فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
واکاوی ردپای معماری بومی و سنتی در معماری مسکونی معاصر ژاپن
حوزههای تخصصی:
در اندیشه های بنیادین معماری ژاپن، از مهم ترین رویکردها، جایگاه معماری بومی و سنتی در ساختمان سازی معاصر و نحوه ارتباط دهی آن ها می باشد. از اواسط قرن نوزدهم، معماران معاصر ژاپنی و غربی صاحب نامی نظیر: فرانک لوید رایت، لوکوربوزیه، کنزو تانگه، هیکو ماکی، تادائو آندو، با رویک ردی محتواگرا و مفهوم گرا نسبت به گذشته، توانستند، با استعانت از فناوری های نوین، انواعی از معماری التقاط گرا خلق نمایند که از مبانی سنتی و آئینی شرقی و به ویژه ژاپنی پیروی و به نوعی می ان مفاهیم و مضامین س نت و مدرنیته تعامل ایجاد نمایند. امروزه، معماری مسکونی در ژاپن را می توان پیرو یک سنت فرهنگی بدون انقطاع دانست که طی سالیان متمادی با نیازها و امکانات نوین وف ق پیدا کرده است. با وجود اینکه وجوه اشتراک در ادوار گوناگون به طور مشخص نیست، اما وقتی مفاهیم اساسی معماری خانه های ژاپنی در نظر گرفته می شود، می توان دریافت که این پیوستگی فرهنگی چگونه با گذر زمان حفظ گردیده است. در این نوشتار سعی شده، ضمن بررسی سیر تحول معماری معاصر ژاپن با تأکید بر سبک های شواین و سوکیا به تحلیل جایگاه معماری بومی و سنتی در تکوین و هویت بخشی معماری مسکن معاصر ژاپن، پرداخته شود. از نتایج مهم این پژوهش اینست که معماری معاصر ژاپن به موازات پذیرش امکانات و فناوری های نوین، به منظور ارتباط و حفظ ریشه ها، در ساختاری منسجم، هویت بومی، سنتی و ملی خود را تداوم بخشیده است.
تحلیلی انتقادی دوره پست مدرن بر رویکردهای آرمانشهری با تاکید بر طبیعت
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
83-101
حوزههای تخصصی:
تاریخ بشر نشان می دهد که انسان همواره به دنبال تأسیس جامعه ای برین بوده که در آن همه امور بر وفق مراد و مطابق میل باشد، جامعه ای که در آن نه خبری از ظلم و تبعیض و نه اثری از جنگ و ستیز و نه ردپایی از جهل و فقر و مرض باشد. این کمال یابی، مدام فکر عده ای از متفکران و اصلاح طلبان را به خود مشغول داشته و آنان را به طراحی حکومتی ایده آل که برآورنده آرمانهای فوق باشد، وادار نموده است. چنین جامعه ای در زبان اروپایی اتوپیا در زبان عربی مدینه فاضله و در فرهنگ فارسی آرمانشهر گفته می شود. اما ایده-های ارمانشهری یا آرمان های ارمانشهری همواره از منظرهای مختلفی قابل نقد بوده اند. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و همچنین تفسیری- تاریخی با بررسی ریشه ها و خاستگاه فکری اندیشه های ارمانشهری با یک رویکرد تحلیل انتقادی آرمانشهر دوران پست مدرن و طبیعت پیرامون آن را مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که الزاماً همواره ایده های آرمانشهری منجر به ارتقای کیفیت معماری و کیفیت زیست نشده و آرمانشهر پست مدرن با تاکید بر جنبه های اجتماعی و اثرگذاری در جامعه از طریق معماری و شهرسازی آرمان اصلی خود را پی می ریزد.
تغییر در مصرف برق با استفاده از پنل های فتوولتائیک در ساختمان ها مسکونی؛ نمونه موردی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
انرژی خورشیدی یکی از انرژی های تجدیدپذیر است که رایگان، بدون آلاینده و سازگار با محیط زیست میباشد.شهر تهران با ۳۰۰ روز هوای افتابی در سال از نظر دریافت انرژی خورشید دارای سطح بالایی است که باید از این موقییت با تکنولوژی های لازم استفاده کرد. از این رو استفاده از پنل های فوتوولتایک خورشیدی(سیلیکون تک کریستال)، ابزاری برای تبدیل انرژی خورشید به انرژی الکتریکی لازم است.با استفاده از برنامه شبیه سازی راینو ورژن ۷ و پلاگین های climate studio، لیدی باگ، هانی بی و استفاده از فایل اب و هوایی شهر تهران فرودگاه مهراباد، مقدار تابش انرژی خورشید و میزان دریافت انرژی پنل های فتوولتائیک محاسبه شده است. هدف از این مقاله، محاسبه میزان تولید انرژی الکتریکی پنل های فتوولتائیک و تاثیر ان در میزان مصرف انرژی الکتریکی در خانه های مسکونی شهر تهران میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد با استفاده از ۴ پنل های فتوولتائیک با بازدهی ۱۹.۲۳ درصدی، میتوان ۱۵۷۶.۷۴ KWH انرژی الکتریکی در سال تولید کرد که باعث کاهش ۴۳ درصد از میزان برق مصرفی خانگی میباشد.کاهش در مصرف برق میتوان تاثیرات بسیاری در کاهش گاز های گلخانه ای داشته باشد.
بازتاب سبک نوین زندگی شهری بر ترجیحات افراد و مولفه های توسعه مسکن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده تأثیراتی که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری با آن مواجه هستند، بازتاب سبک نوین زندگی شهری بر ترجیحات افراد و مولفه های توسعه مسکن می باشد. درعین حال، با توجه به ویژگی های یک جامعه ی اسلامی و ضرورت چاره اندیشی برای عینیت بخشی به باورها و اعتقادات در سیمای کالبدی شهرها، به نظر می رسد که ارتباطی تنگاتنگ و تاثیراتی اجتناب ناپذیر، ناشی از تغییرات سبک زندگی بر الگوی توسعه مسکن به ویژه «مسکن اسلامی»، حادث شود؛ آنچه بعنوان دغدغه محوری در این نوشتار مطمح نظر قرار گرفته است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تغییرات سبک زندگی بر مولفه های توسعه مسکن اسلامی با روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برپایه ی نمونه گیری به صورت تصادفی، میان 106 نفر و از طریق تکمیل پرسشنامه، انجام شده است. پرسشنامه ی خوداتکا، دارای 20 گویه ی اصلی بوده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.796 اثبات شده است. طبق یافته ها، از مجموع هشت مولفه ی تدوینی سبک نوین زندگی شهری، موثر در توسعه مسکن اسلامی شامل: استقلال گرایی افراد، سوداگری، دگرگونی رفتاری و فرهنگی، شیوه معیشت، تربیت، ارزش ها، وسایل زندگی و مدها و تبلیغات، به ترتیب سه مولفه اول، بازنمود حداکثری در توسعه مسکن شهری دارند و درواقع هدایتگر ترجیحات کنشگران می باشند. با علم بر تاثیر ترجیحات افراد بر الگوی توسعه مسکن و اذعان به تاثیرپذیری ترجیحات از سبک نوین زندگی، بنظر می رسد که بایستی نسبت به شناسایی این ترجیحات اقدام و در برنامه ریزی توسعه مسکن، لحاظ نمود. بدین ترتیب، تعارضات مسکن امروزی با اندیشه ی اسلامی حاکم بر جامعه، هویدا خواهد شد که می تواند در سطح سیاست گذاری و برنامه ریزی مسکن شهری، مثمرثمر واقع گردد.
کاربست روش تصمیم گیری چندمعیاره در تعیین کاربری خانه نیما یوشیج در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلالی قوی در میان حفاظت گران شایع است که مفهوم میراث فرهنگی خود به معنای استفاده از گذشته برای نیازهای حال و آینده است. ازاین رو استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به یکی از اهداف مهم دانش حفاظت بدل شده است. برنامه ریزی استفاده ی مجدد مستلزم حل مسائل پیچیده و تصمیم گیری درباره ی چگونگی حفظ خصیصه های ارزشمند فرهنگی ملموس و ناملموس درعین تامین نیازهای روز جامعه است. برای حل این چالش ها پژوهش گران روش های متعددی را در راستای انطباق کاربری با آثار میراث معماری برگزیده اند. بااین حال در ایران، به ویژه توسط نهادهای دولتی متصدی حفاظت، این روش ها به خوبی مطالعه و معرفی نشده اند. ازاین رو پژوهش حاضر روش تصمیم گیری چندمعیاره را برای انتخاب مناسب ترین کاربری در فرآیند استفاده ی مجدد تطبیقی با مطالعه برروی نمونه مور دی خانه ی نیما یوشیج در شهر تهران، مورد بررسی قرارداده است. روش این پژوهش، در مرحله ی بررسی ادبیات موضوع و شناخت نمونه موردی، کیفی است که ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در مرحله ی ارزیابی معیارها و گزینه های پیشنهادی نیز رویکرد کمّی اتخاذ و از ابزار پرسشنامه و نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که روش تصمیم گیری چند معیاره به عنوان ابزاری بهینه می تواند در استفاده ی مجدد بناهای تاریخی به حفاظت گران کمک شایانی کند. گزینه های "کافه-گالری نیما"، "خانه-کتاب نیما" و "خانه-موزه ی نیما" به عنوان سه گزینه ی پیشنهادی استفاده ی مجدد از خانه ی نیما، بر مبنای آرای متخصصین معرفی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که با تکیه بر روش تصمیم گیری چندمعیاره و مبتنی بر معیارهای فرهنگی، معماری، اجتماعی، اقتصادی و محیطی از میان گزینه های پیشنهادی، "خانه-موزه ی نیما" منطبق ترین کاربری برای این خانه ی تاریخی است.
آسیب شناسی توسعه شهری اراک از منظر آسیب های ساختاری، زمینه ای و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
27 - 34
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع شهری، در چند دهه معاصر از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. در این راستا، این پژوهش با هدف «آسیب شناسی توسعه شهری اراک از منظر آسیب های ساختاری، زمینه ای و رفتاری» انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر اراک بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی 384 نفر با استناد به حد بالای مورگان انتخاب شدند. عدم نظارت بر عملکرد کارکنان (آسیب رفتاری)، فرهنگ سازمانی در عملکرد کارکنان (آسیب رفتاری)، ناتوانی در تأمین منابع درآمدی (آسیب ساختاری)، عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری (آسیب زمینه ای)، عدم آگاهی و دانش کارکنان (آسیب رفتاری)، عدم شناخت استانداردهای کاری (آسیب رفتاری)، عدم استفاده از نظرات ارباب رجوع (آسیب زمینه ای)، نمودار سازمانی موجود (آسیب ساختاری) و مشخص نبودن مأموریت و اهداف سازمانی (آسیب ساختاری)، به ترتیب مهم ترین آسیب های توسعه شهری می باشند.
بررسی مولفه های شهر هوشمند در ارتقاء کیفیت زندگی شهری (شهر مورد مطالعه: بابلسر)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم جدید، جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه ی برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر بیش از پیش مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. شهر بابلسر نیز با دارا بودن کارکردهای گردشگری-توریستی و دانشگاهی، در حوزه مدیریت شهری دارای مشکلات متعددی در این زمینه است که با بکارگیری مولفه های شهر هوشمند می تواند به بخشی از آن موارد پاسخگو باشد. لذا هدف این تحقیق بررسی مولفه های شهر هوشمند در ارتقاء کیفیت زندگی شهری در بابلسر می باشد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مراجعه به داده های اسنادی و توزیع پرسشنامه ( بدلیل گسترش اپیدمی ویروس کرونا19 - Covid ) به صورت مجازی در سایت های معتبر شهری صورت پذیرفته است. پس از کدگذاری و ورود داده ها به نرم افزار SPSS ، تحلیل داده ها توسط این نرم افزار و آزمون های فریدمن، کندال و کولموگرف-اسمیرنوف انجام شد. نتایج حاصل از آزمون دبلیو کندال نیز طبق بررسی مهمترین مولفه های شهر هوشمند در بابلسر نشان می دهد حکمروایی هوشمند با امتیاز 8722/2 و sw: 2/90 در رتبه و اولویت اول و محیط زیست هوشمند با امتیاز 1/4001و sw: 1/21 در رتبه و اولویت ششم و آخر از دیدگاه کارشناسان می باشد و این در صورتی است که شهروندان شهر بابلسر زندگی هوشمند را با امتیاز 1/3854و sw: 2/29 رتبه و اولویت اول و حکمروایی هوشمند را با امتیاز 1/0033 و sw: 1/20 به عنوان رتبه و اولویت آخر خود موثر دانسته اند. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی پاسخ جامعه هدف تحقیق و اعمال امتیاز بر اساس ضریب آلفا کرونباخ در بررسی تاثیر مولفه های شهر هوشمند در کیفیت زندگی شهری بابلسر نشان می دهد، حکمروایی هوشمند با میانگین ارزیابی 99/2 وضعیت: قابل قبول، اقتصاد هوشمند با میانگین ارزیابی 90/1 وضعیت: ضعیف، محیط زیست هوشمند با میانگین ارزیابی 50/1 وضعیت: ضعیف، تحرک هوشمند با میانگین ارزیابی 47/2 وضعیت: قابل قبول، مردم هوشمند با میانگین ارزیابی 69/2 وضعیت: قابل قبول و زندگی هوشمند با میانگین ارزیابی 18/3 وضعیت مطلوبی را در تاثیر خود بر کیفیت زندگی شهری به خود اختصاص داده است .
«بِینامعماری»؛ تبیین روابط میان یک اثر معماری با آثار دیگر بر پایه رویکرد «بینامتنیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان یک اثر معماری با آثار دیگر از موضوعات مهمی است که با به چالش کشیدن مفاهیم تألیف، اصالت و خودبودگی اثر، در جامعه معماری مطرح است و فقدان رویکردی مدون جهت نقد روش مند روابط میان آثار با یکدیگر، بررسی دقیق تر این موضوع را ضروری می کند. در این پژوهش با طرح این پرسش که ارتباط میان یک اثر معماری با آثار دیگر چگونه است؟ تلاش شده مناسبات میان متنی در معماری (بینامعماری) تبیین شود. برای این منظور از رویکرد «بینامتنیت» استفاده شده است که به نحوه تأثیر متن ها در شکل گیری یکدیگر و خوانش متن ها توجه می کند و چگونگی تکثیر متنی را توضیح می دهد .نوع تحقیق کیفی است و روش های تحقیق، توصیفی و تاریخی-تفسیری است. برای رسیدن به مفهوم نقد «بینامعماری» و چارچوب نظری تحقیق، ابتدا موقعیت یک اثر معماری به عنوان یک متن در ارتباط با سایر متون مشخص می شود. سپس ساختار نقد ارائه شده در دو لایه نوع و مراتب ارتباط بینامتنی، دلالت های ضمنی اثر در شبکه ارتباط بینامتنی را آشکار می سازد و نشان می دهد که این ارتباط تا چه اندازه به قابلیت تکثیر و چندمعنایی بودن اثر می انجامد و اثر را به یک «بافت معماری» چندرگه و یا در مقابل به یک «شیء معماری» با یک ایدئولوژی مسلط نزدیک می کند. این روش نقد در پروژه ها ی پردیس سینمایی ملت و ساختمان نظام مهندسی بیرجند به عنوان نمونه های مورد مطالعه آزموده می شود.
بررسی نقش باد در شکل دهی منظر انسان ساخت سیستان و راهکارهای به کارگیری و مقابله با آن به استناد منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: وزش بادهای تقریباً دائمی در طول سال، مشخصه اصلی اقلیم سیستان به شمار می رفته است. این پدیده اقلیمی، تأثیرِ غیرقابل انکاری بر روش زندگی، معاش و معماریِ مردم داشته و آنان را واداشته در طول تاریخ، با ابداع راهکارهایی خلاقانه و بومی، به مقابله با اثرات مضر این پدیده طبیعی پرداخته و همچنین با ارائه ابزارها و ترفندهای گوناگون، درصدد به خدمت گرفتن این نیروی طبیعی برآیند. قوه خلاقه ساکنان این سرزمین در بهکارگیری و مقابله با پدیده باد، منظرِ انسان ساختِ این منطقه و شیوه زندگی مردمِ آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است؛ به گونه ای که سیّاحان و افرادی که در ادوار مختلف گذرشان به این سرزمین افتاده، ضمن اشاره به منظرِ متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه، هر یک، گوشه ای از راهکارهای به کار گرفته شده توسط مردم بومی را در نوشتههای خود منعکس کردهاند. بیان مسئله : وزش بادهای تقریباً دائمی در طول سال از قدیم الایام، مشخصه اصلی اقلیم سیستان به شمار می رفته است. این پدیده اقلیمی، تأثیرِ غیرقابل انکاری بر روش زندگی، معاش و معماریِ مردم این مرزوبوم داشته و آنان را واداشته در طول تاریخ، با ابداع راهکارهایی خلاقانه و بومی، به مقابله با اثرات مضر این پدیده طبیعی پرداخته و همچنین با ارائه ابزارها و ترفندهای گوناگون، درصدد به خدمت گرفتن این نیروی طبیعی برآیند. قوه خلاقه ساکنان این سرزمین در به کارگیری و مقابله با پدیده باد، منظرِ انسان ساختِ این منطقه و شیوه زندگی مردمِ آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، به گونه ای که سیّاحان و افرادی که در ادوار مختلف گذرشان به این سرزمین افتاده، ضمن اشاره به منظرِ متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه، هر یک، گوشه ای از راهکارهای به کار گرفته شده توسط مردم بومی را در نوشته های خود منعکس کرده اند. هدف پژوهش : این نوشتار درصدد است تا از منابع مختلفِ معتبر تاریخی، نحوه مقابله و به کارگیری باد توسط بومیان سیستان را شناسایی کرده و به دسته بندی آن ها بپردازد. مطالعات میدانی به ویژه در روستاهای سه کوهه و قلعه نوی سیستان نشان می دهد که در دوره معاصر نیز، معماران بومی به نحو مناسبی از تکنیک های بهره گیری از انرژی باد در مسکن بومی استفاده می کنند. روش پژوهش : پژوهش حاضر در نظام پژوهش های کیفی و با استفاده از روش تحلیلِ محتوا، ضمن کاوش در متون کهن، اشاراتی را که به تأثیرپذیری روش زندگی و مسکن مردم سیستان از پدیده اقلیمی باد می پردازند، یافته و با تأویل آن ها، هدف و راهکار به کارگرفته شده در هرکدام از موارد را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه گیری : نتایج مطالعات نشان می دهد که سیستانیان از گذشته های دور، راهکارهایی خردمندانه برای انحراف باد قبل از رسیدن به سکونتگاه و استفاده و بهره گیری از باد در داخل سکونتگاه به کار می گرفته اند که احیا و به روزرسانی این راهکارها می تواند پاسخی مناسب برای شرایط امروز منطقه سیستان باشد.
تحلیلی بر چالش ها و تاب آوری معماری معاصر ایران با پیوستن به جامعه شبکه ای
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 64
حوزههای تخصصی:
جامعه شبکه ای با ارائه مفاهیم متفاوتی از زمان و مکان و نگاه جهانی به معماری، جوامعِ در حال توسعه از جمله ایران را با چالش های جدیدی مواجه می کند. در امتداد همه این دگرگونی ها و ظهورآسیب هایی درنتیجه بروز چندگانگی فرهنگی و اجتماعات فراملی، مسائل تازه ای برای یک جامعه در رابطه با چگونگی حفظ و بازیافتن جایگاه خود، هنگامی که در طیف فرآیند شبکه ای شدن قرار می گیرد مطرح می شود. بنابراین اینکه معماری معاصر ایران در طی این روند با چه سازوکاری حیات خود را حفظ نموده و تاب آورد، مسأله ای قابل بررسی است. در این روند گام اول، شناخت وضعیتی است که با آن مواجه هستیم. هدف اصلی پژوهش شناخت و بررسی تحولات ناشی از پیوستن اجتماعات به جامعه شبکه ای و نحوه تأثیرات آن بر مقوله معماری است. بر این اساس سعی بر آن است با تحلیل مطالعات، وآراء صاحب نظران جنبه هایی از تحولاتِ فرآیند شبکه ای شدن بررسی و مهم ترین تأثیرات آن در رابطه با ابعاد مختلف فضا و معماری مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مستندسازی و مبتنی بر مباحث کیفی و تحلیل تطبیقی است. نتایج مطالعات نشان می دهد که ماهیت متکثر جامعه شبکه ای ضمن تسریع تعاملات جهانی و عوامل متصل به آن، معماری را با شرایط دوگانه ای چون همگونی و التقاط مواجه می سازد. در این راستا معماری نیازمند رویکردهایی است که با حفاظتی خلاق، میان جهانی شدن وحفظ ویژگی های منطقه ای تعادلی در جهت معماری تاب آور ایجاد کند. لازمه شکل گیری معماری تاب آور در جامعه شبکه ای تعدیل آثار این تحولات با حفظ ارتباط همزمان میان مقوله های: فرهنگ و هویت بومی، فرهنگ و هویت جهانی، مکان، فضای جریان، فناوری و تکنولوژی با محوریت اصلی انسان و در رابطه ای پویا با زمان است. محصول معماری زمانی می تواند در این گفتمان جهانی تاب بیاورد که در حرکتی موافق زمان، ضمن حفظ ارتباطش با جهان، به صورتی آگاهانه ویژگی های خود را شناخته، حفظ و توسعه بخشد و درتعادلی بین حفظ ریشه اش با زمینه خود و تحولات جهانی قرار گیرد تا بتواند با برقراری تعاملی خلاقانه، نوعی از معماری را تعریف کند که ضمن احیاء و تقویت ارزش های منطقه ای، با ایجاد بستری مناسب برای حضوری پویا و ایفای نقش در معماری آینده مزایای جهانی را نیز به همراه داشته باشد.
مطالعه تطبیقی دو قالیچه محرابی جانمازی بافت ایران و ترکیه(هِرِکه) با تأکید بر گفتمان مذهبی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 60
حوزههای تخصصی:
در قرن شانزدهم در ایران قالیچه هایی با طرح محراب تولید می گردد که منبع الهام بسیاری از هنرمندان در قرن نوزدهم در شهر هِرِکه می شود. ازجمله این قالیچه ها، قالیچه محرابی جانمازی است که منبعی برای هنرمندان هرکه می گردد. قالیچه بازتولید شده در هرکه از نظر نشانگان دیداری و کلامی تفاوت مختصری با قالیچه محرابی جانمازی محفوظ در موزه فرش دارد. ازآنجاکه ویژگی اصلی قالیچه ها متنی مملو از آیات قرآنی و احادیث است، با توجه به آنکه دو قالیچه مذکور در دو زمان و مکان متفاوت بافته شده اند و تفاوتی آشکار در مذهب و فرهنگ دارند، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که تفاوت های موجود در مذهب در دو دوره چگونه در بازتولید قالیچه مشاهده می گردد؟ هدف از این پژوهش تأثیر گفتمان مذهبی در خوانش قالیچه های محرابی ایران و هِرِکه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. از تطبیق دو قالیچه، این نتیجه حاصل شد که قالیچه بافته شده در ایران در نشانگان دیداری و کلامی به تشیع و ادیان ایران باستان اشاره داشته و در قالیچه تولیدشده در هِرِکه، نشانگانی که ارجاع مستقیم به ادیان شیعه و پیش از اسلام داشته باشد حذف گشته است و متن کلامی به صورت کلی ارجاع به اسلام دارد و در متن بصری نیز ارجاع به هیچ یک از ادیان مشاهده نمی شود. به نوعی می توان گفت با توجه گفتمان هر دوره خوانش متفاوتی از قالیچه ها شده است.
تحلیل پست مدرنیستی نقاشی های «وانگچی موتو» هنرمند معاصر آفریقایی-آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعریف پست مدرنیسم هنری همواره با چالش هایی روبه رو بوده است؛ اما می توان با درنظرگرفتن برخی مؤلفه های شکل دهنده از جمله التقاط گرایی، تکثرگرایی، شالوده شکنی، اهمیت خرده روایت ها و خرده فرهنگ ها و بحران هویت به ابزاری برای تحلیل آثار هنری در این دوران دست یافت. در این راستا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که ویژگی آثار وانگچی موتو کدام است؟ در آثار این هنرمند چه تشابهات و تمایزاتی می توان دریافت کرد؟ و رویکرد آثار چه رابطه ای با کلیدواژگان پست مدرن برقرار می کند؟
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش جستجو و تحلیل خصلت های هنر پست مدرن در آثار «وانگچی موتو» هنرمند زن کنیایی تبار ساکن آمریکا است که نمونه ای از هنرمندان این دوره به شمار می رود و با درنظرگرفتن ویژگی آثارش می توان برای خوانش آن ها از این ابزار بهره برد.
روش پژوهش: این پژوهش از طریق مطالعه کیفی به توصیف و تحلیل بخشی از آثار نقاشی های وانگچی موتو براساس مبانی نظری هنر پست مدرن می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد مؤلف با استفاده از کلاژ تصویری و مفهومی و به صورت کلی جهان بینی کلاژی هم در ساختار و هم در محتوای آثار خود به بیانی التقاطی و متکثر دست یافته است و از این طریق به شالوده شکنی روایت های کلان، به خرده فرهنگ زنان و سیاهان و مهاجران دست زده و از این طریق با مسئله بحران هویت ارتباط برقرار کرده است. موتو آثارش را به عنوان بیانیه های سیاسی-اجتماعی مطرح کرده و در آن به بیان و نقد مسائل تبعیض نژادی و طبقاتی موجود در جهان معاصر می پردازد.
واکاوی وجوه زیبایی شناسانه نمای مسکونی تهران از منظر معماری عصب محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
18 - 29
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیرامون آپارتمان سازی به دلیل رشد روزافزون ساخت وساز این بناها در کشور، مقوله ای است حائز اهمیت که در پژوهش های منظر شهری معاصر، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعات پیشین نشان می دهد ارزش های زیبایی شناسانه نمای اصلی این بناها یکی از عوامل مؤثر در روحیات ساکنین است. هدف از این پژوهش، بازتعریف معیارهای زیبایی شناسانه در ارزیابی نماهای مسکونی شهر تهران در جهت ارتقاء کیفیت تجربه زیست ساکنین است. این مهم از طریق استخراج معیارهای مذکور از پیشینه پژوهش معماری عصب محور و ارزش گذاری آنها از طریق مصاحبه با ساکنین این بناها امکان پذیر شده است. نوع پژوهش، مطالعه ای کاربردی است و روش پژوهش، کیفی است. تحلیل محتوای 61 پژوهش در زمینه معماری عصب محور به استخراج 11 معیار کالبدی و 8 معیار معنایی در زیبایی شناسی نماهای آپارتمانی انجام شد و سپس ارزش گذاری بین معیارهای استخراج شده، از طریق مصاحبه های بازپاسخ با 41 نفر از ساکنین این بناها در شهر تهران صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد از بین عوامل کالبدی و معنایی نما، به ترتیب «کاربرد پوشش گیاهی»، «رنگ و نوع مصالح» و «میزان سطح بازشوها» بیشترین تأثیر را در شکل گیری تجربه زیبایی شناختی افراد دارند. نوع رویارویی افراد با این معیارها، در چهار وجه زیبایی شناختی مبتنی بر «درک بصری»، «درک هیجانی»، «درک معنایی» و «درک نمادین» صورت می گیرد. نتایج نشان می دهد نماهای مسکونی تهران از منظر زیبایی معنایی و نمادین در سطح بسیار پایینی بوده و در عین حال توانایی پاسخ گویی به نیازهای هیجانی ناظرین را ندارند.
Ecotourism Development Model to Economic Growth and Job Creation (Case Study: from Emamzadeh Hashem to Rudbar)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
43 - 56
حوزههای تخصصی:
The ultimate purpose of the present s tudy is to provide a model for ecotourism development, economic growth, and job creation. The research methodology was descriptive-inferential, and the data collection method was a researcher-made ques tionnaire. The firs t part included considering the models of ecotourism development. After inferring and confirming the research hypothesis, the second part presented the economic development model and job creation in the free margin of the northern roads between Emamzadeh Hashem and Rudbar. For proving the research hypothesis, at firs t, the factors affecting the development of ecotourism were identified and identified, which included eight topics including national identity, job creation, productivity growth, service prosperity, environmental, physical, socio-cultural, and community attitudes and awareness to determine which variable will have the mos t significant impact on the development of ecotourism. Accordingly, 384 natives and touris ts from tourism-recreational and ecotourism complexes in the s tudy area were asked. SPSS software was used for inferential measurement of data, and PLS software was used to present the s tructural model of the research. The ques tionnaire and their analysis based on the correlation coefficient and s tructural model in the firs t part showed that employment is the mos t critical factor in tourism development. The analysis results in the firs t part include the presentation of 32 factors affecting the development of ecotourism. The findings in the second section also present the 11 factors of economic development and economic growth.
قیاس و ارزیابی مبانی رابطه انسان و طبیعت در دانش اکولوژی و منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
30 - 37
حوزههای تخصصی:
پایداری دانشی است که به بازیابی رابطه انسان و طبیعت می پردازد و در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و روش هایی را ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. پایداری اکولوژیک یکی از شناخته شده ترین دانش های پایداری ا ست که بر پایه تفسیر اکولوژی از مؤلفه های رابطه انسان و طبیعت راهکارهایی را برای تعامل پاینده این دو مؤلفه ارائه نموده است. با این حال بررسی ادبیات نظری اکولوژی بیانگر آن است که این تفسیر از رابطه انسان و طبیعت تنها مبتنی بر وجوه کالبدی این ارتباط است و بستری برای شناخت ابعاد معنایی آنها به دست نمی دهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که «کارآمدترین رابطه انسان و محیط که توانایی به پایداری رساندن دو طرف رابطه را دارا باشد، از طریق چه دانشی به دست می آید؟». لذا این نوشتار با آسیب شناسی نحوه ارتباط انسان و طبیعت در دانش اکولوژی و با ایجاد قیاس میان نحوه تبیین این رابطه در دانش منظر، این دو نگرش را با روشی تحلیلی-توصیفی که مبتنی بر نقد محتوا و ساختار هر دو نگرش است، ارزیابی می نماید. یافته های این جستار بیانگر آن است که پایداری اکولوژیک دارای جامعیت در بیان تمامی وجوه پایداری نیست و به دلیل بنیان های نظری اش تنها قادر به توصیف و ارائه راه حل برای وجوه عینی پایداری ا ست. می توان اذعان داشت که رابطه انسان و محیط علاوه بر وجوه زیستی، در بُعد دیگری نیز صورت می پذیرد که تحت تأثیر فرایندی ادراکی میان این دو مؤلفه است. از طرفی دانش منظر نگرشی است که تبیین توأمانی از دو بُعد کالبدی و معنایی رابطه انسان و محیط به دست می دهد. بنابراین به نظر می رسد مدل مفهومی پایداری در صورتی که با اتکا به تفسیر منظر از رابطه انسان و محیط شکل بگیرد می تواند بیان دقیق تری از ابعاد کالبدی و معنایی پایداری به دست دهد و به اقدامات کامل تری در این امر منجر شود.
تبیین نقش عناصر کالبدی محیط در امنیت مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
35 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله این است که با استناد به نتایج پژوهش ها در خصوص رابطه متقابل محیط و رفتار، الگویی جهت پیشگیری از جرم و ارتقاء امنیت مجتمع های مسکونی تدوین نماید. مرحله اول پژوهش، مروری بر پیشینه نظری؛ مبتنی بر رویکرد پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی، با روش تحلیل محتوای متون مرتبط و مرحله دوم؛ مطالعات میدانی پژوهش در دو بخش؛ شناخت عوامل مؤثر بر امنیت مجتمع های مسکونی همدان با راهبرد کیفی و آزمون مدل مفهومی با راهبرد کمی و روش مدل یابی معادلات ساختاری هست. نتایج نشان می دهد؛ برخی عوامل کالبدی به تنهایی و برخی از طریق عوامل اجتماعی در امنیت مجتمع های مسکونی نقش دارند. دسته بندی مطالعات امنیت مجتمع های مسکونی در سه سطح کلان، میانه و خرد، همچنین معرفی عوامل فرهنگی، منطقه شهری و بافت پیرامون مجتمع در سطح کلان مطالعات امنیت از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می باشند.
نقش فرهنگِ مذاهب اسلامی در اِنسجام اجتماعی محلات تاریخی با مطالعه موردی محله سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
161 - 191
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی، ازجمله مسائل اساسی انسان است که انتظار می رود جامعیت قرآن کریم و روایات صحیحه، پاسخ مناسبی به آن داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی جنبه های تأثیرات فرهنگ اسلامی در روابط اجتماعی ساکنین محله سرتپوله و بررسی تأثیر عناصر کالبدی با عملکردهای مختلف به ویژه ابنیه مذهبی در نوع معاشرت ساکنین می باشد. نظر به کاسته شدن از اهمیت اجتماعی محلات درگذر زمان، هدف پژوهش دستیابی به الگویی جهت ارتقای کیفیات اجتماعی محلات با عناصر انسجام بخش می باشد. لذا از روش تحلیل مضمون مبنای مبانی نظری در حوزه انسجام اجتماعی منطبق بر قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و نهج البلاغه، سه مؤلفه حسن معاشرت عام یا انسجام اجتماعی شامل فضیلت، کرامت و مشارکت به دست آمد. ضمن تهیه پرسشنامه منطبق بر مصادیقِ مؤلفه های فوق، منطبق بر فرمول کوکران تعداد 100 نفر از ساکنین و کسبه محله به عنوان نمونه انتخاب و نتایج حاصله نشان داد که مؤلفه های کرامت دارای امتیاز 3.44، فضیلت 3.36 و مشارکت 0.66 می باشند. بر اساس استاندارد تحلیل پرسشنامه طیف پنجگانه لیکرت، مؤلفه های فضیلت و کرامت در بازه 2 الی 3.5 یعنی بی اثر و مؤلفه مشارکت در محدوده مخالف بوده و نشانگر این است که ازنظر روابط اجتماعی و حسن مشارکت روابط ضعیف مابین همسایگان برقراراست. نهایتاً انسجام اجتماعی در وضعیت نسبتاً مناسبی بوده و پیشنهاد هایی ارائه می گردد.
پارک باستان شناسی، الگوی مناسب حفاظت و توسعه پایدار محوطه های تاریخی؛ ضرورت ها و مولفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
215 - 229
حوزههای تخصصی:
موزه ها و محوطه های تاریخی از آن جهت که ارتباط مخاطب را با گذشته برقرار می کنند، برای مردم جذابیت ویژه ای دارند، در این میان، بازدید از محوطه های تاریخی بدلیل قرارگیری در بطن اثر و زمینه های شکل گیری آن، برای مخاطب از اهمیت بیشتری برخوردار است اما ضرورت های حفاظت از آثار، اعم از ملموس، ناملموس و طبیعی، درکنار تلاش برای ادامه حیات محوطه، دغدغه فکری مدیران آن ها است. به منظور نیل به هدف پژوهش، که تلاش برای شناسایی تطابق و یا عدم تطابقِ ضرورت ها و مولفه های پارک باستان شناسی در محوطه های تاریخی می باشد، پاسخ به این سوالات الزامیست. مولفه های اصلی در ایجاد پارک باستان شناسی کدامند؟ و چه ضرورت هایی بر ایجاد پارک باستان شناسی در محوطه های تاریخی دارای مولفه های مربوطه تاکید دارند؟ این تحقیق در ابتدا با رویکرد کیفی براساس مطالعات کتابخانه ای به تعریف و تشریح دیدگاه های نظریه پردازان و منشورها و کنوانسیون های ملی و بین المللی در زمینه موزه، محوطه های تاریخی و پارک باستان شناسی و ویژگی های هرکدام پرداخته، سپس کوشش نموده با راهبرد استدلال منطقی با تکیه بر مباحث بنیانی به پاسخ سوالات بپردازد. در نتیجه در صورتیکه یک محوطه تاریخی شرایط و مولفه های لازم برای تبدیل به پارک باستان شناسی در منطقه را دارا باشد، با مدیریت یکپارچه در قالب پارک باستان شناسی، می تواند موجبات حفاظت پایدار محوطه تاریخی و توسعه پایدار جوامع محلیِ حاضر در منطقه را فراهم آورد. این مولفه ها را می توان به مولفه های ایجابی شامل میراث ملموس، ناملموس و طبیعی، و مولفه های توسعه ای که عبارتند از تاسیسات و تجهیزات، خدمات، نیروی انسانی، اجتماعی، امنیت و ایمنی دسته بندی کرد مولفه های ایجابی، ایجاد پارک باستان شناسی را ممکن می کنند و مولفه های توسعه ای شرایط را برای ادامه حیات آن مهیا می نمایند.
رهیافتی به آموزه های مفهوم شهر اسلامی برای شهرسازی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
41 - 59
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گرچه در یک قرن اخیر، مقوله شهر اسلامی موردتوجه پژوهشگران بوده است؛ همچنان شاهد وجود سؤالات و ابهامات بسیاری در این زمینه هستیم. با توجه به فقر نظریه پردازی علمی در جوامع اسلامی از سویی و ظرفیت نظری جهان بینی اسلامی از سویی دیگر، نیازمند شناسایی ماهیت شهر اسلامی جهت کاربست آن در شهرسازی با قابلیت پاسخگویی به نیازها و معضلات شهرسازی روز دنیا هستیم. هدف: هدف این پژوهش، بررسی چیستی شهر اسلامی و ضرورت های شهرسازانه مبتنی بر آن، تحلیل رویکردهای حاکم بر مطالعات موجود و ارائه مفهومی کل نگر برای آن است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع بنیادی و به لحاظ روش انجام، از نوع توصیفی تحلیلی است. در گردآوری داده ها در این پژوهش کیفی، از اسناد و منابع کتابخانه ای بهره گرفته و در تجزیه وتحلیل یافته ها نیز از روش های تحلیل محتوا و فراتحلیل استفاده شده است. یافته ها : مطالعات صورت گرفته در حوزه شهر اسلامی را می توان در چهار مقوله اصلی دسته بندی کرد: کالبد شهر اسلامی، ماهیت اجتماعی شهر اسلامی، حاکمیت و مدیریت شهر اسلامی و فلسفه صدرایی و بعد عدالت شهر اسلامی. مفاهیم ثانویه بعد کالبدی شامل مسجدمحوری، درون گرایی، محله محوری و طبیعت گرایی، مفاهیم ثانویه بعد ماهیت اجتماعی شامل امنیت اجتماعی، اخلاق شهروندی، نظارت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، عدالت اجتماعی، تکالیف اجتماعی، تعاملات مستحکم اجتماعی و همسایگی، مفاهیم ثانویه بعد حاکمیت و مدیریتی شامل حاکمیت الهی، مدیریت اسلامی و رونق اقتصادی و مفاهیم ثانویه بعد فلسفه اسلامی ملاصدرا و عدالت اجتماعی شامل سیاست ها و رهبری آرمان شهر، مشارکت شهروندان، عدالت در آرمان شهر و رشد و توسعه فرآیندی است. نتیجه گیری: مطابق نتایج فراتحلیل، مقوله های مذکور، نمی توانند به تنهایی ماهیت شهر اسلامی را به گونه ای قابل تسری به ازمنه و امکنه گوناگون تبیین نمایند. ماهیت شهر اسلامی مطلق نبوده بلکه نسبی و بر پایه عدالت است و شهرها می توانند در طی درجات کمال خود به سمت اسلامی تر شدن حرکت نمایند.