فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۹٬۸۱۰ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
177 - 193
حوزههای تخصصی:
ماهیت هندسه در معماری و نحوه کاربست آن، همواره موضوعی مورد مناقشه در میان معماران و اندیشه ورزانِ این حوزه بوده است، و غالباً پژوهشگران با توجه به خاستگاه نظریِ خود، از جنبه هایی متفاوت و حصری بدان نگریسته اند. حال این پژوهش درصدد است تا با بهره گیری از مکتب اسلام به عنوانِ یک خاستگاه نظریِ جامع و مانع به شناخت ماهیت و وظایفِ هندسه در نظامِ آفرینش کلیه مخلوقات و مصنوعات و به شکل ویژه معماری همت گمارد و از این رهگذر، به استعلای آموزش و طراحی معماری کمک نماید. از اینرو، ابتدا ضمن بررسیِ این مولفه در مکاتب گوناگون بشری، تلاش گردیده است؛ برای شکل دهی به چهارچوبِ نظریِ پژوهش، با رویکردی تفسیری- تحلیلی و با بهره گیری از منابع اصیل اسلامی به شناخت این مفهوم و جایگاه آن در نظامِ هستی و کلیه ممکنات موجود در آن، از جمله معماری پرداخته شود. سپس با بهره گیری از روش استدلال منطقی سعی شده است تا نقش های هندسه در معماری از چهارچوب نظری پژوهش استخراج گردد. سپس بر این مبنا و برای ادراکی جامع از نقشِ هندسه در معماری، علل اربعه هندسه در معماری شناسایی و در یک بنا که در اینجا «خانه کعبه» به عنوانِ نمودی از معماری الهی می باشد، بررسیِ انطباقی گردیده است. در پایان، شناختِ این علّل، مبین این موضوع می باشد که: علّت فاعلیِ هندسه در معماری، انتظام بخشی به اجزاء در قالبِ یک کلِ وحدت یافته، برای بهره برداری انسان (انسانِ کامل) می باشد. علت غایی نیز، انتقالِ حقیقتِ معنا متناسب با نوعِ عملکرد معماری، در جهت نیل به مقامِ هدایت و عبودیت است. علّت مادی عنصر «فضا» می باشد که می بایست متناسب با عملکرد بنا و قوای ادراکی انسان، مشخصاتی خاص یابد. علت صوری، وجوهِ محدود کننده و متمایز کننده فضا (کف، سقف، نمای درونی و بیرونی) می باشد، که می بایست متناسب با عملکرد بنا و معنای مورد انتظار از آن؛ صورت یابد.
شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های آمایشی توسعه استان آذربایجان شرقی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
104 - 123
حوزههای تخصصی:
چکیده بیان مسئله: استان آذربایجان شرقی، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی در منطقه شمال غرب ایران و ویژگ ی مرکزیت نسبی برای منطق ه قفق از و س ایر کش ورهای همس ایه ای ران، از اهمی ت زی ادی در برنامه ریزی های توسعه برخوردار است.هدف: عوامل کلیدی و پیشران های توسعه استان اذربایجان شرقی با رویکرد آینده پژوهی شناسایی و معرفی می شوند.روش: این تحقیق از لحاظ ماهیت، تحلیلی و اکتشافی و از لحاظ هدف، کاربردی است. در این پژوهش، از مدل های ترکیبی کمی و کیفی بهره گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات داده های مورد نیاز از روش مرور نظامند منابع، مصاحبه، پنل خبرگی و برای تکمیل پرسشنامه اثرات متقاطع از روش دلفی در دو مرحله استفاده شده استیافته ها: نشان می دهند که از بین 52 پیشران مورد بررسی برای توسعه استان آذربایجان شرقی، 10 پیشران شامل جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، فضای کسب و کار، امنیت و ثبات اقتصادی و کنترل تورم، حکمرانی خوب، هوش مصنوعی، تعاملات اقتصادی بین المللی و موضوع تحریم ها، توسعه بازرگانی فراملی، ملی و منطقه ای، کاهش تصدی گری دولتی و افزایش اختیارات بخش خصوصی، توسعه صنعتی و معدنی ( خودروسازی، الکترونیک و صنایع پایین دست معدن مس و طلا)، زنجیره ارزش و تولید به ترتیب بیشترین میزان اثرگذاری مستقیم بر سایر متغیرها را داشته است.نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش نشان دادند؛ عوامل «جذب سرمایه گذاری از بازار سرمایه و داخلی و خارجی» از حوزه اقتصادی- کشاورزی/ صنعت/ بازرگان؛ عامل «فضای کسب و کار» و «امنیت و ثبات اقتصادی، و کنترل تورم» از حوزه فرابخشی/ گردشگری متغیرهای تأثیرگذار و نقش اساسی در تحقق ارتقای سطح توسعه استان آذربایجان شرقی در اینده خواهند داشت. این نتایج نشان می دهد با تمرکز بر چند عامل مهم بعنوان پیشران های توسعه میتوان چرخ توسعه استان را روانتر و کارآمدتر به حرکت درآورد.
مطالعه ساختار و نقوش سکه دوزی معاصر سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین هنر های رو به زوال سیستان و بلوچستان، سکه دوزی است. این پژوهش با هدف تبیین و گونه شناسی ساختار و نقوش سکه دوزی سیستان و بلوچستان صورت گرفته است. ماهیت این پژوهش، کاربردی است و از نظر نوع، توصیفی – تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، مشاهده تصاویر و مصاحبه است. روش تحلیل، کیفی است. روش نمونه گیری، گزینشی است و هفت نمونه از 50 سال اخیر بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد که نقوش هندسی به عنوان مهم ترین عنصر زیبایی شناسانه هنر سکه دوزی مطرح است. نقوش سکه دوزی بلوچ با زندگی، طبیعت و بینش مردمان آن منطقه ارتباط کامل و مستقیم دارد. با توجه به نقوشی چون ستاره، خورشید و اعدادی چون 3، 5، 9، 11 و غیره، می توان نتیجه گرفت که مردمان سیستان و بلوچستان از علم ستاره شناسی و نجوم بهره می گیرند. از پرکاربردترین نقوش هندسی در هنر سکه دوزی، نقش دایره است. استفاده از تناسبات و قرینگی در نقوشی مانند دایره، مربع، مثلث و لوزی، از اصلی ترین قوانین نقوش هندسی در هنر سکه دوزی است. نقوش گیاهی نیز به صورت طرح هایی انتزاعی شکل می گیرند. نقش هایی انسانی همانند چشم، انسان، زن و مرد و غیره در نمونه نقوش سکه دوزی سیستان و بلوچستان قابل مشاهده است. گوش ماهی از نمادهایی است که به اصالت و هویت سکه اشاره دارد. از دیگر ویژگی های مهم هنر سکه دوزی بلوچ، تنوع رنگی و کثرت رنگ ها است. رنگ در این هنر، توسط نخ های رنگی پشمی شکل می گیرد و در بیشتر نمونه های سکه دوزی، رنگ غالب بر زمینه قرمز و سبز است و رنگ هایی چون آبی و سفید نیز در تمامی نمونه ها موجود هستند.
بررسی مؤلفه های شاخص سبک آرت نوو با تأکید بر آثار تلفیقی فلز و شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرت نوو از اولین سبک های هنری اواخر قرن نوزدهم (م) است که به واسطه ی طیف متنوعی از هنرمندان در رشته های مختلف در بسیاری از کشورها مورد استقبال قرار گرفت. اوج شکوفایی این جنبش در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی است که با افزایش نقوش ارگانیک و شکل های منحنی شده در اغلب کشورهای اروپا مشاهده می شود. از مهمترین شاخصه های سبک آرت نوو می توان به بهره مندی از نقوش هنر شرق به خصوص هنر اسلامی، تأکید بر استفاده هم زمان از دو ماده در کنار یکدیگر برای ساخت آثار کاربردی و به کارگیری گسترده از نقوش گیاهی و منحنی در طراحی آثار این سبک اشاره کرد. چگونگی بهره مندی از دو ماده فلز و شیشه در طراحی آثار این سبک مسئله اصلی این پژوهش محسوب می گردد. هدف از این پژوهش بررسی آثار تلفیقی فلز و شیشه در آثار سبک آرت نوو است که درصدد پاسخ به پرسش است که چگونه از شیوه های مختلف ساخت و تزیین دو ماده فلز و شیشه در طراحی و ساخت آثار این سبک استفاده شده است؟ این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است. بر اساس مطالعات صورت گرفته و نتایج حاصل می توان گفت که هنرمندان سبک آرت نوو با تأکید بر تلفیق مواد مختلف در کنار هم تلاش نمودند تا آثار خود را با ماهیت کاربردی با استفاده از نقوش گیاهی و مدور تزیین نمایند. تأکید بر وجوه کاربرد و تزیین در تلفیق مواد مختلف از بارزترین ویژگی های آثار سبک آرت نوو محسوب می گردد.
مطالعه نقد تخیل مادی در منتخبی از آثار سلطان محمد نقاش بر اساس نظریه گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان محمد نقاش، هنرمند برجسته دوره صفوی، با خلق آثار زیبا و تخیلی، تأثیر عمیقی بر هنر ایرانی گذاشته است. گاستون باشلار، نظریه پرداز فرانسوی، بر ارتباط تخیل هنری با عناصر بنیادین طبیعت (آب، آتش، خاک و باد) تأکید می کند و نقد تخیلی را به عنوان ابزاری برای تحلیل لایه های پنهان تخیل در هنر معرفی می نماید. این پژوهش به مطالعه چهار نگاره مشهور سلطان محمد نقاش، شامل «معراج پیامبر»، «دربار کیومرث»، «مرگ ضحاک» و «جشن سده»، با تکیه بر نظریه گاستون باشلار می پردازد. در ابتدا، نظریه تخیل باشلار به تفصیل شرح داده می شود و سپس آثار یاد شده از سلطان محمد نقاش، از این منظر تحلیل می شوند. اهداف این پژوهش، تحلیل نقش عناصر اربعه در آثار منتخب سلطان محمد نقاش و شناسایی عنصر غالب در این آثار است. جستار حاضر در پی پاسخ به دو سئوال اصلی است: نخست، عناصر اربعه چه نقشی از بُعد بصری در آثار سلطان محمد نقاش دارند؟ دوم، کدام عنصر با غالب ترین حضور بصری در این آثار نمایان است؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد کتابخانه ای بوده است. نتایج نشان می دهد که تعامل میان تخیل و عناصر طبیعی نه تنها ابزاری برای خلق هنر است، بلکه نیروی محرکه ای در شکل دهی به تجربیات انسانی و فرهنگی به شمار می آید. عنصر خاک به عنوان غالب ترین عنصر در آثار سلطان محمد نقاش حضور دارد و بازتاب دهنده دنیای درونی هنرمند و زمانه اش است. آثار این هنرمند چیره دست حس آرامش و شگفتی را به بیننده منتقل می کنند و فراتر از واقعیت های عینی قرار دارند.
سبک و سیاق منبت آباده و تحلیل آن در آینه مردم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اصیل ترین هنرهای چوب با قدمت و شهرت آباده، منبت کاری بوده بطوری که یونسکو آن را شهر جهانی منبت قلمداد کرده است. منبت آباده نقوش متنوعی دارد: گیاهی، اسلیمی و ختایی، نقوش باستانی و نگارگری که نقوش گیاهی بیشترین کاربرد را دارد. نقوش این منطقه، گل سرخ، گل نرگس و برگ بیدی است. از علل آن باید به اقلیم ومحیط و مسائل فرهنگی اشاره کرد. هدف، بررسی تاثیر اقلیم و فرهنگ بومی آباده بر نقوش منبت شهرستان آباده است. بنابراین تاثیر اقلیم و فرهنگ بومی منطقه بر نقوش منبت کاری آباده چیست؟ تحقیق، از نظر هدف، بنیادی و ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد. گردآوری مطالب کتابخانه ای و بویژه میدانی است. نتایج نشان داد آثار منبت؛ ظرافت، ملاحت و تراکم دارد و بالتبع از چوب های بدون بافت و نقش بهره برده است. آباده در گذشته از مراکز گلاب گیری فارس بوده و وجود باغ های گل سرخ در اطراف آن مانند شورجستان، گیاهان و گل های خودرو در بوم منطقه، مایه الهام منبت کاران قرار گرفته است. قرارگیری آباده در جوار امپراطوری هخامنشی و ساسانی و مشاهیر و شاعران پرآوازه، انگیزه غنای تصویری با اشکال باستانی و چهره مشاهیر امری فرهنگی است. باید بیان کرد اقلیم و فرهنگ منطقه در شکل گیری ارزش ها، هنرها، طرح و نقوش تزئینی دو رکن اساسی هنر منبت آباده بوده و همنشینی این دو در آثار چوبی منبت توانسته ضرب آهنگ همنوایی را در منظر مخاطب ارزانی دارد. در واقع باید اذعان کرد اشیاء منبت شده توسط هنرمندان آباده ای با کارکرد کاربردی یا آیینی جزو لاینفک زندگی ایشان است.
آینده پژوهی شهری: مرور نظام مند مطالعات شهری ایران در بازه زمانی 1390-1401(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی از حدود یک دهه پیش توجه پژوهشگران داخلی را به خود جلب کرده است. این دانش به دلیل عدم تعمیق آن در لایه های سیاستگذاری، برنامه ریزی و تنظیم گری و فقدان زیرساخت های فکری و فرهنگی موردنیاز، هنوز به شکلی شایسته در کشور نهادینه نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام مند مطالعات داخل ایران به ارائه ابعاد و شاخص های آینده پژوهی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، در گروه تحقیق های کاربردی قرار دارد و از نظر نوع و ماهیت داده ها، کیفی است. پژوهشی توصیفی تحلیلی بوده و با رویکرد فرامطالعه انجام شده است. در این رویکرد ابتدا مطالعات و پژوهش های داخلی علمی پژوهشی بررسی شده و تعداد 66 مقاله نهایی انتخاب گردید. پس ازآن اطلاعات مناسب متون با استفاده از روش تحلیل مضمون در قالب کدگذاری های باز و محوری استخراج شده و به تجزیه و تحلیل و ترکیب و مقایسه یافته های کیفی می پردازد، درنهایت با استفاده از کدهای استخراج شده حاصل بررسی نظام مند مقاله های منتخب، چارچوب آینده پژوهی شهری ارائه شده است. در این چارچوب چهار رهیافت اصلی شناسایی شده است. رهیافت فرایندی و مشارکت پذیری به دنبال افزایش مشارکت و همکاری ذی نفعان و ذی نفوذان می باشد. رهیافت کل نگر و بلندمدت به دنبال خلق برنامه های منعطف، تاب آور و کاربردی تر و تولید دانش در برنامه بلندمدت و میان مدت است. رهیافت تصمیم گیری و برنامه ریزی جامع و منعطف به دنبال شناخت و تحلیل دقیق از محیط برنامه ریزی و در نهایت رهیافت آمادگی در برابرآینده های ممکن به دنبال درک آینده های محتمل و آمادگی بهتر برای رویارویی با آینده می باشد.
آسیب شناسی نظام برنامه ریزی و تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن به عنوان مهم ترین بخش توسعه در هر جامعه ای شناخته شده است. با این حال، تأمین مسکن کافی و قابل قبول همواره به عنوان مهم ترین چالش، برای جمعیت رو به تزاید در کشورهای در حال توسعه مطرح بوده است. در این راستا، ضروری است تا با شناسایی نقاط ضعف و چالش های بخش مسکن در کشورهای درحال توسعه به ویژه برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد به ارائه ی طرح ها و راهبردهای اجرایی نائل آمد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نظام برنامه ریزی و تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. همچنین در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تحقق پذیری در بین مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز به ترتیب مربوط به مؤلفه های شهرسازی و ساخت مسکن، مؤلفه های ساختاری و مؤلفه های اقتصادی با میانگین ارزش 56/0، 39/0 و 33/0 می باشد. همچنین بر اساس نتایج مدل ساختاری، مقدار بحرانی برای متغیر شهرسازی و ساخت مسکن بالای 96/1 و برای متغیرهای اقتصادی و ساختاری پایین 96/1 در سطح اطمینان 95 درصد محاسبه شده است. از این رو می توان گفت که نظام برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد کلان شهر تبریز در ابعاد ساختاری و اقتصادی با چالش های جدی مواجه می باشد. بنابراین نیاز به بازاندیشی در نظام و سیاست های برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد با تأکید بر رویکرد یکپارچه و سیستمی احساس می گردد.
مطالعه تطبیقی هنر تذهیب دوره صفوی و دوره عثمانی ( ۹۰۷ تا ۱۱۴۸ قمری، ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر تذهیب قرآن مجید در دوره های تاریخی و در سرزمین های اسلامی دارای ویژگی های بصری مختلف و قابل مطالعه ای است. ویژگی هایی که به واسطه روابط و تأثیر و تأثرات در برخی موارد مشترک هستند و در مواردی به واسطه بومی سازی، ویژگی خاص آن منطقه را پذیرفته اند. تذهیب دوره صفوی با وجود تداوم سنت های گذشته، دارای ویژگی هایی خاص خود است. بعد از قطع حمایت دربار، همچنین به واسطه جنگ و درگیری ها بین دو دولت ترک صفوی و عثمانی، تعدادی از هنرمندان به دربار عثمانی منتقل شدند و ویژگی های هنرهای مختلف، از جمله تذهیب، توسط هنرمندان صفوی به هنر عثمانی راه یافت. با توجه با اینکه تاکنون پژوهشی در زمینه ویژگی های تذهیب دوره صفوی و عثمانی و روابط متقابل آن ها انجام نشده است و خلأ اطلاعاتی در این زمینه وجود دارد، پژوهش در این مورد ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تفاوت ها و شباهت های هنر تذهیب دوره صفوی و عثمانی و نیز بیان دلایل وجوه تفاوت و شباهت در این دو دوره است. پرسش های تحقیق عبارت هستند از: 1- وجوه تشابهات و تفاوت های تذهیب عثمانی در تطبیق با تذهیب صفوی کدام هستند؟ 2- دلایل وجود موارد تشابه و تفاوت در تذهیب عثمانی و صفوی چیست؟ این پژوهش از روش تطبیقی به عنوان یکی از روش های کیفی بهره برده است. روش گردآوردی اطلاعات کتابخانه ای و تصویر خوانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تا زمانی که هنرمندان صفوی در دربار عثمانی مشغول به فعالیت بوده اند، بسیاری از ویژگی های تذهیب صفوی و تیموری به تذهیب عثمانی راه یافته و عیناً تکرار شده است. پس از رواج ملی گرایی در دولت عثمانی، حضور هنرمندان صفوی در کارگاه ها کم و تأثیر از تذهیب صفوی کمرنگ و به دلیل علاقه به گل ها و نقوش طبیعی، استفاده از نقوش طبیعی، به ویژه گل های گرد چندپر، رواج پیدا می کند و جایگزین بسیاری از نقوش انتزاعی و نیز ساختارها ساده، خلوت و با کمترین جزییات می شود.
مطالعه تکنیک حَل کاری در کتاب آرایی دوره صفوی (بر اساس مصحف 1558 موزه چستربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک حَل کاری یکی از هنرهای ظریف و پیچیده در تزیین کتاب های خطی و نسخ نفیس است که در دوره های مختلف تاریخی، به ویژه در دوره صفوی، به اوج شکوفایی رسید. پژوهش حاضر با هدف معرفی و تحلیل ویژگی های حَل کاری در دوره صفوی، به بررسی مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی می پردازد. این نسخه قرآنی، نمونه ای برجسته از این تکنیک در مکتب شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ویژگی های هنری و فنی حل کاری در این دوره را مطالعه می کند. انتخاب مصحف ۱۵۵۸ به دلیل وجود شناسنامه و رقم هنرمند برجسته این دوره در شیراز، به صورت هدفمند صورت گرفته است. در این نسخه، حَل کاری به طور متعادل در متن و حاشیه با طرح های اسلیمی و ختایی و رنگ های طلایی، لاجوردی، سفید، مشکی و زرشکی به کار رفته است که نمایانگر زیبایی شناسی خاص آثار دوره صفوی است. پرسش اصلی پژوهش این است که آثار با تکنیک حَل کاری در دوره صفوی با تأکید بر مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ نتایج این مطالعه نشان می دهد که حَل کاری در دوره صفوی از جایگاه ویژه ای در هنر تذهیب برخوردار بوده و با ایجاد ترکیب های زیبا و متقارن، تحول و تداوم سنت های هنری این دوره را به نمایش می گذارد. به عنوان یک نتیجه چشمگیر، این پژوهش همچنین نشان می دهد که حل کاری در مصحف ۱۵۵۸، نه تنها تداوم سنت های پیشین را حفظ کرده، بلکه با خلاقیت در ترکیب رنگ ها و طرح ها، آغازگر سبک جدیدی در مکتب شیراز بوده است. این تحول هنری به خوبی نمایانگر تأثیرات فرهنگی و مذهبی عصر صفوی بر هنر تذهیب و حَل کاری است.
معماری مطلق: مروری بر ایده متافیزیکی ارسطو از معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
49 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحقیق درباره «فلسفه معماری» چنان چه معنای دقیق کلمه مدنظر باشد با مطالعه در آراء فیلسوفان در خصوص معماری آغاز می شود. در میان اندک فیلسوفانی که درباره معماری، اعم از علم یا هنر آن، سخن گفته اند، ارسطو با اندیشه های ناب و آغازین خود به راستی در مقام بلندی جای دارد. در رأی این فیلسوف، معماری با شالوده آن تعریف می شود. شالوده بنا برای او هم چون اصل، مبدأ در هستی انگاشته شده است. معماری به وجود عرضی و مسئله عرض تحدید تعریف نمی شود بلکه برخلاف تصور صاحب نظران دوره مدرن معماری باید در بازگشت بنیاد خویش شناخته شود و نه از طریق شناخت عوارض و حالات انسانی که در زندگی در فضاهای معماری بروز می کند. بدین گونه اثر معماری در محدوده یک وضعیت عرضی و یا پدیداری شناخته نمی شود. هم و غم یک معمار، ساختن چیزهای عرضی بی پایانی که همراه خانه ساخته می شود نیست بلکه او چیزی را می سازد که سرانجام عرضی نیست و حتی در نهایت و غایت از خویشتن معمار استقلال دارد. در یک کلمه، خانه برای خود خانه و نه برای چیز دیگر ساخته شده است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی نظریه معماری ارسطویی و شناخت هستی شناسی ساختن معمارانه است.نتیجه گیری: در این تحقیق مجمل نظریه معماری ارسطویی از منظر و خاستگاه نظریه «معماری به نحو مطلق» یعنی آن معماری که مطابق با حکم فیلسوف و احتمال هستی شناختی ساختن معمارانه است و در دفاع از آن مورد بحث قرار گرفته و برخی ملاحظات سازنده در نظریه با استعانت از طرح ارسطویی کشف و تبیین شده است.
یادگیری از فیلم های علمی-تخیلی: تاب آوری معماری-شهر دربرابر دنیاگیری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
5 - 28
حوزههای تخصصی:
معماری-شهر ازجمله ایده های معماران و محققان برای حل مشکلات و چالش های ناشی از رشد جمعیت و به تبع آن، گسترش شهری است. معماری-شهر کلان شهری است خودکفا و مستقل در یک ساختار واحدِ عمودی با زیرساخت هایی بسیار پیشرفته که نیازمند الزاماتی در طراحی و ساخت، به ویژه تاب آوری دربرابر دنیاگیری هاست. پیش از دنیاگیری کووید-19، فیلم های علمی-تخیلی بارها دنیاگیری هایی را پیش بینی کرده و هشدارها و درس هایی داده اند. هدف کلی این تحقیق یادگیری از فیلم های علمی-تخیلی برای طراحی معماری-شهر تاب آور دربرابر دنیاگیری هاست. بنابراین، به تحلیل محتوای فیلم شیوع (2011)، به عنوان نمونه، پرداخت. سپس، براساس نتایج این تحلیل محتوا، راهکارهایی برای طراحی معماری-شهر تاب آور دربرابر دنیاگیری ها ارائه داد. طبق نتایج تحقیق حاضر، کیفیت فضاهای داخلی معماری-شهر از نظر عواملی چون بهره مندی از نور خورشید / روز، تهویه طبیعی، ارتباط با طبیعت و محیط بیرون، دسترسی به خدمات و امکانات در کوتاه ترین زمان، بدون نیاز به تعامل با سایر قسمت های بنا، به کمک طراحی محله های با کاربری مختلط و نسبتاً خودکفا درون بنا و بهره مندی از فنّاوری های پیشرفته حمل ونقلی، ساختمانی، کشاورزی و هوشمند عوامل مؤثر در تاب آوری معماری-شهر در دنیاگیری هاست. علاوه بر سودمندی در طراحی معمارانه پسادنیاگیری، نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده معماران و همه دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان در طراحی و ساخت معماری-شهرهای آینده قرار گیرد.
مطالعه و بازنمایی محله تاریخی پنجه شاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
167 - 191
حوزههای تخصصی:
ساختار کالبدی و کارکردی محله پنجه شاه به عنوان یکی از قدیمی ترین محله های کاشان، تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ محله ای که در بستری قابل توجه در شرق محله میدان کهنه، غرب محله طمقاچی ها و شمال بازار شکل گرفته و دارای عناصر شاخصی مانند بقعه پنجه شاه است. در این مقاله سعی شده است چارچوبی نظری و مدلی برای مطالعه محله پنجه شاه تعریف شود. بر این اساس، مطالعات پیشین در مورد ساخت شهر و تحولات آن و همچنین منشورها و اسناد بین المللی مورد بررسی کامل قرار گرفته اند. روش این پژوهش، تاریخی-تفسیری است و بررسی اسناد تصویری، متون تاریخی و پیمایش های میدانی مورد توجه بوده است. مطالعه دقیق ویژگی های محله به ویژه بر مبنای نقشه هایی است که از روی تصاویر دهه های 1330 و 1390 تهیه شده اند. محله بر مبنای چهار محورِ گذرهای اصلی و مرکزمحله ها، بافت تاریخی محله در تصاویر دهه 1330، عناصر شاخص و نقش کارکردی آن ها، همسایگی ها و عناصر شاخص پیرامون، مطالعه شده و در کنار شکل اصیل، تحولات آن نیز بررسی شده اند. پژوهش نشان می دهد چگونه ساختار تاریخی محله با احداث خیابان هایی مانند باباافضل و باب الحوائج در شکلی گسترده دگرگون شده است. بدون مطالعه نقشه های فوق، درک شکل تاریخی محله و گذرها، مرکزمحله ها، بناها و بافت این محله و یکپارچگی و پیوستگی آن با شهر ممکن نیست؛ درحالی که هنوز بخش هایی از مرکزمحله مانند بقعه پنجه شاه و آب انبار، بخش هایی از بافت محله در جنوب گذر پنجه شاه و پیرامون معبر شیشه و همچنین بازار و ویژگی های کالبدی کارکردی آن در جنوب محله باقی مانده و واجد اهمیت و ارزش اند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر بهبود ادراک خطرپذیری سیل از طریق بررسی مؤلفه های ادراکی محیط شهری (مورد پژوهی: محله زیبادشت، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به کانال کشی رودخانه ها و استقرار سازه های کنترل سیل، ادراک افراد از فرایندهای اکولوژیکی رودخانه ها و ایمنی محیط با اختلال مواجه شده است. عدم درک صحیح از خطرپذیری سیل، منجر به کاهش سازگاری جوامع و افزایش خسارات و تلفات در حین وقوع سیل می شود. لذا امروزه مدیریت خطرپذیری سیل، علاوه بر راه حل های سازه ای، معیارهای غیرسازه ای همچون ادراک خطرپذیری سیل را در دستور کار خود قرار داده است. در این راستا، ضروری است که نقش رشته های مرتبط در رویکردهای غیرسازه ای تدقیق شود.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد است که نقش طراحی شهری در اقدامات غیرسازه ای مواجه با سیل را با مدل سازی عوامل مؤثر بر ادراک خطرپذیری سیل و رفتارهای سازگار با سیل، تبیین کند و نحوه اثرگذاری مؤلفه های ادراکی محیط (کیفیت های ادراکی- حس مکان- نگرش به طبیعت) را در بستر ایران بسنجد.روش پژوهش: رویکرد کلی پژوهش کمی است و در طبقه پژوهش های پیمایشی مقطعی قرار می گیرد. این پژوهش با استدلال قیاسی از نظریه های منتج از مبانی نظری آغاز و سپس بر مبنای تحلیل متون تخصصی، تأثیر مؤلفه های ادراکی محیط بر ادراک خطرپذیری سیل شناسایی و مدل مفهومی تبیین شده است. در راستای سنجش مدل پژوهش در بستر ایران، تعداد 221 پرسش نامه در محله زیبادشت، پیرامون رودخانه کن تکمیل شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس و به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده در بستر محله زیبادشت، طراحی شهری از طریق تنظیم کیفیت های ادراکی محیط و تقویت دلبستگی افراد به رودخانه کن، می تواند نقش مهمی در بهبود ادراک خطرپذیری سیل ایفا کند. همچنین، تقویت هویت مکانی افراد در ارتباط با رودخانه کن ازجمله عوامل مؤثر بر رفتارهای سازگار با سیل است.
Revisiting the concept of contentment with the aim of optimizing space in the architecture (Case study: the contemporary and old architecture of Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
91 - 101
حوزههای تخصصی:
Optimization is a prevalent topic in today's scientific forums, and the field of architecture is no exception. Optimization in architecture aims to optimize available resources and reduce construction costs. What makes it necessary to address this issue in the current situation is the widespread use of inefficient patterns in the design, implementation, or operation of modern buildings, which leads to waste resources. The present study examines architectural samples in Isfahan, referring to the Iranian-Islamic concept of "Ghana'at," which conveys the concept of "satisfaction with less." By extracting instances of contentment in the use of space, the research aims to define effective strategies for optimization in the architectural process. So, this research has been conducted in three steps: Brainstorming sessions to identify instances of optimization in architectural samples, categorization of similar topics to explain effective strategies for optimization using Maxqda software, and finally, prioritization of the solutions based on the opinions of 30 experts in architecture and urban planning who are active in the construction industry in Isfahan through pairwise comparison of criteria. As a result, 15 solutions for optimal use of space in the architectural process were introduced in the form of 5 strategies: "efficiency," "multifunctionality," "environmental friendliness," "self-sufficiency," and "recyclability." The most effective solutions under each strategy were identified as "build as required," dimensional adaptability of architectural spaces," "preventing ground destruction in the construction process," "fixing Unfavorable dimensions and angles with the help of architectural elements," and "developability of the building."
نقد برنامه ها (طرح ها)ی بازآفرینی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
۵-۵
حوزههای تخصصی:
درک و سعی در حل مشکلات فضاهای شهری، از بعد از پایان جنگ جهانی دوم همواره در مرکز توجه دولت ها و مدیریت های شهرها بوده اند. تاریخ این تلاش ها نشان می دهند که در کشورهای پیشرفته با وجود شرایط بسیار ویژه، نسبت به اکثریت کشورهای در حال توسعه، مسئولان امر ضمن بهره گیری از پیشرفته ترین روش های موجود در جهان برای سامان دهی محیط های زیست شهری، همواره از حوزه تحقیق و پژوهش مستمر و ارزیابی اقدامات قبلی و استقبال از روش های جدید و مبتی بر کندوکاو در لایه های مختلف آرمان های بهسازی محیط های شهری پشتیبانی می کند. همه این مجموعه ناشی از وجود شفافیت و تعهد به پاسخ گویی مدیران به کسانی است که با رأی آن ها و برای بهبود و ارتقاء محیط زیست شهری آن به میدان آمده اند. اگر مداخله در محیط و از جمله تدارک برنامه ها و طرح هایی برای به اصطلاح «بازآفرینی محیط های شهری» در فضایی غیر از آنچه توصیف شد صورت پذیرد، نمی توان به محصول نهایی به عنوان امری مثبت و سازنده دل خوش کرد. مدیریت شهری در ایران در فضایی کدر، غیرشفاف و اغلب تاریک صورت می پذیرد. بسیاری از اقدامات و مداخلات شهرداری ها به خصوص همین طرح های موسوم به بازآفرینی بافت های فرسوده شهری در کشور هرگز نتوانسته اند حتی به اهداف ادعایی نزدیک شوند. تجربه نشان می دهند که حرف ها و نوشته هایی که در این خصوص گفته و نوشته می شوند اصلاً اهمیتی ندارند. مهم حرف ها و نوشته هایی هستند که هرگز بیان نمی شوند و به رشته تحریر در نمی آیند. مثلاً هرگز گفته نمی شود که اهداف واقعی در حوزه بازآفرینی شهری کدام اند؟ یا هرگز مشخص نمی شود چه منافعی از قبل این برنامه ها و طرح ها تأمین می شوند؟ در برخوردها و سخنرانی ها بیان نمی شود که چرا و چگونه انسان و محیط در طرح های بازآفرینی شهری از هم کاملاً جدا در نظر گرفته می شوند. مشخص نیست این طرح ها برای حل کدام مسائل محیط های محروم و نا برخوردار در دستور کار قرار گرفته اند. به نظر می رسد تمرکز بر کمبودهای ظاهری و فیزیکی محلات و مناطق محروم شهری بیشتر در راستای انباشت چرخه ای قدرت و سرمایه معنا پیدا می کند. به همین علت است که تعارض منافع افراد و خانوارهای محروم با مجموعه مدیریت و اجرای طرح های بازآفرینی شهری اغلب کاملاً مشهود است. زیرا اگر هدف ارتقاء سطح زندگی جمعیت محروم شهری منظور نظر باشد، باید تبعات این حرکت انسانی و توسعه محور در همه شهرهای ایران به خوبی قابل مشاهده، اندازه گیری و ارزیابی باشد. شهر مانند بک کوه یخ بسیار عظیم است. معمولاً آن بخشی از شهر که دیده می شود و مورد قضاوت قرار می گیرد، تنها بخش کوچکی از این کوه یخ است. روند ها و فرایندها در ایران از حدود 100 سال پیش تاکنون به گونه ای رقم خورده اند که مردم عادی فقط بخش کوچکی از شهر را می بینند و درک می کند و بخش مهمی از نخبگان و متخصصان و مدیران شهری ترجیح می دهند برای تأمین منافع خاص خود آن بخش ناپیدا از شهر را عمداً نادیده بگیرند. بدین ترتیب مشخص است که علت شکست و ناکامی طرح های بازآفرینی نواحی فرسوده شهری در ایران به بخشی از ماجرا باز می گردد که اصولاً با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نیست.
بررسی تطبیقی مفهوم خانه از دیدگاه کودکان دو شهر (شیراز و نوجین)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خانه؛ مکانی فیزیکی نیست، بلکه تصویری ذهنی است. خانه پوسته ای است برای زندگی کردن و مکانی برای رسیدن به آرامش و آسایش است. خانه دارای دو بعد معنا و مفهوم است که این دو بعد باهم متفاوت هستند. بُعد معنای خانه؛ امری عینی و مکانی که انسان در آن زندگی می کند اما بعد مفهوم خانه امری ذهنی (تصور ذهنی) است؛ برای دستیابی به مفهوم خانه باید ذهن هر فرد در ارتباط با خانه را مورد تحلیل و بررسی قرارداد. در دنیای امروزی که به سرعت در حال تغییر است، مفهوم خانه به طور فزاینده ای برای بزرگ سالان و هم برای کودکان پیچیده شده است. با ظهور جهانی شدن، شهرنشینی و پیشرفت های فنّاورانه، مفهوم سنتی خانه به عنوان مکانی ثابت و پایدار به چالش کشیده شده است. درنتیجه، نیاز روزافزونی به انجام تحقیقات در مورد مفهوم خانه برای کودکان برای درک بهتر اهمیت و تأثیر آن بر رشد آن ها وجود دارد. تحقیق در مورد مفهوم خانه برای کودکان می تواند عواملی را که به احساس خانه کمک می کنند و چگونگی تأثیر آن ها بر رفاه و رشد کودکان روشن کند. هدف نوشتار از این پژوهش؛ سنجش تطبیقی مفهوم خانه در میان کودکان 9_10 ساله دو شهر شیراز و نوجین است. روش تحقیق، به صورت تحلیل محتوا با استفاده از قیاس استدلالی ربایشی و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مقالات فارسی و لاتین و تحقیقات میدانی است؛ که با تحلیل و بررسی 30 نمونه از نقاشی های کودکان این دو شهر، می توان به شباهت ها و تفاوت های تصویر ذهنی آن ها از مفهوم خانه دست یافت؛ که درنتیجه؛ از این بررسی و تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می توان به تعدادی کد مفهومی دست یافت. از جمع بندی این کدهای مفهومی، می توان به مفهوم خانه از نظر کودکان این دو شهر، به مواردی شامل آرامش، راحتی، آسایش، امنیت و رفاه در خانه دست یافت.
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
واکاوی تبادل عناصر بصری نقوش آثار شیشه ای سرزمین های ایران، مصر و عثمانی (قرون 13- 15م)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
7 - 16
حوزههای تخصصی:
سرزمین های ایران، مصر و عثمانی از پیشگامان هنر و دانش جهان اسلام، تبادلات هنری و فرهنگی بسیاری با یکدیگر داشته و از هنر همدیگر تأثیر پذیرفته اند. هنر شیشه گری به عنوان یکی از هنرهای برجسته، پس از اسلام در سرزمین های مذکور همچنان مورد توجه قرار گرفته و هنرمندان با نوآوری و خلاقیت در ساخت و تزیین ظروف شیشه ای، آثار ارزنده ای را به جای گذاشته اند که شایسته مطالعه و بررسی هستند. لذا هدف پژوهش حاضر مطالعه تبادلات هنری عناصر بصری نقوش آثار شیشه ای باقی مانده از قرون 13-15 میلادی از سرزمین های ایران، مصر و عثمانی است تا به این سؤالات پاسخ دهد که 1. هنر شیشه گری ایران، مصر و عثمانی در قرون مذکور چه تأثیراتی از یکدیگر پذیرفته است؟ و 2. چه اشتراکات و تفاوت هایی در نقوش جانوری و گیاهی آثار شیشه ای موجود است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با رویکردی تطبیقی است که اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و سایت های معتبر گردآوری شده و 103 اثر به عنوان جامعه آماری، بر اساس آثار موجود و باقیمانده از دوران مذکور در کتب و موزه های معتبر انتخاب شده و به شیوه کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل متعددی همچون مهاجرت، تبادل دانش و آثار هنری و فرهنگی، سبب شده تا سرزمین های ایران، ممالیک مصر و عثمانی از فرهنگ و هنر همدیگر متأثر و بهره مند شوند. وجود برخی اشتراکات در تزیینات جانوری و گیاهی موجود روی آثار شیشه ای نیز نمایانگر تأثیرات متقابل هنر شیشه گری در سرزمین های مذکور از همدیگر است.
برنامه ریزی راهبردی - عملیاتی توسعه شهری ( مطالعه موردی: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
90 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های متعددی همچون فقر، عدم عدالت اجتماعی، تخریب محیط زیست از طریق آلودگی آن مواجه بوده و به منظور جلوگیری از رخ دادن این گونه معضلات و مشکلات نیاز به یک برنامه ریزی مدون بیش از پیش ضروری می نماید. شهر بندرعباس با مساحتی بالغ بر 71 کیلومتر مربع و جمعیتی برابر با 526645 نفر که به عنوان دروازه ایران شناخته شده و از جمله نقاط حساس و استراتژیک کشور بشمار می رود، طی دهه های اخیر با چالش هایی همچون توسعه نامتوزانن، ضعف بخش خدمات، سوء مدیریت منابع آب و خاک و حاشیه نشینی شهر روبرو بوده است.بنابراین اهمیت وجود یک برنامه ریزی راهبردی را دوچندان کرده است. پژوهش حال حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش شناسی از تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. در این پژوهش ابتدا از طریق پرسشنامه با مشارکت 350 نفر از شهروندان که به طور تصادفی انتخاب شدند معضلات و مشکلات شهر بندرعباس استخراج و براساس آن جدول SWOT تهیه گردید. در این مطالعه به منظور تخصیص ضریب اهمیت به هریک از عولمل بیرونی و درونی با استفاده از الگوی PRA از طریق 20 نفر از متخصصین این حوزه طی جلسات برگزار شده تکمیل شد. با توجه ضرایب نهایی عوامل درونی و بیرونی که به ترتیب برابراست با 77/2 و 74/2 ماتریس IE و قرارگیری نقطه تلاقی عوامل داخلی و خارجی در خانه شماره 5 گویای این نکته است که با برنامه ریزی مناسب تر و ادامه روند برنامه ها امکان توسعه و بهبود عملکرد، وجود دارد. راهبردهای مورد انتظار در این بخش راهبردهایی اقتضایی است.