فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
Cultural Study Of the Relationship between Mountain and the City
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
1 - 12
حوزههای تخصصی:
Mountains are of high importance in Iran due to the particular geography of this land. In addition to being ecologically significant, mountains offer multiple functions for Iranians that makes these natural elements to have different meanings for people to the point that most of the mountains adjoining residential areas have special names. In this regard, this research tries to study Alborz Mountains as the most important historically and ecologically mountains in Iran where Tehran, the most populated city and the capital of Iran, is located. Research in this area shows that the function of Alborz Mountains have changed for the people over time or have declined to a lower status. These mountains do not have their previous position in the minds of the people, and the authors believe that Iranians used to be consider Alborz Mountains as a cultural element with objective and subjective aspects. Therefore, the purpose of this paper is to investigate the functions of Alborz Mountains and to study the relationship between mountains and people over time in order to find the meaning of the Alborz Mountains in terms of documentary and historical studies. The results of the research show that based on the conceptual scope of the landscape approach (which is a holistic and objective-minded approach to nature), the city and the mountains in general are not the main reasons for negligence of Alborz Mountains in the minds of people. In addition, the mountains for the people of Tehran, who are the main inhabitants of Alborz Mountains, are no longer a cultural landscape element with objective and subjective aspects. The objective aspects of mountains have been gradually disappeared or decreased considerably due to the loss of their objective functions and these elements have been eventually transformed into subjective elements.
رهیافتی از منظر نو بر بندر خشک در نظام برنامه ریزی فضایی و منطقه ای
حوزههای تخصصی:
امروزه همچنان اکثر میزان تردد کالا به وسیله حمل ونقل دریایی در دنیا انجام می گیرد. از سویی دیگر استفاده از کانتینر نیز افزایش قابل توجهی یافته است. همچنین با توسعه بنادر و قابلیت پهلوگیری کشتی های بزرگ حامل کانتینر حجم قابل توجهی از کالا به بنادر سرازیر می شود. این دیدگاه کلی نگر بوده و توسعه راهبردی پایانه های ترکیبی دلالت بر مفهوم جدیدی با عنوان "بندر خشک" دارد که نمونه ای از تعریف آن به شرح زیر است: بندرخشک پایانه ای ترکیبی در پس کرانه است که به بندری ساحلی متصل است. تجهیزات لازم و ک اف ی ب رای مواجهه با تردد ناشی از چندین شیوه حمل ونقل اعم از جاده ای، ریلی و هوایی در آن در نظر گرفته شده اند و مشتریان می توانند کالاهای شان را با استفاده از این شیوه های مختلف به آن ارسال کنندو یا از آن تحویل گیرند. یکی از جایگاههای قابل توجه اقتصادی در جنوب کشور، توجه به انبار کالا و مبادلات کالایی و صادرات و واردات کالا می باشد. ورود به این مقوله و توجه متولیان این امر، وجود جایگاهی در نزدیکی راههای موصلاتی و ریلی و خارج از شلوغی و ترافیک شهر را می طلبد. لذا در این مقاله تاثیر ایجاد یک سایت انبارداری و مبادلات کالایی که مسیرهای ورودی و خروجی ترکیبی شامل جاده و ریل و راه آهن را داشته باشد و کلیه ی خدمات انبارداری و نگهداری کالا و صادرات و حتی خدمات گمرکی را در زیر یک سقف انجام دهد، بررسی شده است.
کندوکاوی در ماهیت دگرگونی فضاهای شهری در شهرهای تاریخی ایران، مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:بررسی تغییر کیفیت فضاهای شهری در دوره معاصر، حکایت از تأثیر نیروهایی خارج از این فضاها دارد که چالش های جدیدی را در مدیریت و ارتقای کیفیت فضای شهری، پیش رو قرار می دهد. مبتنی بر قدرت این نیروها، دگرگونی هایی که در طول تاریخ به صورت تدریجی صورت می گرفته، در زمان هایی کوتاه شکل می گیرد؛ لذا شناخت ماهیت دگرگونی شهری، دریچه های جدیدی را در زمینه نحوه مواجهه با چالش های معاصر را می گشاید. با وجود اهمیت این موضوع ، نگاه به ادبیات موجود نشان می دهد که این حوزه در مقیاس فضای شهری کمتر مورد توجه قرار گرفته است.<br /> هدف:با توجه به تغییرات سریع شهر و فضاهای شهری در دوره های معاصر، شکل دیگری از تحلیل فضای شهری باید مورد توجه قرار گیرد که در مطالعات کلاسیک تحلیل فضای شهری کمتر بدان پرداخته شده است. شهرهای تاریخی بهترین بستر را برای این گونه تحلیل فراهم می آورند.<br /> روش تحقیق:این پژوهش با انتخاب شهر اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه از یک سو در یک سطح کلان و با روش تفسیری-تاریخی، به تحلیل دگرگونی در کلیت شهر پرداخته و از سویی دیگر با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدید میدانی و مصاحبه، به تحلیل نیروهای مؤثر بر شکل گیری و تحول فضاهای شهری جدید در اصفهان می پردازد.<br /> نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین نیروهای مؤثر در تغییر فضاهای شهری عبارت است از: حکومت، دولت، مردم، رویداد، فناوری، محیط و زمان؛ همچنین براساس تحلیل دگرگونی های کلان ساختار اصفهان، چنین برداشت می شود که در طول تاریخِ تحول اصفهان از دوره سلجوقی تا سه دهه اخیر، با وجود جهت های منفی دگرگونی فضاهای شهری در دوره پهلوی، روند تغییرات در کلیت شهر انسجامی دوسویه داشته و عمدتاً در مرکز شهر متمرکز بوده است. در حالی که در دهه های اخیر، مناطق مرکزی و تاریخی شهر تغییرات سریع، مقطعی و گسسته ای را تجربه کرده اند و در مقابل آن، قطب های توسعه فضاهای شهری در خارج از شهر ایجاد شده که سبب شکل گیری دو نیروی متقابل بر دگرگونی کلیت شهر شده است.
تحول معنی درباززنده سازی خانه های تاریخی با رویکرد نشانه شناسی
حوزههای تخصصی:
امروزه معنامندی فضایی ا ز مهم ترین راهکارهای کیفیت بخشی به فضای معماری است و طراحان و معماران در این زمینه تلاش میکنند. فضا یا یک ساختار فضایی ،یک متن است.هر بنای مرمت شده ساختاری دارد که نشانه های آن با مخاطبانش سخن میگوید وبرمعنای ویژه ای دلالت میکند. در این مقاله ارتباط میان حفاظت معماری و نشانه شناسی مورد تحلیل قرار می گیرد. هر متن اجتماعی(مانند معماری) حامل مجموعه ای از پیام ها بوده که به وسیله رمزگان ها و روابط درون متنی به مخاطب منتقل می شوند. این نشانه ها توسط خالق کد گذاری شده و خواننده(مخاطب) بر پایه قراردادهای اجتماعی، برداشت های ذهنی و زاویه نگاه خود به رمزگشایی و معنا سازی برای متن( معماری) تلاش می کند. در این مقاله جهت تبیین این مسئله، ضمن تشریح مفاهیم سه دیدگاه نشانه شناسیِ ساختارگرا و پساساختارگرا وفرهنگی معرفی می گردند.در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، خوانش معماری متن از دیدگاه های ذکر شده مورد قیاس قرار گرفته است. تمرکز اصلی تحقیق بر بازنمود معنای حفاظت معماری، که از لایه های متعدد معنا تشکیل شده است، می باشد. هدف این پژوهش تحلیل عناصر مهم نشانه ای در باززنده سازی خانه های تاریخی است تا به این سوال پاسخ داده شود: نحوه حفاظت عناصر کالبدی معماری خانه با چه مولفه هایی و درچه راستایی باید صورت پذیرد ؟ نتایج تحقیق نشان می دهدحفاظت واحیاء خانه با توجه به پنداشت های فرهنگی وتوجه به بوم نشانه شناسی، معنی می یابد.
بررسی طراحی معماری پایدار با رویکرد طراحی معماری بیونیک و ارتباط آن ها بایکدیگر
حوزههای تخصصی:
امروزه به نظر می رسد که توسعه پایدار و مفاهیم آن به خوبی با اهداف و مقاصد معماری می تواند به عنوان عاملی مؤثر جهت رسیدن به اهداف پایداری مطرح شود. در سال های اخیر بیانیه ها و مقالات بی شماری در زمینه اصول معماری توسط محققان مختلف در سراسر دنیا مطرح شده است. مفهوم پایداری در عصر حاضر آن چنان اهمیتی یافته است که هر بحث معاصری درباره محیط زیست و معماری بدون توجه به این مفهوم بحثی ناتمام محسوب می شود. معماری پایدار یک فرآیندی است که می تواند تکرار شود. معماری پایدار می تواند در کیفیت محصول نهایی تأثیرگذار باشد و فرآیندی که ماندنی باشد را تشخیص دهد. در این راستا الهام گیری از معماری بیونیک می تواند در طراحی معماری پایدار مؤثر واقع گردد. بیونیک علمی است که مشکلات فنی و سازه ای را می تواند از راه های زیستی حل کند، به عبارتی می تواند از الگوهای زنده الهام بگیرد. براین اساس روح بخشیدن به ساختمان یکی از تمایلات معماری بیونیک است که طراحان این رشته با توجه به قدرت سازه برای تنفس (زنده نمایی)، به کمک خطوط مستقیم یا منحنی خالص و القاء آهسته تمامیت سازه به آن دست پیدا می کنند و مهم ترین چیز برای طراحی معماری بیونیک آن است که ساختمان بتواند زنده بودن خود را القاء کند. سؤال اصلی تحقیق این است که استفاده از معماری بیونیک در پیوند با طراحی معماری پایدار به تأثیری در محیط زیست خواهد داشت؟ روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانه ای-اسنادی می باشد. هدف این مقاله بررسی جایگاه طراحی معماری بیونیک در طراحی معماری پایدار و رابطه این دو مفهوم با یکدیگر می باشد.
قابوس نامه معماری ایران؛ بازخوانی مفاهیم و کارکردهای گنبد قابوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تحقیق درباره خاستگاه، مفاهیم و کارکردهای صوری و نمادین گنبد (برج) قابوس بر پایه تفسیر و تأویل کتیبه ده بخشی آن ا ست. این تفسیر تاریخی ادبی تازه به بررسی فضای تاریخی شکل گیری بنا، بازخوانی برخی مفاهیم کتیبه بنا با روش لغت شناسی و مقایسه آن با کتیبه برخی برج مقابر ایران می پردازد. یافته های این مطالعه نشان می دهند که قابوس بن وشمگیر برای تثبیت حکمرانی خود، درست پس از زوال سامانیان و اعلان قدرت در برابر حکمرانان قدرتمندی چون آل بویه و دیگر معارضان، نماد اقتدار یا منشور حکمرانی خود را در مسیر گرگان [قدیم] به خراسان برافراشت. قصد اصلی قابوس از ساخت این بنا، فراتر از کارکرد تدفینی، پایه گذاری یادبودی جاودانه از فضایل، شکوه و در واقع جاه طلبی خود بوده است. به تعبیری، گنبد قابوس نمادی از تحکیم قدرت و اقتدار قابوس در عرصه سیاسی، و کمال و برتری او در ادب و هنر بوده است.
نقش بازآفرینی مجازی در حفاظت از آثار تاریخی در نمونه مطالعاتی ایوان موزائیک شهر بیشاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
143-153
حوزههای تخصصی:
هر اثر تاریخی ممکن است در اثر عوامل مختلف دچار فقدان بخش هایی از کالبد خود شده باشد. میزان کاستی های کمّی و کیفی کالبد با از دست رفتن هویت و یکپارچگی اثر رابطه مستقیم دارد و از میزان صحت بازسازی کالبدی و مجازی آن می کاهد. از طرف دیگر، عدم درک شکل کامل یک بنا، میزان توجیه حفاظت از آن را متأثر می سازد. ایوان موزائیک بیشاپور، که دچار آسیب های مذکور بوده، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. موزائیک های کف ایوان در حین کاوش به موزه های ایران باستان در تهران و لوور در پاریس منتقل شده اند و از طاق ایوان نیز اثری باقی نمانده است. عدم درک شکل اصیل این بنا فعالیت های حفاظتی را نیز دچار انحراف کرده و دیوارهای پشتیبان بدون توجه به شکل اصیل بنا و محل کف سازی های مو زا ئیکی احداث شده اند. راهبرد تفسیری تاریخی که بر مدارک اسنادی و تصویری استوار است، در کنار راهبرد شبیه سازی، به عنوان روش پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش، ابتدا ضمن تطبیق وضعیت فعلی اثر با تصاویری که از طرح موزائیک ها در دست است، آسیب های ناشی از عدم تصور صحیحِ شکل اصیل بنا شناسایی و سپس امکان و نقش بازآفرینی در حفظ کالبد و ارزش های بنای تاریخی بیان می شود. بدین منظور، جانمایی عناصر معماری و تزیینی ایوان که از میان رفته ، به صورت تصویری بازسازی شده اند. با توجه به موضوع حفظ اصالت آثار موجود در یک محوطه تاریخی، و اینکه بازسازی های کالبدی می توانند به تولید نمونه های بدل و غیر اصیل منجر شوند، تولید میراث مجازی یکی از راه هایی است که با کمترین مداخلات فیزیکی نیازهای تجسم شکل اولیه بنا را فراهم می کند. به تصویر کشیدن وضعیت اصلی احتمالی اثر خطوط اصلی نحوه حفاظت از آن را ترسیم می کند. به عبارت دیگر، در نتیجه این پژوهش مشخص می شود که بازسازی مجازی ایوان موزائیک می تواند آن را از آسیب هایی که ناشی از عدم درک شکل اصیل بناست، حفاظت کند.
Developing P.P.P Model of Place Attachment for Evaluating Residential Environment (Cases Study: Open Space of Iranzامین and Ekbatan Apartment Buildings)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since the quality of apartment buildings is noted, the way of increasing attachment and discovering its effective variables is challenging subjects for researchers in this field. Person, place and process (P.P.P) model of place attachment as the most precise model of them, evaluate attachment to three parts of person, place and process. What is going to be studied in this research is to evaluate attachment of residents to the open space of such buildings. Then, identifying the effective variables and suggesting practical solutions to improve quality of such environment are the subsequent goals of this research. This is practical research with correlational cases study method.used for Ekbatan and Iran Zامین apartment buildings and SPSS is used to analyze data. The findings show that in both cases, attachment is in high degree while physical and social attachment in Iranzامین apartment building is more than Ekbatan. In addition physical attachment is more than social attachment in both cases. The results show that in personal dimensions, designers should pay attention to the expectations and variety of needs for different ages of residents. In place dimensions, type of territories, accessibility, and flexibility of spaces in designing open spaces are the key points for designers. In addition, the way these types of buildings are managed is so important in the process of place attachment that shows it is needed for their managers to have some special skills to respond to the mobility character of place attachment.
Evaluation the Role of Factors Affecting the Feasibility of Urban Development Plans through Structural Equation Model ( Case Study: Shiraz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this paper is to explain the factors affecting the change of service land uses in the city of Shiraz and identify its reasons. For this purpose, the second-order confirmatory factor analysis technique has been used as one of the structural equation modeling techniques to determine the severity of the effect of the four factors on land use change, through which a contributing framework for the effects of the four factors (physical, activity, economic, accessibility) on land use change is obtained. Finally, the extent and direction of the factors affecting the realization of service land uses in the city of Shiraz are explained using the structural equation model (SEM). In order to achieve these goals, 50 variables affecting 600 plots in Shiraz city are extracted through field method. The variables are investigated and analyzed using GIS maps, Amos and SPSS software, and a series of bi-variable correlations in a table called correlation matrix or covariance, the most notably of which are confirmatory factor analysis and SEM. The results of the research show that, in total, the selected four factors have a significant effect on the land use change. It is such that the standardized weights of regression for "the effect of the access factor on land use change", "the effect of the economic factor on land use change", "the effect of the activity factor on land use change", and "the effect of the physical factor on land use change" are 0.91, 0.78, 0.65, and 0.56, respectively.
تبیین عوامل انگیزش حس مکان در جامعه روستایی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: پهنه روستایی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۸۰-۶۵
حوزههای تخصصی:
حس مکان نوعی رابطه حسی و تعاملی میان فرد و محیط زندگی را تبیین می کند و رابطه مثبتی با پیوند میان فرد و مکان و دریافت های کیفی مثبت و رضایتمندی از محل زندگی دارد. از آنجا که به استناد سرشماری های سراسری کشور، مهاجرت روز افزون روستاییان به شهر و دل کندن و ترک روستا از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی می باشد، شناخت عوامل انگیزش حس مکان و حفظ و تقویت آن توسط تصمیم گیران و برنامه ریزان روستایی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف تدقیق مفهوم حس مکان و تبیین مؤلفه های ماهیتی و شاخص های مربوطه در جامعه روستایی انجام شده و در دو مرحله انجام یافته است . در مرحله اول به روش مرور سابقه موضوع، تحلیل و حصول به استدلال منطقی، ابعاد اصلی حس مکان تعریف شد و مدل نظری حس مکان تدوین گردید. سپس در مرحله دوم با روش پیمایشی و آزمون پرسشنامه ای، تعداد 391 نمونه به صورت خوشه ای تصادفی از روستاهای بالای 20 خانوار استان آذربایجان شرقی انتخاب شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری به آزمایش گذاشته شده و جایگاه عوامل آن تبیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ابعاد اصلی حس مکان در سه وجه محیطی/کالبدی، فعالیتی/عملکردی و فردی/اجتماعی در درون تجربه زیستی انسان در مکان مفروض تعریف می شود . وجود کیفیات خاص عوامل سه گانه درون یک تجربه زیستی در تأثیر پذیری از ویژگی های شخصی پس از عبور از فیلتر ادراکی و شناختی فرد، مفهوم حس مکان را شکل می دهد و افزایش کمی و کیفی عناصر و فرایند مطرح شده، میزان عمق آن را می افزاید. همچنین نتایج آزمون در جامعه روستایی انتخابی نشان می دهد مهم ترین عوامل در انگیزش حس مکان به ترتیب عوامل پیوند مکانی، کیفیات محیطی، میزان فعالیت و عملکرد، هویت مکان و پیوند اجتماعی و رفاه مکانی می باشد. در ادامه پژوهش شاخصه های ایجاد این عوامل، تبیین و راهکارهای عملی جهت کاربست در فضاهای روستای ارائه شده است. نتایج حاصل می تواند برای معماران و برنامه ریزان روستایی و متخصصین مربوط به علوم محیطی جهت آفرینش محیط های دارای حس مکان مفید باشد.
سبک های یادگیری و تفکر قیاسی در فرآیند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
71 - 84
حوزههای تخصصی:
روش قیاسی همواره به عنوان یکی از خلاقانه ترین راهکارهای ایده پردازی در فرآیند طراحی معماری مورد توجه بوده است. قیاس به چهار دسته مستقیم، سمبلیک، شخصی و فانتزی تقسیم شده و دو موضوع انتخاب منبع و انتقال منبع به هدف، در فرآیند قیاس اهمیت می یابد. در این مقاله طی یک پژوهش توصیفی (اقدام پژوهی و همبستگی)، پس از تدوین ساختار مناسب برای روش تدریس قیاسی در دروس مقدماتی طراحی معماری، رابطه انواع قیاس با سبک یادگیری دانشجویان مقدمات طراحی بررسی گردید. گردآوری داده ها با استفاده از چک لیست کنترل ویژگی های قیاس و پرسشنامه فلدر و سالمون انجام شد. در سبک فلدر و سالمون، افراد بر اساس چهار معیار تأملی-فعال، حسی-شهودی، کلی-متوالی و دیداری-کلامی قابل تقسیم هستند. تحلیل داده ها با نرم افزار پی ال اس و روش معادلات ساختاری نشان می دهد افراد تأملی در انجام قیاس سمبلیک، افراد فعال در ایجاد قیاس مستقیم، افراد حسی در قیاس های شخصی و دانشجویان با سبک شهودی در قیاس های فانتزی موفقیت بیشتری دارند. همچنین یادگیرندگان با سبک شهودی در انتخاب منابع مناسب و افراد با سبک دیداری و متوالی در انتقال منبع به هدف قیاس موفق تر عمل کرده اند. نتایج این پژوهش در ایجاد روش های آموزشی جدید در دروس مقدمات طراحی مفید خواهد بود.
ساختار معماری خانه های تاریخی ایران؛ دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
بررسی و هدف از مطالعه این پژوهش سیر تحول و ویژگی های اعم از فرهنگی–اجتماعی، اقتصادی–گردشگری، ادیان دینی–مذهبی، هنری–معماری، زیبایی شناسی–زیبایی شناختی و اقلیمی می توان بهره مند گردید. ساختار معماری خانه های تاریخی در دوره قاجار یک عملکرد باارزش با الگوی معماری ژرفمندانه ایرانی بهره می جوید، دوره قاجار را می توان با خانه های تاریخی در بازه زمانی دودمان قاجاریه توصیف کرد از آن جایی که خانه برای آرامش روح انسان در فضا می باشد باید روح مکان در اولویت و اختیار انسان قرار گیرد. خانه های تاریخی قاجار این آرامش را با راهکارهای گوناگون در گستره وسیع در معماری ایرانی تحت تأثیر چشمگیری قرار داده اند و تأثیر زیادی در تاریخ خانه سازی ایران تا زمان امروزی با کیفیت فیزیکی عالی و بدون هیچ واسطه صورت انجامیده اند. خانه مکانی، فضایی و زمانی برای تشکیل اعضای خانواده (انسان)، که همه و همه بدون هیچ نگرشی برای رسیدن به هویت بوده تا ارزش های انسانی شکوفا گردد. خانه یک علت طبقه بندی شده برای نیازهای انسانی در راستای حفظ ذاتی محقق می شود. اهمیت این پژوهش توجه به الگوها و فضاها در معماری خانه های تاریخی ایران در ساختار پیوند کالبدی و شیوه زندگی و تأثیرپذیری آن در جامعه در نمونه های بررسی شده هم سو با اندیشه ها در سیمای جامعه با تکنیک های استفاده شده یک منطق و استدلال محتوایی در سهولت دسترسی به این ابنیه های ارزشمند و قابل ستایش در نوع معماری و احیای دوباره آن ها در جهت غنی ساختن فرهنگ از گذشته نه چندان دور و رعایت اصول اخلاق حرفه ای در انطباق کاربری تا رسیدن به یک ایدئولوژی در سرزمین مادری که مختص سبک زمان قاجار و حفظ خانه ها در خودنمایی منظر طراحی با ارزش های خارق العاده در خاطره ها پدید آید. هم چنین در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی، واکاوی کالبد فضایی خانه های قاجار و تأثیرگذاری آن در معماری ایران در جامعه مورد بحث و با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی استخراج شده است. بنابراین علاوه بر نقش خانه های قاجاریه در زندگی انسان در معماری ابنیه های ایران در جایگاه ممتاز و به ویژه مؤلفه های متأثر در مقایسه سایر دوره ها از چشم نوازی بالاتر از تصورات انسان در تاریخ بشیرت سیطره یافته اند.
میدان امام (نقش جهان) اصفهان به مثابه یک کلیت یکپارچه بررسی تطبیقی ویژگی های میدان امام (نقش جهان) اصفهان با خصلت های بنیادی پانزده گانه کریستوفر آلکساندر
حوزههای تخصصی:
میدان امام (نقش جهان) اصفهان اثری است که در درون خویش چندین اثر ارزشمند تاریخی را به نمایش گذاشته است که هرکدام بارها از جنبه های مختلف بررسی گردیده و تحسین همگان را بر انگیخته اند. لیکن این میدان شگفت انگیز به دلیل اینکه تبلور افکار و جهان بینی حاکم صفوی دوره خویش یعنی شاه عباس اول بوده دارای چنان کلیت یکپارچه ایست که به طرز استادانه ای این افکار درآن انعکاس یافته است. این همان معیاری است که کریستوفر آلکساندر در نظریه خویش برای یک اثر هنری برگرفته از جهان بینی و دارا بودن ساختار زنده و حیات بیان نموده است. براین اساس مقاله حاضر به بررسی تطبیقی و ویژگی های میدان امام (نقش جهان) با خصلت های پانزده گانه ارائه شده از طرف آلکساندر پرداخته و نشان می دهد میدان به عنوان یک کلیت یکپارچه و دارای ساختاری زنده نه تنها در زمان ساخت و بهره برداری اولیه دارای کارکردی به غایت کارا بوده،بلکه در طول زمان و بواسطه دارا بودن این خصلت ها نیز به حیات و سرزندگی خویش ادامه داده است .
شناسایی مراکز شهری با استفاده از فعالیت ها و عملکردهای شهری (نمونه پژوهشی مراکز شهری کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:رشد سریع جمعیت، افزایش جمعیت شهرنشین و نیروهای محرکه، منجر به تحول شهری سریعی شده اند که به صورت فرآیندی مداوم، شکل و ساخت شهرها را دگرگون می کنند. توسعه و تحول سریع شهری همیشه مشکلاتی را به دنبال خود دارد، به ویژه زمانی که این امر بدون برنامه اتفاق افتاده باشد و ساخت شهری کلان شهرها را از حالت تعادل خارج نماید. یکی از تحولات بزرگی که در ساخت شهری کلان شهر تبریز به وقوع پیوسته است، افزایش مراکز شهری جدید با نقش های عملکردی جدید و افزایش تراکم در قسمت های خاصی از این کلان شهر است که نتیجه این اقدامات، تحولات فضایی نامتعادل در ساخت شهری است. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که توزیع فضایی مراکز شهری در کلان شهر تبریز چه تأثیری در تعادل یا عدم تعادل فضایی ساخت شهری این کلان شهر دارد؟ قبل از پرداختن به سؤال قبل، این سؤال مطرح می شود که مراکز شهری چگونه شناسایی می شوند؟ هدف:بررسی میزان تأثیرپذیری تحولات فضایی ساخت شهری کلان شهر تبریز از مراکز شهری به وجودآمده طی دهه های اخیر هدف اصلی این مقاله است و هدف دیگر، ارائه روشی علمی برای شناسایی مراکز شهری. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف پژوهش جزو پژوهش های کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات جزء روش های کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای توصیف و تحلیل داده ها و نقشه ها بهره گرفته است. نتیجه گیری:نتایج تحقیق نشان می دهد که ساخت شهری کلان شهر تبریز طی دهه های گذشته تحولات فراوان کالبدی را به خود دیده است. دگرگونی در ساخت آن اغلب در قسمت های شرقی و شمال شرقی به وقوع پیوسته است که از آن جمله می توان به شکل گیری سه مرکز شهری جدید (آبرسان، ولیعصر، باغمیشه-شهیدفهمیده) اشاره کرد. توزیع جغرافیایی مراکز شهری، ساخت شهری کلان شهر تبریز را از حالت تعادل خارج کرده است که در طرح های توسعه آتی، بایستی این مهم مدنظر قرار گیرد.
افزایش مسرت بخشی در احیای مناظر پساصنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
55-65
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تاثیر تغییر کاربری سازگار بر پایداری محیطی (نمونه موردی: میراث صنعتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
67-77
حوزههای تخصصی:
بازنمایی رنگ عناصر چهارگانه تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر بر مبنای نجوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نگاره ها سوای بازنمایی افراد و حالت ها و رویدادها، نمادها و تمثیل های بسیار کهنی را نیز با خود حمل می کنند که برای فهم معنای آنها به شناخت تاریخ فرهنگی و فرهنگ نیاز است. آیکونوگرافی از آغاز قرن بیستم این وظیفه علمی را در حوزه تاریخ هنر برعهده گرفته است تا با استناد به منابع نوشتاری، موضوعات بازنمایی شده در آثار هنری را شناسایی و تحلیل کند. این تحقیق به تحلیل تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر می پردازد؛ موجودی که علاوه بر دین اسلام در دین یهود نیز مشاهده می شود. در تحقیقاتی که محققان در این زمینه انجام داده اند، تصویر فرشته چهارسر (سر انسان، شیر، گاو و پرنده) از سویی بازنمودی از چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج در 4000 ق.م. و از سوی دیگر بازنمود عناصر چهارگانه وابسته به همان چهار صورت فلکی است که در نجوم کهن کاملاً شناخته شده است. پرسش تحقیق:چه ارتباطی میان رنگ تصاویر فرشته چهارسر و رنگ تصاویر چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به چهار صورت فلکی اصلی وجود دارد؟ هدف تحقیق:تحقیق پیشِ رو بر آن است تا تأثیر معتقدات نجومی در ارتباط با رنگ چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به آن را به عنوان عالم کبیر بر تصاویر ادیان مختلف به عنوان یکی از عرصه های تجلی باورها و اعتقادات مردمان در ادوار مختلف به عنوان عالم صغیر بررسی کند. روش تحقیق:این تحقیق با روش تاریخی-تطبیقی و با رویکرد آیکونوگرافی به تحلیل تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر می پردازد. نتیجه گیری:نتایج به دست آمده نشانگر این مطلب است که رنگ تصاویر فرشته چهارسر با رنگ صور فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به آن منطبق است.
رویکرد تاریخی به نقش مایه اسب در سفالینه های سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسب در هنر ایران، نمادی خورشیدی از درخشش معنوی رستاخیز و زندگی است و مسلمانان آن را به سعادت و خوشی ربط می دهند. با پیشرفت سفالگری در دوران سلجوقی و با نگاهی گذرا به سفالینه های برجای مانده از این دوره نقش مایه اسب به وفور و در قالب صحنه هایی از قبیل سوارکاری، شکار، جنگ و مضامین ادبی به تصویر درآمده است. آنچه در این پژوهش موردمطالعه قرارگرفته است، حضور نقش اسب، به عنوان یکی از نقوش اصلی سلجوقی در این سفالینه ها است. شناسایی عوامل تعیین کننده استفاده از نقش مایه اسب و پاسخ به سؤالات مهمی چون: نقش مایه اسب در سفالینه های سلجوقی چگونه کارشده است؟ نقش مایه اسب در این دوره، با چه مضامینی ترکیب شده است؟ بدیهی است که می تواند ما را با نحوه زندگی و هنر مردم آن دوره یاری کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) بوده است. این تحقیق باهدف مطالعه دقیق بر روی نقش مایه اسب به ریشه یابی این نقش و موارد استفاده آن در هنر سفالگری آن دوره پرداخته است . نتایج حاصل از تحقیق فوق، نشانگر آن است که هنرمند سلجوقی با تکیه بر آثار دوره های پیشین، سعی در نمایش نقش مایه های مختلف، بخصوص نقش اسب را داشته است. این نقش مایه در قالب مضامین متعدد و با ترکیب بندی های گوناگون در بستر سفالینه ها سامان یافته و این نشانگر اهمیت و ارزش این نقش مایه، در دوره سلجوقی است.
مطالعه شمایل شناختی نگاره «مستی لاهوتی و ناسوتی» اثر سلطان محمد نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاره ی « مستی لاهوتی و ناسوتی»، مربوط به برگی از دیوان حافظ سام میرزا ، اثر سلطان محمد نقاش، نگارگر مکتب تبریز صفوی، ازنظر آفرینش فضایی عرفانی، نمادین و نمایشی و نیز جاذبه های تجسمی، یکی از نمونه های غنی از شمایل های تصویری به شمار می رود. پژوهش حاضر از نوع نظری بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده و با گردآوری تصاویر و اطلاعات به روش کتابخانه ای، نگاره ی یادشده را مورد تحلیل شمایل شناسانه قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که با رویکردی تاریخی و معناشناختی از شعر حافظ و نیز سیاق هنری سلطان محمّد، سعی در رمزگشایی از مفاهیم عرفانی و روایی مستتر در این نگاره، متأثّر از متن اصلی داشته باشد. پرسش بنیادین پژوهش عبارت است از: « چه مفاهیم حکمی، عرفانی، تغزّلی و اساطیری در پس روابط میان شمایل ها و فضای تجسّمی حاکم بر نگاره حکم فرماست؟ » پیشینه های پژوهشی در رابطه با زندگی حافظ و نیز معنا پردازی و سبک شناسی غزلیات او و همچنین تاریخ نگارگری مکتب ترکمانان و تبریز صفوی و شیوه ی نقاشی سلطان محمّد نقاش، که در مقالات و کتاب های نویسندگان ایرانی و خارجی نگاشته شده، به عنوان منابع پژوهشی موردمطالعه قرارگرفته و نتیجه ی حاصل آنکه شیوه ی اغراق آمیز و طنزآلود سلطان محمّد در ترسیم شمایل ها با جهان بینی رندانه ی حافظ منطبق بوده و همچنین تقسیم بندی نگاره به سه ساحت مشخّص از پایین به بالا و در نظرگیری شمایل های متناسب با هر یک، با دیدگاه تفکیکی عرفانی مبنی بر ساحت های سه گانه ی ناسوت، ملکوت و لاهوت تناسب دارد.