مقالات
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به معماری معاصر ایران و نسل های مختلف آن چنین بر می آید که نمونه های برتری در معماری این دوران وجود دارد که می توان بر اساس نوع مؤلفه های نقد معماری، آنها را به جریانی ویژه در معماری ایران و مستقل از رویکردهای معماری غرب،وابسته دانست. این پژوهش بر اساس روش مورد پژوهی، در پی آن است تا با تحلیل نشانه ها و جریانات فکری موجود در متن آثار معماران، به شناخت گرایش ها و رویکردهای نسل های معماری معاصر بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که آیا تسلسل معنی داری در مفاهیم بکار رفته توسط معماران در دوره های مختلف وجود دارد؟ فرض براین است که تبیین گرایش های معماران معاصر ، از مدرنیسم ایرانی گرفته تا گرایشهای ملی گرایانه، تجدید حیات گونه و یا کلاسیک بازاری، ضمن این که می تواند ارزش و اهمیت هر اثر را در رابطه با متن تاریخی کشور ارزیابی کند، با تبیین ریشه ها و شاخص های قابل اتکا، سبب می شود تا جریان تئوریک موجود در تاریخ معماری معاصر ایران بازشناسی گردد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل تطبیقی آثار معماری سه نسل از معماران معاصر ، همچنین با استناد به توصیف های صاحب نظران، چنین بر می آید که جریان نظریه در معماری معاصر، در چارچوب چهار مقوله مشخص نظیر ایده های ساختار دهنده، ارجاعات سبک شناسانه، گزینش فرم و نوع مصالح قابل تبیین می باشد.
تعیین محدوده آسایش حرارتی ساکنان به منظور بهینه سازی کیفیت محیط داخل در ساختمان های اداری کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاکتورهای مختلفی در کیفیت محیط داخل موثرند که آسایش حرارتی یکی از مهمترین آنهاست، چراکه بیشتر شکایات و نارضایتی های ساکنین از محیط داخل به علت عدم تأمین آسایش حرارتی می باشد. تحقیقات به عمل آمده از صدها ساختمان اداری بزرگ در سراسر جهان نشان داده است که کیفیت محیط داخلی این ساختمانها در حد متوسط است و کارکنان زیادی از محیط کاریشان ناراضی و تعداد بسیاری هم از بیماریهای ناشی از ساختمانها رنج می برند. این بیماریها بر روی کارایی و زمان کار کارکنان بسیار موثر بوده و پیامدهای اقتصادی مهمی برای کشورها به دنبال دارد. در ایران، نبود استانداردهای لازم به منظور تعیین محدوده های آسایش در فضاهای اداری، علاوه بر نارضایتی حرارتی و کاهش میزان بهره وری کارکنان، افزایش مصرف انرژی را باعث شده است. هدف از این تحقیق تعیین محدوده مناسب آسایش حرارتی ساکنان، به منظور بهینه سازی کیفیت محیط داخل در ساختمان های اداری کرمانشاه می باشد. لذا با انجام مطالعات میدانی و اندازه گیری محیطی دما و رطوبت نسبی و همزمان استفاده از پرسش نامه به بررسی محدوده مناسب این فاکتورها در این شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که محدوده مناسب حرارتی در فضاهای اداری شهر کرمانشاه، بین 20 تا 26 درجه سانتی گراد و حداقل رطوبت نسبی تقریبا 19 درصد است.
چارچوبی نوین برای خوانش مساجد تهران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا امروز آنچه را که به عنوان نشانه شناسی معماری، می شناسیم زیرمجموعه ای از نشانه شناسی هنر و در سایه مفاهیم آن، فاقد نمودی مستقل است. باتوجه به مفاهیم نظری معماری و همسویی با اندیشه های زبانشناختی و نشانه شناسی، نیاز به بازتولید و تدوین نشانه شناسی معماری مشهود است. بدین منظور ابتدا مفاهیم زبانشناسی و نظریات نشانه شناسان مورد بازشناسی قرارگرفته و سپس به مدلسازیشان پرداختیم. با این رویکرد معماری چون متنی فضایی مورد خوانش قرار گرفته که در پیکره خود از لایه های متعددی تشکیل شده است. این لایه ها به صورت سیستمی و فرآیندی با یکدیگر در ارتباط بوده و متن معماری را به وجود می آورند. اندیشه های مربوط به کارکرد، مسائل اقتصادی، زمان، مفاهیم زیباشناختی، مسائل اجتماعی-فرهنگی، مفاهیم هرمنوتیکی لایه های سیستمی و مفاهیم مربوط به آموزش، تجربیات، موضوعیت، کارفرما، دیدگاه معمار لایه های فرآیندی معماری را شکل می دهند. خوانش نشانه شناختی معماری، به دنبال بازتولید طرح بر اساس ارتباط بین این لایه ها و بر اساس برداشت مخاطب است. در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، مدل نشانه شناسی معماری، مبتنی بر مبانی نظری معماری و نظریات نشانه شناختی، مطرح شد. سپس مدل ارائه شده در خوانش سه بنای مسجد معاصر تهران(مسجد دانشگاه تهران، مسجد الغدیر میرداماد، مسجد دانشگاه تربیت مدرس) مورد آزمون قرار گرفت.
چالش فناوری و شکوفایی در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به «کیفیت » در طراحی و ساخت و یا در معنایی کامل تر میل به شکوفایی، موضوعی است که امروزه بیش از هر زمان دیگر توجه همگان را به خود جلب کرده است. مروری بر معماری معاصر کشورهای در حال توسعه نشان دهنده آن است که گرایش به نوعی معماری باکیفیت و قابل رقابت با معماری کشورهای توسعه یافته، جریان جدیدی را در معماری معاصر این کشورها رقم زده است. هدف از این مقاله بازشناسی و تحلیل گرایش به معماری با کیفیت در تعامل با دو مفهوم «شکوفایی » و «فناوری » در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه است. در این راستا برای شناخت همزمان سطح کیفی آثار، مهمترین تدابیر طراحانه در آن ها مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بر اساس چارچوب تنظیم شده همبستگی ) P value رفته در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه در پنج حوزه: 1( کانسپت طرح )ایده های ساختاردهنده طرح(، 2( فناوری ساخت، 3( مصالح، 4( شکل و فرم و 5( رابطه با محیط مطالعه می شود. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که هرچند در حوزه فناوری ساخت نتایج قابل قبولی در معماری معاصر کشورهای در حال توسعه وجود دارد؛ لیکن در حوزه دستیابی به معماری باکیفیت دستاوردهای قابل قبولی مشاهده نمی شود.
رتبه بندی پارامترهای موثر بر مصرف انرژی ساختمان با کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف انرژی ساختمان متاثر از تکنیک هایمتعددی می باشد که شامل تکنیکهای فعال و غیر فعال است. از جمله تکنیک های فعال مرتبط با بدنه ساختمان نوع مصالح، اندازه و نوع پنجره، عایق بندی حرارتی، بهره گیری از انرژی خورشید و جهت گیری ساختمان است. این پژوهش، رویکردی برای تعیین تاثیر و اولویت بندی پارامترهای اصلی تعدادی از تکنیک های ساختمانی بر مصرف انرژی، ارائه می کند.پارامترهای موثر در راستای کاهش مصرف انرژی ساختمان شامل تعداد ساکنین، مساحت ساختمان، تعداد طبقات، میزان همجواری، نسبت پنجره به دیوار، نسبت طول به عرض، تعداد بر (نما) ساختمان است. این پارامترها دارای نقش و اهمیت یکسان در میزان مصرف انرژی ساختمان نیستند؛ از این رو در این مقاله از فرایند تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین وزن پارامترهای اشاره شده استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که موثرترین پارامتر نسبت پنجره به دیوار بود. با توجه به ارزش این پارامتر (0.36)، فضای پنجره و مصالح آن از نظر مصرف انرژی در اولویت اول جای دارد. پارامتر مهم دیگر تعداد نماهای (برَ های) ساختمان بود. اگر ساختمان دارای 1 ، 2، 3 یا چهار بر باشد، مصرف انرژی تفاوت قابل توجهی خواهد داشت. کم تاثیر ترین پارامتر تعداد ساکنین ساختمان بود.
رویکردی نوین به بازآفرینی شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول بازآفرینی شهری، داستان تعامل و گاه تضاد اولویت های اقتصادی و فرهنگی بوده و این موضوع دربسترتغییر پارادایم ها و الگوهای حاکم برنظام های سیاسی-اقتصادی و تحولات اجتماعی رخ داده است. نقش فرهنگ دربازآفرینی شهری نسبت به دیگر عوامل تغییر معناداری داشته است؛ چنانچه در دهه های اخیر تاکیدات فرهنگی اصلی ترین رویکرد در بازآفرینی شهری شده است. دراین میان نظریه شهرخلاق که در چارچوب تحولات اجتماعی-اقتصادی عصر حاضر جهانی شدن را در محتوای اصلی خود داراست، از سویی توجه ویژه به سرمایه های انسانی و اجتماعی دارد و از سوی دیگردر قالب پرداختن به ویژگی های مکانی، سعی درایجاد رقابت اقتصادی، انسجام اجتماعی و تنوع فرهنگی دردستیابی به تصویری یکتا از شهر را دنبال می کند. لذا پرداختن به ظرفیت های این نظریه در عرصه بازآفرینی میتواند چشم اندازهای جدیدی را پیش روی سیاستگزاران این عرصه در کشورمان قرار دهد. پژوهش حاضر به دنبال تدقیق ادبیات شهر خلاق و تبیین جایگاه آن دربازآفرینی فرهنگ مبناست بدین منظور با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی تئوری شهر خلاق و راهبرد های برآمده از آن را مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش بیانگرآن است که توجه به دو عامل اصلیِ فرهنگ و اقتصاد(رقابت) در بستر ویژگی های مکانی، نظریه شهر خلاق را در راستای بازآفرینی شهری قرار داده است. این تحقیق سازوکار چنین ارتباطی را در قالب یک مدل مفهومی ارائه نموده است؛این مدل مفهومی می تواند راهبردهایی در عملیاتی نمودن نظریه شهر خلاق به عنوان رویکرد مداخله در بافتهای هدف برنامه های بهسازی و نوسازی شهری ارائه دهد.
طراحی شهری نوین بر پایه تحریف های عامدانه در ادراک عمق و فاصله؛ از رویکرد نشانه تا خطاهای کاربردی اپتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مقوله ادراک عمق و فاصله و تحریف های عامدانه در حوزه طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظم دهی و چیدمان آگاهانه کیفیات فضایی به گونه ای مناسب و در راستای مقاصد کلی طراحی، این تجربه ادراکی را دستخوش تغییر قرار دهند و بدین طریق آگاهانه مسیری را کوتاه تر و یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظرین و استفاده کنندگان از فضا متبادر سازند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود پیرامون نحوه عملکرد سیستم بصری انسان در رابطه با ادراک عمق و فاصله، به سبب تأکید بیشتر متون علمی انتشار یافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت تئوریک، به رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد در بخش نخست از این مقاله، تلاش گردیده است تا با نگرشی علمی و از دریچه نگاه طراحی شهری، شاخص ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقوله ادراک عمق و فاصله مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند؛ مؤلفه هایی که می توان با تجمیع و یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصله ادراکی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم نیز به بحث پیرامون تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت به کارگیری آن ها در طراحی ساختارهای کالبدی – فضایی شهری، پرداخته شده است.
ریشه های تاریخی چالش سنت و تجدد در معماری معاصر قاجاریه ( 1785-1925 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران قاجار نمودی از چالش سنت و تجدد در معماری است. از نقوش سرستون ها یا نقوش بالای سر در ورودی ها گرفته تا عناصری همچون سنتوری، فرم پنجره و حتی اقتباس حجمی از فرم ساختمان، تنها گوشه ای از معماری عصر قاجاریه را نشان می دهد. این درآمیختگی نه تنها در معماری بلکه با تحولاتی در سایر ارکان و پدیده های اجتماعی ایران رخ داد و این اقدام در جای خود تجددخواهی به شمار می رفت. از این رو ضمن بررسی سنت و تجدد به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1( نحوه مواجه شدن با معماری غرب در تجربه معماری معاصر دوران قاجار چگونه بوده است؟ 2( آیا می توان رابطه ای میان گرایش معماران به طراحی اجزای معماری مبتنی بر معماری غربی و زمان شکل گیری آثار معماری مشاهده نمود؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش ها از روش تحقیق استدلال استقراری، از تکنیک های توصیفی- تحلیلی و تحلیلی- تفسیری استفاده می شود، برای جمع آوری آرای افراد مطلع در حوزه معماری از تکنیک پرسش نامه استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که تأثیر معماری اروپا بر معماری ایران در دوران قاجار ابتدا خود را در ساختمان های سلطنتی، سپس در بناهای عمومی و دست آخر در معماری مسکونی نشان داد.