فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
27 - 37
حوزههای تخصصی:
گزارش علمی: روز درختکاری، بازگشت درختان مثمر و چشم انداز مرمت طرح کاشت در باغ فین
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
۱۵۹-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
ارزیابی رضایتمندی سکونتی در مجموعه مسکن مهر به مثابه راهبردی جهت پیشگیری از اتلاف سرمایه ملی (مطالعه موردی: مجتمع دولت مهر شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و احداث پروژه های انبوه مسکن از جمله مسکن مهر به عنوان یک طرح کلان در مقیاس ملی در راستای تامین سرپناه اقشار کم درآمد از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. لذا با توجه به اجرای مرحله ای اینگونه پروژه ها در زمان ها و مناطق مختلف، سنجش میزان رضایت افراد ساکن در برخی از آنها که به بهره برداری رسیده اند جهت بررسی اثربخشی کیفی در زندگی مردم و تعیین نقاط مثبت و بویژه منفی به منظور بهبود فرآیند پیش رو ضرورت می یابد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر تاکید بر نقش ارزیابی پس از بهره برداری در مراحل اولیه طرح های ساخت و ساز کلان است تا بتوان از یافته های حاصل در پروژه های مشابه بعدی استفاده کرد و از این طریق به افزایش رضایتمندی ساکنین پروژه های مشابه و البته با توجه به صرف بودجه های قابل ملاحظه در این گونه از طرح ها، پیشگیری از اتلاف سرمایه ملی نائل شد. در این تحقیق از استراتژی موردکاوی و روش ترکیبی (کیفی – کمی) استفاده شده که در ابتدا به صورت توصیفی- تحلیلی به تدوین چهارچوب نظری پرداخته و سپس به گونه پیمایشی به جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخت در مجموعه مورد مطالعه و نهایتا تحلیل آماری توصیفی و استباطی آنها و تعمیم نتایج در قالب پیشنهادات تحقیق معطوف گردیده است. مورد مطالعاتی پژوهش، مجتمع مسکونی دولت مهر واقع در شهرک دولت آباد شهر کرمانشاه بوده و حجم نمونه مورد بررسی بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. با این توضیح که پاسخ دهندگان به صورت تصادفی انتخاب گردیده و متعاقبا تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS22 انجام گرفته است. نتایج این تحقیق بر خلاف بسیاری از تحقیقات مشابه، حاکی از آن است که علی رغم رضایت نسبی ساکنین از معیارهای فعالیتی و اجتماعی، کمترین میزان رضایتمندی مربوط به معیارهای کالبدی از جمله تامین نیازهای مبتنی بر آسایش محیطی بویژه در مقیاس معماری ساختمان ها می باشد.
طراحی مرکز دوستدار کودک با در نظر گرفتن پرورش خلاقیت کودکان؛ نمونه موردی: شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه وضعیت زندگی، رشد و بالندگی کودکان روشن ترین نشانه ی توان هر جامعه محسوب می شود؛ هیچ تلاشی ارزشمندتر از بخشیدن فرداهایی روشن به کودکان وجود ندارد، چراکه کودکان شهروندان شریفی هستند که می توانند در ساختن آینده ای بهتر یار و یاورمان باشند. پاسخگویی به نیاز ها و حقوق اولیه کودکان (از جمله تغذیه،آموزش و بازی) در مرحله نخست و سپس بالا بردن کیفیت زندگی کودکان و آماده کردن آنها برای حضور در شهر در مراحل بعد، از اهداف شهرهای دوستدار کودک است. همچنین روز به روز بر اهمیت آموزش و پرورش خلاقیت در کودکان افزوده می شود و این در حالی است که دیدگاه جامعه و سیستم آموزشی ما به خلاقیت صرفا جنبه تزیینی دارد. در اکثر محلات، حتی در شهرهای بزرگ کشور جای خالی فضاهایی برای گردهمایی کودکان و آموزش آن ها در جهت رشد خلاقیت آنها حس می گردد. از نتایج مطالعات صورت گرفته، مصاحبه و مشاهدات میدانی در پژوهش حاضر به این نتیجه می رسیم که محیط تاثیری مستمر و قاطع روی هر موجود زنده دارد، چرا که محیط ارتباط برقرار می کند، برگزینه های رفتاری تاثیر می گذارد و حواس را به کار می گیرد. محیط در بلند کردن یا به زمین زدن کاربران نقش مهمی را ایفا می کند. بنابراین باید به اصل توجه به نیازهای کودکان توجه ویژه داشت و پرداختن به آنها از طریق ایجاد محیط های متناسب با آنان یکی از راه های یادگیری معنادار از محیط و تقویت قوه خلاقانه و تخیل آنها است.
ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﺟﺪیﺪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺗﺎریﺨﯽ (ﻧﻤﻮﻧﻪ: ﺗﻬﺮان، ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
323-334
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﻨﺎﻫﺎ و ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ، یﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻘﻮیﺖﮐﻨﻨﺪه ﻫﻮیﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ و ﺣﺲ ﻣﮑﺎن در ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺑﺎیﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻃﺮح ﻧﻮرﭘﺮدازی، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻮری ﺑﻬﯿﻨﻪ و ﺑﻪﮐﺎررﻓﺘﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻧﻮری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎﻻرﻓﺘﻦ ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﺑﻬﺮهوری در ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی، ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. ﻫﺪف از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮیﻦ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻫﺪف، دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ یﮏ اﻟﮕﻮی ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻧﻮیﻦ ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: اﺑﺘﺪا ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اسناد نورپردازی و تجارب موفق داخلی و خارجی بررسی و معیارهای ﻣﻬﻢ در ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﺳﭙﺲ ایﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ اوﻟﻮیﺖﺑﻨﺪی و اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ ایﻦ، ﺑﻪﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۴/۱۳ ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﺷﺪت ﻧﻮر و دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر در ﺣﺎﻟﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیﺖ ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ ﺣﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ روش دﻟﻔﯽ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﺳﻨﺠﺶ ﺷﺪه اﺳﺖ. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎیﯽ، ﺣﺎﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺮاغﻫﺎی الایدی ﺑﺎ دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر ۴۰۰۰ﮐﻠﻮیﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﺑﻨﺎ در ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺧﺮوﺟﯽ ﻧﺮماﻓﺰار، ﺑﺮای ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺎدهرو و ﺳﻮارهرو ﺧﯿﺎﺑﺎن، اﺳﺘﻔﺎده از ﻻﻣﭗﻫﺎی ﺑﺨﺎر ﺟﯿﻮه ۲۵۰وات اﺳﺖ ﮐﻪ روی ﭘﺎیﻪﻫﺎی ۷ﻣﺘﺮی و ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ۲۶ﻣﺘﺮ از یﮑﺪیﮕﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻮر آﻧﻬﺎ ﺑﺎ زاویﻪ ۵ درﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽﮐﻨﺪ.
عوامل فراسازمانی مؤثر بر تصمیم سازی و عملکرد اخلاقی شرکت های خدمات مهندسی مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: داده های حاصل از مصاحبه با فعالان نظام فنی و اجرایی کشور حاکی از نوعی تعارض بین قضاوت و عملکرد اخلاقی شرکت های خدمات مهندسی مشاوره است. غالب شرکت ها اخلاقی بودن عملکرد را به عنوان یک هدف کلان در نظر دارند، اما بسیاری از تصمیمات و عملکردهای ایشان فارق از تفاوت های فردی هیئت مدیره و تفاوت های سازمانی شرکت ها، آگاهانه، با ارزش های اخلاقی مانند صداقت و رعایت منافع همه ذی نفعان نمی خواند. در ادبیات، چنین مسائلی در حوزه تصمیم گیری اخلاقی مطالعه می شوند. با توجه به ادبیات موضوع به نظر می رسد، نظریات و مدل های تصمیم گیری اخلاقی موجود از تأثیرگذاری عوامل فراسازمانی بر تصمیمات و عملکرد اخلاقی سازمان ها غفلت کرده اند و فقدان یک چهارچوب نظری روشن برای تبیین عملکرد اخلاقی سازمان ها، در سطح یک نظام که مستلزم توجه به عوامل فراسازمانی است، در ادبیات مشهود است. اهداف پژوهش: در این پژوهش، با توجه به رخنه ادبیات درزمینه بررسی عوامل فراسازمانی مؤثر بر عملکرد اخلاقی سازمان ها، شناسایی عوامل فراسازمانی اثرگذار بر عملکرد اخلاقی شرکت های خدمات مهندسی مشاوره مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش: با توجه به این که برای تحلیل مسئله فوق یک چهارچوب نظری روشن در ادبیات وجود ندارد، در این پژوهش از روش پژوهش کیفی و از روش شناسی برپایه (GT) با رویکرد استراوس و کربین استفاده شده است. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل یافته ها، «تحمیل فشار مضاعف بر مشاوران» موجب پیدایش پدیده «تسلیم اخلاقی» شده است که عامل مهمی در پیدایش تعارض بین قضاوت ها و عملکردهای اخلاقی مشاوران است. از طرف دیگر، عوامل فراسازمانی مانند: «شرایط وخیم اقتصادی»، «تعریف نادرست از نقش مشاوران»، «بی توجهی به نقش مشاوران»، «دخالت دولت در امور صنفی»، «ناکارآمدی روش انتخاب» و «ناکارآمدی روش پرداخت» به مشاوران زمینه را برای اتخاذ راهبردهای غیراخلاقی در صنف مشاوران در نظام فنی و اجرایی ایران فراهم کرده است.
Evaluating the Quality of Revitalization of Lost Spaces with an Emphasis on Abandoned Factories (Case Study: Zanjan Match Factory)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
Identifying and reviving los t spaces to reduce them is one of the duties of contemporary architects and urban planners; in the meantime, paying attention to the quality of revitalization and users' and beneficiaries' satisfaction is an issue that determines the success rate of this critical issue. The aim of this s tudy was twofold. Firs t, it has assessed the quality of revitalization of los t spaces using the Analytic Hierarchy Process (AHP) method. Second, it has inves tigated Zanjan Match Factory's revitalization success rate, converted into a museum of indus try and mining after renovation and recons truction. The present article's conceptual model is based on the exploratory analytical research method based on Bradbent's theory and the introduction of his five principles as assessment parameters. Each component in the case s tudy is considered, prioritized, and assessed by a survey of 15 participants in two groups of experts and users. Findings show that the criteria of human protection and economic productivity have a greater score in the proper revitalization of this heritage. In contras t, space proportions with a pattern of behavior have the lowes t score (preferences). Furthermore, this space's revitalization shows revitalization's success is the proper coordination between revitalization experts and users of this space regarding fulfilling their desires and needs.
گزارش مراسم جایزه معماری آقاخان در دهلی نو
منبع:
بخارا مهر ۱۳۸۳ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی هندسه مسجد امام اصفهان و مسجد سلیمانیه استانبول بر اساس مفاهیم کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
مفاهیم کهن الگویی در ساختار کالبدی آثار شاخص تمدنی جایگاه ویژه ای دارند. در کالبد معماری اسلامی نیز مسجد جایگاه عمده ای را به خود اختصاص داده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هندسه دو اثر شاخص حوزه تمدن ایران و عثمانی در محدوده اقلیم گرم و خشک براساس مفاهیم دانش کهن الگویی است. مفاهیم کهن الگویی که سازنده تصاویر ذهنی نمادهای مختلف در ناخودآگاه جمعی اند؛ می توانند برای یافتن ارتباط بین هندسه دو بنا بر اساس مقایسه تطبیقی، مورد تحلیل قرار گیرند. از لحاظ تاریخی در اصفهانِ دوره صفوی، بهترین مساجد ساخته شده است که مسجد امام به عنوان یکی از مهمترین نمونه ها به حساب می آید. هم عصر با آن، در استانبول عصر دولت عثمانی، مساجد مهمی چون سلیمانیه ساخته شده است. این مقاله به لحاظ محتوا، کیفی به شمار می رود که اساس آن پژوهش تاریخی-تفسیری بوده و در جمع بندی اطلاعات بدست آمده از رویکرد تحلیلی- تطبیقی با کاربست کدگذاری استفاده شده است. سؤال اصلی پژوهش چگونگی نسبت میان هندسه مسجد امام و مسجد سلیمانیه بر اساس مفاهیم کهن الگویی است. بدین منظور، ابتدا مهمترین مفاهیم نمادین آرکی تایپی مشخص شده، سپس بر اساس کدگذاری محوری در ریزفضاهای مساجد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد انتقال یک فرم آرکی تایپی در مساجد مورد مطالعه، به دلیل شناسا بودن آن نزد مردمان عصر صفوی و عثمانی و تداوم آن به عنوان یک شکل مقدسِ از پیش پذیرفته شده، علی رغم تفاوت های ظاهری و زمینه ای الگوهای هندسیِ مساجد امام و سلیمانیه، نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق از لحاظ کاربرد فرم هاست. تداوم انتقال یک شکل آیینی در معماری پیش از اسلام به دوره ی صفوی و عثمانی و استفاده از این ابزار در ساختار مساجد امام و سلیمانیه نشان دهنده حضور الگوهای پایدار آرکی تایپی، در الگوی هندسی مساجد بوده است.
طراحی مجتمع تفریحی فرهنگی شهر قلعه گنج با محوریت بهره گیری از فرهنگ و مصالح بومی*
حوزههای تخصصی:
انسان همواره برای زندگی نیازمند سازگاری و همگرایی با طبیعت بوده است. ارتباط دوسویه انسان و محیط طبیعی و بهرهبرداری از آن، دانشهای شگرفی از جمله دانش گیاه مردمشناسی را در سرزمین ایران پدید آورد که نیازهای انسانی را برآورده ساخته و تکنولوژی جدید را نیز به چالش کشیده است. یکی از این دانشهای منحصربه فرد دانش تولید سرمایش و سازههای بومی در حوزه فرهنگی هلیل رود است که با بعضی مناطق هم جوار به خصوص حوزه بلوچستان و هرمزگان به دلیل ویژگیهای همسان اقلیمی و فرهنگی، مشابهتهای فراوانی دارد. حوزه فرهنگی هلیلرود در اقلیم گرم و خشک ایران واقع شده و دارای تابستانهای طولانی است که گاه تا حدود 8 ماه از سال را در بر میگیرد. به همین دلیل بدون اندیشه و دانش سرمایش زندگی و اقامت در این منطقه تقریباً غیرممکن بود. در پژوهش پیش رو دانش تولید سرمایش در حوزه فرهنگی هلیلرود به بحث گذاشته است و سازههایی چون، کاوار، آدوربند، یَختِکن و بُنبلوک مورد بررسی قرار گرفتند. مصالح آدوربند بیشتر گیاهی و از درخت نخل، گز و آدور است، اما یختکن سرایی است که در استفاده از گز و آدور با آدوربند مشترک است اما بر خلاف آدوربند برای بنای پی و دیوارههای آن از گل و خشت خام استفاده میشود. بر خلاف این سازهها، بن بلوک بدون داشتن پی و دیواره تنها در فضای باز و برای بهره بردن از شوباد بنا میگردد. همه این سازهها در جغرافیای گسترده حوزه هلیلرود، مکران و هرمزگان مورد استفاده بوده است. این سازهها با مواد اولیه طبیعی دانش پیشتولید بسیاری از تولیدات صنعتی و معماری مدرن امروزی از جمله کولرهای آبی و سازههای سبک هستند. ازاین رو هدف اصلی مقاله شناخت سازوکارهای ساکنان حوزه فرهنگی هلیلرود برای تولید سرمایش و بررسی سازههای معماری سنتی در این حوزه است. پرسش اصلی این است که چه سازههایی مبتنی بر محیط و اقلیم منطقه در تولید سرمایش پدید آمدند؟ در تحقیق پیش رو دادههای پژوهش با مشاهده، مطالعات میدانی، مصاحبه و ابزار کتابخانهای فراهم آمده و با روش توصیفی و تحلیلی به بحث گذاشته شدهاند. مهم ترین یافته پژوهش این است که سازههایی چون کاوار، آدوربند، یختکن و بنبلوک در وهله اول دارای کارکرد سرمایشی هستند و جهت نیاز به تولید سرمایش بنا شدهاند و مواد اولیه آنها مبتنی بر دانش گیاه مردمشناسی در این حوزه است و بیش ترین قابلیت را برای مقابله با فصل گرما دارد. در وهله دوم این سازهها جهت نگهداری مواد غذایی و فاسدشدنی در فصل گرما به کار میرفتند.
برنامه دهی معماری، یک ضرورت برای طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مابین فعالیت های متعدد در طراحی پژوهی معماری، "برنامه دهی" به عنوان یکی از مراحل فرآیند طراحی محسوب می شود که توسط آن طراح با موضوع و اهداف یک پروژه ی طراحی بخصوص در زمینه ی نیازهای استفاده کنندگان، محیط و بستر پروژه آشنا می گردد و به صورتی نظام مند این اطلاعات و ایده های مناسب را در سطوح مختلف مراحل طراحی به کار می گیرد. اگرچه توجه به مقوله ی "برنامه دهی معماری" از اواخر دهه ی 1960 میلادی در حرفه و مراکز آموزش معماری مطرح شد، ولی با تأمل بر روی فعالیت آن می توان ادعا نمود که "برنامه دهی" در طول تاریخ جدا از "طراحی" معماری نبوده است. این مقاله ضمن معرفی ویژگی های "برنامه دهی معماری"، به معرفی بخشی از مطالعات و تجربیات آموزشی نگارنده با دانشجویان دوره کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران در قالب یک نمونه موردی، "به سازی بخشی از محور خیابان انقلاب حدفاصل میدان انقلاب و چهارراه ولی عصر (عج)"، می پردازد. توجه به مزایای "برنامه دهی"، به خصوص در شرایط حاضر اقتصادی و حرفه ای در کشور، می تواند نقش بسزایی در پیشرفت حرفه ی معماری داشته و معماری کشور را یک گام نزدیک تر به سوی ایجاد "معماری خوب" بنماید. در این میان ضرورت دارد که برنامه ریزان آموزشی، به جایگاه صحیح بحث "برنامه دهی معماری" پی برده و برگزاری دروسی در این زمینه را در سطوح مختلف کارشناسی و کارشناسی ارشد معماری در دستور کار قرار دهند.
الگوی تجربه فعال در آموزش معماری تدوین مدلی برای کسب دانش عملی طراحی از طریق رویکرد طراحانه به مصادیق معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه مصادیق معماری از جمله راهبردهای آموزشی است که در آموزش معماری، به شکلی گسترده به کار می رود. یکی از عرصه های کاربست این راهبرد آموزشی، بهره گیری از آن در حوزه کسب دانش عملی طراحی است؛ زیرا مشاهده آثار معماری سهم عمده ای در تأمین مهارت های ذهنی معمار برای خلق اثر معماری دارد. این شکل از تجربه مصادیق معماری، که رویکردی طراحانه به آثار است، زمانی در ارتقای دانش عملی معمار مؤثر واقع می شود که تأثیرات ادراکی و دریافت های تصویری آن در زمان طراحی، به عنوان ماده عمل ذهن در فرایند تصویرسازی به کار آید. مقاله حاضر تلاشی است در راستای طرح راهکاری به منظور دستیابی به چنین کیفیتی از تجربه آثار. راهکار یادشده الگویی عملی است که در اینجا از آن با عنوان «الگوی تجربه فعال» یاد می شود. یافته های این پژوهش، با اتکا به روش تحلیل منطقی بر پایه منابع کتابخانه ای، نشان می دهد که تجربه کارآمد آثار در حوزه دانش عملی معماری، از طریق عبور از دو مرحله «توجه» و «پردازش»، به شیوه های کلامی و تصویری میسر می شود. این دو مرحله ارکان تشکیل دهنده الگوی تجربه فعال است که کارایی آن از طریق طرح یک آزمون میدانی روی تعدادی از دانشجویان دانشکده هنر و معماری یزد، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این آزمون گواه آن بود که بهره گیری از الگوی تجربه فعال، تأثیری معنادار در کیفیت و کمیت بازیابی اطلاعات تصویری حاصل از تجربه آثار معماری در مقایسه با مشاهده ساده دارد.
طراحی بیمارستان مبتنی بر رویکرد معماری زمینه گرا (تعامل کالبد با محیط)
حوزههای تخصصی:
معماری زمینه گرا رویکردی است، مبتنی بر ظرفیت های بالقوه موجود و تاکید بر این نکته که به جای توجه صرف به استانداردهای برگرفته از رهیافت های نوگرا که ناشی از دیدگاهی خطی است، از دیدگاه جامع نگر به طراحی نگریسته شود. در این پژوهش به بعد کالبدی از ابعاد رویکرد زمینه گرایی پرداخته گردید. این معماری با تأکید بر زمینه گرایی اشاره به ایجاد نوعی هماهنگی و یکپارچگی بین بنا و محیط پیرامون خود دارد که در جنبه های فیزیکی، منظر و فرمال خود قابل رویت است. هدف از این پژوهش کاربست تئوری زمینه گرایی در طراحی بیمارستان از یک سو در جهت کمک به بهبود درمان بیماران و از سوی دیگر ارتقاء منظر شهری می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و به صورت مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. نتایج نشان داد، تاثیرات شاخص های به دست آمده از پژوهش شامل پوشش گیاهی، رنگ، کاربری، ترکیب احجام، فرم و شکل داخل محیط درونی بیمارستان و روابط فضایی مناسب می تواند تا حدودی از تنش ها و اضطراب بیماران کم کند. از سوی دیگر کاربست شاخص های به دست آمده از پژوهش شامل اقلیم، جنس مصالح، لفافه فضایی، تراکم، نوع اتصال به زمین، توپوگرافی، جهت گیری، خط آسمان در طراحی بیمارستان ، می تواند در ارتقاء کیفیت منظر شهری موثر واقع گردد.
بازتاب شکلی نقوش ساسانی در تزئینات گچ بری خانه-قلعه بنی عامری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تزئین، یکی از پایه های اصلی هنر معماری است. زیباسازی بنا به واسطه نقوش گیاهی در شیوه های مختلف هنری، پاسخی به نیاز انسان به طبیعت و حفظ آن در محیط بوده است. روستای حاجی آباد یکی از دهکده های هدف گردشگری ورامین است. این روستا در 25 کیلومتری شرق بافت تاریخی شهر ورامین، در دروازه کویر واقع شده است و عمارت هایی به قدمت 400 سال، مربوط به دوره زندیه و قاجار دارد. یکی از این بناها، خانه- قلعه بنی عامری است که در فهرست آثار ملی شهرستان ورامین به ثبت رسیده، ولی در معرض تخریب است. عدم سکونت، متروک ماندن و به تبع آن، عدم مراقبت و مرمت بنا، سبب تشدید آسیب های واردشده و تخریب یکی از برجک های این بنا شده است. به بیان مالکِ این بنا، ساختمان قدمت 250 ساله دارد و متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار است، که با الگویی منطبق بر معماری ایرانی- اسلامی (چهار ایوانی) ساخته شده است. تزئینات متنوع گچ بری این خانه-قلعه متشکل از نقوش گیاهی، حیوانی، هندسی و انسانی هستند. هدف پژوهش: این پژوهش در پی بازخوانی هویت نقوش گچ بری به جای مانده در این عمارت است. لذا برای پاسخ به این سؤال که نقوش گچ بری خانه- قلعه بنی عامری از نظر شکلی متأثر از کدام دوره تاریخی هستند، طبق مطالعات میدانی از روستای حاجی آباد ورامین، تزئینات گچ بری این عمارت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با فرض اینکه نقوش گچ بری این بنا به لحاظ شکلی از دوره ساسانی تأثیر پذیرفته اند، با نمونه های نقوش تزئینی دوره ساسانی تطبیق داده شدند. روش تحقیق: این پژوهش، که به لحاظ ماهیت، تاریخی است، به روش توصیفی-تحلیلی در تطبیق با نقوش برجامانده از هنر دوره ساسانی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای و مشاهده ای انجام شده است. نتیجه گیری: با توجه به پیشینه قوی هنر و معماری در ورامین و بقایای آثاری که متعلق به دوره ساسانی است، و طبق بررسی های انجام شده و شناسایی نقوش استخراج شده از خانه-قلعه بنی عامری، نتایج حاصل نشانگر تشابه قابل توجه نقوش این خانه-قلعه با نقوش دوره ساسانی است. همچنین از منظر کیفیات بصری، عملکرد ظاهری، فن شناسی، محتوایی و معنای نمادین نقوش به تحلیل نگاره های این خانه پرداخته شد که مؤید بازنگری و تقلیدهایی از نگاره پردازی های دوره ساسانی بودند.
The Problematic Relation between University as a Topos and World-Epoch of Virtuality as a New-Arising all-encompassing Topos
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
28 - 38
حوزههای تخصصی:
In this article I have tried to conceptualize some problematic issues regarding the status of university in what I have named ‘world-epoch of virtuality’. In my view, world-epoch of virtuality has changed the meanings and functions of the concepts of time and space as well as the concepts of knowledge, science and education which traditionally dealt with in/and through university. So, it seems that the idea and functions of university are being changed. The concept of ‘topos’ is central to my account, because it encapsulates all the meanings related to time, space and knowledge.
شبکه های سبز منظرین؛ نقش مفصل بندی در یکپارچگی فضاهای سبز در منظر شهرهای معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۲
5 - 16
حوزههای تخصصی:
به دنبال مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و هویتی شهرها، ناشی از وسعت گرفتن آنها و نفوذ هرچه بیشتر فضاهای انسان ساخت به فضاهای طبیعی، فضاهای سبز نه فقط به عنوان لکه ای سبز در برابر توده ها بلکه به مثابه عاملی برای ارتقای زیست شهروندان شناخته می شوند. امروزه زیرساخت های طبیعی و شبکه های سبز یکی از ساختارهای اصلی شهر هستند که جمیع ابعاد کیفی و کمی منظر شهر را مورد توجه قرار می دهند. در سال های اخیر نیز اقداماتی برای توسعه فضاهای سبز شهرهای ایران به عمل آمده اما نتیجه و اثرگذاری اقدامات بشدت کم بوده و کیفیت مورد انتظار به دست نیامده است. مطالعات حاکی از آن است که عامل اصلی بی کیفیتی، رویکرد تک بعدی و بخشی به این مقوله در بخش کلان -به معنای عدم درنظرگیری ارتباطات متناسب با دیگر ساختارها و عملکردهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهر- و همچنین نبود پیوستگی و انسجام در میان اجزای شبکه سبز در بخش خُرد است. این پژوهش با هدف یافتن رویکرد و راه کاری مناسب برای بی کیفیتی شبکه های سبز شهرهای معاصر ایران، ضرورت وجود شبکه های سبز منسجم و پیوسته در ساختار شهرها را از طریق تحلیل محتوایی و تاریخی آنها، در شهرهای گذشته و معاصر ایران مورد بررسی قرار می دهد و معیارهای شکل گیری شبکه های سبز منسجم را به لحاظ کالبدی و معنایی دنبال می کند. مطالعات پیش رو نشان می دهد که به منظور خروج از بحرانِ عدم مطلوبیت فضاهای سبز، باید امکان پیوند چندجانبه زیرساخت سبز با سایر زیرساخت ها و وجوه مختلف زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهر را فراهم شود. از سویی دیگر این پیوند و اتصال نیز باید میان اجزای شبکه سبز برای حفظ پیوستگی و انسجام شکلی و کالبدی، معنایی و عملکردی آن برقرار شود. این مقاله برای تحقق انسجام درونی و بیرونی شبکه سبز شهر، راه کار مفصل بندی را به مثابه شیوه ای منظرین پیشنهاد می دهد. بدین معنا که مفصل بندی با تأکید بر کالبد، کارکرد و نقش هویتی ساختار سبز شهر، مبنایی برای انتظام و سازماندهی فضاهای سبز نسبت به سایر ساختارهای شهری و عاملی مؤثر بر کیفیت بخشی آنهاست. همچنین مفصل بندی با ایجاد شبکه ای واحد از فضاهای سبز، سبب ادراک و فهم بهتر شهروندان از منظر و محیط طبیعی و زمینه ساز افزایش خوانایی و هویت شهر می شود.
سنجش معیار های موثر بر ایجاد محورهای پیاده مدار با بکارگیری سیستم اطلاعات مکانی(GIS) و چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی مسائل پیچیده شهری، شبیه سازی و مدلسازی فضاهای شهری می تواند در شناسایی و سنجش کیفیت فضاها کمک شایانی نماید. در این پژوهش برای ایجاد معابر پیاده مدار پنج معیار پیوستگی و ارتباطات، امنیت، توانائی های اقتصادی، هماهنگی با حمل و نقل عمومی و کاربری های سازگار با پیاده راه به کار گرفته شده اند. برای سنجش مجموعه عوامل مذکور از سیستم اطلاعات مکانی GIS و چیدمان فضا استفاده شده است. البته لازم به ذکر است که محیط اصلی این پژوهش بر GIS استوار است، برای سنجش معیارهای مورفولوژیکی و توپولوژیکی از روش چیدمان فضا در قالب نرم افزار جانبی Axwoman در محیط نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. در این پژوهش در ابتداء سه معیار پیوستگی و ارتباطات، امنیت و توانائی های اقتصادی مسیرهای ترددی در منطقه 12 شهر تهران توسط روش چیدمان فضا سنجیده شد و سپس بصورت یک لایه و معیارهای هماهنگی با حمل و نقل عمومی و کاربری های سازگار با پیاد هراه نیز به صورت دو لایه جداگانه در محیط GIS در نظر گرفته شد. از تلفیق این سه لایه در محیط Arc Gis نقشه ای تلفیقی ایجاد شد که نشان دهنده مسیر های مناسب برای ایجاد محورهای پیاده مدار است. این روش ابزاری کارا و موثری در اختیار تصمیم گیران، برنامه ریزان و طراحان شهری در اختیار می گذارد تا بتوانند به آسانی فضاهای شهری را قبل از هر گونه تغییر و تحولی شبیه سازی کرده و از آن در فرآیند تصمیم گیری، برنامه ریزی و طراحی بهره مند شوند و در ایجاد محیطی انسان محور و پایدار بکار گرفته شوند. نقشه تلفیقی این پژوهش می تواند در مسیریابی حرکت عابر پیاده در پهنه های شهری بکار گرفته شود.
تبیین مدلِ محله فرهنگی در بافت های تاریخی برای توسعه اقتصاد و حضور صنایع خلاق (مورد پژوهشی: خیابان لاله زار، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اینکه محله های تاریخی به عنوان موجودیتی منسجم، تلاش های فرهنگ بومی را برای پاسخگویی به نیازهای گذشته به بهترین شکل نشان می دهند، انطباق پذیری آنها با نیازهای زمان حال و شناخت فرصت های موجود در آنها، به عنوان ظرف پذیرنده عملکردهای فرهنگی و مولد اقتصاد، امری در خور توجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش بهره گیری از روش های خلاق برای انطباق پذیری بافت های تاریخی با اقتصاد و شرایط جدید، از طریق تمرکز بر سرمایه های فرهنگی، به عنوان ابزاری برای احیای محله های تاریخی، و ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی با هدف جایگزینی کاربری هایی است که رو به انحطاط هستند یا از منطقه محو شده اند. استفاده از سیاست های نوآورانه و راهبردهای مبتنی برخلاقیت برای حضور بافت ها و محله های تاریخی کشورمان در عرصه های رقابت، با هدف توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی و تجدید حیات محله، رویکردی است که فقدان آن، هم در حوزه نظری و هم در حوزه کاربردی بافت های تاریخی، قابل توجه است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ایجاد شرایط تبدیل محله های تاریخی به مولد اقتصاد و فراهم آوردن امکان حضور آن ها در عرصه صنایع خلاق است که از طریق اتخاذ سیاستی خلاق و سنجش میزان قابلیت های موجود در بافت های تاریخی، و تبیین شاخص های چندگانه محله فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است و یافته ها با استفاده از پرسش نامه و مشاهدات میدانی استخراج شده اند. نهایتاً، با استفاده از یافته های پژوهش، تحقق پذیری یک محله فرهنگی در نمونه لاله زار با استفاده از روش کمّی معادلات ساختاری ارزیابی و در نتیجه مدلی از محله فرهنگی تاریخی، براساس اولویت اقدامات تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش راهکارها و اقدامات لازم را براساس ترتیب اولویت در مدل محله فرهنگی تاریخی، پیشنهاد می کند و اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات می رساند.
بازشناسی الگوی معماری مسجد
حوزههای تخصصی:
با نگاه به سرگذشت دین اسلام و فاصله گرفتن از صدر آن شاهد تکثر در برداشت ها و تفسیر های گوناگون از اصل دین و سخنانی که پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) بیان می کردند هستیم. طبیعتاً این برداشت ها و تفسیر های متفاوت از دین و بیانات حضرت رسول(ص) نه تنها باعث پیدایش چند دستگی در دین مبین اسلام شد، بلکه تعاریف جدیدی از دین پدید آمد که در تمامی اصول زندگی مسلمین از جمله هنر مسلمانان تأثیرات زیادی گذاشت. بنابراین هنرمندان و بالاخص معماران مسلمان در آفرینش آثار خود هر کدام بنا به برداشت های فرقه و گروه خود از اسلام دست به ساخت اثر هنری می زدند، هرچند همگی آنها در اصل کلمه اسلام وحدت داشتند. در این مقاله برآنیم تا با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با رویکرد استنتاجی ارتباط امر نیایش با معماری و الگوی فضایی و مکانی ای که پیامبر اسلام با ساخت مسجدالنبی ارائه کرد را از منظر درون دینی بیان نماییم. برای این منظور فهم چیستی و چگونگی ساخت مسجد باتوجه به مفاهیم اخذ شده از قرآن و احادیث مهم می نماید. بنابراین پرسش این است که مسجد کجاست و چگونه می توان آن را درک کرد؟ و چگونه می توان مفاهیم و اصول ارائه شده در ساخت مسجدالنبی توسط پیامبر را در ساخت مساجد معاصر به کار گرفت؟. نگاهی تاریخی به معماری مسجد گویای این است که در الگوی کالبدی مساجد تغییرات فراوانی به وجود آمده است که بعضاً مخالف دستورات اسلام می باشد. این تغییرات باعث تهی شدن مفهوم مسجد از معنای اولیه خود و تقابل با مبانی مدنظر حضرت رسول(ص) و امر نیایش در اسلام شده است. نتیجه آنکه می باید با خوانش انتقادی مسجد تاریخی و فهم درست از اصول ارئه شده در قرآن و احادیث پیرامون امر نیایش، به الگویی مناسب از رابطه کالبد مسجد به عنوان جایگاه نیایش و به جا آوردن این امر توسط فرد مسلمان نزدیک شد. هرچند تنوع هنر و معماری در پهنه ی جغرافیایی مسلمانان باتوجه به ویژگی های سرزمینی اعم از فرهنگ، سیاست، اقلیم و... امری اجتناب ناپذیر می نماید.
نماهای زیستی مؤلفه ساماندهی نما و کاهش دی اکسید کربن هوا به منظور کاهش گرمایش جهانی (نمونه موردی: خیابان انقلاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کالبد جداره خیابان های شهری از مهم ترین ابعاد طراحی تأثیرگذار بر زیبایی منظر شهری هستند. ازاین رو جداره های شهری ازجمله عناصر محیطی تأثیرگذار درزمینه ارتقای کیفیت های بصری زیبایی شناسی در فضاهای ش هری محس وب می شوند. در این بین یکی از معضلات اصلی شهرها بحث افزایش موضعی دمای هوا به واسطه افزایش دی اکسید کربن است؛ این در حالی است که برنامه های مدیریت کنترل کیفی هوا عمدتاً بر کنترل منابع تولید دی اکسید کربن متمرکز هستند. حرکت به سوی معماری و شهرسازی همساز با محیط زیست، تغییر استراتژی های طراحی و خلق راهکارهای نوین برای بازگرداندن تعادل به طبیعت، ضمن تأمین نیازهای بشر امروزی سبب توسعه روزافزون کاربرد سیستم های سبز عمودی در سراسر دنیا شده است. هدف پژوهش: هدف، ارائه راهکاری برای تلفیق زیست رآکتورهای حاوی ریزجلبک با نمای ساختمان است؛ به نحوی که ضمن حفظ هویت و یکپارچگی کلی سیمای آن، موجب جذب دی اکسید کربن موجود در هوا شود تا از افزایش دمای هوا بکاهد. روش پژوهش: با توجه به بدیع و بین رشته ای بودن موضوع پژوهش، روش انجام این تحقیق مستلزم روشی ترکیبی است. این پژوهش به گونه توصیفی - تحلیلی و ازنظر ماهیت، در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد؛ لذا ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و استناد به متون علمی به روش کیفی، به معرفی و بررسی ریزجلبک ها به عنوان موجودات جاذب آلودگی هوا پرداخته است، سپس نمای خیابان انقلاب به عنوان یکی از گره های آلوده شهری برداشت شد. درنهایت با استخراج سطوح مناسب برای نصب زیست رآکتورهای حاوی ریزجلبک، نمای خیابان انقلاب مورد بازطراحی قرار گرفت. نتیجه گیری: استفاده از ریزجلبک ها به عنوان یکی از میکروارگانیسم های زنده با قابلیت جذب بالای دی اکسید کربن از هوا و تلفیق آنها با نماهای ساختمان در محفظه هایی به نام زیست رآکتور، باعث تبدیل این جداره ها به سطوح فتوسنتزکننده در جهت پاسخ به تغییرات گرمایی اقلیم، بهبود عملکرد حرارتی غیرفعال ساختمان، تبدیل یک ساختمان معمولی به یک ساختمان زنده و درنهایت جداره های ساختمان را به یک کارخانه تولید انرژی تبدیل می کند.