مطالب مرتبط با کلیدواژه

خانه های تبریز


۱.

گذار الگوها: تحلیلی قیاسی بر سیر تحول فضاهای باز در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مفهومی گذار الگو ها فضای باز روش QCA خانه های تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۲۸۸
بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.
۲.

ارزیابی مفاهیم کالبدی و فضایی بناهای مسکونی با رویکرد توسعه پایدار (نمونه موردی: تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نحو فضا خانه های تبریز نمودار توجیهی روابط فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
یکی از دستاورد های تکنیکهای نحو فضا جهت تحلیل روابط فضایی ساختمان ها، ترسیم نمودار توجیهی می باشد. هدف این پژوهش نمایش نحوه استفاده از تکنیک چیدمان فضا در تحلیل روابط خاص معماری خانه های سنتی و مدرن شهر تبریز می باشد. در این پژوهش فرض بر این است که پیکره بندی فضایی خانه که تا اوایل پهل وی دارای ت داوم و استمرار بوده از اواخر این دوره دچار تغییرات شده و تداوم و استمرار در پیکره بندی فضایی موجود تا قبل از این زمان، در دوره های بعدی از میان رفته است که این خود میتواند بر فرهنگ و نظام رفتاری ساکنان اثرگذار باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان ارزش فضایی در فضاهای مختلف خانه است که درنهایت منجر به کشف منطق فرهنگی-اجتماعی حاکم بر فضاهای موردنظر است. به منظور به آزمون گذاشتن فرضیه های موردنظر پژوهش، پنج خانه از هر دوره به عنوان نمونه های موردی انتخاب گردید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از دو راهبرد کمی و کیفی به توصیف احتمالات وجود منطق فرهنگ-اجتماعی فضا پرداخته شد. در روش کمی از نرم افزار نحو فضا (Ucl depth map) استفاده گردید و در روش کیفی، از بررسی سه شاخص "عمق"و"هم پیوندی" و "ارتباط" استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که روابط فرهنگی-اجتماعی تاثیرات عمیقی بر ساختار کالبدی و پیکره بندی فضایی خانه های سنتی تبریز داشته است.
۳.

مطالعه تطبیقی دیوارنگاری در خانه های ایران و ترکیه در بستر تعامل با دنیای غرب (نمونه موردی؛ خانه های قاجاری تبریز و عثمانی توکات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوارنگاری هنر قاجار هنر عثمانی غرب گرایی خانه های تبریز خانه های توکات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۷
به دلیل ارتباط جهان اسلام با غرب و ورود عناصر غربی تغییری عمیق در هنر دیوارنگاری ایجاد شد. دیوارنگاری که قبل از سده ۱۸م در اختیار دربار قرار داشت، با کم رنگ شدن جنبه درباری اش، جنبه مردمی پیدا کرد و بین مردم مقبولیت یافت و در فضاهای خانه های افراد اعیان جامعه بروز نمود. نقاشی های دیواری در خانه های تاریخی دو شهر تبریز و توکات در دوره های قاجار و عثمانی که از مهم ترین حکومت های جهان اسلام بوده اند، می توانند منبع خوبی برای شناسایی و بررسی نقوش باشند. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤالات است که تغییرات رخ داده در جامعه قاجار و عثمانی، موجب چه تغییراتی در دیوارنگاری ها گردید؟ دیوارنگاری های قاجاری و عثمانی چه وجوه اشتراک و تمایز، از نظر ویژگی های مضامین تصویری، با هم دیگر دارند؟ براین اساس پژوهش حاضر با بررسی دیوارنگاری های خانه های شهرهای تبریز و توکات، بر اساس مدارک تصویری و نوشتاری موجود به شناسایی، دسته بندی و مقایسه تطبیقی نقوش می پردازد. نتیجه بررسی ها نشان داد دیوارنگاری ها را می توان از دو منظر موضوعات و شیوه اجرا بررسی کرد. به فراخور مبحث، مضامین موجود در دیوارنگاری ها به سه دسته اصلی (نقوش انسانی-حیوانی، نقوش معماری - طبیعت و نقوش تزیینی) تقسیم گردید. پس از بررسی نقوش مشخص گردید که تصاویر دارای تشابهات و تمایزاتی در مضامین و تکنیک ها با هم دیگر دارند. علی رغم اشتراکی مانند ماهیت تصویر ، اصول و قواعد که عدم تسلط بر قواعد ، به وضوح در نمونه ها دیده می شود تمایزاتی به علت مختصات مکانی تبریز و توکات به وجود آمده اند. از عمده تمایزات می توان به متنوع بودن نقوش و رنگ، کیفیت بالاتر و نحوه اجرای بهتر نقوش قاجاری به دلیل پایبندی به اصول نگارگری ایرانی نسبت به نقوش عثمانی اشاره کرد. همچنین نزدیکی و ارتباط بیش تر عثمانیان با دنیای غرب و التقاط گرایی و تأثیر بیش تر، مهم ترین دلیل برای بروز تمایز بین دیوارنگاری های دو دوره قاجار و عثمانی باشد .
۴.

هویت کالبدی فضاهای داخلی خانه های سنتی و به کارگیری آن در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت کالبدی فضای داخلی خانه سنتی خانه های تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
  خانه نمونه ای از معماری سنتی ایران است که بیشترین تأثیر را از الگوهای زیستی مردم گرفته و در کنار عوامل دیگر به طور مستقیم برخاسته از نیازها، اعتقادات و تفکرات آنها بوده است. انسان ایرانی در جریان تغییرات سریع مدرنیته بسیاری از داشته های خود را از دست داده است. از مهمترین آنها هویت کالبدی فضاهای داخلی است که با حذف الگوهای داخلی بسیار کمرنگ شده است. پژوهش به دنبال آن است تا با بهره گیری از الگوهای مؤثر در طراحی مسکن سنتی مناطق سردسیر نظیر تبریز به الگویی مناسب در جهت طراحی مسکن معاصر شهر تبریز دست یاید. در مسکن سنتی تبریز ساخت خانه ها از روی الگوهای شناخته شده منطقه باعث ایجاد هویت کالبدی در بناهای آن زمان می شدند؛ لذا می توان با بروز کردن این الگوها از آنها در بناهای معاصر استفاده کرد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از جهت ماهیت و روش تحلیلی- توصیفی است. جهت انجام ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده و سپس به صورت پیمایشی ادامه یافته است که از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 10 نفر از خبرگان معماری انجام شده است. چهار خانه از دوره قاجار و چهار مورد از آپارتمان های تبریز انتخاب شده اند. در گام بعدی با روش دلفی به غربالگری مؤلفه های جمع آوری شده، پرداخته شد تا مؤثرترین مؤلفه ها شناسایی گردد. در ادامه برای تعیین ارزش هر یک از مؤلفه ها از روش َAHP استفاده شد. در خانه های سنتی تبریز به ترتیب مؤلفه های مردمی، اقلیمی، کالبدی، معنایی و فعالیتی در ایجاد هویت کالبدی مؤثرند در حالی که در خانه های معاصر تبریز به ترتیب مؤلفه های کالبدی، مردمی، فعالیتی، معنایی و اقلیمی در ایجاد هویت کالبدی مؤثرند. نتایج وزن دهی مؤلفه ها نشان می دهد که در خانه های معاصر به دلیل تأکید زیاد در کالبد مؤلفه های معنایی فراموش شده اند و نیاز به تقویت بیشتر دارند.
۵.

تحلیل تطبیقی زبان الگوی مسکن در مقیاس میانی (خرده فضا) (نمونه موردی: بررسی تقسیم سه تایی ها در خانه های یزد و تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
معماری خانه های ایرانی دارای الگوهایی نظام مند در کالبد خود است که بوسیله آنها طبقه بندی می شود. این طبقه بندی در قالب شناسایی الگوهای نهان در فضا قابل تشخیص است و راه آن استخراج "زبان الگو" در این فضاها است. از سویی دیگر این نظام الگویی یا به عبارتی زبان الگو در معماری ایران در قالب صفاتی قابل تبیین و طبقه بندی می باشند. این صفات به دسته بندی و تشریح الگوهای معماری می پردازد که در مقیاس میانی یا همان "خرده فضاها" معین می گردد. بر این اساس تحقیق حاضر در نظر دارد تا زبان الگوی مسکن را در مقیاس میانی و بر اساس" صفات فضاها" مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. در این راستا تعدادی از خانه های دو شهر انتخاب گردید. این خانه ها از دو شهرِ یزد به عنوان نماینده بناهای شهرهای فلات مرکزی ایرا ن و پایدار در گونه های کالبدی در مقیاس کلان فضا و تبریز به نمایندگی از شهرهای مرزی ایران و دارای گونه های متنوع تر در همان مقیاس برگزیده شد و صفات خرده فضاهای آنها (به طور خاص تقسیم سه تایی ها) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برخی از خصوصیات الگویی تقسیم سه تایی های در خانه های تبریز به خصوص در گونه های کوشکی (دوره دوم قاجار) از برخی خصوصیات صفات الگویی پایدار موجود در کالبد معماری ایران فاصله گرفته است. این در حالیست که تقسیم سه تایی ها در خانه-های یزد شکل پایدارتری را به خود می بیند و به نظر می رسد، این تنوع الگویی به سبب تغییر در زبان الگو و همچنین تنوع وقایع اتفاق افتاده در شهر تبریز و همچنین پایداری نوع زندگی در شهر یزد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی آن که در مرکز ایران واقع شده باشد.