فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
195 - 213
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از سازه های باز و بسته شونده به دلیل قابلیت آن ها در دستیابی به یک معماری پویا و انعطاف پذیر موردتوجه بسیاری از معماران و مهندسان قرارگرفته است. سقف های تغییرفرم پذیر با تامین شرایط مطلوب و متفاوت برای یک فضای مشخص و ایجاد پویایی و انعطاف پذیری برای بنا، جایگاه ویژه ای در بسیاری از پروژه های موفق جهانی دارد. در این پژوهش مکانیزم های حرکتی سقف های متحرک بررسی و تحلیل شده است. ساختار حرکتی سقف های تغییرفرم پذیر در چهارگروه مکانیزم صلب، غشایی، قیچی سان و چتری دسته بندی شده و ضمن تشریح جزئیات و نحوه تغییرفرم در هر مکانیزم، یک پروژه شاخص به عنوان مصداق هر گروه تحلیل شده است. سپس با بررسی مشخصات ۶۰ پروژه شاخص جهانی که در حدود شش دهه اخیر احداث و در آن از سیستم سقف های تغییرفرم پذیر استفاده شده، ویژگی های مهم این سازه ها تحلیل و ارزیابی شده است. تحلیل ها نشان می دهد که استفاده از سقف های تغییرفرم پذیر در حدود دو دهه اخیر توسعه چشمگیری پیدا کرده و برای پوشش استادیوم ها و اماکن ورزشی به طور گسترده ای استفاده شده است. در بین مکانیزم های حرکتی، مکانیزم صلب و در مرحله بعد مکانیزم غشایی بیشترین کاربرد را داشته و سیستم سازه خرپا و سازه کابلی بیش از سایر سیستم ها استفاده شده است. این سقف ها برای پوشش دهانه های تا بیش از 300 متر نیز مورد استفاده قرار گرفته و نسبت طول دهانه به ضخامت سقف از حدود 30 تا 240 تغییر می کند و بیشترین مقدار آن برای مکانیزم غشایی است. برای پوشش سقف های متحرک در چهار گروه، عمدتا از مصالح سبک شامل تفلون، ETFE و PVC استفاده شده است.
جریان شناسی رویکردهای نظری مرتبط با فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فراوانی و تعدد نظریه ها و رویکردها در خصوص موضوع «فضاهای شهری» و نیز تنوع و تکثر در تعاریف، ویژگی ها، دیدگاه ها و روش های برخورد با این موضوع، باعث شده درک های متفاوت و گاهاً متناقضی برای پژوهشگران این حوزه به وجود آید؛ همچنین از آنجا که حیطه فکری نظریه های مرتبط با فضاهای شهری صرفاً محدود به یک قلمرو تخصصی خاص نمی شود و در چارچوب های فلسفی، جامعه شناسی، روانشناسی، سیاسی و اقتصادی به آن پرداخته شده، مطالعه و پژوهش در این حوزه را دچار پیچیدگی های آشکار و پنهانی کرده است. یکی از متداول ترین راه های ساده سازی و برطرف نمودن این گونه مسائل، گونه بندی رویکردهای نظری است. این مقاله، به دنبال گونه شناسی و به عبارت روشن تر، ارائه نوعی از جریان شناسیِ نظریه ها و دیدگاه های مرتبط با موضوع فضاهای شهری خواهد بود. هدف پژوهش: جریان شناسی پیشِ رو، فراوانی رویکردهای موجود در حوزه «فضاهای شهری» را طبقه بندی و به فهم و تحلیل آنچه نظریه پردازان مختلف از فضاهای شهری مطرح کرده اند، کمک می کند؛ توسط این جریان شناسی، می توان مشخص کرد هر نظریه و نظریه پرداز در هر جریان فکری، چه نوع رویکردی، چه نوع شیوه ای و چه تعریفی را در خصوص «فضا و فضای شهری» اظهار کرده است. علاوه بر آن با تعریف و چارچوب بندی جریان های فکری، می توان تعلقِ هر نظریه پردازِ «فضاهای شهری» را به جریان های فکری ارائه شده، پیدا و در این بین، دیدگاه های او را بهتر درک کرد. همچنین هر محققی می تواند در خصوص پژوهش های آتی با موضوع فضاهای شهری، از یک یا چند جریان برای تحقیق و مطالعه خود بهره گیرد و در چارچوبِ آن جریان فکری، فضای شهری موردنظر خود را بهتر تبیین و مطالعه کند. روش پژوهش: به منظور دستیابی به جریان شناسی مذکور، از روش «گونه شناسی دو بعدی» استفاده شده است. این روش شامل دو مرحله است. مرحله اول مربوط به «انتخاب راهبرد گونه شناسی» است؛ «راهبرد تجربی» به عنوان یکی از راهبردهای مرسوم در این مرحله با توجه به هدف مقاله، انتخاب می شود. مرحله دوم «ساخت گونه شناسی» است که با تشریح «مفاهیمِ کران ساز»، «کران ها» و «گونه های نماینده» و بهره گیری از آن ها، گونه شناسی مورد نظر تکمیل می شود. در قسمت تحلیل مقاله چگونگی استفاده از این روش و نحوه ایجاد گونه ها بیان می شود. نتیجه گیری: جریان شناسی رویکردهای نظری مرتبط با فضاهای شهری، به سه کلان جریان و هشت جریان فکری تقسیم می شود: 1) کلان جریان تجربی شامل: الف) جریان تجربی - فرهنگی، ب) جریان تجربی - رفتاری، ج) جریان تجربی- انتقادی و د) جریان تجربی - ادراکی؛ 2) کلان جریان نظری شامل: الف) جریان نظری - روان شناختی، ب) جریان نظری- انتقادی، ج) جریان نظری - اقتصاد سیاسی و د) جریان نظری - جامعه شناختی؛ و 3) کلان جریان تجربی- نظری.
نگرشی انتقادی به تأثیر سرمایه داری رانتیر بر فضاهای شهری (مطالعه موردی: مگامال های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : سرمایه داری به مفهوم امروزی خود، با انقلاب صنعتی همراه شده است و نظامی است که در آن وسایل تولید، توزیع و مبادله در اختیار فرد است. نظامی که سه ویژگی اساسیِ رقابتِ کامل، آزادی انتخاب و مصرف را شامل می شود. گردش سرمایه و انباشت سرمایه، یکی از مهمترین و اصلی ترین ویژگی های نظام سرمایه داری است و سرمایه به دلیل ماهیتِ ذاتی خود (سودیابی) منجر به تولید و خلق فضاهای جدید در شهرها و کلانشهرهاست. آنچه در اغلب کشورهای توسعه یافته دیده می شود و نمود ظاهری آن را در همه عرصه های شهری از جمله فضاهای عمومی و مگامال ها می توان به روشنی دید. در شهرهای ایران نظام سرمایه داری جریان دارد که جریان انباشت، نتوانسته زیر ساخت تولیدی در شهر ها را ایجاد کند و سرمایه داری، تجاری، انحصاری و رانتی شکل گرفته است. در این نظام، فضاهای شهری، با تکیه بر رانت، بدون توجه به نیاز ساکنین آن به فضاهای کنترل و بسته ایجاد شده اند. بنابراین در ایران مانند کشورهای درحال توسعه، نظامی سرمایه داری اما با ماهیت متفاوت از آن رایج شده که عوامل بسیاری در شکل دهی این نظام نقش داشته و فضاها را تولید کرده است. هدف پژوهش : هدف این پژوهش، بررسی تأثیر نظام سرمایه داری رانتیر بر فضاهای شهری تهران در قالب مگامال هاست. روش پژوهش : این پژوهش از نوع هدف، بنیادی-کاربردی است و از روش اسنادی-کتابخانه برای گردآوری منابع نظری و تحلیل منطقی بهره گرفته شده است. نتیجه گیری : نتاج بیانگر این امر بوده که در چند دهه اخیر، فضاهای شهرتهران در قالب شکل گیری مگامال ها به عنوان جایگزین های کاربری های فضاهای عمومی همچون پارک ها و فضاهای جمعی، از دهه 80 ، به سمت نظارت و کنترل سوق پیدا کرده است. فضاهای شهری به فضای رانتی، رقابتی، مصرفی و نامولدی تبدیل شده که اکثریت ساکنان شهری را به حاشیه شهرها رانده است و مکانی صرفاً در دسترس طبقه مرفه و سرمایه دار برای دستیابی به سود بیشتر مبدل کرده است.
بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
5 - 26
حوزههای تخصصی:
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
ادراک روان شناختی وابسته به الگوها و فرم های طبیعی در طراحی معماری با آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS)
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
99-116
حوزههای تخصصی:
سوال این است که آیا برداشت از طبیعی بودن در معماری با الگوهای بصری عینی ارتباط دارد، و تأثیر الگوهای طبیعی بر ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری چیست؟ آزمایش های تجربی آزمایشگاهی نشان داد که الگوهای بصری معماری بیش از نیمی از واریانس ارزش گذاری طبیعی بودن را توضیح داده و مشخص گردید که رتبه های ترجیحی زیبایی شناختی از نزدیک با الگوها در معماری طبیعی ارتباط دارند. روش تحقیق آزمایشگاهی بوده که شرکت کنندگان در مرتب سازی تصویر شرکت نمودند، و آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS) بر روی داده ها انجام شده تا ابعاد پنهانی که به قضاوت های شباهت صحنه جهت می دهد مشخص گردد. طبیعی بودن و رتبه بندی ترجیحی هر دو به شدت با بعد MDS ارتباط دارد. ما این بعد را به عنوان نمایانگر برداشت های نهفته از زیبایی شناسی طبیعت گرایانه تفسیر نموده و دریافت شد که این بعد اثرات الگوهای طبیعی واسطه ترجیح طبیعت می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوهای بصری طبیعت-گرایانه ممکن است نقش مهمی در ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری داشته باشند.
ترجیحات بصری معماران و غیر معماران در ارزیابی عناصر فیزیکی نماهای آپارتمانهای مسکونی میان مرتبه در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
75 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر فیزیکی مؤثر بر زیبایی نماهای به سبک پست مدرن، نئوکلاسیک و مدرن متأخر سعی دارد تا با شناخت اشتراک نظر دو گروه معماران و غیرمعماران در ادراک زیبایی نماها گامی در جهت طراحی نماهای مسکونی مطلوب بردارد. لذا عناصر فیزیکی حاصل از 15 نما که نماینده سه سبک نما هستند، استخراج شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. مرتبه تأثیر هر عنصر فیزیکی در ترجیح، با محاسبه میانگین فراوانی نسبی انتخابها، به شیوه استدلال منطقی در جداولی تنظیم گردیدند. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیل محتوا و مبتنی بر تلفیقی از سامانه های کمی و کیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که عناصر فیزیکی در نماهای به سبک پست مدرن مشتمل بر قوس، تقسیمات عمودی نما، حفاظ چوبی بالکنها، آجر چینی دور پنجره ها، طرح های زیر پنجره ها، احجام پلکانی، مصالح غالب آجر، عناصر فیروزه ای رنگ و پنجره های واقع در عمق دیوار؛ و همچنین استفاده از 2-3 مصالح، پیش آمدگی احجام، احجام پلکانی، قاب در نما، قاب دور پنجره ها، پنجره های واقع در عمق دیوار، سایه بانها و احجام شیب دار در نماهای به سبک مدرن متأخر بر ترجیحات دو گروه مؤثر هستند. عناصر فیزیکی سبک نئوکلاسیک صرفاً مورد ترجیح غیر معماران هستند. ترجیحات عناصر فیزیکی حاصل شده در این تحقیق، قابلیت تاثیرگذاری در تصمیم سازی طراحان در طراحی نماهای مسکونی به منظور تطابق با ذائقه اکثریت را خواهد داشت.
تبیین ساختار بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب؛ مطالعه موردی: بندر پهل-استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی، تهویه طبیعی است، ازاین جهت مهم ترین دستاورد معماری سنتی ایرانی، بادگیر تلقی می شود. بحث تهویه طبیعی به خصوص در اقلیم گرم و مرطوب از ملزومات مهم تلقی می شود، زیرا رطوبت را از فضا دور کرده و باعث خنک شدن و بالا رفتن آسایش حرارتی می شود. در این پژوهش به بررسی بادگیرهای بندر پهل پرداخته شده است. با استفاده از طراحی مناسب عناصر معماری به بهترین شیوه از هدررفت انرژی های تجدیدناپذیر جلوگیری می شود. با این روش می توان علاوه بر فهم بیشتر مفاهیم معماری سنتی، راهکارهای سنتی را مورد تحلیل قرار داده و به مهندسان عصر حاضر به طور کامل معرفی کرد. بادگیر در بندر پهل از راهکارهای دستیابی به آسایش حرارتی در مقابل گرما و رطوبت طاقت فرسای حاشیه خلیج فارس است. پژوهش پیش رو به معرفی بادگیر و پارامترهای مؤثر بر آن می پردازد. تاکنون تحقیقات گسترده ای در خصوص بادگیر و افزایش عملکرد آن انجام شده است که از مهم ترین آن ها تغییر در تناسبات موجود بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نمونه ای از بادگیرهای اقلیم گرم و مرطوب پرداخته و آن را مورد تحلیل قرار می دهد. داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است، سپس با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر، مدل سازی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد دقیق بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب است تا بتوان با الگو گیری از این عناصر شاخص در طراحی معماری های مدرن، آسایش حرارتی را در بنا بالابرده و استفاده از مصرف انرژی های تجدیدناپذیر را به حداقل رسانده تا گامی در جهت حفظ محیط زیست که رو به نابودی است برداشته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آسایش حرارتی اتاق بادگیر نسبت به اتاق مجاور به طور قابل توجهی افزایش یافته و دمای اتاق کاهش یافته است که این خود نشانگر تأثیر مستقیم بادگیر بر آسایش حرارتی اتاق بادگیر را نشان می دهد.
خوانش تأثیر ساختار خانه بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی در گذر زمان (نمونه موردی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان فرد و مسکن همواره یک رابطه دو سویه بوده است اما تاکنون کمتر به تاثیر مسکن بر شیوه زیست ساکنانش پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر خانه بر دوری یا نزدیکی ساکنان از ابعاد زندگی ایرانی- اسلامی است. برای داشتن شاخص های مختلف زندگی ایرانی-اسلامی ابتدا اطلاعات منابع مذهبی و ملی مطالعه شدند و پس از جمع بندی در قالب های تعریف شده از سوی آموس راپاپورت، آلفرد آدلر و ادوارد هال قرار گرفتند. شهر کاشان با پیشینه مذهبی و فرهنگی غنی به عنوان بستر پژوهش انتخاب شد. روش تحقیق مبتنی بر شیوه کیفی است، بر این اساس از سه گونه سکونتی آپارتمان، خانه حیاط دار میانه و خانه های سنتی نمونه هایی انتخاب شد و علاوه بر مشاهده و برداشت نقشه، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خانوارها انجام گرفت. تعداد نمونه ها در هر دسته تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات به حد اشباع برسد. تعداد مصادیق در کل 12 مورد شد. هر خانوار انتخابی تجربه زندگی در حداقل یک ساختار خانه متفاوت دیگر در گذشته را داشت، تنوع خانه های موجود نیز به مقایسه بسترهای مکانی متفاوت کمک کرد. خروجی در قالب نمودارهای محیط-رفتار راپاپورت نشان داد آپارتمان ها سکنانشان را از اصول پذیرایی از مهمان، فعالیت های جمعی مثل بازی و تفریح جمعی، نوع تعاملات دور کرده اند. خانه های حیاط دار دوره میانه و آپارتمان ها حریم و خلوت برای کارهای فردی را درست تعریف نکرده اند. اما محیط سکونتی در نحوه ارتباط بر همسایه و جایگاه زن تاثیر مهمی نداشته اند. در سکونتگاه های جدید شرایط برای امور بهداشتی و دسترسی به فضای خدماتی بهتر شده است.
ارزیابی ریسک مراکز درمانی در مقابل تهدیدات انسان ساخت (نمونه موردی: بیمارستان فیروزگر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
129 - 146
حوزههای تخصصی:
کاستن آسیب پذیری و ریسک دارایی های کلیدی و اجزای ارزشمند تأسیسات و تجهیزات حیاتی جامعه در برابر تهدیدات انسان ساخت و خصمانه دشمن و استمرار فعالیت ها و خدمات مراکز درمانی و بیمارستان ها در شرایط بحرانی از جمله موارد ضروری در برنامه ریزی های پدافند غیرعامل است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ریسک دارایی های کلیدی بیمارستان فیروزگر در منطقه 6 شهر تهران در برابر تهدیدات انسان ساخت می باشد. پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی می باشد. از روش های اسنادی کتابخانه ای) و مشاهده و پرسشنامه برای گردآوری داده ها و اطلاعات استفاده گردیده است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات تلفیقی از روش AHP-FEMA در نرم افزار Excel بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بخش جراحی، اتاق های عمل، اورژانس، بخش رایانه، بخش حراست و انتظامات، تأسیسات برقی و مکانیکی، انبارها و ورودی و خروجی ها از بیشترین احتمال ریسک و خطرپذیری در برابر تهدیداتی چون خرابکاری، بمباران هوایی و موشک باران، سایبری و عملیات تروریستی برخوردار هستند. در پایان نیز راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری و ریسک ارائه شد.
کارکرد مولد و صادرات محور مناطق ویژه اقتصادی بندری در توسعه درون زای منطقه ای موردکاوی منطقه ویژه اقتصادی بندرامیرآباد
حوزههای تخصصی:
تعیین مناطق ویژه اقتصادی، بستری برای توسعه درون زای منطقه ای در حوزه های تاثیر آن ها است. برنامه ریزی برای تشکیل مناطق با مزیت نسبی، زمینه توسعه مبتنی بر تولید در خود مناطق است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش و تاثیر تولید درمنطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد و تاثیر آن بر توسعه منطقه ای به عنوان یک بندر نسل سوم است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده است. با استفاده از اسناد کتابخانه ای تعیین شاخص های توسعه، تعیین و با روش های پیمایش، مصاحبه، بررسی داده های گمرک، عکس ها و برداشت های پژوهشگر، شاخص های شش گانه، ارزیابی و تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر سرمایه گذاری ها به سمت فعالیت های واردات محور (انبار، مخازن و سیلو) رفته است. درحالی که بیشترین سهم اشتغال در بخش های تولیدی مانند صنایع چوب و مصالح ساختمانی است که این فعالیت ها ظرفیت های بالفعل و بالقوه صادراتی نسبی بالایی دارند و علی رغم ظرفیت مناسب این فعالیت های صادراتی، تعداد کمتری از واحدهای سرمایه گذاری را دارند. برای خروج از وضعیت موجود و رونق تولید در منطقه رویکردهای جذب سرمایه گذاری های لازم در صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات باغی و دامی، ایجاد خوشه های صنعتی پشتیبان، توسعه صنایع تب دیلی و تکمیل ی می تواند دنبال شود و دیپلماسی دریایی درراستای گسترش تعاملات تجاری اوراسیا و برنامه ریزی برای شکوفایی هرچه بیشتر واحدهای مولد صنعتی و کشاورزی مجاور منطقه ویژه را تقویت کند. با اولویت بخشی و تقویت فعالیت های مولد و صادرات محور منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد توسعه درون زا و تولیدمحور در منطقه بندری شمال کشور می تواند بیش از پیش محقق شود.
دستورالعمل های حفاظت از میراث معماری در مواجه با سوانح آتش سوزی؛ با تکیه بر رهنمودها و تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی یکی از عمده ترین سوانح مخرب میراث فرهنگی است. آسیب های جدی و غیرقابل جبران بوجود آمده در نتیجه این سوانح، ضرورت و اهمیت اندیشیدن تدابیر و راهکارهایی برای مواجهه با مسئله آتش سوزی در میراث فرهنگی نامنقول را مبرهن ساخته است. لذا در این پژوهش سعی شده است دستورالعمل های حفاظت از میراث معماری در سانحه آتش سوزی، با رویکردی تحلیلی و از طریق بررسی تجارب بین المللی موجود در این زمینه و مطالعه کُدها و استانداردهای کشورهای پیشرفته، پیشنهاد گردد؛ به طوری که بتوان از این دستورالعمل ها قبل، حین و پس از آتش سوزی به منظور حفاظت هرچه بیشتر این آثار استفاده کرد. بدین منظور از روش استدلال منطقی در روش تحقیقی این پژوهش استفاده شده است. تجارب بین المللی آتش سوزی بررسی شده در پژوهش حاضر عبارتند از: موزه ملی برزیل، مدرسه هنر گلاسکو، کلیسای نوتردام پاریس و قصر شوری جی ژاپن. از برآیند نکات برجسته استخراج شده از این سوانح و بررسی کدهای آتش سوزی موجود در سایر اسناد و اعلامیه ها، دستورالعمل های کلی برای حفاظت از میراث معماری در برابر سانحه آتش سوزی پیشنهاد شده است. نتایج حاصل نشان دهنده اهمیت مستندنگاری یکپارچه میراث معماری در تمامی مراحل حفاظت میراث معماری از آتش سوزی، اعم از: اقدامات پیشگیری، اطفای حریق و همچنین طرح حفاظت پس از سانحه است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق الگوی بهینه اعطای اعتبارات بهسازی مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ملارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی باتوجه ب ه ماهی ت خ ود وابس تگی زیادی به مسکن دارد. در این نواحی، مسکن ع لاوه ب ر س رپناه ب ودن دارای کارکرده ای دیگ ری مانن د مح ل نگهداری دام و انبار محص ولات تولیدشده و مک انی برای فعالیت های اقتص ادی مانن د ف راوری محص ولات کشاورزی است. طرح بهسازی مسکن روستایی که از سال 1384 از سوی دولت و با هدف بهبود کیفیت مسکن و بافت روستایی و ارتقای سطح ایمنی، رفاهی و آسایش مسکن، جلوگیری از مهاجرت روستائیان و درنتیجه، مقاوم سازی مسکن روستایی به اجرا درآمد، طی سال های گذشته نتوانسته به توفیقی که باید دست یابد و علت های مختلفی از سوی کارشناسان در این زمینه اعلام می شود. باتوجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به بررسی چالش ها و مشکلات روستائیان شهرستان ملارد در زمینه دریافت اعتبارات بهسازی مسکن روستایی پرداخته شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری تحقیق حاضر از دو بخش خبرگان (20 نفر) و افراد جامعه محلی (302 نفر) تشکیل شده است. روش های مورداستفاده در تحلیل داده ها روش تی تست، تحلیل شبکه و ماتریس گولر است. باتوجه به مطالعات میدانی صورت گرفته در شهرستان ملارد به وسیله نمونه های موردبررسی مشخص گردید که با وجود نتایج مثبتی که این اعتبارات داشته ولی موانع و مشکلاتی نیز وجود دارد که مانع تحقق یک الگوی پایدار در ارتباط با اعتبارات بهسازی مسکن در شهرستان و به صورت کلان در سطح ملی گردیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که بیشتر متغیرهای موردبررسی از حالت ایدئال فاصله دارند، و بیشتر روستائیان از پروسه های اداری تعیین شده و به ویژه بحث تأمین ضامن برای اخذ وام، زمان بر بودن اخذ وام، متناسب نبودن سودهای بانکی وام ها با درآمد روستائیان و... اظهار نارضایتی کرده و انگیزه کافی برای ادامه طرح مقاوم سازی و بهسازی مساکن در روستاها وجود ندارد با وجود آثار مثبت طرح و تخصیص اعتبارات در سال های اخیر، نیمه تمام بودن این طرح در بسیاری از خانه های روستایی شهرستان نشان از وجود موانع ذکرشده و نیازمند بازنگری در قوانین تعیین شده برای اخذ وام از سوی مسئولین است.
تأملی بر شهرسازی معاصر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
97-112
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرسازی پدیده ای حیرت انگیز و برآیند مؤلفه های گونه گون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی است که در بستری طبیعی و جغرافیایی جلوه گر می شود. مطالعه این محصول شگفت انگیزِ انسان متمدن، نیازمند استمداد از دانش ها و علوم مختلف است. از همین رو، هدف اصلی از این مقاله، تبیین وضعیت شهرسازی یک قرن اخیر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهشِ میان رشته ای، کتابخانه ای و تدقیق در اسناد رسمی و قوانین و مقررات و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع توصیفی _ تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ناامنی و هرج و مرج و ناآگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی خویش در دوره قاجار، فقدان مشارکت مردم، اتخاذ تدابیر نادرست اقتصادی، غفلت از نقاط محروم و شهرسازی آمرانه در دوره پهلوی و بالأخره جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی، نظام اداری دیوان سالار متکی به نفت و کم اعتناء به مردم، طراحی نظام حقوقی ناکارآمد، غفلت از تخصص گرایی در واگذاری مسئولیت ها و البته مدیریت ناهمگون شهری در دوره جمهوری اسلامی، از مهمترین عوامل اختلال در کارکردهای نظام شهری و شهرسازی در ایران معاصر، متکی بر رویکردی حقوقی _ تاریخی است که تلاش برای حل و فصل آن ها در راستای تقویت حقوق شهری و شهرسازی را ضروری ساخته است.
ارزیابی و سنجش ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات طبیعی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
150-170
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای اخیر در مدیریت شهری مطرح است، ایجاد شهرهای تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشد استان خراسان رضوی بعنوان یکی از مهمترین استانهای کشور هرساله تحت تاثیر مخاطرات طبیعی می باشد و بطبع شهر جدید گلبهار نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگی های محیطی خود تحت تاثیر می باشد، از لحاظ بٌعد منطقه ای نیز این شهر بعنوان یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- کاربردی است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده 30 نفر از خبرگان، کارشناسان و متخصیصین مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی است که به صورت هدفمند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. متغیرهای این پژوهش ابعاد تاب آوری و 66 مولفه وابسته به آن می باشد. روایی پرسشنامه نیز توسط متخصیصین و خبرگان مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی بررسی و تأیید شده است. در خصوص پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 727/0 می باشد و حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. در بخش استنباطی از تحلیل های آماری، آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهرگلبهار با 3.02 نظر تاب آوری در مقابل مخاطرات طبیعی در حد متوسط است. نتایج حاصل از جدول آماره های توصیفی تاب آوری شهری نیز بیانگر این است که در میان ابعاد تاب آوری ، بَعد محیطی کالبدی بیشترین و بَعد اقتصادی کمترین تاثیر را در تاب آوری شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات محیطی دارند. در خصوص سطح متغیر تاب آوری شهری نیز شهر جدید گلبهار در دامنه متوسط ارزیابی می شود.
بازشناسی ارتباط بصری فضا در شکل گیری مفهوم قلمرو خانه های تاریخی دوره قاجار رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تأمین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارائه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.
قدرت و منفعت عمومی: تحلیلی انتقادی از صورت بندی منفعت عمومی در طرح ساماندهی خیابان قیام یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
71 - 92
حوزههای تخصصی:
شیوه اثرگذاری مناسبات قدرت بر ابعاد گوناگون فرایند برنامه ریزی و طرح های توسعه ی شهری در دهه های گذشته همواره موضوعی پرابهام و مناقشه برانگیز بوده است. همچنین پیوند ناگسستنی مفهوم منفعت عمومی با برنامه ریزی، ناگزیر منفعت عمومی را تحت تأثیر روابط قدرت قرار داده است. با این که تلاش های بسیاری برای تبیین مفهوم منفعت عمومی در برنامه ریزی صورت گرفته، اما همچنان چگونگی اثرگذاری روابط قدرت بر صورت بندی منفعت عمومی در طرح های توسعه شهری چندان روشن نیست. در این راستا پژوهش حاضر کوشیده است با ارائه رویکردی گفتمانی به برداشت رادیکال از قدرت، شیوه اثرگذاری روابط قدرت بر صورت بندی منفعت عمومی را تبیین کند. در این رویکرد، گفتمان به مثابه قدرت نامرئی به صورت ایدئولوژیک خواسته ها و تمایلات افراد و گروه ها را شکل می بخشد. برای فهم این موضوع از روش تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر چارچوب فرکلاف بهره گرفته شده است؛ روشی که ماهیت روابط دیالکتیک قدرت و گفتمان را در چارچوبی انتقادی بیان می کند و آن را در بستر اجتماعی کنش گفتمانی تفسیر می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در طرح ساماندهی خیابان قیام یزد، مناسبات قدرت رادیکال به برساختن برداشتی فایده باور و محدود از منفعت عمومی انجامیده که در جریان گفتمانیِ غالب توسط گفتمان رقیب به چالش کشیده شده است. این چالش اگرچه جایگاه هژمونیک برداشت فایده باوری را چندان تغییر نداده است اما توانسته به گسترده تر شدن مفهوم عموم و دموکراتیزه شدن نسبی فرایند اجرای طرح بیانجامد.
کاربست رویکرد طب سوزنی شهری در اولویت بندی نواحی هدف بازآفرینی؛ بررسی موردی: محله پامنار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
93 - 111
حوزههای تخصصی:
به رغم تصویب قوانین و طرح های مختلف برای نوسازی بافت های فرسوده شهری، مشکلات و مسائل ناشی از شکاف عمیق بین طرح های پیشنهادی و فرایندهای اجرایی آنها قابل مشاهده است. هدف از این پژوهش ارائه روشی برای اولویت بندی نواحی مداخله در محلات فرسوده شهری برای کاهش هزینه ها، کوتاه کردن زمان اجرای پروژه ها و افزایش بازده و اثرگذاری آنها بر اساس رویکرد طب سوزنی شهری است. برای کاربست این روش، محله پامنار تهران به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شد. مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تشکیل گروه های بحث متمرکز، مطالعه اسناد توسعه مرتبط با محله، تحلیل چیدمان فضا با استفاده از نرم افزار Depth Map و تحلیل و همپوشانی اطلاعات با استفاده از نرم افزار Arc GIS، از جمله روش ها و ابزارهای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آنها در این تحقیق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی نواحی محله پامنار، از طریق تحلیل جریان های حرکتی و طراحی و اجرای فرایندهای مشارکتی در همه مراحل مطالعه و تحلیل، قابلیت کاربست دارد و می تواند جدای از ایجاد درک عمیق تر از مناسبات درون و برون فضایی، به اولویت بندی نواحی مداخله نیز کمک نماید. بر این اساس و بر پایه نتایج حاصل شده به ترتیب اولویت مداخله مربوط به نواحی درونی بافت، نواحی اطراف خیابان پامنار، نواحی اطراف خیابان مصطفی خمینی و در نهایت نواحی اطراف خیابان های پانزده خرداد، ناصر خسرو و امیرکبیر تعیین شدند.
متدولوژی متکی بر طراحی در محیط مجازی خاص، جهت تدوین ارتباط کیفیت فضایی و ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
21 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط بین کیفیت فضایی (ترجیحات مکانی) و ساختار فضایی موضوعی پذیرفته شده است و تحقیقات متعددی برای تعیین رابطه دقیق میان دو متغیر مهم علم معماری انجام گرفته است. بااین وجود، به دلیل پیچیدگی درونی هر دو متغیر و همچنین پیچیدگی ارتباط آن ها، نتایج تحقیقات اغلب غیرقطعی است و نظریه ای کمّی و مورد اجماع در مورد رابطه این دو متغیردر دسترس نیست.
هدف پژوهش : مطالعه حاضر شیوه ای جدید برای کشف و تدوین ارتباط بین ترجیحات مکانی و پیکربندی فضایی پیشنهاد کرده و صحت و کارایی این شیوه پیشنهادی را می آزماید.
روش پژوهش: دراین شیوه محیط مجازی مخصوصی ایجاد می شود که در کنار کنترل متغیرهای مداخله گر، امکان تغییرات به صورت مستمر و طراحی در محیط را فراهم می آورد. از متخصصین خواسته می شود در این محیط به طراحی پرداخته و کیفیت فضایی را افزایش دهند؛ سپس روند تغییر متغیرهای ترجمه کننده ساختار محیطی در طول روند طراحی و افزایش کیفیت فضایی بررسی شده و ارتباط این دو شاخص تبیین می گردد.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد متدولوژی پیشنهادی در یافتن ارتباط بین کیفیت فضایی و ساختار فضایی موفق عمل می کند. همچنین نشانگر وجود همبستگی بالای آماری بین برخی تجزیه وتحلیل های ایزوویستی و روند افزایش کیفیت فضایی است. از سوی دیگر براساس نتایج حاصل در برخی چیدمان های فضایی، مکان هایی با دید بیشتر و اتصالات بصری، و دسترسی و پیچیدگی کمتر از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.
راهبردهای ارتقای سرزندگی در مجتمع های مسکونی مسکن مهر از طریق تحلیل تجربه زیسته ساکنان و آراء صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نگاه مدرنیستی به سکونت و فروکاستن آن به نیازهای فیزیکی منجر به تنزل فضاهای شهری به کالبدهایی تک بعدی، غیر انسانی، بی روح، تهی از زندگی و تقلیل مجتمع های مسکونی تا حد سرپناه شد. رشد روزافزون جمعیت در جوامع شهری، به ساخت مجتمع های مسکونی، به خصوص در کلان شهرها، با رویکردهای مدرنیستی و کمینه گرا، صرفاً در جهت تأمین سریع و ارزان سرپناه برای اقشار کم بضاعت جامعه، دامن زد. تقریباً یک دهه است که ساخت این مجموعه های مسکونی در ایران تحت عنوان مسکن مهر انجام می شود. از جمله موانع اصلی در این مجموعه ها که دامن گیر مسئولین امر نیز شده است، مسئله تأمین مالی و محدودیت بودجه است.
هدف پژوهش: پژوهش در صدد است تا در ابتدا سرزندگی و مؤلفه های آن را شناسایی کند و سپس به تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف سه مجتمع مسکن مهر شهر پردیس (هساء، پارسه و ثامن) در دستیابی به سرزندگی، با مشاهده دقیق، ثبت رفتارها و مصاحبه عمیق بپردازد و در ادامه راهبردهایی جهت ارتقاء سرزندگی این مجموعه ها در شرایط موجود و با کمترین هزینه ارائه دهد.
روش پژوهش : روش این پژوهش کیفی و پیمایشی با ابزار مصاحبه باز است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری (کتب و مقالات) و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی در کنار مشاهده دقیق و ثبت رفتارها، با شهروندان سه مجتمع مسکونی هساء، پارسه و ثامن به عنوان نمونه موردی، مصاحبه عمیق به عمل آمده و اطلاعات به دست آمده از این طریق دسته بندی شدند و در ادامه با استفاده از روش تحلیل محتوا یافته های تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند .
نتیجه گیری : راه حل منطقی در شرایط کنونی و مضیقه مالی پروژه های مسکن مهر، توجه و پرداختن به مؤلفه های ذهنی، غیرمادی و غیر سرمایه بر سرزندگی است که از این میان نیز مطابق با آراء صاحب نظران و تحلیل مصاحبه های انجام شده با ساکنان، مهم ترین مؤلفه غیرمادی، حس تعلق به مکان است. بخشی از مسئله عدم تعلق ساکنان به محل زندگی شان طبیعی است چرا که ساکنان این مجتمع ها اغلب دارای سابقه سکونت پایین هستند، هیچ آشنایی با هم ندارند و خود را در مکانی جدید و ناآشنا می یابند. اما می توان با استفاده از تدابیری سرعت ایجاد حس تعلق به مکان در ساکنان این مجتمع ها را افزایش داد که سیاست پیشنهادی این پژوهش، جهت تسریع در فرایند ایجاد حس تعلق به مکان، تقویت همبستگی اجتماعی و آشناساختن آنها با هم از طریق فعالیت های مشارکتی و تعاملی با حضور خود ساکنان است.
تأثیر مؤلفه های ذهنی بر آنالیز نحو فضا با بهره گیری از گراف وزن دار (نمونه موردی: خانه هنرمندان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
105 - 122
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : روش نحو فضای معماری به عنوان یکی از سامانه های منطقی پژوهش در دهه اخیر بسیار توسعه یافته است ولی با تمام مزایای آن نقدهای جدی نیز به آن وارد می شود. یکی از این نقدها کم توجهی به ویژگی های فردی و ذهنی محیط مصنوع و تمامیت وجودی انسان در فضا و قراردادن پیکره بندی فضا به عنوان اساس تحلیل الگوهای رفتاری است. سؤال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان اثر چنین ویژگی هایی از فضا را همزمان با پیکره بندی فضا مورد بررسی قرار داد؟ در این مقاله فرض بر این است که با استفاده از گراف وزن دار به جای گراف ساده ارزش منحصر به فرد هر فضا تعیین می شود و نتایج حاصل دقیق تر و قابل استناد تر هستند.
هدف پژوهش : هدف این مقاله، درنظرگرفتن تأثیر مؤلفه های ذهنی فضا در کنار پیکره بندی فضا بر حرکت و در نتیجه رفتار انسان در یک بنای معماری است. این تحلیل همزمان از وزن مؤلفه های ذهنی و آنالیز نحو فضا می تواند بخشی از نواقص روش فعلی در تحلیل های نحو فضا را برطرف سازد.
روش پژوهش : تحلیل های این مقاله به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. تحلیل هم پیوندی و تحلیل Agent-based به عنوان دو پارامتر مرتبط با موضوع مقاله به دو روش سازمان فضایی، خانه هنرمندان را بررسی کرده است. نخست به روش رایج و با بهره گیری از گراف ساده به وسیله نرم افزار «Depthmap» محاسبه شده و در روش دوم وزن مؤلفه های ذهنی به روش «AHP» تعیین شده و در محاسبات نحو فضا لحاظ شده است. در انتها به روش «دروازه شمارش» قابلیت استناد به نتایج قیاس شده است.
نتیجه گیری : مقایسه دو روش ذکر شده نشان می دهد نتایج به دست آمده به وسیله گراف وزن دار توانسته است به صورت دقیق تری با جریان های حرکت در فضای خانه هنرمندان تطبیق داشته باشد.