فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تامین هوای پاک و تازه برای دانش آموزان در کلاس درس، خصوصا در فصل گرم، بسیار ضروری است. بر اساس شواهد و مطالعات، سیستمهای تهویه مکانیکی، ضمن گرانی، مصرف انرژی نسبتا بالایی دارند و تولید نوفه مینمایند. این مسئله در اقلیم مازندران، خصوصا در هوای شرجی، بسیار مطرح است خصوصا اینکه این مدارس با کولر آبی خنک میشوند؛ درحالیکه در بخش قابل توجهی از سال امکان استفاده از فرایند تهویه طبیعی وجود دارد و در فصل گرم مدارس تعطیل است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه راه حلی اجرایی در معماری کلاسهای درس است که بتواند موجب بهبود جریان هوای داخل تحت تاثیر باد خارج (تهویه طبیعی) شده، به نحوی که جریان هوای مطلوب و قابل کنترلی طبق استاندارد اشری در فضای داخلی برقرار باشد. پژوهش حاضر که یک تحقیق کاربردی است و ماهیتی میان رشته ای دارد، با اتکا به اندازه گیریهای تجربی در یک مدرسه موردی در آمل، بدست آمده است. روش تحقیق در این پژوهش، یک روش ترکیبی است: در مرحله اول با استفاده از یک راهبرد تجربی، متغیرهای مستقل تأثیرگذار، شناسایی و متغیر وابسته (سرعت و جهت جریان هوای داخل) توسط دستگاه های دقیق دیجیتال و انجام آزمایش دود اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از راهبرد شبیه سازی، تحلیل شدند. شبیه سازی در این پژوهش با روش دینامیک سیال محاسباتی (CFD) و با استفاده از نرم افزارهای Gambit و Fluent صورت پذیرفت. ابتدا روایی و پایای شبیه سازیها از طریق تطبیق با شواهد تجربی به اثبات رسید و سپس اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها و متعاقبا مداخله در معماری از طریق شبیه سازی شد. نتایج نشان دادند که ترکیب بندی صحیح بازشوها و ایجاد نمای پلکانی در راستای باد موافق و نیز پیش بینی مکنده های موثر در دیوار رو به باد، میتواند با کنترل موثر ورود، خروج و پخشایش هوا در فضای داخلی (طبق استاندارد اشری)، تهویه طبیعی را تحت کنترل قرار داده و جریان مطلوبی را در تمام فضای داخل برقرار نماید.
اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز(مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی ستارخان، آسمان، علامه امینی و سپیدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
187 - 207
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان که نیاز به روابط اجتماعی داشته و بیشتر وقت خود را درخانه سپری می کنند، اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز می باشد که در آن ارزیابی شاخص ها در نمونه های مورد بررسی به روش علی-مقایسه ای صورت گرفته است. در این پژوهش 4 نمونه مجتمع مسکونی از محدوده های 4 گانه ی تبریز انتخاب شده اند. برای سنجش شاخص های بدست آمده و مقایسه آن ها، پژوهش میدانی بر روی سالمندان بالای 65 سال در چهار مجتمع منتخب، انجام شده است. در این راستا نمونه گیری تصادفی ساده درجامعه آماری 313 نفری صورت گرفت که 172 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از پرسشنامه ی بسته و مشاهده غیر مشارکتی استفاده شد. تحلیل پرسشنامه ها به روش های واریانس و رگرسیون و در مشاهده با محاسبه میانگین امتیازات انجام پذیرفته است. طبق تحلیل واریانس به ترتیب مجتمع های ستارخان، آسمان، سپیدار و علامه امینی امتیاز بالاتری برای اجتماع پذیری سالمندان داشته اند و طبق تحلیل رگرسیون پرسشنامه ها در مجتمع ستارخان محفل های متنوع، درمجتمع آسمان چشم انداز، در مجتمع علامه امینی فرصت های رسیدگی و در مجتمع سپیدار فعالیت های متنوع در اولویت بالاتر قرار داشتند. بر اساس نتایج حاصل از مشاهده در مجتمع ستارخان فضای نشستن، امکانات رفاهی، عناصر طبیعی، مبلمان سالم و دسترسی در محوطه، در مجتمع آسمان طبیعت، عناصر تزیینی، در مجتمع سپیدار ایمنی و کفسازی پیاده، دسترسی مناسب و در مجتمع علامه امینی امکانات رفاهی دراولویت بالاتری قرار داشته اند. براساس جمع بندی کلی در چهار مجتمع منتخب، راهکارهایی جهت بهبود اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان بدست آمد.
ظرفیت های ادراکِ هاپتیکی در هنر ایرانی- اسلامی و کاربرد آن در بیان سینمایی؛ نمونه موردی: فیلمِ «آتش سبز»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
19 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در واکنش به سلطه نگره اُپتیکی بر سینما، در سال های اخیر گرایش عمده ای در حوزه مطالعات فیلم پدید آمده که ظرفیت های ادراک جسمانی-لامسه ای را در تجربه سینمایی مورد توجه قرار داده است. این رویکرد تأکید دارد که نگاه کردن هرگز صرفاً امری بصری نیست، بلکه می تواند هاپتیکی، حِسّانی و تن یافته باشد. هاپتیک حس قرابت و نزدیکی، تماس، مشارکت احساسی و ارتباط لامسه ای است. هاپتیک جهت گیری به سوی حسّانیت مندی است، به شکلی که تمام حواس را درگیر می کند، فاصله مندیِ نگاهِ خیره را از بین می برد و واکنش هایی عاطفی را برمی انگیزاند. در نتیجه، در تضاد با پارادایم های غالبِ نظریه فیلمِ مبتنی بر فاصله مندی پرسپکتیوی (بصریت اپتیکی)، بصریت هاپتیکی فراهم کننده بستری نظری برای تحلیل پویاییِ جسمانیِ تجربه تماشای فیلم است. هدف پژوهش: به نظر می رسد پارادایم های ادراکِ هاپتیکی در ذاتِ هنرهای ایرانی- اسلامی وجود دارند، و این ویژگی می تواند پیشنهادهایی تازه در بیان سینمایی به فیلم های ایرانی ارائه دهد. هدفِ این مقاله توضیحِ چگونگی نمودِ بصریتِ هاپتیکی در هنرهای ایرانی- اسلامی و بروز آن در سینمای مبتنی بر این جنس از هنر است. روش پژوهش: مقاله حاضر می کوشد، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، به تبیین مفهوم ادراکِ هاپتیکی بپردازد و در ادامه، با بررسی نمونه های مطالعاتی، ظرفیت های هاپتیکیِ هنر ایرانی- اسلامی را مورد توجه قرار دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که، با توجه به ویژگی های بصریتِ هاپتیکی در هنر ایرانی- اسلامی، فیلم سازها می توانند از این ویژگی ها به منظور پردازشِ اثر سینمایی خویش استفاده کنند. در اثبات این ادعا، فیلم «آتش سبز» ساخته محمدرضا اصلانی، به عنوان اثری از سینمای ایران که موفق شده است با تمهیدهای سینماییْ ادراک هاپتیکیِ مخاطب را تحریک کند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
مدینه و مکه نزد شرق شناسان (سده شانزدهم – سده بیستم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
58 - 63
حوزههای تخصصی:
شهرهای مکه و مدینه از قرن شانزدهم میلادی توجه شرق شناسان را به خود جلب کردند. نخست به این دلیل که جایگاه پیدایش اسلام بودند و سپس همچون واحدهای شهری شرقی، همانند استانبول و قاهره. بااین حال، از آنجا که این دو شهر برای شرق شناسان قدغن بودند، شناخت فرهیختگان از آنها کمتر از طریق بازدید و بیشتر بر پایه مقابله منابع عربی و فارسی حاصل می شد و در نتیجه به جهت گیری این منابع ابتدایی وابسته بود. هنگامی که برخی سیاحان موفق به بازدید از این شهرها شدند، علاقه شان متمرکز به عبادتگاه ها باقی ماند. لذا تاریخ و مکان نگاری (توپوگرافی) عبادتگاه ها با جزئیات تشریح شد، ولی سازمان شهری و تاریخ اجتماعی این دو شهر کمتر مورد مداقه قرار گرفت.
ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماع پذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا نمونه موردی: بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
67 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اجتماع پذیری از مفاهیم مهم در فضاهای شهری چندمنظوره، جهت برقراری روابط مناسب اجتماعی در میان مردم است. یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به برقراری ارتباط با دیگران است. پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و وقوع روابط اجتماعی، نیاز به یک مکان و فضای تعریف شده دارد. فضایی که بتواند مجموعه ای از روابط اجتماعی و فرهنگی میان گروه های مختلفی از مردم در مکانی خاص، برقرار کند. توجه به ابعاد اجتماعی فضا در بناها و یافتن ارتباط بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری، در موفقیت این فضاها اهمیت زیادی دارد. بازاره ا از جمله فضاهای جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در جامعه شهری بوده اند، به طوری که حیات شهر و بازار همواره به هم پیوندخورده و در بسیاری از موارد شهرها با بازارها معنی و مفهوم پیدا می کردند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار فضاهای شهری، دگرگونی الگوهای زندگی مردم و عدم انطباق مناسب با فضای کالبدی سنتی، بازار درمعرض خطر تبدیل به فضای موزه-بازار بدون توجه به جنبه های کالبدی و عملکردی گذشته آن، قرار گرفته است.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف سنجش میزان اجتماع پذیری در بازار، شناخت بستر اجتماعی آن و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن، با تحلیل ساختار، هم پیوندی، انسجام بازار و اولویت قراردادن جنبه های کالبدی-عملکردی انجام شده است.روش تحقیق: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و میدانی، و با استفاده از تکنیک نحو فضا (و نرم افزار دپث مپ) انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد ارزش های فضایی و چیدمان فضا در قسمت های مختلف بازار، تفاوت های اساسی دارد، به طوری که ساختارمندی و انسجام اجتماعی بازار به شدت کاهش یافته و میزان هم پیوندی خیابان های تازه احداث شده، افزایش یافته است. در نتیجه، لزوم توجه به تغییرات و پیامدهای حاصل از توسعه شهری از جنبه کالبدی و عملکردی، برای افزایش ویژگی اجتماع پذیری بازار مشهود و ضروری است.
تبیین ویژگی های کالبدی بادگیر در معماری سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
99 - 126
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر تاریخی مهم و اثرگذار بر معماری ایران، بادگیر است. معماران ایرانی، این عنصر را در رویکرد طراحی اقلیمی به کار می گرفته اند. بادگیر یک سیستم سرمایشی ایستا است که با استفاده از انرژی تجدیدپذیر باد، امکان تهویه طبیعی ساختمان را نیز فراهم می کند. بادگیر در سیمای شهرهای قدیمی ایران، به عنوان یک عنصر اثرگذار مطرح بوده، به طوریکه پس از مناره های مساجد، عنصری مهم در خط آسمان شهر قلمداد می شد. امروز صنعت ساختمان با مصرف چهل درصد از انرژی جهانی و سیستم های خنک کننده و گرم کننده نیز با مصرف حدود شصت درصد انرژی در یک ساختمان، تهدیدی جدی در ایجاد چالش های زیست محیطی هستند، از این رو سیستم های غیرفعال مثل بادگیرها می توانند جایگزین هایی سنتی ولی مفید برای کاهش مصرف انرژی باشند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه بادگیرها در معماری بومی شهر سمنان انجام گردیده است. در مطالعه میدانی تعداد 37 خانه از خانه های تاریخی و واجد ارزش معماری در شهر سمنان انتخاب شده و ویژگی های کالبدی بادگیرهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در گذشته، بناهایی همچون آب انبارها، دارالحکومه قدیم و خانه های تاریخی در سمنان دارای بادگیر بوده اند. ویژگی های بادگیرها نیز شامل جهت استقرار رو به شمال، تیغه ها عمدتا X شکل، ارتفاع بادگیرها از کمتر از 2 متر تا 11.5 متر متغیر بوده و اکثرا دارای سقف مسطح هستند. به لحاظ تزیینات نیز، تعدادی از بادگیرهای بناهای مسکونی سمنان فاقد تزیینات بوده و تعدادی نیز با مصالحی مانند آجر، گچ و یا کاه گل تزیین شده اند.
رفتارهای سازگارانه و آسایش حرارتیِ تابستانه در فضاهای داخلیِ معماری بومی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 196
حوزههای تخصصی:
رفتارهای سازگارانه نقش ویژه ای در تامین آسایش حرارتی ساکنان ساختمان های دارای کوران طبیعی با کم ترین وابستگی به انرژی های فسیلی دارد. در عین حال ایده «سازگاری» در آسایش حرارتی که شکل گیری آن به دهه های 1960 و 1970 میلادی بر می گردد می تواند به بهبود استاندارد ها و مدل های پیش بینی و همچنین تدوین الگوریتم های دقیق تر برای کنترل محیط کمک نماید. مبتنی بودن این روش بر کار زمینه ای، بر اهمیت پژوهش در مناطق مختلف و اقلیم های کم تر شناخته شده می افزاید. منطقه سیستان به دلیل دارابودن ویژگی های خاص اقلیمی، تفاوت هایی با سایر مناطق واقع در اقلیم گرم و خشک دارد و آسایش حرارتی ساکنان آن بر اساس مباحث سازگاری قابل تفسیر است. از این رو، در این پژوهش رفتارهای سازگارانه ساکنان این منطقه و میزان تاثیر آن ها بر آسایش حرارتی در ساختمان های دارای کوران طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از 18 تیر تا 7 مرداد 1398 در یک تحقیق طولی، 6 بنای مسکونی در 6 روستای منطقه سیستان که رفتارهای سازگارانه در بین ساکنان بومی آن ها جریان داشت، انتخاب و ضمن ثبت پارامترهای اقلیمی فضاهای داخلی آن ها، مطالعه میدانیِ آسایش حرارتی مبتنی بر پرسش نامه انجام شد. در این تحقیق علاوه بر دریافت پاسخ های حرارتی، نوع و زمان انجام رفتارهای سازگارانه مورد تحلیل قرار گرفته اند. مهم ترین رفتار های سازگارانه در روزهای گرم منطقه سیستان بازکردن کُلَک ، بازکردن دُرچِه و آبدهی به خارخانه بوده که هم از نظر شکلی و هم از نظر عملکرد حرارتی با رفتارهای سازگارانه مورد اشاره در مطالعات پیشین متفاوت اند. تحلیل آماری پرسش نامه آسایش حرارتی بر اساس معیارهای احساس حرارتی، ترجیح و پذیرش حرارتی نشان داد که ساکنان منطقه توانسته اند به کمک این رفتارها، آسایش حرارتی را در 51 درصد از اوقاتِ روزهای مورد مطالعه که از روزهای خیلی گرم منطقه بوده است بدون هر گونه وسیله سرمایشی مکانیکی تجربه نمایند. همچنین این مطالعه نشان داد در دوره مورد مطالعه، رفتار سازگارانه آبدهی به خارخانه ، عملکرد حرارتی بهتری نسبت به رفتارهای بازکردن درچه و بازکردن کلک داشته است.
تحلیل تاثیر وضعیت سکونتی بر کیفیت زندگی ساکنین محلی (نمونه موردی: میدان هروی تهران)
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
39 - 58
حوزههای تخصصی:
سکونت و نحوه ی سکنی گزیدن انسان، امری حیاتی و جزئی جدایی ناپذیر در تمام دوران حیات بشریت بوده است. از آن جا که کیفیت زندگی بدون کیفیت محیطی که در آن زندگی می کنیم معنایی ندارد، بنابراین می توان گفت کیفیت محیط زندگی یک قسمت از کیفیت زندگی است و شامل تمامی فاکتورهایی می شود که بخشی از رضایتمندی انسان ها را از محیط تشکیل می دهند. هدف اصلی این پژوهش رسیدن به شناخت کافی از وضعیت سکونتی و در نهایت تحلیل کیفیت زندگی ساکنین محله میدان هروی می باشد. مقاله حاضر از دو بعد توصیفی و تحلیلی و با طرح پرسشنامه، درصدد تحلیل کیفیت سکونت در این محدوده می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل عاملی و با تکنیک AHP به وسیله ی نرم افزار expert choice است که پایایی پرسشنامه آن از طریق آلفای کرونباخ با نرم افزار spss و روایی آن از طریق روش والتز و باسل بررسی شده است. همچنین برداشت های میدانی از عوامل سکونت و استفاده از نظر ساکنین از طریق پرسشنامه و تحلیل آن، منابع اطلاعاتی و داده های این پژوهش می باشد. در نهایت از طریق بررسی و مقایسه ی نتایج این دو منبع داده به تحلیل نقاط قوت و ضعف و مشکلات این میدان پرداخته خواهد شد. میدان هروی در منطقه ی چهار و ناحیه سه از شهرداری تهران و در قسمت شمال شرقی شهر واقع شده است. به لحاظ قرارگیری و موقعیت میدان در اطراف کاربری های مهم و شاهراه های اصلی همچون بزرگراه امام علی و صیاد شیرازی و دیگر دلایل، لزوم بررسی وضعیت سکونتی و میزان رضایت مندی ساکنین در این محدوده پرواضح است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معیار سلامت، بیشترین تاثیر و معیار محیط کالبدی، کمترین تاثیر را درکیفیت زندگی در میدان هروی داشته است. در نتیجه ی این پژوهش بایستی برای دو معیار سلامت و امنیت در این محدوده برنامه ریزی و تلاش بیشتری کرد. همچنین در انتها با توجه به نتایج و معیار های مشخص شده، برای بهبود کیفیت زندگی ساکنین، پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
Measuring The Quality of Natural Lighting in A Building with Double Skin Façade (DSF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lately, a double skin façade (DSF) has been increasingly popular as an aesthetic and shading device. A façade with a secondary skin is employed in buildings to let natural light flow into the building without glare and heat. The purpose of this study is to examine the performance of secondary skin in buildings and to investigate the level of natural lighting in buildings that meets visual comfort standards according to the function of space in buildings. The object of this research is the Henricus Constant building of Soegijapranata Catholic University Semarang Indonesia. The research method used is descriptive quantitative. The authors assessed the level of natural lighting in the building by analyzing the results of field measurement data with luxmeter measuring devices and model simulations regarding natural shadows and lighting levels with Sketchup software and dialux. The results of this study suggest that secondary skins in the Henricus Constant building manage to create shade in the building’s interior, but the natural lighting level is only 30 lux, less than the standard lighting level of the classroom at 250 lux. Without the secondary skin, the average light intensity is 310 lux; thus, it causes glare and becomes visually uncomfortable.
Maharishi Vedic Architecture and Quality of Life: An International Mixed Methods Study of Lived Experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The histories of architectural design and town planning are replete with references to creating a better quality of human life. One of the approaches to enhancing human existence is Vāstu Vidyā , the knowledge of design and building from the ancient Vedic tradition. More recently, Vāstu Vidyā has been repurposed to include not only architectural practice and construction but also considered in light of the consciousness of the designer and builder and the need for a more ‘enlightened’ approach to design. Such a consideration is called Maharishi Vedic Architecture (MVA). Some of the features of MVA include a concern for orientation of the building to cardinal east, the position and proportion of rooms within the dwelling, and considerations of slope and relation to the early morning sun. Such features are said to enhance the creativity, health, and happiness of occupants. The purpose of the present study is to explore the experiences of individuals who reside in homes designed according to the principles of MVA. Triangulated quantitative and qualitative results from an international mixed-methods survey of 158 individuals in 14 countries indicate this approach to architectural design contributes to individual and family quality of life, specifically as it has been operationalized to mean changes in well-being, health, personal development, and success. On a quality-of-life scale, the study found a statistically significant difference between those living in MVA for more than three years compared to those living in MVA for less than three years ( F = 1.89, p = .02), however no difference was observed between experiences for people living in different locations.
بررسی دیدگاه ساکنین محله های منطقه 8 تهران درباره تأثیر شیوع کووید 19 بر شاخص ها و عوامل محله های زیست پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کووید 19، شهرها را با چالش های بسیاری مواجه کرده است که مهم ترین آن ها، به خطر انداختن پایداری و زیست پذیری محله های شهری است. اقدامات توصیه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای جلوگیری از شیوع این ویروس ازجمله فاصله گذاری فیزیکی و قرنطینه خانگی سبب ایجاد سازوکارهای جدیدی شده که زیست پذیری محله ها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی تأثیر شیوع کووید 19 بر شاخص ها و عوامل زیست پذیری محله های شهری از دیدگاه ساکنین می باشد. این پژوهش ازلحاظ روش شناسی، کمی است. این پژوهش بر مبنای نظر ساکنین و با استفاده از ابزار پرسشنامه در محله های منطقه 8 تهران انجام گردیده و با روش تحلیل عاملی اکتشافی، ده عامل بنیادی به ترتیب تبیین کنندگی موضوع، شامل سلامت و شادابی، تفریحات و سرگرمی، سکونت، حمل ونقل، بهداشت محیط، امنیت، اقتصاد و اشتغال، وضعیت فرهنگی، آموزش و هویت شناسایی شده است. از دیدگاه ساکنین، شیوع کووید 19 بیشترین تأثیر را بر عامل سلامت و شادابی با درصد تبیین کنندگی 34/8 داشته است. در بین محله های منطقه 8، محله مدائن در شرایط شیوع کووید 19، از دیدگاه ساکنین نیازهای زیست پذیری افراد را بهتر برآورده کرده است. این رتبه بندی به تفکیک عوامل در محله های منطقه 8 انجام شده که بیانگر اولویت مداخله در شاخص ها برای ارتقاء زیست پذیری محله ها بر اساس دیدگاه ساکنین است. درنهایت، بر مبنای اولویت هر یک از عوامل و مطابق با نظر ساکنین، پیشنهادهایی برای ارتقاء زیست پذیری محله ها در دوران شیوع کووید 19 ارائه شده است.
واکاوی روند استقرار نظام مدیریت دانش در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، دانش سازمانی، به عنوان مهم ترین سرمایه هر سازمانی مطرح است. استقرار مدیریت دانش، منجر به تحول سازمانی شده و بهره وری سازمانی افزایش می یابد. اهمیت این موضوع برای شهرداری ها که عملکرد آن ها به طور مستقیم با افزایش رفاه شهروندان و کیفیت زندگی شهری ارتباط دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. شهرداری تهران از سال ها پیش، درصدد استقرار نظام مدیریت دانش است؛ اما علی رغم صرف هزینه های بالا، نتوانسته است به یکپارچگی و بهره وری در این امتداد دست یابد. این پژوهش در تلاش است با واکاوی وضعیت موجود مدیریت دانش و استقرار آن در شهرداری تهران، سیاست گذاران و مجریان آن را در جهت پیاده سازی مطلوب یاری رساند. در این امتداد با 18 نفر از کارمندانی که با مدیریت دانش در شهرداری تهران سروکار دارند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و داده ها پس از پیاده سازی با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد تحلیل و یافته ها در چارچوب مدل استراوس و کوربین ارائه شدند. یافته ها نشان داد علی رغم تشکیل کمیته راهبری مدیریت دانش در شهرداری تهران و ابلاغ نظامنامه به صورت یکپارچه برای کل سازمان، عدم حمایت مدیران ارشد از پیاده سازی مدیریت دانش، نبود کلان نگری در مدیران، نرخ بالای جابجایی مدیران و نظایر آن، چالش هایی برای استقرار مطلوب مدیریت دانش در این سازمان مهم ایجاد کرده است. در این امتداد پیشنهاد می شود ضمن مقابله با هر نوع آزمون وخطا، نهاد سیاست گذاری با نهاد اجرای مدیریت دانش در شهرداری ادغام و برای برخی پست های سازمانی مرتبط در واحدهای گوناگون شهرداری، مأموریت مربوط به مدیریت دانش تعریف شود.
بازشناسی الگوی معماری مسجد
حوزههای تخصصی:
با نگاه به سرگذشت دین اسلام و فاصله گرفتن از صدر آن شاهد تکثر در برداشت ها و تفسیر های گوناگون از اصل دین و سخنانی که پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) بیان می کردند هستیم. طبیعتاً این برداشت ها و تفسیر های متفاوت از دین و بیانات حضرت رسول(ص) نه تنها باعث پیدایش چند دستگی در دین مبین اسلام شد، بلکه تعاریف جدیدی از دین پدید آمد که در تمامی اصول زندگی مسلمین از جمله هنر مسلمانان تأثیرات زیادی گذاشت. بنابراین هنرمندان و بالاخص معماران مسلمان در آفرینش آثار خود هر کدام بنا به برداشت های فرقه و گروه خود از اسلام دست به ساخت اثر هنری می زدند، هرچند همگی آنها در اصل کلمه اسلام وحدت داشتند. در این مقاله برآنیم تا با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با رویکرد استنتاجی ارتباط امر نیایش با معماری و الگوی فضایی و مکانی ای که پیامبر اسلام با ساخت مسجدالنبی ارائه کرد را از منظر درون دینی بیان نماییم. برای این منظور فهم چیستی و چگونگی ساخت مسجد باتوجه به مفاهیم اخذ شده از قرآن و احادیث مهم می نماید. بنابراین پرسش این است که مسجد کجاست و چگونه می توان آن را درک کرد؟ و چگونه می توان مفاهیم و اصول ارائه شده در ساخت مسجدالنبی توسط پیامبر را در ساخت مساجد معاصر به کار گرفت؟. نگاهی تاریخی به معماری مسجد گویای این است که در الگوی کالبدی مساجد تغییرات فراوانی به وجود آمده است که بعضاً مخالف دستورات اسلام می باشد. این تغییرات باعث تهی شدن مفهوم مسجد از معنای اولیه خود و تقابل با مبانی مدنظر حضرت رسول(ص) و امر نیایش در اسلام شده است. نتیجه آنکه می باید با خوانش انتقادی مسجد تاریخی و فهم درست از اصول ارئه شده در قرآن و احادیث پیرامون امر نیایش، به الگویی مناسب از رابطه کالبد مسجد به عنوان جایگاه نیایش و به جا آوردن این امر توسط فرد مسلمان نزدیک شد. هرچند تنوع هنر و معماری در پهنه ی جغرافیایی مسلمانان باتوجه به ویژگی های سرزمینی اعم از فرهنگ، سیاست، اقلیم و... امری اجتناب ناپذیر می نماید.
مولفه های روانشناسی محیط در طراحی مرکز کودکان بی سرپرست
حوزههای تخصصی:
بی سرپرستی از آغاز خلقت وجود داشته است و کودکان بی سرپرست در مرکز نگهداری و به دور از حضور والدین و اعضای خانواده زندگی می کنند و برخی از آنان دچار محرومیت و احساس شکست و گاه دچار صدمات و ضررهای روانی می شوند. طراحی خانه به عنوان مهم ترین مکانی که زندگی انسان در آن اتفاق می افتد از اهمیت فوق العاده برخوردار است. جهت طراحی چنین محیط هایی ابتدا لازم است تا طراحان شناخت صحیحی از نیازهای واقعی و به خصوص روانی افراد مورد نظر داشته و بر اساس علایق و رفتارهای پیش بینی شده شان در پی شکل دادن به نیازهای مختلف روانی آنها باشند تا بتوانند محیطی مناسب با ویژگی های رفتاریشان را که در صدد شکل دادن فضاهای مورد نیاز بر اساس نیازهای مختلف است تجربه نمایند. نقش محیط و عوامل تأثیرگذار بر آن در رابطه با رشد اجتماعی و نحوه ارتباط با محیط و همسالان در هر سنی اعم از کودک باخردسال بسیار مهم و ضروری می باشد. که همین، ضرورت به کار گیری اصول روانشناسی محیط در طراحی داخلی و خارجی خانه کودک با توجه به رنگ، فرم و فضا و تغییر پذیری و تداخل فضاهای باز و بسته و بازسازی عناصر محرک طبیعی مانند نور، آب و رنگ به عنوان عامل مؤثر در بهبود رفتارشان را اجتناب ناپذیر می کند روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و نوع آن کاربردی سنظری است و مبانی تئوریک آن براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است و نتیجه این امرمشاهده تاثیر بسزای آن بر ارتقاء و دلبستگی به بقای زندگیشان و محل سکونتشان ،کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی و تقویت انگیزه درونی این عزیزان برای دستیابی و تحقق رویاهای سبزشان می باشد."
واکاوی پادآرمان شهر در قرآن کریم و تطبیق آن با مدینه های غیر فاضله فارابی و شهر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
37 - 49
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ترسیم، تصور و تفکر درباره ی آرمان شهر از گذشته تا امروز مورد توجه نظریه ورزان و اندیشمندان حوزه شهری و غیر شهری بوده است. اصولاٌ اندیشمندان حوزه آرمان شهری از وضعیت موجود شهرها شکایت داشته و دارند و برای بهتر شدن وضعیت شهرها به دنبال راهکاری تحت عنوان آرمان شهر می گردند و به ترسیم خیالی یا حقیقی ویژگی های ارمان شهری می پردازند. کمتر کسی در این حوزه وجود دارد که به ترسیم پادآرمان شهر بپردازد و از طریق غیر مستقیم بخواهد ویژگی های ارمان شهر را تبیین کند. هدف: هدف این مقاله، بررسی پادآرمان شهر قرآنی است تا بتوان از این طریق به ویژگی های آرمان شهر قرآنی با جزئیات بیشتری پی برده شود. روش: در این مقاله برای کاوش در مفهوم آرمان شهر قرآنی از روش معکوس(برهان خلف) استفاده شده است یعنی از طریق بررسی پادآرمان شهر به ویژگی های آرمان شهر خواهد رسید. همچنین برای فهم و تحلیل ویژگی های قرآنی شهر و مقایسه آن با نظریات فارابی از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده گردیده است. نوع تحقیق نظری است و مهمترین منبع مورد استفاده در این پژوهش قرآن و تفسیر المیزان است. یافته ها: در این پژوهش چهار مفهوم(بلد، قریه، مدینه و مصر) ازکتاب مبین برای شهر استخراج گردید که واژه قریه با واژه پادآرمان شهر مترادف می باشد و بلد به آرمان شهر تعلق می گیرد که از قرارگیری این دو در کنار هم، می توان آرمان شهر قرآنی را تبیین کرد. ویژگی های استخراج شده از این دو مفهوم با ویژگی های شهر معاصر(ایرانی) و همچنین مدینه های فارابی(فاضله، جاهله، فاسقه و ضاله) مقایسه و تطبیق گردید. نتیجه گیری: با توجه به بررسی های بعمل آمده ویژگی هایی که فارابی برای پادآرمان شهرهای خود برشمرده است با ویژگی های قرآنی پادآرمان شهر هماهنگی و تناسب دارد . همچنین از تطبیق شهرهای معاصر با ویژگی های پادآرمان شهر قرآنی این نتیجه بدست آمد که شهرایرانی معاصر در یک سیر نزولی در حال حرکت است و این سیر رو به سوی قریه دارد.
ارزیابی ایجاد مؤلفه های شهر دوستدار کودک در شهر بندرانزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 65
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: افزایشِ شهرنشینی و کمبود فضاهای شهری برای حضور کودکان در محیط های شهری، موجب شده است تا حضور آن ها در این عرصه روزبه روز کاهش یابد. نبود این فضاها، باعث گردیده تا حس تعلقِ کودکان به فضای شهری به گونه ای متفاوت ارزیابی گردد. ازاین رو، می توان این گونه بیان داشت که محیط، نقش بنیادین در شکل گیری شخصیت و رشد کودک داشته که از این طریق می تواند عوامل فرهنگی، اجتماعی و یا بخش عمده ای از دل بستگی های محیطی و مکانی کودک در بستر خانواده و محله شکل بگیرد. هدف: مطالعه ی حاضر در تلاش است تا میزانِ ارتباط مؤلفه هایی همچون انعطاف پذیری محیط، هویتِ مکانِ حضور کودک و قابلیت حضورپذیری محلات، به عنوان مؤلفه های شهرسازی با مؤلفه هایی مانند بازی سازی محیط، هیجان تجربه شده کودک و مشارکت کودکان در تصمیم گیری را موردسنجش قرار دهد. پرسش اساسی این پژوهش، اثر و میزان هر یک از مؤلفه ها بر دیگری می باشد. روش:این کنکاش از لحاظ روش شناسی، کمی و راهبرد آن، توصیفی و از نوع علَی_مقایسه ای است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت است که جامعه ی آماری آن را ۸۰۰۰ دانش آموزانِ مقطع ابتدایی شهر بندرانزلی تشکیل می دهد که از میان آن ها ۳۶۷ نفر به عنوان نمونه، به صورت پرسشنامه بسته_ پاسخ، موردمطالعه و با استفاده از نرم افزارهای 24SPSS و 80/8 LISREL مورد تحلیل قرارگرفته اند. یافته ها: تحلیل یافته ها حاکی از آن است که انعطاف پذیری محیط، بیشترین ضریب اثر را با 95%، در کودکان داشته که باعث ایجاد خلاقیت در ساخت و به وجود آوردن بازی در محیط توسط کودک می شود. نتیجه گیری: حضورپذیری محلات با 94 درصد و هویت مکانِ حضور کودک با 89 درصد در رده های دوم و سوم، بیشترین تأثیرگذاری را به ترتیب بر شرکت در تصمیم گیری و هیجان تجربه شده کودکان در نتایج پرسشنامه کسب کرده است.
طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء امنیت و کاهش بزه و افزایش حضور و مشارکت زنان در بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: محله حسینیه زنجان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهر و شهرنشینی در دوران معاصر و هم زمانی آن با تحولات فرهنگی زاده مدرنیسم، جهان شاهد حضور پررنگ تر زنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی بوده است. به تبع این حضور، موضوعات تازه ای در باب فضاهای شهری و زنان مطرح می شود. یکی از این مسائل، وجود فضاهای فاقد امنیت در شهرهاست که باعث ایجاد حس ناامنی در شهروندان، خصوصا زنان به عنوان یک قشر آسیب پذیر می شود. پژوهش حاضر به تاثیر فضای شهری بر ارتقا امنیت و افزایش حضورپذیری زنان در شهر زنجان (محله حسینیه) پرداخته است. گردآوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است .در شیوه میدانی با استفاده از روش برداشت و تکمیل پرسش نامه اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است . پژوهش بر این فرض استوار است که ارتقاء امنیت محیط های شهری تأثیر مستقیم روی زندگی ساکنان شهرها دارد. هدف پژوهش حاضر ارتقاء طراحی فضای شهری به منظور امنیت بهتر، کاهش بزهکاری و افزایش حضور و مشارکت زنان در محیط های شهری بخصوص در بافت های فرسوده می باشد.
واکاوی اصول پدافند غیرعامل در ساختار سنتی بازار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هنگامی که بحث پدافند غیرعامل وارد حوزه معماری و شهرسازی می شود موضوع فضاهای کالبدی در حفظ و حراست از جان و مال مردم اهمیت بسیاری می یابد. یکی از مهم ترین فضاهای شهری، میادین اصلی و مراکز شهری است که به دلیل تراکم جمعیت بالا و اینکه این فضاها مهم ترین مکان برای تأمین بسیاری از مایحتاج روزمره زندگی هستند، باید توجه خاص و ویژه ای به آن شود. در ساختار شهرهای سنتی ایران بازارها در مراکز و میادین اصلی شهر قرار دارند؛ شبکه گسترده ای که به صورت سرپوشیده بسیاری از محلات و خیابان های اصلی شهر را به هم متصل کرده و ویژگی های بسیاری دارد که آن را تبدیل به یک مجموعه پدافندی می کند و با تمهیدات مناسبی می توان این ویژگی را بهبود بخشید. هدف این پژوهش بررسی معماری بازار سنتی همدان، شناسایی ویژگی های بالقوه آن با رویکرد مبتنی بر اصول پدافند غیرعامل است. با توجه به رویکرد پژوهش، روش تحقیق، تحلیلی- توصیفی و کیفی است. و در پی اینست که با ارائه چه تمهیدات معمارانه ای می توان بازار همدان را به یک مجموعه با ضریب ایمنی بالا و پدافندی تبدیل کرد؟ در بازار همدان می توان از افقی گرایی به جای عمودی گرایی، چند عملکردی بودن، پراکندگی فضاها، ترکیب مسیرها و فضای باز، استفاده از شیب زمین و فضاسازی غیر هم سطح و ترکیب کاربری های مذهبی با مجموعه برای یک مجموعه پدافندی در فضاهای جمعی و مراکز مهم شهری الگوبرداری کرد و فضاهایی ایجاد نمود که در هنگام بحران کارآمد بوده و در حفظ جان مردم مؤثر باشند.
ارزیابی طراحی معماری مدارس با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: مدرسه متوسطه امام حسین (ع) شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل به عنوان یکی از موثرترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات همواره مدنظر اکثر کشورهای جهان بوده و هست. بکارگیری اقدامات پدافند غیرعامل موجب زنده ماندن و ادامه حیات و بقای نیروی انسانی می گردد که با ارزش ترین سرمایه یک سازمان بوده و منشاء قدرت ملی کشور است. اقدامات پدافند غیرعامل در بخش طراحی شهری و معماری در دو بخش برنامه ریزی و معماری صورت می گیرد. توجه به جایگاه معماری در طراحی مدارس دوره متوسطه منجر به کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع حادثه و کاربری مناسب بعد از وقوع حادثه می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس دوره متوسطه می باشد. در ابتدا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای، الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس منطقه ثامن مشهد مطالعه گردید و سپس این الزامات در یک نمونه انتخابی با استفاده از روش مطالعه موردی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین یافته های حاصل از مطالعه موردی حاکی از آن بود که در برخی از اصول و ضوابط تطابق قابل قبولی بین وضعیت فعلی مدرسه با الزامات مربوطه وجود دارد. در انتها پس از واکاوی نقاط مثبت و منفی، راهکارهایی در جهت بهبود مدرسه از نقطه نظر طراحی معماری بر اساس الزامات پدافند غیرعامل ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با رعایت الزامات پدافند غیرعامل در خصوص طراحی محوطه و حجم ساختمان، طراحی فضاهای امن و پناهگاه، ضمن ایجاد آمادگی در مواقع بحران، می توان به افزایش سطح عملکرد ایمنی دانش آموزان و کاهش خسارات ساختمان در برابر تهدیدات نظامی می توان کمک نمود.
گذری بر گذار ستیز محله ای و کاربست آن در محلات شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
73 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تاریخ شهرها به عنوان امری قصار و شواهد لال، مشحون از آثار و لایه هایی هستند که در گذر زمان به تدریج در زیر لایه های جدید پنهان گردیده یا در اث ر عوامل مختلف، در معرض فرسایش و دگرگونی قرار گرفته اند. با این وجود، قصه تطور ش هرها و عناصر مهم و شاخص آنها در همین لایه ها مضبوط گردیده است. در این میان، محلات در شهرهای سنتی ایرانی - اسلامی دارای نقشی فراتر از تنها یک محدوده فضایی؛ در بردارنده محل سکنا و فعالیت جمعی از شهروندان و از جایگاه تعریف شده ای در سلسله مراتب توسعه و مدیریت امور شهری برخوردار بوده و ماهیت آن در بستر زمانی با نگرشی نو قوام یافته است. هدف: لذا نوشتار حاضر قصد آن دارد با بررسی متون تاریخ مند؛ مساله ی فهم محله به عنوان مفهومی با بار فضایی - اجتماعی، را در مظروف لایه تاریخی آن (دوره اسلامی) فرمول بندی نموده و ستیز بین محلات شهر ایرانی(محلات حیدری- نعمتی) را در دوره اسلامی مورد واکاوی قرار دهد. روش:دست یابی به پاسخ مناسب در این نوشتار به کمک روش توصیف و تحلیل اطلاعات و داده های گردآوری شده اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است. آمیزه ی این گروایته ذهنی به شهر علاوه بر درک ستیز محله ای در شهر دوره اسلامی؛ می تواند درک استحاله گرایی ستیز محله ای در شهر ایرانی معاصر نیز باشد. یافته ها: چنانکه عصاره زمینه حاکم بر ذوب مفهوم ستیز بین محله ای در این نوشتار نشان می دهد دیگرگونی مفهوم ستیز محله ای در دوران باستان و قبل از اسلام، با خون و رگ و ریشه پیوند می خورد و در دوره اسلامی تا دوران معاصر، ایدئولوژی، مذهب و قومیت اهمیت پیدا نموده و با آغاز مدرنیزاسیون و ورود سرمایه داری به ایران، اقتصاد و پول قدرت برتر تفکیک کننده گروه ها از یکدیگر و اختلافات محله ای را به نمایش می گذارند. نتیجه گیری: ستیز محله ای که قبلاً تابعی از فاکتورهای فرهنگی اجتماعی همچون قومیت، نژاد، زبان، فرقه، دین و مذهب و ... بوده؛ امروزه تابعی از فاکتورهای مادی و اقتصادی شده و موجبات اقتدار تولید و مصرف شهر را در میان برخی پیکسل های محله ای سبب شده است.