مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقاشی مدرن


۱.

پژوهشی پیرامون کارکرد اجتماعی هنر در دوران پسا کرونا از منظر آدورنو (مطالعه موردی: بررسی تابلوی شام آخر بالستر)

کلیدواژه‌ها: کارکرد اجتماعی پساکرونا آدورنو بالستر نقاشی مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۴۱۸
بیماری کرونا نه تنها بر نظام پزشکی که بر سایر حوزه های جامعه هم تأثیر گذاشته است؛ در حقیقت بیماری کرونا تأثیراتی فراتر از ساحت پزشکی از خود نشان داده است و زندگی، روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی انسان ها را تحت تأثیر قرار داده است. لذا بحران فعلی کرونا می تواند فرصتی برای تبدیل تجربیات به دانش نظامند و تبدیل دانش شفاهی به دانش رسمی و مکتوب باشد. آنچه در این وضعیت خطیر، خلاء آن حس می شود کنش گری هنرمندان و همچنین میزان اندیشه ورزی در قبال این پدیده جدید اجتماعی و چگونگی مواجهه پژوهشگران هنر با آن است؛ بنابراین رسالت این پژوهش، توصیف مساله ها با توجه به شرایط و اقتضائات جدید، تحلیل مساله پسا کرونا، پیش بینی و آینده پژوهی و راهکار پژوهی است. لذا خلاء مطالعات هدفمند و دقیق و عدم کنش گری مطلوب جامعه هنری که در این پژوهش بیش از هر زمان دیگری نیاز به مساله شناسی کرونا از منظر مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی و هنر ضرورت پیدا کرد، باعث شد که برخی گزاره های حاصل از پیامد سنجی پساکرونایی و نقد و نظر و آزاد اندیشی های که وارد صحنه عمومی جامعه شده است را منظر آدرنو مورد پژوهش قرار داد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و جامعه تحلیلی منابع اطلاعاتی دسته اول و دوم مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مطالعه و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
۲.

گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عشایر دستبافته گبه سبک نقاشی مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
۳.

 چیستیِ ادراک در نسبت با رازآمیزیِ آثار هنری مدرن بر اساس اندیشه مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موریس مرلوپونتی ادراک رازآمیزی هنر مدرن نقاشی مدرن پل سزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
  ادراک و بدن مندی در فلسفه مرلوپونتی شانی هستی شناسانه دارد. در ادراک فاصله سوژه و اُبژه برداشته می شود؛ زیرا در ادراک و به ویژه، ادراک حسی، نظرورزی در کار نیست. سوژه، به عنوان موجودی که در-جهان-بودن از مولفه های اساسیِ اگزیستانس اوست، قبل از هرگونه تاملی با چیزها نسبت دارد. آثار هنری در تمام دوره ها رازآمیز بوده اند و هنر مدرن رازآمیزتر از هنر پیشامدرن است؛ این هنر، دغدغه حقیقت دارد و حقیقت همیشه رازآمیز است. از سوی دیگر، سوژه مدرن بر زیست جهان خود اشرافی ندارد؛ چراکه جهان مدرن ناتمام و مبهم است. علاوه بر این باید افزود، هنر مدرنیسم، جهان را در چشم اندازی واحد نمی بیند، در نقاشی، ابهام جای وضوح را می گیرد، نقاط متعدد دید، جای پرسپکتیو یک نقطه ای می نشیند، این می تواند دلیل دیگری برای رازآمیزی آثار هنری مدرن است. بر همین اساس، انسان در مواجهه با اثر هنری مدرن گاه، احساس نزدیکی به جهان می کند، گاهی، احساس دوریْ و راز در همین است. در این مقاله کوشش شده است، رابطه بین چیستی و چراییِ ادراک و رازآمیزی هنر مدرن از نظر مرلوپونتی مورد تامل قرار گیرد. این رابطه نشان از آن دارد که، هنر مدرن پدیداری ادراکی است و امر ادراکی رازآمیز است. این رازآمیزی به زیست جهان مدرن و اگزیستانس سوژه مدرن و ماهیت هنر مدرنیسم برمی گردد. داده های ضروری این پژوهش، از طریق منابع کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده اند؛ و سپس، به صورت کیفی، توصیف و تحلیل شده اند. هدف این بوده تا از این طریق، وجه مهم دیگری از هنر مدرن از منظری که مرلوپونتی فراهم ساخته است، پدیدار شود. 
۴.

تحلیل انواع گونه های هنجار گریزی در برخی از نقاشی های مدرن بر اساس الگوی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنجار گریزی برجسته سازی آشنایی زدایی لیچ نقاشی مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
هنجار گریزی به عنوان یکی از شگردهای بیانی و روش برجسته سازی در دنیای ادب و هنر به معنای خروج از معیار عادی و آشناست که در پی آن، مخاطب در مواجهه با اثر به درنگ واداشته می شود و معنا به تأخیر می افتد. جایگاه، نقش و اهمیت هنجار گریزی در متون ادبی و هنری به حدی است که منتقدان به بررسی آن از زوایای مختلف پرداخته اند و در این زمنیه نظریات و الگوهایی نیز ارائه نموده اند که به نظر می رسد لیچ توانسته الگویی نسبتاً جامع ارائه نماید. ازاین رو، با توجه به خصلت آشنازدا و مبهم نقاشی مدرن، هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل انواع گونه های هنجار گریزی در برخی از نقاشی های مدرن بر اساس الگوی لیچ است. پرسش مطرح شده این است که کدام یک از روش های هنجار گریزی موردنظر لیچ در نقاشی های مدرن قابل شناسایی است؟ روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و تطبیقی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه اینکه از آنجاکه یکی از خصلت های اصلی هنر و بخصوص نقاشی مدرن، آشنایی زدایی و برجسته سازی در زمینه فرم و محتوی است؛ در برخی از نقاشی های مدرن با انواع هنجار گریزی های موردنظر لیچ یعنی آوایی (استفاده از عناصر بومی)، نوشتاری (برهم زدن ساختار اشکال)، نحوی (جابجایی اشکال از جای اصلی و واقعی شان) و معنایی (تغییر معنای آشنا) روبرو می شویم.
۵.

فلسفه مرگ از دیدگاه فلاسفه اگزیستانسیالیست و بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه مرگ اگزیستاسیالیست نقاشی مدرن نقاشی معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
مضمون یکی از عناصر کلیدی هنر نقاشی است. در این میان، هنرمندان نقاش در طول تاریخی موضوعات مختلفی را به عنوان سوژه آثار خود برگزیده اند. در قرن های گذشته توجه انسان بیشتر به موضوعات معنوی و رمانتیک بود اما در دوران مدرن توجه به مشکلات اجتماعی انسان بیشتر شد. بدین ترتیب مکاتب و تابلوهایی پدید آمد که به دنبال یافتن معنا و آرامش در ماشین مرگ بودند که روزانه جان هزاران انسان را می گرفت. اما در قرون اخیر و از نگاه برخی فیلسوفان اگزیستانسیالیست، مرگ به معنای نویی به کار رفته است؛ به نحوی که دیگر به آن به منزله نقطه پایان زندگی نگاه نمی شود. از طرفی هنرمندان مدرن، مرگ را در آثار و هنر خود منعکس کرده اند. این پژوهش به روش تاریخی، تحلیلی و کتابخانه ای انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فلسفه مرگ از دیدگاه فیلسوفان اگزیستاسیالیست و بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر و در پی یافتن پاسخی برای فلسفه مرگ از دیدگاه فیلسوفان اگزیستانسیالیست چیست و نحوه بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر است.اهداف پژوهش:بررسی فلسفه مرگ و معناداری آن از دیدگاه فیلسوفان اگزیستانسیالیست.بررسی فلسفه مرگ بازتاب آن در نقاشی مدرن (با تأکید بر آثار پیکاسو).سؤالات پژوهش:فلاسفه اگزیستانسیالیسم چه دیدگاهی در ارتباط با فلسفه مرگ و معنا داری آن دارند؟تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم در باب مرگ و معناداری زندگی در نقاشی مدرن چگونه است؟