مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شاخص ذهنی
حوزه های تخصصی:
هرگونه برنامهریزی برای توسعه پایدار بخش کشاورزی، نیازمند شناخت از وضعیت شاخصهای کشاورزی پایدار دارد. با توجه به اینکه میزان قابل توجهی از مزارع شهرستان شیروان چرداول به کشت برنج اختصاص دارد، و نظر به ضرورت همسویی این مزارع با مولفههای کشاورزی پایدار، این پژوهش با هدف تحلیل پایداری اکولوژیکی مزارع برنج در شهرستان شیروان و چرداول و در چارچوب کلی پژوهشهای پیمایشی به انجام رسیده است. نمونه آماری پژوهش تعداد 136 نفر از کشاورزان بودهاند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب، و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرارگرفتهاند. ضریب آلفای کرونباخ که به منظور تشخیص پایایی پرسشنامهها محاسبه گردیده 87/0 به دست آمده است که حاکی از پایایی ابزار پژوهش بوده است. روایی صوری پرسشنامه نیز با نظرخواهی از کارشناسان و استادان مرتبط با موضوع تایید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. تحلیل داهها با استفاده از تکنیک تحلیل خوشهای انجام شده است. یافتههای به دست آمده از تحلیل خوشهای نشان داده است که 48/35 درصد از شاخصهای ذهنی اکولوژیکی مزارع برنج بررسی شده پایدار، 29 درصد نسبتاً پایدار و 48/35 درصد از این شاخصها ناپایدار بودهاند. بنابراین میتوان گفت که وضعیت پایداری حدود 60 درصد از شاخصهای ذهنی اکولوژیکی پایداری کشاورزی مزارع برنج بررسی شده پایدار و نسبتا پایدار بوده است.
سطح بندی پایداری اجتماعی در نواحی روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان چرام، استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد اجتماعی توسعه پایدار از ابعاد اصلی آن شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری اجتماعی نواحی روستایی دهستان های شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های دلفی فازی و با به کارگیری شیوه تاپسیس فازی صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 285 سرپرست خانوار روستایی تعیین شد. نتایج نشان داد که وضعیت مجموع شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی روستاهای سرفاریاب و بردیان در خوشه پایدار واقع است و روستای الغچین علیا خوشه مربوط به پایین ترین سطح پایداری اجتماعی را شکل می دهند؛ از این رو، توسعه متوازن نواحی روستایی در شهرستان چرام مستلزم بازنگری مسئولان ذی ربط در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در راستای کاهش فاصله بین نواحی روستایی است.
مقایسه تطبیقی قابلیت پیاده مداری در محلات مسکونی طراحی شده از دیدگاه ساکنین نمونه مطالعاتی: محله هف تحوض و فاز یک شهرک اکباتان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات شهری از پیش طراحی شده ماحصل تلاش برنامه ریزان و طراحان شهری می باشند که سعی در ایجاد بستری مناسب برای سکونت و رفع نیازمندی های ساکنان دارند. امکان برنامه ریزی، پیش از شروع ساخت و سازها، شرایط مناسبی را برای طراحی محلات بر اساس اصول رویکرد پایداری و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان در ابعاد مختلف آن فراهم می نماید. در این میان، پیاده - مداری به سبب ارتباط مستقیمی که با سرزندگی و پایداری محلات شهری دارد، می تواند به رضایت ساکنان از محیط مسکونی بیانجامد. با این وجود به نظر می رسد برخی از این محلات از پیش طراحی شده در دستیابی به مفهوم واقعی پیاده مداری کمتر به اهداف آغازین خود نایل گردیده اند. این پژوهش با هدف سنجش پیاده مداری، به مقایسه کیفیت این مقوله در دو محله هفت حوضِ نارمک و فاز یک شهرک اکباتان پرداخته است. شاخصهای تبیین کننده این موضوع از طریق مروری بر متون معتبر جهانی استخراج گردیده اند. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها از طریق پیمایش میدانی و تهیه پرسشنامه گردآوری شده اند (n= 150). به منظور خلاصه سازی شاخص ها و تعیین تاثیر هر یک از متغیرها بر عوامل تبیین کننده پیاده مداری از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شش عامل «وضعیت امنیت»، «جذابیت پیاده روی»، «راحتی پیاده روی»، «دسترسی به خدمات محلی»، «وضعیت ایمنی» و «وضعیت سلامت عمومی» به ترتیب بالاترین سهم را در تعریف پیاده مداری در سطح محلات مسکونی دارا می باشند. نتایج حاصل از پژوهش گواه برتری محسوس پیاده مداری محله هفت حوض نسبت به فاز یک اکباتان از دیدگاه ساکنان آنها می باشد و تنها در عامل « دسترسی به خدمات محلی » است که فاز یک اکباتان امتیاز بالاتری را دارا می باشد. به نظر می رسد ارتقای این عوامل می تواند به بهبود شرایط پیاده مداری در محلات مسکونی بیانجامد و در نهایت سرزندگی و پایداری محلات شهری را موجب شود.
نقش طرح معماری در ارتقای کیفیت زندگی مجتمع های مسکونی شهرهای جدید ایران(مطالعه موردی سه شهر اندیشه، پردیس، پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۵۷-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با باور براین که داعیه هر اثر معماری ارتقا کیفیت زندگی ساکنین است، به بررسی مولفه های طراحی در ارتقاء کیفیت زندگی می پردازد. در این تحقیق مفهوم کیفیت از طریق سنجش میزان رضایت ساکنین در مجتمع های مسکونی سه شهر جدید اطراف تهران (اندیشه، پردیس و پرند) بررسی شده است. در این راستا شاخص های عینی و ذهنی تحقیق تعیین شدند و مدل پژوهش طراحی شد. جهت سنجش مدل پیشنهادی 38۵ پرسش نامه در اختیار ساکنین قرار گرفت. پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ساکنین از شاخص های عینی طراحی مسکن که مربوط به کالبد و عملکرد فضاهای سکونتی است، رضایت نسبی دارند. بیشترین رضایت مربوط به جانمایی و نورگیری فضاهای نشیمن و اتاق های خواب بوده و بیشترین نارضایتی مربوط به مساحت آشپزخانه است. در مورد شاخص های عینی طراحی محله (بلوک ها) بیشترین رضایت در مورد ابعاد و جانمایی فضاهای ارتباطی و مشترک بوده و بیشترین نارضایتی ساکنین در مورد طراحی محوطه نظیر فضای سبز و نحوه دسترسی به پارکینگ ها ابراز شده است. در مورد شاخص های ذهنی، امنیت مهمترین عامل رضایت تعیین شد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف بوده واکثر ساکنین حس تعلق به مکان را ندارند.
شاخص های ذهنی کیفیت زندگی ساکنان مجتمع های مسکونی شهرهای جدید در ایران، با تأکید بر ویژگیهای معماری (مطالعه موردی شهرهای اندیشه، پردیس و پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
143 - 163
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین راه حل ها در پاسخ به کاهش ظرفیت کلان شهرها و رفع مشکلات آنها احداث شهرهای جدید بوده است. از عوامل مهم جذب جمعیت به شهرهای جدید ارائه مسکن با کیفیت بالاتر نسبت به مادرشهر و در کل، کیفیت بهترمحیط سکونت است. این تحقیق به بررسی ارتباط بین میزان رضایتمندی از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی براساس ویژگی های طرح معماری می پردازد. هدف اصلی، دستیابی به معیارهای طراحی بهینه مجتمع های مسکونی در جهت رضایتمندی از شاخص های ذهنی ساکنین است. ابتدا مدل پژوهش بر اساس رابطه بین شاخص های ذهنی و مولفه های معماری و ویژگیهای ساکنین طراحی شده است. در ارزیابی مدل ساختاری ابتدا بار عاملی متغیرهای مختلف پرسشنامه در پیش بینی گویه های مربوطه بررسی شده تا از برازندگی مدل های اندازه گیری و قابل قبول بودن نشانگرهای آنها در اندازه گیری متغیرها اطمینان حاصل شود. روش پژوهش، با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS میباشد. جامعه آماری تعدادی از مجتمع های مسکونی سه شهر جدید اندیشه، پرند و پردیس است. نتایج پژوهش نشان داد از بین شاخص های مورد ارزیابی امنیت بیشترین رضایت را دربرداشته است. ساکنین با وجود داشتن رضایت نسبی از استانداردهای فضاهای سکونتی، حس تعلق به مکان ندارند. از عوامل کالبدی می توان به رضایتمندی نسبتا پایین از طراحی نما و فضای سبز اشاره کرد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف است که از نظر طراحی مهمترین عامل آن نداشتن فضاهایی جهت تعاملات اجتماعی می باشد.
سنجش میزان پایداری اجتماعی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان پایین ولایت شهرستان کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
مفهوم توسعه پایدار را می توان حالتی از تعادل و توازن میان ابعاد مختلف توسعه دانست که هدف آن برآورده کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسان است. از این روی دستیابی به توسعه پایدار، به منظور بهره برداری مناسب از منابع و ایجاد رابطه متعادل و متوازن میان انسان، اجتماع و طبیعت، هدف آرمانی برنامه ریزان و مدیران توسعه و به ویژه توسعه روستایی تلقی می شود. جامعه روستایی ما تحت تأثیر روندها و سیاست های دهه های اخیر دچار تحولات گسترده ای شده است، اما شواهد به گونه ای است که نشان از حرکت روستاها به سمت ناپایداری و به ویژه ناپایداری اجتماعی دارد. بر این اساس با بررسی نظری نوشتارهای توسعه پایدار و پایداری اجتماعی، اقدام به طراحی پرسشنامه ای جهت سنجش شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی نواحی روستایی گردید که شاخص های آن با استفاده از روش دلفی فازی ارزش گذاری شده که با بکارگیری تکنیک تاپسیس فازی در سطح روستاهای بالای 1000 نفر ساکن و 384 نفر نمونه در دهستان پایین ولایت شهرستان کاشمر تحلیل شد، لذا روش شناسی تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. در واقع در این مطالعه به دنبال یافتن بهترین روش برای تحلیل داده های ذهنی می باشد که یکی از سوالات اساسی پژوهش نیز می باشد. نتایج نشان می دهد که وضعیت مجموع شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی روستاهای کسرینه و زنده جان در خوشه پایدار واقع شده اند و روستای عشرت آباد، خوشه مربوط به پایین ترین سطح پایداری اجتماعی را شکل می دهند.
بررسی کیفیت زندگی به مثابه شاخص توسعه اجتماعی در بین استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۹۰-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی به مثابهٔ یکی از مهم ترین شاخص های توسعهٔ اجتماعی، اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهاست، اما دانش موضوعی آن در ایران به شناخت دقیق از وضعیت موجود نرسیده است و نتوانسته در هم کنشی با سیاست گذاری به تغییر و بهبود در این زمینه کمک نماید؛ بنابراین، سنجش وضعیت موجود کیفیت زندگی از طریق شاخص های معرف و قابل استناد در مناطق مختلف کشور ضروری است. این مقاله به کیفیت زندگی به مثابهٔ شاخص توسعهٔ اجتماعی پرداخته و در چهارچوب روش تحلیل ثانویهٔ کمّی، پس از رفع چالش های متدولوژیک و دستیابی به ۴۲ معرف در دو دسته شاخص عینی و ذهنی، به بررسی و رتبه بندی آن ها بر مبنای میانگین کشوری پرداخته است. نتایج بررسی کیفیت زندگی در ایران، شکاف و پراکندگی بین استان ها را نشان داد. بر این اساس، میانگین کیفیت زندگی فقط در استان های تهران، یزد، سمنان، بوشهر، اصفهان، البرز، مازندران، قزوین و مرکزی بالاتر از میانگین کشوری است و امتیاز آن در سایر استان ها پایین تر از میانگین کشوری است.