فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای عملیاتی برای حفظ ارزش های تاریخی و فرهنگی ساختمان های تاریخی در راستای توسعه پایدار و بهره مندی از آن ها، بازآفرینی و بازاستفاده تطبیقی آن ها با برنامه ریزی عملکردی جدید است. ظرفیت سنجی کالبدی بناهای موردنظر برای احیا و بازآفرینی ضروری و پراهمیت است. ازجمله مهم ترین بناهای میراثی برجای مانده از دوران گذشته در شهرهای تاریخی ایران، مدارس هستند. هدف از این مطالعه آن است که ظرفیت های کالبدی پنج مدرسه میراثی جهت بازاستفاده تطبیقی بررسی شود که عبارتند از جانی خان قم، شفیعیه و رحیم خان در اصفهان و معمارباشی و شیخ عبدالحسین در تهران. در این مطالعه به روش تحقیق کمی و از طریق آزمون افتراق معنایی و نیز تحلیل همبستگی میان متغیرها، معیارهای استخراج شده از مبانی نظری بازآفرینی تطبیقی که عبارت اند از: بهره مندی از نور طبیعی، امکان تهویه طبیعی هوا، امکان تعدیل طبیعی دمای هوا، سکوت و آرامش فضا، ظرفیت مبلمان مطلوب فضا، ایمنی و امنیت ساختمان، زیبایی و تزئینات، سیرکولاسیون و دسترسی مطلوب، فضای سبز و چشم انداز زیبا و تنوع مصالح تحلیل شد. نتایج سنجش معیارها در پنج مدرسه انتخاب شده نشان می دهد که در مدارس برخوردار از ظرفیت های فضایی بیشتر، وسیع تر و متنوع تر و نیز ارتباط بیشتر با حیاط مرکزی به عنوان موقعیت تأمین کننده نور، هوا، چشم انداز، سکوت، آرامش و طبیعت، قابلیت بالاتری برای احیا و برنامه ریزی فضایی جدید وجود دارد. همچنین نتایج روشن می سازد از میان پنج مدرسه انتخابی به ترتیب مدرسه جانی خان با میانگین امتیاز (۱.۹۱)، مدرسه رحیم خان (۱.۸۹) و مدرسه معمارباشی (۱.۸۶) بیشترین ظرفیت را برای بازاستفاده تطبیقی دارند.
مروری بر راهکارهای بهبود وضعیت آکوستیکی فضای داخلی آپارتمان های مسکونی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
72 - 87
حوزههای تخصصی:
گستردگی مطالعات نقش صوت در فضاهای داخلی، سبب تدوین آیین نامه های مربوط در بسیاری از کشورها شده است که از نتایج آن تهیه استانداردهای حوزه آسایش صوتی است. مطالعات اخیر نشان می دهد که کاهش صوت منبع الزاماً به معنی افزایش آسایش صوتی نیست و ادراک کاربر بسیار مؤثر است. عوامل مهم در ارزیابی آسایش صوتی در فضاهای مسکونی، شامل جنبه های ادراکی کاربران، جنبه های اجتماعی و فرهنگی و هم چنین ارزیابی جنبه های فیزیکی صوت است. مقاله حاضر با بررسی منابع متقن عمدتاً مقالات منتشر شده در نشریات بین المللی در بازه زمانی 10 سال اخیر و درعین حال پر استنادترین مقالات و همچنین با رویکرد انفعالی، نگاشته شده است. هدف از این مقاله ارائه گزارشی از تحقیقات موجود در این حوزه و دسته بندی آنها است. با بررسی و تحلیل منابع فوق، سه دسته پیشنهاد شده است؛ اولین دسته، پژوهش هایی هستند که رویکردی شبیه سازی داشته اند به گونه ای که در شبیه سازی، عناصر ساختمانی و یا فضاهای معماری مد نظر محقق قرار گرفته است. دسته دوم، شامل پژوهش هایی است که رویکرد شبیه سازی آنها متفاوت از شبیه سازی فرم های ساختمانی و یا فضاهای معماری است، بلکه بر روش های فعال کنترل نوفه متمرکز هستند، به طوری که بر ساختارهای صوتی صدا و تجهیزات مرتبط با آن مانند میکروفن ها مبتنی هستند. و در آخر، تمرکز اصلی دسته سوم رویکرد شبیه سازی آکوستیک بر پژوهش هایی است که بر مصالح مبتنی هستند. به عنوان مثال استفاده از ساختارهای سبز گیاهان و یا استفاده از رزین های خاص موضوع اصلی این دسته از پژوهش ها است که در واقع، بر فرم، تراکم، جنس (مصالح) تمرکز می کنند. در مقاله حاضر، پس از دسته بندی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، این امر به بحث گذاشته شده است که کدام یک از رویکردهای یافتن حل مسئله، نسبت به سایر رویکردها، از وسعت نظری بیشتری برخوردار است و کدام یک از رویکردها، با توجه به وضعیت موجود در کشور، می تواند کاربرد داخلی مناسب تری داشته باشد.
واکاوی ابعاد و ویژگی های معماری عامه پسند در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
37 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات اجتماعی، جمعیتی و رشد روزافزون فناوری های جمعی، سبب شکل گیری فرهنگ توده شهری و گرایش به سمت استانداردسازی، اشتراک گسترده باورها، ارزش ها و سلیقه ها شده است. این استاندارد سازی سلایق، سبب می شود هنر و معماری عامه پسند پاسخی قابل درک که مورد قبول اکثریت است، ارائه دهد. این پژوهش با تأکید بر شناخت ماهیت معماری عامه پسند، جهت پاسخ به این سؤالات است که: معماری عامه پسند چیست؟ چه ابعاد و ویژگی هایی برای معماری عامه پسند تعریف می شود؟هدف پژوهش: هدف این مطالعه، تعریف «معماری عامه پسند» به خصوص در دوره معاصر و شناخت ویژگی ها، ابعاد و مؤلفه های معماری عامه پسند در سطح بین المللی و داخلی است. روش پژوهش: روش این پژوهش مرور نظام مند است. از این رو 103 پژوهش مرتبط با موضوع در هفت پایگاه خارجی و دو پایگاه فارسی جست وجو شد. دو متخصص، پژوهش های جست وجو شده را براساس ارتباط داشتن عنوان، چکیده و محتوا ارزیابی کردند و درنهایت 33 مقاله مرتبط با پژوهش انتخاب شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که خصلت های معماری عامه پسند در قالب ده مقوله توجه به تأیید عامه، تظاهر اجتماعی، اشاره گرایی سبکی، عدم بیان هویت مشخص، بیان نوگرایانه قابل درک، جذابیت بصری، معنایی، احساسی- عاطفی، مصرف گرایی و مدگرایی بیان می شود. این مقوله ها در قالب پنج مقوله اصلی (بعد)، فرهنگی- اجتماعی، تاریخی- هویتی، زیبایی شناسانه-کالبدی، معنایی- احساسی و همچنین اقتصادی تعریف می شود. عمده ویژگی های این جریان معماری، به طور مستقیم یا غیرمستقیم متأثر از بعد زیبایی شناسانه-کالبدی است. در این راستا، بیان معماری عامه پسند، عمدتاً در ظاهر نوگرا و دارای جذابیت بصری برای مخاطب عامه است و با کمک ویژگی هایی مانند بیان نوستالژیک گونه و تاریخ گرایانه بیان می شود.
تبیین مدلی جهت آموزش مشارکتی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری؛ اقدام پژوهی در کارگاه مقدمات طراحی۳(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
127 - 140
حوزههای تخصصی:
در فرایند آموزش دانشجویان در کارگاه مقدمات طراحی، باید مطالعه، تشکیل طرح واره، تبدیل ایده به معماری و مهارت های اجتماعی توسعه یابد. لذا آموزش موثر جهت تسهیل یادگیری و ارتقاء همزمان توانایی طراحی و مشارکت برای ساختنِ دانش، توسط دانشجو در کارگاه مقدمات طراحی معماری اهمیت دارد و ضرورت تبیین مدل آموزش مشارکتی شامل فعالیت ها و اهداف معماری مشخص می شود. پرسش پژوهش، مدل آموزش مشارکتی معماری در کارگاه های مقدمات طراحی شامل چه روش های آموزشی است؟، و هدف، تبیین مدل آموزش مشارکتی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری است. راهبرد تحقیق کیفی و روش اقدام پژوهی انتخاب شده است. فرایند تحقیق شامل چرخه یِ شناخت و تشخیص، پیشنهاد مدل، کاربست مدل، مشاهدهِ اجرا، و تبیین مدل آموزش مشارکتی درکارگاه طراحی معماری است. تکنیک های گردآوری داده ها تحلیل اسناد و مشاهده است. مدل نهایی در چهار بخش طوفان ذهنی، بحث گروهی، جیگسا به منظور مشارکت همه برای یادگیری و تقسیم فعالیت ها برای ساخت و در نهایت ارزیابی تبیین شده است. یادگیری در سه مرحله، پیش آزمون (تست خلاقیت و طراحی)، آزمون میانی (تست خلاقیت و تحلیل بنا)، آزمون نهایی (طراحی و ساخت مشارکتی نمایشگاه) ارزیابی می شود. پس از آموزش به شیوه های مشارکتی، از نتایج و مشاهدات مشخص می شود، مشارکت در تست خلاقیت و ساخت فضای معماری ۸۲% افزایش یافت. ۶۱% دانشجویان در آزمون تشریحی کل بناهای مورد پرسش را تحلیل کردند. ۷۹% دانشجویان در طراحی، ارایه و ساخت نمایشگاه مشارکت داشتند. با اشتراک دانش و ارایه فردی و گروهی، دانشجویان در آموزش و تولید محصول شریک هستند.
واکاوی عوامل معماری مؤثر بر بازتولید هویت در ورودی های شهری (مطالعه موردی دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
ورودی های شهری به عنوان نخستین نقطه تماس مسافران با شهر، نقشی اساسی در شکل گیری هویت شهری دارند. کاهش هویت فضایی و معنایی ورودی های شهری در نتیجه رشد سریع شهرها و تغییرات کالبدی آن ها منجر به نادیده گرفتن اهمیت ورودی ها و کاهش کیفیت فضایی و هویتی شده است. در نتیجه، ورودی های بسیاری از شهرها از حداقل مولفه های هویت ساز برخوردار نیستند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی هویت ساز در معماری ورودی ها با تمرکز بر نمونه موردی دروازه قرآن شیراز است. روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، مفاهیم و معیارهای مرتبط با هویت و ویژگی های ورودی های شهری تحلیل و با استفاده از نظرات متخصصان تدقیق شده است. در بخش کمی، داده های حاصل از پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که کیفیت معماری ورودی های شهری، به ویژه در زمینه فرم، مقیاس انسانی و ارتباط با بافت پیرامونی، تأثیر مستقیمی بر هویت فردی، اجتماعی و ملی مخاطبان دارد. همچنین، ورودی ها با ایجاد قلمروهای بصری، حرکتی و معنایی می توانند به عنوان نمادهای هویت ساز شهری عمل کنند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که ورودی دروازه قرآن با حفظ ویژگی های هویتی خود، توانسته حس تعلق و آشنایی شهروندان و مسافران را تقویت کند. به ویژه، همجواری های ورودی با بافت شهری اطراف و نحوه استقرار آن در منظره شهری، نقش برجسته ای در ایجاد خاطرات جمعی و تقویت هویت شهری شیراز دارد.
تبیین تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر عملکرد حرارتی و تهویه ساختمان های بلند در اقلیم شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باوجود تأثیرات قابل توجه آتریوم ها بر تهویه طبیعی و شرایط حرارتی داخل ساختمان، دانش کافی در مورد تأثیر پارامترهای مختلف طراحی بر عملکرد انرژی و تهویه آتریوم ها وجود ندارد. این پژوهش، به بررسی تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر عملکرد حرارتی و تهویه ساختمان های بلند در اقلیم شهر رشت می پردازد. هدف: هدف این پژوهش، به بررسی تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر عملکرد حرارتی و تهویه ساختمان های بلند است. روش شناسی تحقیق: رویکرد اصلی روش تحقیق این مطالعه کمی بوده و از روش شبیه سازی استفاده می کند. ساختمان مرجع شبیه سازی، ساختمان بلند با ده طبقه و پلان مربع با طرح باز، دارای یک آتریوم مستطیل در مرکز ساختمان، تعریف شده است. شاخص های عملکرد حرارتی و عملکرد تهویه به عنوان متغیرهای وابسته و ابعاد و جهت گیری آتریوم به عنوان متغیر مستقل موردبررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده از شبیه سازی علاوه بر بررسی در قالب آمار توصیفی، مورد آزمون های همبستگی و رگرسیون قرار می گیرد.. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت است. یافته ها: یافته نشان می دهد که متغیرهای طول و عرض آتریوم، محیط و مساحت آتریوم در مدل مرجع در اقلیم شهر رشت، رابطه معنادار و مستقیم با نیاز انرژی و حجم تهویه ساختمان دارد. اگرچه افزایش ابعاد آتریوم باعث کاهش نیاز روشنایی و افزایش توان تهویه ساختمان می شود، اما تا حد قابل توجهی باعث افزایش نیاز حرارتی و به تبع آن، نیاز انرژی کل ساختمان می شود. نتایج: بر اساس یافته ها، نتیجه گیری می شود که در یک مساحت مساوی استفاده از آتریوم مربع شکل به طورکلی نتایج بهتری را رقم می زند. همچنین آتریوم های مستطیل شکل با کشیدگی در محور شمالی-جنوبی، پاسخ بهتری ازنظر عملکرد انرژی نسبت به سایر جهت گیری ها در شهر رشت دارا است.
ارزیابی مولفه های کالبدی مساکن حاشیه شهر منطبق با سبک زندگی مهاجرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
کالبد معماری بیانگر هویت ساکنین می باشد. از این روی، عامل شکل دهنده به مساکن در حاشیه شهر، بازتاب مولفه های هویتی مهاجران است که سازنده سبک زندگی آنهاست. این درحالیست که الگوی مسکن در حاشیه شهر، اغلب براساس سبک زندگی غالب در جامعه شهری است و با نیازهای واقعی مهاجران مطابقت ندارد. بنابراین ارائه مولفه های کالبدی مسکن پاسخ مناسبی به انطباق این الگوها با سبک زندگی مهاجران است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی میزان ارتباط مولفه های کالبدی مسکن با سبک زندگی مهاجرین می باشد؛ لذا ابتدا ریزمولفه های این دو مبحث با روش تحلیلی-توصیفی استخراج گردید. سپس باروش کیفی و بهره گیری از مصاحبه با 11 نفر از متخصصین ارتباط ریزمولفه های کالبدمسکن با سبک زندگی شناسایی گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار MAXQDA انجام شده است. یافته ها نشان می دهد در بعداجتماعی تاثیر ساختارخانواده و شغل بر سازماندهی فضایی و الگوی مسکن در بالاترین اولویت می باشد. درحالی که در بعدفرهنگی تاثیر باورهای مهاجران بر سازماندهی فضایی و همچنین تاثیر قومیت بر سازماندهی فضایی و موقعیت مسکن بالاترین اولویت را دارد.
دستور زبان معماری خانه های ارزشمند تهران در دوران قاجار با رویکرد معاصرسازی بافت های تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 57
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمی گردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آن ها می توانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آن ها فراهم کند
اهداف: به گونه ای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوه های جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانی های اولیه شد.
روش ها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاه های عملی کمتر استفاده می شود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آن ها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاش های پدیدار شناختی و هستی شناختی ای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچه تر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روش های همگرا استفاده می کند.
تبیین مفهوم نا-نهاد و نقش آن در ایجاد پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر (مطالعه موردی: لبه ساختمان های محدوده مسجد جامع شهرک غرب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد یا توسعه ساختمان ها، تأمین فعالیت های جاری و بالقوه انسان هاست. این در حالی است که امروزه توجه صرف به توسعه کالبدی، موجب کم رنگ شدن فعالیت های انسانی در لبه ها و کاهش احساس پیوستگی ساختمان و شهر شده است. پرسش پژوهش این است که مؤلفه های تأثیرگذار بر پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر کدام ها هستند؟هدف پژوهش: پیوستگی ساختمان و شهر در قالب مجموعه ای از عوامل تعریف می شود که در آن نهاد به عنوان عامل اجتماعی و ارتباط دهنده مقیاس های خرد و کلان نقشی محوری ایفا می کند و دارای دو ویژگی فرمی و فعالیتی است. جهت ارائه تعریف عملیاتی از مفهوم نهاد، زمینه ای به عنوان محدوده مورد مطالعه معرفی می شود و سعی می شود با شناخت شاخصه های نهاد، نا-نهاد و نقش آن در پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر تبیین شود.روش پژوهش: روش تحقیق پیش رو کیفی است. به گونه ای که در سطح پارادایم دارای نگرش رهایی بخشی است، از راهبردهای مردم نگاری و نظریه زمینه ای بهره می برد و در فرایندی چرخه ای و تعاملی از گردآوری، تلخیص، نمایش داده ها و ارزیابی حرکت می کند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که نهاد دارای نه شاخصه سابقه، زمان، انگیزش، جزئیات، شفافیت، محصوریت، نفوذپذیری، رابطه و پرسپکتیو است. این شاخصه ها معیارهایی عینی هستند که در کنار هم ویژگی های نهاد را توصیف می کنند. تبیین مفهوم «نا-نهاد» به جهت رهایی بخشی مفهوم «نهاد» از قید تعاریفی است که در اثر تکرار و روزمرگی بر پیکر آن می نشیند. نا-نهادها ایده های زاینده ای هستند که نهادها را به وجود می آورند و تغذیه می کنند، نظیر ایده های مربوط به زمینه های فرهنگی، آداب و رسوم، باورها و تمام آنچه که انسان ها را به هم مرتبط می کنند. بنابراین شاخصه های نهاد پل ارتباط و اتصال ما با نا-نهادها هستند. از این رو پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر به معنای آن است که چه میزان نا-نهادها در لبه ساختمان ها امکان بروز یافته اند. شهری که بیشتر امکان بروز به نا-نهادهای خود بدهد، پیوسته تر به نظر خواهد رسید.
واکاوی شکل بصری آرایه های آجری معماری ایرانی- اسلامی با ساختار نوین در معماری معاصر ایران (مطالعه موردی: هشت نمونه از نماهای آجری بناهای شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
179 - 198
حوزههای تخصصی:
امروزه نماهای بناهای شهری، به عنوان سیمای بصری شهر، بخشی پُر اهمیت از تصویر و هویت شهر است. به این ترتیب در جوامع امروزی، ضرورت سازمان دهی صورتِ بصری نما با اعتناء به جنبه های تزئینی و کاربردی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته. حال، پرسش پژوهش حاضر این است که ساختار آرایه های آجریِ نمای بناهای شهریِ ایرانِ معاصر، نسبت به ساختار سنتی در معماری ایرانی- اسلامی، چه ویژگی های نوینی دارد؟ و از نظر کاربردی و بصری دارای چه ظرفیت های اجرایی و ساختاری ای است؟ هدف اصلی تحقیق بازشناسی و تبیین ارزش های بصری و کاربردیِ هندسه نقوشِ آرایه های آجریِ معماری ایرانی- اسلامی است که در عصر معاصر با بازنگریِ نوین، سازماندهی و اجرا شده اند. در پاسخ به سؤالات مطروحه، اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده و نیز به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا به گزاره های تحقیق پرداخته شده است. نمونه های آماری از آرایه های آجریِ نمای بناهای شهری ایران است که به صورت غیرتصادفی، توسط نگارنده براساس شاخصه های کیفی نما، انتخاب گردیده و ساختار آرایه های آجری در آن ها با رویکرد تطبیقی- تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تحولات هنر و معماری مدرن و عرصه معاصر شرایطی را زمینه ساز شده که توجه به فرم و ساختار آجری در نما و همچنین انتخاب مصالح ترکیبی، ذائقه و فرهنگِ بصری جدیدی را پدید آورده است. در این راستا، رویکرد به طراحی نمای آجری، معطوف به هم آمیزی و ادغام عناصر و ارزش های هنر و معماری بومی با دیدگاه نوین است؛ بدین گونه که آرایه های آجری به صورت واحد و آمیخته، توأمان با مصالح دیگر ترتیب یافته و در قالب شیوه التقاطی، فرم و بیانِ نو پیدا نموده. این شیوه توسط جامعه معماران به عنوان نمادی از تنوع فرهنگی در شکل دهی مناظر شهری، محسوب می شود. شایان ذکر است، پژوهش های پیشین در راستای مسئله معماری التقاطی، به دنبال مطالعه ذائقه فکری و نگرشیِ معماران در عرصه های مختلف بوده تا بدین طریق، مرزهای خلاقیت، سبک های طراحی و روح پایدار نوآوری، مورد سنجش و شناسایی قرارگیرد؛ از این رو می توان نتایج تحقیق حاضر را همگام با مسئله تحقیقات قبلی، دانست. از جمله نتایج و یافته های به دست آمده شامل نوآوری های ترکیبی با اهداف کاربردی و تزئینی است که به صورت موردی، بدین شرح است: مورد اول طراحی و اجرای نما با ترکیب آجر و متریال هایی از جنس شیشه، فلز، چوب و سنگ، به جهت ایجاد جداره های تلفیقی و تضاد در بافت و رنگ نما است؛ مورد دوم ایجاد بُعد سوم در نما با آمیختگی الگوی آجرچینی فخرومدین در ترکیب با روش رگ چین، خفته رفته و خوون چین، با اشکال و فرم های زاویه دار، قوس دار و عمیق می باشد؛ مورد سوم بهره گیری کاربردی از پرده های مشبک آجری [ملهم از شیوه فخرومدین] در نما با اشکال و فرم های انتزاعی و درهم تنیده است؛ مورد چهارم بهره گیری از ساختار و اجرای دوپوسته به منظور فراهم کردن قابلیت های کاربردی و تزئینی می باشد؛ مانند: سایه افکنی به داخل بنا، پوشش حریم خصوصی از بیرون بنا، جلوگیری از آلودگی های بصری شهری از داخل بنا و نیز تعدیل تابش و گرمای خورشید است که در مجموع، این عوامل ساختار جدیدی را پدید آورده اند.
شناخت نشانه های تصویری سنگ قبرهای تاریخی موزه بیشاپور شهرستان کازرون (دوره اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
199 - 215
حوزههای تخصصی:
آدمی همواره تلاش کرده است تا با استفاده از ابزارهایی پیام خود را به دیگری برساند و هنر در این میان به واسطه معنامندی خود لایه هایی از مفهوم را بیان می کند که علاوه بر انتقال پیام، جنبه های زیبایی شناسانه را نیز در خود دارد. یکی از این ابزارها سنگ قبرها هستند. این آثار به عنوان آخرین اشاره به فرد متوفی، ابزاری برای بیان ویژگی های وی است با این حال، در درون خود قراردادهای اجتماعی و ارزش های دینی و دیدگاه های مذهبی هنرمند و بازماندگان را علاوه بر شخصیت و شیوه زیست متوفی نشان می دهد. یکی از این میراث های در خطر، سنگ قبور موزه بیشاپور شهرستان کازرون است. نگارندگان با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی تلاش نموده تا با تصویربرداری، تحلیل خطی و شکلی این آثار و تطابق آن با مفاهیم و معانی نقوش به شناخت این نشانه های تصویری دست یابند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سنگ قبر تاریخی در موزه بیشاپور حاوی دو جنبه زیست عشیره ای و این جهانی و طلب آمرزش اخروی است. به عبارتی این نقوش هم نظر به جنبه های عشیرگی مانند مهمان نوازی متوفی و تکریم این شیوه پیوند اجتماعی داشته و هم با استفاده از ترکیب نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی تلاش می کند تا متوفی را آمرزیده شده و بهشتی نشان دهد. جهت تاکید بر این گزاره ها جایی با استفاده از نقش اسلحه، متوفی را فردی جنگاور و نیز با استفاده از تسبیح و ... وی را مقید به مناسک دینی نشان می دهد.
قواعد و چالش های نظری مؤثر بر مداخلات مرمتِ سازه ای میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
105 - 132
حوزههای تخصصی:
مداخلات مرتبط با حفاظت ومرمتِ سازه ای میراث معماری به دلیل هدف قرار دادن توأمان حفاظت از جان انسان ها و حفظ دارایی فرهنگی می توانند پی آمدهای متفاوت و گسترده تری را متوجه اثر تاریخی و کاربران آن نمایند. ازاین رو چگونگی طراحی و اجرای اصولی اقدامات مداخلاتی مذکور مبتنی بر مبانی نظری شفاف و قابل کاربرد ضرورت می یابد؛ اما به نظر می رسد که وجود سطحی از کلی نگری به مباحث نظری و عدم شفافیت درنحوه ارزیابی برخی اصول، باعث سردرگمی مرمّتگران سازه درزمینه ایجاد اتصال مناسب میان مباحث نظری و مداخلات اجرایی شده است. ازاین جهت، پژوهش به دنبال یافتن قواعد راهنما به منظور ارزیابی و اتخاذ رویکردهای مناسب در روند طراحی و اجرای راهکارهای مداخلاتی و همچنین چالش های فراروی کاربست مناسب آن ها در ارتباط با مداخلات مرمتِ سازه ای در میراث معماری، رهنمودهای مکتوب صاحب نظران این حوزه را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش از گونه کاربردی است و رویکرد کیفی را دنبال می کند. داده های مورد نیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات برمبنای تحلیل محتوای منابع مکتوب حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش در قالب دو دسته قواعد راهنمای حفاظتی و فنّی (18 مورد) درراستای جهت گیری مناسب مداخلات مرمتِ سازه، چالش های کاربرد این قواعد نظری و راه کارهای برون رفت از این چالش ها ارائه شده است.
شناسایی مقوله های مؤثر بر تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی با روش سنتزپژوهی پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
133 - 153
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان بستر پاسخ به طیف متنوع و گسترده ای از نیازهای انسان، امروزه ازجهات متنوع موردمطالعه و ارزیابی قرار گرفته است. باید در نظر داشت که افزایش تراکم این کالبد به سبب افزایش روبه رشد مسکن موجب کاهش فضاهای باز عمومی و حیاط ها شده است. درنتیجه امروزه تعاملات اجتماعی ساکنان و روابط همسایگی که ازجمله مهم ترین نیازهای افراد بوده، به صورت چشمگیری کاهش یافته است. در این مقاله با تمرکز بر تعاملات اجتماعی به عنوان یکی از نیازهای بنیادین ساکنان، شاخص های ارزیابی کیفیت مجتمع های مسکونی مورد ارزیابی قرار گرفته و هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و با روش سنتزپژوهی برمبنای مدل روبرتش (2007) انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 290 مقاله درزمینه شاخص های ارزیابی مسکن و تعاملات اجتماعی در مسکن که در بازه زمانی 1999 تا 2023 در مجلات معتبر علمی ارائه شده اند، است. نمونه پژوهش، شامل 54 مقاله علمی پژوهشی بوده که به صورت هدفمند جمع آوری شده اند. عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در دو دسته کالبدی: فضای باز، سازماندهی فضا، قلمروهای رفتاری و فعالیت ها، زیبایی شناسی و ادراک بصری و غیر کالبدی: ویژگی های فردی و اجتماعی ساکنان، و مدیریت و نگهداشت مجموعه طبقه بندی شده اند.
ارزیابی نظام اشتغال باشندگان شهرک سعدی شیراز براساس توانمندسازی و رهیافت مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
159-171
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نخستین اجتماعهایِ محلیِ غیررسمی در جنوب شیراز تمرکز یافتند و با افزایش مداوم جمعیت مهاجر، مناطق مسکونی مرتبط وارد فرایند گسترش کالبدی و تبدیل به شهرک شدند که یکی از آنها، شهرک سعدی در شمال شرق شهر است. مهاجران کمدرآمد در هنگام ورود به این شهرک، با توجه به توان اجتماعی ـ اقتصادی و بنا به محدودیتهای ساختاری برای جذب و فعالیت در بخش قانونی، به طور عمده در شکل غیررسمی در بیرون از محدوده قانونی و رسمی شهر اسکان یافتهاند.
هدف: هدف از تحقیق، ارزیابی نظام اشتغال در میان ساکنان این محله بر اساس رویکرد توانمندسازی و مدیریت شهری است. روش: جامعه آماری تحقیق شامل 11 متخصص مدیریت شهری و 55 هزار نفر ساکنان بالای 18 سال در شهرک سعدی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و با توجه به سطح نرمال 95%، تعداد 384 به دست آمد که روایی آن از سوی متخصصان مذکور تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار 82/0 مورد پذیرش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری و برای شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی نیز شیوه تحلیل محتوا به کار رفته است. یافتهها و بحث: مشاغل ساکنان شهرک سعدی در گروههای "کشاورزی شهری، مشاغل خانگی، پیک موتوری، دستفروشی، نیروی خدماتی، کارگری، جرایم سازمانیافته و سایر" تقسیم شده است. مقادیر ضریب معناداری ترویج مهارتآموزی بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی هست. همچنین بررسی مقادیر ضریب معناداری مساعدت سازمانها بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی است. نتیجهگیری: ترویج مهارتآموزی و مساعدت سازمانها با ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری، موجب ایجاد شغل و درآمدزایی بیشتر میشود. ترویج مهارتآموزی و رشد مهارتهای کسبوکار ازجمله مؤلفههای توسعه این محله کم برخوردار شهری است و بزرگترین دستاورد آن برقراری سطحی از رفاه و افزایش امید به زندگی در میان گروههای هدف و استفاده نیروی انسانی بالقوه با هدف درآمدزایی میباشد. نکات برجسته: در میان باشندگان سکونتگاههای غیررسمی نوعی احساس کمبود، محرومیت و حقارت وجود دارد که ریشه اصلی آن به آمدوشد روزانه افراد به شهرها و مشاهده امکانات شهری و شهرنشینی باز میگردد.
رویکردهای نوین در پدیدارشناسی: ارزیابی هم سنجی روش شناختی توصیفی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی را میتوان به عنوان روشی در فرایند تحقیق علمی در نظر گرفت. این روش، مراحلی را برای راهنمایی پژوهشگر از آغاز تا پایان فرایند تحقیق تعیین میکند. این روش به دنبال فهم عمیق ذات پدیدهها و تجربههای شخصی شرکتکنندگان در مطالعه است. در سالهای اخیر، پدیدارشناسی در زمینههای گوناگونی چون معماری پیشرفتها و کاربردهای بسیاری داشته است با این حال، روششناسی پدیدارشناختی در محدوده دانشگاهی کشور ما تا به این لحظه به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته و تعداد محدودی مقاله در این زمینه منتشر شده است. همچنین، تعیین اینکه پژوهشگر باید از کدام یک از روشهای توصیفی یا تفسیری در پژوهش پدیدارشناسی استفاده کند، اهمیت ویژهای دارد که تاکنون مطالعهای در این باره صورت نگرفته است. نظر به این خلا در تحقیق، هدف از این مطالعه، تشریح دقیق و جامع از جنبههای مختلف روشهای توصیفی و تفسیری در پژوهشهای پدیدارشناختی است. این مطالعه از طریق یک بررسی سیستماتیک به دنبال یافتن پاسخی برای سوالات مطرحشده درباره ابعاد متفاوت این دو روش است. این تحقیق با بررسی دقیق و تفصیلی ابعاد گوناگون روششناختی توصیفی و تفسیری در پژوهشهای پدیدارشناختی و با استفاده از روش بررسی نظاممند، به دنبال شناسایی و تحلیل ابعاد متفاوت این روششناسیها است. یافتهها نشاندهنده طیف وسیعی از ابعاد روششناختی توصیفی و تفسیری میباشند. در این تحقیق، منابع و مطالعات موجود به زبان انگلیسی از پایگاههای داده معتبر مورد بررسی قرار گرفته و منابع کلیدی شناسایی و در مقاله ارائه شدهاند. نتایج بدست آمده تأکید دارند که اجرا و کاربرد مراحل روشهای پدیدارشناختی توصیفی و تفسیری، پژوهشگر را در بهکارگیری این ابزارها در فرایند تحقیق یاری میرساند. همچنین هیچیک از روشها ذاتاً بر دیگری برتری ندارد و انتخاب روش مناسب به مفروضات فلسفی، پژوهشی، روششناختی، پرسش پژوهشی و نمونه خاص مورد مطالعه بستگی دارد. با توجه به نبود سابقه مشخصی از کاربرد گسترده روشها در داخل کشور، امکان و ضرورت استفاده از آنها به عنوان الگوهایی برای تجزیه و تحلیل تجارب در این طرح تحقیق مورد ارزیابی قرار میگیرد تا به عنوان دستاوردی نوین برای مطالعات بیشتر در زمینه پدیدارشناسی به کار رود.
ارزیابی فضاهای خوابگاهی دانشجویان دختر با رویکرد ارتقای سطح آرامش و محرمیت (نمونه موردی: سکونتگاه دانشجویی دانشگاه شهر محلات)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
از عوامل مهم در خوابگاه دختران، اهمیت دادن به موضوع محرمیت می باشد، محرمیت در اقامتگاه دخترانه برای دانشجویان دختر بسیار حائز اهمیت است، زیرا وجود حریم به احساس آرامش آنها کمک میکند و بدین طریق دانشجویان میتوانند زمان خود را بدون هرگونه اضطراب و دلهره گذرانده و به بلوغ و صلح روانی دستیابند. مدنظر قرار دادن محرمیت به عنوان یک عامل مهم در جهت ارتقای آرامش برای استفاده کنندگان از فضا حائز اهمیت است، و به همین سبب هدف از مقاله حاضر نیز بررسی خوابگاه های دانشجویی با رویکرد ارتقا سطح آرامش و محرمیت می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی برپایه پیمایش بوده و ابزار مورد استفاده در آن ،پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان شهر محلات و تعداد نمونه مورد مطالعه آن 300 نفر می باشد که به صورت هدفمند انتخاب شده است. براساس نتایج به دست آمده با توجه به نیاز دانشجویان به سلامت روانی، می توان شرایط مد نظر را با توجه به شاخصه ها در طراحی یک خوابگاه دخترانه با رویکرد ارتقا محرمیت و آرامش فراهم آورد. به عبارتی دیگر سلامت روانی می تواند با برقراری آرامش به دست آید. با توجه اینکه آرامش در گرو امنیت بر قرار می شود، می توان گفت میان ابعاد آرامش و امنیت رابطه ای وجود دارد، به عبارتی میتوان گفت با افزایش امنیت به آرامش مطلوب خواهیم رسید.
واکاوی حس تعلق به مکان در محیط های آموزشی کودکان (گروه سنی 4 تا 5 سال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
68 - 86
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به روش نظریه زمینه ای و از نوع مطالعه موردی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها شامل تحلیل منابع کتابخانه ای، طراحی پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و اساتید معماری و روانشناسی محیط است. نمونه گیری به روش گلوله برفی و به صورت آنلاین انجام شده و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران محاسبه شده است.
تاثیر فرم هندسی سقف بر روی پارامترهای آکوستیک سالن موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
45 - 56
حوزههای تخصصی:
از زمان اولین تمدن ها، موسیقی یک قسمت جدایی ناپذیر از زندگی انسان ها بوده و به عنوان یک نوع ارتباط میان آنان و حیات محسوب می شده . در این مقاله به طراحی و آنالیز آکوستیک معماری در سالن موسیقی با استفاده از نرم افزار Odeon شده است. در طراحی داخلی این سالن 2 طرح معماری صورت گرفته؛ طرح اول سقف سالن به صورت قوس دار و طرح دوم، سقف به صورت شکست هایی منظم با احتساب فرکانس های صدایی طراحی شده است. پس از طراحی سالن و خروجی گرفتن از نرم افزارهای آکوستیکی پارامترها به ترتیب در سقف قوس دار و سقف شکست دار به قرار زیر است. زمان واخنش 1.65 و 1.3، انتقال وضوح گفتار 0.66 و 0.84، پارامتر EDT 1.15 و 1.2، از بین رفتن حروف صدا دار %3.1 و %1.86، تراز فشار صوتی 107.5 دسیبل و 105.7 دسیبل بوده است. نتیجه گیری می توان کرد که سقف دارای شکست در شرایط آکوستیکی بهتر از سقف قوس دار می باشد.
بررسی نگاره پیرزن و سلطان سنجر بر اساس آرای پانوفسکی در مکتب صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
79 - 93
حوزههای تخصصی:
مخزن الاسرار یکی از پنج مثنوی معروف نظامی گنجوی است که دارای داستان ها و حکایات مختلفی در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... است. یکی از این داستان ها قصه «پیرزن و سلطان سنجر» می باشد. ظلمی که در حق پیرزن شده و بی خبری سلطان محتوای داستان را می سازد. در نسخه برداری کتب ادبی در ادوار تاریخی موضوعات مختلفی را به تصویر کشیده اند، داستان نامبرده نیز به قلم چند نقاش به تصویر در آمده است. در این پژوهش سعی می شود که به بررسی و تحلیل نگاره های موجود در مکتب صفوی با دیدگاه تحلیلی آیکونولوژی اروین پانوفسکی پرداخته شود. هدف از این جستار بررسی صورت و محتوایی داستان بر اساس نگاره ها خواهد بود. سؤال مطرح در این تحقیق، چه ارتباطی بین صورت و محتوای نگاره ها بر اساس آرای پانوفسکی وجود دارد؟ این مقاله به صورت توصیفی – تطبیقی انجام گشته و به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که نگاره های موجود از ادوار مختلف عمدتاً بیت اول شعر مربوط به داستان «سلطان سنجر و پیرزن» را به تصویر کشیده اند از نظر آرای پانوفسکی نه تنها آثار هنری برجسته ای هستند بلکه درک عمیقی از نمادشناسی و معانی و دینی به وضوح قابل مشاهده است و می توان آنها را در چارچوب تاریخ هنر ایرانی و تأثیرات آن بر فرهنگ جهانی قرار دارد. پانوفسکی به عنوان یک تاریخ نگار هنر به ویژه در آثار هنری اسلامی، توانست نگاه انتقادی و تحلیلی خود را به شکلی مفهومی و نمادین بکار گیرد که بر درک بهتر آثار هنری کمک کرده است. رنگ لباس ها در هنر اسلامی نه تنها نشان دهنده وضعیت اجتماعی افراد هستند بلکه در بازتاب ویژگی های معنوی و روانی اشخاص نیز نقش دارد. در این نگاره رنگ لباس سلطان سنجر به رنگ های نارنجی و سبز دیده می شود که نماد قدرت، ثروت و اعتبار اوست. همچنین فرم بدن و لبا س های او بیشتر به صورت صاف و کشیده طراحی شده که اسوه ای از قدرت پادشاه می باشد. در مقابل لباس های پیرزن از رنگ های ملایم تر و کم فام تر مثل سفید و آبی بهره برده که نمادی از سادگی و فقر اجتماعی است و فرم بدن و لباس او از خطوط نرم و منحنی وار استفاده شده است که همگی این نقش ها و رنگ ها نشانی از تفاوت اجتماعی و طبقاتی مختلف جامعه را بازتاب دهد.
بررسی معیارهای محیطی مهدکودک مطلوب کودکان (نمونه موردی: مهدکودک های شهر ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کودکان سرمایه های با ارزش جامعه می باشند و عوامل متعددی بر رشد مطلوب آنها موثر است. یکی از مهم ترین عوامل، محیطی است که کودک در آن به یادگیری می پردازد. هدف این پژوهش دست یافتن به معیارهای محیطی مهدکودک مطلوب کودکان جهت استفاده در طراحی معماری می باشد. پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده که در بخش اول از طریق روش کیفی توصیفی به بررسی ویژگی های کودکان از نظر ادراک ذهنی و همچنین تحلیل نقاشی های کودکان بر این اساس می پردازد. جامعه ی آماری در این پژوهش، کلیه ی کودکان مهدکودک های چهار ستاره شهر ارومیه به تعداد 192 نفر دختر و پسر 4 تا 6 سال می باشد و ابزار پژوهش، نقاشی های کودکان تحت عنوان "ترسیم مهدکودک مورد علاقه شان" می باشد. نتایج بدست آمده، نشان می دهد عواملی همچون فضای باز، محل استراحت، طبیعت، امکانات بازی، تنوع رنگ، تنوع فضا، فضای جمعی، روشنایی، دسترسی آسان، مبلمان، امنیت، موسیقی و انعطاف پذیری ویژگی هایی هستند که کودکان از مهدکودک مورد علاقه خود انتظار دارند. بخش دوم پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش کمی است. پس از دستیابی به شناخت عوامل مورد انتظار کودکان، جهت سنجش پایایی تحقیق، پرسشنامه ای به صورت نیمه باز در قالب طیف لیکرت تنظیم و در اختیار 10 نفر از خبرگان این حوزه قرار داده شد. سپس به روش تکنیک دلفی در سه دور بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل اشاره شده توسط کودکان، معیارهای محیطی مهدکودک مطلوب از دیدگاه متخصصین هستند.