فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
21 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختار فضایی- عملکردی شهر که در یک فرایند تاریخی طولانی توسعه یافته و با مخاطرات بسیاری مواجه بوده، در طی بحران، همواره هم به عنوان مرکز آسیب دیده و هم به عنوان مرکز امدادرسانی در چگونگی واکنش به بحران نقشی اساسی دارد. ساختار تعریف شده جهت مدیریت بحران های شهری در ایران عمدتاً برمبنای مدیریت بحران های ناشی از سوانح طبیعی چون سیل و زلزله شکل گرفته و تجربه کووید 19 نشان داده که در برابر بحران بیماری های همه گیر، برنامه و راهبردهایی از پیش اندیشیده که با تأکید بر جنبه کارکردی-فضایی شهرها به ارائه راهکارهای عملی بپردازد، نداشته است. هدف پژوهش: نوشتار حاضر بر آن است تا دریابد چگونه می توان با استفاده از تجارب موجود، قابلیت کارکردی-فضایی شهرها را در مواجهه با چنین بیماری هایی بالا برد؟ لذا با مرور تحلیلی تجربیات کشور چین و سایرکشورهای شرق آسیا، به دنبال انطباق مدیریت کارکردی-فضاییِ این کشورها بر اساس چارچوبی شامل معرفیِ زمینه ای جهت ظهور، ملزومات ایجاد، تداوم و معیارهای ارزیابی است تا امکان پذیریِ آن ها در شرایط ایران را بر اساس ساختار مدیریتی موجود و روند گسترش بیماری بررسی کند. روش پژوهش : نوشتار حاضر به روش تحلیل محتوا و مرور تحلیلی تجربیات و بسط مفاهیم مرتبط با پرسش پژوهش انجام شده است. نتیجه گیری: تشکیل یک سیستم مداخله ای مبتنی بر مدیریت و حکمرانی یکپارچه شهری اهمیت بسزایی دارد تا بتواند به صورت قوی و منظم قبل از رسیدن وضعیت همه گیری به شهرها کمک کند تا در ابتدا نیروی انسانی و منابع خود را متمرکز کنند و در شرایط غیرقابل کنترلِ همه گیری، با تشکیل ساختار خوشه ای به مناطق همگن از نظر خدمات رسانی و با تأکید بر جامعه محلی، تقسیم کل شهر به مناطق نسبتاً مستقل برای اعزام پرسنل پزشکی و خدماتی اقدام نماید. مهم ترین راهبردهای کارکردی- فضایی شامل مدیریت فضایی مبتنی بر جامعه محلی، مدیریت زمانی-مکانی، مدیریت کنترل هوشمند و حکمرانی و تاب آوری شهری است.
مدرنیزاسیون در معماری؛ روند آن از معماری سنتی بومی تا معماری امروز و آثار تخریب محیط زیستی آن
حوزههای تخصصی:
تدوین چارچوب طراحی شهری در حریم حرم های زیارتی با رویکرد قلمرو پایی جامع بررسی موردی: بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
113 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب طراحی شهری در حریم حرم های زیارتی با رویکرد قلمروپایی جامع و ارزیابی آن در بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س) است. در این پژوهش به عنوان پژوهشی کاربردی با رویکردی ترکیبی (کیفی-کمی)، از روش تحقیق توصیفی استفاده شده و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک های سینتکس، آیزوویست، نرم افزار دپث مپ، نرم افزار اس پی اس اس، تکنیک حس گردی، تکنیک منظر صوتی (دستگاه صوت سنج مدل تی-ای-اس ۱۳۵۸) و برداشت های رفتاری صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، چارچوب طراحی شهری با هدف حفظ حریم حرم های زیارتی متناسب با سازمان کالبدی- فضایی (با مؤلفه های دگردیسی لایه ها، نفوذپذیری، الگوی راه، جهت گیری، نظام ارتفاعی، انتظام دانه بندی، هسته و مرکزیت، سلسله مراتب، چیدمان فضایی و تشخص آستانه ها)، سازمان عملکردی-رفتاری (با مؤلفه های کاربری و فعالیت، مشارکت اجتماعی، مالکیت و نظارت اجتماعی، مناسبات اجتماعی و تعاملات اجتماعی)، سازمان بصری (با مؤلفه های تشخص دیدها، تشخص نشانه ها، وحدت در عین کثرت)، سازمان ادراکی (با مؤلفه های منظر حسی، نمادگرایی، نقش انگیزی، حس معنویت، حس خضوع، تشخیص هویت قلمرو، تصورپذیری و وضوح) و سنجه های طراحی شهری مرتبط با هر مؤلفه در قلمروی اماکن قدسی قابل صورت بندی است. ارزیابی این چارچوب در نمونه مورد مطالعه، حاکی از ضعف بسیاری از مؤلفه ها و سنجه های چارچوب مذکور به ویژه در سازمان های بصری، ادراکی و عملکردی- رفتاری در مواجهه و مداخله در این موضع بوده است.
تبیین پایه های برنامه ریزی ارتباطی در حیطه برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
در دیدگاهی کلی و جامع، سنجش میزان تحقق و تناسب برنامه ریزی در جوامع انسانی، ارتباط تنگاتنگی با روش های کاربست اقدامات و میزان همگام سازی مردم در راستای ایجاد تحول و تغییر پیشرو خواهد داشت. در راستای حرکت زیستگاه های اصلی انسانی، یعنی شهر ها، به سمت توسعه و ارتقا، راهکار های پیشین فاقد اعتبار و ارزش شده و می بایست به عنوان برنامه ریزان شهری، به دنبال راه حل های نوین در زمینه ارائه و اجرای موفق طرح ها باشیم. با ظهور مباحثی همچون آزادی در ابراز عقاید توسط انسان ها به عنوان بهره برداران اصلی عناصر و فضاهای شهری، حال توجه به نیاز ها و خواسته ها اولیه، از ارکان اصلی و جدا نشدنی برنامه ریزی شهری گردیده است. مفهوم برنامه ریزی ارتباطی که توسط هابرماس مطرح گردید، به اهمیت مباحثی همچون مشارکت، گفت و گو و همکاری میان تصمیم سازان و حاضرین در جوامع پرداخته و بر این باور است که دلیل ناکامی و کاهش میزان تحقق پذیری طرح ها و برنامه های پیشنهادی، بی توجهی به جایگاه و نیاز های انسانی و ممانعت مسئولان در راس قدرت از مشارکت مردم در ابعاد گوناگون می باشد. پژوهش پیش رو، در نظر دارد تا به تبیین اصول برنامه ریزی ارتباطی و کاربست آن در برنامه ریزی شهری بپردازد.
بازخوانی خانه های تهران از ادبیات داستانی معاصر در بازه زمانی 1330 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
91 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : پژوهش های بسیاری در حیطه فضای خانه جهت شناخت کیفیت این مکان مهم صورت گرفته اند. خانه ایرانی به لحاظ داشتن کیفیت بالا، پاسخ گوی اکثر نیازهای افراد است، زیرا در خانه ایرانی، علاوه بر کالبد، به جنبه های معنایی نیز توجه می شود که متأسفانه امروزه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بدین منظور در طرح و ساخت یک خانه، باید به نیازهای مادی و معنوی افراد اهمیت داده شود.
ضرورت پژوهش : زمینه های تأثیرگذار بر خانه های گذشته به لحاظ معنا و کالبد، به منظور به کارگیری و ارتقای کیفیت خانه های امروزی بررسی شوند. همچنین می توان معماری خانه را با خوانشی دیگر نیز بررسی کرد که در این میان بستر داستان ها سرشار از وقایع و حوادث زندگی روزمره افراد است. داستان های توصیفی شهر تهران از دهه 30 به بعد دوره پهلوی دوم انتخاب شده اند که اوج فعالیت نویسندگان است.
هدف پژوهش : بررسی مؤلفه های تأثیرگذار معنا و کالبد در فضاهای مختلف خانه های تهران در دهه 30 تا 50 که به آرامش و احساسات فردی اهمیت داده اند.
روش پژوهش : این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده است که با رهیافت تحلیل محتوای متن و فهم و اکتشاف، پلان های کلی از خانه ها با توجه به مؤلفه های استخراج شده، شبیه سازی شده اند.
نتیجه گیری : روند تغییرات تدریجی معنایی و کالبدی در خانه های دوره مذکور شامل حذف تدریجی اتاق های گوشه حیاط، حذف هشتی و تبدیل شدن به دالان و راهروی ورودی و در نهایت به یک سطح جداکننده، تبدیل حوض به استخر، ایجاد حیاط خلوت در ورودی، تراس در طبقات بالای خانه های مدرن، وجود مؤلفه هایی چون شفافیت، تنوع رفتاری، خلوت به دلیل تنوع فضایی، احترام به طبیعت، وجود انواع فضاهای بسته، نیمه باز و باز در اکثر خانه هاست.
Evaluating the Effects of Land Use Spatial Structure on Pedes trian's Mental Safety in Urban Mahallas layouts Using Space Syntax (Case Study: Manzariye and Bazar Malallas in Tabriz, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
45 - 58
حوزههای تخصصی:
The primary purpose of this research is to inves tigate the effect of land-use spatial configuration and s treet network s tructure on people's mental safety in local contexts. A review of various theoretical frameworks demons trates a feasible causal relationship between morphology and the psychological dimension of safety. Hence, this paper emphasizes the assessment of the effect of urban land configuration, which influences the movement behavior of residents, on the psychological safety of residents of mahallas is. This research begins with a review of the literature to identify the gap in the theoretical literature and carry out the problem-finding to obtain an analytical model of research to examine the proximity of uses introduced in three types of proximity. Then, parameters will be evaluated in this framework using the software. The research inves tigates variables' interactions based on Space Syntax, spatial parameters of connectivity value, spatial integration/segregation, attractive uses, movement behavior, density, and mahallas' main and peripheral centers. The results indicate that the safety of urban areas depends on how uses are located and, consequently, on the movement behavior of users'. The comparison of the two mahallas showed that compared to Bazar, Manzarie offers a better arrangement of uses in the inner axes and sub-nodes. It es tablishes an appropriate spatial relationship between its various gravity points, thus bringing about various movement behaviors. Therefore, it displaces more people in the axes connecting different uses, allowing surveillance and spatial dynamics.
فضاهای عمومی بافت تاریخی شهری و نقش آن در ایجاد روابط اجتماعی فعال(نمونه موردی بازار ومسجد بافت قدیم دزفول)
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها و کلیه فضاها و بافت های تاریخی شهرها، ارائه کننده هویت، تاریخ و فرهنگ آنها هستند و حتی اهمیت این موضوع گاه در سطح هویت ملی مطرح می شود. اما در سال های اخیر و با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعه صنعتی، شهرهای تاریخی بیش از سایر شهرها تحت تأثیر نتایج متأثر از این پدیده بوده اند، چنانکه این تحولات سریع و ناگهانی و نیز گسترش و توسعه شهر سبب شده است که نوعی عدم تعادل و تناسب میان روابط اجتماعی یک شهر به وجود آید و ارتباط بین این دو ، به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی باشد. از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروزی و تأثیر آن بر علایق و نیازهای انسانی و متعاقباً بالا رفتن سطح مطلوب زندگی باعث شده است که بافت های تاریخی شهرها، رفته رفته رونق گذشته خود را از دست بدهند و به مکان هایی ناامن و نامطلوب و عاری از کیفیت های مناسب برای زندگی شهری امروزی تبدیل گردند. شهر دزفول به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی ایران، دارای پیشینه ای غنی از تاریخ و فرهنگ است. از این رو فضاهای بافت تاریخی این شهر ، گونه ای هدفمند از فضای با تعاملات اجتماعی است که در لابه لایه این بافت مشاهده می شود. از آنجا که ادراک انسان از فضا نقش مهمی در روابط اجتماعی افراد دارد و به مثابه شرط لازم برای ارتباط آنان با محیط می باشد، باید با شناخت و درک عواملی که در ایجاد این روابط اجتماعی در این شهر تاریخی و تبدیل عینیت فضا به ذهنیتی زیبا و قابل قبول نقش دارند،در جهت تامین بخشی از نیازهای امروز، به تبیین و بازآفرینی بافت تاریخی این شهر و ایجاد پیوند بین فضاهای آن پرداخت. این مقاله به روش میدانی و توصیفی- تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و چندگانگی روشهای کنترل و استنتاج، نتایج حاصله در نظامی مقایسه های تطبیقی مورد بررسی قرار داده و ضمن تشریح مباحث مطرح شده به مطالعات نظری و میدانی به بازار و ومسجد که در بافت قدیم دزفول باعث ایجاد روابط اجتماعی فعال می شود می پردازد .
استخراج پیشران های شهر اسلامی به روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری یا IPA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
68 - 89
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به حجم عظیم مطالعات انجام یافته در زمینه شهر اسلامی طی یکصد سال اخیر، تعداد، تنوع و گاهی تناقض و تشتت نتایج حاصل از این مطالعات از یک طرف و لزوم پاسخگویی صحیح به سوالات بی پاسخ موجود در این زمینه از طرف دیگر و همچنین ضرورت اقدام اصولی در راستای تدوین مبانی نظری شهر اسلامی، اهمیت این تحقیق می تواند اهتمامی در تبیین مفهوم شهر اسلامی تلقی گردد. پذیرش این مسأله که وجود مساجد، گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمی تواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد، این امر را بدیهی می سازد که باید در عناصر و مؤلفه های دیگری که نه تنها کالبد، بلکه روح و هویت شهرها را می سازند به دنبال نشانه هایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود.هدف: این پژوهش به استخراج پیشران های شهر اسلامی از منابع معتبر فقهی(قرآن و نهج البلاغه) می پردازد.روش: تحقیق حاضر از نوع اکتشافی و به روش کیفی انجام شده است. این پژوهش با بررسی اسناد و متون مرتبط(قرآن و نهج البلاغه)، از طریق "تحلیل پدیدارشناسی تفسیری" به دنبال یافتن پیشران های شهر اسلامی می باشد. چنین رویکرد تفسیری، شامل 4 مرحله می باشد. در مرحله اول و دوم از تحلیل، مضامین مرتبط با شهر اسلامی مشخص گردید. سومین مرحله، ساختار دادن به تحلیل است. فهرست مضامینی که در مرحله دوم به دست آمده دوباره مورد بررسی قرار گرفته و خوشه های معنایی پژوهش از طریق انتزاع، زیر مجموعه بودن، قطب بندی و شمارش تشکیل شد. در مرحله آخر از پدیدارشناسی تفسیری، با بررسی دوباره مضامین کلی شهر اسلامی و خوشه های معنایی مرتبط با آن، پیشران های اصلی شهر اسلامی استخراج گردید.یافته ها: نتایج بدست آمده از پژوهش، پیشران های شهر اسلامی را در 3 دسته ی توحید، عدالت و امنیت قرار می دهد. بر اساس آموزه های قرآن و نهج البلاغه، توحید و وحدت در قالب سرمایه اجتماعی و حکمرانی معنوی و اسلامی، عدالت در قالب اقتصاد سالم، انفاق، حقوق شهروندی و تعادل در سبک زندگی و امنیت در قالب امنیت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی در شهر اسلامی تحقق پیدا می کنند.نتیجه گیری: توحید به عنوان اولین پیشران، کلیدواژه ای اساسی در تحقق مکتب اسلامی و ویژگی بارز در چهره شهرهای اسلامی و ساکنان آن است. بسط مفهومی توحید که بتواند به تحقق شهر اسلامی به سهم خود منجر شود مطابق با آثار مرجع اسلامی از طریق سرمایه اجتماعی و تحقق حکمرانی خوب معنوی شکل می یابد. دومین پیشران شناسایی شده توسط پژوهش حاضر برای تبیین ویژگی های شهر اسلامی، عدالت می باشد. جدای از دین اسلام و تاکید همواره آن بر تحقق اصل عدالت بین مسلمانان و توصیه به تحقق آن؛ عدالت کلید واژه اساسی و هدف اصلی تمام رویکردها و نظریه ها برای تحقق یک شهر زیست پذیر و انسان مدار می باشد. امنیت به عنوان اساس وجود هر پهنه سکونتگاهی و ادامه یافتن روند و جریان زندگی و توسعه، سومین پیشران استخراج شده جهت تحقق شهر اسلامی می باشد. در واقع شهر امن اسلامی یکی از ساخت های عینی مفهوم شهر اسلامی است و تحقق ایده های اسلامی و هر ایده آرمان خواهانه و عدالت گرایانه در سایه امنیت است که نمود می یابد.
مفهوم «ارزش» و مبانی سنجش آن در بافت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
71 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرزمین ایران دارای بافت های با ارزش روستایی فراوانی است. پرداختن به موضوع «ارزش» در خصوص بافت های روستایی امروزه بسیار دارای اهمیت است. تنوع این بافت ها و پراکندگی آنها بر مبنای تنوع زیستی، موقعیت طبیعی و خصوصیات فرهنگی، اذهان را بر آن داشته است تا با استمداد از آموزه های محیطی، نسبت به شناسایی ارزش های آنها همت بگمارند. با توجه به محدودیت های ناشی از کمبود اعتبارات و ضرورت ایجاد فرصت های برابر در خصوص بهسازی روستاها، متولیان ناگزیر از تدوین معیارها و شاخص های مناسب تعیین ارزش و ارزیابی نمونه ها برمبنای آنها هستند تا به نمونه های مناسبی دست یابند که به صورت الگویی شایسته و فراگیر نسبت به همتایان خود، مطرح باشند. اصلی ترین پرسش تحقیق، سؤال از چیستی مفهوم «ارزش» و تعبیر شایسته از انواع آن در مواجهه با موضوع بافت های با ارزش روستایی است و اینکه چگونه می توان به نظامی از ارزش ها و سازوکار ارزیابی آنها در بافت های روستایی دست یافت که هم زمینه حفاظت و هم زمینه توسعه فراهم آید؟ هدف پژوهش: هدف مقاله در مرتبه نخست دستیابی به نظام دسته بندی ارزش ها متناسب با زمینه بافت های روستایی و سپس بازبینی در معیار ها و شاخص های ارزش مؤثر بر انتخاب آنها با ارائه تلقی تازه ای از مفهوم ارزش در رویکرد حفاظت مبتنی بر توسعه در امر بهسازی است که پژوهش حاضر به چگونگی سازوکار سنجش نمونه ها برمبنای آن نیز پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش به لحاظ روش، به پشتوانه مطالعات کتابخانه ای از ابزار منطقی چون تحلیل مقایسه ای میان انواع ارزش های معرفی شده در ادبیات موضوع استفاده کرده و با استدلال چگونگی تعریف، توصیف و تقسیم ارزش ها را مورد واکاوی قرار داده است. نتیجه گیری: در ترسیم سازوکار سنجش ارزش ها، گام نخست تعیین نمونه های واجد ارزش براساس شناسایی ارزش های ذاتی موجود در تک تک بافت های روستایی با هدف حفاظت بوده، آنگاه دستیابی به اولویت هایی است که با دخالت ارزش های منتسب مبتنی بر اهداف بهسازی به عنوان برنامه توسعه به دست خواهند آمد.
عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.
روند توسعه فضایی کالبدی حاشیهنشینی و شکلگیری کشمکش های ارضی (اتنوگرافی نهادی حاشیه نشینی در ناحیه منفصل نایسر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
121 - 159
حوزههای تخصصی:
ناحیه منفصل شهری نایسر بزرگ ترین ناحیه ای است که بیشترین میزان جمعیت را در شهر سنندج دارا بوده و به موازات آن بیشترین چالش ها و مسائل را به خود اختصاص داده است. ازجمله این چالش ها و مسائل، مسئله مالکیت و مسکن است که علاوه بر برنامه ریزان و مسئولان، ساکنان و مالکان اراضی این منطقه را هم درگیر خود کرده است. پژوهش حاضر، با در نظر داشتن نظریه بازآفرینی شهری و روند کنونی درپی تحلیل چگونگی توسعه فضایی_ کالبدی این ناحیه و کشمکش های ارضی شکل گرفته آن و ارائه حق مالکیت و مسکن به ساکنان این ناحیه است. روش مورداستفاده، روش مردم نگاری نهادی بوده که با استفاده از داده های مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با ۲۵ نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری و همچنین معتمدین محلی و گردآوری آمار و اطلاعات نهادی مربوط به اقدامات انجام شده به وضعیت موجود پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که به سبب قدرت مالکان و بنگاه داران و همچنین نهادهایی همچون شهرداری، حاشیه نشینان در این کشمکش ها طردشده و مجبور به پذیرش وضع موجود شده اند. مقولات روستایی بودن زیرساخت های شهری، ساخت وساز بی رویه و قاچاق خدمات شهری، نبود برنامه ریزی راهبردی شهری، نبود اعتبارات کافی و عدم تعامل سازمان های ذی دخل شرایط ناپایداری اجتماعی_ اقتصادی این ناحیه را سبب شده است.
ارزیابی و سنجش ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات طبیعی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
150-170
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای اخیر در مدیریت شهری مطرح است، ایجاد شهرهای تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشد استان خراسان رضوی بعنوان یکی از مهمترین استانهای کشور هرساله تحت تاثیر مخاطرات طبیعی می باشد و بطبع شهر جدید گلبهار نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگی های محیطی خود تحت تاثیر می باشد، از لحاظ بٌعد منطقه ای نیز این شهر بعنوان یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- کاربردی است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده 30 نفر از خبرگان، کارشناسان و متخصیصین مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی است که به صورت هدفمند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. متغیرهای این پژوهش ابعاد تاب آوری و 66 مولفه وابسته به آن می باشد. روایی پرسشنامه نیز توسط متخصیصین و خبرگان مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی بررسی و تأیید شده است. در خصوص پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 727/0 می باشد و حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. در بخش استنباطی از تحلیل های آماری، آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهرگلبهار با 3.02 نظر تاب آوری در مقابل مخاطرات طبیعی در حد متوسط است. نتایج حاصل از جدول آماره های توصیفی تاب آوری شهری نیز بیانگر این است که در میان ابعاد تاب آوری ، بَعد محیطی کالبدی بیشترین و بَعد اقتصادی کمترین تاثیر را در تاب آوری شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات محیطی دارند. در خصوص سطح متغیر تاب آوری شهری نیز شهر جدید گلبهار در دامنه متوسط ارزیابی می شود.
بازشناسی ارتباط بصری فضا در شکل گیری مفهوم قلمرو خانه های تاریخی دوره قاجار رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تأمین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارائه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.
خوانش تأثیر ساختار خانه بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی در گذر زمان (نمونه موردی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان فرد و مسکن همواره یک رابطه دو سویه بوده است اما تاکنون کمتر به تاثیر مسکن بر شیوه زیست ساکنانش پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر خانه بر دوری یا نزدیکی ساکنان از ابعاد زندگی ایرانی- اسلامی است. برای داشتن شاخص های مختلف زندگی ایرانی-اسلامی ابتدا اطلاعات منابع مذهبی و ملی مطالعه شدند و پس از جمع بندی در قالب های تعریف شده از سوی آموس راپاپورت، آلفرد آدلر و ادوارد هال قرار گرفتند. شهر کاشان با پیشینه مذهبی و فرهنگی غنی به عنوان بستر پژوهش انتخاب شد. روش تحقیق مبتنی بر شیوه کیفی است، بر این اساس از سه گونه سکونتی آپارتمان، خانه حیاط دار میانه و خانه های سنتی نمونه هایی انتخاب شد و علاوه بر مشاهده و برداشت نقشه، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خانوارها انجام گرفت. تعداد نمونه ها در هر دسته تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات به حد اشباع برسد. تعداد مصادیق در کل 12 مورد شد. هر خانوار انتخابی تجربه زندگی در حداقل یک ساختار خانه متفاوت دیگر در گذشته را داشت، تنوع خانه های موجود نیز به مقایسه بسترهای مکانی متفاوت کمک کرد. خروجی در قالب نمودارهای محیط-رفتار راپاپورت نشان داد آپارتمان ها سکنانشان را از اصول پذیرایی از مهمان، فعالیت های جمعی مثل بازی و تفریح جمعی، نوع تعاملات دور کرده اند. خانه های حیاط دار دوره میانه و آپارتمان ها حریم و خلوت برای کارهای فردی را درست تعریف نکرده اند. اما محیط سکونتی در نحوه ارتباط بر همسایه و جایگاه زن تاثیر مهمی نداشته اند. در سکونتگاه های جدید شرایط برای امور بهداشتی و دسترسی به فضای خدماتی بهتر شده است.
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین همبستگی امنیت عمومی و سرمایه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، ماده خامی از جامعه مدنی است که از تعامل روزمره مردم به دست می آید. این گونه از سرمایه مستقیماً قابل مشاهده و اندازه گیری نیست اما مظاهر و پیامدهای آن قابل اندازه گیری هستند. در مطالعه حاضر تعریف پاتنام مد نظر قرار گرفته است؛ چرا که عملیاتی کردن سرمایه اجتماعی از نظر شبکه ها، هنجارها و اعتماد در اجتماع جذابیت شهودی دارد و پیدا کردن ارتباط افراد با این ویژگی ها آسان است. رتبه بندی های جهانی حاکی از این است که یکی از چالش های امروز ما رو به افول نهادن امنیت و سرمایه اجتماعی می باشد. از این رو هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه همبستگی میان سرمایه اجتماعی و امنیت عمومی است. نمونه موردی این مطالعه استان های ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات سالنامه آماری سال 1398، آمار بانک مرکزی و موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان گردآروی شد. پردازش داده ها با استفاده از مدل انعکاسی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی، 55.6 درصد از تغییرات واریانس متغیر امنیت عمومی را تبیین می نمایند. نتایج بدست آمده، فرضیه تحقیق مبنی بر تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر امنیت عمومی را تائید می نماید.
تحلیل و مقایسه میزان رویدادمداری فضاهای عمومی شهری مورد مطالعه: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
85 - 98
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در تجربه های معاصر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری با نگاه فرهنگ مبنا، رویدادمداری، به عنوان یک راهبرد کلیدی، مطرح شده است. نگاه به پیشینه تحقیقات این حوزه نمایانگر آن است که ماهیت فضاهای عمومی شهری و عوامل سازنده آن ها در شکل گیری رویدادها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. سؤالاتی همچون، چه عواملی بر رویدادمداری فضای شهری تأثیر می گذارد؟ و تأثیر گونه های مختلف فضای عمومی بر میزان رویدادمداری چگونه است؟ ازجمله سؤالات کلیدی هستند که مطالعات پیشین پاسخ روشنی به آن ها نمی دهند.هدف پژوهش : هدف این پژوهش، تبیین و تدوین معیارهای رویدادمداری فضاهای شهری و سپس سنجش و مقایسه میزان رویدادمداری انواع فضاهای شهری منطقه 12 تهران است.روش پژوهش : رویکرد روش شناسی در ای ن مقال ه، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. در گام اول به منظور انتخاب موردهای مطالعه به عنوان مکان رویدادهای منطقه 12، از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدیدهای میدانی و مصاحبه های عمیق با متخصصان استفاده شده است. سپس عوامل مؤثر بر رویدادمداری فضاهای عمومی شهری بامطالعه ادبیات جهانی شناسایی شده و درنهایت از طریق تهیه چک لیست ها و تحلیل آن در نرم افزار SOCNETV به سنجش و مقایسه میزان رویدادمداربودن مکان-رویدادهای قلب تاریخی شهر تهران پرداخته شده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد از میان معیارهای مؤثر بر رویدادمداری، پنج معیار دسترسی، پیوستگی فضایی، تسهیلات فضایی، همه شمولی و امنیت بیشترین تأثیر بر شکل گیری و دوام رویدادها را دارند. همچنین از میان گونه های مختلف فضاهای عمومی، پیاده راه و بوستان در منطقه 12 تهران میزان رویدادمداری بیشتری در مقایسه با دیگر گونه ها داشته اند.
بررسی سیر تحولات فضا و هندسه در معماری مسجد جامع اصفهان مبتنی بر مبانی حکمت هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های امروز در حوزه ی معماری این مسئله است که برخی از ساختمان های معاصر، تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب دارند. گویا تنها ساختاری تشکیل شده از مصالح هستند، زیرا این بناها در هدف آبادانی و مراقبت از محیط زندگی بشر موفق عمل نکرده اند. معماری به عنوان شناسنامه ای از افکار، پیشرفت و تاثیرات محیطی است که باید به زیر مجموعه های سازنده ی آن توجه گردد. با نظرات متعددی که امروزه در بخش حکمت نظری و عملی وجود دارد، تعریف از معماری دچار نقص هایی شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به تعریف کاملی از معماری در ابعاد مادی و معنوی لایه های وجودی انسان و نیازهای او بود و می توان فضا و هندسه را بستری برای پاسخ گویی به نیازها دانست که با نمودار پنج مرحله ای خلق آثار بر اساس حکمت اسلامی روند رسیدن به این مهم پایه ریزی شده است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مصداق پژوهی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، هندسه ی مسجد جامع اصفهان را بعنوان نمونه ای موفق در حفظ ارتباط موثر میان بنا و مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است تا نمایانگر تعریف جامعی از معماری و هندسه ی ادراکی توسط چهار لایه ی وجودی انسان باشد و نمودی از بکارگیری مبانی صحیح حکمت هنر اسلامی به عنوان یکی از غنی ترین هنرهای کشورمان به احیای میراث بی نظیر از پیشینیان خود رسیده شود. توجه به این امر سبب می شود تا مسائل معماری معاصر را تحلیل کرده و به طور بنیادین به حل آن ها پرداخته شود. معماری اصیل ایرانی به روح و حالات ماورایی آفرینش بها داده و در رساندن هستی به کیمیای وحدت به مثابه رمز جاودانگی تلاش کرده است. با رویکردهای پایه ای می توان تاثیر این وحدت روح را جاودانه ساخت. سرانجام نشان داده شد که در مسجد جامع اصفهان، با استفاده ی درست از هندسه می توان رموز ماورایی را که در قلب و روح انسان نیز سرچشمه دارد رمز پردازی نمود و به سبب تعقل و رمزگشایی مخاطب به تاثیرگذاری آن در نسل های مختلف امیدوار بود، زیرا هر چه در دنیا در حال تغییر باشد «روح» وحدت، اصالت و پاکی خود را در بدو ورود حفظ کرده و آماده ی پذیرش درستی ها و سیر حالات آفاقی و در درجات بالاتر انفسی است.
نقش برنامه ها و اقدامات عمرانی حاجی عبدالغفار نجم الملک در نوسازی راه خرم آباد-دزفول در دهه 1260 شمسی (مسیر کیالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تبیین شخصیت علمی و تجربیات نجم الملک در علوم مختلف، اقدامات عملی او در حیطه راه و ساختمان چندان مورد توجه نبوده است؛ حال آن که یکی از مهمترین اقدامات عمرانی او در خلال دو سفر به خوزستان و نوسازی راه خرم آباد-دزفول شکل گرفت که بخش مهمی از اسناد آن در دسترس است. همچنین ناشناخته بودن این مسیر مهم تاریخی در پژوهش های انجام شده، مغفول ماندن نقش او در این راستا را مضاعف نموده و موجب شده است برخی از پژوهشگران بسیاری از آثار مهم این سفرها را به دیگر دوره های تاریخی منسوب کنند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چه اقداماتی در راستای افزایش کیفیت راه خرم آباد-دزفول، اعم از بهبود سطح راه و ایجاد ابنیه و استحکامات لازم، توسط نجم الملک به عمل آمد و مجموع این اقدامات چه تأثیری در کیفیت و تردد در این مسیر برجای نهاد؟هدف پژوهش: این پژوهش تلاش کرده برنامه ها و اقدامات عمرانی نجم الملک در راستای نوسازی راه خرم آباد-دزفول را بررسی و پیامدهای آن را تشریح نماید.روش پژوهش: این پژوهش در دسته روش های مبتنی بر سامانه جستجوی کیفی و با راهبرد تفسیری-تاریخی انجام شده است. ابزار پژوهش استفاده از اسناد و نقشه های تاریخی موجود در سفرنامه ها، کتب، مقالات، گزارش ها و بایگانی هایی است که بعضاً در این پژوهش برای اولین بار منتشر خواهند شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برنامه های نجم الملک و اجرای آن ها باعث بهبود چشمگیر کیفیت بستر راه به ویژه در نقاط بحرانی آن گشت و از سوی دیگر او با طراحی کاروانسراهای جدید مبتنی بر نیازهای فضایی نوین، نقش برجسته ای در تغییر گونه این ساختمان ها در منطقه ایفا کرد که از آنچه تا پیش از آن به ویژه در دوره صفویه وجود داشت، کاملاً متمایز است. این اقدامات شرایط عبور مناسب و امن از این مسیر را فراهم آورد که در اثر اغتشاشات سال های پایانی دوره قاجار از دست رفت.
Contemplation on the Potential of Nature in Developing Inventive Architectural Concepts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
Properly inves tigating the potential of nature in the formation of architectural concepts needs a theoretical framework in which its analytical components can explain the methods of utilization of nature. Although some attempts have been made in this regard, considering the missing elements, there is s till a significant gap in the literature and a s tudy for introducing a more comprehensive theoretical framework has yet to be conducted. The aim of this s tudy is, therefore, firs tly, to present a theoretical framework that can explain the role of nature in the creation of architectural concepts by its detailed factors and, secondly, to apply this framework for inves tigating nature-inspired works of Toyo Ito. Accordingly, this documentary paper is based on a theoretical approach supported mainly by the outcomes of a literature review and case s tudy analysis, which utilizes the descriptive-analytical method. For the case s tudy part, projects were selected from various scales and functions to ensure proper evaluation. Both qualitative and quantitative tactics have been used in data analysis. Findings demons trated that the highes t rate in regards to the itemized factors of the Theoretical Framework of the s tudy relates to ‘Integration of natural elements in spatial articulation’ and the lowes t rate corresponds to ‘Usage of material in their raw and brutal s tate’. Moreover, though the highes t level of utilization of nature among the cases, is related to ‘Grin Grin’, a large-scale project, yet considering all the frequencies, it can be argued that the larger scale does not necessarily imply the higher frequency.
تأملی بر شهرسازی معاصر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
97-112
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرسازی پدیده ای حیرت انگیز و برآیند مؤلفه های گونه گون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی است که در بستری طبیعی و جغرافیایی جلوه گر می شود. مطالعه این محصول شگفت انگیزِ انسان متمدن، نیازمند استمداد از دانش ها و علوم مختلف است. از همین رو، هدف اصلی از این مقاله، تبیین وضعیت شهرسازی یک قرن اخیر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهشِ میان رشته ای، کتابخانه ای و تدقیق در اسناد رسمی و قوانین و مقررات و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع توصیفی _ تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ناامنی و هرج و مرج و ناآگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی خویش در دوره قاجار، فقدان مشارکت مردم، اتخاذ تدابیر نادرست اقتصادی، غفلت از نقاط محروم و شهرسازی آمرانه در دوره پهلوی و بالأخره جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی، نظام اداری دیوان سالار متکی به نفت و کم اعتناء به مردم، طراحی نظام حقوقی ناکارآمد، غفلت از تخصص گرایی در واگذاری مسئولیت ها و البته مدیریت ناهمگون شهری در دوره جمهوری اسلامی، از مهمترین عوامل اختلال در کارکردهای نظام شهری و شهرسازی در ایران معاصر، متکی بر رویکردی حقوقی _ تاریخی است که تلاش برای حل و فصل آن ها در راستای تقویت حقوق شهری و شهرسازی را ضروری ساخته است.