فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
195 - 235
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مقوله های علوم اجتماعی است که بر ابعاد عینی و ذهنی متمرکز است. محتوا، نوع و کیفیت شبکه روابط و تجربیات مشترک تأثیرات زیادی بر موفقیت افراد در حوزه های مختلف زندگی آن ها و کل کیفیت زندگی شان دارد. در شهر کرمانشاه وجود محورهای عبوری در بخش هایی از شهر تغییرات کالبدی و گسست اجتماعی را در پی داشته است. باهدف سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه، مفاهیم سرمایه اجتماعی با ابعاد ساختاری، شناختی، هنجاری و کیفیت زندگی با ابعاد عینی و ذهنی بررسی شد. جامعه آماری ساکنان مناطق 1، 2 و 4 شهر کرمانشاه بوده اند و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در بخش استنباطی و برای سنجش رابطه متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن و کیفیت زندگی با ابعاد آن از نرم افزار SPSS استفاده شد و رابطه همه متغیرها در فاصله اطمینان 95% معنادار و مثبت بود. با استفاده از نرم افزار AMOS و رسم مدل معادلات ساختاری مشخص شد که سرمایه اجتماعی شناختی بیش از متغیرهای دیگر در تغییرات کیفیت زندگی سهم دارد. درواقع افزایش سرمایه اجتماعی گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی است و روابط و الگوهای پیوندهای اعضای جامعه می تواند در کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.
ارایه مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان به منظور برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی شهرهای آینده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، دانش ، خلاقیت و اطلاعات بیشترین تأثیر را بر توسعه شهرها گذاشته اند. به گونه ای که راهبردهای توسعه دانش بنیان نقش مهمی در حمایت از توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی شهرها ایفا می کنند. بر همین اساس، شهرها برای جذب و حفظ صنایع و کارکنان دانش بر، راهبردهای مختلفی را اتخاذ می نمایند. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان جهت کاربست آن برای برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی به شهرهای آینده کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از لحاظ هدف، اکتشافی است. پارادایم حاکم بر این پژوهش، تفسیرگرایی است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی آن، نمونه کاوی می باشد. از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل پژوهش هایی است که از سال 2005 تا 2023 در حوزه شهر دانش بنیان انجام شده است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای تحلیل داده ها استفاده شده که دارای پنج مرحله متشکل از تعریف، جست و جو، انتخاب، تحلیل و سنتز می باشد. بر اساس نتایج، بیش از 60 درصد منابع پژوهش مربوط به 10 سال اخیر(2013-2023) بوده اند. سهم مقاله ها، کتاب و پایان نامه ها از منابع پزوهش، به ترتیب برابر با 83 درصد، 10 درصد و 7 درصد می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری باز نشان دهنده آن است که 96 کد برای توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان وجود دارد. این کدها در نه مفهوم (عوامل سیاسی-قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد، پیشران های توسعه دانش بنیان، شاخص های کارکردی، پایه علمی، ابعاد، بستر جغرافیایی- کالبدی و مجموعه های سیاست گذاری و راهبردی) و شش کد محوری(شرایط علّی، شرایط زمینه ای، مقوله محوری، شرایط مداخله گر(میانجی)، پیامدها و راهبردها) طبقه بندی شده اند. در نتیجه، مدل نظری توسعه شهری دانش بنیان منوط به وجود شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله محوری، پیامدها و راهبردها است.
گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا در معماری
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «دیالکتیک فضا» در معماری به تضادها و تقابل هایی اشاره دارد که در فضاها وجود دارد. این تضادها می توانند شامل مواردی مانند روشنایی و تاریکی، فشردگی و فضایی بودن، جنبه های متقابل مثل داخلی و خارجی و... باشند. این مفهوم در معماری، بیشتر به طراحی فضاها و نحوه تأثیرگذاری آن ها بر رفتار و احساسات انسان ها می پردازد. یکی از مهم ترین گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا، تعادل میان تضادها است. در طراحی فضاها، تلاش برای ایجاد تعادل بین عناصر مختلفی مانند روشنایی و تاریکی، فضای باز و بسته، فضای داخلی و خارجی و... به عنوان یکی از اصول اساسی در نظر گرفته می شود. این تعادل می تواند به تعادل در روحیه و احساسات افراد کمک کند و فضا را برای استفاده بهینه از آنان فراهم کند. یکی دیگر از گزاره های مهم دیالکتیک فضا، تداخل و تعامل بین عناصر مختلف است. فضاها با ایجاد تداخل و تعامل بین مؤلفه های مختلف می توانند جذابیت بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، فضاها با تنوع و تعدد عوامل، بیشترین تأثیر را بر رفتار و احساسات افراد دارند و این تعامل ها می تواند به وجود آورنده جوانب جذاب و پویایی در فضاها باشد. یکی از دیگر گزاره های پرتکرار، پیوند با محیط است. فضاها باید قادر باشند با محیط اطراف خود پیوند برقرار کنند و ارتباط مثبتی با آن داشته باشند. این ارتباط می تواند از طریق استفاده از مناظر طبیعی، ارتباط با فضاهای مجاور یا حتی ادغام با فضاهای شهری انجام شود. با توجه به این گزاره های پرتکرار، طراحان معماری می توانند فضاهایی را ایجاد کنند که تأثیرگذاری بیشتری بر رفتار و احساسات ساکنان داشته باشند و فضاهایی دارای جذابیت و تنوع بیشتری باشند. این اصول به طراحان کمک می کند تا فضاهایی باکیفیت و مناسب برای زندگی و کار انسان ها ایجاد کنند.
دلایل و چگونگی شکل گیری کتب مصور در دوران اکبر شاه با نگاهی بر نسخه داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری از دیرباز پیوند عمیقی با ادبیات داشته است. از شاخه های نگارگری می توان نگارگری مکتب گورکانیان هند را نام برد؛ که با حمایت پادشاهان مغول و زیر نظر استادان ایرانی دست به تهیه نسخه های مصوِّر فارسی می زدند، یکی از این آثار، داراب نامه اثری روایی - حماسی از ابوطاهر طرسوسی است که پیش از آن در هیچ یک از مکاتب ایرانی مصوِّرسازی نگردیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده است که دلایل و چگونگی شکل گیری این نسخه مصوِّر در دوره مغولان هند خصوصاً اکبرشاه چه بوده است؟ و شیوه مدیریت نقاشخانه و سلیقه پادشاه چه تأثیری بر آثار می گذاشته است؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که اکبرشاه به دلیل یک نوع بیماری که خواندن را برایش مشکل می ساخت، گرایش به آثار روایی و مصوِّر داشت و به همین دلیل بیشترین حجم نسخه های تصویرنگاری شده مکتب گورکانی، در میان سایر پادشاهان این سلسله، مربوط به زمان اکبرشاه است؛ اما به دلیل حجم زیاد آثار دربار اکبر و احتمالاً به دلیل پراکندگی هنرمندان، عملاً نظارت بر روی تمام مراحل کار امری سخت و دشوار بوده و باوجود آثار «بساوان» به عنوان رئیس نقاشخانه اکبرشاه در کتاب مصور داراب نامه، باز هم نگاره ها از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیستند.
نقش عناصر معماری در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
6 - 19
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی محصولی برآمده از فرهنگ ایرانی و دارای عناصر مصنوع و طبیعی است و در عین حال که اصولی ثابت و مشخص دارد، دارای تنوع زیادی است. به دنبال این تنوع، طراحی های مختلف برای عناصر باغ ایرانی مشاهده می شود. این پژوهش تنها به عناصر معماری باغ ایرانی می پردازد. اینکه یک عنصر معماری چرا به این شکل درآمده می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و این دلایل از فلسفه و مبانی نظری آنها نشأت می گیرد. تاکنون مطالعات زیادی روی عناصر معماری باغ ایرانی انجام شده و به آنها از جوانب مختلف نگریسته شده است. اما عناصر معماری باغ ایرانی چه نقشی در طرح کلی باغ ایرانی ایفا می کنند؟ این عناصر بر اساس دلایل عملکردی، اقلیمی یا شکلی ظهور یافته یا عوامل دیگری در ظهور آنها دخیل بوده اند؟ یافتن پاسخ این قبیل پرسش ها می تواند یاریگر شناخت و چرایی تنوع در ظهور عناصر معماری در باغ ایرانی باشد. برای این منظور ده باغ منتخب در اقلیم های مختلف و با قدمت های متفاوت انتخاب شده تا عناصر معماری آنها بررسی شود. در بررسی دلایل مختلف شکل گیری هر یک از عناصر معماری در باغ های منتخب از ارزش گذاری کیفی و روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. فراوانی نقش ها در بررسی هر یک از عناصر مشخص می کند که آن عنصر عمدتاً چه نقش غالبی در باغ دارد یا هر باغ عمدتاً دارای چه نقشی از عناصر معماری است. نتایج نشان می دهد که «دیوار» در باغ ایرانی دارای نقش عمدتاً عملکردی- اقلیمی، «ورودی» دارای نقش عمدتاً معناگرا و «کوشک» دارای نقش عمدتاً فضاگراست. به این ترتیب عناصر معماری در باغ ایرانی خیلی خودنمایی نکرده و بیشتر توجه مخاطب را به باغ و طبیعت معطوف می کنند.
واکاوی نقش و مسئولیت های بالقوه طراحان شهری ایران در حرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۷۲-۴۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله و هدف: علیرغم گذشت حدود پنجاه سال از تاسیس رشته طراحی شهری در دانشگاه تهران و پس از آن تدریس در سایر دانشگاه های ایران، هنوز به نظر می رسد از ظرفیت های بالقوه این رشته و فارغ التحصیلان در حرفه به خوبی استفاده نشده است. هدف این پژوهش شناخت و تبیین وظایف، نقش و ظرفیت های بالقوه طراحان شهری ایران در حرفه بوده و در پی پاسخ به سوال چیستی وظایف بالقوه ایشان در حرفه می باشد. روش: پژوهش حاضر با رویکردی کیفی شکل گرفته است و در راستای پاسخ به سوال فوق، از روش های تحلیل محتوا و همچنین پیمایش کیفی بهره برده است. تکنیک های به کارگرفته شده در جمع آوری داده به ترتیب شامل مرور اسناد کتابخانه ای و مقالات مرتبط، مصاحبه باز با اساتید، متخصصین و حرفه مندان باسابقه و همچنین پرسشنامه آنلاین ساختار یافته می باشد و در راستای تحلیل داده از تکنیک تحلیل تفسیری استفاده شده است. یافته ها: دستاورد این پژوهش معرفی و ارزیابی میزان اهمیت 8 ظرفیت فعالیتی طراحان شهری ایران در حرفه می باشد که به ترتیب عبارتند از: مدیریت شهری، دفاتر مهندسین مشاور،سازمان های مردم نهاد، آموزش، فعالیت های میان رشته ای(روانشناسی محیط، اقلیم و ....)، ناظر(نظارت بر طراحی و اجرا)، پیمانکار و پژوهش. بر اساس یافته های پژوهش در میان این هشت ظرفیت حوزه مدیریت شهری، دفاتر مهندسین مشاور، سازمان های مردم نهاد و آموزش به ترتیب از نگاه متخصصان طراحی شهری اهمیت بیشتری دارند.
حیاتِ حیاط: بررسی سیر تحول حیاط خانه های تهران در دوره معاصر و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۹۵-۶۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: حیاط در گذشته نقش بسیار پررنگ تری نسبت به امروز ایفا می کرده است. پس از تغییرات در ساختار جامعه، خانه و حیاط دستخوش تحولاتی شد. پژوهش حاضر درصدد بررسی این تحولات و دلایل وقوع آن در طی دوران معاصر بوده است. روش ها: جمع آوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در گذشته حیاط به عنوان عنصر سازمان دهنده به فضاهای خانه، عنصری برای تأمین نور و تهویه فضاها، ارتباط دهنده با طبیعت و فراهم کننده فضای مناسب برای آسایش خانواده و برگزاری مراسم ها بوده است. اما نقش حیاط در خانه های امروز صرفاً فضایی واسط بین خانه و معبر، حرکت اتومبیل ها و گاهی دارای چند باغچه ی کوچک برای استفاده بهینه از فضاهای باقی مانده از مسیر حرکتی اتومبیل است. نتیجه گیری: با توجه به تغییر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جامعه، مطمئناً احیای عین به عین فضای حیاط های سنتی برای جامعه ی امروز کاری عبث، اشتباه و تصمیمی احساسی است. به نظر می رسد که همان حیاط های سنتی در ساختار جدیدِ شهری که خانه ها بر هم اشراف دارند، به ارتفاع و بالای برج ها (بام های سبز) که اشرافی بر آن نیست، برده شده است. علت این تغییرات را می توان سیر تحولات ایجاد شده در همه ی ابعاد جامعه، از دوران قاجار دانست. با توجه به این تحولات، روابط و مفروضات دنیای سنت توان حیات را در دنیای معاصر نداشتند. با تغییر کالبدهای ادراکی انسان معاصر، کالبدهای محیطی او نیز تغییر کرد. خانه به عنوان مرتبط ترین فضا با انسان، دستخوش تغییرات اساسی شد و حیاط به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای آن، از این تغییرات مصون نبوده است.
سیر دگرگونی تصویر بازنمایی شده از بافت تاریخی تهران در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
79 - 90
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به ویژه در بافت های تاریخی، تحولی را از سر گذرانده اند که حاصل فرایندهای معنازدایی و ارائه صورت بندی های جدید از بافت های ناکارآمد شهری است. فرایندی که به افول کیفیت و به تبع آن دگرگونی زندگی روزمره ساکنین در این بافت ها می انجامد. از آن روی که فضاهای سینماتیک به عنوان یک فضای برساخته، به بهترین نحو، منطق سرشت نمای زندگی روزمره شهری را منعکس می کنند، نگاه به فضاهای شهری از دریچه سینما، شاید رهیافتی باشد که شیوه نوینی از مواجهه با فضا و تاریخ را ممکن می کند. از این رو شناسایی و طبقه بندی مضامین شهری و الگوهای غالب زیست روزمره ساکنین بافت تاریخی تهران، از خلال داده های تصویری و روایی فیلم های سینمای ایران هدف اصلی پژوهش است. نوشتار حاضر از روش تحلیل مضمون بهره می برد و می کوشد تا نگرشی نوین نسبت به تحولات فضایی در محدوده تاریخی تهران اتخاذ نماید. برای این منظور تعداد 30 اثر سینمایی داستانی از سینمای ایران بین سال های 1398- 1343 به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. بر اساس یافته های پژوهش، سینمای ایران تصویری واجد معنا از ارتباط میان سیر تحول فضاهای شهری و الگوهای زیست روزمره ساکنین بافت تاریخی تهران، ارائه می نماید. این الگوها در قالب پنج مضمون با عناوین استحاله شهری، تحولات بافت اجتماعی محلات تاریخی تهران، گشتن و کاویدن در شهر، زندگی جمعی در خانه کاروان سراگونه و مقاومت در متن زندگی روزمره محلات تاریخی تهران صورت بندی می گردد. به نظر می رسد که تصویر بازنمایی شده از زندگی روزمره ساکنین این محدوده در فیلم های سینمای ایران، با عبور از دهه های 70 و 80 به شدت دچار خدشه شده و فضاهایی که روزگاری به عنوان جایگاه تعاملات روزمره و شکل گیری کنش و دادخواهی بازتاب می یافتند، امروزه با تزریق معنای جدید به درون بافت و دست کاری تصویر ذهنی شهروندان از این محدوده، به فضاهایی ناامن و جداافتاده از جریان زندگی شهر بدل شده اند.
پیدایش مساجد در یزد؛ بازشناسی معماری مساجد سده های نخستین منطقه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تاریخی معماری مسجد در یزد را، مانند هر منطقه دیگری باید از سده های نخست هجری پی گرفت. در این بازه زمانی· آثار معماری اندکی در منطقه یزد به جا مانده است و متون تاریخی هم اشارات درخوری در این باره ندارند، از این رو گفتگو درباره این آثار، ازجمله مساجد، گام برداشتن در تاریکی محسوب می شود. در متون جغرافیای تاریخی سده سوم و چهارم هجری از چهار مکان دارای منبر در یزد نام برده شده است. شناخته-شده ترین مساجد سده های نخست هجری· مسجد جامع فهرج در حوالی شهر یزد است، اما درباره دیگر مساجد از این دست کم تر گفتگو شده یا آگاهی و اسنادی چندانی در دسترس نیست. پرسش پژوهش این است که، مساجد نخستین یزد کدامند، چه زمانی بنیاد یافته و از چه الگوی مکانی و معماری برخوردار بوده اند؟ روش پژوهش از گونه «تاریخی تحلیلی» است که با استناد به متون معتبر تاریخی، احضار شواهد موجود و تحلیل آن ها پیش خواهد رفت. مقصود این است که به پیدایش گونه بنای مسجد در منطقه یزد پرداخته و قواعد حاکم بر معماری این بناها بازشناخته شود. نتیجه این پژوهش نشان داد که در شهرها و قرای معتبری که در یزد وجود داشته، با فاصله دست کم دو سده از ورود مسلمانان، مساجدی در قامت یک اندام شهری یا روستایی ساخته شد. شواهد مساجد نخستین در کثه (یزد)، فهرج، خویدک، میبد، نایین و ابرکوه وجود دارد این مساجد از گونه شبستانی و مبتنی بر جرز و دیوار باربر اند، نه بناهای ستون داری که در دیگر مناطق شناخته می شوند. این بناها که ابعاد بزرگی ندارند، ویژگی های مشترک فضایی و فناوری ساخت دارند و همگی با ساخت مایه خشت و گِل بنا شده اند.
تبیین «ماهیت دانش طراحی» از منظر یادگیری سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
87 - 102
حوزههای تخصصی:
طراحی، یکی از پیچیده ترین و درعین حال مهمترین فعالیت خلاقه انسان است که نیازمند توانایی و دانش خاص خود است. در حدود چند دهه از شروع طراحی پژوهی می گذرد، که در این بین پژوهش های اولیه، بیشتر درپی ارائه روش های کاربردی طراحی بوده اند و مطالعات اخیر، بیشتر به پیچیدگی های کار، توصیف فضای مساله و فرآیند طراحی بوده است. بنابراین، نیاز به مطالعه ی شناخت ماهیت دانش طراحی وساختن دانش در یادگیری سازنده گرا، احساس می شود. در این مقاله سعی شد با رویکردی کیفی و به روش نظریه زمینه ای به بررسی ماهیت دانش طراحی از منظر سازنده گرایی پرداخت. این سوال مطرح می شود که، ماهیت دانش طراحی از منظر یادگیری سازنده گرا چگونه است؟ راه های کسب دانش طراحی در یادگیری سازنده گرا چگونه است؟ به نظر می رسد، دانشی که طراحان استفاده می کنند، قابل انطباق به رویکرد تولید دانش از منظر سازنده گرا است، پس سعی می شود، از منظر یادگیری سازنده گرا به بررسی ماهیت دانش طراحی بپردازد. اطلاعات به دست آمده از مستندات برجسته و مصاحبه با اساتید معماری در نرم افزار مکس کیودا وارد شد، ضمن کدگذاری اولیه ، محوری و گزینشی، به استخراج مولفه هایی انجامیده و معطوف به ارائه این شد که، مجموعه عوامل شناختی، عاطفی طراح که نگرش او به موقعیت طراحی و دانش طراحی اش موثرند، همراه طراح به موقعیت طراحی راه می یابند، که می توان از آن به «دانش مختص هر طراح» معرفی شود و محیط یادگیری سازنده گرا مناسب ترین رویکردی است که می توان برای آموزش طراحی اتخاذ نمود.
فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه های قیچی سان فرم آزاد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
211 - 224
حوزههای تخصصی:
سازه های تطبیقی با یکپارچه سازی سه بخش اصلی حسگر، پردازشگر مرکزی و کنترل گر، خود را با تغییرات محیطی منطبق می سازند. برای مدلی از انطباق با تغییرات محیطی که حرکت کل یا بخشی از سازه را می طلبد می بایست سیستم های سازه ای مناسبی ارائه شده تا قابلت حرکت و گسترش پذیری را فراهم سازند. هدف اصلی مقاله ی حاضر فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه ی قیچی سان فرم آزاد است که با به کارگیری آن بتوان سایبان تطبیقی نسبت به تغییرات تابش نور روز با قابلیت ایجاد سایه اندازی مطلوب بهنگام برای کاربر تولید نمود. سؤال اصلی تحقیق آنست که چگونه می توان با الحاق عناصر جنبی و یا المان های جدید به اجزاء سازه ی قیچی سان متداول که از دیدگاه کنترلی غیرفعال هستند، نحوه ی گسترش پذیری را در پاسخ به تغییر حرکت خورشید کنترل نموده و به یک سازه ی قیچی سان تطبیقی دست یافت؟ از این رو ابتدا سطح فرم آزاد یک سایبان و شرایط تکیه گاهی آن با توجه به نیاز کاربر و شرایط محیطی فرم یابی شده و سپس با استخراج منحنی های همتراز سطح، مدل خطی از مسیرهای گسترش سازه ی قیچی سان فرم آزاد تعیین گردید. سایبان فرم آزاد در افزونه ی پارامتریک گرس هاپر و پلاگین فایرفلای و همچنین به کمک نرم افزار آردوینو جهت برقراری ارتباط بین حسگرهای نوری، کیت آردوینو به عنوان پردازشگر و سرو -موتور به عنوان کنترل گر شبیه سازی شده است. سپس یک مدل آزمایشگاهی در مقیاس 1 به 20 ساخته شده و عملکرد کنترلی مطلوب سازه ی قیچی سان تطبیقی نسبت به حرکت خورشید از طریق تغییر فرم آن به صورت تغییر خیز در دهانه ی ثابت سایبان نشان داده شده است.
تبیین ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها با بهره گیری از ابزار مرور نظام مند و فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
121 - 144
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرسازی ذهنی همواره نقش محوری و اساسی در بحث عملکرد ذهنی در شهرها داشته است. یکی از رویدادهای ذهنی اولیه انسان است که به وی امکان می دهد برای آینده در شهر برنامه ریزی، مسیریابی و تصمیم گیری کند. مفهوم تصویرذهنی، اگرچه به عنوان یکی از موضوعات اصلی در حوزه معماری و شهرسازی مطرح بوده اما در عین حال کمتر به عنوان یک متغییر مستقل و کاربردی بررسی شده است. درک تصویر شهر در ذهن بخش مهمی از مطالعات در مورد خوانایی شهر است که به دلیل خلاء مطالعات در حوزه تصویرپذیر بودن شهرها و نحوه شکل گیری تصویرذهنی از آن ضرورت دارد از منظرهای گوناگون مورد واکاوی قرار گیرد.
هدف: هدف پژوهش تبیین ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها با بهره گیری از ابزار مرور نظام مند و فراتحلیل می باشد، ایجاد تصویر ذهنی ماندگار از شهرها برای مخاطبان با به کارگیری و بررسی عوامل محیطی و فردی موثر بر آن.
روش: به منظور بررسی هدف پژوهش از روش فراتحلیل استفاده قرار شده است و مقالات علمی-پژوهشی فارسی و انگلیسی (بدون در نظر گرفتن محدودیت های مکانی و زمانی) جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است.
یافته ها: ابعاد فرهنگی (رویداد محور بودن فضاها، تداوم خاطره جمعی، تعریف هسته فرهنگی)، ابعاد کالبدی (خوانایی و جهت یابی مطلوب، نشانه های کالبدی)، ابعاد فردی (ویژگی های شخصیتی، تجربه های پیشین)، ابعاد عملکردی (تنوع عملکردی، کاربری های منحصر به فرد)، ابعاد ذهنی (غنای حسی، گذر زمان)، ابعاد ارزشی (ارزش های تاریخی و اعتقادی) و ابعاد معنایی (تداوم معنای تاریخی، حس مکان) بیشترین تاثیر را در شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها دارد.
نتیجه گیری: دستاورد نهایی این پژوهش چهارچوب نظری از ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویرذهنی از شهرها در جهت ارتقای تصویرپذیربودن آن ها است.
آسیب شناسی بازاری شدن قالی های عشایری استان فارس با تأکید بر الیاف مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
قالی های عشایری استان فارس به عنوان یکی از تولیدات عشایری مهم ایران، نمودی از هویت، فرهنگ، آداب و رسوم و هنرهای بومی و کاربردی این عشایر هستند. در سال های گذشته، نفوذ سلیقه و معیارهای جامعهٔ بازار در فرایند تولید قالی های عشایری فارس تأثیرات قابل توجهی داشته است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، دور شدن قالی های عشایری فارس از شاخصه های فرهنگی و بومی خویش تحت تأثیر جامعهٔ بازار بوده و هدف از پژوهش، شناخت عوامل زمینه ساز تغییرات هویتی و فرهنگی در مؤلفه های فنی قالی های عشایری فارس است. سؤال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی تبعات بازاری شدن در الیاف مصرفی قالی های عشایری فارس است. پژوهش به لحاظ روش برخورد با داده ها از نوع کیفی است که با استفاده از داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و مصاحبه های کیفی با مطلعین کلیدی، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اندیشه های انتقادی مکتب فرانکفورت به انجام رسیده است. جامعهٔ آماری تحقیق شامل ۵0 نمونه از قالی های بافته شده در جغرافیای عشایری استان فارس است که به شیوهٔ هدفمند و با نمونه گیری حداکثریِ در دسترس، انتخاب و در راستای سوالات تحقیق موردمطالعه واقع شدند. نتایج نشان می دهند در چند دههٔ اخیر یکجانشینی عشایر، تغییر در سبک زندگی، نفوذ مظاهر زندگی ماشینی و مهم تر از همه تولید قالی به قصد عرضه در بازار، باعث شده ابعاد فنی و الیاف مصرفی قالی های عشایری فارس دچار تغییرات اساسی شوند. تداوم و تثبیت این تغییرات موجب انحراف از مبانی هویتی و شناخته شدهٔ قالی های عشایری فارس شده است. مصادیق بازاری شدن قالی های عشایری فارس عبارتند از: تولید قالی با الیاف صنعتی و ماشینی، اولویت دادن به سلیقهٔ مخاطب و تغییر در الیاف مصرفی، ازبین رفتن هویت بومی و فرهنگی قالی های اصیل عشایر، که به یکسان سازی مبانی هویتی و کم رنگ شدن مزیت های جغرافیایی و فرهنگی قالی های عشایری و تبدیل آن ها به کالاهای بازاری منجر شده اند.
موسیقی خیابانی، هنر عمومی شهری و برنامه ریزی شهری (توسعه شهری خلاق با تاکید بر آفرینش فضاهای شهری مردم گرا) مطالعه موردی: تحلیل تطبیقی محدوده های شهرچایی و خیام جنوبی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
71-52
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مفهوم هنر عمومی شهری و ظهور آن در قلمرو همگانی از مهمترین عوامل تقویت و تسریع فرآیند و فعالیت های شهر خلاق محسوب می گردد. موسیقی خیابانی به عنوان هنر عمومی شهری، رویدادی اثرگذار در جوامع شهری می باشد که سعی در بهبود سطح کیفی حیات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی، افزایش سطح سرزندگی و میزان پویایی شهری و نیل به توسعه شهری خلاق را دارد. هدف: تلاش نگارندگان در این نوشتار، بازتعریف اهمیت و ارزش مهم رویداد هنرهای عمومی شهری در فضاهای شهری، شناسایی امکان سنجی اجرای موسیقی خیابانی در محیط های اجتماعی و آفرینش و توسعه فضاهای شهری مردم گرا می باشد که با ارزیابی تطبیقی محدوده های مطالعاتی کریدور سبز شهرچایی و پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه به مطالعه آن پرداخته شده است. روش: در تحقیق حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش های اسنادی-کتابخانه ای، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری و حجم نمونه متشکل از دو گروه متخصصین، اندیشمندان و اساتید دانشگاهی و اعضای فعال موسیقی خیابانی می باشد که با احتساب روش نمونه گیری طبقه ای یا گروهی تعداد 60 نمونه احتساب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از روش های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، سوارا و کوکوسو بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: طبق یافته ها، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی و شاخص های «امکان اجرای زنده موسیقی» و «کیفیت طراحی محیط» به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را کسب نموده اند. همچنین محدوده کریدور سبز شهرچایی نسبت به پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه، شرایط مطلوب تری را نسبت به اجرای هنرهای عمومی شهری (موسیقی خیابانی) به خود اختصاص داده است.
صورت بندی نقد مکان از دریچه اقتصاد سیاسی؛ تدقیق امر «شهری-رابطه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مکان، لایه ای میانجی در قامت امر شهری-رابطه ای است. این برداشت هستی شناختی از مکان که از ظرفیّت مواجهه با ارتباطات پیچیده و منازعاتی محتمل برخوردار است، به منظور تدقیق، مستلزم مداقّه ای انتقادی است. آن وجهی از شهرگراییِ انتقادی مدِّ نظر است که این هستی شناختیِ بازتعریف شده را در بستر واقعیّات جامعه شهری از حیث بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنشاند و مکان را در قامت یک انتزاع انضمامی تبیین نماید. اقتصاد سیاسی مکان توأم با آموزه های برآمده از نظریّه انتقادی، رهیافتی است در جهت نیل به این مهم.
هدف: تدقیق مفهوم «مکان در قامت امر شهری-رابطه ای» به میانجی مداقّه ای انتقادی در بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ اثر گذار بر مکان های شهری
روش : پارادایم تلفیقیِ تحقیق مبتنی بر پسا اثبات گرایی و تفسیرگرایی است و واقعیّت های اجتماعی را به تبعیّت از ارزش های هنجاریِ مکان ، و نیز با مداخله مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تفسیر و تحلیل می کند. نوشتار پیشِ رو با اتّخاذ یک معرفت شناسیِ هنجاری-انتقادی و راهبرد قیاسی، و با کاربست رهیافت کیفی و از مجرای مرور اسناد کتابخانه ای و تحلیل و بسط آرای نظری، در پی یک صورت بندی انتقادیِ منسجم نسبت به مفهوم مکان با هدف تدقیقش به مثابه امر شهری-رابطه ای است.
یافته ها و نتیجه گیری: «مکان به عنوان امر شهری-رابطه ای» در متن نیروها و مناسباتی قرار دارد که مُبیّن یک شیوه تولید مُعیّن اند. این نیروها و مناسبات از گذرِ نقد اقتصاد سیاسی به هشت سرفصل مشخّص ره می بَرند که مشتمل بر تبیین ارزش استفاده در مقابل ارزش مبادله در متن بت وارگی کالا، مالکیّت خصوصی در مقابل امر اشتراکی، انباشت سرمایه، حقِّ به شهر و نابرابری، دولت در مقابل بخش خصوصی، آکادمی و بازار، و ماهیّت دیالکتیکی مکان است. کارکرد موثّرِ مکان در قامت «امر شهری-رابطه ای» در متن شیوه تولید حاکم بر آن، منوط به برخی بالقوّه گی ها و نابالقوّه گی هایِ دخیل در تدقیق این هستی شناختی جدید از مکان است.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازآفرینی فضاهای همگانی (مطالعه موردی بوستان ولایت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری دستخوش تغییرات شده و به لحاظ کالبدی و عملکردی دچار فرسودگی می شوند. در این راستا به منظور ارتقای کیفیت فضاهای شهری رویکردهای متعددی ارایه شده، که برآیند سیر تکاملی آن ها بازآفرینی بوده است. بازآفرینی شهری دربرگیرنده ی برنامه هایی با اهداف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن دسته از عوامل موثر بر کیفیت فضاهای همگانی که با موفقیت بازآفرینی شهری در ارتباط است، انجام می شود؛ لذا کوشش دارد ضمن دستیابی به مدلی مفهومی، مهم ترین ابعاد تاثیرگذار بر ارتقای بازآفرینی شهری ارایه دهد. ازنظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS به شناسایی عوامل موثر بر بازآفرینی فضاهای همگانی و میزان تاثیرگذاری آن ها پرداخته شده است. مطابق با نتایج تحلیل در میان مولفه های بعد کالبدی، زیبایی (بارعاملی 983/0)، در مولفه های بعد اقتصادی، عدالت (با بارعاملی 964/0)، در مولفه های بعد اجتماعی – فرهنگی، معنا و هویت (بارعاملی 00/1)، در نهایت از مولفه های بعد زیست محیطی، معنا و پاکیزگی (با بارعاملی 671/0) بیشترین تاثیر را دارند. با حذف مولفه ی آسایش سایر مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری پژوهش نیزحاکی از انطباق خوب مدل است. مولفه های انتخاب شده برای سنجش بازآفرینی فضای همگانی بوستان ولایت تهران از اعتبار لازم برخوردار بوده است.
بازخوانی دگرگونی فضا و مکان شهری در ساحت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در قرن 20 و ورود به عصر اطلاعات در ساحت تغییر در فضای سیاسی و اقتصادی جهانی تحولات بسیاری را پدیدار شده است. ورود به عصر اطلاعات بنیان و ریشه ساخت دولت نئولیبرال از دهه 1970 را فراهم ساخته است و ایجاد تغییر در ساختارهای کنونی را در پروژه خود قرار داده است. تحت لوای این تغییرات، بازسازماندهی سرمایه داری با توصیف تغییرات توسط اطلاع گراها، قابل وقوع است. اقتصاد اطلاع گرایی ترسیم اجمالی مؤلفه های اقتصاد و تغییرات جدید را، با ملاحظه باور کاستلز نسبت به اتصال آن مؤلفه ها به هم در مفهوم «فضای جریان ها» در تضاد با «فضای مکان ها»، ارائه می دهد. بدین سبب شهر با ماهیت جدیدی از فضا روبه رو می شود. از این رو هدف این مقاله بر بازخوانی مفهوم فضا و فضای شهری و تغییرات آن تحت تأثیر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات متمرکز شده است. بدین منظور با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مقاله های مرتبط با تأثیرات توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شهر و فضا و مکان شهری، استخراج، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این امر با جستجوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعه چکیده و نتایج تحقیق بیش از 100 مقاله و پایش آن ها، و در نهایت انتخاب 42 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصله زمانی 30 ساله 1990-2020 هستند. بررسی و تجزیه و تحلیل مقالات، زیرشاخه های مرتبط با تغییر فضا و مکان شهری بواسطه توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات را در 4 حوزه اصلی طراحی شهری، برنامه ریزی شهری، مشارکت شهری، الگوی سفر، قابل تفکیک نموده است. مطابق با نتایج حاصل از تحلیل های به عمل آمده، حوزه ها و زیرحوزه های موثر در ایجاد تغییرات در فضا و مکان شهری استخراج شدند و فضاهای اشتراکی و فضاهای اختصاصی مرتبط با 4 حوزه اصلی ارائه گردیدند.
فرا تحلیل ارایه مدل نظری آزمایشگاه های زنده شهری به مثابه مدل گذار پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آزمایشگاه زنده شهری فضایی فیزیکی یا مجازی است که با گرد هم آوردن ذینفعان مختلف برای همکاری و ایده پردازی جمعی به دنبال عبور شهرها از چالش های دوران گذار به سمت پایداری است.هدف: با وجودی که در سال های اخیر به شدت مورد توجه سیاست گذاران، برنامه ریزان، پژوهشگران و مسئولان اجرایی شهرها قرار گرفته است، اما همچنان ماهیت، ابعاد، اصول، هدف ها، مولفه ها و چارچوب آن تا حدودی نامشخص است. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل به دنبال پوشش این خلاء است.روش: از روش شناسی کیفی و از تکنیک متن پایه فراتحلیل استفاده شده است. در بررسی اولیه تعداد 722 منبع یافت شد که 58 مورد از آنها بر اساس عنوان کنار گذاشته شد. چکیده تعداد 664 منبع بررسی شد و 428 مورد از آنها از روند پژوهش حذف شد. در نتیجه، تعداد 236 منبع به طور کامل بررسی شد و 193 مورد از آنها از لحاظ محتوا و کیفیت رد شد. در نهایت تعداد 43 مقاله جهت تجزیه و تحلیل نهایی انتخاب شدیافته ها: بر اساس تحلیل زمانی، سیر منابع پژوهش صعودی است به گونه ای که در سال 2021-2022 به اوج خود می رسد و مجله هایی نظیر مرور مدیریت نوآوری فناوری، فصلنامه پایداری، فصلنامه تولید پاکیزه تر در این حوزه بسیار فعال هستند. از لحاظ الگوی تحقیق، سهم تحلیل محتوا، مرور سیستماتیک ادبیات، توصیفی-تحلیلی، تطبیقی و اکتشافی به ترتیب برابر با 14، 11، 23، 27 و 25 درصد است. الگوی تحقیق بیشتر منابع به صورت تطبیقی و اکتشافی می باشد و در مجموع، 52 درصد منابع را به خود اختصاص داده اند.نتیجه گیری: 51 کد در خصوص ویژگی های منحصر به فرد آزمایشگاه های زنده شهری استخراج شده که در 12 مقوله مشتمل بر دوره تاریخی، ابعاد، مولفه ها، عوامل زمینه ای، هدف ها، اصول، فرآیند، کنشگران، گونه شناسی، چالش ها، پیامدها و مراحل کاربست راه حل نهایی طبقه بندی شده اند که مدل نظری آزمایشگاه های زنده شهری از تشکیل می دهند.
رتبه بندی شهری در مقیاس ملی با رویکرد اسلامی، درجستجوی مدل نظری
حوزههای تخصصی:
کلانشهرها با شاخص های مختلفی مورد ارزیابی قرار می گیرند، اما شاخص های مورد استفاده در نظام های رتبه بندی بومی نبوده و تاکنون از منظر فکری اسلام بدان نگریسته نشده است. به نظر می رسد رویکرد اسلامی می تواند مبنای مناسبی جهت رتبه بندی شهرها باشد. این پژوهش با هدف جستجوی مدل نظری تبیین کننده رتبه بندی شهرها از منظر اندیشه ایرانی-اسلامی تدوین شده و در پی پاسخ به سوالاتی چون مدل مفهومی تبیین کننده رتبه بندی شهری از منظر شهر ایرانی- اسلامی کدام است، می باشد. برای این منظور پژوهشگران روش های مختلف کمی و کیفی همچون مصاحبه، پرسشنامه، تحلیل کیفی و تحلیل داده های ثانویه را به کارگرفته اند. به منظور تدقیق مدل از مصاحبه های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه متخصصان و حرفه مندان شامل 25 نفر از اندیشمندان و متخصصان حوزه شهرسازی اسلامی است. نتایج، حاکی از کارایی مدل خیمه بر ارکان و مولفه ها و شاخص های رتبه بندی شهری است. مدل مفهومی شامل 17 مقوله می باشد. رکن اول؛ وجه فکری- عقیدتی شهروند ایرانی مسلمان شامل 2 مقوله، رکن دوم؛ وجه معیشتی شهروند ایرانی مسلمان شامل 3 مقوله، رکن سوم؛ تعاملات شهروندی با یکدیگر شامل 4 مقوله، رکن چهارم؛ تعاملات شهر شامل 2 مقوله و رکن پنجم؛ بستر شهر شامل 5 مقوله می باشد.
تبیین ارتباط بین مولفه های سازنده کیفیت فضای شهری و سرزندگی با کاربست الگوی مدلسازی معادلات ساختاری (نمونه مطالعاتی: خیابان معالی آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
سرزندگی، شهر و فضاهای شهری را دربردارنده مفهومی همه شمول می گرداند و عبارت شهر برای همه مصداق می یابد. نگاهی اجمالی به فضاهای عمومی شهرهای امروز نشان می دهد که شهرها؛ حس دعوت کنندگی خود را از دست داده اند و خیابان ها به عنوان مهمترین مکان تعاملات اجتماعی و جنب و جوش شهری تنها به ظرفی برای فعالیت های ضروری شهروندان (رفت و آمد) تبدیل شده اند. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه مابین مولفه های سازنده کیفیت فضای شهری و سرزندگی با توجه به میانجیگری قرارگاه رفتاری می باشد. محدوده مورد مطالعه، پژوهش حاضر خیابان معالی آباد واقع در حوزه 6 شهرداری شیراز می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 400 نفر تعیین و داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید. نتایج حاکی از این است که مولفه های محیطی، اجتماعی- فرهنگی و قرارگاه رفتاری با در نظر گرفتن ارتباط متقابلشان، 4/47 درصد از واریانس سرزندگی شهری را در خیابان معالی آباد تبیین می نمایند.