مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
شهرستان اصفهان
حوزه های تخصصی:
ارتقای حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه پایدار است. این امر در نواحی روستایی که زنان از دیرباز و به طور سنتی در کارهای اقتصادی خانواده مشارکت داشته اند، از ضرورت بیشتری برخوردار است.تحقیق حاضر در صدد بررسی و تحلیل نقش و چگونگی فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی ناحیه روستایی براآن از بخش مرکزی شهرستان اصفهان است. این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و مطالعه ای پیمایشی است که داده های آن از طریق پرسشگری به صورت مصاحبه با زنان روستایی 15 تا 65 ساله منطقه مزبور تهیه گردیده است. در این پژوهش تعداد 164 زن از 9 روستای منطقه به روش خوشه ای تصادفی و بر اساس تخصیص بهینه گروههای سنی مختلف به عنوان نمونه برگزیده شده اند. در این مطالعه این سوالها که «فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی چه نقشی در اقتصاد روستایی منطقه براآن دارد؟» و زمینه های ایجاد و گسترش فعالیت اقتصادی زنان روستایی کدام است؟ مورد توجه بوده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. از نتایج برگرفته از این تحقیق آنکه انگیزه های اقتصادی چون کسب درآمد، کمک به اقتصاد خانواده و داشتن اشتغال، در کنار فرصتهای فعالیت در وضع موجود و نظر همسر و خانواده، مهمترین شاخصهای موثر بر فعالیت اقتصادی و چگونگی آن برای زنان منطقه روستایی براآن است.
تطبیق نظریات جهانی شدن فرهنگ در روستاها بر اساس شاخص های سبک زندگی مطالعه موردی: دهستان براآن جنوبی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان رشته های گوناگون، تأثیرات جهانی شدن را بر جوامع و گروه ها و افراد بررسی کرده اند تا بتوانند به پیامدهای آن در دگرگون سازی روندهای جهانی پی ببرند. جهانی شدن دارای دو چهره محلی و جهانی است که از یک سو دربرگیرنده توسعه شکل ها و تأثیرات جهانی است، و از سوی دیگر تقویت گروه های محلی را در پی دارد. در این مقاله کوشش شده است تا با توجه به نظریه های موجود در زمینه جهانی شدن فرهنگی، تأثیرات آن بر سبک زندگی روستایی مورد کنکاش قرار گیرد. برای پرداختن به شاخص های سبک زندگی از آثار بوردیو استفاده شده است. مبانی نظری این مقاله نیز سه دیدگاه ""تفاوت های فرهنگی، یکی شدن فرهنگی و پیوندزدن یا درآمیختن فرهنگی"" استوار است که در نهایت توضیح داده شود که کدام یک از آنها می تواند با منطقه مورد مطالعه مطابقت داشته باشد.در این پژوهش، روش تحقیق کیفی با ابزار مصاحبه به کار رفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در منطقه یاد شده، تفاوت در سبک زندگی را نه در همه گروه ها بلکه عمدتاً در بین دانشجویان و شاخص رسانه ها مشاهده کرد و تأثیرپذیری از رسانه ها بر دیگر جنبه های زندگی آنان نیز سایه انداخته است.
سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلّی تحقیق حاضر، بررسی سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان روستایی شهرستان اصفهان می باشند (93593 = N) که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 195 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری نظیر ضریب هم بستگی، آزمون T و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل هم بستگی اسپیرمن نشان می دهد که، متغیّرهای سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، سطح تحصیلات شوهر، میزان همکاری با تشکّل های روستایی، نگرش نسبت به دوره های آموزشی، دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی، دیدگاه افراد در مورد کیفیت دوره های آموزشی قبلی، دیدگاه افراد در مورد مفیدبودن دوره های آموزشی قبلی و میزان ارتباط با جوامع شهری ارتباط معنی دار و مثبت با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته و متغیّرهای سن و تعداد فرزندان، ارتباط منفی معنی داری با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته است، همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از بین متغیّرهایی که وارد مدل رگرسیونی شدند، متغیّر دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی تأثیرگذارترین متغیّر می باشد.
محدودیت ها: دسترسی به زنان روستایی و جمع آوری داده ها با توجه به سطح تحصیلات پایین پاسخ گویان، از عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق، برگزاری کلاس های آموزشی؛ نظیر نهضت سوادآموزی، ایجاد شرایط محلّی مناسب از طریق اجرای برنامه های مناسب و مراقبت از فرزندان خردسال زنان در زمان اجرای برنامه های آموزشی، می تواند مشارکت زنان را افزایش دهد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات اندکی با این موضوع در این سطح از تحلیل عوامل و نیز به کارگیری روش های آماری پیشرفته صورت گرفته است.
بررسی آثار سبک مدیریت روستایی بر پایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندی های محیطی، بستر الگوهای استقرار متناسب سکونتگاه های انسانی را در فضاهای جغرافیایی فراهم می کند. در این میان، مهاجرت و جابه جایی نامتناسب مکانی انسان ها موضوعی پایا به ویژه در مهاجرت های بی رویه روستا - شهری در رشته های گوناگون علوم انسانی است که توجه پژوهشگران را به خود معطوف کرده است. این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و بهره گیری از منابع و اسناد موجود و پرسش نامه به بررسی آثار سبک مدیریت روستایی بر میزان پایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان اصفهان پرداخته است. جامعه آماری، دویست هزار نفر از روستاییان شهرستان اصفهان است که به صورت تصادفی، 400 نفر سرپرست خانوار برای حجم نمونه تعیین شد. باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون، بین شاخص ها و سبک های چندگانه مدیریتی در روستاها ارتباط دیده می شود؛ به طوری که مدیریت اجرایی این روستاها از نظر شاخص انگیزش، سبک آمرانه - خیرخواهانه و بسیار متمایل به سبک مشورتی، از نظر شاخص تعامل - نفوذ، سبک آمرانه - خیرخواهانه متمایل به سبک مشورتی، از نظر شاخص تصمیم گیری، سبک آمرانه - خیرخواهانه و از نظر شاخص اهداف اجرایی و آموزش، سبک آمرانه –خیرخواهانه و اندکی متمایل به سبک مشورتی است. از سویی ارتباطی مستقیم بین نوع سبک مدیریت و پایداری سکونتگاه های روستایی بین روستاهای شهرستان وجود دارد. همچنین سطح معنی داری صفر که کوچک تر از 01/0 است، بیان کننده وجود همبستگی معنی دار بین دو متغیر سبک مدیریت و پایداری سکونتگاه ها است. نتایج نشان می دهند همانند همه اقدامات بالا به پایین، توجه چندانی به مشارکت کردن افراد روستایی نبوده و تنها به صورت اقدامات دستوری - اجرایی انجام شده که این مسئله یکی از اسباب تخلیه و ناپایداری روستاهای شهرستان اصفهان بوده است که اقدامات توسعه ای از سوی مسئولان به پایداری جمعیتی منجر نشده و به تخلیه آن ها نیز کمک کرده است.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در چارچوب شاخص های حکمروایی خوب روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
649 - 662
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب مفهومی است که در دهه های اخیر در ادبیات مدیریت جهان نمایان شده و به عنوان مرز بین حکومت و جامعه مدنی مطرح است. در این میان حکمروایی روس تایی نیز فراین د نوین ی اس ت ک ه ب ا اص ول، معیاره ا و شاخص های متف اوت از رویکرده ای مطرح شده در نظ ام مدیریت روس تایی پیش از خ ود، باع ث توانمندس ازی س اکنان روس تایی می شود. این درحالی است که تأسیس دهیاری در روستاها، نقطه عطفی برای حکمروایی روستاییان در مدیریت روستایی ایران است. این نهادها برآمده از مردم هستند و انتظار می رود عملکرد آن ها مبتنی بر حکمروایی خوب باشد. به همین دلیل مقاله حاضر عملکرد دهیاری ها در چارچوب حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی اصفهان را بررسی و ارزیابی کرده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای میدانی استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین دهیاری های تحت مطالعه از نظر شاخص های حکمروایی خوب تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین نیز که 85/2 یعنی کمتر از حد متوسط بود، نشان می دهد که شاخص های حکمروایی خوب روستایی در سطح نسبتاً ضعیفی است. همچنین مقدار t به دست آمده برای تمام شاخص های حکمروایی خوب نشان داد عملکرد تمامی دهیاری ها در شاخص های مذکور، کمتر از حد مطلوب است.
تجربه زیسته ی سالمندان از سالمندی؛ یک مطالعه پدیدارشناختی مورد مطالعه سالمندان شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
137 - 174
سالمندان یکی از گروه های هدف مددکاران اجتماعی هستند. تجربه سالمندی از نگاه خود سالمندان، از یک سو پرده از واقعیت هایی بر می دارد که بر ما پوشیده است و از سوی دیگر درکی عمیق، فراگیر و معنادار از موقعیت فرهنگی-اجتماعی سالمندی در جامعه را برای ما فراهم می سازد. بر همین مبنا، شناسایی وفهم عمیق مسائل و نیازها و چالشهایی که سالمندان با آن مواجه هستند، اتخاذ وتدوین برنامه های مناسب جهت دست یافتن به سالمندیِ پویا و سلامت محور، ضرورتی کارکردی دارد. ای ن مطالع ه ب ه بررسی تجربه زیسته سالمندان شهر اصفهان، پرداخته است. نمونه به روش نمونه گیری نظری مبتنی بر هدف در 20 مورد به اشباع رسید و پس از آن داده های جدیدی حاصل نشد، از این روی، بنا بر منطق نمونه یابی در تحقیقات کیفی، به همین تعداد اکتفا شد، تا مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار بگیرند. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش پدیدار شناسی به شیوه کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، مشکلات ،نیازها و آسیبهای دوران سالمندی درک شده توسط خودسالمندان در چهار مضمون جسمی،اقتصادی، روحی -عاطفی (بی احترامی و عدم توجه به سالمند ،احساس تنهایی و طرد شدگی ، سلب اختیار و استیلای فرزندان ) واجتماعی (عدم آشنایی با فضای مدرن وانزواجویی ،مشکل گذران اوقات فراغت ) و همچنین درک وتصورسالمندان از این دوران،در دو مقوله : احساس عدم رضایت و تقدیر گرایی (روایت اکثریت) و احساس رضایت وغیر بیولوژِیک بودن سالمندی (روایت اقلیت سالمندان) ، شناسایی گردید.
تحلیل جرم شناختی قانون گریزی با چشم انداز سایبری (مطالعه موردی جوانان 18 تا 29 ساله شهرستان اصفهان در بازه زمانی سال 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
135 - 160
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قانون گریزی یکی از معضلات و مسائل اجتماعی پراهمیت در تمامی جوامع مدنی است که برای حل معضلی به این مهمی در حال چاره جویی و چاره اندیشی هستند. به این دلیل که حیات و بقای هر جامعه ای وابسته به وجود نظم است و نظم هم جز با قانون پذیری به دست نخواهد آمد؛ پس نخستین قدم برای داتن جامعه سالم و قانون گرا، وضع قوانین بروز و سازگار با نیازهای اعضای جامعه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علل و عوامل اجتماعی قانون گریزی در میان جوانان شهرستان اصفهان بوده و ارتباط آن را با داشتن دوستان و خانواده قانون گریز، احساس عدالت توزیعی، اعتماد اجتماعی و کنترل اجتماعی را واکاوی می کند. روش : روشی که در این پژوهش از آن استفاده شده، روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی شهروندان جوان 18 تا 29 ساله شهر اصفهان است. از فرمول کوکران استفاده شده است که 390 نفر از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تحت عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده های متغیر قانون گریزی پرسشنامه تدوین شده توسط پژوهشگر است که در راستای تعیین اعتبار آن نیز از اعتبار صوری و برای تعیین پایایی آن از روش همسانی درونی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها : یافته های توصیفی پژوهش نیز نشان داد که میزان قانون گریزی در میان جوانان را می توان گفت به طرز قابل توجهی بالا است. باید گفت که به نظر می رسد اولین قدم یعنی وضع قوانین کارا و مناسب با شرایط جامعه به درستی انجام نشده است. باید درنظر داشت که در این پژوهش سعی شده تا سازوکارهای پیشگیری از قانون گریزی مورد توجه قرار بگیرد که ارتکاب جرم از تجمیع سه عامل بوده:1- مجرم باانگیزه، 2-سیبل مساعد و 3-محیط و اوضاع و احوال مناسب بوده است، پس بهتر آن است که 3 عامل گفته شده را یعنی اقدامات لازم باید متوجه فردی که مرتکب بالقوه است به قصد نزول انگیزه یا نظر بر سیبل یا بزه دیده در راستای کم کردن مجال های جنایی با محیط اطراف با هدف ناسازگار کردن مقدمات انجام جرم باشد. نتیجه گیری : قانون گریزی که معضلی اجتماعی مضر به حال سلامت جامعه است، منشأ آن عدم انطباق افراد بوده، عدم انطباقی که حاکم بر ارتباطات فرد و جامعه است. چنین ناسازگاری هایی که خودشان معلول عوامل مختلفی اعم از خرد و کلان بود و این خود دلیلی بر ضعیف شدن همبستگی ها و انسجام های جامعوی شده، وحدت اجتماعی را به مخاطره انداخته و درنهایت شرایط آنومیکی را برای جامعه رقم زده و حاکم می کند
مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه پسر و دختر شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
205-224
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دختر و پسر شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1401 – 1402 بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان اصفهان بود. حجم نمونه شامل 316 نفر بود که 158نفر از دانش آموزان دختر و 158نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتحاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه انزوای اجتماعی مدرسی یزدی، فرهمند و افشانی (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین دانش آموزان پسر و دختر در میانگین نمرات زیر مقیاس زد و خورد و زیر مقیاس عجز وجود داشت (p<.01) . دانش آموزان پسر در مقایسه با دانش آموزان دختر نمرات بالاتری کسب کردند. اما تفاوت آماری معنی داری در بقیه زیر مقیاس های قلدری و انزوای اجتماعی بین دو گروه مشاهده نگردید.