فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۵٬۴۴۳ مورد.
عقل افسرده: نکاتی درباره وبر و ماندارین های آلمانی
                منبع:
                فرهنگ ۱۳۷۱ شماره ۱۲                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            ابطال گرایی در بوته نقد
پدیدارشناسی و فلسفه علم
نقدی بر معرفت شناسی مطالعات مربوط به آینده، با تأکید بر عقلانیت آینده نگاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                سرعت بالای تغییرات و افزایش عدم اطمینان و پیچیدگی در شرایط محیطی هزاره جدید، موجب پرهیز از برنامه ریزی و تصمیم گیری با پیش فرض خطی بودن تغییر در پارامترهای مختلف و روی آوردن هرچه بیشتر به آینده پژوهی در سطوح و حوزه های گوناگون شده است. اما مطالعات مربوط به آینده، همواره با چالش های معرفت شناسی مواجه بوده اند. در این پژوهش، ابتدا به نقد نظریه وندل بِل در معرفت شناسی آینده پژوهی، به عنوان یکی از شهیرترین نظریه پردازان در این عرصه، پرداخته شده و سپس عقلانیت آینده نگاری راهبردی به عنوان رویکردی عملگرا در آینده پژوهی، مورد واکاوی قرار گرفته است؛ بدین معنا که گزاره هایی که با رویکرد آینده نگاری راهبردی از مطالعات مربوط به آینده مستخرج می شوند، چقدر عقلانی هستند. یافته های پژوهش، ضمن احصاء مهم ترین ایرادات وارد بر نظریه بِل، نشان می دهند که «حلّ مسئله نمودن»، «دقت در پیش بینی»، «توازن بین موضوعات»، «سادگی»، «گستردگی» و «سازگاری» در کنار «ارزش گرایی» معیارهایی هستند که آینده نگاری راهبردی را به عنوان رویکردی موجّه و معقول معرفی می نمایند که می تواند به موفقیت دراز مدت مطالعات مربوط به آینده کمک شایانی نماید. بر این اساس، پیشنهاداتی در راستای توسعه و بکارگیری آینده نگاری راهبردی به متصدیان امر در دانشگاه ها و صنایع و متولیان دولتی ارائه شده است.            
            منشأ دین از دیدگاه پیتر ال. برگر(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                برگر از جمله جامعه¬شناسان بانفوذی است که اعتقاد دارد انسان¬ها در طی قرون کوشیده¬اند از طریق دین، وجود خود و جهان را معنادار سازند. به اعتقاد برگر، انسان به علت ناقص بودن ساختار غریزی¬اش، برای معنابخشی به خود و جهان، دین را می¬آفریند. انسان¬ها تلاش می¬کنند تا زندگی¬شان را معنادار سازند. دین نیز به عنوان یک مقولة پرداخته¬شده توسط انسان، در زندگی به آنها معنا و جهت می¬دهد، خصوصاً در مواقع ضروری و مهم زندگی فردی و جمعی. دین نه تنها واقعیت را مشروع و منظم جلوه می¬دهد، که خطر موقعیت¬های حاشیه¬ای را نیز به حداقل می¬رساند. در عین حال که برگر، در جامعه¬شناسی خود، انسان را بنیان¬گذار دین می¬داند، با توجه به روش¬شناسی¬اش باید، رأی او را، حد میانه¬ای بین نظریات خداگرایانه و انسان¬گرایانة محض قرار داد.            
            سنت، هنر، معنویت
یک کتاب در یک مقاله - فلسفه ذهن
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            بررسی پنج روایت از «نسبیگراییِ شناختی»(مقاله پژوهشی حوزه)
                منبع:
                ذهن ۱۳۸۱ شماره ۹                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با اینکه مدتها نسبیگرایی کاملاً مردود بود اما گروهی از فیلسوفان معاصر علاقة وافری به ادعاهای نسبیگرایانه نشان میدهند. این درحالی است که شماری دیگر، نسبیگرایی را تهدیدی بسیار جدی برای تعقل انسان تلقی میکنند. در این موارد، یکی از وظایف مهم فلسفی، تنقیح و تبیینِ محلِ بحث است بدین منظور در این مقاله به گسترهای از روایتهای موجود در نسبیگرایی و تمایز آنها اشاره میشود. علاوه بر این، نویسنده با ارایة تحلیلهایی نشان میدهد هر یک از روایتها با مشکلاتی جدی روبهرو است.
مترجم بر خود لازم میداند از لطف و عنایت نویسنده محترم پروفسور هاوارد سَنکی (Howard Sankey) استاد فلسفة دانشگاه ملبورن استرالیا به جهت ارسال این مقاله کمال سپاسگزاری را ابراز نماید.            
            قوانین طبیعت
جریان علیت در تاریخ ، تاملی در نگرش سارتر و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲                                    
                                            
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                استاد مطهری با توجه به افکار جدید، توانست روند تاریخ را با توجه به اصل علیت تبیین کند. در این نوشتار که کنار آرای استاد به دیدگاههای برخی افراد برجسته مانند هگل و مارکس و به گونهای مفصلتر به دیدگاه فیلسوف فرانسوی و نماینده مهم مکتب اگزیستانسیالیسم؛ سارتر پرداخته شده، به این مهم توجه میشود که ارزش مطالعه و بررسی تاریخ چیست و بر چه اصولی استوار است. استاد مطهری در ارائه تفکر خود با وجود آن که به سنن و قوانین تاریخی و جریان ثابت اصل علیت تأکید داشت، به بسیاری از دغدغههای افراد طرفدار آزادی در جهان پاسخ مثبت داد. بررسیها نشان میدهد او در عین حال که توانست از عهده تبیین منطقی جریان اصل علیت در تاریخ برآید و نوعی ضابطه و قانونمداری را در روند تاریخی به اثبات رساند، این امکان را یافت که بر اختیار و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خویش تأکید کند. کاری که به جرأت بنا به اظهار نظر بسیاری مانند آن چه سارتر بدان تأکید میکند، مارکسیسم نتوانست آن را به انجام برساند. شاید اغراق نباشد که بگوییم نارسایی افکار افرادی مانند سارتر که برای حفظ آزادی و اختیار انسان به ناچار در افکار خود زمینههای فروکاست نقش علیت در تاریخ را فراهم آوردند، در اندیشه های شیعی استاد به خوبی ترمیم شده است.            
            پلانتینگا و مسئلة منطقی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مسئلة منطقی شر، که از سوی کسانی چون مکی ارائه شده است، ادعا می کند که میان علم، قدرت، و خیرخواهی مطلق خداوند و وجود شر در عالم ناسازگاری منطقی وجود دارد. پلانتینگا برای حل این مسئله از اختیار انسان و مفهوم شرارت جهان گیر کمک می گیرد؛ وی می خواهد نشان دهد که ممکن است خداوند علی رغم قدرت مطلق خویش، به سبب مختاربودن انسان و مبتلابودن وی به شرارت جهان گیر، نتوانسته است جهانی بیافریند که حاوی هیچ گونه شری نباشد.
مفهوم شرارت جهان گیر مسائل و مشکلات مهمی به دنبال دارد. همچنین به فرض این که این مشکلات حل شود، دفاعیه مبتنی بر اختیار، در بهترین حالت، ناتمام خواهد بود. به نظر نگارنده، دفاعیة پلانتینگا از حل مسئلة منطقی شر ناتوان است، چراکه می توان این مسئله را طوری بازسازی کرد که نه با توسل به اختیار، بلکه صرفاً با توسل به هدف خلقت انسان قابل حل باشد. چیزی که در دفاعیة پلانتینگا غایب است.