فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
5 - 21
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر ترکیب های جدیدی از سامانه های غیرفعال به منظور افزایش کارایی آن ها معرفی شده اند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عملکرد دیوار ترومب فتوولتاییک در ساختمان های مسکونی مشهد است که با استفاده از شبیه سازی انرژی، توسط نرم افزار انرژی پلاس صورت گرفت. دیوار ترومب آجری و بتنی با سطح پوشش فتوولتاییک در سه جایگاه متفاوت، فاصله هوایی و دریچه های متفاوت برای کل سال بررسی شد. متغیرها به صورت یکپارچه شبیه سازی شدند. نتایج نشان داد که برای اتاقی به حجم ۱۲۰ مترمکعب با دیوار ترومب شش مترمربعی آجری و بتنی و سطح دریچه ۱۸ درصد، فاصله هوایی ۰/۰۵ متر و سطح پوشش چهار مترمربع از صفحات فتوولتاییک (حدود ۶۶ درصد از دیوار ترومب)، گرمای دریافتی، تولید برق و آسایش حرارتی افزایش یافت و مقدار آن به ترتیب، ۲۵۷۶۵۲/۳، ۳۰۷۹۶۳/۶، ۱۹۷۵۴۸۲ کیلوژول و در ماه اکتبر، شرایط آسایش حرارتی، سرد ارزیابی شد. دمای سطح داخلی صفحات فتوولتاییک و گرمای دریافتی ناشی از همرفت داخلی از پایین به بالای دیوار ترومب افزایش یافت. بهترین محل استقرار صفحات فتوولتاییک روی دیوار خازن در مقایسه با قرارگیری در روی شیشه و در فاصله هوایی در اوقات سرد سال پیشنهاد شد، درحالی که برای اوقات گرم، این موضوع برعکس است.
تحلیل و آسیب شناسی مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
1 - 16
حوزههای تخصصی:
غالباً مدیریت حوادث سیلاب در کشورهای در حال توسعه واکنش به شرایط غالب فاجعه (پاسخ فوریتی و بهبود) را نشان می دهد. جهت افزایش اثربخشی مدیریت و کاهش خسارات وارده به زندگی و اموال، باید پاسخ واکنشی به اقدام پیشگیرانه تغییر یابد. مدیریت پیشگیرانه در برابر بلایای طبیعی نیازمند مشارکت بیشتر دولت های مختلف، سازمان های غیر دولتی و خصوصی و مشارکت عمومی است که شامل تلاش و زمان بیشتر، تأمین بودجه، تجهیزات، امکانات و منابع انسانی است که منجر به یکپارچه سازی مدیریت حوادث سیلاب برای فعالیت های بلندمدت و کوتاه مدت می شود.هدف این مقاله ، شناسایی وضعیت موجود مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام در سه مرحله قبل ،حین و بعد از وقوع می باشد.که بر اساس نظرات خبرگان و کارشناسان امر، مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام در سه مرحله مذکور، وضعیت نامطلوبی داشته است. با توجه به نتایج تحلیل داده های به دست آمده از بخش های کمی و کیفی مقاله ؛ می توان نتیجه گرفت طبق نظرات پاسخگویان در هر دو بخش کیفی و کمی وضعیت نظام مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام در سه مرحله (قبل از وقوع بحران، حین وقوع بحران و بعد از وقوع بحران) وضعیت نامناسبی دارد. این نتایج نشان دهنده این موضوع است که اقدامات انجام شده در این زمینه اقداماتی مقطعی در هر سه مرحله وقوع بحران سیلاب بوده و وضعیت نظام مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام برمبنای الگوهای سنتی استوار است و فاقد الگوی مناسب علمی است. بنابراین نتایج تایید کننده نظریه پشتیبان مقاله (دیدگاه سنتی در مدیریت بحران) می باشد.
ارزیابی توسعه پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی بر اساس شاخص های توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
175 - 190
حوزههای تخصصی:
همگام با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و رشد سریع شهرنشینی، چالش های بسیاری برای سیاستگذاران و برنامه ریزان در تدوین استراتژی های ﺣوزه مدیریت شهری مطرح گشت. از جمله این چالش ها، برنامه ریزی یکپارچه و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ توسعه ﺷﻬﺮی همراه ﺑﺎ توسعه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻫﻤﮕﺎﻧی در شهرها می باشد. در این زمینه آنچه که برای پاسخگویی به مشکل به وجود آمده بر آن تأکید می شود، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) است. پژوهش پیش رو درصدد است تا با کاربست روش SAW و TOPSIS به بررسی میزان انطباق توسعه های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز با اصول TOD بپردازد و راهکارهایی مؤثر برای ارتقاء و بهبود وضعیت محدوده های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز بیان دارد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد محدوده پایانه های شهید دستغیب، ولی عصر و نمازی به ترتیب دارای بیشترین میزان انطباق با اصول توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) هستند. با این وجود نیاز به تقویت هر چه بیشتر آن ها و از بین بردن نقاط ضعف موجود احساس می شود. همچنین از میان شاخص های مختلف؛ سه شاخص اختلاط کاربری، تراکم ایستگاه های مترو و اتوبوس موجود در محدوده و متوسط قیمت اراضی و ساختمان ها، به ترتیب بیشترین اهمیت را در میان عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی به خود اختصاص داده اند. از میان ابعاد مختلف توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی نیز دو بعد تنوع و طراحی به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت هستند. در نهایت نتایج این پژوهش حاکی از این موضوع است که به علت مورد توجه قرار دادن اکثر مطالعات انجام شده در زمینه TOD بر ایستگاه های مترو و مغفول ماندن پایانه های اتوبوسرانی علی رغم جایگاه مهم آن ها در سیستم حمل و نقل شهری، نقاط ضعف زیادی در رابطه با این موضوع یافت شد که نیازمند توجه و پژوهش های بیشتری است.
تحلیل و گونه شناسی خانه های دوره پهلوی اول با رویکرد کالبدی- فرهنگی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
239 - 258
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ معماری خانه های دوره پهلوی اول در منطقه غرب ایران و به ویژه شهر سنندج، نشانگر آن است که این موضوع کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. با تغییر و تحولاتی که در این شهر رخ داده، در معماری مسکونی نیز دگرگونی ایجاد و موجبات معماری متفاوت را فراهم نموده است. حضور گروه های مهاجر از جمله شاهزادگان قاجاری و برخی افراد صاحب منصب اداری و دیوانی و نیز ازدواج فرزندان والیان با برخی شاهزادگان قاجاری و حتی بعضی از منصوبان دولتی از جمله عوامل موثر بوده که در کنار آنها می توان به حضور معماران و هنرمندان از شهرهای دیگر و از جمله تهران برای طراحی و ساخت اشاره کرد. طبق بررسی های انجام شده، تاکنون مطالعات مدون و منسجمی در زمینه خانه های سنندج و به طور خاص گونه شناسی کالبدی- فرهنگی آنها صورت نگرفته است. با توجه به ضرورت انجام این تحقیق در این مقاله ابتدا بررسی خانه از دیدگاه های مختلف، سپس گونه شناسی خانه های شهر سنندج در دوره پهلوی اول و در نهایت به شناخت ویژگی های کالبدی- فرهنگی این خانه ها پرداخته شده است. نوشتار حاضر رویکردی کیفی و روش کار به لحاظ نوع نتایج توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش میدانی و کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده و از ابزارهایی همچون نقشه کشی، عکاسی و نقشه برداری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خانه ها در دوره پهلوی اول در شهر سنندج دارای دو گونه، با ویژگی های خاص خود هستند. گونه ای کاملاً تحت تاثیر معماری منطقه کردستان و گونه دیگری تحت تاثیر معماری مناطق مرکزی ایران می باشد.
مروری بر گذار از پارادایم تاب آوری اثباتی به گفتمان یکپارچه تاب آوری در حوزه شهرسازی معاصر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفکر تاب آوری به عنوان یک مفهوم لغزنده و مملو از فراز و نشیب ها، در دستگاه های فکری مختلف، اصول و مولفه های متفاوتی به خود دیده است، که ادغام رهیافت های نظری، منجر به ابهام در نحوه درک، تفسیر و کاربرد این تفکر گردیده است.هدف پژوهش: هدف پژوهش بررسی سیر تکاملی چارچوب های نظری تاب آوری از گذشته تا حال در دستگاه های فکری مختلف، جهت به دست آوردن درک دقیقی از گفتمان تاب آوری در حوزه شهرسازی معاصر است.روش شناسی: در این راستا مبنی بر پارادایم تفسیرگرایی و با اتخاذ راهبرد استقرایی و با مرور اسناد کتابخانه ای و تحلیل آرای نظری و بهره گیری از روش تحلیل موقعیت، مرور نظام مند مطالعات انتخاب شده (28 متن) به صورت فعالانه با هدف روشن ساختن عناصر موقعیتی به عنوان واحدهای تحلیل انجام شد.یافته ها و بحث: یافته ها گویای آنست که چهار زاویه معرفت شناسی یا چهار نسل از مفهوم تاب آوری قابل تبیین است. نسل اول در ذیل چتر پارادایمی اثبات گرایی، به دوران آغازین ابداع مفهوم تاب آوری در علم بوم شناسی بازمی گردد که با بازخورد بازیابی و حفظ اصالت ارتجاعی سیستم ها شناخته می شود. نسل دوم که در پارادایم پسا اثبات گرایی تبلور می یابد، بر اصل انطباق پذیری تاکید دارد. نسل سوم در پارادایم پراگماتیسم با پافشاری بر آنچه در عمل به کار می آید، برجسته می شود. نسل چهارم نیز، با نگاه برساختی-تفسیری، به تولید و بازتولید فهم خود از تاب آوری می پردازد.نتیجه گیری: هر چند در روند این صورت بندی، سعی شد پتانسیل های هر یک از این نسل های چهارگانه در قیاس با یکدیگر از منظر جهت گیری، مولفه های بنیادین، نقاط تمرکز و سیر تغییرات برجسته شوند، اما چنین به نظر می رسد که در موقعیت فعلی جوامع، بهره گیری از رهیافت نسل چهارم، بیش از سایرین پاسخگوی انتظارات حال و آینده باشد. تکامل مفهوم تاب آوری که از دریچه نسل های مختلف برجسته شد، تعدادی از درس های نوظهور را برای سیاست گذاران شناسایی کرده است که اکنون در حوزه های سیاست گذاری و در مقیاس های فضایی مختلف به کار گرفته می شوند.
تحلیل تجربه گردشگران از فنون معماری در حمام های سنتی کویر ایران: بررسی برداشت های بازدیدکنندگان از راهکارهای صرفه جویی انرژی و جلوگیری از اتلاف حرارت
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تجربه و برداشت گردشگران از فنون معماری به کاررفته در حمام های سنتی کویر ایران با تمرکز بر راهکارهای صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت می پردازد. در عصر حاضر و با توجه به نگرانی های فزاینده در مورد تغییرات اقلیمی و حفاظت از منابع طبیعی، اهمیت استفاده از اصول معماری سنتی به عنوان راهکاری مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی و حفظ منابع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمام های سنتی ایران، به ویژه در اقلیم های گرم و خشک، به عنوان نمونه های برجسته ای از طراحی های خاص و تکنیک های پیشرفته در سیستم های گرمایشی شناخته می شوند. این بناها نه تنها در پاسخ به چالش های اقلیمی موفق عمل کرده اند، بلکه به عنوان نمادهایی از تاریخ و فرهنگ معماری ایران نیز مطرح اند. روش تحقیق این مقاله شامل تحلیل های کیفی و کمی است که از طریق مصاحبه های عمیق با گردشگران و کارشناسان انجام شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد تا برداشت های گردشگران از ویژگی های فنی و عملکردی حمام ها را بررسی کرده و درک عمیق تری از تجربیات آن ها به دست آورند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درک عمومی گردشگران از ویژگی های معماری سنتی، به ویژه در زمینه صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت، هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا گردشگران به جنبه های فنی این بناها توجه دارند یا بیشتر بر جنبه های زیبایی شناختی آن ها متمرکز هستند. همچنین عواملی که از دیدگاه گردشگران در ارزیابی کارایی انرژی و عملکرد حرارتی این بناها اهمیت دارند، مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج این تحقیق می تواند به تدوین استراتژی های نوآورانه برای بهره برداری بهتر و مؤثرتر از حمام های سنتی ایران به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی کشور منجر شود. شناخت بهتر از دیدگاه ها و برداشت های گردشگران می تواند به حفاظت و بازسازی بهینه این بناها کمک کرده و به نگاهی جامع تر به تأثیرات معماری سنتی بر عملکرد حرارتی آن ها بیانجامد.
«راه کاووسان» بر کاسهٔ عصر آهن لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
233 - 250
حوزههای تخصصی:
ماهیت دین و آیین تولیدکنندگان مفرغ های عصر آهن لرستان همواره با نظرات متناقضی همراه بوده است. در میان اشیاء مذکور کاسه ای مفرغی وجود دارد که بر آن نقوش سماوی و هفت نوشته آرامی در مناسبتی معنادار کنار هم چیده شده اند. فرضیه پژوهش این است که تحلیل نقوش سماوی روی این شیء و دیگر مفرغ های لرستان می تواند بخشی از ابهامات موجود دربارهٔ دین این مردمان را روشن سازد. از این رو برای نخستین بار نقوش سماوی بخش های دوم و ششم این کاسه براساس مفاهیم روایی و اساطیری ادیان هندوآریایی و در ارتباط با نقوش دیگر مفرغ های لرستان تحلیل شدند. این پژوهش از حیث ماهیت کیفی و به روش، توصیفی- تحلیلی است و داده های تحقیق از منابع کتابخانه ای و موزه ها گردآوری شده اند. طبق یافته های پژوهش صورت فلکی دو پیکر در بخش دوم کاسه (= طرحواره میمون) رمزی از سَر مار گوزهر - عامل کسوف و خسوف - است. خوشهٔ پروین در بخش ششم کاسه رمزی از دیوان سبتو است، دیوانی که طبق متون بین النهرینی با عیلام، ایزدبانو ناروندی و خسوف پیوند داشتند. محور مفروض بین این دو بخش بازنمودی از مار-اژدهای راه شیری است؛ راهی که طبق بندهش نام دیگر آن «راه کاووسان» و راه شاهانی بود که نشان فرّه را در جهت نیّات پلید خود به کار بردند و باعث زوال سلطنت شدند. چنین می نماید که بازنمایی «راه کاووسان» بر مفرغ های لرستان مرد یا دیو-بزی است که با دستان خود دو مار ستاره نشان را در جهت اِعمال قدرت ارادهٔ خدایان در تغییر سرنوشت و مجازات شاهان خودکامه کنترل می کند.
بررسی تأثیر نظریه خود تعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با استفاده از چارچوب تحلیلی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دورانی که سازمان های اجتماعی و محلی به دلیل کاهش مشارکت در حال فروپاشی اند، مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با تاکید بر ظرفیت ها و توانمندی های ساکنان محلی، مفهوم جدیدی را برای توسعه مشارکت پذیری ارائه می دهد. با این حال چگونگی ایجاد انگیزه های فردی برای مشارکت پذیری در ادبیات نظری این مدل تقریبا نادیده گرفته شده است. به همین دلیل در این پژوهش نظریه خودتعیین گری که ایجاد انگیزه را مستلزم در نظرگرفتن نیازهای روانشناختی ذاتی برای شایستگی، خودمختاری و ارتباط می داند، مورد مطالعه قرار گرفته و تأثیر آن در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا بررسی شده است.هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مفهومی جدید برای افزایش مشارکت پذیری افراد بر پایه تأثیر نظریه خودتعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا است.روش: پژوهش در زمره مطالعات کیفی است و با ترکیب دو روش تحلیل انتقادی گفتمان طبق چارچوب تحلیلی فرکلاف و تحلیل تماتیک، حوزه های مفهومی مشترک توسعه اجتماع دارایی مبنا و نظریه خودتعیین گری که قابلیت ادغام با یکدیگر را دارند، مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: با تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و انجام فرایند دسته بندی موضوعی (کدگذاری و شناسایی تم های اولیه و تم اصلی)، حوزه های همگرایی و مفاهیم هم پیوند نظریه خودتعیین گری و مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا شناخته شدند و مدل مفهومی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: برای ایجاد انگیزه و ارضای نیازهای روانشناختی افراد برای افزایش مشارکت، نیاز به فضاهایی است که افراد بتوانند توانایی ها و شایستگی های خود را در آن بنمایانند؛ در تصمیم گیری ها و تعیین سرنوشت در ذیل رهبری اجتماعی اختیار عمل داشته باشند؛ و در فضاهایی تجربه ی حضور داشته باشند که در آن تعامل و ارتباط اجتماعی موثر با دیگران برقرار کنند. این فضاها شامل فضاهای تعاملی، تصمیم گیری، آموزشی، هم سطح کننده و خودران یا به عبارتی کامل تر، فضاهای زبان هستند.
چارچوب دوسویه میان منظر فرهنگی و بازآفرینی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، یکی از تدابیر توسعه شهری است که به دلیل ابعاد و اصول منعطف خود، اغلب با رویکردی خاص همراه شده و سمت وسویی مشخص یافته که در آن بنیان های نظری استوارتر و اقدامات اجرایی عملیاتی تر گردیده است. امروزه، گسترش شهرها علاوه بر تغییر فضای کالبدی، بر وجوه دیگری ازجمله فرهنگ و محیط زیست تأثیرگذار بوده و شکاف عمیقی میان انسان و بستر طبیعی او به وجود آورده است. منظرفرهنگی به واسطه تبیین ارزش های برآمده از تعامل انسان و محیط، اسلوب مؤثری ارائه می دهد که در آن بنیان های بازآفرینی بر ارزش ها متمرکز شده و از طرف دیگر توان اجرایی بازآفرینی نیز در خدمت تجدید حیات مناظر به کار گرفته شود.
هدف این پژوهش دستیابی به چارچوبی دوسویه به منظور تعامل میان منظرفرهنگی و بازآفرینی شهری است که با روش مطالعه کیفی و تحلیلی و با تأمل بر مفاهیم منظرفرهنگی و بازآفرینی انجام شده است. این پژوهش درانتها به مؤلفه ارزش های نخستین و ارزش های درگذر زمان از مفهوم منظرفرهنگی و دو مؤلفه ابعاد و اصول برآمده از مطالعات بازآفرینی شهری دست می یابد که درنهایت این چهار مؤلفه، چارچوبی دوسویه ارائه می دهد که از یک سو موجب ارتقاء بن مایه های مفهومی بازآفرینی شده و از سوی دیگر باعث تحقق عملیاتی حفاظت و توسعه ارزش ها گردیده که درنهایت سبب همگرایی بنیان های نظری و عملی میان منظرفرهنگی و بازآفرینی می شود.
راه کارهای معماری همسو با طبیعت از طریق بازخوانی اشعار فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتباط با طبیعت به دو علت اصلی فاصله گرفتن طبیعت از زندگی انسان ها و نابودی طبیعت توسط آن ها، به مسئله مهمی برای همه جوامع تبدیل شده است. پژوهش مورد نظر با هدف حفظ محیط زیست در تطابق با مباحث مرتبط با طبیعت در اشعار فردوسی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه می توان از اشعار فردوسی به عنوان راهکارهایی همسو با طبیعت در جهت حفظ زمین بهره برد؟ روش گردآوری داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و به تجزیه و تحلیل کیفی در حوزه های طبیعت، پایداری و طبیعت در شاهنامه پرداخته و با ارزیابی، تحلیل، تطابق و تعیین نقاط مشترک، راهکارهای معماری جهت طراحی بنای همسو با طبیعت پیشنهاد می شود. براساس ارزیابی های صورت گرفته، حفظ منابع آب، استفاده از چوب درختان و گیاهان، ساخت و ساز، اهمیت هوای پاک و حفظ حریم جانداران از جمله مباحث طبیعت گرای مطرح شده در شاهنامه است که با وارسی و تطبیق آن با اقدامات لازم جهت دست یابی به پایداری زیست محیطی از طریق طبیعت می توان به راهکارهایی چون تعبیه سیستم جمع آوری و ذخیره آب باران، استفاده از سایبان هایی از جنس چوب گیاه بامبو، کنترل آلودگی هوا با تعبیه پوشش گیاهی، دیوار سبز و طراحی تراس باغ برای حمایت از پرندگان دست یافت.
رمزگشایی عناصر معماری به کمک دستور زبان شکل (گونه شناسی فضاهای 64 خانه تاریخی از کاشان، یزد و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گونه شناسی توصیفی ساده و دیاگرام از یک دسته از پدیده ها انجام می شود و میزانی از ارتباط و تشابه میان آن دسته از پدیده ها برقرار می شود. مطالعات فراوانی در گونه شناسی فضاهای خانه های تاریخی انجام شده است اما اغلب این مطالعات یک یا چند فضای محدود را بررسی کرده اند که عدم ارتباط ساختاری میان فضاهای مختلف، روش و ساختار مشخصی که بتوان همه فضاها را به کمک آن گونه شناسی کرد و ارتباط ساختاری میان فضاها را توضیح داد، مشهود است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، برقراری ارتباط میان فضاهای مختلف در خانه های تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران و ارتباط شکلی-ساختاری میان نتایج مطالعات مختلفی است که پیرامون گونه شناسی فضاهای خانه های تاریخی در معماری ایرانی انجام شده است.روش پژوهش: در این پژوهش، براساس دستور زبان شکل خانه های تاریخی کاشان، به گونه شناسی ریزفضاهای 64 خانه تاریخی از شهرهای یزد و اصفهان و کاشان پرداخته شده است. در ضمن مطالعه، گونه شناسی اولیه ریزفضاها توسعه و نظامی منسجم از ارتباط میان گونه های شکلی در خانه های تاریخی این سه شهر حاصل شده است. نتیجه گیری: در بخش یافته ها نخست یک دستور زبان دو مرحله ای برای تولید ساختار شکلی و سپس برقراری روابط فضایی میان اجزا ارائه شده است. به کمک این دستور زبان طیفی از ساختارهای شکلی و روابط فضایی موجود در نمونه های بررسی شده به صورت یک ساختار درختی ارائه شده است. این گونه شناسی به خوبی روابط ساختاری میان گونه های مختلف شکلی را توضیح می دهد. به علاوه به کمک آن می توان تفاوت گونه های مختلف میان شهرهای دیگر را نیز توضیح داد. به این ترتیب، مدلی ارائه شده است که میان فضاهای مختلف در خانه های تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران ارتباط ساختاری شکلی برقرار می کند.
تفرجی در باغ های آندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
6 - 13
حوزههای تخصصی:
آندلس، واقع در منطقه جنوبی اسپانیا، دارای میراث تاریخی غنی است که توسط قرن ها حکومت اسلامی شکل گرفته است. از سال 117 تا 2941 پس از میلاد، حضور مسلمانان در شبه جزیره ایبری نه تنها چشم انداز سیاسی منطقه را تغییر داد، بلکه تأثیری ماندگار بر سنت های معماری و منظرپردازی آن داشت. باغ های آندلس که عمیقاً تحت تأثیر معماری و سبک باغ ایرانی و تمدن اسلامی قرار گرفته اند، بر این امر صحه می نهند. به نظر می رسد سنت باغ ایرانی به طور قابل توجهی بر طراحی باغ های تمدن اسلامی در آندلس که شامل نمونه های قابل توجهی مانند باغ های الحمرا در گرانادا، باغ های آلکازار در سویل و باغ های مدینه الزهرا در کوردوبا و... هستند، تأثیر گذاشت و فضاهایی ایجاد کرد که زیبایی معماری، طبیعت و معنویت را با هم ادغام کرد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی معماری منظر باغ های تمدن اسلامی در آندلس چیست؟ این پژوهش با استفاده ترکیبی از سوابق تاریخی، اسناد موضوعی نوشتاری و تصویری، بررسی وضع موجود باغ ها از طریق تصاویر هوایی و ماهواره ای سرویس گوگل مپ و بازدید مجازی از باغ ها رویکردی کیفی را برای تحلیل معماری منظر این باغ ها اتخاذ می کند. منابع اولیه، از جمله توصیفات معماری و گزارش های تاریخی، بینشی را در مورد اصول طراحی باغ های اندلس ارائه کردند. بازدید های مجازی، عکس ها و تصاویر هوایی و ماهواره ای برای تجزیه و تحلیل وضعیت این باغ ها و ارزیابی عناصر کلیدی طراحی استفاده شد. این پژوهش کوشیده است با پدیدارشناسی این باغ ها، به تبیین ویژگی های کلی آن ها بپردازد. دستاورد این پژوهش در قالب شناسایی الگوی معماری منظر این باغ ها در آندلس ارائه شده است.
میدان صفوی: نِمود بینش و منش فرمانروا، از میدان های شاهی تا میدان گنجعلی خان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
119 - 144
حوزههای تخصصی:
در شهرهای ایرانی همواره نوع جهان بینی حاکم بر شکل گیری فضاهای کالبدی شهر تأثیرگذار بوده است. از اوایل دوران صفویه، زمان حکومت شاه طهماسب، ایجاد مجموعه های سلطنتی در کنار میدانی وسیع در دستور کار قرار گرفت. در روزگار حکومت شاه عباس اول برای نخستین بار پس از اسلام، با طراحی شهری روبه رو می شویم. محل انتخابی برای ساختارهای نوین، در خارج از شهرهای کهن و یا در جای جدیدی بود و استفاده هدفمندی از منظر و معماری، به منظور القای دیدگاه حاکمیت، مد نظر بود. میدان در دولت صفوی مهم ترین نماد و نمود اِعمال قدرت بوده است و نیز مرکزی برای نمایش و به رخ کشیدن قدرت اقتصادی و مذهبی. پادشاهان صفویه، به ویژه شاه عباس علاقه زیادی به ایجاد میدان های باشکوه از خود نشان می دادند. پژوهش حاضر با این فرضیه که نظام اندیشه ای صفویان در سایر نقاط کشور، به جز پایتخت نیز تأثیر خود را داشته است، پس از نگاه به میدان های قزوین و نقش جهان، به بررسی میدان گنجعلی خان در شهر حاکم نشین کرمان می پردازد. گنجعلی خان زیک، حاکم منتخب شاه عباس برای کرمان، با الهام از این خط مشی، میدان و مجموعه گنجعلی خان را بنا کرد و روح تازه ای به شهر کرمان دمید. محل ساخت مجموعه، برخلاف روش شاهان صفوی، در مرکز شهر کهن بود و برای ایجاد آن بناهای زیادی خریداری و ویران شدند. این نوشتار با بررسی اسناد، پژوهش های پیشین و برداشت های میدانی به میدان های صفوی قزوین، نقش جهان و گنجعلی خان می پردازد تا تأثیر انگیزه و باور حاکم در ساخت آن ها را، به مدد فضا، معماری، کاربری و آیین های برگزارشده بررسی نماید و با تأکید بر میدان گنجعلی خان و مجموعه آن، ثابت کند که الگوهای معماری و منظر شهری هم زمان با سیاست های حکومت صفوی، درحال تکامل بودند و به این نتیجه می رسد که میدان گنجعلی خان با وجود تناسبات کوچک تر و کاربری های متفاوت نسبت به میدان های شاهی، نمونه ای کامل و منحصربه فرد از میادین دوره صفویه و متأثر از منش گنجعلی خان بوده است.
تحلیلی بر ایده های اتخاذ شده در طراحی مساجد معاصر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
57 - 70
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر، مساجد متعددی در کشورهای مختلف ساخته شده اند که برخی در تداوم مساجد گذشته، برخی دارای مشابهت هایی با آن ها و برخی کاملا متفاوت بوده است. یکی از موضوعاتی که در طراحی مساجد قابل بررسی است، ایده اولیه اخذ شده در طراحی آن هاست که در این پژوهش با بررسی مدارک تعدادی از مساجد معاصر جهان، به آن پرداخته می شود. هدف این پژوهش شناخت ایده های اخذ شده در طراحی مساجد معاصر و نحوه ظهور این ایده ها در معماری است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. ایده های مساجد معاصر قابل دسته بندی در ده دسته هستند: ارتباط با بستر طرح، معماری بومی و محلی، طبیعت، مفاهیم پایداری، اسلام و تمدن اسلامی، الگوها و عناصر مساجد سنتی، ترکیب معماری سنتی و مدرن، مفاهیم معماری مدرن، موضوعات کارکردی مسجد و استعاره ها و مفاهیم نمادین. تحقق ایده ها در درجه اول در عناصر مسجد و در مراتب بعدی در فرم و پلان آن قابل پی گیری است.
واکاوی تأثیر شاخص های طراحی پیاده راه مطلوب برای شهروندان و گردشگران با رویکرد شهر شاد (نمونه موردی: کوچه ارک تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۹۱-۷۵
حوزههای تخصصی:
با گسترش شتابان شهرها، نقش انسان در فضاهای شهری بسیار کمرنگ شده و شادی و سرزندگی شهرها ازبین رفته است. از این رو در این پژوهش کوچه ارک به عنوان یکی از قدیمی ترین و فعال ترین محورهای مرکزی شهر تبریز، مورد مطالعه قرار گرفته است. در این محور تسلط سواره به پیاده، منجر به کاهش کیفیت های فضای شهری شده و تداخلات پیاده و سواره، آرامش و آسایش را از شهروندان سلب کرده و حرکت پیاده در این محور دچار ناکارآمدی شدیدی گشته است. بنابراین ایجاد پیاده راه مطلوب برای ساکنین محدوده و همچنین گردشگران می تواند به عنوان روشی برای احیای بافت تاریخی و ارتقا کیفیت شادی و نشاط به شمار آید. ماهیت این پژوهش کاربردی و روش مطالعه آن مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی بوده که در روش میدانی، اطلاعات مورد نظر با ابزار پرسشنامه و مشاهده گردآوری شده است. به منظور سنجش اولویت و اهمیت هر یک از شاخص های مورد مطالعه از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS و EXCEL استفاده شد. طبق یافته های پژوهش، سطح معناداری در آزمون فریدمن در تمامی نمونه های آماری کمتر از 0.05 درصد بوده که نشان دهنده آن است که بین افراد پاسخ دهنده به پرسش های پژوهش مربوط به شاخص های پیاده راه با رویکرد شهر شاد، تفاوت معناداری وجود دارد، لذا اولویت بندی شاخص های مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان ساکن در کوچه ارک شهر تبریز متفاوت است. نتایج به دست آمده بر اهمیت سرمایه گذاری شهری در توسعه پیاده راه ها به عنوان ابزاری برای ارتقا کیفیت زندگی شهری و احیای بافت های تاریخی تاکید می کند.
راهنمایی بر ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 70
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیت های فردی و گروهی آن ها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش می کند برای مطالعاتی که هدف آن ها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخص های فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیر هایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکرد هایی که مطالعات این حوزه می توانند به آن ها اتکا کرده و نیز روش ها، متغیرها و مؤلفه هایی که می توانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آن ها را بیان می کند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری می تواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدل هایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخص هایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخص ها مطرح کرده و نشان داد این سه روش می توانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات می تواند با روش های متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آن ها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
نسبت هوشمندی و مکان؛ از هوشمندسازی معماری تا "مکان هوشمند"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۴۶-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر را می توان در ابتدا شناخت بن مایه های هوش و مفاهیم مرتبط با "هوشمندی"بوده و در ادامه فهم نسبت "هوشمندی" با معماری و تبیین شاخصه های معماری هوشمند برشمرد؛ همچنین می توان به صورت ویژه ارائه ی راهبردهایی برای همگرایی سطوح شکل دهنده مفهوم مکان و معماری هوشمند در راستای حصول به "مکان هوشمند"دانست. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر، ترکیبی از شیوه های تحلیلی و توصیفی بوده که با تکیه بر بنیان های شکل دهنده مفهوم "هوشمندی" و ویژگی های تأثیرگذار آن در معماری است، که پس از بررسی متون تخصصی، مفاهیم آن استخراج و رویکردهای مختلف بررسی شده و ترکیبی جامع در جهت دستیابی به "مکان هوشمند" تبیین می کنند. یافته ها: مفهوم "هوشمندی" ویژگی اساسی و از مهم ترین عوامل در شکل گیری کیفیت فضایی در عصر حاضر است. سه ویژگی اساسی این مفهوم را می توان "هوشمندی فرمی-کالبدی"، "هوشمندی عملکردی-رفتاری" و "هوشمندی معنایی-مفهومی" بیان کرد که در صورت بروز هر سه ویژگی "هوشمندی جامع" محقق شده و می توان در ترکیب با ویژگی های شکل دهنده مفهوم مکان به پدیده "مکان هوشمند" دست یافت. نتیجه گیری: مفهوم مکان با توجه به تعامل ویژگی ها و سطوح شکل دهنده آن که نشأت گرفته از پایگاه مفهومی و بنیادی ثابت در معماری از یک سو است و شناخت مفاهیم هوش و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری هوشمندی به عنوان اندیشه ای متغیر در فرم و ساخت وندها، که ساختارهای هوشمند پویا هستند، از طریق ثبات بنیان معماری هوشمند به عنوان دستاورد از سوی دیگر، مورد واکاوی قرار گرفته و می توان مهمترین نتیجهی مفاهیم تبیین شده را دست یابی به "هوشمندی جامع فضایی" با عنوان "مکان هوشمند" دانست.
مطالعه ی کمّی تغییرات هویت منظر اجتماعی- اکولوژیک با رویکرد تاب آوری فضایی و داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 53
حوزههای تخصصی:
اه داف: پیش رفتهای اخی ر در مباح ث بوم شناس ی منظ ر و داده ه ای ماه واره ای فرصت ی را ب رای تغیی ر رویکرده ا در برنامه ری زی پای دار ش هری فراه م آورده و پتانس یل بالای ی ب رای بهب ود ت اب آوری در تعام ات سیس تمهای اجتماع ی- اکولوژی ک ایج اد نم وده اس ت. در ای ن پژوه ش ب ا اس تفاده از مفه وم ت اب آوری فضای ی و س نجش مولفه ه ا و رواب ط کلی دی منظ ر اجتماعی-اکولوژیک ی در ط ول زم ان، آس تانه های مرتب ط ب ا هوی ت ب ه ص ورت کم ی اس تخراج گردی د ت ا راه کاری را ب رای پیون د اه داف ملم وس مدیریت ی و نظری ه ی ت اب آوری ارائ ه نمای د.
روشه ا: ب ا ارزیاب ی منظ ر اکول وژی ش هر ق م به وس یله ی متریک ه ای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده ه ای ماه واره ای، تغیی رات ت اب آوری منظ ر ای ن ش هر ط ی ی ک دوره س ی س اله مبتن ی ب ر نظری ه ی ت اب آوری فضای ی م ورد تحلی ل ق رار گرف ت.
یافته ه ا: ب ا تعری ف و اس تخراج آس تانه های هویت ی، تغیی رات هویت ی منظ ر ش هر در ارتب اط ب ا ت اب آوری در س الهای آت ی پیش بین ی ش د. س پس ب ا شناس ایی الگوه ای فضایی-هویت ی ش هر در دوره ه ای مختل ف و س نجش آنه ا ب ر اس اس ابع اد ت اب آوری، پیش نهاداتی قابل اندازه گی ری و س نجش ب رای سیاس تگذاران و برنامه ری زان در راس تای قرارگی ری منظ ر ش هر در تعادل ی جدی د، ت اب آور و پای دار ارائ ه گردی د. نتیجه گی ری: منظ ر ش هر ق م در س ال 2009 و 2019 از آس تانه ی اول و دوم هویت ی عب ور ک رده اس ت و ب ا ادام ه ی رون د کنون ی در 20 س ال آین ده عب ور از س ومین آس تانه (دگرگون ی کام ل هوی ت منظ ر) اتف اق خواه د افت اد و چنانچ ه رون د کاه ش مس احت س اختارهای س بز ادام ه یاب د، منظ ر ب ه مرحل ه ی جبران ناپذی ری از لح اظ ت اب آوری میرس د.
تحلیلی بر تفاوت های ساختاری بازار قدیمی شهر سنندج با بازارهای ایرانی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
98 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از ویژگی شهرهای ایرانی در دوره اسلامی وجود عناصر مسجد، بازار و محله و ارگ حکومتی بود. عنصر بازار به عنوان شالوده شهر در برگیرنده ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی در فضایی واحد بود. بازار در گذر زمان در امتداد مهم ترین گذرهای شهر به صورت تدریجی شکل گرفته و گسترش می یافت. بازار قدیمی سنندج، که هم زمان با شکل گیری شهر و متأثر از اندیشه های شهرسازی مکتب اصفهان، به صورت یک باره ساخته شد، دارای تفاوت های ساختاری با سایر بازارهای ایرانی در دوره اسلامی است.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر بر آن است تا ویژگی های ساختاری بازار قدیمی شهر سنندج را با سایر بازارهای ایرانی مقایسه کند، تفاوت ها را آشکار نماید و به تفسیر و تشریح و علل و عوامل اثرگذار در ایجاد این تفاوت و تمایزها بپردازد.
روش شناسی: این نوشتار به دلیل اتکا به داده های کیفی و روش های تفسیری متن، به لحاظ روش شناسی در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد و روش اصلی تحلیل داده ها در آن، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده است. تحلیل محتوا و کدگذاری براساس مفاهیم و مضامین برگرفته از مطالعات و پژوهش های مرتبط انتخاب شده و براساس آن به دسته بندی مؤلفه های شکل دهنده ساختار بازار پرداخته شده است.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار بازار قدیمی شهر سنندج از نظر مؤلفه های نحوه استقرار فضایی- کالبدی، ساختار شکلی و پیوستگی و اتصال فضایی با عناصر اصلی شهر (محلات، ارگ حکومتی و مسجد) با سایر بازارهای ایرانی دارای تفاوت است.
نتیجه گیری: ویژگی های ساختاری و کالبدی بازار قدیمی سنندج تا حد زیادی نشأت گرفته از نقش سیاسی و نظامی شهر و ساختار شهر قلعه ای سنندج بوده و در طراحی و استقرار بازار، صرفاً بر بعد کالبدی با محوریت و مرکزیت قلعه حکومتی تأکید شده و بعد کارکردی شامل عملکردهای تجاری، اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی و مذهبی در اولویت بنیان گذاران آن نبوده است.
تبیین مؤلفه های کالبدی نما در خانه های تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۸۸-۶۸
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی دارای خصوصیات و ویژگی های کالبدی خاص خود هستند. نما یکی از مهم ترین مؤلفه ها در بناهای این محدوده ها است که تأثیر زیادی بر ادراک مخاطب و هویت منطقه دارد. عدم شناخت دقیق این مؤلفه های کالبدی موجب می شود تا طراحان نتوانند نمای همگن برای این مناطق خلق کنند. باید به این نکته توجه کرد که نمای بافت های تاریخی از مؤلفه های کالبدی زیادی تشکیل شده است و باید در طراحی های جدید به این موارد توجه جدی گردد. محدوده ی فرهنگی تاریخی تبریز دربردارنده ی تعداد زیادی از خانه های تاریخی است اما بناهای تاریخی پرتعداد این محدوده تأثیر کمرنگی در چگونگی استفاده از مؤلفه های کالبدی آن ها در ساخت نمای خانه های جدید این محدوده داشته است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین ویژگی های کالبدی و جزییات تشکیل دهنده ی نمای خانه های تاریخی محدوده ای از منطقه ی فرهنگی تاریخی تبریز است. برای نیل به این هدف شناخت بخش های مختلف نما و مؤلفه های کالبدی هرکدام از آن ها و تحلیل آن ها لازم و ضروری است. این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است و ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پیمایش ها و برداشت های میدانی خانه های منتخب بافت تاریخی تبریز و مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های نما در خانه های تاریخی منتخب تبریز، که هرکدام از خانه ها ممکن است شامل همه یا تعدادی از این مؤلفه ها در نمای خود باشند، به صورت کلی عبارتند از: رواق ستون دار، ستون، پیشانی، پله های ورودی، ازاره، هره چینی میانی، هره چینی نهایی، درب ها و پنجره ها، قاب بندی، ناودانی، تزئینات گچی و آجرکاری که این مؤلفه ها در خانه های تاریخی مختلف دارای ویژگی های مشترکی هستند.