فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
61 - 74
حوزههای تخصصی:
خانه های دوران قاجار در شهر دزفول، نمونه ای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانسته اند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانه های دوره قاجاریه دزفول و همچنین استفاده از تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه های جمع آوری شده از متخصصان آشنا با معماری منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگی های خانه های دزفول به نحوی با متغییرهای فرهنگی، اعتقادی، زیباشناختی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ بوده اند؛ و تمامی آنها بر نقش ممتاز اقلیم در جهت دهی و شکل گیری معماری تأکید می نماید؛ و نشان می دهد که اقلیم چگونه به عنوان بخشی از فرایند طراحی معماری سبب ارتقاء کیفیت مسکن معاصر دزفول شده است.
بررسی شواهد تأثیر معماری پارسی بر معماری دوره مائوریایی هندوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین هندوستان یکی از ساتراپی های امپراتوری هخامنشی بوده است و با توجه به قرارگیری این ساتراپ در منتهی الیه خاوری قلمرو هخامنشی و عدم آشنایی تاریخ نگاران عهد باستان با این سرزمین، اطلاعات کمی درباره این ساتراپی و حدومرز آن در دوره هخامنشی در دسترس می باشد. در پی هجوم اسکندر مقدونی از غرب به شرق، سرزمین هند آخرین بخش از امپراتوری هخامنشی بود که به تصرف او درآمد و از این زمان به بعد، اطلاعاتی توسط تاریخ نگاران عهد قدیم درباره این سرزمین و آداب و جغرافیای آن نوشته شده و در دسترس است. در همین زمان، چاندرا گوپتا در پی نبرد یا توافق با جانشین اسکندر (سلوکوس نیکاتور) در آسیا، نوعی خودمختاری به دست آورده و سلسله مائوریایی را پایه گذاری کرد. پایتخت این امپراتوری شهری به نام پاتالی پوترا بوده است. در جریان کاوش های باستان شناسی در این محوطه که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم انجام شد، شواهدی به دست آمد که نشان دهنده نفوذ معماری پارسی در بناهای مائوریایی بود. دیوید اسپونر که در بخش های مختلف پاتالی پوترا به کاوش پرداخته بود، نظریه فراتر از نفوذ طبیعی معماری پارس بر یکی از ساتراپی های هخامنشی را ارائه کرد. او با ارائه شواهد میدانی و اتیمولوژیک، نظریه «دوره زردتشتی در تاریخ هند» را مطرح کرد و معتقد بود پادشاهان مائوریایی اصالتاً ایرانی بوده و میراث شاهان هخامنشی را با خود به هندوستان آورده اند و در پی آن، اقدام به ساخت نمونه ای از تخت جمشید با معماران ایرانی در پاتالی پوترا کرده اند. اما بررسی شواهد میدانی و تحلیل مدارک ارائه شده توسط او و کاوشگران بعدی، چنین تأثیر گسترده ای را در حیطه معماری نشان نمی دهد و با شواهد فعلی، فقط می توان از تأثیرپذیری معمول بناهای مائوریایی سخن گفت. این پژوهش در مرحله گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و در مرحله بعدی با روش بررسی قیاسی انجام شده است
بررسی میزان لذت زندگی در ساختمان های پایدار
حوزههای تخصصی:
انسان همواره با طبیعت و دنیای اطراف خود در ارتباط بوده و هست چه قبل از تاریخ که از شاخ و برگ برای پوشاندن خود و یا درختان برای استقرار استفاده میکرد چه بعدها که متوجه شد غارها میتوانند سرپناه بهتری برای زندگی باشند در این بین ارتباط با طبیعت و استفاده حداکثری از ان میتواند یک راه حل ویژه برای تامین بسیاری از نیاز های انسان باشد ساختمان هایی که مردم از ان ها استفاده میکنند بنا بر نوع کاربری تعداد ساکنین مکان مورد نظر و نحوه ی استفاده میتواند از هم متفاوت باشد اما هر ساختمان و بنایی میتواند حداکثر استفاده از محیط اطراف را جهت ارائه بهترین امکانات عرضه دارد یک ساختمان با طراحی مناسب گاه میتواند از نور خورشید بیشترین انرژی را دریافت کند یا تهویه مناسبی داشته باشد گاه نیز پتانسیلی دارد که در کوچکترین مکان بیشترین خدمات را ارائه دهد شاید به همین دلیل است که ساختمان هایی بیشترین بهره گیری و ارتباط با محیط را دارند ساختمان پایدار مینامند با توجه به اینکه هدف تحقیق ارزیابی لذت زندگی در این نوع از ساختمان ها است،موضوع پژوهش لذت زندگی در ساختمان های پایدار است با استناد به مطالب علمی و استفاده از پرسشنامه سعی شده به مهمترین سوال این پژوهش که ساکنین ساختمان پایدار از چه میزان لذت و اسایش برخوردار هستند پاسخی درست داده شود پژوهشگر با ارائه پرسشنامه به ساکنین دو ساختمان پایدار در دو نقطه از شهر رشت که ارکان پایداری در انها موجود است به نتیجه رسیده و اگر معیار سنجش لذت زندگی میزان درصدی است که ساکنین در اختیار ما قرار داده اند نتیجه به این شکل است که ساکنین تا حد بالایی از شاخص های لذت زندگی در این نوع ساختمان ها را برخوردارند و نسبت به ان احساس رضایت مندی دارند
بررسی تطبیقی رویکردهای سنجش کیفیت در طراحی فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود ، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار سنجشی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور سنجش کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارائه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با سنجش مولفه ها ، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. همچنین علاوه بر بیان پارامترهای کیفی ، نظریه پردازان در راستای مطالعات خود مدل هایی برای طبقه بندی این کیفیت ها ارائه کرده اند به نحوی که هر یک از این مدل ها بر اساس دیدگاه مشخص شکل می گیرد که به طبقه بندی خاص خود منجر می شود . اما اینکه کدامیک از این مدل ها می تواند مدل جامع تری برای سنجش مولفه های کیفی محیط معرفی شود ، مشخص نیست . در این پژوهش سعی بر آن است تا در حد مطلوب، با تدوین مفاهیم مشترک و بررسی رویکرد های موجود، مقایسه تطبیقی میان مدل های ارائه شده انجام گیرد و امکانات و محدودیت های هر یک از مدل ها مشخص گردد به ترتیبی که با معرفی مدل جامع تر، بتوان از آن در شناسایی فضاهای مطلوب شهری و تعیین میزان مطلوبیتشان بهره برد.
مقدمه ای بر گرایش به طبیعت در نمونه هایی از معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
83 - 90
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است که با تحلیل تعدادی از آثار معماری معاصر ایران از منظر طبیعت گرایی به الگوهایی دست یابد و با استفاده از آنها، نحوه برخورد با طبیعت را در تعدادی از آثار معماران معاصر ایران از نظر کمی و کیفی ارزیابی کند. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که، تجلی طبیعت گرایی در معماری معاصر ایران چگونه بوده است؟ در فرایند تحقیق از تکنیک های توصیفی- تحلیلی استفاده شده و داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخان های، و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری می شوند. فرایند تحقیق و استنتاج بر مبنای تحلیل نمونه های موردی، که از میان آثار برجسته معماری معاصر ایران انتخاب شده اند، استوار شده است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که استفاده از مصالح طبیعی، به کارگیری آب در طرح، و بهره گیری از فرم های طبیعی بیشترین تأثیر را در چگونگی گرایش به طبیعت در معماری معاصر ایران داشته اند.
بررسی بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهر بهبهان با تأکید بر تطبیق بهینه کاربری زمین شهری
حوزههای تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
مطالعه تطبیقی زبان مشترک شعر و معماری درقرون هفتم تا نهم ه.ق در ایران (سبک معماری آذری و شعر سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
181 - 195
حوزههای تخصصی:
قرن هفتم تا نهم ه.ق با توجه به حادثه مهم این دوره، یعنی حمله ویرانگر مغول، در تاریخ ایران بسیار با اهمیت است. در این دوره شاهد تغییرات فراوانی در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری تحت تأثیر حاکمان مغول در ایران هستیم. معماری و شعر نیز در این دوره، به عنوان دوشاخه اصلی از هنر، از این تغییرات مستثنا نبوده و دچار تغییرات و تحولات فراوانی شدند که به دلیل اهمیت این تغییرات، نیازمند مطالعه بیشتری می باشد. ازاین رو در مقاله حاضر به بررسی تطبیقی معماری و شعر در این دوره که شامل معماری سبک آذری و شعر سبک عراقی می باشد می پردازیم. در حقیقت در این تحقیق بر آنست ابتدا به تشریح ویژگی های سیاسی و اجتماعی دوره مغول بپردازد و سپس در سه نمونه موردی از شعر سبک عراقی و معماری سبک آذری، تأثیرات این ویژگی ها را در شعر و معماری این دوره از تاریخ ایران بررسی کند. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، روش تاریخ پژوهی تطبیقی می باشد که از نظر هدف، به صورت توسعه ای و بر مبنای ارتقای توصیف ها و تحلیل های انجام شده در پژوهش های پیشین است. یافته اندوزی آن هم به صورت کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه تحقیقات پیشین صورت پذیرفت. در جمع بندی اطلاعات به دست آمده نیز از رویکرد تحلیلی تطبیقی بهره گرفته شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و تحلیل عقلی نگارندگان استوار است. نتایج نشان داد که به دلیل زمینه مشترک هنرها، شاهد تأثیر شرایط اجتماعی این دوره در محتوا و کالبد آثار معماری و ادبی این دوره می باشیم که از جمله نمود آنها می توان به عظمت یافتن ساختمان ها و رواج ساختن خانقاه در معماری و رواج عرفان و غزل در شعر اشاره کرد.
الگوی آموزش معماری بر اساس نظریه قابلیت های محیطی گیبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
75 - 84
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، چالش مورد کاوش، یافتن ساختارهایی نظری، منتج از انگاره های علوم رفتاری به منظور بهبود روش آموزشِ فرایند طراحی معماری و ساخت چارچوبی نظری – عملی به منظور تغییر در رویکردها و تقابل با عدم تحول و سکون در نظریه پردازی حوزه روشِ آموزشِ معماری است. افزون براین، هدفِ پژوهش، تعریف و شناسایی شاخصه های منتج از نظریه قابلیت های محیطی گیبسون (افردنس) برای کاربرد در راستای مسئله یادشده است که با بازبینی نظریه ها و رویکردهای مرتبط با آن به حدود مطلوب و نامطلوب، همراه با شناسایی وجه های پنهان و آشکار قابلیت ها، پرداخته شده است. بر این پایه، ویژگی های به کاررفته از نظریه مذکور، دربرگیرنده محدودیت های شناختی، فرهنگی، منطقی، معنایی، ادراکی، کالبدی، طبیعی و انسانی است. روش در این پژوهش به کارگیری ره آوردهای برآمده از بررسی های توصیفی- استنتاجی به منظور دسترسی به نوعی تحلیل استنتاجی – مدل سازی سازمان دهی شده است و سرانجام به ارائه الگویی (مدل) فراگیر برای آموزشِ فرایند طراحی در کارگاه معماری پرداخته شده است.
بررسی تأثیر و ارتباط دلبستگی به مکان و هویت مکانی در افراد بومی و غیر بومی در سه مقیاس: شهر، محله و خانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی، نوعی پیوند عاطفی است که مردم با مکان های خاص برقرارمی کنند که ترجیح می دهند در آن بمانند و در ان احساس امنیت و آرامش می کنند. با این حال، هویت مکانی،به عنوان جزیی از هویت شخصی تعریف شده و فرایندی ست که توسط آن مردم از طریق تعامل با مکان ها خود را به لحاظ تعلق به مکانی خاص توصیف می کنند. بسیاری از تحقیقات، ارتباط مثبتی را بین این متغیرها در جمعیت هایی که تعاملات مداومی را در مدت زمان طولانی حفظ کرده اند، مشاهده کرده اند. این مقاله مطالعه ای را ارائه خواهد کرد که در آن ها ما به مقایسه دلبستگی مکان و هویت مکان در نمونه هایی پرداخته ایم که بر اساس مکان تولد و طول اقامت و اندازه این پیوندها با مکان های مختلف متفاوت می باشند. با وجود این واقعیت که شدت دلبستگی و هویت که با محل بنا شده فرضا تحت تاثیر اندازه محیط قرار دارد. به منظور کشف تفاوت های رابطه بین این دو پیوستگی و اندازه ی محیط، ما یک مطالعه در محله ها و شهرها و خانه ها انجام داده ایم. نتایج مطالعه تفاوت های ممکن در دلبستگی مکان و هویت مکان بین ساکنانی که در شهر به دنیا آمدن و ساکنانی که در اصل از شهرهای دیگر هستند را نشان می دهد. همچنین اینکه هویت و دلبستگی مکان برای بومی ها همزمان می باشد در حالیکه افراد مکان های دیگر نمره بالاتری را برای دلبستگی بجای هویت در نظر میگیرند. نمونه ها شامل 208 نفر ( 54.8% بومی و 45.2% از دیگر شهرها ) . نتایج مطالعه ما را قادر می سازد تا در نظر بگیریم که دلبستگی مکانی قبل از هویت مکانی، توسعه میابد و پیوند با خانه قویتر از پیوند با محله می باشد اما دلبستگی و هویت با شهر قوی تر از هرکدام از آنها می باشد. که سطح بیشتری از دلبستگی و هویت در شهر وجود دارد تا در خانه و کمتر در محله.
معرفی اثر-نظری اجمالی به شیوهها و شکلگیری دیوارهها و استحکامات دفاعی به روایت تصویر
حوزههای تخصصی:
بررسی تناسبات حیاط خانه های دوره قاجاریه کاشان
حوزههای تخصصی:
حیاط خانه های سنتی به عنوان قلب خانه، فضایی آرام و بهشت گونه است. فضایی که معمار آن با خلق نوعی خاص از الگوی سکونت، سبزی، طبیعت، خنکی، پاکی هوا و آسایش روان را به زندگی ارمغان می دهد. در این خانه ها، حیاط آن طور خلق می گردید که بهترین مکان برای انجام عملکردهای فضای باز، نیازها و خواسته های کیفی زندگی انسان در مقیاس و اندازه مطلوب باشد.تناسبات خود مفهومی است ریاضی که در معماری بر رابطه اجزا با یکدیگر و با کل تأثیرگذار است که در همه آثار هنری کاربرد دارد و همه آثار در خود نوعی تناسب را دارا می باشند. در این مقاله سعی بر این است تا با بررسی حیاط مرکزی و تناسبات حاکم بر آن ها با روش تحقیق توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به سؤال چگونگی تناسبات در حیاط این خانه ها است. نتایج نشان می دهد هرچه طول حیاط افزایش یافته تقریباً به همان نسبت عرض نیز افزایش یافته و در نهایت این نسبت بین ۱ تا 6/1 متغیر بوده است. حتی این تغییرات در بین خانه هایی با دو یا چند حیاط نیز صدق می کند و بیشترین تناسبات موجود در آن ها 5/1 می باشد.
مفهوم سازی و حقیقت یابی رسالت «سبک زندگی اسلامی» در تبیین معیارهای بُنیادین «مسکن ایرانی اسلامی» در «عصر جهانی شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جهانی شدن»، نه به مفهوم جغرافیایی بلکه به مفهوم سیاسی و ایدئولوژیک طرحی است که توسط کشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا، تدوین شده و منظور از آن، ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای عالم است. یکی از اشکال نفوذ سلطه در عصر حاضر، از طریق تهاجم فرهنگی است که به واسطه آن، برای تضعیف بنیان های فرهنگی و اعتقادی مردم مسلمان به ویژه کمرنگ کردن سبک زندگی اسلامی تلاش می کند. در حوزه معماری و مسکن نیز، امروزه نسبت به گذشته، فرم ها و فضاهای زیستی، با گرایش به هم شکلی با الگوهای وارداتی و بیگانه با هویت خویش، جامعه را نیز به ازخودبیگانگی دچار کرده اند و کاملاً دگرگون شده اند. به تعبیر مقام معظم رهبری: «یکی از ابعاد پیشرفت با «مفهوم اسلامی»، سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن است»؛ ازاین رو، مفهوم سازی رسالت «سبک زندگی اسلامی» به عنوان ظرف و مقوم شکل دهنده به «مسکن ایرانی اسلامی» باید موردتوجه قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و در قالب دو بخش ارائه شد: در بخش اول، اطلاعات لازم در حوزه ارتباط «جهانی شدن» و «سبک زندگی اسلامی» و در مرحله بعد، بررسی ارتباط «سبک زندگی» با «مسکن» در ادوار تاریخی مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دوم، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی واژگان کلیدی پژوهش، موردتحقیق و کندوکاو قرارگرفتند و با استفاده از مؤلفه ها و آثاری که دراین ارتباط هست، به تبیین «اصول و معیارهای بنیادین مسکن ایرانی اسلامی» پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد «روح اسلامی» جاری در فضای سکونت ایرانی مسلمان، در تجلی حقیقت مفهوم «حیات طیبه» به عنوان عالی ترین درجه سبک زندگی اسلامی، در «حیاط خانه ایرانی»، به عنوان قلب تپنده آن معنی می شود.
امکان سنجی وجود گنبد بر فراز کاخ چلیپایی بیشاپور در زمان ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر بیشاپور در اوایل دوره ساسانی به دستور شاپور یکم بنیان گذاشته شد و عناصر معماری و هنری متعددی از آن به جای مانده است. یکی از این آثار بقایای بنایی موسوم به کاخ چلیپایی است. پلان چلیپایی این بنا با جرزهای عظیمی از سنگ و گچ و با ضخامتی نزدیک به شش متر احاطه شده که فضای مربع شکل مرکزی آن بیش از بیست و دو متر طول دارد. در حال حاضر هیچ گونه نشانه ای از پوشش سقف آن وجود ندارد. فرضیه پژوهش: نظریات پیشین در خصوص شکل سقف احتمالی کاخ چلیپایی بیشاپور بر مستندات استوار نیست. چنانچه گنبدی بر فراز مربع مرکزی پلان چلیپایی متصور شود، بزرگ ترین گنبد سنگی آن دوره در ایران خواهد بود. وجود گنبد بر فراز این بنا و تبعیت آن از فرم گنبدهای متعارف معماری ساسانی فرضیه این تحقیق است. هدف پژوهش: یافتن نشانه هایی که امکان وجود یک پوشش گنبدی را بر روی بنا اثبات کند و سپس شکل اصیل احتمالی سازه آن را براساس شواهد مستدل به تصویر بکشد. روش پژوهش: برای رسیدن به این اهداف از روش مطالعه تطبیقی بهره گرفته شد و نمونه هایی که از نظر تاریخی و سبک معماری و مصالح به این سازه شباهت داشتند بررسی شدند و با محاسبه و مقایسه ابعاد و تناسبات آنها الگویی برای نسبت ابعاد جرزها و دهانه ها در گنبدهای ساسانی به دست آمد. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، ضخامت جرزهای کاخ چلیپایی با میانگین اندازه های نمونه های منتخب بناهای چهارطاقی ایران هم خوانی دارد و امکان بالقوه وجود گنبد بر فراز بخش مربع شکل پلان چلیپایی را ثابت می کند. در خصوص ارتفاع گنبد، دامنه نتایج پراکندگی دارد و ارتفاع فرضی، براساس میانگین، قابلیت ارائه دارد.
Barriers to Sustainable Construction Practices (Case Study: The Role of National Culture)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This s tudy examined national culture dimensions that cons titute barriers to the implementation of sus tainable cons truction practices among cons truction professionals in Nigeria. It deployed S tatis tical Package for the Social Science (SPSS) software to analyze data collected through a ques tionnaire survey. Mean Score Index (MSI) result revealed 47 national culture variables that have great potential for causing barriers to implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria with the MSI range of 3.30 - 4.72. The variables were grouped into six of Hofs tede’s national culture dimensions (large Power Dis tance, Individualism, Masculinity, s trong Uncertainty Avoidance, Short-Term Orientation, and Res traint) with an average MSI range of 3.84 - 4.22. The Kruskal-Wallis H and Mann-Whitney U tes ts indicated that irrespective of organizational and individual characteris tics, there was no significant difference in the national culture of cons truction professionals hindering the implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria (p>0.05); but for Individualism (IDV) and Uncertainty Avoidance (UAI) dimensions which indicated significant differences (p <0.05) due to personal attributes, disposition, and exposure. The study established that the differences have only a small effect (r = 0.171 and 0.156 respectively), signifying that the observed differences in IDV and UAI culture dimensions based on years of experience, were not a result of differences in the sizes of the groups. They then study raised concern for a new way of thinking towards overcoming barriers to implementing sustainable construction practices in Nigeria and suggested for optimization and operationalization of national culture dimensions that support the implementation of sustainable construction practices and eschewing those that cause barriers.
مطالعه توسعه شهری اصفهان از دوره شاه عباس یکم تا دوره شاه عباس دوم با تأکید بر نقش زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
123-141
حوزههای تخصصی:
اصفهان اگرچه از پیش از دوره صفوی شهری واجد اهمیت بود، بخش بزرگی از اعتبار خود را مدیون برگزیده شدن به عنوان پایتخت در این دوره است. این اتفاق به دلایل عمدتاً امنیتی در سال یازدهم حکومت شاه عباس یکم (حک 996 1038ق) رخ داد و به دنبال آن تغییراتی در جهت عمران و بهسازی شهری در اصفهان صورت گرفت. نتیجه مداخله های شهری دوره شاه عباس یکم، توسعه شهری اصفهان به سمت جنوب بود که با محوریت خیابان چهارباغ از زاینده رود عبور می کرد و تا نزدیکی کوه صفه تداوم می یافت. بیشترین مطالعات انجام شده در خصوص توسعه اصفهان به ساخت وسازهای دوره شاه عباس یکم اختصاص دارد که تشکیل دهنده بخش های مهمی از تصویر اصفهان صفوی است. این در صورتی است که به نظر می رسد اصفهان صفوی توسعه ای یکباره نداشته و در دوره های پس از شاه عباس یکم نیز، هم در بخش دولتخانه و هم در حاشیه زاینده رود، تغییرات و افزوده هایی به بخش های سلطنتی رخ داده است. هدف این مقاله، بررسی سیر توسعه دولتخانه اصفهان پس از دوره شاه عباس یکم با تکیه بر نقش منظر زاینده رود در آن است. در این مقاله تلاش شده است تا با نگاهی کیفی و به روش توصیفی تاریخی بر اساس وقایع تاریخی و اسناد موجود، به تغییرات شهری رخ داده در بازه زمانی سال های 1006ق پایتختی اصفهان در زمان شاه عباس یکم تا 1077ق پایان حکومت شاه عباس دوم پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که اگرچه از ابتدای پایتختی اصفهان طرح هایی برای توسعه شهری موجود بوده، این طرح ها و برنامه ها تا پایان حکومت شاه عباس یکم، به توسعه طولی شهر عمدتاً به سوی جنوب منتج شده است. در دوره های بعدی تا انتهای حکومت شاه عباس دوم (حک 1052 1077ق)، حدود توسعه شهری اندکی تغییر کرد؛ به طوری که حاشیه زاینده رود به مکانی برای استقرار دولتخانه نوظهور تبدیل شد. این در حالی است که بخش عمده توسعه عرضی اصفهان ماحصل افزوده های صفوی به دلیل حضور زاینده رود و علاقه شاه عباس دوم به برگزاری جشن هایی در حاشیه آن بوده است.
بررسی و تحلیل شاخص های مسکن در شهر مشهد
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
164-184
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه مشکلات متعددی را در بخش های مختلف از جمله مسکن ایجاد کرده است. بررسی شاخص های مسکن اعم از کمی و کیفی در برنامه ریزی ها و توسعه مسکن در شهرها بسیار مفید است. مشهد بعنوان پایتخت معنوی و دومین کلانشهر کشور مشکلات متعددی را در بخش مسکن دارد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی و تحلیل شاخص های مسکن شهری در شهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه در کل شهر است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تاپسیس (Topsis)، رگریسیون و ضریب پراکندگی و برای ترسیم نمودارها از نرم افزارSPSS و نقشه ها از نرم افزارArc-GIS کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در سطح بندی مناطق ۱۳ گانه با توجه به شاخصهای 6 گانه و متغییرهای 22 گانه و نهایتاً شاخص ترکیبی بدست آمده از مدل TOPSIS مناطق شهر مشهد از نظر برخورداری از شاخص های بهداشت، اقتصاد، کالبدی، رفاهی،تاسیسات و استحکامی دارای میانگین 34/0 بوده که نشان از پایین بودن امتیاز شاخص ها می باشد و تا رسیدن به حد مطلوب که عدد (1) یک است راهی طولانی در پیش دارد. این شاخص در دو منطقه 9 و 11 بالای میانگین و در یازده منطقه دیگر کمتر از میانگین است که نشان دهنده نابرابری، ناهمگنی و عدم تعادل در بین مناطق شهرداری است. تحلیل رگرسیونی انجام گرفته نیز نشان می دهد شاخص های بهداشتی، تاسیساتی و رفاهی بیشترین و در اولویت بعدی به ترتیب شاخص های، اقتصادی،کالبدی و استحکامی در بخش مسکن در شهر مشهد مؤثر بوده اند. لذا با استفاده از نتایج حاصل شده مناطق نامناسب بعنوان گروه های هدف باید در دارای اولویت برنامه ریزی قرار گیرند.
بررسی عملکرد گلخانه جبهه جنوبی بر میزان کاهش اتلاف حرارت در آپارتمانی در شهر شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
135 - 148
حوزههای تخصصی:
صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی علاوه بر حفظ منابع تجدید ناپذیر، کاهش آلودگی های زیست محیطی را به همراه دارد. جلوگیری از هدر رفت گرما در دوره نیاز به گرمایش و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، از راهکارهای صرفه جویی در مصرف انرژی است. یکی از سیستم های ایجاد گرمایش ایستا گلخانه جنوبی (فضای خورشیدی) است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی گلخانه جنوبی مستقر در آپارتمان مسکونی انجام گرفته است و نمونه ساخته شده در شهر شاهرود (اقلیم سرد) به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در این پژوهش، اندازه گیری میزان کنترل دمایی حجم حایل (گلخانه)، به روش میدانی، و با استفاده از دیتالاگر (دماسنج دیجیتالی) انجام شده است. پس از اندازه گیری دمای دو فضای مورد بررسی (گلخانه و نشیمن) در ساعات مشخص و مقایسه وضعیت دمایی با دمای هوای خارج ساختمان (مستخرج از داده های اداره هواشناسی شاهرود)، میزان اتلاف حرارت نشیمن به روش تجربی محاسبه شد. نتایج حاکی از آن است که گلخانه مستقر در جنوب ساختمان اتلاف حرارت فضای مجاورش (نشیمن) را حدود 33 درصد کاهش داده و از تبادل حرارت مستقیم بین فضای مجاورش (نشیمن) و خارج ساختمان، ممانعت می کند.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزههای تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
فاکتورهای مؤثر محیطی در طراحی ساختمان های اداری
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط کاری در ساختمان های اداری بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده اند ازاین رو توجه به چگونگی طراحی محیط کار مورد توجه قرار گرفته است. کارمندان بیش از یک سوم زمان روزانه خود را در فضای محل کار خود مشغول به کار هستند ازاین رو راهکارهای مناسب در جهت تأمین خواسته های جسمی و روحی و بالا بردن آسایش در فضاهای کاری کارمندان ضروری است. شرایط کالبدی ساختمان اداری نقش عمده ای در رضایت مندی و راحتی کارکنان دارد بنابراین طراح می بایست در ابتدا تمامی زوایای طراحی را بررسی و آنالیز کند و بعد اقدام به طراحی کند چراکه رعایت تمامی این عوامل محیطی باعث ایجاد فضایی مناسب و کارآمد می شود و عدم توجه به این عوامل و طراحی نادرست باعث ایجاد اضطراب شغلی و پایین آمدن راندمان کاری می گردد. به همین سبب در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای و با بررسی و تحقیق بروی پژوهش ها و مطالعات پیشین به فاکتورهای محیطی و تأثیرگذار بروی طراحی ساختمان های اداری که موجب افزایش سطح رضایت مندی کاری در کارمندان می گردد پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی ساختمان سازی سنتی و مدرن در اقلیم گرم و خشک (نمونه موردی: یزد)
حوزههای تخصصی:
در مناطق گرم و خشک ایران همواره توجه به معماری اقلیمی و پیروی از سامانه های پایدار زیست اقلیمی همواره مد نظر معماران تجربی گذشته بوده است. پیروی از محرمیت و ابعاد فرهنگی و اقلیمی و همسویی با معماری سلسله مراتبی از فاکتورهای موثر در معماری سنتی شهر یزد می باشد که در اقلیم گرم و خشک قابل بحث و بررسی می باشد. سامانه های کارکردی موثر خانه های سنتی در ادوار گذشته دارای شاکله درونگرای مرکزی و مبنای خانه سازی بر توجه به اقلیم و پتانسیل های اقلیمی بوده که امروزه این امر مهم مورد کم توجهی قرار گرفته است. لذا توجه به نگرش های ساختمانی گذشته هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی معماری سنتی و مدرن یزد از بعد ساختمان سازی و حرکت فزاینده رو به جلو می باشد. بنابراین سوال تحقیق بدین گونه است که معماری سنتی بر بعد کالبدی ساختمان در معماری مدرن به چه اندازه تاثیرگذار بوده و میزان تاثیرات آن به چه صورتی بوده است؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه و اسنادی به بررسی تطبیقی این سیر حرکتی معماری از گذشته تا به حال در منطقه یزد می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر توجه معماری مدرن در کشف و نمود هویت تاریخی بناهای گذشته و توجه به ساختمان سازی با نگرش به سامانه های کارکردی معماری اقلیمی در جهت احیاء آن و در قالب راهکارهای نوین و استفاده از پتانسیل های ارزشی گذشته است.