فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رهبری شهردار به کسب قدرت و استفاده ماهرانه از آن وابسته است. شهرداران رهبرانی هستند که مواضع سیاست گذاری را مشخص کرده و درجه بالایی از رهبری سیاسی مؤثر را به نمایش می گذارند. همچنین باید تلاش کنند تا به شکلی اثربخش تعاملات و کارهای گروهی سازمان را نیز تسهیل کنند، بنابراین رهبری مؤثر شهردار و بهبود مجموعه مدیریت شهری در گرو تعاملات شهردار با سایر کنشگران شهری است و تعاملات روی مدیریت شهری اثرگذار است.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، بررسی شکل و قالب کلی تعاملات شهردار تهران است.روش شناسی: رویکرد پژوهش، کیفی است. این پژوهش از جنبه اهداف درونی، توصیفی و از جنبه اهداف بیرونی، یک پژوهش کاربردی محسوب می شود. در مرحله گردآوری داده ها از شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش به شکل هدفمند انتخاب شدند و تعداد آن ها وابسته به رسیدن به اشباع داده 26 نفر بود. برای بررسی شکل و قالب قانونی تعاملات شهردار تهران از تحلیل اسناد و قوانین مربوطه و در تحلیل شکل تعاملات موجود بر اساس دیدگاه متخصصین شهری، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. در بخش مدیریت داده ها نیز نرم افزار ATLAS. ti 9 مورداستفاده قرارگرفته است.یافته ها و بحث: شکل و قالب کلی تعاملات شهردار تهران در عمل، در هر سه سطح تعامل درونی، میانی و بیرونی در دو دسته کلی جای می گیرد. دسته اول تعاملات رسمی و قانونی است و دسته دوم تعاملات مشروط شهردار است. تعاملات شهردار به طورکلی به قوانین، سلیقه و سبک مدیریتی شهردار وابسته است.نتیجه گیری: قوانین نیاز به بازنگری اساسی دارند تا در وهله اول قوانین موجود، شفاف تر شوند و جزئیات بیشتری برای آن اندیشیده شود، نارسایی ها و نقص آن رفع شود و ضمانت اجرایی برای آن لحاظ شود. در ادامه، تعاملات مشروط، زمینه لابی گری و تعاملات ناسالم را فراهم می کند که در نتیجه فساد در مدیریت شهری را در پی دارد.
بازآفرینی خیابان انقلاب (حد فاصل میدان فردوسی تا چهارراه ولیعصر(عج)) با رویکرد ارتقا کیفیت محیط
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضاهای شهری کانون زندگی اجتماعی و صحنه نمایش زندگی روزمره مردم هستند. فضاهای شهری با کیفیات نامناسب، بستری برای ناهنجاری های اجتماعی شده و مکان هایی افسرده و ناامن را به وجود می آورند. یکی از رویکردهای تاثیرگذار به منظور ارتقاء فضاهای شهری، نگرش بازآفرینی شهری است که در پی ارتقای کیفیت محیطی فضاهای شهری است.هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های موثر بر ارتقای کیفیت محیطی خیابان انقلاب (حدفاصل میدان فردوسی تا چهار راه ولی عصر) و ارائه راهکارهایی برای بازآفرینی و ارتقای کیفیت آن است.روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد کمی است. به منظور بررسی میزان اثر شاخص های شناسایی شده بر بازآفرینی محدوده مطالعه، روش معادلات ساختاری SEM در نرم افزار AMOS استفاده شد. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان و استادان در زمینه بازآفرینی شهری و ارتقای کیفیت محیط هستند. پرسشنامه تهیه شده از نوع بسته و بر مبنای طیف لیکرت است. برای محاسبه حجم نمونه به دلیل مشخص نبودن حجم جامعه از فرمول کوهن با اندازه اثر متوسط (15/0) و سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. بر این اساس 127 نفر به عنوان حجم نمونه درنظر گرفته شد. در نهایت جهت ارائه راهبردها و برنامه اقدام از تکنیک سوات QSPM استفاده شد.یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد که بازآفرینی فضای همگانی در میان مولفه های بعد کالبدی بیش از هر چیز متأثر از مؤلفه «زیبایی» با بار عاملی (983/0) بیشترین تأثیر را بر بازآفرینی فضاهای همگانی دارد و به لحاظ تأثیرگذاری مولفه های اقتصادی بازآفرینی فضای همگانی مولفه «عدالت» (964/0) در مقام اول است.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که استراتژی تدافعی به عنوان اولین راهبرد و استراتژی برای بازآفرینی شهری خیابان انقلاب تهران در اولویت است. با اجرای راهکارهایی همچون ارتقای منظر بصری، توجه به نیازهای روزمره مخاطبان فضا، برنامه ریزی کاربری های متروکه و زمین های بایر می توان به بازآفرینی محور مطالعاتی کمک کرد.
تبیین و اولویت بندی راهکارهای تحقق مفهوم خلوت در مجتمع های مسکونی میان مرتبه (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت مسکن در شهرها تغییر کرده و تعداد قابل توجهی از ساکنین شهرها ملزم به زندگی در مجتمع های مسکونی هستند. انسان علاوه بر نیاز به سکونت، به محلی برای تسلی بخشیدن نوائب روحی، رهاشدن از برخی محدودیت های اجتماعی، خلوت کردن با خویش و راز و نیاز با خدا، نیاز دارد. هدف پژوهش حاضر، شناخت مولفه ها و متغیرهای موثر بر خلوت و تعاملاتاجتماعی ساکنین و ارائه راهکارهای طراحی است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر فرایند انجام، ترکیبی است. ابتدا استخراج ابعاد و مولفه های مفهوم خلوت و عوامل موثر بر طراحی مجتمع های مسکونی میان مرتبه و سپس نمونه های مورد مطالعه در مقیاس انتخابی –مطابق چک لیست مشاهده- بررسی و با تکمیل پرسش نامه به ارزیابی ابعاد مفهوم خلوت از دید ساکنین پرداخته شد. خلوت فردی، فرهنگی-اجتماعی، قلمروپایی و حریم خصوصی از مهم ترین مولفه های موثر بر طراحی ابعاد کالبدی، فرهنگی-اجتماعی، زیست محیطی، حریم خصوصی و فضای شخصی است. راهکارهای اساسی در طراحی اولیت بندی و ارائه گردید.
ارزیابی شاخص های تأثیرگذار در بازآفرینی گردشگری شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 109
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازآفرینی شهری به عنوان یکی از رویکردهای توسعه پایدار شهری درصدد افزایش عملکرد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی شهرها بوده است، در بازآفرینی بافت های قدیمی، سازمان فضایی جدیدی منطبق با شرایط تازه و ویژگی های نو خلق می شود. گردشگری نیز به عنوان صنعتی در راستای تشویق به بازآفرینی اقتصادی در شهرها مورد استفاده قرار می گیرد.هدف: هدف اصلی این پژوهش ارزیابی شاخص های بازآفرینی گردشگری شهر رشت در 5 شاخص عملکردی- کالبدی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی می باشد.روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر نوع هدف کاربردی است. جامعه آماری شهروندان شهر رشت می باشند و حجم نمونه 384 نفر است. برای ارزیابی میزان تأثیرگذاری هر یک از شاخص ها بر یکدیگر از نرم افزار Smart-PLS و همچنین از آزمون های دو جمله ای و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که از بین شاخص های بازآفرینی گردشگری، شاخص زیباشناختی دارای بالاترین میانگین (3 ) و شاخص زیست محیطی دارای پایین ترین میانگین (6/2) می باشد. با توجه به نتایج آزمون دو جمله ای شاخص زیست محیطی دارای پایین ترین میزان رضایت 19 درصد و شاخص زیباشناختی دارای بالاترین میزان رضایت 47 درصد در بین شهروندان رشت می باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را بر شاخص های اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی با مقدار ضریب مسیر 678/0 و 624/0 دارد. همچنین شاخص زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر شاخص های عملکردی – کالبدی و اقتصادی با مقدار ضریب مسیر 663/0 و 624/0 دارد.
مطالعه ساختار و نقوش سکه دوزی معاصر سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین هنر های رو به زوال سیستان و بلوچستان، سکه دوزی است. این پژوهش با هدف تبیین و گونه شناسی ساختار و نقوش سکه دوزی سیستان و بلوچستان صورت گرفته است. ماهیت این پژوهش، کاربردی است و از نظر نوع، توصیفی – تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، مشاهده تصاویر و مصاحبه است. روش تحلیل، کیفی است. روش نمونه گیری، گزینشی است و هفت نمونه از 50 سال اخیر بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد که نقوش هندسی به عنوان مهم ترین عنصر زیبایی شناسانه هنر سکه دوزی مطرح است. نقوش سکه دوزی بلوچ با زندگی، طبیعت و بینش مردمان آن منطقه ارتباط کامل و مستقیم دارد. با توجه به نقوشی چون ستاره، خورشید و اعدادی چون 3، 5، 9، 11 و غیره، می توان نتیجه گرفت که مردمان سیستان و بلوچستان از علم ستاره شناسی و نجوم بهره می گیرند. از پرکاربردترین نقوش هندسی در هنر سکه دوزی، نقش دایره است. استفاده از تناسبات و قرینگی در نقوشی مانند دایره، مربع، مثلث و لوزی، از اصلی ترین قوانین نقوش هندسی در هنر سکه دوزی است. نقوش گیاهی نیز به صورت طرح هایی انتزاعی شکل می گیرند. نقش هایی انسانی همانند چشم، انسان، زن و مرد و غیره در نمونه نقوش سکه دوزی سیستان و بلوچستان قابل مشاهده است. گوش ماهی از نمادهایی است که به اصالت و هویت سکه اشاره دارد. از دیگر ویژگی های مهم هنر سکه دوزی بلوچ، تنوع رنگی و کثرت رنگ ها است. رنگ در این هنر، توسط نخ های رنگی پشمی شکل می گیرد و در بیشتر نمونه های سکه دوزی، رنگ غالب بر زمینه قرمز و سبز است و رنگ هایی چون آبی و سفید نیز در تمامی نمونه ها موجود هستند.
مدل یابی جریان هوای داخل حیاط مرکزی تحت تاثیر تغییرات عوامل کالبدی در خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
69 - 84
حوزههای تخصصی:
در خانه های سنتی یزد، حیاط مرکزی نقش مهمی در تهویه طبیعی و جریان هوا دارد که با بررسی این جریان تحت تاثیر ساختار کالبدی، معیارهایی برای طراحی های جدید در این اقلیم استخراج گردید. این پژوهش به بررسی متغیرهای کالبدی حیاط های مرکزی و الگوی گردش هوا در این خانه ها می پردازد. با استفاده از روش های ترکیبی، تجربی و شبیه سازی، خانه های دارای حیاط مرکزی یزد به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. پس از مشاهدات میدانی، سرعت جریان هوا به عنوان متغیر وابسته اندازه گیری شده، نرم افزار دیزاین بیلدر برای تحلیل داده ها به کار رفته و مداخلاتی در متغیر مستقل (طول حیاط) انجام شد. نتایج نشان می دهد که تغییر طول حیاط بر الگوی گردش هوا و تهویه طبیعی تأثیر دارد. در حیاط خانه گلشن، افزایش طول از ١٧به ٢٠متر، سرعت هوا را ۲۱٪ افزایش می دهد و در خانه لاری ها، افزایش طول از ٢٠به ٢٣متر، سرعت هوا را ۷/۵٪ افزایش می دهد.
تبیین شاخص های هنر عمومی در مدیریت فضای میان ساختمان های بلندمرتبه به منظور ارتقای سرزندگی؛ مطالعه موردی: شهرک صدرای شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
3 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: ساختمان های بلندمرتبه همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری بوده است. اما آنچه اغلب نادیده گرفته می شود، فضاهای میان ساختمان های بلند مرتبه است. بی توجهی به این فضاها منجر به کاهش سرزندگی و امنیت خواهد شد. یکی از راهکارها به منظور ارتقای سرزندگی در این گونه فضاها بهره مندی از گونه های مختلف هنر عمومی است. هنر عمومی مورد استفاده همگان و در دسترس عموم است. لذا این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین متغیرهای هنر عمومی در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه به منظور ارتقای سرزندگی در شهرک صدرای شیراز مطالعه شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع و هدف پژوهش کاربردی و روش جمع آوری داده های آن توصیفی تحلیلی است. در این راستا 16 متغیر گالری، موزه، فستیوال و جشنواره، نمایش های خیابانی، موسیقی خیابانی، ال ای دی، رایانه ای (صداگذاری)، نمایش فیلم، نقاشی دیواری، المان، مجسمه، تجهیزات نور و روشنایی، مبلمان، کفسازی، درخت آرایی و گیاهان رونده در شش بعد هنر معماری، هنر بصری نمایشی، هنر دیجیتالی، هنر خیابانی، هنر مجسمه سازی و هنر منظر با بررسی مطالعات نظری تدوین گردیده است. یافته ها: به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و 22 متخصص آن ها را تکمیل کرده اند. در تحلیل پرسشنامه ها نیز از روش میک مک استفاده گردید. روش میک مک برای شناسایی روابط مستقیم و غیرمستقیم بین این 16 متغیر و تعیین اولویت بندی آن ها استفاده شده است. با این روش متغیرها در چهار دسته متغیرهای دووجهی (هدف و ریسک)، مستقل، تأثیرگذار و تأثیرپذیر تبیین می شوند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای تجهیزات نور و روشنایی، نمایش های خیابانی، مبلمان، گیاهان رونده و ال ای دی بیشترین تأثیرگذاری و متغیرهای مبلمان، ال ای دی، تجهیزات نور و روشنایی، کفسازی و نمایش های خیابانی بیشترین تأثیرپذیری را داشته اند. همچنین متغیرهای مجسمه، المان و موزه به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری را دارند.
A Review on the Recent Façade Evaluation Approaches and Criteria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
60 - 74
حوزههای تخصصی:
Novel viewpoints see the façade as a multi-functional component that should simultaneously meet functional and aesthetic requirements. These requirements need to be evaluated using a state-of-the-art approach. Although façade performance assessments are seen in the literature, studies that investigate the aesthetics and performance of façades rarely can be found together. Reviewing the approaches, methodologies, and criteria utilized to assess façades can draw a vision of the background for those who intend to develop a method for façade evaluation based on a novel perspective. This study aims to investigate recent research to discover approaches to façades. An exploratory case study methodology was applied to implement this aim, while the data collection method was library-based. Content analysis was employed via logical reasoning to determine the approaches, methods, and criteria of façade evaluations. Also, open and axial coding was used to organize the criteria extracted. The found approaches were "sustainability," "buildability," "life cycle assessment," "competing objectives," "performance," and "general," while the most frequent ones were "performance" and "sustainability" after "general." Previous façade-focused research methodologies were concentrated on five methodologies: multicriteria decision-making (MCDM), simulation, optimization, library-based, and hybrid. The most popular method was MCDM. Extraction of criteria demonstrated that "Costs," "Thermal performance," “Environmental impacts,” and “Durability” are respectively the trend ones with the highest frequency of presentation. To conclude, the façade as a multi-functional element needs to be assessed with state-of-the-art methods that consider all the required functions of a façade, including aesthetics. In contrast, Conventional methods cannot provide such a service.
تحلیل نگاره «معراج پیامبر (ص)» از خمسه طهماسبی با نگاهی دینی و سیاسی به شیوه آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
نگاره «معراج پیامبر (ص)» اثر سلطان محمد متعلق به نسخه خمسه طهماسبی از تبریز در دوره صفوی است که در زمان شاه سلیمان توسط محمد زمان مرمت شده و یکی از آثاری است که نگارگر به عنوان مؤلف اثر هنری، معنای افزوده ای از اثر را به وجود آورده است. نکتهٔ قابل توجه در این نگاره، فرشته ای است که در حین نگاه توأم با لبخند به مخاطب اثر، در حال حرکت به سمت پیامبر (ص) و اهدای تاج به تصویر کشیده شده، گویی نگارگر دیدگاه خویش را در اثر نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی، نگاره موردنظر را با شیوهٔ آیکونولوژی پانوفسکی تحلیل کرده و در پی پاسخ به این پرسش است که چه لایه های معنایی پنهانی در نگاره «معراج پیامبر (ص)» وجود دارد؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد عوامل فرهنگی و سنت های اجتماعی دوران صفوی و عناصر بصری رایج در نگارگری این زمان، در پوشش و احوال شخصیت های موجود در نگاره تاثیرگذار بوده اند و از طرفی نگارگر تحت تأثیر فضای معنوی و اجتماعی حاکم بر دورهٔ صفوی دست به خلق اثر زده است. درحقیقت این نگاره برخاسته از دیدگاه های معنوی و دینی زمان خلق اثر توسط سلطان محمد و دیدگاه های سیاسی و اجتماعی زمان مرمت اثر توسط محمد زمان بوده است. سلطان محمد متأثر از نگرش عرفانی، دست به خلق این اثر زده است. از طرفی هم محمد زمان مرمت گر اثر نیز باتوجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آشفته حاکم بر زمان حکومت شاه سلیمان صفوی به صورت باطنی و غیرمستقیم با توجه به سیرت پیامبر، ایشان را الگوی حکومت داری دینی دانسته و نارضایتی خویش را از دوره تاریخیِ صفوی به مخاطب اثر القاء می کند. در نتیجه شاه سلیمان را لایق حکومت داری ندانسته است.
معماری مطلق: مروری بر ایده متافیزیکی ارسطو از معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
49 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحقیق درباره «فلسفه معماری» چنان چه معنای دقیق کلمه مدنظر باشد با مطالعه در آراء فیلسوفان در خصوص معماری آغاز می شود. در میان اندک فیلسوفانی که درباره معماری، اعم از علم یا هنر آن، سخن گفته اند، ارسطو با اندیشه های ناب و آغازین خود به راستی در مقام بلندی جای دارد. در رأی این فیلسوف، معماری با شالوده آن تعریف می شود. شالوده بنا برای او هم چون اصل، مبدأ در هستی انگاشته شده است. معماری به وجود عرضی و مسئله عرض تحدید تعریف نمی شود بلکه برخلاف تصور صاحب نظران دوره مدرن معماری باید در بازگشت بنیاد خویش شناخته شود و نه از طریق شناخت عوارض و حالات انسانی که در زندگی در فضاهای معماری بروز می کند. بدین گونه اثر معماری در محدوده یک وضعیت عرضی و یا پدیداری شناخته نمی شود. هم و غم یک معمار، ساختن چیزهای عرضی بی پایانی که همراه خانه ساخته می شود نیست بلکه او چیزی را می سازد که سرانجام عرضی نیست و حتی در نهایت و غایت از خویشتن معمار استقلال دارد. در یک کلمه، خانه برای خود خانه و نه برای چیز دیگر ساخته شده است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی نظریه معماری ارسطویی و شناخت هستی شناسی ساختن معمارانه است.نتیجه گیری: در این تحقیق مجمل نظریه معماری ارسطویی از منظر و خاستگاه نظریه «معماری به نحو مطلق» یعنی آن معماری که مطابق با حکم فیلسوف و احتمال هستی شناختی ساختن معمارانه است و در دفاع از آن مورد بحث قرار گرفته و برخی ملاحظات سازنده در نظریه با استعانت از طرح ارسطویی کشف و تبیین شده است.
سیر تکوین فضابندی و قاب بندی تذهیب قرآن های صدر اسلام تا ظهور ایلخانان (654ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
37 - 49
حوزههای تخصصی:
فضابندی و قاب بندی در تذهیب بسیار مهم هستند، چراکه نخستین برخورد مخاطب با اثر به واسطه قاب بندی هایی است که فضاهای رنگ بندی شده را تفکیک می کنند. با توجه به این که تاکنون مطالعه جدی در این حوزه صورت نگرفته است؛ این پژوهش بر بررسی سیر تکوین این دو اصل مورد اشاره در تذهیب قرآن های صدر اسلام تا نیمه سده 7ه.ق، یعنی ظهور ایلخانان، هدف گذاری شده است. دو پرسش اساسی مطرح در این حوزه، بر ارزیابی سیر تحول فضابندی و چگونگی استفاده از نقوش قاب بندی در فضابندی های موجود در آثار این دوره و با در نظر گرفتن انواع قاب و فرم، استوار است. این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، از بررسی کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و مستندسازی به کمک عکاسی جهت گردآوری اطلاعات بهره برده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نخستین نمونه قرآن های کتابت شده فاقد هرگونه فضابندی یا صفحه آرایی منظم و منسجم بوده اند؛ اما بعدها نقوشِ نشان به جهت علامت گذاری بخش های مختلف قرآن کریم بر اساس جزء، حزب، سوره و آیه و به صورت جزیره های پراکنده و فاقد فضابندی منسجم ظاهر می شوند. همچنین هم زمان با تکامل سایر بخش های هنر کتاب آ رایی و تذهیب به تدریج شاهد سیر تحول و تکامل فضابندی هستیم. این سیر تکامل را می توان در قاب بندی آثار مُذَهَب نیز مشاهده کرد، به طوری که پس از نسخ اولیه فاقد قاب بندی می توان به تدریج شاهد ظهور نخستین نمونه ها با استفاده از نقوش جدول کشی بود و بعدازآن به تدریج شیوه های کامل تر و متنوع تری چون قاب اسلیمی، نقوش گره هندسی و کنگره ای-هندسی را در آثار مشاهده کرد.
هندسه، اساس و منشاءِ معماری استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
177 - 193
حوزههای تخصصی:
ماهیت هندسه در معماری و نحوه کاربست آن، همواره موضوعی مورد مناقشه در میان معماران و اندیشه ورزانِ این حوزه بوده است، و غالباً پژوهشگران با توجه به خاستگاه نظریِ خود، از جنبه هایی متفاوت و حصری بدان نگریسته اند. حال این پژوهش درصدد است تا با بهره گیری از مکتب اسلام به عنوانِ یک خاستگاه نظریِ جامع و مانع به شناخت ماهیت و وظایفِ هندسه در نظامِ آفرینش کلیه مخلوقات و مصنوعات و به شکل ویژه معماری همت گمارد و از این رهگذر، به استعلای آموزش و طراحی معماری کمک نماید. از اینرو، ابتدا ضمن بررسیِ این مولفه در مکاتب گوناگون بشری، تلاش گردیده است؛ برای شکل دهی به چهارچوبِ نظریِ پژوهش، با رویکردی تفسیری- تحلیلی و با بهره گیری از منابع اصیل اسلامی به شناخت این مفهوم و جایگاه آن در نظامِ هستی و کلیه ممکنات موجود در آن، از جمله معماری پرداخته شود. سپس با بهره گیری از روش استدلال منطقی سعی شده است تا نقش های هندسه در معماری از چهارچوب نظری پژوهش استخراج گردد. سپس بر این مبنا و برای ادراکی جامع از نقشِ هندسه در معماری، علل اربعه هندسه در معماری شناسایی و در یک بنا که در اینجا «خانه کعبه» به عنوانِ نمودی از معماری الهی می باشد، بررسیِ انطباقی گردیده است. در پایان، شناختِ این علّل، مبین این موضوع می باشد که: علّت فاعلیِ هندسه در معماری، انتظام بخشی به اجزاء در قالبِ یک کلِ وحدت یافته، برای بهره برداری انسان (انسانِ کامل) می باشد. علت غایی نیز، انتقالِ حقیقتِ معنا متناسب با نوعِ عملکرد معماری، در جهت نیل به مقامِ هدایت و عبودیت است. علّت مادی عنصر «فضا» می باشد که می بایست متناسب با عملکرد بنا و قوای ادراکی انسان، مشخصاتی خاص یابد. علت صوری، وجوهِ محدود کننده و متمایز کننده فضا (کف، سقف، نمای درونی و بیرونی) می باشد، که می بایست متناسب با عملکرد بنا و معنای مورد انتظار از آن؛ صورت یابد.
تحلیلی بر آموزش معماری از جنبه ی کاربست مدل های نوین با تأکید بر مدل BIM ؛ بررسی تطبیقی دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
195 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه ادغام فناوری های نوین در آموزش معماری، موجبات ارتقاء یادگیری، بهبود مهارت های دانش آموز، افزایش مشارکت، خلاقیت بیشتر، نگرش بهتر نسبت به دوره ها و مشاغل، و علاقه و مشارکت بیشتر مربیان در کلاس ها خواهد گردید. با توجه به اهمیت کاربست فناوری های نوین در آموزش معماری، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ظرفیت های پذیرش فناوری های نوین در آموزش معماری با تأکید بر مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد. از این رو، روش تحقیق آمیخته (ترکیبی از روش های کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos و تحلیل عاملی کیو (Q) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل دانشجویان و اساتید معماری دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد که با استفاده از روش کوکران، حجم نمونه ی دانشجویان برای هرکدام از دانشگاه ها 384 نفر و با استفاده از روش دلفی هدفمند، حجم نمونه ی اساتید برای هرکدام از دانشگاه ها 8 نفر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در راستای بهره گیری از فناوری های نوین (BIM) در آموزش معماری، مقدار بحرانی هر سه متغیر محتوای آموزشی، فرایند آموزشی، ظرفیت نهادی و اساتید برای دانشگاه فنی استانبول بالای 1/96 محاسبه شده و در سطح اطمینان 95 درصد دارای وضعیت مطلوبی می باشند. در دانشگاه هنر اسلامی تبریز تنها ظرفیت نهادی و اساتید دارای مقدار بحرانی بالای 1/96 بوده و محتوا و فرایند آموزشی در شرایط نامطلوبی قرار دارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که سه عامل اصلی تحقق فناوری های نوین در آموزش معماری عبارتند از سازمان آموزشی، محتوای آموزشی و اساتید حرفه ای که بر مبنای مدل تحلیل عاملی کیو 79/581 درصد از تحقق فناوری های نوین در آموزش معماری را تبیین می کنند.
ارتقاء توسعه گردشگری مکانهای تاریخی- فرهنگی شهری با بازآفرینی در بافت های تاریخی -فرهنگی (مورد مطالعه: منطقه 8)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: پهنه ها و مراکز تاریخی شهر تبریز گنجینه های گران بهایی از آثار تاریخی و فرهنگی بشر را در خود جای داده است. برای جلوگیری از کاهش اهمیت این مراکز تاریخی، اجرای طرحهای بازآفرینی امری ضروری است. که اجرای طرح های گردشگری می تواند به شکوفایی دوباره منطقه هشت شهر تبریز بیانجامد.
هدف: ارتقای توسعه گردشگری مکانهای تاریخی- فرهنگی شهری با بازآفرینی در بافت های تاریخی- فرهنگی منطقه 8 شهر تبریز می باشد. روش ها: روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت کل منطقه هشت تبریز می باشد که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی به همراه روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج تحقیق چهار عامل اساسی کشف شد و نتایج نشان دادند همه عوامل بازآفرینی دخیل در توسعه گردشگری دارای رابطه معناداری با ارتقای گردشگری مکانهای تاریخی- فرهنگی شهر تبریز می باشند و به ترتیب عامل های اجتماعی- فرهنگی (612 /۰)، کالبدی با (507 /0) و شاخص کیفیت معماری با (462 /0)، عامل اقتصادی با (325 /0) و عامل زیست محیطی با (296 /0) بیشترین تا کمترین اثرگذاری را در ارتقا توسعه گردشگری داشته اند.
نتیجه گیری: منطقه هشت به عنوان یک بافت تاریخی با رویکرد به گردشگری شهری در مکانهای تاریخی- فرهنگی، فرصت ها و نقاط قوتی نیز دارد که می توانند با تکیه بر آن ها به ایجاد فضاهای سرزنده و مکان های گردشگر پسند کمک کنند.
آسیب شناسی شیوه های متداول اسکان موقت و نقش نیمه-پیش ساختگی بر ایجاد الگویی کارا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۶-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارائه راهبردهای کاربردی در جهت افزایش کیفیت خانه های اسکان موقت و تبیین نقش پیش ساختگی و نیمه-پیش ساختگی در جهت نیل به اهداف معماری کارا. روش ها: در این پژوهش ترکیبی با روشی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی پس از بررسی متون تخصصی در حوزه طراحی خانه های اسکان موقت و نمونه های انجام شده در سایر داخل و خارج از کشور و نیز شیوه های نوین نیمه پیش ساختگی، به بررسی و استخراج رویکرد ها و شاخص های طراحی خانه های اسکان موقت پرداخته و پرسشنامه هایی در اختیار متخصصان حوزه طراحی و اجرای خانه های اسکان موقت قرار داده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، گویه توجه به حریم خصوصی کاربران (از مولفه مردم-محوری) با میانگین رتبه؛ 5.14، گویه مقاومت مصالح در برابر زلزله و آتش سوزی (از مولفه مصالح-محوری) با میانگین رتبه؛ 4.03 و نهایتا گویه بهره گیری از شیوه های نوین پیش ساختگی و نیمه پیش ساختگی(از مولفه طراحی-محوری) با میانگین رتبه؛ 3.44 بالاترین رتبه را به منظور ارتقا کیفیت خانه های اسکان موقت ایفا می کنند. نتیجه گیری: از منظر خبرگان، مصالح-محوری و مردم-محوری اهمیت بیشتری بر طراحی خانه های اسکان موقت دارند و نقش طراحی محوری و مولفه های آن از منظر گروه خبرگان کم اهمیت تر بود. لذا می توان با بهره گیری از شاخصه های موجود در مؤلفه طراحی محوری و همچنین ارتقا کیفی راهبرد های آن (از جمله بهره گیری از شیوه های نوین نیمه-پیش ساختگی) به عنوان یک فرصت، باعث ارتقا کیفیت خانه های اسکان موقت گردید.
کاربرد نظریه نحو فضایی هیلیر در سنجش کیفیت فضای شهری؛ مطالعه موردی: خیابان کوئین در اوکلند (نیوزلند)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
213 - 232
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری با در نظر گرفتن نیازهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، فضاهای شهری را به گونه ای سامان می دهد که هم به نیازهای شهروندان پاسخ دهد و هم تعاملات اجتماعی و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. این فرآیند با تمرکز بر پایداری و بهره وری، فضاهایی سازگار با محیط زیست و فرصت آفرین از نظر اقتصادی ایجاد می کند که حس تعلق شهروندان را تقویت و محیط زندگی را ارتقاء می بخشد. به همین دلیل، یک طراحی شهری خوب می تواند کیفیت فضای شهری و در نهایت کیفیت زندگی شهری را بهبود بخشد. تلفیق فرآیند طراحی شهری با روش های تحلیلی که در مراحل خاص فرآیند طراحی به کار می رود، نه تنها در مرحله ایده پردازی تاثیرگذار خواهد بود بلکه سبب می شود تا خروجی های به دست آمده در مراحل مختلف، قابلیت ارزیابی و اصلاح داشته باشند و راه حل های سودمند که احتمال شکست کمتری دارند را، برگزید. این پژوهش به بررسی کاربرد نظریه نحو فضا در خیابان کوئین، در منطقه تجاری مرکزی شهر اوکلند پرداخته و به دنبال پاسخ به این سوال است که چگونه می توان کیفیت فضاهای شهری در این خیابان را با استفاده از نظریه نحو فضا ارزیابی کرده و چه چالش هایی در این زمینه وجود دارد. روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) بوده و داده ها در نرم افزار Depth Map تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که این خیابان به خوبی نقش خود را در شبکه معابر شهری ایفا کند و یکپارچگی و اتصال کافی با سایر معابر دارد. با این وجود، اقداماتی لازم است تا این عملکرد تقویت شود. در هنگام بکارگیری نظریه نحو فضا در این خیابان چالش هایی چون الزامات پیچیده تجزیه و تحلیل داده ها، ذهنی بودن تفاسیر، ترکیب عوامل زمانی، حساسیت های فرهنگی، پیش بینی پذیری محدود، شناسایی شد که ضرورت انجام تحقیقات بین رشته ای مستمر و همکاری برای غلبه بر این چالش ها را می طلبد.
روایتگری عناصر فرمی سینمای بلاتار از دیرند برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دیرند برگسون بر این باور است که افزودن وجه کیفی به تلقی از زمان و زدودن امر کمی و در حقیقت فضا، از ساحت زمان است. این تلقی برگسون، دلوز را بر آن داشت تا در دو کتاب «سینما 1» و «سینما 2» با نگاهی تاریخی به سینما به عنوان تصویری از انسان عصر کنونی، روایتگری از دیرند برگسون را از سینمای کلاسیک تا سینمای مدرن نشان دهد. او نشان می دهد چگونه سینمای کلاسیک به طور غیرمستقیم و سینمای مدرن به طور مستقیم توانستند از پس این روایتگری برآیند. او در تشریح چگونگی این روایتگری، میان عناصر فرمی و محتوایی تمایزی نمی گذاشت. این پژوهش می کوشد تا این روایتگری را با تفکیک تمامی عناصر فرمی سینمایی از یکدیگر و با تأکید بر عناصر فرمی در سینمای بلاتار ارزیابی کند.هدف پژوهش: این مطالعه درپی رسیدن به امکان و چگونگی روایتگری از زمان به مثابه دیرند به واسطه عناصر فرمی سینمای بلاتار است.روش پژوهش: مطالعه پس از تبیین نظریه برگسون با تقریر دلوزی که با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، با دیدن تمامی آثار سینمایی بلاتار، عناصر فرمی سینمای او را با روشی پدیدارشناسانه و توصیفی- تحلیلی از یکدیگر تفکیک کرده و تأثیر هرکدام از این عناصر را به طور مستقل و فارغ از عناصر محتوایی در روایتگری از دیرند سنجیده است. نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد سینمای بلاتار به واسطه عناصر فرمی، توانایی روایت دیرند برگسون را دارد. این عناصر فرمی دو دسته اند: ساختاری که همان هنرسازه ها است و غیرساختاری. عناصر فرمی غیرساختاری همگی ارجاع به عناصر ساختاری دارند. عناصر فرمی غیرساختاری در سینمای بلاتار هنرسازه هایی را فعال می کنند که در وهله اول برای روایتگری از دیرند برگسون بسترسازی می کنند و در وهله دوم به سبب وجود هنرسازه ملال و عناصر فرمی غیرساختاری که به این هنرسازه ارجاع دارند، درک زمان به مثابه دیرند را برای مخاطب میسر می سازند.
رویکردهای شکل گیری مدرسه و الگوهای سازماندهی آن ها بر اساس سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول آموزشی دارند که با ارئه الگوهای محتوایی جدید، تأثیراتی بر ارزش های آموزشی و ماهیت مدرسه می گذارد. در بسیاری از کشورها مانند فنلاند، سوئد و استرالیا، مدرسه به آموزش محدود نشده است و با عملکرد اجتماعی خود امکاناتی به جامعه اطراف عرضه می کند. اما در ایران، هنوز مدارس وارد این کارکرد نشده و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است و تصویر روشنی نیز از گونه بندی مدارس وجود ندارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤالات است؛ سؤال اول: الگوهای محتوایی سند تحول، گونه بندی مدارس را چطور تحت تأثیر قرار می دهد و چه گونه هایی از مدارس را توصیه می کند؟/ سؤال دوم: الگوهای سازماندهی هندسی رایج در مدارس چیست و الگوهای محتوایی سند تحول چه الگوهای سازماندهی را می تواند برای مدارس توصیه کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش، گونه بندی مدارس از نظر محوریت یادگیری و خدمات، فعالیت ها و کاربری های الحاقی و سپس تعیین الگوی سازماندهی هندسی متناسب با گونه مدارس است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. به منظور کنترل روایی و پایایی پژوهش از پرسشنامه نخبگانی استفاده شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد آموزشی استخراج و از نظر محوریت آموزشی و خدمات و کاربری های الحاقی تحلیل شدند که منجر به گونه بندی مدارس شد. در نهایت الگوهایی برای سازماندهی هندسی گونه ها براساس الگوهای هندسی پرتکرار گروتر تنظیم شد.نتیجه گیری: پژوهش مدارس را در قالب پارک مدرسه، مدارس طبیعت-ورزش-سلامت، مدارس علمی پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و کارآفرینی گونه بندی می کند. مدارس اجتماعی، دسته بندی کلان گونه هاست. همچنین، هشت الگوی سازماندهی رایج در میان مدارس شناسایی شد و سازگاری این الگوها با گونه های شش گانه از نظر کاربری های الحاقی و محوریت آموزشی بررسی شد. برای مدارس اجتماعی، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا نیمه منسجم و نیمه متراکم و برای سایر مدارس، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا پراکنده و آزاد توصیه می شود.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله (نمونه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله و در استان آذربایجان غربی می باشد.پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شهرستان های 19 گانه استان آذربایجان غربی است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. در جهت تحلیل فضایی داده ها از روش های متعددی نظیر مدل درون یابی IDW، تابع تراکم Kernel، تابع تراکم Line، مدل همپوشانی Fuzzy Overlay و تابع AND استفاده شده است.یافته های این پژوهش نشانگر این است که در شمال استان شهرستان های سلماس، خوی، چایپاره، چالدران و ماکو، در جنوب شرقی استان شهرستان تکاب و در جنوب استان شهرستان های سردشت، میرآباد، پیرانشهر و اشنویه در زمره شهرستان ها با میزان آسیب خیزی بالا قرار دارند. مطابق داده های موجود می توان اذعان داشت که جنوب شرقی استان به نسبت جنوب و شمال استان از آسیب پذیری کمتری برخوردار است. در یک جمع بندی کلی نیز در حدود 46 درصد از مساحت استان و 18 درصد از جمعیت استان در محدوده با آسیب خیزی بالا قرار دارند.نتیجه گیری: امروزه پیرو مخاطرات اخیر به خصوص زلزله های اتفاق افتاده، لزوم توجه به ارتقاء تاب آوری در سکونتگاه های انسانی را می افزاید؛ بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، پیشنهاد می گردد تا قبل از وقوع زلزله در مراکز با آسیب پذیری خیلی بالا مدیریت قبل از بحران شکل گیرد.
بکارگیری اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در راستای تحقق اصول شهر آینده (نمونه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل موثر بر تحقق شهر هوشمند آینده، پیاده سازی اصول مدیریت هوشمند شهری بوده که در مواقع بحرانی می تواند موجب بهبود عملکرد مدیریت سازمانی در شهر شده و زمینه دستیابی به موفقیت در مهار بحران های طبیعی را فراهم سازد. پاندمی کرونا به عنوان یکی از برجسته ترین عوامل بحران ساز طبیعی بر زندگی افراد در قرن حاضر بوده که موجب تاثیراتی شگرف بر نحوه عملکرد ساختار مدیریت شهری در جهان شده است. شهر کرج به عنوان مرکز استان البرز، در پاندمی کرونا به عنوان یکی از مهم ترین مراکز شیوع این بیماری تلقی می شد که ارزیابی وضعیت مدیریت شهری به هنگام مقابله با ایپدمی های بعدی، نیازمند بکارگیری مولفه های مدیریت شهری هوشمند می باشد."نوآوری هوشمند"،"کنترل انرژی هوشمند"،"حمل و نقل و ارتباطات هوشمند"،"پایداری هوشمند"،"حکمروایی هوشمند"، "مشارکت هوشمند" و "سیستم اطلاعاتی هوشمند" به عنوان مولفه های موثر بر پیاده سازی اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در شهر کرج شناسایی شدند. که نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیانگر این نکته بود که از دیدگاه کارشناسان و مدیران شهری متغیرهای«ارتقای سیستم حمل ونقل شهری در قالب طرح های آنلاین و اینترنتی»، «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» و «بهبود برنامه ریزی سفر یکپارچه در قالب پلتفرم های اینترنتی موبایل» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز و از دیدگاه متخصصین کادر درمان، متخصصان کادر درمان «بهره مندی به روز از نظرات افراد متخصص خارج از ساختار مدیریت شهری»، «برگزاری وبینارهای جمعی در راستای ارائه گزارش در سطح محلی توسط شهروندان به نهادهای مدیریت شهری» و «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز را دارا بودند که بیانگر اهمیت و وزن این مولفه ها از نظر جامعه آماری هدف می باشد.