مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مدل QSPM
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی به عنوان یکی از زمینه های توسعه مناطق می تواند در کاهش شکاف منطقه ای و برقراری توازن و تعادل و بهبود شاخص های توسعه در نواحی موثر باشد. سئوال اصلی پژوهش حاضر این است که شهرستان ابرکوه چه قابلیت هایی در بخش کشاورزی دارد و چگونه می توان این بخش را در این منطقه رونق بخشید. نوع تحقیق کاربردی - توسعه ای و روش بررسی آن کتابخانه ای و پیمایشی می باشد. با بهره گیری از مدل SWOT که از جمله مهم ترین مدل های برنامه ریزی راهبردی محسوب می شود ، نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدهای بخش کشاورزی و دامداری در این منطقه بررسی شد و پس از آن از مدل مکمل QSPM برای اولویت بندی راهبردها و تعیین مناسبترین راهبرد بهره گرفته شد. بر اساس نتایج تحقیق، ساماندهی کانون های تولید و فضاها و سکونتگاه های روستایی ، فراهم کردن بستر مناسب جهت به کارگیری نیروهای جوان و متخصص در بخش ، واگذاری بخشی از امور اجرایی و تحقیقاتی به بخش خصوصی و افزایش مشارکت پذیری به ترتیب مهم ترین راه های توسعه کشاورزی و دامداری در این منطقه می باشد.
کاربرد مدل SWOT- QSPM در تدوین استراتژی توسعه گردشگری شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از مهمترین راههای توسعه و رشد اقتصادی در جهان به شمار می رود، ولی در ایران به دلایل فراوان هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در این میان، شهر کاشان علیرغم شرایط جغرافیایی و تاریخی مناسب و برخورداری از معماری اصیل ایرانی، خانه های تاریخی، مساجد، بازار، تپه های باستانی، صنایع دستی، آیین ها و مراسم خاص مانند: گلابگیری و قالی شویان و بسیاری جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی دیگر، نتوانسته است هماهنگ با این قابلیت های بسیار بالا، صنعت گردشگری خود را متحول سازد. هدف این مطالعه، بررسی مزیت ها و محدودیت های توسعه کانون های گردشگری شهرکاشان و انتخاب استراتژی مناسب در جهت توسعه صنعت گردشگری منطقه است. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است، به بررسی یافته های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین گردشگران و همچنین مصاحبه با کارشناسان حوزه گردشگری پرداخته است. تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری در سطح ملی و بین المللی، تعدد تصمیم گیران، ضعف مدیریتی، فقدان ثبات در مدیریت گردشگری منطقه و همچنین نامناسب بودن زیرساخت های محیطی و کالبدی را به عنوان موانع اساسی در جهت رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. در عین حال، جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM بیانگر آن است که از میان پنج استراتژی برگزیده، استراتژی تأکید بر توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی به دلیل وجود مزیت های نسبی این نوع گردشگری در منطقه، نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.
امکان سنجی توسعه اکوتوریسم در سکونتگاه های روستایی شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به دلیل دارا بودن پتانسیل های متنوع و گسترده همواره به عنوان یکی از کانون های گردشگری در قلمرو سرزمینی مطرح بوده است. بدین سان، از میان فرصت های گردشگری موجود در کشور، جاذبه های طبیعی و چشم اندازهای بکر و آب و هوای مناسب، زمینه را برای توسعه اکوتوریسم، بیش از دیگر جنبه های گردشگری تقویت می کند. در این میان شهرستان دره شهر واقع در استان ایلام به دلیل موقعیت جغرافیایی، دارای پتانسیل های فراوان اکوتوریسم است که تا کنون به دلایل متعدد، استفاده بهینه و پایدار از این فرصت ها نشده است. هدف این مقاله جلب توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه توسعه صنعت گردشگری در شهرستان دره شهر جهت مدیریت صحیح این صنعت می باشد. سوال اصلی این پژوهش نیز بررسی مهم ترین نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت برای نیل به ناحیه ویژه اکوتوریستی است. این مطالعه بر اساس رویکرد برنامه ریزی از نوع راهبردی و مشارکتی اشت که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مدل SWOT انجام شده است. هم چنین جهت اولویت بندی راهبرد اصلی به دست آمده، از روش مکمل برنامه ریزی کاربردی کمی QSPM بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی رغم وجود پتانسیل های بالقوه گردشگری در منطقه، کمبود امکانات اقامتی و رفاهی مورد نیاز گردشگران، موجب نارضایتی آنان شده و برای حل این موضوع راهکارهایی نیز ارائه گردیده است که مهم ترین آن ایجاد زیرساخت های جدید برای ورود گردشگران به منطقه می باشد.
تدوین استراتژی های مدیریت آموزش در جمعیت هلال احمر ج.ا.ا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژی های نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، مصاحبه به عمل آمده و با استفاده از مدلSWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژی های مناسب در چهار دسته SO، ST،WO ،WT تبیین گردیده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه نظام آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT پرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط تعدادی از کارشناسان و خبرگان سازمان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های محافظه کارانه مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه نظام آموزش می باشند. استراتژی "استقرار نظام برنامهریزی و مدیریت آموزشی در جمعیت" با نمره جذابیت 6.02 به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
تعیین راهبردهای گردشگری در توسعه مناطق روستایی براساس ماتریس ترکیبی QSPM-SWOT (مورد مطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
277 - 304
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از راه های نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اجتماعی و اقتصادی، توسعه گردشگری در مناطق مستعد گردشگری روستایی می باشد. با توجه به این امر پژوهش حاضر به دنبال تعیین راهبردهای گردشگری در توسعه مناطق روستایی شهرستان سرباز با استفاده از مجموعه عوامل درونی (قوت، ضعف) و مجموعه عوامل بیرونی (فرصت، تهدید) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و روش انجام کار براساس مدل ترکیبی از ماتریس سوات (SWOT) و ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM) که یکی از تکنیک ها و ابزارهای بسیار شایع در ارزیابی گزینه های استراتژیک است، می باشد. جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی، کتابخانه ای و بهره گیری از پرسش نامه (از دیدگاه 70 نفر از خبرگان و مسئولان دستگاه های مرتبط با گردشگری) انجام شده است. نتایج حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه علیرغم این که از نقاط قوتی چون وجود جاذبه های طبیعی (جنگل، رودخانه پوشش گیاهی)، وجود انواع میوه های گرمسیری، محصولات کشاورزی و وجود حیات وحش متنوع به خصوص تمساح ایرانی و همچنین با موانع اساسی عدم وجود برنامه ریزی و سرمایه گذاری دولتی در این ناحیه، نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات بهداشتی و خدماتی و نامناسب بودن زیرساخت های محیطی و کالبدی به عنوان نقطه ضعف روبه رو است. بر اساس این بررسی ها نتایج پژوهش نشان می دهد که راهبرد مناسب برای رسیدن به توسعه گردشگری در مناطق روستایی در موقعیت تهاجمی قرار دارد. در این پژوهش جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM نیز تشکیل گردید که از میان آن ها استراتژی تأکید بر توریسم طبیعی و اکوتوریسم به دلیل وجود مزیت های نسبی در منطقه نسبت به سایر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.
بررسی نقش رنگ در منظرشهری (نمونه موردی محله خلجا اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۳
119 - 134
حوزه های تخصصی:
برای رسیدن به اهدافی همچون زیبایی بصری،هارمونی فضایی،کارکرد مناسب،تأثیر محیطی و روانی مثبت در برنامه ریزی،مستلزم استفاده هماهنگ،منسجم،معنی داروزیبا از عنصررنگ است. نوشتار حاضر سعی درارائه راهکارهایی جهت چگونگی تهیه وتدوین ضوابط هم نشینی رنگ ها باتوجه به اقلیم،فرهنگ وهویت محله ای دارد.در این پژوهش برای دست یافتن به هدف موردنظر با استفاده از روش لنکلوز تجزیه وتحلیل رنگهای موجود انجام و با استفاده از ماتریس کیل هونگ، ضوابط و راهکارهایی به منظور برنامه ریزی در راستای بهره گیری صحیح از رنگ در منظر شهری ارائه شده است.همچنین به منظور روشن تر شدن موضوع و ارائه یک نمونه عملی، محله خلجا به عنوان محدوده مطالعه موردی انتخاب و نقش رنگ در منظر شهری آن تحلیل شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مطالعات انجام شده به صورت کتابخانه ای- میدانی است.جامعه آماری در این تحقیق شامل 200 نفر از ساکنین و رهگذران محله می باشد. پرسشنامه ای درباره وضعیت کیفیت رنگی محله و استخراج تصاویر ذهنی مردم بین شهروندان توزیع شد. تحلیل حاصل از آن نشان از شناخت ناصحیح عنصر رنگ و ترکیب و نحوه بکارگیری نادرست عناصر رنگی در کنار یکدیگر دارد. محله خلجا به دلیل عدم هارمونی مناسب رنگی،دچار نوعی آلودگی بصری در منظر شهری شده که با انسجام، هماهنگی عملکردی و زیباشناختی میتوان منظر آن را ساماندهی نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رنگ های مناسب،باتوجه به شرایط اقلیمی مکان، استانداردهای بین المللی و ویژگیهای فرهنگی،تاریخی،بومی و کاربریهای غالب هر محله باید تعریف شود تا تصویر ذهنی ماندگاری بجا گذارد.
ارزیابی ناپایداری توسعه شهری اراک و راهبردهای ساماندهی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اراک اگرچه در ابتدا برپایه یک نقشه مهندسی ساخته شد اما جمعیت پذیری آن در دهه های بعدی روند فزاینده یافت. با تبدیل آن به قطب صنعتی صنایع مهمی در این شهر مستقر شدند. از آنجایی که این توسعه بدون توجه به ظرفیت طبیعی منطقه بود باعث تاثیرگذاری منفی در عناصر زیستی و محیطی شد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی فرایند صنعتی شدن اراک و پیامدهای محیط زیستی آن با استفاده از مدل ترکیبی SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM می پردازد. با شیوه پژوهش کتابخانه ای اطلاعات مربوطه جمع آوری و ارزیابی یافته ها مورد توجه قرار گرفت. با توجه به رویکرد علمی، برای تبیین بهتر و روشن تر یافته ها، از مدل سوات بهره گرفته شد. یافته های پژوهش تاکید دارند توسعه شهری اراک و تبدیل آن به کلانشهر به پایداری منجر نگشته و امروزه به عنوان یکی از کلانشهرهای ایران از توسعه ناپایدار رنج می برد. جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM بیانگر آنست که از بین شش استراتژی مهم انتخاب شده برای ساماندهی محیطی زیستی شهر اراک ، به ترتیب استراتژی تقویت صنایع محلی و بومی که با محیط زیست سازگاری دارند با نمره ،621/11 ، بهینه سازی صنایع و اتخاذ رویکرد توسعه پایدار در خصوص صنایع موجود با نمره 742/10، تعطیلی واحدهای آلاینده بزرگ و کوچک با نمره408/10، تجهیز صنایع به حس گرهای سنجش آلودگی و ثبت دقیق میزان آلودگی ها با نمره 05/10، بهینه سازی ناوگان حمل و نقل شهری با نمره 336/9و تاکید بر استفاده از وسایل نقلیه عمومی با نمره907/8 از اولویت و جذابیت بالایی برخوردار هستند.
تحلیل کاربست رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های فرسوده و نیازسنجی مشارکتی جهت اولویت بندی راهبردها با استفاده از الگوی تلفیقی SWOT-QSPM (مطالعه موردی: محله کوشک عباسعلی شیراز)
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
128-149
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، توجه به منابع فرهنگی به عنوان موتور محرک بازآفرینی شهری به طور فزاینده ای به یک موضوع اصلی در مطالعات شهری تبدیل شده است؛ بطوریکه محققان زیادی به مشارکت راهبردهای فرهنگی در بازآفرینی شهری تأکید کرده اند؛ ولی هنوز به تجربه موفقیت آمیزی از استفاده منابع فرهنگی جوامع محلی در پروژه های بازآفرینی شهری دست نیافته اند؛ در حقیقت راز موفقیت استفاده از منابع فرهنگی در بازآفرینی شهری در بسیج جامعه و آموزش های حمایتی نهفته است، نه یک رویکرد فرهنگی توسط متخصصین و مدیریت شهری. در این تحقیق به تحلیل کاربست رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله فرسوده کوشک عباسعلی و نیازسنجی مشارکتی ساکنین پرداخته می شود. این تحقیق از نظر هدف توصیفی- تحلیلی و از لحاظ نتایج کاربردی است. گرد آوری اطلاعات از طریق بررسی منابع کتابخانه ای/ اسنادی؛ روش میدانی و پرسشنامه کسب شده است. حجم نمونه بر طبق فرمول کوکران 105 خانوار تعیین شده است. روش تحلیل براساس الگوی تلفیقی SWOT-QSPM می باشد؛ به این صورت که پس از سنجش وضعیت محله، راهبردهای مورد نظر در ماتریس SWOT تدوین شده و راهبرد های تدوین شده با استفاده از مدل QSPM و ضریب نرمال شده هریک از عوامل داخلی و خارجی براساس امتیازدهی و نیاز سنجی ساکنین محله اولویت بندی شدند. با توجه به امتیازات راهبردها، راهبرد های بعد عملکردی در اولویت بالاتری قرار دارند. بنابراین طبق نتایج اولویت بندی راهبردها در این مطالعه می توان اذهان داشت؛ رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله کوشک عباسعلی، از طریق بسترسازی، مقدمه سازی و استفاده مستمر از سلیقه و فرهنگ ساکنین و پیش بینی پروژه های پیشگام فرهنگی به موفقیت می انجامد. همچنین کاربرد مدل های تلفیقی در نیازسنجی مشارکتی و تشخیص درست و به موقع نیازهای محلی، افزون بر تصمیم سازی مناسب می تواند تسهیلگر اجرای طرح های توسعه محلی باشد.
اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری شهرستان اهر با استفاده از مدل SWOT- QSPM(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
21 - 42
حوزه های تخصصی:
شهرستان اهر در شمال غرب کشور، با توجه به پتانسیل های شاخص و متنوع گردشگری، در صورت برنامه ریزی های کارشناسانه، این توانایی را دارد که به یکی از قطب های گردشگری کشور به ویژه در حوزه ی گردشگری نو تبدیل شود. نظر به این که دستیابی به این هدف به رشد و توسعه ی همه جانبهی اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر می گردد، در این پژوهش ساختار گردشگری شهرستان اهر با ارزیابی پتانسیل ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای منطقه با استفاده از مدل SWOT، بررسی شد. نتایج تحلیل SWOT، نشان داد که از دید سه گروه مورد بررسی شامل مردم میزبان، مسئولین و گردشگران، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای گردشگری منطقه به ترتیب دارای میانگین ضریب نهایی 6422/2، 5645/2، 6957/2 و 8807/2 می باشند که طبق نمودار حاصل شده، راهبردهای ST، WT،SO و WO به ترتیب بیشترین مساحت را به خود اختصاص دادند. این نشان می دهد که وضعیت نهایی راهبردی منطقه بیشتر به سوی راهبردهای تنوع یعنی بهره گیری از پتانسیل های بالای منطقه در راستای غلبه بر تهدیدهای احتمالی تمایل دارد که در برنامه ریزی های مربوط بایستی بیشترین تمرکز بر این بخش معطوف گردد. اولویت بندی سری راهبردهای موجود با ماتریس QSPM، نشان داد که در میان سری راهبردهای تنوع، راهبردهای ST 4 ، در میان راهبردهای تدافعی، راهبردهای WT 4 ، در میان سری راهبردهای رقابتی، راهبردهای SO 7 و در میان راهبردهای بازنگری، راهبردهای WO 2 ، به ترتیب با امتیاز نهایی جذابیت 74/12، 59/12، 03/13 و 64/12 به عنوان پر اولویت ترین راهبردها مطرح می باشند.
توان سنجی توسعه گردشگری شهرستان خاش با استفاده از تکنیک SWOT(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
49 - 66
حوزه های تخصصی:
ارزیابی استراتژیک تعیین چشم انداز برای یک منطقه گردشگری از آن جهت ضروری می نماید که به شیوه ای اثربخش موجب انگیزش و تحرک افراد برای دستیابی به آینده ای مطلوب می گردد. هنگامی که چشم انداز منطقه گردشگری با بهره گیری از نظرات ذینفعان تعیین گردید، سند حاصل بازتابی از چشم انداز های شخصی می شود که در قلب و مغز مدیران و کارکنان(درباره آینده) وجود دارد. در این مقاله با توجه به مباحث مطرح شده و در چارچوب روش ارزیابی استراتژیک توسعه گردشگری در شهرستان خاش، در چهار چوب مدل SWOT مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج به دست آمده در مدل QSPM تجزیه و تحلیل گردیده و نتایج حاصل در شناخت استراتژی اقدام و عملیاتی مورد استفاده واقع شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که استراتژی اقدام در توسعه گردشگری شهرستان خاش بر مبنای استراتژی محافظه کارانه (ثباتی) بوده و بر این مبنا در چارچوب این استراتژی کلان، پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر راهبرد محرک توسعه (مورد پژوهی: محله پنبه ریسه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
289 - 308
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازآفرینی پایدار شهری از جمله راهکارهایی است که در سال های اخیر به واسطه ی رویکردهای مختلفی که در راستای کاهش و رفع معضلات ناشی از بافت های ناکارآمد شهری ارائه نموده، از سوی جغرافیدانان، برنامه ریزان و طراحان شهری بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است که محرک توسعه به جهت مزایایی که در رابطه با رشد درونی شهرها به همراه دارد، به عنوان یکی از راهبردهای مهم و مؤثر آن، شناخته شده است.
هدف : تبیین چارچوبی برای بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی پایدار نواحی ناکارآمد شهری و بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی محله پنبه ریسه است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی-توسعه ای و از نظر رویکرد روش شناختی، کیفی-کمی است که در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی: محله پنبه ریسه یکی از کهن ترین محلات شهر قزوین است که در منطقه یک و در محدوده ی جنوب مرکزی این شهر قرار گرفته است.
یافته ها: با بررسی مطالعات پیشین، چارچوب نظری پژوهش در چهار حوزه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تبیین شده و با استناد به آن، سایر مراحل تحقیق از جمله شناخت، تجزیه، تحلیل و ارائه راهبردها انجام گرفته است که در بخش شناخت، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محله ی پنبه ریسه در قالب ماتریس سوات مورد واکاوی قرار گرفته و به کمک آن، استراتژی های محرک بیان گردیده است و در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی، راهبردها در راستای بازآفرینی پایدار بافت، الویت بندی و ارائه شده اند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از یافته ها گویای آن است که ناکارآمدی یک بافت به عوامل گوناگونی وابسته است که در صورت شناسایی درست و به موقع آن ها، می توان محدوده را از خطر افول و مرگ تدریجی در امان نگه داشت. یکی از راهکارهای نجات اینگونه بافت ها، بازآفرینی با راهبرد محرک توسعه است که به کمک پروژه های محرک کوچک و بزرگ مقیاس، با بازگرداندن پویایی، جنب و جوش، نشاط و سرزندگی دوباره به بافت های ناکارآمد، بر بازآفرینی پایدار آن ها تأثیر می گذارد. راهبردهای محرک توسعه و پروژه های مستخرج از آن ها، در صورت اجرای صحیح، می توانند رونق و پویایی را به بافت تزریق نموده و نقش به سزایی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد از جمله محله ی پنبه ریسه شهر قزوین، ایفا کنند.
استراتژی های ایجاد پیاده راه در شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه برنامه ریزی و طراحی مسیرهای پیاده، از جمله اق دامات ض روری و با اهمیتی است که می تواند در احیای مراکز شهری در راستای توسعه پایدار موثر واقع شود. از همین رو، برای ایجاد پیاده راه در سطح شهر سرعین که یکی از اهداف اصلی در راستای نزدیک شدن به زندگی انسان مداری و کاهش مشکلات شهری است، لازم است تا ابتدا قابلیت ها و تنگناهای ایجاد پیاده راه در سرعین شناسایی شده و استراتژی هایی در این رابطه ارائه گردد. در همین خصوص، تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش بررسی آن (ماهیت) توصیفی - تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان شهر سرعین و مغازه داران می باشند، که به شیوه تمام شماری و بصورت هدفمند در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. در این راستا، ابتدا در بازدیدهای میدانی، تعداد 8 نقطه قوت، 8 نقطه ضعف، 14 فرصت و 5 تهدید شناسایی شد و تعداد 4 راهبرد تهاجمی، 4 راهبرد محافظه کارانه، 2 راهبرد رقابتی و 2 راهبرد تدافعی با توجه به عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصتها و تهدیدها) در قالب مدل SWOT تدوین گردید. سپس با توجه به نظرات کسبه و کارشناسان و امتیاز عوامل داخلی و بیرونی، راهبردهای محافظه کارانه انتخاب شد و در نهایت با استفاده از مدل QSPM راهبرد "سامان دادن به وضعیت خیابان ها و پارکینگ های مسیر" با نمره جذابیت 11/5 از دل راهبرد اولیه انتخاب گشت.
تدوین برنامه ریزی سازمان های دولتی با رویکرد نهادی (مورد مطالعه: شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۸
137 - 165
حوزه های تخصصی:
سازمان هایی که بنا بر نیازهای بنیادی جامعه و با سیستم ارزشی قوی و انطباق پذیر به وجود می آیند نهاد نامیده می شوند. سازمان های دولتی چون نیازها و خواسته های جامعه را برآورده می کنند از بسیاری جهات نهادی هستند؛ بنابرین تدوین برنامه ریزی برای سازمان های دولتی با رویکرد نهادی ضرورت می یابد. در این پژوهش سازمان های دولتی شهرستان سروآباد به عنوان مورد مطالعه و نوع برنامه ریزی از نوع راهبردی انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی– تحلیلی؛ و برای گردآوری اطلاعات پژوهش از روش های میدانی و اسنادی استفاده شد، کلیه عوامل از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان جمع آوری شد. سپس با استفاده از مدل SWOT و ابزار QSPM، به بررسی وضعیت شهرستان سروآباد پرداخته و استراتژی های مدنظر اولویت بندی شده اند. نتایج نشان داد که تعداد 108 عامل استخراج؛ که از این تعداد 25 عامل برای قوت ها، 54 عامل برای ضعف ها، 12 عامل برای فرصت ها و 17 عامل برای تهدیدات بودند. همچنین از میان چهار نوع استراتژی(رقابتی، محافظه کارانه، تهاجمی و رقابتی) مناسب ترین، استراتژی تدافعی بود. و در میان استراتژی های تدافعی به ترتیب اهمیت استراتژی؛ استفاده از روش های علمی و تکنولوژی روز، اجماع مدیران سازمانی برای مدیریت یکپارچه سازمانی و هماهنگی بین سازمانی و آموزش دوره های رفتاری برای کارکنان مهمترین استراتژی ها بودند. این پژوهش برای مدیران سازمان های سطح شهرستان راه گشا خواهد بود تا عملکرد خود را برای خدمت به مردم بهبود ببخشند.
فناوری ارتباطات خودرویی: مروری بر مفاهیم و بررسی کاربردها
حوزه های تخصصی:
فناوری ارتباطات خودرویی (CVT ) گام بزرگی در عرصه سامانه های حمل ونقل هوشمند(ITS ) به حساب می آید. در این فناوری تجهیزاتی بر روی خودروها و محل هایی خاص در کنار جاده نصب می شود که امکان برقراری ارتباط بی سیم خودروها با یکدیگر و نیز بین خودروها و تجهیزات کنار جاده را فراهم می سازند. با استفاده از فناوری هایی مانند ارتباطات اختصاصی برد کوتاه (DSRC ) و با مبادله اطلاعات حساسی مانند موقعیت، سرعت و جهت حرکت خودروهاتا بردی معین، رانندگان خودروهای مجهز به این فناوری از سطح آگاهی بالاتری در رابطه با حضور سایر خودروها در نزدیکی خود برخوردار می شوند و می توانند با دریافت اطلاعات به موقع،برای مقابله با شرایط خطرناک و پرهیز از ورود به موقعیت های حادثه آفرین، تصمیماتی آگاهانه اتخاذ کنند.علاوه بر کاربردهای حیاتی ایمنی، این فناوری می تواند تحول مهمی در تحرک پذیری و روان سازی ترافیک نیز به وجود آورد. هم چنین رانندگان با داشتن اطلاعات کافی خواهند توانست نسبت به انتخاب بهتر مسیرها واصلاح الگوی رانندگی خود اقدام نمایند، که نتیجه ی آن کاهش مصرف سوخت و رانندگی سازگارتر با محیط زیست خواهد بود. در این مقاله مفاهیم فناوری ارتباطات خودرویی و کاربردهای ایمنی،تحرک پذیری ،زیست محیطی و سایر خدمات آن بررسی خواهد شد.
تدوین استراتژی تأمین مسکن محرومان بر اساس مدل های SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار به گونه ای که دغدغه ی مسکن فراتر از سایر عرصه های زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشم انداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروه های محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعه ی راهبردها و شاکله ی عمومی برنامه های واقع نگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کم درآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروه های اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریع تر گروه های هدف از برنامه های حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامه ریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهره برداری مسکن اقشار کم درآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکل های غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بی توجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بی توجهی به ویژگی های خاص گروه های هدف 3- عدم تعادل میان بهره مندی افراد مختلف در گروه های مختلف، در قبال برنامه های حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاست های محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دسته بندی گروه های هدف و سیاست های کلان اعم از «برنامه های توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیت های درونی با توسعه و تنوع بخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادل بخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخش های غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریع تر خانوارها از برنامه های حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامه ریزی را فراهم می آورد. واژگان کلیدی: برنامه های توسعه، مسکن محرومین، گروه های هدف، تحلیل SWOT، مدل .QSPM [1] . نویسنده مسئول: pakparvar_mohsen@yahoo.com
استراتژی موثر بازاریابی محصولات گلخانه ای در مناطق روستایی شهرستان جیرفت با تاکید بر مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
105 - 120
حوزه های تخصصی:
کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصادی کشورهای دنیا است و نقش آن در توسعه و ثبات اقتصادی و سیاسی و بین المللی انکار ناشدنی است. توسعه کشاورزی مهمترین اولویت در برنامه های توسعه ملی کشورهای در حال توسعه محسوب می شود و از مهمترین بخش های تاثیر گذار در اقتصاد ایران می باشد، که نقش مهمی در استقلال سیاسی و اقتصادی کشور ایفا می کند. در کشور ایران، بخش کشاورزی به جهت تأثیر فراگیری که در زمینه رفع چالش های اقتصادی - اجتماعی (تأمین استقلال و امنیت غذایی، ایجاد اشتغال، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست) در طول تاریخ و درینه این کشور داشته، از جایگاه مهمی برخوردار و ضرورت انجام سرمایه گذاری های جدید در این بخش را آشکار می سازد. بنابراین توجه به تولید گلخانه ای از نظر سبزیجات و صیفی جات، به عنوان یکی از بخش های پر بازده در امر بازاریابی محصولات کشاورزی تبدیل شده است. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف شناسایی محدودیت توسعه کشت گلخانه ای و استراتژی موثر بازاریابی محصولات آن در مناطق روستایی شهرستان شهرستان جیرفت است. هدف بررسی عوامل و محدودیت های توسعه کشت های گلخانه ای در مناطق رو ستایی شهرستان جیرفت است. برای این منظور، جامعه آماری این پژوهش 5 منطقه دهستان روستایی شهرستان جیرفت است، که در سال سال های اخیر به دلایل فعالیت های متنوع گلخانه گلخانه ای و داشتن شرایط لازم جهت صادرات گلخانه گلخانه ای توجه زیادی از کشاورزان و کارشناسان این حوزه را به خود جلب کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی(پرسشنامه) و توزیع آن بین 30 کارشناس متخصص در حوزه کشاورزی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. به منظور شناخت نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای بازاریابی محصولات گلخانه ای، از مدل استراتژیک SWOT استفاده شد و سپس به کمک ماتریس QSPM، مهمترین راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک بازاریابی در روستاهای منطقه شناسایی و تعیین اولویت شد. نتایج ماتریس داخلی و خارجی نشان داد، راهبرد در مناطق شهرستان جیرفت در یک موقعیت تهاجمی قرار گرفته است، که این به معنای دارا بودن حداکثر قابلیت و توانایی برای تحقق چشم چشم انداز مورد نظر است. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی کمی، چشم چشم انداز مدنظر برای پتانسیل های بازاریابی محصولات گلخانه ای این منطقه، برای تحقق موقعیت رقابتی در 4 مورد گنجانده شد، که اولویت اول با «مستعد بودن منطقه جهت سرمایه گذاری و تثبیت موقعیت قطبی منطقه» است.