تحلیل تناسبات هندسی خانه های تاریخی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
29 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل بناهای سنتی ایرانی از منظر دانش هندسه نشان می دهد که در معماری سنتی ایران تناسبات، از جمله نسبت زرین، در وجوه مختلف از جمله الگوهای معماری و هندسی، مقاطع، طراحی پلان ها و مشخصات سازه ای نقش پررنگی داشته است. در حقیقت، هندسه ابزاری است که می تواند در معماری نظم ایجاد کند و در برقراری ارتباط آگاهانه بین اجزای تشکیل دهنده بنا مؤثر باشد تا امکان بروز یکپارچگی فضا که ترکیبی هدفمند، هندسی و مبتنی بر خلاقیت است، در عین مرکب بودن، پدید آید. در معماری سنتی ایرانی، تناسب به سبب فراهم کردن گونه ای از معماری که بر مبنای برداشت سلیقه ای نبوده، بر کیفیت درک بنا، مثلاً خانه، مؤثر بوده است. در بین تعالیم معماری ایرانی، دو تئوری «مستطیل طلایی ایرانی» و «گز و پیمون» کاربست و تعریف بیشتری دارند. روش تحقیق: در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و با مطالعه درباره فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط خانه های تاریخی اهواز، درستی این تئوری ارزیابی شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدامیک از سیستم های برقراری تناسب در هندسه خانه های تاریخی اهواز استفاده شده است؟ یافته ها:در مقاله حاضر، صحت این فرضیه با مطالعه فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط در خانه های تاریخی شهر اهواز مربوط به دوره قاجار و پهلوی بررسی شده است. ابعاد و اندازه برداشت و داده های آماری به کمک نرم افزار spss تحلیل شد. برای تشخیص عادی بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و با توجه به عادی بودن داده ها به منظور پاسخ به فرضیه های پژوهش از آزمون های پارامتریک استفاده شده است. نتیجه گیری: با درنظرگرفتن وضعیت واقعی و الگوی پلان منازل اهواز، ضریب تغییرات مقادیر به دست آمده از گز و پیمون نسبت به مقادیر به دست آمده از مستطیل طلایی ایرانی کمتر و مقادیر آن به مقادیر واقعی نزدیک تر است. این فرضیه به عنوان نظریه اصلی استفاده شده در هندسه خانه های مورد بررسی پذیرفته می شود.