فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
به دلیل ناکارآمدی مدیریت شهری در مدیریت رشد فیزیکی شهرها، نرخ رشد مساحت شهرهای ایران عمدتاً بیشتر از نرخ رشد جمعیت آنها است. بنابراین، این مقاله ضمن تحلیل نحوه مدیریت رشد توسعه فضایی در شهر آمل به تبیین الگوی مطلوب مدیریت رشد جهت توسعه پایدار شهر و تأثیر آن بر شاخص های توسعه فضایی درونی پرداخته است و در نهایت الگوی مطلوب مدیریت رشد جهت توسعه فضایی در شهر آمل ارائه گردیده است. به طوری که در این الگو ابتدا مسئولیت مدیریت رشد شهر به عنوان یک وظیفه محلی مدیریت شهری تعیین گردیده است و شورای شهر به عنوان سیاست گذار امور محلی مسئولیت مدیریت رشد و نظارت بر کنشگران را برعهده دارد و پس از آن نقش و نحوه ارتباط بین کنشگران موثر در رشد شهر مشخص گردیده است. داده های مقاله با استفاده از روش کیفی- کمی گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و مشاهدات میدانی گردآوری شده اند. نمونه مورد بررسی در این مقاله کلیه سازمان های مؤثر در رشد شهر از جمله شهرداری، شورای شهر، سازمان نظام مهندسی، انجمن انبوه سازان مسکن، راه و شهرسازی و سازمان های ارائه دهنده تأسیسات شهری می باشند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصل از الگوی مدیریت رشد در شهر آمل نشان می دهد که ساز و کارهای مدیریتی تاثیر بیشتری بر افزایش تراکم ساختمانی با ضریب وزنی 49/0 داشته است و از سایر ظرفیت های توسعه فضایی درونی از جمله اراضی بایر و خالی با ضریب وزنی 32/0 و فضاهای ناسازگار شهری با ضریب وزنی 19/0 استفاده کمتری شده که یکی از دلایل این امر را می توان در وابستگی درآمدهای شهری به ساخت و ساز و افزایش تراکم ساختمانی و هزینه های مالی و زمانی مالکیت اراضی بلااستفاده جهت توسعه شهری جستجو نمود.
ارزیابی توسعه پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی بر اساس شاخص های توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
175 - 190
حوزههای تخصصی:
همگام با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و رشد سریع شهرنشینی، چالش های بسیاری برای سیاستگذاران و برنامه ریزان در تدوین استراتژی های ﺣوزه مدیریت شهری مطرح گشت. از جمله این چالش ها، برنامه ریزی یکپارچه و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ توسعه ﺷﻬﺮی همراه ﺑﺎ توسعه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻫﻤﮕﺎﻧی در شهرها می باشد. در این زمینه آنچه که برای پاسخگویی به مشکل به وجود آمده بر آن تأکید می شود، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) است. پژوهش پیش رو درصدد است تا با کاربست روش SAW و TOPSIS به بررسی میزان انطباق توسعه های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز با اصول TOD بپردازد و راهکارهایی مؤثر برای ارتقاء و بهبود وضعیت محدوده های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز بیان دارد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد محدوده پایانه های شهید دستغیب، ولی عصر و نمازی به ترتیب دارای بیشترین میزان انطباق با اصول توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) هستند. با این وجود نیاز به تقویت هر چه بیشتر آن ها و از بین بردن نقاط ضعف موجود احساس می شود. همچنین از میان شاخص های مختلف؛ سه شاخص اختلاط کاربری، تراکم ایستگاه های مترو و اتوبوس موجود در محدوده و متوسط قیمت اراضی و ساختمان ها، به ترتیب بیشترین اهمیت را در میان عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی به خود اختصاص داده اند. از میان ابعاد مختلف توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی نیز دو بعد تنوع و طراحی به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت هستند. در نهایت نتایج این پژوهش حاکی از این موضوع است که به علت مورد توجه قرار دادن اکثر مطالعات انجام شده در زمینه TOD بر ایستگاه های مترو و مغفول ماندن پایانه های اتوبوسرانی علی رغم جایگاه مهم آن ها در سیستم حمل و نقل شهری، نقاط ضعف زیادی در رابطه با این موضوع یافت شد که نیازمند توجه و پژوهش های بیشتری است.
اکوسیستم های نوآوری و بازآفرینی شهری: راهبردی نوین برای ارتقای کیفیت محیط، نمونه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری به عنوان علم و هنر ساماندهی و ایجاد فضاهای شهری، نقش مهمی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا می کند. یکی از رویکردهای طراحی شهری معاصر، بازآفرینی شهری است که به استفاده مجدد از فضاهای رهاشده، نوسازی و بهره برداری مجدد از اراضی بلااستفاده پرداخته تا این فضاها به مراکز پویا و کارآمد برای شهر تبدیل شوند. بازآفرینی اراضی رها شده و تبدیل آن ها به مراکز نوآوری، نه فقط یک راهکار اقتصادی بلکه یک رویکرد اجتماعی، فرهنگی و محیطی است که به ایجاد شهرهایی پویا، پایدار و باکیفیت برای زندگی کمک می کند. این رویکرد باعث می شود شهرها نه تنها به فضایی برای سکونت، بلکه به مکانی برای رشد، ارتباط و الهام بخشی تبدیل شوند. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که چگونه اکوسیستم های نوآوری می توانند به طور عملی به فرآیند بازآفرینی شهری کمک کنند؟ پژوهش از نوع کاربردی بوده و در زمره مطالعات تحلیلی قرار می گیرد. جهت گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) و برای تحلیل داده ها از نرم افزار GIS استفاده شد. برای این منظور ابتدا الگوی فعالیتی و مدیریت نوآوری در اکوسیستم ها نوآوری احصا شد (شامل پارک های علم و فناوری، ایستگاه ها و کارخانه های نوآوری، مراکز نوآوری، فضاهای کاری اشتراکی و اختصاصی) و حداقل مساحت مورد نیاز برای استقرار این الگوها، تبیین گردید. سپس قطعات (اراضی) رهاشده در منطقه 17 شهر تهران، شناسایی و بر اساس مساحت این قطعات، الگوی فعالیتی آن ها مشخص گردید. بر این اساس تعداد 23 قطعه واجد شرایط احداث ایستگاه و کارخانه نوآوری، 11 قطعه واجد شرایط مراکز نوآوری، 38 قطعه برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی و 12قطعه با در نظر گرفتن تراکم مناسب، برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی در منطقه 17 مناسب می باشند. پارک های علم و فناوری نیز مقیاس فرامنطقه ای داشته و در این محدوده قابل احداث نمی باشند.
ارزیابی مولفه های اثرگذار در فضاهای کودک محور مبتنی بر ارتقاء خلاقیت کودکان از دیدگاه متخصصین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
56 - 67
حوزههای تخصصی:
کودکان جزء حساس ترین گروه سنی جامعه میباشند و در این دوره از سال های زندگیشان یعنی زمانی که ریشه های رشد شخصیتی، ذهنی، جسمی و اجتماعی آنها در حال شکل گرفتن است نیازمند این هستند تا زندگی اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند و این امر مستلزم فراهم بودن فضایی کودکانه و صمیمانه است. محیط به صورت های مختلفی بر کودک و شخصت او و بر افزایش خلاقیت او تاثیر میگذارد. گفته میشود از طریق اثر متقابل با محیط فیزیکی و اجتماعی، کودکان دانش و فهمیدن را می آموزد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر فضاهای کودک محور در ارتقا خلاقیت کودکان شکل گرفته است. از این رو این پژوهش به روش آمیخته کمی و کیفی خواهد بود. در ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی تاثیر فضاهای کودک محور در ارتقا خلاقیت کودکان پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. سپس مولفه های موثر بر ارتقاء خلاقیت کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های بدست آمده در نرم افزار spss26 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد عواملی چون، تشویق به تجربه های جدید، حمایت از علاقه ها، تعامل با هم سن و سالان و ... از مولفه های موثر بر موثر بر ارتقاء خلاقیت کودکان خواهد بود. والدین، نقش بسیار مهمی را در خلاقیت کودک خود دارند. والدین برای پرورش خلاقیت در کودک خود باید جو مثبتی را در خانواده ایجاد کنند و اجازه بدهند که کودک آزادانه به "کشف جهان" پرداخته و به بروز خلاقیت کودک خود کمک کنند. در نتیجه والدین می توانند با حمایت از علایق و استعدادهای خاص کودکان، خلاقیت آن ها را تقویت کنند. بازی پذیری یکی از ابزارهای مهم برای تقویت خلاقیت کودکان است. بازی پذیری نه تنها باعث سرگرمی کودکان می شود، بلکه نقش مهمی در تقویت خلاقیت و توسعه مهارت های آن ها دارد.
مروری بر گذار از پارادایم تاب آوری اثباتی به گفتمان یکپارچه تاب آوری در حوزه شهرسازی معاصر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفکر تاب آوری به عنوان یک مفهوم لغزنده و مملو از فراز و نشیب ها، در دستگاه های فکری مختلف، اصول و مولفه های متفاوتی به خود دیده است، که ادغام رهیافت های نظری، منجر به ابهام در نحوه درک، تفسیر و کاربرد این تفکر گردیده است.هدف پژوهش: هدف پژوهش بررسی سیر تکاملی چارچوب های نظری تاب آوری از گذشته تا حال در دستگاه های فکری مختلف، جهت به دست آوردن درک دقیقی از گفتمان تاب آوری در حوزه شهرسازی معاصر است.روش شناسی: در این راستا مبنی بر پارادایم تفسیرگرایی و با اتخاذ راهبرد استقرایی و با مرور اسناد کتابخانه ای و تحلیل آرای نظری و بهره گیری از روش تحلیل موقعیت، مرور نظام مند مطالعات انتخاب شده (28 متن) به صورت فعالانه با هدف روشن ساختن عناصر موقعیتی به عنوان واحدهای تحلیل انجام شد.یافته ها و بحث: یافته ها گویای آنست که چهار زاویه معرفت شناسی یا چهار نسل از مفهوم تاب آوری قابل تبیین است. نسل اول در ذیل چتر پارادایمی اثبات گرایی، به دوران آغازین ابداع مفهوم تاب آوری در علم بوم شناسی بازمی گردد که با بازخورد بازیابی و حفظ اصالت ارتجاعی سیستم ها شناخته می شود. نسل دوم که در پارادایم پسا اثبات گرایی تبلور می یابد، بر اصل انطباق پذیری تاکید دارد. نسل سوم در پارادایم پراگماتیسم با پافشاری بر آنچه در عمل به کار می آید، برجسته می شود. نسل چهارم نیز، با نگاه برساختی-تفسیری، به تولید و بازتولید فهم خود از تاب آوری می پردازد.نتیجه گیری: هر چند در روند این صورت بندی، سعی شد پتانسیل های هر یک از این نسل های چهارگانه در قیاس با یکدیگر از منظر جهت گیری، مولفه های بنیادین، نقاط تمرکز و سیر تغییرات برجسته شوند، اما چنین به نظر می رسد که در موقعیت فعلی جوامع، بهره گیری از رهیافت نسل چهارم، بیش از سایرین پاسخگوی انتظارات حال و آینده باشد. تکامل مفهوم تاب آوری که از دریچه نسل های مختلف برجسته شد، تعدادی از درس های نوظهور را برای سیاست گذاران شناسایی کرده است که اکنون در حوزه های سیاست گذاری و در مقیاس های فضایی مختلف به کار گرفته می شوند.
تاثیر تغییرات پوشش گیاهی بر شدت جزیره گرمایی در شهر؛ نمونه موردی: کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکل گیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تأثیر فضاهای سبز در محیط های حرارتی شهر کرج، از داده های سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین استفاده شده است. دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر مودیس محاسبه شد. تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات برداشت شده توسط سنجنده های مربوطه ماهواره لندست 7 و 8 مربوط به سال های 2001 و 2021 استخراج شده و بعد از اعمال تصحیحات لازم و بررسی تصاویر، اقدام به شناسایی تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته دارای بالاترین دما و لکه های گرم هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. در محدوده مسکونی شهر نیز جزایر حرارتی بر بافت فرسوده و محدوده های متراکم منطبق است. همچنین تحلیل و بررسی نقشه های دمای سطح زمین نشان دهنده افزایش دمای سطح در شهر کرج است. درعین حال، واکاوی نقشه ها حکایت از رابطه قوی بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در کلانشهر کرج دارد. نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت پوشش گیاهی و افزایش کاربری انسان ساخت دارد. این موضوع به طور واضح نشان دهنده این است که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی و افزایش دما در بازه زمانی مورد بررسی، کمبود پوشش گیاهی بوده است. در نتیجه فضاهای سبز و پوشش گیاهی در شهرها به طور چشمگیری سبب تعدیل جزایر حرارتی شهری هستند. به این صورت که نواحی همچون اراضی بایر و نواحی دارای پوشش گیاهی کمتر، دارای دمای بیشتری نیز هستند. بنابراین گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم هر منطقه به عنوان راه حلی برای کاهش جزیره گرمایی پیشنهاد می شود.
تحلیل رابطه ی بین مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
161 - 195
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
بازخوانی تناسبات هندسی در عناصر و اجزای ارتفاعی مسجد- مدرسه های دوره قاجار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هندسه و به تبع آن تناسبات از شاخصه های مهم آثار باشکوهی است که هنرمندان و مهندسان ایرانی در طول تاریخ معماری این سرزمین از خود به جای گذاشته اند. تناسبات در معماری رابطه مناسبی بین اجزای پدیدآورنده اثر به وجود می آورد و احساس نظم و ساماندهی، میان بخش های یک ترکیب بصری را در مخاطب ایجاد می کند. تناسبات می تواند علاوه بر نظم، پدیدآورنده حس زیبایی نیز شود. به عبارت دیگر معماران ایرانی همواره از هندسه و تناسبات، به عنوان زبانی واحد و مشترک در جهت پاسخ گویی شایسته به نیازهای عملکردی، سازه ای و زیبایی در معماری و محصولات هنری بهره جسته اند. هدف پژوهش: این تحقیق در پی یافتن تناسبات هندسی در عناصر اجزای ارتفاعی مسجد-مدرسه های دوره قاجار در شهر تهران است. لذا در این تحقیق با توجه به قوانین تناسبات اجزای ارتفاعی، هر مسجد-مدرسه را نسبت به یکدیگر تحلیل کرده و یک الگوی ارتفاعی یا یک الگوی ارتباطی بین اجزای ارتفاعی هریک از 9 مسجد-مدرسه استخراج شده است، به صورتی که می توان یک سلسله مراتب طراحی ارتفاعی را در هریک از مساجد بازخوانی کرد. بر همین اساس سؤال اصلی این پژوهش این است که در اجزای ارتفاعی (گنبد، مناره ها، ایوان ها و نمای صحن) مسجد-مدرسه ها چه تناسبات و الگوهای مشترکی را می توان یافت؟روش پژوهش: در این پژوهش برای آزمون مطابقت ابعاد و اندازه های عناصر ارتفاعی با تناسبات و هندسه از روش تحقیق شبه تجربی استفاده شده است. برای مطالعه و ارزیابی نمونه ها، روش قیاسی به کار گرفته شده است بدین گونه که پس از تحلیل داده های هر بنا و مقایسه آن ها با اصول تناسبات، ویژگی های تناسبات ارتفاعی مشترک در ارتفاع عناصر صحن بناها مشاهده شده و براساس آن ها ارزیابی یافته های تحقیق صورت گرفته است.نتیجه گیری: درنهایت با بررسی تناسبات و الگوهای ارتفاعی چنین یافت شد که در 9 نمونه تحلیل شده، تمامی عناصر ارتفاعی، از ارتفاع نمای صحن و کوتاه ترین ایوان مجموعه تا بلندترین مناره یا گنبد آن با تناسبات زرین ایرانی به دست آمده اند. در تمامی نمونه های بررسی شده، الگوهایی مشترک در تناسبات هنگام مقایسه اجزای ارتفاعی یافته شده است و به طور مثال کوتا ه ترین ایوان مجموعه با ارتفاع نمای صحن حیاط در این بناها دارای تناسباتی نزدیک به تناسبات زرین است و هم چنین الگو های تناسباتی مشابه دیگر در میان دو یا چند مسجد-مدرسه به صورت مشترک وجود دارد.
بهبود عملکرد سایه بان های خارجی با هدف توزیع نور روز داخلی و کیفیت بصری فضا در شهر اصفهان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اهمیت آسایش بصری در ساختمان ها، در تأثیر مثبت آن بر آسایش بصری، سلامت و بهره وری ساکنین نهفته است. این جنبه معماری در فضاهای آموزشی بیشتر حائز اهمیت است؛ چیزی که از طریق استفاده از استراتژی های مناسب نور روز، قابل دستیابی است. از این رو عناصر سایه انداز می توانند برای بهبود کیفیت بصری و بهینه سازی توزیع نور روز استفاده شوند تا به فضایی مطلوب و کارآمدتر برای ساکنان منجر شود.هدف پژوهش: این پژوهش ویژگی های فیزیکی سایه بان های خارجی افقی در چهار جهت نمای یک ساختمان آموزشی با جهت گیری شمالی- جنوبی را در شهر اصفهان به منظور ارتقای عملکرد نور روز و آسایش بصری فضا، بررسی می کند. روش پژوهش: فاکتور نور روز (daylight Factor) و شاخص های کیفیت بصری شامل، بیشترین خط شعاعی دید (Maximum radial line) و مساحت ایزوویست (Isovist area)، به عنوان متغیرهای وابسته پژوهش بررسی شده است. همچنین، ضریب انعکاس سایه بان ها (Reflection Coefficient of Materials )، عمق و فاصله بین آن ها به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است. در این راستا، مطالعات کتابخانه ای، اندازه گیری های میدانی با استفاده از دستگاه لوکس متر، آنالیز های اقلیمی با استفاده از نرم افزار Climate Consultant 4/ 5 و شبیه سازی های کامپیوتری از طریق نرم افزارهای Relux و ابزار Isovist در نرم افزار Depth Map به کار گرفته شده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند، طراحی خاصی از پارامترهای سایه بان ها برای هر جهت نمای ساختمان با توجه به اقلیم مشخص توصیه می شود. علاوه بر این، سایه بان با ضریب انعکاس ۸۰ درصد مناسب تلقی می شوند به گونه ای که بین توزیع فاکتور نور روز و شاخص های کیفیت بصری برای ساکنان ساختمان تعادل ایجاد می کند.
واکاوی تأثیر دلبستگی محیطی بر سازگاری اجتماعی در فضاهای آموزشی بر اساس اصل تقویت مکان نظریه سیمون (نمونه موردی: مدارس دخترانه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش اجتماعی فرد، نگرش او نسبت به افراد یا محیط در جامعه است. به فردی که خود را با تغییرات محیط فیزیکی، شغلی و اجتماعی تطبیق می دهد، سازگار با محیط می گویند. در فرایند سازگاری، فرد بین فعالیت های اجتماعی به توازن دست می یابد. مدرسه به عنوان محیط اجتماعی، از طریق افزایش حس دلبستگی به مکان باعث افزایش سازگاری اجتماعی می شود. سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از ؛ مؤلفه های تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان طبق نظریه سیمون کدام مؤلفه ها هستند و تأثیر مؤلفه تقویت مکان بر سازگاری اجتماعی چگونه است؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میدانی فاکتورهای تأثیرگذار نظریه سیمون و تقویت مکان بر دلبستگی به محیط و سازگاری اجتماعی است. این پژوهش به محققین امکان می دهد، تا نقش عوامل مؤثر بر سازگاری اجتماعی را به طور گسترده تر بررسی کنند. روش پژوهش: در جهت تحقق اهداف، ابتدا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به استخراج مؤلفه های نظریه سیمون پرداخته می شود؛ سپس طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه 45 نفره مشاهده و کنترل اجرا می شود. پس از پایان جلسات، پیگیری به کمک پرسشنامه مؤلف ساخت سازگاری اجتماعی انجام می شود. نتیجه گیری: یافته های نظری تحقیق شامل شش مؤلفه نظریه سیمون اعم از تقویت مکان، کالبد مکان، تسلط مکان، وابستگی عاطفی، هویت مکان و تعامل با مکان است که تقویت مکان به عنوان متغیر پژوهش بررسی می شود. یافته ها حاکی از آن است که آموزش های گروهی جهت تقویت مکان، اعم از تشکیل گروه های سرود و نمایش، گروه تئاتر و ورزش ، اردوهای گروهی، تزئین کلاس ها و پانل با دست سازه و تمیزکردن کلاس درس و حیاط با مشارکت دانش آموزان، رنگ آمیزی نیمکت ها تأثیر به سزایی در سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد که به مرور این تمرین در شخصیت دانش آموزان تأثیر می گذارد و آنها را سازگارتر می کند، لذا در مدارس فعالیت هایی جهت تقویت مکان برای افزایش تعامل و حس دلبستگی بیشتر موردتوجه قرار گیرد تا به تبع آن سازگاری اجتماعی افزایش یابد. به عبارت دیگر با افزایش سطح توجه به کالبد محیط و دلبستگی به مکان در مدارس، سازگاری اجتماعی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد.
شاخص های بهبود ارتباط انسان و اشیاء از منظر هستی شناسی اشیاء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
23 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گسترش پرشتاب تکنولوژی های جدید، تأثیر انکارناپذیر بر زندگی بشر دارد. به گونه ای که ارتباط بین انسان و دنیای پیرامونش را تحت تأثیر قرار می دهد. از جمله شواهد این ادعا می توان به انتقادهایی که از فلاسفه مختلف به نحوه گسترش تکنولوژی جدید و تأثیر آن بر زندگی بشر ایراد شده است، اشاره کرد. یکی از منتقدان پیش رو در این زمینه مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی در قرن بیستم است. هایدگر در نقد خود به تکنولوژی توضیح می دهد که چگونه ماهیت تکنولوژی، نسبت انسان امروز با جهان پیرامونش را تغییر داده و تفکر محاسبه گر، به جای تفکر تأملی بر جهان امروز سایه افکنده است. با این وجود راهکار واضحی برای برون رفت از این وضعیت عنوان نمی کند. اما فیلسوفان بسیاری با تأثیرپذیری از وی، هر یک بنابر حوزه مطالعاتی خود راه حلی در این زمینه ارائه داده اند.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص های بهبود نسبت انسان و اشیاء از دید متفکران متأثر از هایدگر است. در راستای رسیدن به این هدف، این پژوهش از طریق ترکیب نتایج آثار 10 فیلسوف و پژوهشگر معتبر در این زمینه، مضامین اصلی هستی شناسی اشیاء هایدگر را شناسایی و تفسیر می کند. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی فراترکیب است که در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به سنتز نتایج پژوهش های پیشین در راستای رسیدن به تفسیری جدید در زمینه مورد نظر پژوهش می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد به کارگیری شش شاخص شامل طرح ریزی چیزها بر پایه کنش، پایداری چیزها، درک واقعیت وجودی چیزها، یادگیری متقابل میان انسان و چیزها، تأمل هنرمندانه نسبت به چیزها و تمرکز بر شبکه های ارتباطی می تواند در بهبود ارتباط انسان و اشیاء و تعدیل تفکر محاسبه گر در طراحی مؤثر باشد.
تصویرپردازی سناریو مبنا از آینده های جایگزین: تفکر درباره آینده حکمرانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکر و تصمیم گیری در مورد آینده شهر، به منزله ترکیبی از سیستم های پیچیده و غیر قطعی، بسیار دشوار است؛ این پیچیدگی، عدم قطعیت و دشواری، زمانی افزایش می یابد که تفکرات و تصمیم های ما، آینده های بلندمدت شهر را مورد توجه قرار دهند. توجه به این موضوعات، ضرورت آینده اندیشی و بدیل اندیشی در فراگرد مدیریت و برنامه ریزی شهری را بیش از پیش نمایان می سازد.هدف: هدف این مقاله شناسایی و تبیین آینده های جایگزین برای شهر تهران با تاکید بر مفهوم حکمرانی شهری است. بدین منظور کوشش شده است با بهره گیری از روش "چهار آینده جایگزین عمومی دیتور" ، تصاویر آینده شهر تهران، در قالب کهن الگوهای "رشد ، فروپاشی ، جامعه نظم یافته و جامعه تحول یافته "، ترسیم شوند.روش: این مطالعه با هدف شناسایی و تبیین آینده های جایگزین شهر تهران، از روش "چهار آینده جایگزین" استفاده می کند که شامل ساخت سناریوهایی بر اساس شناسایی روندها و محرک های کلیدی تأثیرگذار بر تهران است. سناریوهای توسعه یافته شامل "مرکز تجاری پایتخت"، "عبور از فرجام ری"، "خانواده تهران" و "رصدگرهای تهران" می شوند. هر سناریو دارای روایت خاصی است که چشم اندازی متمایز برای آینده شهر را ترسیم می کند.یافته ها: از میان 87 روند و عامل شناسایی شده در فرآیند پژوهش، 14 عامل با مراجعه به خبرگان به عنوان متغیرهای کلیدی سناریوهای آینده شهر تهران انتخاب شد. در این میان اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی بیشترین تاثیر را بر آینده حکمرانی شهر تهران خواهد داشت.نتیجه گیری: این پژوهش بر اهمیت درک پویایی های جهان معاصر و پیچیدگی های مضاعف مناطق کلان شهری تأکید می کند. با در نظر گرفتن سناریوهای متفاوت و اتخاذ رویکردی کل نگر، می توان به حکمرانی بهتر و موثرتر و عبور از پیچیدگی های توسعه امیدوار بود. بهره گیری مدیران و برنامه ریزان شهری از رویکردهای سناریومبنا در کلانشهرهایی نظیر تهران، مواجهه با پیچیدگی ها را تسهیل و تحقق حکمرانی خوب را امکان پذیرتر می کند. دستیابی به تصاویر آینده شهر تهران، ضمن شناسایی مهم ترین چالش ها و فرصت های نهفته در آینده های جایگزین، مبنایی برای خط مشی گذاری در حوزه حکمرانی شهری و اداره مطلوب شهر تهران فراهم می آورد. این رویکرد پیش نگر برای رسیدگی به مسائل چندوجهی که شهرها با چشم اندازهای در حال تغییر با آن مواجه هستند، ضروری است.
بررسی کارایی دیوار ترومب فتوولتاییک در ساختمان های مسکونی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
5 - 21
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر ترکیب های جدیدی از سامانه های غیرفعال به منظور افزایش کارایی آن ها معرفی شده اند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عملکرد دیوار ترومب فتوولتاییک در ساختمان های مسکونی مشهد است که با استفاده از شبیه سازی انرژی، توسط نرم افزار انرژی پلاس صورت گرفت. دیوار ترومب آجری و بتنی با سطح پوشش فتوولتاییک در سه جایگاه متفاوت، فاصله هوایی و دریچه های متفاوت برای کل سال بررسی شد. متغیرها به صورت یکپارچه شبیه سازی شدند. نتایج نشان داد که برای اتاقی به حجم ۱۲۰ مترمکعب با دیوار ترومب شش مترمربعی آجری و بتنی و سطح دریچه ۱۸ درصد، فاصله هوایی ۰/۰۵ متر و سطح پوشش چهار مترمربع از صفحات فتوولتاییک (حدود ۶۶ درصد از دیوار ترومب)، گرمای دریافتی، تولید برق و آسایش حرارتی افزایش یافت و مقدار آن به ترتیب، ۲۵۷۶۵۲/۳، ۳۰۷۹۶۳/۶، ۱۹۷۵۴۸۲ کیلوژول و در ماه اکتبر، شرایط آسایش حرارتی، سرد ارزیابی شد. دمای سطح داخلی صفحات فتوولتاییک و گرمای دریافتی ناشی از همرفت داخلی از پایین به بالای دیوار ترومب افزایش یافت. بهترین محل استقرار صفحات فتوولتاییک روی دیوار خازن در مقایسه با قرارگیری در روی شیشه و در فاصله هوایی در اوقات سرد سال پیشنهاد شد، درحالی که برای اوقات گرم، این موضوع برعکس است.
شناسایی پیشران های اثرگذار بر آینده فضای سبز شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 115
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییر شیوه زندگی، ظهور مسایل جدید در عرصه های متنوع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بروز و تشدید مسایل کالبدی و محیط زیستی در شهرها، مدیریت شهری را وادار می کند تا واکنش هایی مؤثر و فعال نشان دهند. تحولات گسترده در کلان شهر تهران، منجر به توجه بیشتر به زیر ساختهای سبز شهری و فضاهای سبز شهری شده و برنامه ریزی برای مدیریت توسعه و حفاظت عرصه های سبز شهری را در دستور کار خود قرار داده. لذا سیاست توسعه این عرصه یا کاربری در آینده در کانون توجه قرار گرفته است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی پیشران های اثرگذار بر آینده فضای سبز شهر تهران با بهره گیری از پایه فکری آینده پژوهی و آینده نگاری سعی دارد گامی موثر در این مسیر بردارد.
روش ها: مطالعه پیش رو با ماهیت تحلیلی و اکتشافی و بهره گیری از روش پویش محیطی بر اساس مدل STEEP، مطالعه اسنادی، برگزاری جلسات هم اندیشی و توزیع پرسشنامه بین کارشناسان و نخبگان انجام شده است.
یافته ها: در این پژوهش 32 پیشران اثرگذار بر آینده فضای سبز شهر تهران در 6 رسته شامل 3 پیشران در حوزه فناوری، 6 پیشران در حوزه جمعیتی و اجتماعی، 8 پیشران در حوزه زیست محیطی، 6 پیشران در حوزه اقتصادی، 4 پیشران در حوزه سیاسی- نهادی و 5 پیشران در حوزه کالبدی و شهرسازی شناسایی گردید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر اساس اهمیت و تعداد پیشران ها نشان داد؛ به ترتیب محورهای محیط زیست، اقتصادی و اجتماعی نقش اثرگذارتری را در آینده فضای سبز شهر تهران دارند.
تحلیل تجربه گردشگران از فنون معماری در حمام های سنتی کویر ایران: بررسی برداشت های بازدیدکنندگان از راهکارهای صرفه جویی انرژی و جلوگیری از اتلاف حرارت
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تجربه و برداشت گردشگران از فنون معماری به کاررفته در حمام های سنتی کویر ایران با تمرکز بر راهکارهای صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت می پردازد. در عصر حاضر و با توجه به نگرانی های فزاینده در مورد تغییرات اقلیمی و حفاظت از منابع طبیعی، اهمیت استفاده از اصول معماری سنتی به عنوان راهکاری مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی و حفظ منابع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمام های سنتی ایران، به ویژه در اقلیم های گرم و خشک، به عنوان نمونه های برجسته ای از طراحی های خاص و تکنیک های پیشرفته در سیستم های گرمایشی شناخته می شوند. این بناها نه تنها در پاسخ به چالش های اقلیمی موفق عمل کرده اند، بلکه به عنوان نمادهایی از تاریخ و فرهنگ معماری ایران نیز مطرح اند. روش تحقیق این مقاله شامل تحلیل های کیفی و کمی است که از طریق مصاحبه های عمیق با گردشگران و کارشناسان انجام شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد تا برداشت های گردشگران از ویژگی های فنی و عملکردی حمام ها را بررسی کرده و درک عمیق تری از تجربیات آن ها به دست آورند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درک عمومی گردشگران از ویژگی های معماری سنتی، به ویژه در زمینه صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت، هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا گردشگران به جنبه های فنی این بناها توجه دارند یا بیشتر بر جنبه های زیبایی شناختی آن ها متمرکز هستند. همچنین عواملی که از دیدگاه گردشگران در ارزیابی کارایی انرژی و عملکرد حرارتی این بناها اهمیت دارند، مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج این تحقیق می تواند به تدوین استراتژی های نوآورانه برای بهره برداری بهتر و مؤثرتر از حمام های سنتی ایران به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی کشور منجر شود. شناخت بهتر از دیدگاه ها و برداشت های گردشگران می تواند به حفاظت و بازسازی بهینه این بناها کمک کرده و به نگاهی جامع تر به تأثیرات معماری سنتی بر عملکرد حرارتی آن ها بیانجامد.
Evaluation of the Spatial Structure Transformation in Traditional Iranian Houses, in Combination with Urban Space of Tehran's First Modern Streets(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
87 - 100
حوزههای تخصصی:
Iranian traditional architecture has been changed by modernity during the era of Naser al-Din Shah Qajar. This led to a combination of residential context and the first modern streets of the capital. In addition, this development creates new residential spaces above commercial functions, challenges traditional values, and responds to residents' activities and interactions. The main goals of the research are, firstly, achieving residential patterns in combination with urban space and, secondly, changing the concept of traditional values in Iran in this era. Residential spaces in the streets of Lalezar, Ala-al-Dawa, and Sani-al-Dowleh and the passageways between them are studied. Four mansions with traditional residential patterns and six modern-style apartments were selected as deliberate case studies. The residential plans are based on field surveys and reports from the cultural heritage ministry. The connectivity, integration, and depth measurement components were conducted using quantitative analysis tools such as E-Graph and DepthMap software, which are space syntax analysis instruments. The comparative assessment led to some changes, such as omitting traditional elements like the courtyard and entrances and altering the nature of some spaces like the living room. The result of research via deductive reasoning explains changes in the qualities of some values in Iranian traditional architecture. These qualities are privacy and hierarchy. The main reasons for these changes are having the balconies in the first floor like the older model but facing the street and locating most spaces in similar depths.
پژوهشی در بازشناسی بناهای تاریخی بر اساس پیوند بین مستندات مختلف؛ نمونه موردی آسیاب کَهَک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۳۷-۲۳
حوزههای تخصصی:
با توجه به آنکه بازشناسی و شناخت ارزش های نهفته در بنا در راستای حفاظت از بناهای تاریخی، امری ضروری است، می توان از طریق آشنایی با روش های استخراج اطلاعات از مستندات مختلف و پیوند میان آنها به یک نتیجه ی مطلوب رسید. مستندات مختلف تاریخی شامل منابع مکتوب، شفاهی، تصویری، اشیا و همچنین خود بنای تاریخی است که به طریقی می توانند در راستای بازشناسی و بازنمایی هویت و اصالت اثر مورد بررسی قرار گیرند. در این مطالعه فرآیند دستیابی به شناخت جامع از طریق پیوند میان انواع مستندات تاریخی، هدف پژوهش است. پژوهش پیش رو با روشن ساختن مسیر استفاده از منابع مطالعاتی مختلف و بهره گیری از آنها در فرآیند شناخت یک بنای تاریخی، تلاش می کند مسیر را برای محققان هموارتر کند. بازشناسی بناهای تاریخی بر پایه درک مستندات ، اساس کار این پژوهش است که با روش توصیفی- تاریخی در تلاش است تا با خوانش صحیح منابع موجود و تحلیل داده ها، مجموع اطلاعات حاصل از پیوند آنها با هم را شناسایی کند. به منظور درک بهتر نیز، بنای تاریخی آسیاب کَهَک در تهران، به عنوان یک نمونه، مورد بررسی قرار گرفته است. در رابطه با این بنا بازخوانی اسناد مکتوب (وقف نامه) و تصویری (عکس هوایی) زمینه ی اصلی شناخت بوده، که به طور کامل به نحوه ی بازخوانی، استخراج اطلاعات از آنها و بررسی پیوندشان با دیگر مستندات در راستای شناختی جامع از بنای موردنظر، پرداخته شده است. در نهایت نیز طریقه ی برقراری این پیوند و استفاده از تمام مستندات در کنار هم بیان شده که قابل تعمیم به دیگر بناهای تاریخی است.
بررسی نقش انعطاف پذیری فضاهای عمومی شهری در اجتماع پذیری و سرزندگی مکان سوم (مطالعه موردی: پارک ملل شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۸۵-۵۹
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی از پارک های شهری به اختصاص بخش بزرگی از سرانه های شهری به رغم توجه به مسائل زیست محیطی چندان اجتماع پذیر و سرزنده نبوده و حتی در برخی موارد، خود به عنوان فضایی معضل مطرح شده اند. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی نقش میزان انعطاف پذیری و تأثیر آن بر اجتماع پذیری و سرزندگی و شناسایی سهم هر کدام از عوامل مؤثر بر فضای شهری در تحقق فضای عمومی موفق می باشد. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ زمانی از نوع تحقیقات مقطعی آینده نگر و از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ فرآیند جزء روش کمی محسوب می شود. تحقیق حاضر در وهله اول غیر آزمایشی می باشد، در مرتبه دوم، این پژوهش ها مدل های مختلفی دارند که بعضی صرفا جهت توصیف می باشند، بعضی دیگر از پژوهش ها که در واقع این پژوهش جزو این دسته است، از نوع همبستگی می باشد. در این نوع از مطالعات همبستگی، روابط بین متغیر ها بررسی می شوند. همچنین روش نمونه گیری در این پژوهش، روش آزمون سازی می باشد که برای ساختن آزمون به ازای هر آیتم تقریبا یازده نفر انتخاب شد؛ که تعداد(464نفر)، به عنوان نمونه و ملاک قرار گرفت، و بین این تعداد شهروند پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون، معادلات ساختاری در نرم افزار Lizrel,Spss انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، پارک ملل با امتیاز اجتماع پذیری(17/3) و انعطاف پذیری(01/3) شرایط متوسطی دارد؛ و با امتیاز سرزندگی(86/2)،سرزنده نمی باشد. همچنین با کمرنگ شدن سرزندگی فضای شهری، فضاها رنگ و بوی فضایی خاموش به خود می گیرند و به مرور زمان مولفه های دیگر موفقیت در فضا نیز قابلیت خود را از دست می دهند و بدین گونه فضای شهری به فضایی صرفاً جهت عبور تبدیل می شود. اما راهکار پژوهشگر این است، تا از طریق تقویت و ارتقا شاخص سرزندگی و با کاتالیزوری به نام انعطاف پذیری، فضای عمومی را از حالت خاموش خارج نمود و به فضایی اجتماع پذیر و موفق دست یافت.
بررسی و ارائه راهکارهای طراحی نمای ساختمان های مسکونی شهر ساری با هدف الگوبرداری از مؤلفه های نمای خانه های بومی و سنتی منطقه (مطالعه موردی: خانه های بومی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۹۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
وجود مسائل اقتصادی، به کارگیری مصالح نامرغوب و ساخت بناهای مسکونی بی کیفیت باعث ایجاد مشکلاتی در صنعت ساخت و ساز به ویژه در نمای ساختمان ها شده است و به نوعی از طراحی بومی خود فاصله گرفته. چنین مسائلی در شهر ساری دیده می شود که باعث گشته تا فضاهای شهری و محل زندگی افراد با ایجاد اغتشاشات بصری به محیط کسل کننده و با حداقل جذابیت تبدیل گردد. هدف پژوهش طراحی نمای ساختمان های مسکونی شهر ساری با الگوبرداری از مؤلفه های مورد استفاده در نمای خانه های تاریخی و بومی ساری می باشد. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی، از نوع کیفی و به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی است که جمع آوری اطلاعات در آن به صورت کتاب خانه ای می باشد. همچنین جهت شناخت دقیق تر از نمای خانه های مسکونی ساری، با شیوه برداشت میدانی و مصاحبه حضوری توسط افراد، 14 نمونه از نمای خانه های معاصر و 4 نمونه از نمای خانه های بومی ساری تحت ارزیابی قرار گرفتند؛ سپس با توجه به تحلیل ارزیابی ها و یافته ها، جهت ارائه راهبردهای طراحی نما، به بررسی مؤلفه های نمای خانه بومی و تاریخی ساری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نمای خانه های بومی دارای ادراک های حسی _ بصری و عناصر کالبدی خاصی است که به ترتیب شامل: (ریتم، تکرار، تعادل، تناسب و تقارن) و (ورودی، پلکان، فضاهای نیمه باز، بازشوها، ستون، ازاره، هره چینی، قاب بندی ها، بام شیبدار، تزئینات، رنگ بندی، مصالح بومی) می باشندکه مؤلفه های اصلی ارکان و اجزای عملکردی نما به شمار می آیند. بنابراین می توان با الگوبرداری از آن ها به نمای مطلوبی نیز دست یافت.
واکاوی تحولات ساختار شهر کرمان از سده پنجم تا دهم قمری با تکیه بر روابط سیاسی و نقش عناصر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
پیدایش شهرها عموماً مبتنی بر عوامل سیاسی، اقتصادی و ویژگی های طبیعی و جغرافیایی بوده، اما تداوم حیات شهر و عوامل مؤثر بر تحولات سازمان فضایی آن ها، مبحثی قابل بحث و کاوش است که در هر دوره تاریخی بنا بر وضعیت موجود، سیاست های حاکمیت و روابط ناشی از آن، ساختار شهر و مناسبات جاری در آن را به شیوه ای نو تعریف می کند. در پژوهش های گذشته، عموماً شهر به مثابه موجودی منفک از نظام پیرامونیِ خود خوانش شده و به تأثیر روابط سیاسی خارج از شهر بر روند توسعه آن کمتر توجه شده است، درحالی که شکل گیری و حیات شهر کرمان در منطقه ای با شرایط اقلیمی نامساعد، همواره وابسته به روابط تجاری با شهرهای اطراف بوده و توسعه سیاسی شهر، توسعه عمرانی و توسعه کالبدی آن را رقم زده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت این روابط و تأثیر آن ها بر تحولات شهری و سازمان فضایی شهر کرمان در طی ۵ سده، یعنی از قرن ۵ تا ۱۰ق است. فهم ساختار گذشته شهر، مستلزم بررسی تواریخ محلی و منابع دست اول، تحلیل و تبیین آن ها و تطبیق اسناد تاریخی با آثار معماری باقی مانده از هر دوره به عنوان عناصر شهری آن دوره است؛ بنابراین روش پژوهش پیش رو از نوع تاریخی تحلیلی و استدلال منطقی است. براساس یافته های این پژوهش شهر کرمان از قرن ۵ق به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت و رونق اقتصادی شهر، موجب توسعه سیاسی و کالبدی آن در قرون بعد شد و به تدریج، سازمان فضایی شهر سلجوقی را متحول کرد. در طی ۵ قرن بعدی در هر دوره زمانی، هسته های شهری جدیدی متأثر از وضعیت اراضی درون حصار و چگونگی روابط سیاسی با شهرهای اطراف، بر بستر شهر شکل گرفتند. هسته هایی که متشکل از عناصر شهریِ مهمی مثل مسجدجامع، دارالسیاده، گرمابه و تأسیسات مورد نیاز آن ها مثل قنات ها بودند . درنتیجه در این دوره ها توسعه این عناصر، زمینه ساز تحول استخوان بندی، موجب شکل گیری محلات جدید در پیرامون هسته اولیه و تعیین کننده جهت اصلی گسترش شهر در هر دوره بودند.