مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
تمامیت
حوزه های تخصصی:
توجیه معرفت یکی از مهم ترین مسائلی است که از دیرباز ذهن فیلسوفان و معرفت شناسان را به خود مشغول کرده و موجب ارائه نظریات متفاوتی در این باب شده است. مبناگروی یکی از قدیمی ترین و مهم ترین این نظریات است. ازاین رو، این پژوهش درصدد بررسی استدلال های مبناگروی و مهم ترین چالش های پیش روی آن است. در این راستا با بررسی استدلال از راه استحاله تسلسل و احتمال و یقین، روشن خواهد شد که تنها برخی تقریرهای استدلال از راه استحاله تسلسل قابلیت اثبات مدعای مبناگرایان را دارد. این در حالی است که نتیجه استدلال از راه احتمال و یقین چیزی نیست که مبناگرا به دنبالش باشد.
در ادامه با بررسی مهم ترین چالش های پیش روی مبناگروی که عبارت اند از: مستدل بودن گزاره های پایه، چگونگی ارتباط گزاره های پایه با واقع و ناسازگاری دستگاه معرفتی مبتنی بر مبناگروی، روشن خواهد شد این چالش ها استبعادی بیش نیستند و همگی دارای پاسخ و رفع شدنی اند.
سیر تاریخی و اندیشه ای حفاظت میراث فرهنگی از منظر جایگاه مفهومی تمامیت(یکپارچگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمامیت، از جمله مفاهیم بنیادین در حوزه میراث فرهنگی است و اهمیت شناخت این مفهوم و بررسی جایگاه آن در مبانی فلسفی حفاظت تا بدانجاست که نیل به تمامیت از جمله معیارهای اساسی حفاظت مطلوب آثار تاریخی معرفی شده است. تمامیت در دوره های مختلف تاریخی همواره مطرح بوده لیکن به دلیل تعابیر و برداشت های متفاوت از این مفهوم، در هر دوره با معانی گوناگونی به کار رفته است. این مقاله با هدف یافتن پاسخ برای این پرسش که جایگاه مفهومی تمامیت به عنوان یکی از اصول اساسی میراث فرهنگی در تئوری حفاظت چیست و چه روندی را از قرون وسطی تا دوره معاصر طی نموده است و همچنین به طور کلی مبحث معنا و ارزش در مبانی فلسفی حفاظت و نیز در مقوله تمامیت، چه نقشی داشته، صورت گرفته است. از خلال بررسی منابع و اطلاعات، نتایج به دست آمده نشانگر حدود معنایی، جایگاه و میزان اهمیت تمامیت در بستر تاریخی حفاظت بوده و مشخص می سازد که این مفهوم، یکی از اصول اساسی است که در کلیه حوزه های میراث فرهنگی، بایستی همواره مورد صیانت قرار گیرد، تا بدان جا که خدشه دار شدن این مهم سبب کاهش میزان ارزشمندی اثر شده و تنها راه حفظ ارزش های جهانشمول، حفظ تمامیت آن است.
رابطة « اخلاق» و «الهیات» در فلسفة ایمانوئل لویناس
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل رابطة اخلاق و الهیات در تفکر لویناس می پردازد. لویناس با مطرح کردن مساله «همان» و «دیگری» در فلسفه خود، اخلاق را پایه فلسفة اولی یا الهیات خویش قرار می دهد. او با تفسیری غیر هستی شناختی از خدا و تلقی خدا به عنوان «دیگری مطلق»، ذهنیت انسان و تصور نامتناهی را شالودة اخلاق می سازد و الهیات را وارد عرصه اخلاق می کند. به زعم این فیلسوف الهیات باید از بستر رابطة چهره به چهره انسان مسیر الهی را دنبال کند نه از طریق رابطه هستی شناختی بین خدا و انسان. لویناس معتقد است که سوژه از بنیاد، اخلاقی است. به نظر لویناس فلسفة غرب غالباً نوعی هستی شناسی بوده است و در نتیجه همواره «دیگری» یا «غیریت» را به «همان» فروکاسته و این فروکاهش معنای اخلاقی داشته است. بنابراین به عقیده وی خطای فلسفه غرب این بوده که به جای این که متافیزیک را بر اخلاق اجتماعی بنا کند آن را بر هستی شناسی بناکرده است. اخلاق لویناس بر خلاف اخلاق همان محور سنتی، اخلاقی دیگر محور است. اومانیسم جدید لویناس نیز ناشی از همین نگرش غیرسنتی به اخلاق است. همچنین خدایی که لویناس در اخلاق از آن صحبت می کند نه خدا هستی شناختی است نه خدا درون ذهنی(حلولی) بلکه خدای نامتناهی و «بیرونی» است.
تمامیت منطق رواقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمامیت منطق رواقی، بر خلاف تمامیت منطق گزاره ای جدید که از سوی منطق دانان معاصر مورد پذیرش قرار گرفته، موضوعی است که مورد تشکیک واقع شده است؛ در این مقاله، پس از بررسی نظام های گوناگونی که از سوی پژوهشگران مختلف بر اساس گفتارهای منطق دانان رواقی بازسازی شده است، به تمامیت این نظام ها اشاره شده و نشان داده می شود که هیچ یک از این نظام های بازسازی شده نمی توانند معیارهای اساسی رواقیان در مورد استدلال های معتبر را برآورده سازند و بر این اساس نمی توان تمامیت چنین نظام های بازسازی شده ای را به نظام منطقی مورد نظر رواقیان نسبت داد. در پایان، تمامیت منطق رواقی حتی به معنای فروکاهش همه ی استدلال های معتبرِ مورد نظر رواقیان به اثبات نشده ها نیز انکار شده و نشان داده می شود که رواقیان در کنار اثبات نشده ها و استدلال های قابل فروکاهش به اثبات نشده ها، اعتبار برخی دیگر از استدلال ها را پذیرفته اند.
امکانات قوه حاکمه تأملی در صورت بندی طبیعت حقوقی در نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
134 - 158
حوزه های تخصصی:
شاید یکی از محوری ترین ایده های کانت که تمام دوره های کار پیگیر فکری او را به یکدیگر متصل می کند، ایده طبیعت به طور کل باشد. طبیعت به طور کل برای کانت معادل تمامیّت و کلیّت است. قاعده این ایده بنیادین چنین است: جزئیات سرانجام باید تحت امر کلی واقع شوند تا قابل تبیین باشند. اما جالب توجه این است که این قاعده کلی که در سه دوره کار فکری کانت بدون تغییر باقی می ماند، در هر دوره دلالت خاصی پیدا می کند. لذا ما در پی پاسخ به این سوال هستیم که کانت چگونه از طبیعت به عنوان امر عینی شروع می کند و سپس به طبیعت همچون ایده آل عقل محض می رسد یا آن را همچون تمامیّت ضروری برای قوّه حکم لحاظ می کند و از آن جا به طبیعت همچون امری که دارای الزامات حقوقی است می رسد اما چنین تبدلی به طبیعتِ حقوقی و تاریخی تنها در صورتی ممکن می شود که به قوّه حاکمه تأملی -زیبایی شناختی، غایت شناختی- توجه داشته باشیم. چرا که دقیقاً قوّه حاکمه تأملی است که ابزار لازم را در اختیار کانت می گذارد تا طبیعت را همچون تمامیّتی بنگرد که غایتش تحقق حقوق است. طبیعت در این معنا امری است که امیدواری را به نوع انسانی عرضه می کند.
مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت برای ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
594 - 626
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت، به منظور توسعه قابلیت های بازاریابی، دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار است.
روش: در مرحله کیفی، مصاحبه های عمیق با 20 نفر و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مدیران ارشد، میانی و خبرگان و همچنین 4 گروه کانونی متشکل از 6 عضو، در یکی از بزرگ ترین صنایع فولادی کشور، برنامه ریزی و انجام شد. در مرحله کمّی نیز، 350 نفر، از بین مدیران و خبرگان شرکت های صنعت فولاد ایران و پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران برای نمونه انتخاب شد. روش اجرای پژوهش، از نوع آمیخته کیفی کمّی (اکتشافی تأییدی) است. به این منظور، ابتدا در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل مضمونی، داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، گروه های کانونی و همچنین مرور جامع ادبیات موضوع، مدل اولیه پژوهش مفهوم سازی شد. سپس در مرحله کمّی با استفاده از داده های گردآوری شده از طریق پرسش نامه و همچنین داده های مربوط به عملکرد شرکت های در دست بررسی از سامانه کدال سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، مدل مفهومی اولیه، در چارچوب معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی و با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شد و مدل مفهومی نهایی پژوهش با تحلیل تلفیقی یافته های مراحل کیفی و کمّی به دست آمد.
یافته ها: بنگاه های کسب وکار به منظور ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و سایر قابلیت های سازمانی مرتبط، به توسعه تمامیت داخلی بنگاه نیازمندند. تمامیت داخلی بنگاه های کسب وکار، به توسعه هوشمندی کسب وکار، یادگیری مستمر سازمانی و مدیریت دانش منجر می شود و توسعه موارد پیش گفته، توسعه قابلیت های بازاریابی، یکپارچگی زنجیره تأمین، ارتقای خصیصه های منابع بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار را به همراه می آورد. همچنین، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی، روابط بین قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر بنگاه را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، در ارتباط با ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباط آن با مزیت رقابتی پایدار و عملکرد بنگاه، سه مفهوم جدید تمامیت داخلی بنگاه، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی را وارد ادبیات راهبرد بازاریابی و مدیریت راهبردی کرده است. ضمن آنکه مفاهیم جدیدی را نیز به ادبیات قابلیت های بازاریابی افزوده است و پیکربندی جدیدی را در خصوص پیشایندهای توسعه قابلیت های پیش گفته، پیشنهاد می دهد.
تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای از منظر تعیین مؤلفه های مؤثر بر آن تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمامیت، یکی از بنیادی ترین وجوه اخلاقی و فلسفی در حفاظت و مرمت میراث فرهنگی است و باوجود آنکه، در طول تاریخ بسیار درباره آن بحث شده، هم چنان به درستی و کمال تعریفی از آن ارائه نشده است. در ضرورت و اهمیت این مفهوم، همان بس که تمامیت را یکی از وجوه و ارکان پایه ای حفاظت میراث فرهنگی دانسته و آن را در حوزه های متعدد میراث فرهنگی درراستای درک هرچه بهتر و اجرایی کردنش، جداگانه تبیین و ارزیابی کرده اند. این در حالی است که تمامیت در حوزه آثار و مجموعه های موزه ای، هیچ گاه تعریف نگردیده و برای تعریف آن تنها از تعابیر موجود در دیگر حوزه های میراث فرهنگی، از چشم اندازهای طبیعی گرفته تا فضاهای روستایی و شهرهای تاریخی، بهره جسته اند. این مبحث، به درستی آشکار می سازد که نمی توان انتظار داشت آنچه تحت عنوان تمامیت براساس مؤلفه های موجود در دیگر حوزه ها تاکنون تبیین شده است، بتواند در حوزه موزه های ملی و منطقه ای سبب ارتقای کیفیت راهبردهای حفاظتی و درک مخاطبین این آثار گردد. از این منظر، در این پژوهش که به شیوه تحلیلی- توصیفی و با هدف تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای و شناخت مؤلفه ها و زیربخش های معنایی این مفهوم صورت پذیرفته است، با مطالعه و تحلیل اسناد، متون و اطلاعات در سه حوزه متفاوت: اهداف و رسالت موزه ها و آثار موزه ای، مفاهیم مندرج در حفاظت مبتنی بر تمامیت و درنهایت، تعریف تمامیت در دیگر حوزه های میراث فرهنگی، استخراج مؤلفه های مؤثر بر مفهوم تمامیت انجام شده است. درپایان، با ارزیابی داده های به دست آمده در هریک از این حوزه ها و توجه به فصل مشترک آن ها، 7 مؤلفه مؤثر: نظم فضایی، تداوم معانی، دست نخورده بودن، سرزندگی، اصالت مواد، منزلت و حریم، پویایی محیطی و اجتماعی، به عنوان زیربخش های معنایی تمامیت آثار موزه ای معرفی شدند تا بر این اساس بتوان به درک و شناختی صحیح از تمامیت، دست یافت. همچنین، این مفهوم را در حوزه آثار موزه ای تبیین نمود.
نقد کتاب Immanuel Kant (ایمانوئل کانت)(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب ایمانوئل کانت نوشته لوسین گلدمن از مهمترین آثار کانت پژوهی سده بیستم است. در این نوشته ضمن بیان وجوه اهمیت و جنبه های بدیع این اثر، مضمون ساری و تکرارشونده آن آشکار میشود که مساله انسان و جامعه انسانی و نسبت آن دو با جهان است. مهمترین مساله فلسفه جدید و به طریق اولی فلسفه کانت به منزله نمونه اعلای تفکر دوره روشنگری نیز همین مساله است و به شرح و بسط زوایای همین مساله در نوشته پیش رو پرداخته شده است. مساله نامبرده در همه محتوای کتاب جاری و ساری است و این نوشته نیز همراه با آشکار ساختن این مضمون در کتاب، جایگاه اندیشه کانت در فلسفه جدید را نیزاز همین زاویه بررسیده است. این نوشته ضمن آشکارکردن نقطه کانونی مطرح در کتاب، نسبت میان انسان و اجتماع و جهان را به منزله نقطه تکرارشونده اندیشه فلسفی عملی کانت آشکار میکند. از تلاقی این نقطه تکرارشونده با نقاطی دیگر تفاوت ها و تمایزهای فلسفه های بعدی در سده های نوزدهم و آغاز سده بیستم رویش یافته و رشد کرده اند که در بخش نتیجه به آن اشاره شده است._x000D_
“Immanuel Kant” written by Lucien Goldman is one of the most important books published during the 20th century. I explicate its various important aspects concentrating on its reproducing theme which is humanity, society, and their relationship with the universe within Kant’s philosophical thought. The relation of humans, society, and the universe is the most productive problem of modern philosophy; according to Goldman’s book, for Kant it is the most productive problem too. Goldman delineates how the relation of human, bourgeois society and the universe is the most focal point in Kant's philosophy, which has been pervaded throughout the chapters of the book, and I clarify it as well as Kant’s own account of the foregoing problem. Consequently, I recapitulate how most of the following philosophies are differentiated from this problem in addition to the next particular problems during the 19th and early 20th centuries.
واکاوی برخی اشکال کهن الگوی ماندالا در ناخودآگاه قومی طاهره صفارزاده
حوزه های تخصصی:
کهن الگوی ماندالا یکی از دیریاب ترین تصاویر ذهنی و بازمانده اجداد بشری است که دارای مفاهیم مختلف اعم از تکامل و فردانیت است. یونگ روانشناس سوییسی، این کهن الگو را نماد خویشتن می شمارد که ابتدا از دین وارد روانشناسی و سپس به حوزه ادبیات وارد گردید. این صورت ازلی بیشتر در آسیای شرقی و بین هندوها و بوداییان مورد توجه است و شامل دایره-ای محصور در مکعب است. در آثار ادبی و هنری، نمود این کهن الگو در تصاویری چون خورشید، گل، ساعت، فواره و غیره قابل مشاهده است. اعداد چهار و هفت نیز نمادهای دیگر این کهن الگوست. با بررسی این کهن الگو در آثار ادبی می توان به کارکرد ناخودآگاه شاعر در استفاده از این تصویر و میزان موفقیت او در رسیدن یا توجه به کمال پی برد. در این مقاله نمودهای کهن الگوی ماندالا با تصاویر مختلف در شعر صفارزاده واکاوی می گردد. به نظر می رسد در شعر صفارزاده، اساطیر مربوط به قدرت و زیبایی در کهن الگوی خورشید نمود یافته و مرگ و رستاخیز دوباره در اساطیر گل خود را نشان داده است. همچنین حیات بخشی و تمامیت در نماد فواره ظاهر شده و زمان و اهمیت آن خود را در ساعت نشان داده است. کمال و فردانیت نیز در دو عدد چهار و عفت نمایان شده است که همه این موارد اشکال نمایش کهن الگوی ماندالا در شعر صفارزاده هستند.
باز شناخت اصالت در حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی با استناد به آراء اندیشمندان در قرن 19 و20 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
237 - 254
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که اصالت از بنیادی ترین مفاهیم در فلسفه حفاظت - مرمت و مداخله حفاظتی _ مرمتی متاثر از نوع رویکرد به اصالت است و از دیگر سوی این مفهوم در طول تاریخ حفاظت با سایر مفاهیم مرتبط با آن چون ارزش، تمامیت و نیت خالق اثر رابطه تنگاتنگی داشته است در این مقاله کوشیده ایم این مفهوم را در قرن و 19 و 20 باز شناسیم. از این رو، مقاله حاضراز طریق بازخوانی و وا کاوی تاریخ حفاظت و مرمت از یک سو و دیدگاه های صاحبنظران از دیگر سو، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی بازشناخت اصالت و تعیین رویکردهای مختلف به آن در طول تاریخ حفاظت و مرمت است. در این پژوهش با بررسی تاریخ حفاظت توانستیم رویکرد به اصالت را، فارغ از سیر تاریخی، در قالب سه رویکرد عمده دسته بندی نماییم. رویکرد اول، قائل به اصالتِ مولفه هایی ثابت در اثر است. در حقیقت رویکرد اول در شئ به جستجوی امری ثابت پرداخته است. امری که در ضمن تغییر و تحول اثر، استمرار می یابد و در نتیجه این امر مستمر را واجد ارزش، لازمه اصالت و مستحق حفاظت دانسته است. این که چه چیزی موضوع تداوم و استمرار دانسته می شود، مستقیماً به بنیان های اندیشه ای و مبانی نظری پشتیبان آنها و آنچه از نظرشان ارزشمند بوده است مرتبط می گردد.رویکرد دوم اصالت را با تاریخمندی اثر گره می زند که می توان از آن به عنوان اصالت فرآیندی نام برد و سرانجام رویکرد سوم رویکردی است ناظر محور ( مخاطب محور) که در جریان شناخت و ارزیابی اثر، با اولویت بخشی به ناظر به جای اولویت دادن به اثر تاریخی، در تشخیص اصالت، رویکرد ناظر را مبنای قضاوت درباره اصالت اثر قرار می دهد .
منطق وجهی نرمال دو موضعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
87 - 102
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا معناشناسی کریپکی برای منطق وجهی نرمال با یک عملگر دو موضعی را تعریف کرده و سیستمی به نام K^2 را که نسبت به این معناشناسی درست و تمام است را معرفی خواهیم کرد. سپس دو نوع ترجمه ارائه خواهیم کرد و با استفاده از این ترجمه ها نشان خواهیم داد که منطق وجهی نرمال دو موضعی (K^2) و منطق وجهی نرمال استاندارد (K) بسیار به هم مرتبط هستند. یک ترجمه را تعبیر-پایدار می نامیم، در صورتی که اثبات پذیری در هر دو جهت حفظ شود. طبق این تعریف، ثابت خواهیم کرد که هر دو ترجمه ی معرفی شده، تعبیر-پایدار از K به K^2 و بالعکس هستند. یک توسیع از منطق K، یک مجموعه از فرمول ها است که شامل K است و تحت قواعد آن و جانشینی یکنواخت بسته است. توسیعی از منطق K^2 را نیز به همین صورت تعریف خواهیم کرد. در نهایت ثابت خواهیم کرد که یک تناظر یک-به-یک بین توسیع هایی از منطق K و منطق K^2 وجود دارد.
بازشناخت نسبت ارزش و اصالت در حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی با استناد به آراء اندیشمندان غیر ایرانی تا قرن 19 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
117 - 143
حوزه های تخصصی:
بنابر اهمیت مفهوم اصالت در حفاظت و مرمت در این پژوهش سعی شده است اصالت و سایر مفاهیم مرتبط با آن (ارزش، تمامیت، نیت خالق اثر) در تاریخ حفاظت و مرمت بررسی گردد. مقاله حاضر از طریق بازخوانی و واکاوی تاریخ حفاظت و مرمت از یک سو و دیدگاه های صاحب نظران از سوی دیگر، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی بازشناخت اصالت و تعیین رویکردهای مختلف به آن در طول تاریخ حفاظت و مرمت است. مطالعه مفاهیم ارزش، اصالت، تمامیت، نیت هنرمند و رویکرد حفاظتی _ مرمتی در آثار تاریخی در دوره های زمانی گوناگون نشان می دهد ک ه دی دگاه های فلسفی، مکاتب فکری و رویدادهای هر دوره، ارزش های مطرح شده در آثار تاریخی و میراث فرهنگی را دگرگون ساخته و به طور غیرمستقیم بر اصالت، تمامیت، نیت هنرمند خالق اثر و درنهایت رویکرد حفاظتی _ مرمتی تأثیر گذاشته است.