکرده اند؛ اما داود لطف الله و مژگان شیخی، بر حسب میانگینی که به دست آمد، نسبت به دو بازنویس دیگر یعنی مهدی آذر یزدی و رضا شیرازی، بیشتر از شاخصه های اقتباس خلاق در داستان های خود استفاده نموده اند.
واکاوی تحول معنایی نمادین سیمرغ در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها تصویرهایی قدرتمند هستند که انبوهی از مفاهیم و اساطیر فرهنگی را در قالب یک خوشه معنایی صورت بندی می کنند. این خوشه های معنایی طی فرایندهای خلاق ادبی تولید می شوند و بخشی از حافظه فرهنگی ما را تشکیل می دهند. یکی از این نمادها که در متون ایرانی قبل از اسلام تولید شده و در حافظه فرهنگی جامعه پس از اسلام باقی مانده و در صورت بندی های جدیدی در سنت شعری و عرفانی فارسی استمرار یافته، سیمرغ است. این صورت بندی های متعدد نشان می دهد که سیمرغ در فرهنگ ایرانی به یک دال مرکزی تبدیل شده و بازخوانی بینامتنی کدهای رمزگذاری شده در آن می تواند تفکر اسطوره ای و سنت فکری رمزآلود انسان ایرانی در سده های گذشته را برای نسل جدید فهم پذیر کند. با عنایت به این موضوع، مقاله حاضر با تکنیک قرائت تنگاتنگ و با تکیه بر شواهد متنی موجود در پیکره ادبیات پیشااسلام و پسااسلام می کوشد ضمن تاکید بر سمبلیسم غنی این پرنده، سیر تطور معنایی آن را در دوره های مختلف تاریخی تا قرن هفتم واکاوی کند و چرایی و چگونگی این چرخش های معنایی را به یک مسئله تبدیل کند. بر این اساس، مقاله حاضر تلاش می کند به این سؤال پاسخ دهد که سیمرغ در پیکره متون ادبی پسااسلام چه تفاوتی با متون پیش از اسلام دارد و در صورت بندی های متعدد آن چه نوع دست کاری های خلاقانه ای در صورت و محتوای آن رخ داده است؟
ساختار روایی داستان سنگر و قمقمه های خالی نوشته بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده ای برای بیان اندیشه ها و مفاهیم خود از روش، طرح و شیوه خاصی برای روایتگری استفاده می کند. بهرام صادقی از نویسندگان نسبتاً کم کار دوره معاصر است که آثاری اندک از او بر جای مانده؛ اما تأثیری ماندگار بر داستان نویسی فارسی داشته است. داستان کوتاه سنگر و قمقمه های خالی در مجموعه داستانی به همین نام منتشر شده که نویسنده در آن از شیوه فراداستان برای روایت استفاده کرده است. تکرار و یکنواختی، ژرف ساخت غالب این داستان است که نویسنده آن را به کمک نمادها و نشانه های درون متنی و با حربه طنز در طول داستان گسترده است. نام و کنش شخصیت ها نیز در همین راستا و در خدمت ساختار روایی داستان است. در این مقاله براساس روایت شناسی ساختاری به تحلیل پیوند میان طرح، ژرف ساخت و شیوه روایتگری صادقی در داستان سنگر و قمقمه های خالی پرداخته ایم. چگونگی استفاده نویسنده از این شکل خاص روایتگری به کمک سایر عناصر و نشانه های درون متنی به تشکیل ساختاری مدرن انجامیده است. توجه ویژه به روایت و فراداستان بودن داستان که حاصل نقض چارچوب هاست، شریک کردن خواننده در روایت داستان و محول کردن بخشی از وظایف راوی به او، مباهات به فرم و تردید در واقعیت داستانی ازطریق حرف زدن راوی فراداستان با خواننده، از نشانه های تمایل نویسنده به این ساختار است.
مبارزه با نفس در نقل قول های مستقیم ابوسعید ابی الخیر در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
169 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در تعالیم دینی و قرآنی و آیات و روایات ما همواره مورد توجه قرار گرفته و به تبع آن به متون ادبی و عرفانی ما نیز راه یافته است، بحث مبارزه با نفس است. از سوی دیگر، بررسی نقل قول های مستقیم (DS) یکی از راه های بازنمایی گفتار و اندیشه است. کتاب اسرارالتوحید که موضوع آن احوال و اقوال ابوسعید ابوالخیر عارف نامی قرن چهارم و پنجم (357-440) است و به قلم یکی از نوادگان او به نام محمدبن منور، به رشته تحریر درآمده، دربردارنده احوالات و سخنانی است که یا از زبان خود ابوسعید نقل شده یا دیگران درباره وی گفته اند و شامل مباحث مهمی در تصوّف است. در این پژوهش بر آنیم تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی، بر مبنای نقل قول هایی که به صورت مستقیم از ابوسعید در کتاب اسرارالتوحید از زبان محمدبن منوّر نقل شده است، به بررسی فضای دیالوگی (بافت فیزیکی) و ساخت نحوی و برنامه راهبردی این نقل قول ها بپردازیم تا بر اساس آن به تحلیل نظام فکری ابوسعید درباره مبارزه با نفس دست یابیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده این نکته است که برخلاف برخی هنجارگریزی های ایدئولوژیکی که ظاهراً در رفتار ابوسعید در کتاب اسرارالتوحید درباره مباحثی چون حج، سماع، زهد و ساده زیستی وجود دارد، در باب مبارزه با نفس، نه تنها هنجارشکنی ندارد بلکه کاملاً همسو با تعالیم دینی و قرآنی و اعتقادات فقها و متشرّعین است.
انگیزه های بازتاب عشق در دیوان عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
77 - 96
حوزههای تخصصی:
از میان انواع ادبی بی تردید ژانر غنایی گسترده ترین ژانر است. عده ای از پژوهشگران معاصر آن را قدیمی ترین ژانر ادبی دانسته اند و به شاخه های متعددی تقسیم کرده اند. یکی از مهم ترین مباحث در حوزه انواع ادبی و چه بسا مهم ترین مبحث در حوزه این نوع ژانر، عشق است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی، انگیزه های مؤلّفه عشق در دیوان عارف قزوینی، بررسی و جلوه های گوناگون آن از منظر عارف بیان شود. از مجموع 229 عنوان شعری که در دیوان عارف قزوینی در قالب های گوناگون قصیده، غزل، مثنوی، دوبیتی، تک بیت و تصنیف ذکر شده است، قریب به 106 مورد به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مؤلّفه عشق اختصاص دارد؛ یعنی حدود 28/46 درصد از حجم کل دیوان عارف. قطعاً انگیزه های متعددی بر کاربرد این مؤلّفه در دیوان عارف مؤثر بوده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته مهم ترین انگیزه های عارف قزوینی از کاربرد این مؤلّفه، وطن خواهی و عشق به وطن و سرزمین، تصنیف سازی و تجارب عشقی، عشق و محبت به دوستان و مردم، استقبال از اشعار عاشقانه دیگر شعرا، زندگی پرتب و تاب و فشارهای سیاسی بوده است.
رعایت اصول نگارش و ویرایش فارسی در نوشتار دانشجویان: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه سلمان فارسی
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
99 - 130
حوزههای تخصصی:
دانشجویان در زمان نگارش با مشکلاتی مواجه می شوند که اغلب به خاطر نداشتن دانش کافی درباره اصول نگارش است؛ چنین نقص ها و کمبودهایی از عوامل پرشماری ریشه میگیرد که بی تردید نبود آموزش درست و کافی در دوره های پیش از دانشگاه از مهم ترین آن هاست. از طرفی ارزشیابی این مهارت تا حدّی سلیقه ای است و یافتن راهی برای سنجش دقیق آن، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، یافتن نقاط ضعف و قوت مهارت نگارش فارسی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاهی و همچنین طراحی ابزاری برای سنجش نگارش فارسی بوده است. این پژوهش از نوع کاربردی است و به شیوه توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان رشته های آموزش زبان انگلیسی، ادبیات فارسی، برق، روانشناسی، ریاضی، شهرسازی و علوم مهندسی دانشگاه سلمان فارسی بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه، تعداد 103 دانشجوی دوره کارشناسی بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت انجام این تحقیق، موضوعی با محتوای «دانشگاه خود را توصیف کنید» به دانشجویان داده و از آن ها خواسته شد، تا درباره آن یک متن با دست کم چهار پاراگراف بنویسند. سپس پژوهشگران، متن های دانشجویان را بر اساس شیوه نامه، ارزیابی نمودند و نمره های دانشجویان رشته های مختلف مقایسه گردید. در پایان، تحلیل داده ها با استفاده از برنامه SPSS نسخه 21 انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات توانایی نوشتن دانشجویان، میانگین نمرات دانشجویان از لحاظ هنجارهای نگارشی و نمرات مهارت نگارش آن ها تفاوت معنی داری وجود دارد ؛ رشته درسی در مقطع دبیرستان بر میزان مهارت نگارش دانشجویان تأثیر ندارد؛ بین میانگین نمرات مهارت های نگارشی ازلحاظ عناصر زبانی و ادبی و محتوای نگارش دانشجویان تفاوت معنی داری وجود ندارد و بین مهارت نگارش دانشجویان پسر و دختر، سن دانشجویان با میزان مهارت نگارش آن ها، میزان مهارت نگارش ورودی های قدیمی تر در دانشگاه در مقایسه با ورودی های جدیدتر تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تحلیل و بررسی «قصه نخجیران» و «پادشاه جهودی که نصرانیان را می کشت» در مثنوی معنوی و پیوند آن با نبوّت عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
25 - 52
حوزههای تخصصی:
نوشته ی حاضر در پی نشان دادن مؤلفه هایی است که درون مایه ی قصه ی پادشاه جهودِ نصرانی کش و نیز حکایت نخجیران را با مبانی نبوّت عامه پیوند می زند. قهرمان قصه در داستان پادشاه جهود، کودکی است که وی را در آتش افکنده اند و بی آنکه شعله ی آتش بر او کارگر افتد، دیگران را به تمکین نکردن در برابر بت و استقبال از آتش فرامی خواند. در داستان نخجیران نیز خرگوشی پیمان ظالمانه ی شیر و نخجیران را زیر پا می نهد و تن نمی دهد که طعمه ی شیر شود و سرانجام شیر را با ترفندی به چاه می افکند. با نگاهی به سرگذشت شماری از پیامبران که در قرآن کریم انعکاس یافته است، همانندی و همسویی اجزا و اهداف این دو حکایت با سوانح زندگی ایشان و چگونگی هدایت قوم و موانع پیش روی آنان فرادید می آید. توان درونی قهرمانان قصه در کنار ناتوانی بیرونی، پشتوانه ی الهی، از جان گذشتگی، شکست دشمن و تحقق وعده ی حق، شهد پیروزی، نقش قضاوقدر، سبب سازی و سبب سوزی خداوند و واکنش جبّاران و مردم عادت پرست ازجمله مواردی است که در دعوت انبیا و فرازوفرود این دو حکایت دیده می شود.
ترجمه متون سیاسی (عربی به فارسی) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به مترجمان این مجوز را داد که در ترجمه متن هایی که دربردارنده ایدئولوژی هستند، دست به بازآفرینی زده و انتخاب های زبانی خود را همسو با فرهنگ و ایدئولوژی متن مقصد انجام دهند. از سوی دیگر سرعت و شدت تأثیر گذاری گفتمان ای رسانه ای، رسانه ها را در مرکز توجه سیاستمداران و صاحبان قدرت و ابزاری برای رواج گفتمان های سیاسی مورد نظر آن ها قرار داده است. از این رو، این پژوهش در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل وندایک، نحوه کاربست راهبردهای ارائه شده در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی را در فرایند ترجمه متون سیاسی بررسی کند. داده های پژوهش از دو شبکه خبری العربیه و الشرق در بازه زمانی 2019 تا 2022 با محوریت موضوع جنگ یمن انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این دو شبکه خبری با استفاده از راهبردهای کوچک نمایی، آشکار سازی، مشروعیت زدایی، مشروعیت زایی، پیش انگاشت، همدلی، تعمیم و بزرگنمایی از محور معنا و راهبردهای مبتداسازی، به حاشیه رانی و ترتیب واژه از محور نحو، راهبرد بازی با ارقام از محور بلاغت، راهبرد واژه گزینی همسو از محور سبک، دو راهبرد صورت های ضد واقع گرا و صدق از محور استدلال و راهبرد تغییر کنش های رفتاری از محور کنش درصدد ارائه بازنمود منفی از اقدامات حوثی ها و بازنمود مثبت از اقدامات عربستان سعودی است. در فرایند ترجمه مترجم باید با استفاده از راهبردهای مشابه و گاهی متضاد با راهبردهای موجود در متن مبدأ، این بازنمایی ها را همسو با سیاست کشور خویش معکوس سازد.
کاربست انگاره جهان های متن در اشعار شیرکو بیکس: رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
126 - 158
حوزههای تخصصی:
شعرشناسی شناختی به عنوان یکی از شاخه های مطرح شده در علوم شناختی، به خواننده امکان می دهد تا با کمک ابزارها و عناصر سازنده متن به تحلیل آن بپردازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عناصر سازنده شعر، گزیده ای از اشعار شیرکو بیکس با عنوان «معروف آقایی شعری موزون و بارانی جوان مرگ شده» از مجموعه «چراکانی سه ر هه له مووت»(چراغ هایی بر فراز قله) می باشد که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس انگاره جهان های متن ورث (1999) انجام گرفته است. لایه های مختلف شعر شیرکو بیکس که با عزیمت از جهان متن اصلی به جهان های زیرشمول و سپس بازگشت به جهان متن اصلی همراه بود، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مهم ترین ویژگی اشعار وی، استفاده از اسامی خاص، استعاره های مفهومی و نیز کاربرد قید به عنوان مهم ترین عناصر جهان ساز در ساخت جهان های زیرشمول و جهان متن می باشد. همچنین، استفاده از فرایندهای ذهنی در ساخت جهان های زیرشمول و استفاده از فرایندهای رابطه ای و مادی در ساخت جهان متن از مهم ترین گزاره های نقش گستر به شمار می روند. یافته ها حاکی از آن است که در گزیده بررسی شده، علت گرایش به خواندن این اشعار در بسامد بالای جهان های زیرشمول آرزو و یکی شدن جهان گفتمان و جهان متن در یکدیگر و از میان برداشته شدن لایه میان آن دو است.
بررسی ویژگی های سبک ادبی کتاب بیتال عجم از منظر علم بیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
1 - 38
حوزههای تخصصی:
نسخه های خطی آثار ارزشمندی هستند که به لحاظ تاریخی، هویتی، مذهبی و فرهنگی تبیین گر بخش مهمی از حیات یک کشور هستند. یکی از نسخه های خطی مهم و تاریخی، کتاب بیتال عجم است که از متون داستانی هند باستان به شمار می رود که در قرن سیزدهم هجری، به وسیله مهاراجا مدهو کیشان و برادرش ایندرا کیشان بهادر، در هند به فارسی ترجمه شده است. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی های سبک ادبی آن، از منظر علم بیان است. این پژوهش، ابتدا با شیوه کتاب خانه ای، سپس استخراج، طبقه بندی و بررسی آماری آرایه های (تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه) و در نهایت با استفاده از روش تطبیقی به بسامدسنجی شیوه های ساختاری این آرایه ها، به ویژگی های سبکی آن ها در این اثر دست یافته است. کاربرد چشمگیر کنایه، اضافه های تشبیهی فراوان، ساختار تشبیه از نوع ترکیب وصفی، تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، استعاره های ساده و نزدیک به ذهن، استعاره های مکنیه از نوع ترکیب وصفی و فراوانی مجاز به علاقه جزئیه و محلّیه از شاخصه های مهم ادبی این اثر از منظر علم بیان هستند. یافته های مقاله نشان داد بیتال عجم، صرفاً یک اثر داستانی محض به زبان ساده نیست، بلکه به کارگیری فراوان آرایه های ادبی، به ویژه، بسامد بالای آرایه های کنایه، تشبیه، استعاره و مجاز، آن را به یک اثر ادبی ارزشمند تبدیل نموده و نثر بخش عمده آن را در شمار نثر فنی قرار داده است.
هرمنوتیک سکوت در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هایدگر، در پی درک معنای هستی، به تحلیل امکانات وجودی دازاین می پردازد و در بین این امکانات به ارتباط زبان و هستی اهتمام ویژه ای می ورزد. او، در کنار سخن گفتن/ تکلم، سکوت را نیز یکی از امکان های زبان می داند. بنابر باور هایدگر، سکوت زبانی توانایی این را دارد که بسیار گسترده تر از سخن گفتنِ صرف سبب آشکارگی هستی شود. این آشکارگی هستی و نیوشیدن ندای هستی در سکوت، به آن خاصیتی تفسیری می بخشد که هایدگر آن را هرمنوتیک نامیده است. ازآنجاکه در میراث عرفانی ما، مولانا جلال الدین در غالب غزل ها از سکوت و خموشی سخن می گوید، نگارندگان این مقاله، بر آن اند که در پرتو تلقی ای که هایدگر از مفهوم سکوت دارد، می توان سویه های تازه ای از مفهوم سکوت و خموشی را در غزلیات شمس گشود و ویژگی تفسیری و هرمنوتیکی آن را در این گزاره ها نشان داد: «از بی جهانی دازاین تا فنای سالک به معنای عام و پیوند آن با سکوت»، «از گذار دازاین از موقعیت زبانی تا فنای زبانی سالک به معنای خاص و پیوند آن با سکوت»، «هرمنوتیک سکوت و دریافت گفتار اصیل از دازاین تا سالک»، و «سکوت هرمنوتیکی مولانا و دریافت گفتار اصیل». مولانا با طرح سکوت اصیل زمینه ای فراهم می آورد تا جان و جهان هستی به سخن درآید و کاستی و نارسابودن زبان تدارک یابد و پرده از اسرار عالم برگرفته شود. توجه به وجه هرمنوتیکی سکوت در غزلیات شمس جستار حاضر را از پژوهش های موجود متمایز می کند.
کاربرد تمثیل در ساختن وجه تسمیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برخی از شاعران و نویسندگان در مطاوی اشعار و نوشته هایشان، برخی از کلمات را ریشه شناسی کرده و وجه تسمیه آن ها را نشان داده اند. بررسی، تحلیل و طبقه بندی این وجه تسمیه ها، بیانگر نوع نگاه آنان به چگونگی ساختِ کلمات است. شیوه های ساخت وجه تسمیه نیز متنوع است؛ از توجه به ریشه لغات گرفته تا رجوع به عقاید عامیانه و از رویدادهای تاریخی تا تخیلات شاعرانه و... . از آنجا که بررسی کاربرد تمثیلها در ساختن وجوه تسمیه ضرورت دارد، هدف از این پژوهش بررسی کاربرد انواع تمثیل در ارائه وجه تسمیه است. ما در این مقاله برآنیم که ابتدا شیوه های گوناگون ساخت وجه تسمیه را بیان کنیم و برای هرکدام شواهد مثالی از کتب و دواوین شعرا- تا قرن ششم- بیابیم و در ادامه انواع تمثیل را معرفی کنیم و پس از آن نمونه هایی از وجه تسمیه هایی را که بر پایه تمثیل ساخته شده است ذکر کنیم. در این پژوهش می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که: کارکرد انواع تمثیل در ساخت و ارائه وجه تسمیه به چه اندازه است؟ هر چند کتابها و مقالات متعددی درباره تمثیل و نیز وجوه تسمیه نوشته شده است اما تاکنون پژوهشی درباره کارکرد تمثیل در ساخت وجه تسمیه منتشر نشده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده و رویکردی توصیفی – تحلیلی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، وجه تسمیه های ارائه شده عموماً بر پایه تمثیل عام (تشبیه) است و نویسندگان و شعرا کمتر از تمثیلهای خاص همچون تشبیه تمثیل و تمثیل روایی استفاده کرده اند.
To have or not to have a Choice in Writing Topics and Positions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
185 - 218
حوزههای تخصصی:
The prevailing assumption in education is that students should have the ability to choose their writing topics and positions. However, this belief lacks substantial empirical evidence. To investigate this further, Semi-structured interviews with 40 male students in the field of English Language Teaching in Farhangian University who had completed two argumentative writing assignments in a university course were conducted. One assignment allowed them to choose their writing position, while the other assignment had the position assigned to them. These students were in their second to third year of study and possessed above-average writing skills. Our interview protocol focused on exploring their evolving perspectives on choice as a motivating factor in this specific writing assignment. Applying a grounded theory approach to thematic analysis, it became evident that students believed they should be able to choose their writing topics because they were more likely to be interested in them and had a better understanding of the subject matter. They also perceived that choice enhanced their motivation and the quality of their writing, ultimately influencing their grades. While most students in the study expressed a preference for choice, they also recognized several advantages of not having choice. These included the opportunity to enhance their writing skills, develop new perspectives, and cultivate tenacity in their writing.
بررسی فعل ساده و مرکب در مجالس سبعه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجالس سبعه یکی از آثار مهم جلال الدین محمّد مولوی است که از هفت خطابه یا هفت مجلس وعظ فراهم آمده است. این گونه نثر که نثر خطابی نامیده می شود و عالی ترین اندیشه ها را به وسیله ساده ترین اشکال منطقی القا می کند، به وسیله بزرگانی مانند: خواجه عبدالله انصاری، ابوسعید ابوالخیر، ابوالفتح شهرستانی، روزبهان بقلی، بهاءولد، مولوی، شمس تبریز و نیز سعدی در مجالس بیان شده است. در این گونه نثر برای اقناع مخاطب و القای مفاهیم عرفانی و اخلاقی به نیکی بهره گرفته می شود. مهمترین ویژگی این گونه نثر، نزدیکی به زبان گفتاری است که گاه با نثر ادبی در آمیخته است و سادگی نثر و مسجع بودن از ویژگی های آن است. با توجه به همین جایگاه مجالس سبعه و ویژگی های زبانی آن، در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، موضوع کاربرد فعل مرکب که از مهمترین مباحث دستوری است و کاربرد درست آن و نیز به کاربردن نابه جای آن در استواری و نا استواری سخن بسیار تأثیرگذار است، در مجالس سبعه جلال الدین مولوی بررسی شده است. کاربرد افعال در این مجالس، ما را با کاربرد طبیعی در آن روزگار و تحلیل دقیق از نظر دستوری یاری می رساند. در این پژوهش دریافتیم که مولانا بیشتر به کاربرد افعال ساده توجه داشته و در بسیاری موارد افعال ساده فراوان از یک ریشه یا ریشه های گوناگون پیاپی یا با فاصله اندک به کار برده است؛ گاه نیز شکل ساده و مرکب یک فعل را در کنار هم آورده است. برخی از افعال مرکب نیز متأثر از وجود کلمات عربی در ساختار فعل مرکب است و گرچه خود در عربی به شکل بسیط به کار می روند، ولی در فارسی و مجالس سبعه به فعل مرکب تبدیل شده اند. رعایت سجع نیز عاملی برای کاربرد ساختار فعل به صورت ساده یا مرکب بوده است.
تحلیل سپهر نشانه ای شعر «در آستانه» احمد شاملو بر اساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سپهر نشانه ای» اصطلاحی ابداعی در نظریه یوری لوتمان است و بر فضای انتزاعی محصوری دلالت دارد که نشانه ها تنها درون آن معنا می یابند. آنچه درون مرزهای این سپهر قرار می گیرد واجد فرهنگ و نظم درونی است و خارج از آن فضای فرانشانه ای یا غیرنشانه ای را تشکیل می دهد که دچار بی نظمی و آشوب است و نشانه-معناشناسی در آن تعریف پذیر نیست. لوتمان معتقد است بر اثر سازوکارهایی همچون طرد و جذب در مرزها، سپهر نشانه ای همواره در حال تغییر است. «در آستانه» از احمد شاملو شعر بلندی است که در اواخر عمر او سروده شده است و جمع بندی فلسفی و اعتقادی او را در خصوص زندگی، مرگ و وضعیت پس از مرگ در خود جای داده است. در مقاله حاضر با به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی لوتمان به تحلیل سپهر نشانه ای این اثر پرداخته شده است. تحلیل های انجام شده نشان می دهد شاملو عناصر متافیزیکی را از سپهر نشانه ای طرد کرده، مرز تمایز خود با طبیعتِ غیرانسانی را پررنگ نموده و با تهی کردن سپهر نشانه ای از عناصر طبیعی و فراطبیعی، میدان را برای محوریت یافتن نقش انسان و برجسته نمودن جایگاه او مهیا کرده است.
تأملّی در کارکرد آشنایی زدایی از چهره ی اساطیری اژدها در رمان عینکی برای اژدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فانتزی های نوین، ادامه ی اساطیر و قصه های عامیانه اند که با تأثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم از چهره ها و حوادثِ قصه های کهن الهام گرفته اند. چهره هایی که از عالمی دیگر، از دنیایی که در چشم ما ناممکن جلوه می کنند، پا به دنیای واقعی مردم می گذارند و همانند چهره های اساطیری، رفتاری از آن ها سرمی زند که برای ما، دور از دسترس و ناشدنی می نماید. ویژگی ها و اعمالی از آن ها می بینیم که آرزوها و نیازهای حال و آینده ی ما را بازتاب می دهند، همچنان که اساطیر و حماسه ها پاسخگوی پرسش ها و بیانگر تشویش ها و آرزوهای نیاکان ما بودند. اژدها در رمان عینکی برای اژدها، اثر محمدهادی محمدی، نمادی از افسانه های رو به فراموشی است که نویسنده قصد دارد با این رمان اهمیت افسانه ها، حماسه ها، قصه های عامیانه و... را به نسل جدید یادآور شود. در این مقاله کوشش شده است که اژدهای این رمان با اژدهایان اساطیری و حماسی (به ویژه در اشعار شاهنامه) مقایسه شود، وجوه تشابه و افتراق آن ها بررسی گردد و کارکردهای اجتماعی اژدهای فانتزی تبیین شود. همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که اگر هدف از این فانتزی جلب توجه نسل جوان به افسانه هاست، چرا با وجود دو افسانه گوی فعال، یعنی بی بی ترنج و ننه اژدها، در کل رمان حتی یک بار هم افسانه ای از آن ها نمی شنویم؟
تبارشناسی خانقاه از دیدگاه میشل فوکو
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
135 - 165
حوزههای تخصصی:
خانقاه به عنوان یک نهاد اجتماعی در تاریخ اندیشه و ادبیات فارسی نقش بسزایی داشته است و تاثیر آن در رشد و اشاعه فرهنگ و ادب ایران انکار ناشدنی است. درباره تاسیس نخستین خانقاه در جوامع اسلامی و علل ایجاد آن، در میان محققین اختلاف نظر وجود دارد. روی گردانی فقهای دنیاجو از آموزه های اسلام راستین و عمل به دستورات آن، بیزاری از زهد خشک و وجود عالمان بی عمل زمینه های شکل گیری وگسترش خانقاه را در ممالک اسلامی بیشتر کرد و همین عامل، باعث جدایی خانقاه از مسجد شد و نوعی گسست معرفتی ایجاد کرد که پیش از آن در جامعه اسلامی سابقه نداشت. این نوشتار، در پی آن است ضمن پرداختن به تاریخ و چگونگی تولد خانقاه، ضرورت، انگیزه و علل تشکیل این نهاد اجتماعی را آشکار کند و جهت روشنگری ذهن خواننده، اشاره ای به چگونگی پیدایش و تجلّی آیین تصوف در میان مسلمانان داشته باشد. سپس با در نظرگرفتن اهمیت و جایگاه خانقاه در شناساندن فرهنگ اسلامی، با نگاهی جامعه شناختی، خاستگاه، نقش و کارکرد آن را از دیدگاه اصول روش شناختی و رویکرد تبارشناسانه فوکو بررسی کند. نتایج حاکی از آن است که تقابل خانقاه با اندیشه های دینی باعث شکل گیری این نهاد شد و هر گروه برای پایبندی های خود ادلّه خود را ارائه داده اند و در نهایت، پیوستن بزرگانی مانند امام محمد غزّالی به آیین و مسلک تصوّف، شکل گیری خانقاه را رسمیّت بیشتری بخشید.
نقش استعاره و مجاز در فرآیند میل ورزی در رمان «نگران نباش» بر مبنای آموزه های لکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
94 - 110
حوزههای تخصصی:
ژاک لکان از اندیشمندانی است که از استعاره و مجاز- که اصطلاحاتی تخصصی در دانش بلاغت و زبان شناسی به شمار می آیند- برای تبیین مفهوم روانکاوانه میل استفاده می کند. در نگاه وی، میل ورزی به میانجی مداخله استعاره پدری شروع می شود و ممکن است در فرآیندی مجازی همواره خود را تثبیت نماید. بر اساس بروز اختلال در فرآیند استعاری و مجازی، لکان تبیین نمود که بیمار به کدام گونه از روان پریشی دچار شده و سبب رنج بردن او چه چیزی است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی و بر اساس فرآیند استعاری و مجازی مورد نظر لکان، چگونگی میل ورزی سوژه (شادی) در داستان «نگران نباش» مهسا محب علی تبیین شده است. همچنین بر اساس الگو و معیار ذکر شده، چگونگی روان پریشی و بیرون افتادن از محدوده سوژه بودگی در شخصیت اصلی داستان (شادی) تشریح گردیده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد فرآیند میل در شخصیت شادی به صورت استعاری عمل می کرده و بر این اساس، او سوژه ای وسواسی بوده است. شادی برای اینکه بتواند هرچه زودتر فالوس را احراز نماید، می خواهد ارضای میل خود را به تعجیل بیندازد. او از اختلال مجاورت- که ناظر بر عدم امکان ساخت مجاز است- رنج می برد. شادی نمی تواند میل ورزی کند؛ مگر زمانی که دال های مربوط به مسأله ای که در وی ایجاد تروما کرده، در اختیارش قرار بگیرد.
A Qualitative Investigation of Iranian EFL Students' Attitude toward and Cognition of their Teachers' Written Corrective Feedback(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Researchers studying the impact of feedback have traditionally compared groups of students who received different sorts of feedback. However, because there will be individual answers to any educational treatment within a group of students, and the impacts of feedback can vary drastically even among participants who received the same type of feedback in the same investigation, the current study used a qualitative case study approach and techniques such as narrative construction and qualitative comparative analysis to see students’ attitude and cognition toward their teachers’ written corrective feedback. Eight participants were chosen through purposeful sampling. The participants were IELTS preparation learners from different online classes. The interview questions were adapted from Silver and Lee (2007). Their assignment and the feedback received by the instructor serves the main data of this study. Moreover, an individual narrative profile was conducted for each student. Three different texts from each learner were collected. The texts were five-paragraph essay type writings, each provided by written feedback including correction tips on linguistic aspects of their texts. The results showed that learners are mostly willing to receive positive, organized, constructive, encouraging, detailed and clean feedbacks. Feedbacks in which the comments and instructions are clear are valued by the learners. Furthermore, teachers’ make sure that the technical words used in the feedback are understandable to all the learners.