فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷٬۵۹۸ مورد.
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۴۲-۲۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت طراحی مسیر های گردشگری پیاده روی در مسیر های گردشگری منتخب در شهر تهران است و شناسایی چالش و مشکلات این مسیرها و انتظارات گردشگران از این مسیرها است. روش ها: با روش تحقیق تحلیلی و توصیفی، داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری می شوند تا بتوان نسبت به بررسی های میدانی با ابزار «پرسشنامه محقق ساخت» اقدام نمود. جامعه مورد مطالعه شامل 384 نفر از خبرگان در رشته های گردشگری، مدیریت و طراحی شهری، کسبه خیابان 15 خرداد و گردشگران این منطقه است. روش نمونه گیری، ساده و تصادفی است. برای بررسی روایی محتوایی و صوری از تایید اساتید صاحب نظر حوزه مدیریت و طراحی شهری بهره گرفته شده، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس 2023 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو بخش کمی و کیفی تقسیم بندی می شود؛ که برای پاسخ به سوالات پژوهش در بخش کمی از یافته های تحلیلی نرم افزار اس پی اس اس 2023 استفاده شده است. یافته های کیفی پژوهش شامل شناسایی و معرفی پنج عامل اصلی تاثیرگذار در ارتقا کیفیت مسیر های گردشگری پیاده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، پنج محور شامل نقش تنوع کاربری، سرزندگی، انعطاف پذیری فرهنگی، اهمیت به محیط زیست و دسترسی در کیفیت طراحی مسیر های گردشگری پیاده بررسی را به صورت جدی مورد تاکید قرار می دهد، موضوعی که بر مبنای هدف اصلی پژوهش، با آخرین دستاوردهای پژوهشی تحلیل شده، هماهنگ است.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
نقش مستند نگاری فرهنگی به کمک عکاسی خیابانی بر پایه خوانش تجربیات گردشگران
حوزههای تخصصی:
گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از محبوب ترین انواع گردشگری معاصر، با هدف کشف و تجربه فرهنگ های متنوع صورت می گیرد. در این میان، عکاسی خیابانی نقش بسزایی در ثبت و مستندسازی تجربیات گردشگران فرهنگی دارد و به عنوان ابزاری جهت حفظ و انتقال فرهنگ ها و لحظات منحصربه فرد عمل می کند. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه عکاسی خیابانی می تواند تجربه گردشگران فرهنگی را مستند کرده و فرهنگ و حال و هوای محیط های مختلف را به تصویر بکشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش عکاسی خیابانی در ثبت و انتقال فرهنگ ها و تجربیات گردشگران فرهنگی است. علاوه بر این، پژوهش به تحلیل تکنیک ها و سبک های مختلف عکاسی خیابانی در مستندسازی تجربیات گردشگران فرهنگی می پردازد تا به درکی جامع تر از تعاملات بین گردشگری فرهنگی و عکاسی خیابانی دست یابد. این تحقیق از روش های کیفی و تحلیل محتوای تصاویر استفاده می کند. ابتدا پیشینه نظری و مطالعات انجام شده در زمینه عکاسی خیابانی و تأثیر آن بر ثبت تجربیات فرهنگی بررسی شده و سپس با تحلیل تصاویر عکاسی خیابانی، نقش و تأثیر این نوع عکاسی در مستندسازی تجربیات گردشگران فرهنگی تحلیل می شود. تصاویر از منابع مختلف و دوره های زمانی متفاوت انتخاب شده و از تکنیک های مختلفی جهت ثبت لحظات استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عکاسی خیابانی می تواند جزئیات ظریفی از فرهنگ ها و محیط های مختلف را به تصویر بکشد که کلمات قادر به بیان آن ها نیستند. این تصاویر، علاوه بر اینکه به عنوان یادگاری های شخصی عمل کنند، نقش مهمی در به اشتراک گذاری تجربیات گردشگران با دیگران و نیز درک عمیق تر از فرهنگ ها و جوامع مختلف دارند. همچنین، تکنیک های مختلف عکاسی خیابانی به تنوع و غنای بصری آثار کمک کرده و هر یک می تواند تأثیر متفاوتی بر نحوه نمایش فرهنگ ها و تجربیات گردشگران داشته باشد. این تحقیق می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان، عکاسان و علاقه مندان به گردشگری فرهنگی و عکاسی خیابانی عمل کند و دیدگاه های جدید و کاربردی تری پیرامون طراحی فضاهای شهری و افزایش تعامل و ارتباط میان مردم و محیط های ساخته شده فراهم آورد.
مدل مفهومی برای طراحی فضای میادین مرکزی شهر، با رویکرد هویت بخشی (نمونه مطالعاتی: میدان طالقانی قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
21 - 32
حوزههای تخصصی:
مرکز شهرها، بخشی از سرمایه های فرهنگی کشور هستند که در گذشته از شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ با این وجود، امروزه تصویر ذهنی مردم از مراکز شهری، مجموعه ای شلوغ و پر ترافیک با معماری های یکنواخت و ناهماهنگ است و در نتیجه، تعلق خاطر به این فضاها به مرور کمتر شده است. در پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری مرتبط با سه موضوع مرکز شهر، میدان مرکزی و هویت پرداخته شده است. در این راستا اصول طراحی مراکز شهر، اصول طراحی میادین مرکزی و مؤلفه های موثر بر ارتقا هویت فضاهای شهری تدوین و تدقیق شده اند. پس از بررسی و تحلیل چند نمونه داخلی و خارجی، در نهایت یک مدل مفهومی جهت طراحی فضای میادین مرکزی با رویکرد هویت بخشی ارائه شده است که با استفاده از مدل به دست آمده راهکارهایی برای طراحی فضای مرکز شهر قائم شهر، به عنوان نمونه موردی پیشنهاد گردیده است.
سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله تاریخی ناسار سمنان)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
در مدت زمان های متفاوت از روز و شب محیط شهر دارای استفاده های متفاوتی است که این امر می تواند بعنوان آگاهی و تجربه برای طراحان شهری جهت مشاهده زندگی روزانه در فضاهای عمومی قرار گیرد. در این راستا ارتقا حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری امری مهم و حیاتی جهت ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. تحقق این امر بدون توجه به ابعاد توسعه پایدار نتایج نامطلوبی را به بار خواهد آورد. در این پژوهش ابعاد کالبدی-کاربری و اجتماعی به عنوان دو بعد بنیادین و مستقیم در شکل دهی به حیات شبانه و سرزندگی شهری انتخاب شده اند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار در بافت تاریخی سمنان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی در محله تاریخی ناسار سمنان صورت گرفته است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق (14 شاخص) در دو بعد کالبدی-کاربری و اجتماعی تدوین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل متخصصین حوزه اند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 21 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. بمنظور تحلیل پرسشنامه از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تاثیرگذار، ریسک، هدف، تاثیرگذار، مستقیم و تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت شاخص های کاربری های تفریحی و استراحت، امنیت، کمیت و مقیاس فضاهای عمومی، شغل شبانه، پارک عمومی، تعاملات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و جشن ها بیشترین تاثیرگذاری و شاخص های امنیت، کافی شاپ و رستوران، کاربری های تفریحی و استراحت، شغل شبانه، تعاملات اجتماعی و دست فروشی ها بیشترین تاثیرپذیری را داشته اند.
مؤلفه ها و شاخصهای هویتی معماری و شهرسازی مکتب تبریز (نمونه موردی بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله استخراج مولفه ها و شاخصهای مکتب معماری و شهرسازی تبریز با تاکید بر بازار تاریخی تبریز است.
روش ها: این تحقیق با روش پژوهش تحلیل محتوای متن و پیمایش میدانی و شیوه های مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، مشاهده و عکاسی انجام شده است.
یافته ها: مکتب تبریز را می توان در تاریخ کهن تبریز، هنرهای گوناگون، بناها و فضاهای تاریخی، طبیعت و باغات تبریز، محلات و گذرهای اصیل، بازار و جنبه های کهن و فرهنگی اجتماعی آن، کالاها و خوراکیهای اصیل آن جستجو نمود. این شهر که در گذر زمان مهد هنرمندان، بازرگانان، عالمان و سیاستمداران و رویدادها و آثار ملموس و ناملموس بسیاری است که مجموع آنها می تواند بیانگر مکتبی اصیل در معماری، شهرسازی و نگارگری باشد. بازار تبریز یکی از ارکان هویتی این شهر که مجموعه ای از راسته ها و تیمچه ها و سراهایی با معماری و طراحی شهری ارزشمند نمایانگر بنیانهای اقتصادی، اجتماعی، معماری بومی می باشد. این مجموعه با برخورداری از حیات پایدار اقتصادی بدلیل قرار گرفتن بر سر راه بازرگانی بین المللی ابریشم، انسجام اجتماعی و فرهنگی ویژه ای که سرمایه اجتماعی محسوب می شود و رموز برنامه ریزی و طراحی شهری که قابل بازآموزی برای وضع موجود شهرهاست
نتیجه گیری: بازار تبریز برخلاف بازارهای تهران، اصفهان، کاشان که ساختاری خطی با انشعابات کمتر می باشند، به صورت شبکه ای متشکل از راسته ها و گره ها در قالب تیم، تیمچه، سرا، مسجد و با انشعابات فراوان به عنوان یکی سیستم کارامد در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و با تنوع بالای فعالیتی و اقتصادی با نظمی پیچیده به حیات خود ادامه می دهد. شناخت عمیق جنبه های هویت ساز بازار تبریز در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی، کالبدی، طبیعی و منظر می تواند به حفاظت آن در وضعیت کنونی و آتی کمک نماید.
میراث آبی و ساختاردهی شهری: تحلیل نقش قنوات در تکوین شهرهای نائین، یزد و گناباد
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت و پیشرفت تمدن در ایران باستان، ایرانیان دست به ابتکار جدیدی برای کاهش رقابت در مصرف آب زدند که به آن کاریز یا قنات می گویند. این اختراع که در نوع خود در دنیا بی نظیر است، آب را بدون هزینه و انرژی منتقل کرده و دشت های مسطح مناسب کشاورزی را به منطقه ای برای تولید، برقراری آرامش و امنیت تبدیل کرده و در حال حاضر عامل اصلی زندگی در کویر است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در پی تحلیل نقش قنات ها در شکل گیری شهرهای تاریخی به لحاظ کالبدی می باشد. یافته ها حاکی از آن است که به لحاظ تاریخی وجود قنات به ه زاره دوم پیش از میلاد در محدوده آذربایج ان غربی ایران و شرق ترکیه امروزی باز می گردد. اولین قنات ها در ایران در ناحیه شمال غرب ایران شکل گرفته و سپس به نواحی داخلی فلات مرکزی راه یافته است. همچنین به لحاظ کالبدی، وجود قنات جریان اصلی شهر را تحت تأثیر قرار می دهد. تأثیر بر مکان یابی و انتخاب محل استقرار، شکل گیری شریان های ارتباطی در مقیاس های مختلف و شکل گیری بناها و فضاهای معماری موردنیاز سکونتگاه از عوامل اصلی تحت تأثیر شریان های اصلی قنات هاست. اتصال «اج» ها و شاخه ها به یکدیگر موجب تشکیل قنات گشته و باغ ها، فضاهای سکونتی و عملکردهای اصلی شهری در راستای شاخه ها شکل گرفته و در انتها به مادر چاه قنات متصل می شود. در واقع ساختار قنات به شیوه ای است که از مادرچاه تا مظهر، کوره قنات و میله چاه بر حسب شرایط در مسیری از چند کیلومتر تا چند ده کیلو متر امتداد می یابد که در این مسیر ممکن است از مسیر مزارع، باغات و روستاهای متعددی عبور نماید تا به محل مورد نظر برسد.
به سوی تبیین مفهوم مکان سازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد.
روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
ویژگی های مشترک در ترکیب بندی های نگاره های کمال الدین بهزاد و قاب بندی سینما براساس نظریات آندره بازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
21 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه یکی از مهم ترین شاخه های نظری هنر را مطالعات تطبیقی شکل می دهد. این عرصه، پنجره ای تازه بر شناخت نسبت به نزدیکی یا افتراق رویکردها، شیوه ها و جریان های هنری گشوده و بعضاً نتایج منحصر به فردی را در بر داشته است. این نوشتار نیز تلاش کرده است تا با این نگاه به تطبیق دو رویکرد به ظاهر کاملاً مجزای فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و حتی رسانه ای بپردازد و نزدیکی و قرابت جوهری آنها را به نمایش بگذارد و در همین راستا، کوشش داشته است تا دو حوزه متفاوت نگارگری ایرانی و مؤلفه های بنیادین سینما (از منظر آندره بازن) را به یکدیگر نزدیک سازد. درونمایه بنیادین این نوشتار را قاب و قاب بندی در هنرهای تجسمی و سینما تشکیل می دهد. در همین راستا، نگارندگان تلاش کرده اند تا قاب بندی در آثار کمال الدین بهزاد و کارپرداخت قاب بندی در رسانه فیلم را تجزیه و تحلیل و وجوه اشتراک و دیدگاه مشابه میان آنها را ارائه کنند.هدف پژوهش: اگرچه ممکن است قرابت این دو حوزه برای خوانندگان اندکی مهجور به نظر برسد؛ با این حال، با گذری به برخی آرای نظریه پرداز سینما، آندره بازن، می توان به رهیافتی برای این انگاره و مؤلفه های مشترک دیگر دست یافت. هدف این پژوهش اثبات این ادعا است که حتی در میان برخی از نگارگران ایرانی-اسلامی نیز نوعی نگاه تصویری مدرن نظیر سینما وجود داشته است.روش پژوهش: این نوشتار یک پژوهش بنیادی و کیفی است که از مدل مفهومی بهره می برد. در نگارش آن از شیوه کتابخانه ای و بررسی تطبیقی استفاده شده است.نتیجه گیری: نزدیکی و قرابت بسیار زیادی میان قاب بندی در سینما (از منظر بازن) و بسیاری از آثار بهزاد وجود دارد و نگاره های او را می توان با رویکردی کاملاً سینمایی تحلیل و ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، بهزاد نوعی دیدگاه و ذائقه سینمایی دارد.
چارچوبی برای سنجش شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده، نمونه موردی: منطقه تهران، البرز، قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در خصوص ارزیابی شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده یکی از چالش برانگیزترین مباحث در برنامه ریزی منطقه ای است زیرا در وهله اول استاندارهای معینی برای تشخیص شکل گیری آنها وجود ندارد و در وهله دوم مشخص نیست که شکل گیری چنین پدیده ای امری مطلوب است یا نامطلوب. بی توجهی به این جنبه ها ممکن است در ادامه سبب پیشی گرفتن جنبه های منفی بر جنبه های مثبت آن شود. هدف این تحقیق ارائه چارچوبی برای سنجش شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده مبتنی بر جمعبندی تحقیقات پیشین است. این چارچوب در منطقه تهران، البرز، قزوین مورد آزمون قرار گرفته زیرا نقشه های نور در شب این فرضیه را به ذهن متبادر می کند که این منطقه در حال تبدیل شدن به یک منطقه کلانشهری گسترده است. چارچوب پیشنهادی شامل یک سیستم امتیازدهی مبتنی بر تحلیل روند است که از تحلیل مورفولوژیک و عملکردی سازمان فضایی بهره می برد. با کاربست این چارچوب در منطقه مورد مطالعه در دو بازه زمانی 85-1375 و 95-1385 این نتیجه حاصل شد که منطقه کلانشهری گسترده در پهنه تهران، البرز، قزوین در حال شکل گیری است و در مرحله ی نوزادی قرار دارد. با این حال، تمرکز منطقه کلانشهری گسترده کماکان در استان تهران و البرز است؛ اما تحلیل ها حرکت آن به سمت قزوین را نیز تایید می کنند.
نقش خیابان و اجزای آن در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
6 - 19
حوزههای تخصصی:
خیابان اصلی باغ یکی از چهار عنصر مهم باغ ایرانی (ورودی، خیابان، کوشک، دیوار) و اتصال دهنده ورودی به کوشک است. اما این عنصر اصلی برچه اساسی طراحی می شود و دلیل این همه تنوع در خیابان باغ ایرانی چیست؟ پاسخ به این سؤال می تواند راهگشای طراحی خیابان در طرح هایی با ایده باغ ایرانی باشد. عنصر خیابان خود شامل اجزایی چون زمین، آب و گیاه است. هر یک دارای نقش هایی هستند که جمع بندی نقش این اجزاء، نقش خیابان را در پی دارد. تا به حال پژوهش های متعددی روی اجزاء خیابان باغ ایرانی انجام گرفته و به آنها از زوایای متفاوت نظاره شده است اما کدام یک از این زوایاها بیشتر موردتوجه معمار باغساز ایرانی برای طراحی هر یک از اجزاء خیابان بوده است. برای بررسی این موضوع، ده باغ در مکان ها و زمان های مختلف تاریخی گزینش شده و از طریق بررسی اجزاء خیابان این باغ ها، نقش خیابان و اجزاء آن نتیجه گیری شده است. نقش های تعریف شده شامل عملکردی- اقلیمی، شکلی، فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگراست. نقش هر یک از اجزاء خیابان در باغ های منتخب به صورت کیفی ارزش گذاری شده و در نهایت نقش غالب آن جزء نتیجه گیری شده است. براین اساس زمین دارای نقش غالب معناگرا، آب دارای نقش غالب فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگرا و گیاه دارای نقش غالب فضاگرا و اجتماعی- فرهنگی است. اما به طور کلی نقش غالب تکرارشده در اجزاء خیابان، نقش اجتماعی- فرهنگی است. خیابان باغ ایرانی فضایی از باغ است که در آن ضمن گرامیداشت اجزاء طبیعی، انسان نیز تکریم شده است و بیشترین حضور انسان و تعاملات اجتماعی نیز در آن اتفاق می افتد.
بررسی تاثیر محیط ساخته شده بر سالخوردگی در مکان با استفاده از روش بیبلیومتریک
حوزههای تخصصی:
مقاله تبیین گر مفهوم سالخوردگی در مکان است که بیانگر ماندگاری سالمندان در خانه ها و محله های آشنا اشاره دارد. این رویکرد بر این اساس است که سالمندان با حفظ تعاملات اجتماعی و فعالیت های فیزیکی، بتوانند در محیط های آشنا زندگی کنند و نیازهای فیزیکی، اجتماعی و روانی آنها تأمین شود. در این مقاله، تأثیر افزایش جمعیت سالمندان در جهان و به ویژه ایران مورد بررسی قرار گرفته است. براساس آمارهای جهانی، جمعیت سالمندان در دهه های آینده به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت که این امر نیاز به برنامه ریزی و سیاست های جدید در زمینه زیرساخت ها و خدمات شهری را پررنگ می کند. به ویژه که بیشتر سالمندان با مشکلاتی نظیر دسترسی به خدمات درمانی و مناسب سازی مسکن مواجه هستند.با استفاده از دریافت اطلاعات از پایگاه داده scopus، پالایش و اصلاح داده ها و مدلسازی آن ها در نرم افزار VOSviewer دریافت شد که در کشورهای توسعه یافته، سالخوردگی در مکان به عنوان یکی از راه حل های اصلی در پاسخ به این چالش ها معرفی شده است. این رویکرد بر اهمیت مشارکت اجتماعی سالمندان، ایجاد فضای ایمن و دسترسی آسان به خدمات تاکید دارد. محیط های شهری مناسب سالمندان نه تنها به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک می کند، بلکه از انزوا و مشکلات روانی جلوگیری می کند. مقاله همچنین به بررسی چالش های موجود در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، پرداخته و اهمیت افزایش توجه به این موضوع در سیاست های شهری و اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است. مطالعه در این حوزه نشان می دهد که کشورهای پیشرو مانند ایالات متحده، کانادا و انگلستان بیشترین تحقیقات و مقالات را در زمینه سالخوردگی در مکانتولید کرده اند، در حالی که کشورهای دیگری مانند ایران، کمتر به این موضوع پرداخته اند. به طور کلی، مفهوم سالخوردگی در مکان با تأکید بر محیط فیزیکی، ارتباطات اجتماعی و مشارکت فعال سالمندان در جامعه به عنوان یکی از راه حل های پایدار برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان مطرح شده است.
ارزیابی کاربست اصول روش نظریه زمینه ای در پژوهش های فارسی زبانِ برنامه ریزی و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
17 - 32
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از روش نظریه زمینه ای در نظام های علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامه ریزی شهری افزایش یافته است. از طرفی، عدم توجه کافی پژوهشگران به مبانی و ملاحظات روش شناختی نظریه زمینه ای و خوانش های آن، گاهی به گونه ای از روش شناسی با خوانش های التقاطی منجر شده که فاقد و ناقض ماهیت روش نظریه زمینه ای و ملاحظات اولیه خوانش موردنظر از آن بوده است. با این وجود، بررسی و ارزیابی کیفیت این گونه پژوهش ها در نظام های علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامه ریزی شهری کمتر انجام شده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، ارزیابی نظام مندِ مطالعه های انجام شده با استفاده از روش نظریه زمینه ای در برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور شناخت استفاده اصولی از این روش در این عرصه از دانش و ارائه پیشنهاداتی برای کاربردهای آتی است. در این راستا انتخاب پژوهش های مورد بررسی با جست وجوی نظام مند مقالات منتشر شده در پایگاه های معتبر علمی فارسی زبان با استفاده از روش مرور نظام مند انجام شده است. پس از غربالگری مطالعات موجود بر اساس معیارهای مشخص شده، 44 مطالعه منتشر شده تا سال 1399 انتخاب و بر اساس معیارهای ارزیابی روش نظریه زمینه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ارزیابی روش شناختی پژوهش های انجام شده مبتنی بر روش نظریه زمینه ای نشان داد با وجود اقبال فزاینده به استفاده از این روش در مطالعات حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری، بسیاری از این پژوهش ها در کاربست کامل و دقیق اصول و مراحل روش نظریه زمینه ای و خوانش های آن ناموفق بوده اند و نتیجه آنها به جای نظریه به عنوان دستاورد مورد انتظار از کاربست این روش به صورت دیاگرام، مدل و چارچوب مفهومی تنزل پیدا کرده است. همچنین نتایج بررسی حاضر نشان داد بهره گیری صرف برخی پژوهش ها از مجموعه ای از تکنیک های روش نظریه زمینه ای مانند کدگذاری و یا نگارش یادداشت های تحلیلی و غفلت از فرایندهای مهمی از قبیل نمونه گیری نظری، مقایسه مستمر و تحلیل عمیق مقوله ها موجب شده تا این مطالعه ها از عرصه توصیف فراتر نرفته و ضمن اکتفا به ارائه تم ها و روایت های تشریحی، کمتر به تولید نظریه به عنوان هدف روش نظریه زمینه ای دست یابند. بر اساس یافته های این مقاله، ارتقای کیفیت پژوهش های مبتنی بر روش نظریه زمینه ای در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری نیازمند شناخت صحیح پژوهشگران از ماهیت، ویژگی ها و اصول نظریه زمینه ای و آگاهی عمیق از خوانش های این روش و تفاوت های آنها به منظور تناسب سنجی و توجیه انتخاب خوانش مناسب بر اساس اهداف و ویژگی های پژوهش است.
بازشناسی عوامل احیای معنا در بازارهای ایرانی بر اساس نظریه ساخت یابی، مورد مطالعه: بازار بروجرد و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار در طول تاریخ، نقشی معنابخش در نظام شهری ایران داشته است که در معماری و شهرسازی معاصر، این معنا مخدوش شده است. ناظر بر این موضوع، هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری معنا در بازارهای ایرانی است و برای این مهم از «نظریه ساخت یابی» بهره گرفته شده است. این مقاله پژوهشی، توصیفی- تحلیلی با روش آمیخته یا تلفیقی است. داده های پژوهش به دو گروه کیفی و کمی تفکیک می شوند. گردآوری داده های کیفی به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته و داده های کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخت انجام شد. در فرآیند تحلیل داده، شاخص های داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استخراج و بر اساس آن ها پرسشنامه محقق ساخت تدوین شد. در گام بعد پرسشنامه به وسیله روش تحلیل عاملی ارزیابی و رابطه متغیرهای سازنده «عاملیت» و «ساخت» با «معنا» در بازارهای بروجرد و تهران تحلیل شد. در گام بعد برای تحلیل فضایی بازارها نیز از روش نحو فضا به صورت «محوری» استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر برای ایجاد معنا در بازارهای ایرانی ذیل دو معیار «عاملیت» و «ساخت» مطابق نظریه گیدنز قابل طبقه بندی است و آن ها با «معنا» رابطه معنادار دارند. در تحلیل فضایی نیز مشخص شد، با افزایش میزان متغیر «انتخاب» نقش «عاملیت» در بازار ایرانی افزایش پیدا می کند؛ اما پیش بینی نسبتِ «معنا» در بازارهای مورد مطالعه با تحلیل نحو فضایی، ممکن نیست. تطبیق داده های نحو فضایی با ادراک «معنا» در فضاهای مختلف بازارهای بروجرد و تهران نشان دهنده رابطه روشنی در این مورد نیست. علاوه بر این، تحلیل فضایی بازارهای تهران و بروجرد نشان داد، متغیر «همپیوندی» در محورهای مجاور شبکه معابر شهری، بالاتر است؛ اما این تفاوت، «احساس معنا» در محورهای مرکزی بازارهای مورد مطالعه را دچار اختلال نکرده است.
واکاوی علل گرایش شهروندان به سبک نئوکلاسیک در سکونتگاه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری به عنوان نمود کالبدی فرهنگ یک جامعه، در طول تاریخ علاوه بر اینکه متاثر از تعاملات فرهنگی، تغییرات سیاسی و اصلاحات اجتماعی بوده، بر الگوهای رفتاری افراد جامعه نیز تاثیرگذاشته است. نمونه ای از این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در نمای ساختمان های شهری قابل مشاهده است که در سال های اخیر، ساختاری از هم گسیخته پیدا کرده است. با عنایت به استقبال افراد از نماهای نئوکلاسیک (رومی) و افزایش این نوع نماسازی در کلانشهرها، تحقیق حاضر به دنبال بررسی علل گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رومی در ساختمان ها می باشد. هدف: هدف تحقیق، دستیابی به علل محبوبیت نماهای نئوکلاسیک (رومی) و دلایل گرایش شهروندان به استفاده از این نوع نماهاست. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر برحسب هدف، از نوع کاربردی و از نظ ر روش، توصیفی - پیمایشی است. ب رای تجزی ه و تحلی ل داده ها و اثبات آزمون فرضیه از نرم افزارهای Lisrel و SPSS و آزمون ه ای تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه تحقیق، منطقه یک شهر تهران می باشد که به همراه حریم آن دارای مساحتی حدود 181 کیلومترمربع و بر اساس آخرین نت ایج سرشماری در سال 1395، دارای جمعیتی برابر با 494 هزار نفر است. یافته ها: بررسی ها پیرامون تاثیرگذاری عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیبایی شناسی بر گرایش شهروندان به استفاده از نماهای نئوکلاسیک و تجزیه و تحلیل داده ها نشان از اثبات فرضیات تحقیق دارد. به طوری که با توجه به خروجی نرم افزار لیزرل، که مقادیر شاخص با بارهای عاملی بزرگتر از 3/0 و آماره تی بالاتر از 96/1 قابل قبول است، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل زیبایی شناسی به ترتیب با مقادیر تی (69/3)، (07/2) ، (12/4) و (00/9( همگی به درستی متغیرها را پوشش داده و از اعتبار برخوردارند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل موثر در گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رایج، خارج از چارچوب ضوابط و قوانین مصوب است. تا زمانی که اصول و ضوابطی برای طراحی و اجرای نماها تدوین نگردد، روال تاثیرپذیری نماسازی از شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ادامه خواهد داشت.
بررسی ساختار فضایی خانه های تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با معیارهای الگوی خانه ایرانی با تکیه بر سلسله مراتب دسترسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نقش و جایگاه خانه در معماری ایران از گذشته اهمیت والایی داشته است و در طراحی هرکدام از آنها الگوهای متنوعی که متأثر از عوامل گوناگونی چون اقلیم، مذهب و فرهنگ است، مشاهده می شود. در ساختار معماری خانه های تاریخی نیز از محرمیت که یکی از اصول ارزشمند در معماری ایرانی است، استفاده شده است. در خانه های ایرانی، این اصل نشأت گرفته شده از اعتقادات مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و سایر عوامل در پیوند کالبد معماری نمود پیدا می کند.هدف پژوهش: ارزیابی سلسله مراتب دسترسی با تأکید بر حریم خصوصی و توجه به الگوها و فضاها در معماری خانه های تاریخی ایران در ساختار پیوند کالبدی و شیوه زندگی و تأثیرپذیری آن در نمونه های بررسی شده است. طبق فرضیه پژوهش، به نظر می رسد که با استفاده از روش چیدمان فضایی براساس مبانی حفظ حریم خصوصی در خانه های تهران در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی دستیابی به الگو های عملکردی با تأکید بر فضای خصوصی و تغییرات نیاز های انسانی در طی زمان امکان پذیر باشد.روش پژوهش: با بررسی هشت خانه تاریخی در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول در تهران به بررسی محرمیت در سلسله مراتب ورودی و همچنین تحلیل کمی و ارزیابی فضا ها پرداخته می شود. برای بررسی اصول معماری بومی ومقایسه ضوابط موجود در آن ها، داده های مذکور با استفاده از جستجوی میدانی و با استفاده از نرم افزار Spss22 و Depth Map گردآوری شد و با به کارگیری استدلال منطقی، همبستگی بین معیار های پژوهش در این خانه ها بررسی شد.نتیجه گیری: جمع بندی این مطالعه نشان می دهد توجه به سلسله مراتب دسترسی، ورودی و روابط فضایی بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره موردنظر، از مهم ترین عناصر در طراحی خانه های دوران مذکور هستند که منجر به تعریف الگوواره هایی شد.
تتبع اثر معماری به کمک مدل نقد زبان، قدرت، نیرو نمونه موردی: ساختمان کنگره ملی برزیل
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی تحقق کارکردهای اجتماعی محله ایرانی- اسلامی در عصر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت اینترنت و توسعه فضای مجازی، روابط اجتماعی افراد از مرز های محلی فراتر رفته و وابستگی روابط اجتماعی افراد به مکان کاهش یافته است. این موضوع می تواند ضمن متحول نمودن روابط اجتماعی افراد، تحقق، پیشرفت و پایداری محله ایرانی- اسلامی را که وابسته به روابط و کارکرد های اجتماعی آن است، با مشکل مواجه کند. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد تا با تحلیل امکان تحقق کارکرد های اجتماعی محله ایرانی- اسلامی در عصر اینترنت و مشخص کردن بهتر جایگاه، نقش و کارکرد محله در عصر اینترنت از منظر اجتماعی، به تعریف، برنامه ریزی و طراحی بهتر فضاهای محلات ایرانی- اسلامی جهت پاسخگویی به نیاز های اجتماعی ساکنان کمک کند. این پژوهش، دارای رویکرد کیفی بوده که ضمن تحلیل اسناد مربوطه و کدگذاری داده ها بر حسب مضامین، از استدلال منطقی جهت سازماندهی اطلاعات و تحلیل موضوع استفاده شده است. بر اساس یافته ها و نتایج به دست آمده به نظر می رسد که در عصر اینترنت تحقق کارکردهای اجتماعی محله ایرانی- اسلامی که فراتر از روابط اجتماعی سطحی، رسمی و گذرا در فضاهای محلی است، به سختی امکان پذیر باشد. مهم ترین عامل در این قضیه، تغییر شرایط زندگی و تقویت فردگرایی شبکه ای در عصر اینترنت با محوریت فرد و خواست فردی است که در تعارض جدی با جمع گرایی موجود در محلات سنتی ایرانی- اسلامی و کارکردهای اجتماعی نشأت گرفته از آن قرار دارد. با این حال تقویت فرصت ها برای برقراری روابط چهره به چهره در فضاهای محلی در کنار توسعه بسترهای مجازی محله مبنا و کاهش شکاف دیجیتال در بین اهالی محله می تواند تحقق کارکردهای اجتماعی محله و پیشرفت محلات ایرانی- اسلامی را بهبود دهد.
تبیین الگوی ابعاد کیفیت زندگی در فضای شهری با رویکرد ارتقای شاخص های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۴۷-۲۸
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ارتقا شاخص های کیفی فضا امری است که از اواخر دهه 80 میلادی وارد ادبیات شهرسازی گشته است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که ارتقای کیفیت زندگی در واقعیت امری است که شهرسازان و مدیران شهری همواره باید به دنبال آن باشند. هدف این پژوهش بنیادی(اثباتی) تبیین شاخص هایی مشخص و کاربردی برای پژوهش های هنجاری و عملیاتی آتی است. از همین رو در این مقاله سعی شده با مرور ادبیات جهانی و داخلی به طبقه بندی شاخص های کیفیت زندگی پرداخته و این واژه را از قالبی کاملا مفهومی و انتزاعی خارج نموده و مولفه های عینی و ذهنی آن که در پژوهش ها باید مد نظر قرار گیرند را استخراج نماید. در ابتدا شاخص ها با توجه به مبانی موجود و شاخص های جهانی موجود با کمک تحلیل محتوا و استخراج کلیدواژه های استفاده شده توسط نظریه پردازان شاخص این موضوع که در برخی موارد دارای تفاوت ها و شباهت هایی هستند، مشخص گشتند. شاخص های کیفیت در دو بعد ذهنی و عینی در ابتدا طبقه بندی گشتند و شش مولفه اقتصادی، اجتماعی، محیطی، زیست محیطی، بهداشتی و حمل و نقل تقسیم گردیده و ارتباط میان این ابعاد و مولفه ها در چارچوب نظری مشخص گردیدند. شاخص های استخراج شده در هر قسمت از مبانی نظری با مصاحبه از صاحب نظران و با توجه به بستر و زمینه ایران به ویژه میدان تجریش و فرهنگ و قشر مخاطب آن تدقیق گشته و در نهایت مدل مفهومی و چارچوب نظری از شاخص های ارتقای کیفی محیط به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی ارائه گشته است تا گامی برای پژوهش های عملی در این حوزه برای پژوهشگران باشد.
مطالعه تطبیقی تصویر باغ در شعر کلاسیک و معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
27 - 46
حوزههای تخصصی:
باغ و ادبیات در حوزه فرهنگیِ سرزمینِ ایران، از دیرباز با یکدیگر ارتباط داشته اند. آثار منظوم و منثوری که در آن ها باغ به شکل های متفاوت و در جنبه های گوناگون خود ظاهر شده است، فراوان اند. هدف این پژوهش تطبیقی، شناسایی تصویر باغ ایرانی در شعر کلاسیک و معاصر فارسی است. پس از شناسایی این تصویر، پژوهش به درک تفاوت ها و شباهت های میان آن ها می پردازد و تصاویر شعری استخراج شده را با نظام های سازنده باغ ایرانی قیاس می کند. پژوهش حاضر سعی دارد تا تصویر باغ ایرانی را در شعر کلاسیک و معاصر فارسی مورد تطبیق قرار دهد. روش انجام این پژوهش، کیفی و متکی بر درک اجزای سازنده باغ، تحلیل استعاره های مفهومی و حس فضاست. این موارد نشان می دهد که تصویر باغ در اشعار دوره های کلاسیک و معاصر چگونه بوده است. برای انجام پژوهش، 48 قطعه شعر کلاسیک و معاصر انتخاب و مطالعه شدند. معیار انتخاب اشعار، حضور کلمه باغ در بدنه شعر و قابلیت برداشت این کلمه به عنوان یک استعاره مفهومی بود. نتایج نشان می دهد که باغ در تصویر اجزا، نگاشت استعاری و حس فضا در شعر کلاسیک و معاصر تغییر کرده است؛ درنتیجه، تصویر آن نیز در شعر کلاسیک و معاصر فارسی تغییرات مهمی داشته است. این تغییرات در چهار قسمت کلی تحلیل عناصر (اجزا، وجه توصیفی، کاربست)، توصیف عناصر (عناصر طبیعی، مصنوع، غیرکالبدی و انسان)، رویکرد شاعر (جزء و کل نگر، صراحت و ابهام) و نحوه بیان تصویر (تصویر شعر، فرم باغ، نمادپردازی) مطرح شده اند. تغییرات نشان می دهند که فرم باغ در شعر کلاسیک بر الگوی شناخته شده باغ ایرانی منطبق است که تصویری به هم پیوسته، معین و صریح است؛ اما در شعر معاصر، این فرم در هم شکسته و به تصاویری منقطع در خدمت ایجاد تجربه ای غافلگیرکننده تبدیل شده است.