فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
37 - 50
حوزههای تخصصی:
The aims of this s tudy is to analyse the planning and design process, basic principles and the change-transformation process of the apartment type residential buildings in Turkey, Gaziantep city based on his torical background. The scope of the research consis ts of residential buildings built in the city of Gaziantep, which were built in the pos t-Republican period. In addition, s tate-building maps, zoning-city plans and plan disclosure reports, photographs and other materials are among the other materials. In this research, a method based on the spatial usage of the apartment buildings cons tructed in Gaziantep and the changes in the housing plan schemes and the spatial usage of these buildings and the changes in the housing plan schemes were followed. These changes are evaluated from the analysis of a series of variables ranging from parcel level to plan schemes, access graphs to spatial size and ratios. As a result of the s tudy, it was seen that the access graph and space sizes of the apartment-type residential buildings in the city of Gaziantep, which dates back to the 1960s, have changed. However, differences and variations are observed in the firs t plan typologies and it is noteworthy that this diversity is reduced and similar plan schemes are widely used.
Interactive Form-Generation in High-Performance Architecture Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
Architecture as a designerly way of thinking and knowing is to interact with its environment. The manuscript is to speculate “interactive form-generation” based on high-performance architecture theory, and discuss the precursors and the potentials. The research aims to explore and determine the roots, aspects of interactive architecture as a part of performance-based design in contemporary architecture. The research question opens a designerly perspective as an umbrella term that can include many streams of architectural paradigms. Emancipatory new-interpretivism is the research philosophy which is employed alongside deductive reasoning, logical argumentation research paradigm, descriptive research method and cross-sectional study. Based on methodology of the manuscript, the research is to addresses related phenomena, their relationship and interaction. The results of the research show that interactive architecture is an umbrella to address a wide-range of architectural emerging streams such as: 1- The evolutionary architectural trends include kinetics, responsive, smart, responsive and intelligent environment. 2- The emerging phenomena in the field such as leading sci-tech approach toward architectural design process including cybernetics, artificial intelligence (AI), virtual reality (VR), conditional generative adversarial network (cGAN), and agent based modeling. The conclusion of the research indicates that the interactive architecture branched off from high-performance architecture theory. The conclusion emphasizes on: 1- Designerly flexibility: better space efficiency, flexibility, intelligence, and smartness; 2- Energy efficient form-generation: using less energy and offering more thermal-visual comfort; 3- Mathematical-algorithmic thinking: the integration of internet of things (IoT), robotics, and kinetics. 4- Futurism: a platform for outlining future architecture and architecture of the future.
گذار الگوها: تحلیلی قیاسی بر سیر تحول فضاهای باز در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.
فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر تهران (یک مطالعه خود مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
129-144
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های حوزه شهر انسان مدار، دوچرخه سواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیاده ها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخه سواری این پدیده را ذیل رشته هایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشته اند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیاده ها در شهر پرداخته اند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخه ها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روش های کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخه سواری استفاده کرده اند، پژوهش هایی که مبتنی بر روش های کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخ های کالبدی-فضایی دوچرخه سواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاه ها و... پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان می دهد دوچرخه سواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران می سازند که پژوهش های کاربردی در حوزه هایی چون طراحی شهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربه های زیسته اند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخه سواران تغییر دهند.
تبیین معماری دفاعی و ریشه های آن در نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف : «معماری دفاعی» مفهوم جدیدی در دانش معماری به شمار می آید؛ کلیدواژه نوینی که ابعاد و ریشه های نظری آن مشخص نیست. نیاز روزافزون کشورها به رعایت اصول و مبانی «پدافند غیرعامل» در فرآیند طراحی و ساخت پروژه های معماری، ضرورت توجه هرچه بیشتر به چستی، چرایی، چگونگی و ابعاد معماری دفاعی را بیشتر نمایان می سازد. این مقاله می کوشد تا با بررسی «نصوص دینی» و هندسه معرفتی «قرآن مجید»، نسبت به تبیین مفهوم معماری دفاعی اقدام نماید. روش ها: پژوهش بر اساس پارادایم آزادپژوهی، راهبرد استدلال منطقی، روش توصیفی، تکنیک مقایسه مفهومی، و تاکتیک های تفسیری و تاویلی، به تحلیل مفاهیم عمیق قرآن مجید می پردازد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش بیانکننده آن است که معماری دفاعی ریشه ای عمیق و سترگ در فقه ممتاز شیعه و نگاه علمای بزرگ شیعه به نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید دارد؛ موضوعی که نه تنها بر اهمیت آن تاکید می ورزد، یک «معمار متعهد» را وادار می سازد تا بر اساس بایستههای پدافند غیرعامل و چارچوبهای معماری دفاعی، به هدایت فرآیند طراحی و ساخت پروژه های معماری بپردازد. نتیجه گیری: دستاورد گویای آن است که ریشه های معماری دفاعی در نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید را میتوان در قالب های مطرحشده مورد بازشناسی و تحلیل قرار داد: 1- معماری دفاعی یک معماری دینی و آیینی، 2- رعایت اصول و مبانی پدافند غیرعامل بخشی از وظایف ذاتی معمار متعهد، 3- رسالت معماری به عنوان فضای امن برای مخاطب، 4- ضرورت رویکرد کلنگر و نگاه همهجانبه.
بررسی سیر تحول پوشش بانوان(سبک، تزئینات ،نقوش) در خراسان بزرگ عصر تیموری بر اساس نگاره های مکتب هرات
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
105 - 121
حوزههای تخصصی:
عصر تیموری یکی از باشکوه ترین دوره های تاریخی در هنر نگارگری ایران اسلامی بوده است. نگاره ها از با ارزش ترین اسناد برای شناخت و درک فرهنگ پوشش طبقات مختلف جامعه در هر می باشند. هنرمندان با ذوق ایرانی در شاهکارهای این عصر بانوان را در پوشش های فاخر و رنگارنگ به تصویر کشیده اند که با بررسی آن با میراثی غنی از فرهنگ پوشش اسلامی که در لابه لای تاریخ پنهان شده میتوان آشنا شد. این پژوهش با گردآوری مطالب کتابخانه ای به روش توصیفی و تحلیلی سعی بر آن دارد تا به پاسخ این پرسش دست یابد که پوشش بانوان خراسان عصر تیموری چه سیر تحولی را در هر دوره پشت سر گذاشته است و عناصر اصلی و تزئینی پوشاک در این دوره چگونه بوده است. برای پاسخ به این سؤالات با بررسی دقیق وهمه جانبه مینیاتورهای این دوره و توصیف آن ها و تحلیل اطلاعات مستخرج شده به این نتیجه رسیده ایم که در دوره تیموری پوشش بانوان در هر سه دوره ( شاهرخ ، میرزا بایسنقر میرزا ، سلطان حسین بایقرا ) جنبه پوشیدگی خود را حفظ کرده است، اما به لحاظ فرم و طرح پوشش همچنین تزئینات کاربردی تغییرات بسیاری را هر دوره پشت سر گذاشته است که شامل تغییر در لایه های تن پوش، فرم سرپوش ها، کاربرد بیشترعناصر تزئینی در تن پوش ها می باشد.
تحلیل طبقه بندی های ارائه شده طرح و نقش قالی ایران و ارائه ی الگوی نوین طبقه بندی بر اساس طرح و نقش قالی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از کهن ترین هنرهای ایرانی است که نقوش متنوع و غنی آن بیانگر پیشینه ی تاریخی آن است. نقش و رنگ فرش متاثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی هر منطقه ای است. که با توجه به وجود معیارهای مختلف در این تنوع دسته بندی و طبقه بندی های گوناگونی از دیدگاه های مختلف ارائه شده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته و نقد طبقه-بندی های موجود در حوزه طرح و نقش قالی ایران، بتوان به طرحی مشخص و معین متکی بر چهارچوب و منطق و همچنین قابل خوانش و از لحاظ بصری ماندگار در حافظه و ذهن رسید. پس از تحلیل و مطالعات صورت گرفته نهایتا موفق به ارائه طبقه بندی ای تحت عنوان "هفت رخ " که بر دو محور طرح و نقش استوار بوده و عبارتند از: محرمات، قابی، واگیره ای، لچک ترنج، باغی، محرابی و افشان شده و نتایج تحلیل و نقد این طبقه بندی حاکی از جامع و شامل بودن طبقه بندی هفت رخ قالی دارد. این مقاله با بهره گیری از نظام طبقه بندی مبتنی بر اصول منطق نظری و با استفاده از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مشاهده انجام یافته است و در پی ارائه طبقه بندی فراگیر و قابل گسترش در طرح-های جدید می باشد.
بازتاب فرهنگ در معماری سکونتگاه های ایلات، نمونه مورد بررسی: عشایر ترکمن
حوزههای تخصصی:
در پهنه وسیع ایران زمین اقوام گوناگونی با فرهنگ ها، باورها و اعتقادات مختلف ساکن هستند. مطالعه و بررسی فرهنگ اقوام مختلف و حفظ میراث فرهنگی و تمدن یک قوم در هر کشوری از اهمیت به سزایی برخوردار است. در میان اقوام مختلف ایرانی ترکمن ها یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین قوم های ایرانی هستند، که عمدتا در کناره های شرقی دریای خزر شامل بخش های شمالی و شرقی استان گلستان و در بخش هایی از خراسان موسوم به ترکمن صحرا سکونت دارند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت بازتاب مولفه های فرهنگی در سکونتگاه های قوم ترکمن که با تمرکز بر واحدهای سکونتی، مصالح، نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در آن، محل استقرار زنان و مردان، دست بافت ها و فعالیت آن ها شکل گرفته است. مهم ترین سکونتگاه ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ، آﻻﭼیﻖ ایﺸﺎن ﺷﻤﺮده ﻣیﺷﺪ که شباهت بسیاری به یک مسکن دائمی دارد. ﺳﺎﺧﺖ آلاچیق ها مراسم همراه آﻧ ﻬﺎ ، ﺗﺰییﻨﺎت داﺧﻠی آﻻﭼیﻖ ﻫﺎ، ﻧﻮع ﺧﺎص زﻧﺪﮔی ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ را ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ. بر این اساس پژوهش زیر از طریق روش کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا مولفه های فرهنگی قوم ترکمن را بر اساس نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در معماری سکونتگاه های این قوم را شناسایی کرده باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که نحوه ساخت، تفکیک فضایی، چیدمان و تزئینات فضای داخلی آلاچیق ترکمن ها ریشه در نمادها و نشانه های فرهنگی این قوم دارد.
ماهیت و هستی هنر، بررسی شهود در خلق اثر هنری در دوره معاصر
حوزههای تخصصی:
هنر یکی از آشکارترین و بارز ترین جلوه های رازآمیز مدنیت و فرهنگ حیات بشری است که همواره بر زیست بشر مستولی گردیده است. در هر خطه و دیاری که مدنیت و تمدنی به عرصه تجلی میرسد، نماد و نشانه مختلف هنری، تعجب و حیرت محققین و پژوهشگران هنر و مدنیت را برانگیخته است. ماهیت و ذات هنر، مسئله ای عرفانی، مینویی و انسانی است و همانند عرفان و ادب از معارف شهودی است و نوعی از علم حصولی به شمار نمی آید بلکه نوعی علم حضوری است و در حیطه و قلمرو معنا و مفاهیم و پنداشت های ذهنی نمیگنجد. اثر هنری با الهام گرفتن از شهود استعلایی و حسی شخص هنرمند و همچنین درک و دریافت آن توسط مخاطب، یگانه و بی همتا میشود، شهود ماهیت، ذات و حقیقت ذهن فرد هنرمند و در پایان حقیقیت اثر هنری را نمایان میسازد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت، هستی و ذات هنر است و همچنین جایگاه و منزلت شهود را در ایجاد و ظهور آثار هنری در دوره معاصر بررسی میکند. در این پژوهش و تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، استفاده از منابع و سایتهای موجود در اینترنت و اسنادهای در دسترس، به بررسی هویت هنر و نقش شهود در خلق و آفرینش اثر هنری پرداخته خواهد شد. در پایان و با تکیه بر استدلال و تحلیل در این پژوهش دریافتیم که در رشته های مختلف هنری پرداخت به موضوع و سوژه در پایان تابع نوعی فهم شهودی است و توجه کردن به مثلث سرچشمه اثر هنری در آفرینش اثر هنری نقش بسیاری دارد و برای درک کردن اندیشه و تصمیم گیری شهودی لازم است که آن را در برابر اندیشه و تصمیم گیری تحلیلی قرار دهیم.
رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
بررسی رویکرد دیجیتال در باز تعریف طراحی تزیینات در معماری اسلامی با الهام از آموزه های قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: معماری معاصر کشورهای اسلامی به عنوان یکی از فصول مشترک این کشورها، همواره کمبود گفتمان بین رویکردهای سنتی و مدرن برای خلق فضا در طراحی را احساس کرده است. بنابراین معماری امروز در فرآیند طراحی در جستجوی خلاقیت بوده تا این کمبود را جبران کند. بهره گیری از رویکرد دیجیتال در باز تعریف این فرآیند می تواند کمک شایانی را انجام دهد. تزئینات در معماری اسلامی علاوه بر زیبایی، القای مفاهیمی چون نظم و وحدت وجودی است که در قالب نقوش هندسی و انتزاعی دیده می شود همچنین در آموزه های اسلامی و قرآن مجید به مفهومی همچون وحدت در کثرت بسیار اشاره شده است. باز تعریف این مفهوم با رویکرد دیجیتال در تزیینات معماری اسلامی میتواند گفتمانی جدید بین رویکرد سنتی و مدرن باشد. این پژوهش بر آن است که نقش رویکرد دیجیتال در تجلی تزیینات معماری اسلامی در طراحی را با الهام از آموزه های قرآن مجید را مورد بررسی قرار دهد. ابزار و روش: روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش "استدلال منطقی"، با استفاده از تدابیر "تحلیلی-توصیفی"، با رویکردی کیفی می باشد. یافته ها : رویکرد دیجیتال بر مبنای روش جز به کل و تمرکز بر روی سه عرصه الگو سازی، الگوریتم-کد و ساخت دیجیتال به باز تعریف تزیینات معماری اسلامی می پردازد با تغییر پارامترهای اولیه الگوهای جدیدتری نیز تولید می کند. نتیجه گیری: عرصه های رویکرد دیجیتال می تواند آموزه های اسلامی همچون وحدت در کثرت را با مبانی ریاضی به صورت هندسی در تزیینات معماری اسلامی طراحی و تولید کنند.
ایجاد سایه در فضای باز با هدف افزایش اسایش حرارتی
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین لزوم توجه به آسایش حرارتی در محیط شهری را آشکار می سازد. آسایش حرارتی بیرونی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت فضای باز و سلامت کاربران پیاده است و تأمین آن منجر به حضور هر چه بیشتر افراد در فضای باز و سرزندگی شهری می گردد. کنترل تابش و سایه اندازی از عوامل تأثیرگذار بر آسایش حرارتی بیرونی هستند. سایه به عنوان مانعی در برابر تابش شدید آفتاب بوده و وجود سایه روی زمین سبب کاهش دمای سطح می شود. به منظور سایه اندازی می توان از سایه بان های طبیعی و مصنوع استفاده نمود. سایه اندازهای طبیعی اغلب به زمان نسبتاً زیادی برای رسیدن به مرحله سایه اندازی نیاز دارند. سایه بان های مصنوع به دلایلی از جمله سرعت دستیابی به سایه مورد نظر، بسیار مورد توجه و استفاده هستند. از جمله سایه بان های مصنوع می توان به سایه بان های غشایی اشاره کرد. امروزه استفاده از سایه بان های غشایی در فضاهای باز گسترش یافته است. لذا مقاله حاضر بر پایه یک روش توصیفی – تحلیلی شامل مطالعات کتابخانه ای، به بررسی تأثیر سایه بان غشایی به عنوان یکی از عوامل ایجاد سایه در فضای باز با هدف افزایش آسایش حرارتی می پردازد. نتایج نشان می دهد که سایه بان های غشایی به دلیل سبکی، سرعت و سهولت احداث و ویژگی های حرارتی خاصی که دارند بخصوص برای استفاده در فضای باز اقلیم های گرم مناسب هستند و سبب سایه اندازی موثر در محیط و افزایش آسایش حرارتی بیرونی می شوند.
نسبت متن و تصویر در آثار معین مصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
43 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همنشینی طولانی «ادبیات» و «نقاشی» در نسخ مصور تأثیری دیرینه و عمیق بر شکل و ساختار نقاشی ایرانی داشته است. از میانه های عهد صفوی تولید نگاره های مستقل از کتاب به شکل روزافزونی گسترش یافت. به نظر می رسد که در این دوران پیوند و کشاکش رسانه های نقاشی و ادبیات واجد شکل نوینی شده باشد. از این رو بررسی آثار معین مصور در حکم آخرین نماینده جدی مکتب نقاشی اصفهان در این زمینه حائز اهمیت است.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است که «چگونگی» تحول پیوند تاریخی «ادبیات» و «نقاشی» در اواخر مکتب نقاشی اصفهان را از طریق بررسی شکلی و ساختاری نسبت «تصویر» و «متن» در آثار معین مصور نشان دهد.روش پژوهش: در این پژوهش نقاشی های معین مصور با روش تحلیلی-تطبیقی بررسی شده و یافته های این تحلیل با رویکردی تاریخی در سیر تحول نقاشی ایرانی در میانه های عهد صفوی تفسیر شده است.نتیجه گیری: تصویر «لحظه زایا» در نسخه نگاره های معین مصور نشان از گونه ای «زمان مندی پنهان» دارد که یادآور توالی کنش های روایت کلامی است. از سوی دیگر در نگاره های تک برگ معین مصور، تجانسی بیشتر میان رسانه، محتوا و نحوه ادراک آن دیده می شود، زیرا این آثار فارغ از روایتگری به چینش اجسام و پیکره های زیبا محدود شده اند. ردپای تعمیق زیباشناسی مبتنی بر این آثار در نسخه نگاره های آن دوران نیز قابل تشخیص است؛ آنجا که تعداد پیکره ها و خرده صحنه های روایی در تصاویر این نسخ کاهش یافته و نقاشی تمرکز بیشتری بر تصویرگری «لحظه زایا» یافته است. در نتیجه به نظر می رسد که در آثار معین مصور پیوند و کشاکش متن و تصویر به شکل حرکتی از «متن» به سوی «تصویر» قابل تصور است، این گرایش در امتداد مکتب اصفهان خارج از ذوق محافظه کارانه دربار در تهیه نسخ مصور و شکوهمند ادبی، فرصت رشد و گسترش بیشتری یافت و باعث تولید نقاشی هایی با جنبه محاکاتی و حسی قوی تر شد. این امر در آن دوران نمودی از حرکتی به سوی استقلال و تفکیک بیشتر رسانه نقاشی از روایت کلامی است.
چارتاقی، تداوم تقدس کوه در آیین ها، معماری و منظر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
64 - 73
حوزههای تخصصی:
چارتاقی حجم اصلی، پایه و با فراوانی زیاد در معماری ایران است. از کارکردهای قدیمی این عنصر می توان به ساخت نیایشگاه مهر، آناهیتا و سپس آتشکده اشاره کرد که پس از ورود اسلام نیز، به عنوان شاکله اصلی مسجد و امامزاده مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از صاحب نظران، چارتاقی را نه صرفاً عنصری عملکردی، بلکه دارای جنبه های اسطوره ای و مقدس معرفی می کنند. از سویی در میان اساطیر ایرانی، کوه عنصری چندوجهی، کارکردی و مقدس بوده است. به همین خاطر، بسیاری از آیین های باستانی در ارتباط مستقیم با کوه ها برپا می شده و غارهای داخل کوه نیز مانند سایر تمدن ها، از اولین معابد در ایران محسوب می شوند و مشاهده می شود ایرانیان معابد خود را با توجه به تقدس کوه و غار بنا کرده اند. گاهی معابد را در دامنه یا بالای کوه و گاهی همچون ایلامی ها، آنها را به شکل زیگورات و با الهام مستقیم از کوه می سازند. بدین ترتیب، معماری ساخته بشر، گاه تقدس خود را از کوه می گیرد. لذا در ارتباط با چارتاقی این سؤالات مطرح است که ریشه تقدس آن چیست و چه ارتباطی میان جنبه های اسطوره ای و تقدس آن مانند زیگورات با کوه وجود دارد؟ پژوهش حاضر با روش کیفی مطالعه اسنادی و با رویکردی اکتشافی به بررسی آیین های مشترک طواف و قربانی میان سه عنصر کوه، زیگورات (به عنوان عنصر واسطه) و چارتاقی و همچنین رابطه هریک از این عناصر با مهر یا خورشید پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با ازمیان رفتن زیگورات ها در ایران، رابطه میان کوه و معماری معابد ایران ازبین نرفته است. می توان گفت این رابطه اسطوره ای کماکان میان چارتاقی و کوه برقرار بوده و به تعبیری چارتاقی تداوم تقدس کوه در معماری ایران است.
معنای بازار تهران در تجربه زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
زنان، بخش بزرگی از مخاطبان بازار تهران، در حال استفاده از فضایی هستند که در طی سال ها برای استفاده اکثریت مردانه شکل گرفته است. هدف پژوهش پی بردن به معنای بازار تهران در تجربه زنان و چگونگی تأثیر شرایط زمینه ای بر شکل گیری این معنا بوده است. پژوهشگران با روش پدیدارشناسی به مصاحبه عمیق با 14 زن (و برای دستیابی به داده های مکمل، 6 مرد) پرداخته اند. تحلیل داده ها بر اساس روش پدیدارشناسی استعلاییصورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بازار تهران برای زنان تنها محل خرید نیست و جنبه های مهمی از سودمندی های فضای شهری مثل بودن در میان مردم، لذت بردن از کیفیت های کالبدی و پیوند با هویت تاریخی شهر را در اختیار زنان قرار می دهد. هم چنین تفاسیر پژوهش گران به وجود گسست میان تجربه زنان و ساختارهای از پیش موجود که به یک فضای جنسیت دار شکل داده اند اشاره می کند. این ناهماهنگی ها در رقابت باکیفیت های مطلوب برای زنان، بر کم و کیف حضور ایشان در بازار اثر می گذارد.
واکاوی نقش مفاهیم رهیافت ارتباطی در فرایند طراحی شهری (مورد پژوهی: پروژه های طراحی شهری در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
81 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با ظهور رهیافت ارتباطی، دانش شهرسازی با رویکردی انتقادی به سمت جذب اندیشه ها و نظریه های اجتماعی، اخلاقی و مشارکتی روی آورده و به عنوان دانشی میان رشته ای که با مبارزات سیاسی و اجتماعی درگیر است معرفی می گردد. اما این تحولات غالباً در حیطه مباحث رویه ای دانش برنامه ریزی شهری انجام پذیرفته و کمتر به شکلی صریح و در چارچوب دانش طراحی شهری و فرایندطراحی شهری مورد بحث قرار گرفته است. هدف: هدف شناخت مفاهیم موثر بر پیمایش فرایند طراحی شهری مبتنی بر رهیافت ارتباطی و بررسی میزان کاربست این مفاهیم در پروژه های طراحی شهری ایران است. روش: ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای، جریان های انتقادی موثر بر رهیافت ارتباطی، مفاهیم اساسی این رهیافت و چگونگی کاربست آن در فرایند طراحی شهری در قالب چارچوب ارزیابی تدقیق گردیده است. تدوین چارچوب ارزیابی زمینه را برای تحلیل و ارزیابی پروژه های منتخب در گام بعد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار فراهم می آورد. یافته ها: کاربست 87% مقوله های رهیافت ارتباطی در پروژه های منتخب در وضعیت بسیار نامطلوب، و 13% در وضعیت نامطلوب قرار دارد. براین اساس فرایند مسئله یابی و مسئله گشایی در پروژه ها تنها بر جنبه های تکنوکراتیک فضا تمرکز نموده و نقش تعیین کننده مفاهیم رهیافت ارتباطی در چگونگی پیمایش فرایندطراحی شهری مغفول مانده است. امری که فرایند طراحی شهری کشور را از مردم جدا ساخته و متخصصان را به سطح ابزارهایی در دست نهاد قدرت، برای تغییر فضای شهری، فرو کاسته است. نتیجه گیری: رهیافت ارتباطی با صورت بندی مجدد رابطه فضا، طراح، مردم و نهاد قدرت، علاوه بر توجه به ابعاد فنی و خلاقانه فضا، جنبه های انتقادی دانش شهرسازی را به فرایند طراحی شهری وارد می نماید. بنابراین طراحی فضا به عنوان محصول فرایندهایی تلقی می گردد که در آن گفتمان های رقیب در فرایندی مبتنی بر کنش ارتباطی، فهم خود از دایره منافعشان را به حداکثر رسانیده و با قبول خواست های متکثر در حوزه فضا، به پیکربندی آن در فرایندی مشارکتی و چندسطحی می پردازند.
ارزیابی کیفیت مسکن و شناسایی مسائل استراتژیک بر مبنای دیدگاه بهره برداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه تأمین مسکن مناسب از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری به شمار می آید که علی رغم سابقه طولانی همچنان الگوی واحد و وفاق نظر جامعی در مورد آن وجود ندارد. هر چند در دهه های اخیر افزایش توجه به برنامه ریزی راهبردی، برنامه ریزی مسکن را تحت تأثیر قرار داده اما پژوهشی مبنی بر کاربست این الگو و منطق نظری آن در عرصه عمل در برنامه ریزی مسکن انجام نشده است. در این پژوهش سعی شده تا با بهره گیری از رویکرد راهبردی که بر مقتضیات مکانی، نقش فعال بهره برداران و گزینش هدفمند مسائل متمرکز است، مسائل استراتژیک مسکن شهر بجنورد بر مبنای دیدگاه بهره برداران شناسایی گردد. به این منظور با روش ارزیابی و بر مبنای 33 شاخص، کیفیت مسکن بررسی شد. بدین منظور پرسشنامه هایی در سطح شهر توزیع و نتایج به صورت مکانی ثبت گردیدند. با همپوشانی نتایج مجموعه ای از پهنه های همگن در سطوح مختلف کیفیتی شناسایی شد که حتی با ناحیه بندی رسمی شهر نیز تفاوت داشت. مسائل مسکن و اولویت ها آنها نیز در تمامی پهنه ها یکسان نبود لذا نیاز به راهکارهای ویژه ای در هر پهنه وجود دارد که در رویکردهای معمول ساده انگارانه، مغفول واقع می شوند.
بررسی اهمیت فضاهای باز در کیفیت مسکن معاصر (نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون اصفهان)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهایی که در مسکن گذشته وجود داشته وجود فضاهای باز و نیمه باز بوده است. اما در معماری معاصر این فضاها مبدل به فضاهای کوچکی شده است که در آنها نقش اجتماعی این فضاها کم رنگ شده است.کیفیت محیط کالبدی بر رفتار انسان ها موثر است، اجتماع های کوچک که انسان ها را در خود پرورش می-دهند نیازمند توجه و طراحی معمارانه ارزشمند هستند. محیط های اجتماعی اثر قابل ملاحظه ایی را در رفتارهای جمعی و تعاملات اجتماعی دارند. رسیدن به شاخص های اجتماعی در مسکن با رویکرد پایداری از جمله اهدافی است که امروزه مورد توجه قرار داده شده است. مهمترین چالش در عرصه پژوهش مورد نظر شناخت و بررسی ارزش فضاهای باز و نیمه باز در محیط های مسکونی برای رسیدن به زندگی اجتماعی است، که در آن انسان را رو به سوی اجتماعی بودن در فضاهای مسکونی عمومی می برد. پژوهش فوق با روش توصیفی – تحلیلی به ارزشمند نمودن فضاهای زندگی برای انسان خواهد پرداخت، تحلیل نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون در اصفهان می باشند که از جمله محیط های اجتماعی است که می توان در این راستا به آن پرداخت. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تقویت عرصه های باز و نیمه باز مسکن در جهت ارزشمند نمودن هویت انسانی معماری معاصر را رو به ساختن محیط های اجتماعی برده و نیز ارائه الگویی برای مسکن های اجتماعی امروزی در راستای ایجاد فضاهای تعاملی خواهد داشت.
مورخان معماری ایران و مسئله دوره بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
83 - 96
حوزههای تخصصی:
موضوع هر مطالعه تاریخیْ زمانمند و ازاین رو در معرض تغییر است. مورخ برای تبیین تغییرات موضوع از نوعی طبقه بندی زمانی یا «دوره بندی» بهره می گیرد. هریک از مورخانی که تاکنون درباره معماری ایران نوشته اند، بر اساس مفروضاتشان، این معماری را به شکلی دوره بندی کرده اند. هدف این مقاله روشن کردن انواع دوره بندی های به کاررفته در تاریخ نامه های معماری ایران و مبادی و پیامدهای آنها است. بدین منظور از نگاه مورخان به «تغییر» در معماری ایران و علت های آن و همچنین از تأثیری که تلقی آنها درباره چیستی موضوعشان، یعنی «معماری ایران» بر دوره بندی داشته است پرسیدیم و برای آن، با استفاده از روش های متن محور به تاریخ نامه ها مراجعه کردیم و نشان دادیم مورخان تغییر حکومت را مهم ترین عامل تغییر معماری ایران دانسته اند و بنابراین آن را معیار دوره بندی قرار داده اند. همچنین معماری ایران را مظهر فرهنگ و تمدن ایرانی و امری پیوسته تلقی کرده اند. نشان دادیم پیامد این رویکرد در دوره بندی، در کنار امکان هایی که فراهم می سازد، نادیده ماندن برخی برهه های زمانی یا آثار معماری است و به علاوه، اکتفا به دوره بندی رایج تبیین های جایگزینی را که مبتنی بر سایر عوامل مؤثر بر معماری ایران باشد ناممکن می کند.
تحلیل و ارزیابی جداره های شهری با تأکید بر زیبایی شناسی بصری، با استفاده از روش شبکه بندی (نمونه موردی: خیابان انقلاب سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: میدان ها و خیابان های شهر جلوه گاه محیط بصری به شمار می روند. در گذشته، ساختمان ها علاوه بر اینکه با ویژگی هایی منحصر به فرد، زیبا، شکیل و منطبق بر اصول زیبایی شناسی بصری اجرا می شدند، در نهایت احترام به بناهای پیرامون خود در زمینه جای می گرفتند. امروزه اما منظر بیشتر شهرهای ایران، آشفته و نابسامان است و این موضوع ناشی از عدم هماهنگی و تناسب در ترکیب عناصر بصری بناهایی است که در کنار یکدیگر جای گرفته اند. اهداف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، استخراج مؤلفه های مؤثر بر ارتقای کیفیات زیبایی شناسی صوری جداره های شهری و اعمال آنها در طرح بازطراحی جداره خیابان انقلاب سنندج است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش انجام در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار دارد. روش پژوهش: برای رسیدن به اهداف پژوهش، فرایند تحلیل و ارزیابی کیفیت های صوری، که مبتنی بر کسب شناختی عمیق از وضع موجود محدوده مورد نظر است، در سه مرحله انجام شده است. به این ترتیب که ابتدا به بررسی تئوری های مرتبط با زیبایی شناسی شهری پرداخته شده است، سپس اجزای اصلی سازنده نمای شهری تبیین شده اند و در مرحله سوم یک مدل پارامتریک برای سنجش و تحلیل کیفیت های بصری در نمای شهری ارائه شده است. نتیجه گیری: روش تحلیل انتخابی در این پژوهش روش کیفی است. به گونه ای که کیفیت مطلوب را در تمامی ابعاد و مؤلفه های زیبایی شناسی مورد بررسی قرار داده است. لازم به ذکر است که تنها آن دسته از کیفیاتی در کانون توجه قرار گرفته اند که اعمال تغییرات درآنها می تواند موجب ارتقای کیفیت های صوری شود و با ارائه درک درستی از پتانسیل های بصری، انتظام بصری منظر شهری محدوده مورد مطالعه را افزایش دهد. نتایج بررسی های انجام شده نشان دهنده ناهماهنگی های بسیاری در جداره های محدوده مورد مطالعه است. بر همین اساس، نتایج نهایی حاصل از تحقیق در قالب تهیه طرح بهینه جهت بازطراحی جداره های این محدوده ارائه شده است.