مقالات
حوزه های تخصصی:
مکان های عبادی به ویژه مساجد که یکی از غنی ترین بسترهای تکامل و تعالی بخش روح بشر به شمار می روند، از اهمیت و توجه زیادی برخوردارند. هندسه این ابنیه یکی از وجوه مشترک و قاعده مند به شمار می رود که از تناسبات و قواعد خاصی برخوردار بوده و باعث پیدایش هویتی میراثیِ ناملموس اما قابل تدبر برای دوره معاصر گشته است. شناخت و بازخوانی این تناسبات می تواند در مرمت و برداشت مجدد از بناهای تاریخی و به کارگیری آن ها در معماری آینده نقش بسزایی ایفا نموده و موجب اعتلای معماری جدیدتر گردد. این پژوهش درصدد است تا بازشناسی قواعد و تحلیل تناسبات آن ها از طریق تحلیل های هندسی، تفاوت ها و مشابهت های موجود با این مسئله را در بستر فرهنگی دوران تیموری تا صفوی شناسایی نماید. جهت شناسایی روابط ریاضی کالبد معماری صحن مساجد و فهم تناسبات هندسی آن ها، این پژوهش از روش ترکیبی تفسیری تاریخی، مستند بر قرائن معتبر و استدلال منطقی از نوع ریاضی بهره جسته است. بر این اساس اضلاع و تناسبات صحن ها و اجزای تشکیل دهنده ی 9 مسجد تیموری، صفوی و قاجاری، مورد تحلیل های عددی با مبنای محاسبات طولی - اقلیدسی و مقیاس نسبت های موجود در پلان صحن مساجد قرارگرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، هندسه صحن و اجزای تشکیل دهنده ی آن در مساجد موردبحث از تناسبات طلایی بهره گرفته و مهتابی ها الحاق شده به صحن مساجد از دوره صفوی، در دوره قاجاری با همین قاعده تداول یافته اند.
مقایسه مصالح آجر (سنتی) و هبلکس (جدید) در میزان مصرف انرژی و اقتصاد
حوزه های تخصصی:
صرفه جویی در انرژی های فسیلی و استفاده از منابع پاک انرژی، موجب کاهش هزینه های بهره برداری، حفظ محیط زیست و سلامت انسان می شود. جداره های ساختمان و مصالح به کاررفته در آن، از اصلی ترین منابع هدر رفت انرژی محسوب می شوند. آجر از مصالح ساختمانی است که سابقه مصرف آن به دوران باستان بازمی گردد. علت استفاده از آن، پایداری، ارزان بودن و سرعت بالای ساخت می باشد. در سال های اخیر بنابر دلایلی مانند، افزایش جمعیت و به طبع آن افزایش تراکم ساختمانی، عایق نبودن آجر و نیاز به نیروی انسانی زیاد، استفاده از آن کمتر مورد توجه است و مصالحی همچون هبلکس، که در آن بسیاری از نواقص آجر رفع شده است، کاربرد بیشتری یافته است، اگرچه آجر همچنان کاربرد دارد. باتوجه به اهمیت مبحث انرژی در دهه های اخیر و تأکید مقررات ملی ساختمان بر عایق بودن ساختمان ها و صرفه جویی بناها در مصرف کمتر انرژی، با توجه بر این که هبلکس عایق بسیار مناسبی در برابر حرارت و صوت می باشد و علاوه براین هزینه نهایی استفاده از آن در ساختمان سازی بنابر دلایلی چون، زمان ساخت کمتر و نیاز به نیروی کار کمتر، پایین تر است، در این تحقیق سعی بر این است، این دو مصالح سنتی و جدید، از منظر میزان مصرف انرژی سرمایش و گرمایش و در پی آن مصرف سوخت برق و گاز ساختمان و همین طور میزان صرفه جویی ریالی مصرف برق و گاز، با یکدیگر مقایسه شوند. نتایج این تحقیق با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر به دست آمده و مدل موردبررسی، مکعبی با ابعاد 10*10*4 در اقلیم مشهد انتخاب شده است. مدل موردبررسی در نرم افزار مدل سازی شده است و سپس میزان بار سرمایش، بار گرمایش و بار کل ساختمان در دو حالت، دیوارهای آجری و دیوار با مصالح هبلکس، استخراج شده و نتایج به صورت درصد عنوان گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که با جایگزین کردن هبلکس با آجر تا 12/55 درصد در میزان مصرف انرژی ساختمان صرفه جویی می گردد. در ادامه باتوجه به بهای برق و گاز مصرفی و میزان صرفه جویی در بار کل ساختمان، مقدار ریالی بهای برق و گاز برای هر دو مدل موردبررسی، برآورد شده است و مشخص شد که با جایگزین کردن هبلکس با آجر، 5/55 درصد در اقتصاد خانوار، بابت پرداخت قبوض برق و گاز، صرفه جویی می گردد.
گونه شناسی کالبد خانه های مسکونی دارای حیاط مرکزی در دوره پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
حیاط مرکزی به منزله دستگاهی کارآمد و پاسخ ده، وظیفه خود را در حفاظت ساکنین از شرایط زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی در مناطق مختلف ایران به خوبی انجام داده است. گونه شناسی کالبدی حیاط مرکزی در مناطق مختلف کشور به خصوص بناهای مربوط به دوره پهلوی اول مبحثی است که این پژوهش در پی پاسخ به آن است. بدین منظور خانه های سنتی حیاط دار از شهرهای مختلف کشور به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. این پژوهش قصد آن دارد که با بررسی ساختار کالبدی، الگوها و گونه های متنوع حیاط مرکزی در مساکن سنتی، به گونه شناسی این خانه ها بپردازد. به منظور اجرای پژوهش بیش از 60 نمونه از خانه های سنتی در محدوده تاریخی شهرهای مختلف ایران شناسایی و تعداد 23 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند جهت گونه بندی، برگزیده شدند. داده های پژوهش با توجه به ماهیت آن ها از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و برداشت های میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل از گونه بندی موقعیت قرارگیری حیاط در بنا نشان می دهد که یک جبهه ساخت (با توده ساختمانی در وجه شمالی حیاط) دارای بیشترین و بناهایی با دو حیاط در دو طرف ساختمان دارای کمترین میزان فراوانی در میان نمونه های موردمطالعه هستند همچنین در گونه بندی طولی، 15.1 - 25 دارای بیشترین فراوانی می باشد این در حالی است که در گونه بندی عرضی، بیشینه فروانی متعلق به 15.1 - 20 می باشد. حیاط های با مساحت 100 الی 400 مترمربع دارای بیشترین میزان فراوانی در بین نمونه های موردمطالعه هستند. در گونه بندی تناسبات، بیشترین فراوانی مربوط به تناسبات 1.1 می باشد و کمترین میزان مربوط به 1.5 است که نشان دهنده کشیدگی حیاط ها به سمت مربع می باشد. پس از دسته بندی و مقایسه صورت گرفته خانه طوسی زاده به عنوان نماینده گونه های با بیشترین فراوانی و خانه گنجعلی زاده به عنوان نماینده گونه های با کمترین فراوانی در بافت مطالعاتی برگزیده شده است.
بررسی ادراکات طبیعت در باغ تاج آباد نطنز از منظر اکولوژیک ادراک
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی را می توان یکی از شاخص ترین و بهترین الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت می باشد؛ زیرا که تعامل شکل گرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر می گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس، ادراکات و هندسه باغ ایرانی می باشد. در حقیقت سه عامل اساسی انسان، محیط و روابط بین انسان و محیط موردبررسی قرار می گیرد تا چگونگی کنش و واکنش و تأثیرگذاری هریک را بر دیگری مشخص کند. روش شناسی در پژوهش حاضر به صورت کیفی و با رویکردی قیاسی به ارائه ی ساختار کلی از یک نمونه جز که همان باغ تاج آباد نطنز است، به بیان مبانی نظری کلی برآمده از ادراکات محیط و روان شناسی مربوط به آن می پردازد. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت مشاهده میدانی و استفاده از اسناد کتابخانه ای می باشد. نتیجه ی حاصل گردیده بیان گر این موضوع است که باغ ایرانی به مثابه یک کل، محصول پیوستگی مؤلفه هایی است که هریک به تنهایی معنا و مفهوم خاصی را به مخاطب القا نمی کنند و هم نشینی این عناصر و مؤلفه ها در کنار یکدیگر مفهوم باغ ایرانی را شکل می دهد. ازاین رو در بازآفرینی باغ ایرانی در محیط کالبدی زندگی ازجمله در شهرهای معاصر باید توجه فزاینده ای به فرآیند ادراکی آن توسط انسان امروزی گردد، زیرا در این صورت می توان به نیازهای انسان معاصر پاسخ مناسبی داد که در گام نخست موجب ارتقاء بهداشت روان جامعه گردد و در گام بعدی به پیوند حیطه معنا بیانجامد و اسباب خودشکوفایی فردی را فراهم آورد.
جهت گیری بهینه ساختمان باهدف سایه اندازی مطلوب و کاهش مصرف انرژی (نمونه موردی خانه موسیقی تهران)
حوزه های تخصصی:
روند رو به افزایش رشد جمعیت، بحران انرژی و رو به اتمام بودن منابع انرژی در کره زمین، همگی هشدارهایی هستند برای تمامی علوم و در تمام زمینه ها و حرفه ها، برای کمک به پایداری وضع موجود. ازآنجایی که مقدار زیادی از مصرف انرژی در دنیا صرف مصارف ساختمانی می گردد و از این میزان مقدار قابل توجهی صرف بار سرمایش و گرمایش و ایجاد آسایش حرارتی در ساختمان می گردد، توجه و مطالعه در این زمینه به شدت موردتوجه می باشد. در این پژوهش با انتخاب یک ساختمان به عنوان نمونه موردی، میزان تابش نور خورشید دریافتی توسط سطوح عمودی، بررسی شده است؛ و در ادامه با استفاده از روش شبیه سازی و نرم افزارهای مرتبط، به طور بی درنگ زاویه های متفاوتی بین صفر تا 180 درجه چرخش برای ساختمان درنظر گرفته شده است تا زاویه قرارگیری ساختمان بهینه گردد. زاویه بهینه به این معنا که کمترین میزان انرژی خورشید در سطوح عمودی دریافت شود و بیشترین میزان سایه اندازی را داشته باشیم. در رابطه با میزان نور خورشید دریافتی در ساختمان و زاویه بهینه پژوهش هایی بالاخص در سال های گذشته انجام شده است که نرم افزار مورداستفاده و نیز اندازه گیری بر روی سطوح عمودی در شهر تهران در این تحقیق، به عنوان نوآوری پژوهش محسوب می گردد. نتایج زاویه بهینه را به همراه نمودارهای تحلیل انرژی ساختمان نمایش می دهد.
تبیین ویژگی های شخصیتی دانشجویان معماری دانشگاه فنی و حرفه ای با استفاده از آزمون MBTI (نمونه موردی: دانشجویان گروه معماری آموزشکده فنی و حرفه ای دختران بابل)
حوزه های تخصصی:
بررسی و شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موارد می تواند محرک خوبی برای دستیابی به مسیر تحصیلی و حرفه کاری متناسب با علایق و سلایق یادگیرندگان باشد. یکی از آزمون های موفقی که در مسیر شخصیت شناسی مورد استقبال قرار گرفته است، تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز ( آزمون Mbti ) است. تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز با در نظر گرفتن مجموعه ای از تضادهای روانشناختی 16 تیپ شخصیتی را شناسایی می نماید. در این تحقیق به منظور کشف و شناسایی شخصیت غالب دانشجویان معماری دانشگاه فنی و حرفه ای و بررسی همگونی شخصیت غالب با حرفه معماری، دانشجویان معماری در مقاطع مختلف کاردانی و کارشناسی مورد هدف قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تیپ شخصیت غالب دانشجویان در مقطع کاردانی معماری ESFP (برونگرا، حسی، احساسی و ادراکی)، دانشجویان معماری داخلی ESTJ (برونگرا، حسی، تفکری و قضاوتی) و دانشجویان در مقطع کارشناسی معماری از نوع INTP (درون گرا، شهودی، تفکری و ادراکی) می باشد. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میان رشته تحصیلی دانشجویان( گروه معماری و معماری داخلی) و تیپ های شخصیتی Mbti ارتباط معنادار وجود دارد. از طرفی میان پیشرفت تحصیلی دانشجویان و تیپ های شخصیتی ایشان ارتباط معناداری مشاهده نشده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمایلات دانشجویان حاضر در این دانشگاه اکثرا هم جهت با اهداف دانشگاه بوده و این نکته می تواند تسهیل کننده در انتخاب و هدایت دانشجویان در مسیر شغلی و حرفه کاری ایشان باشد.