مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دوره بندی
حوزههای تخصصی:
«دوره» در مطالعات تاریخی مفهومی نظام بخش است و مورّخان علوم و هنرها را در طبقه بندی اطّلاعات تاریخی یاری می کند. در اغلب کتب تاریخ ادبیات، «دوره بندی» اساسی ترین پایه بخش بندی و فصل بندی است. دوره بندی در علوم ادبی مانند بلاغت نیز روایی و کاربرد یافته است. ازجمله شوقی ضیف، تاریخ بلاغت عربی- اسلامی را به ادواری تقسیم کرده است.
در این مقاله طرحی برای دوره بندی تاریخ بلاغت فارسی پیشنهاد شده است. نظام بلاغت نظری فارسی دراصل از زبان عربی گرفته شده اما کیفیّت و کمیّت اقتباس در ادوار زمانی مختلف یکسان نبوده است. بلاغیون فارسی نویس خود نیز گاه نوآوری هایی داشته اند و گاه از نظام بلاغت نظری سایر تمدّن های مجاور ازجمله بلاغت هندی در بررسی زیبایی های سخن فارسی بهره گرفته اند.
برمبنای عصر زندگی نویسندگان کتب بلاغت فارسی و شباهت و یکسانی رویکرد هایی که در نگارش کتب و رسالات بلاغی در پیش گرفته اند در این نوشته چهار دوره متفاوت را بازشناخته ایم:
1. دوره بومی سازی (از قرن پنجم تا هفتم ) که دوره آغازین بلاغت فارسی است و سه کتاب مهمّ ترجمان البلاغه، حدائق السحر فی دقایق الشعر و المعجم فی معاییر اشعار العجم را دربرمی گیرد.
2. دوره شرح و تقلید (از قرن هشتم تا پیش از دوره معاصر) که عصر شرح نویسی بر کتب دوره بومی سازی است.
3. دوره هندی مآبی (مقارن با رواج سبک هندی) که در آن فارسی نویسان هند و سبک هندی می کوشند سخن فارسی را به میزان نظام بلاغیِ برگرفته از هندی برسنجند.
4. دوره بلاغت مدرسی (دوره معاصر) که دوره متأخّرتر محسوب می شود و کتب درسی بلاغت فارسی را شامل است.
مفهوم دوره در مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان ادبی، دوره ادبی را در روایت تاریخ ادبیّات ایده ای سامان بخش یافته اند. دوره ادبی در اصل برشی از زمان است امّا در تاریخ های ادبی و مباحث انتقادی، معانی ضمنی و متداعی دیگری نیز دارد. این معانی ثانوی را می توان مؤلّفه های دوره ادبی خواند. مهم ترین این مؤلّفه ها که به تنهایی یا در ترکیب های گوناگون به مفهوم برش زمانی افزوده می شوند، عبارتند از: روح زمانه، شرایط تولید ادبی، هنجارهای غالب، تغییر و تحوّل/ تکامل، تقابل های دوگانی، روایت ایدئالیستی فردی یا جمعی و مفهوم فضا/ مکان مندی.
روح زمانه و شرایط تولید ادبی، نظریّه های عرضه می کنند درباره عواملی بیرون از ادبیات که شکل گیری و تغییر دوره های عمومی و ادبی را مدیریت می کنند. تلقّی دوره به عنوان برهه ای از زمان که مجموعه ای از هنجارهای ادبی بر آن حکم فرماست، نوعی وحدت و انسجام درونی به دوره ها نسبت می دهد. دوره بندی برمبنای ایده تکامل زیستی/ اندام وار، هر دوره ادبی را با مرحله ای از حیات ارگانیسم زنده برابر می نهد. برخی منتقدان نیز دوره های ادبی را در چارچوب تقابل هایی دوگانی مانند کلاسیک و مدرن یا کهنه و نو درک می کنند. برخی نیز با کنار گذاشتن نگاه محدود سنّتی به دوره ها، جنبه ای مکانی برای دوره ادبی قائل می شوند.
در هر حال، دوره ادبی حاصل روایت ایدئالیستی فردی یا جمعی است و بیش از آن که یک مفهوم باشد یک ایده است، بیش از آن که به دانش مربوط باشد با اندیشه مرتبط است.
کلیدواژه ها: دوره ادبی، دوره بندی، نظریّه تاریخ ادبی، نظریّه ادبی.
رویکردها و شیوه های دوره بندی در تاریخ ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده یکی از اساسی ترین اّعمال تاریخ نگاری، طبقه بندی اطّلاعات تاریخی در محور درزمانی است. چگونگی این طبقه بندی یا شیوه دوره بندی نگرش نظری مورّخ را به موضوع نشان می دهد و هم شکل و فرم عرضه تاریخ را معیّن می کند. با آن که دوره بندی در تاریخ ادبی نمی تواند جدا از دوره بندی تاریخ عمومی تلقّی شود، تعدّد ملاک ها و مقیاس های تحلیل در ادبیّات و وجود انواع مختلف ادبی، آن را پیچیده تر ساخته و شیوه های متفاوتی را در دوره بندی تاریخ ادبی میسّر نموده است. در مجموع، می توان دو رویکرد متفاوت را در دوره بندی تاریخ ادبی از هم بازشناخت؛ هرچند اغلب در تاریخ های ادبی این دو رویکرد با هم می آمیزند: 1. رویکرد درونی (فرهنگی و اجتماعی) که به دوره بندی ادبی بر بنیاد عوامل بیرون از ادبیّات گرایش دارد. 2. رویکرد درونی (صورتگرایانه/ فرمالیستی) که تاریخ ادبی را صرفاً بر مبنای ویژگی های مشاهده پذیر مرتبط با ادبیّات دوره بندی می کند. دوره بندی در تاریخ ادبی می تواند به شیوه های متفاوتی صورت گیرد و بر ملاک های متفاوتی مبتنی باشد: مفاهیم گاهشمارانه قرن، دهه و سال؛ الگوهای زیستی/ اندام وار تکامل؛ نویسندگان و شاعران بزرگ؛ شعارهای ادبی یا ارزیابی های ادیبان هر عصر؛ رویدادها، مفاهیم و دوره های تاریخ عمومی و سیاسی؛ تناظر ادبیّات با هنر و اندیشه؛ رویکردها و شیوه های زبان؛ هنجارهای غالب ادبی. این شیوه ها درعمل با هم به کار می روند و هریک در روایت نوع خاصّی از تاریخ ادبی کارایی دارند. کلیدواژه ها: دوره بندی، دوره ادبی، تاریخ ادبی، نظریّه ادبی، نظریّه تاریخ ادبی.
نقد و بازاندیشی دوره بندی در تاریخ ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات تاریخی و ادبی، دوره بندی ایده ای سامان بخش به شمار می رود که اطّلاعات تاریخی- ادبی را در محور درزمانی طبقه بندی می کند امّا کاربست آن در تاریخ ادبی، انتقادهایی نیز برانگیخته است.
این نوشته، به طرح و بررسی نقدهای وارد بر دوره بندی در تاریخ ادبی و بازاندیشی آن می پردازد. مباحث انتقادی مربوط به دوره بندی در دو دسته جای می گیرند: گروهی اصل عمل دوره بندی را زیر سؤال می برند و آن را فاقد روایی در مطالعات ادبی می شمارند. دسته ای دیگر از منتقدان، بیش از آن که اعتبار اصل دوره بندی را زیر سؤال ببرند، به بازاندیشی و اصلاح کاربرد آن نظر دارند.
تحمیل چارچوبی ایستا بر پویایی فرهنگی و ادبی، اثر یکسان ساز و تضاد با یگانگی آثار ادبی، آمیختن تاریخ انواع مختلف ادبی، عدم انطباق با واقعیّت، یکدستی و انسجام ساختگی انگاره های تغییر و تکامل، مسائل اصطلاحات دوره بندی و توصیف گرهای آن، زمان پریشی، سال ها و قرن های گمشده، نادیده گرفتن فاصله تولید و خوانش ادبی، دور منطقی، نادیده گرفتن گروه های قومی و جنسیّتی و تسلّط مفاهیم دوره ای بر اندیشه منتقدان ادبی از مهم ترین نقدهایی است که بر ایده دوره بندی و کاربست آن در تاریخ ادبی وارد شده است.
بازاندیشی دوره بندی نیز علاوه بر این که مبتنی بر یافته های جدید تاریخی و ادبی است و گاه به بازتعریف حدود زمانی دوره ها تمرکز دارد، در چارچوب های مختلفی در جریان است: رویکردهای فمنیستی، توجّه به گروه های قومی و نژادی و بازتعریف دوره ادبی بر بنیاد مفاهیم جدید انتقادی.
مفهوم معماری در برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی، درآمدی بر تاریخ مفهومی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقطیع تاریخ معماری ایران به پیش و پس از اسلام، امری اعتباری است که اگرچه روزگاری زاینده و کارآمد بود، اکنون به قالبی تکراری بدل شده است. ازجمله پیامدهای این تقطیعِ قالبی غفلت از معماری، خود برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی است. پی بردن به گسستگی ها و پیوستگی های حقیقی در فرهنگ ایرانی در این سوی و آن سوی این مرز، نیازمند تحقیق و تدقیق بیشتر است؛ تحقیقی که ناگزیر باید از مفروض نگرفتن وجود این مرز آغاز شود. انسان ها پیش و پس از معماری و در هنگام معماری کردن به آن می اندیشند و درباره آن سخن می گویند. سخن گفتن ایشان درباره معماری گواهِ فهم آنان از معماری است. مفهوم معماری امری ثابت و بی زمان نیست و در طی تاریخ دگرگون می شود. از راه های شناخت معماری ایران در برهه گذار، تحقیق درباره مفهوم معماری در این دوره است؛ آن چنان که در سخن ایرانیان آشکار شده است. در این تحقیق، ضمن معرفی تاریخ مفهومی و پیشنهاد وارد کردن آن به مطالعات معماری ایران، به تاریخ مفهومی معماری ایران در برهه گذار می پردازیم. کار تاریخ مفهومی معماری برهه گذار را از واژه ها و الفاظ آغاز می کنیم؛ اما در آن بازنمی مانیم، بلکه به واژه ها و معانی و حوزه های معنایی به منزله مدخلی برای شناخت تغییر و تحول فرهنگیِ معماری می نگریم. منابع اولیه این تحقیق منابع پهلوی و فارسی و عربی، از اواخر دوره ساسانیان تا اوایل دوران اسلامی است. رویکرد آن تاریخ مفهومی و چهارچوب نظری آن نظریه حوزه های معنایی است. در این تحقیق، روشن می شود که مردم ایران زمین در برهه گذار از حوزه معنایی معماری، با مقوله معنایی آبادانی یاد می کنند و تلقی آنان از معنای آبادانی اعم از تلقی امروزی ما از معماری است. همچنین آشکار می شود که با ورود اسلام به ایران، در این حوزه معنایی، تغییری اساسی رخ نداده است.
دوره بندی تاریخ قلم های کتابت در منابع درجه اول تاریخ خوشنویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
63 - 69
حوزههای تخصصی:
دوره بندی عبارت است از تقسیم زمان به واحدهایی کوچک که در هر بخش از جهتی یکسانی و یکنواختی برقرار باشد. اکثر مورخانْ تاریخ خوشنویسی ایران را بر مبنای ادوار سیاسی یا گاه شماری طبقه بندی کرده اند. اما این روش ها به رغم فوایدی که دارند با تغییر و تحولات خوشنویسی منطبق نیستند. بنابراین به طرحی برای دوره بندی نیازمندیم که هم منطبق با تحولات خوشنویسی باشد و هم از مبانی بومی این سرزمین برآمده باشد. برای این منظور در این نوشتار گزارش های تاریخی ضبط شده در رسالات، تذکره ها و دیباچه های فارسی خوشنویسی بررسی و ویژگی های یکی از روش های دوره بندی مشترک آنها که به تاریخ قلم های کتابت اختصاص دارد به روش توصیفی و تحلیل مایگانی در قالب چند سوال به این شرح مطالعه شد: در منابع درجه اول کدام طرح دوره بندی برای روایت تاریخ قلم های خوشنویسی بیشتر به کار رفته است؟ دوره های این طرح متأثر از چه عامل یا عواملی تغییر می کند؟ خصوصیات اصلی هر دوره چیست؟ نقاط قوت و ضعف این طرح چیست؟ مرجع این روش دوره بندی تصرفات اعمال شده برخی خوشنویسان در شیوه پیش از خود است. در پایان این بررسی مشخص شد در این طرح دوره بندی اولاً مقطع دوره های تاریخی برای هر قلم بر مبنای زمان فعالیت خوشنویسان برجسته ای است که ابداعاتشان به هنجار غالب آن عصر درآمده است. ثانیاً این طرح از نوع طرح های دوره بندی بر مبنای سبکِ دوره است زیرا نتیجه ابداعات خوشنویسان در صورت خط قابل مشاهده و پیگیری است. ثالثاً این طرح برای دوره بندی همه اقلام خوشنویسی قابل استفاده است، چه قلم هایی که تاریخ تحول و خوشنویسان برجسته شان شناخته شده است – مانند نستعلیق- و چه آنها که اطلاعات درباره تاریخ و خوشنویسانشان محدود است – مانند کوفی. البته در این طرح همیشه هنجار غالب هر عصر ملاک دوره بندی است بنابراین در روایت تاریخ بر مبنای آن نباید از هنجارها، سبک ها و مکاتب فرعی که همسو با آن نیستند غافل شد.
بررسی ساختار معماری و دوره بندی تاریخی کالبدی مسجدجامع ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۱۳-۹۱
حوزههای تخصصی:
مسجدجامع شهر ارومیه یکی از میراث معماری ایران است که در جریان وقایع تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دچار دگرگونی های متعددی شده است. این مسجد در بخش مرکزی شهر ارومیه و در کنار مجموعه بازار تاریخی آن قرار گرفته است. با وجود اهمیت این مسجد، پژوهش های اندکی درباره آن انجام شده و در خصوص تحولات فضایی و کالبدی آن نیز، اقدام مؤثری صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه جامع، بررسی اسناد و مدارک موجود برای دست یافتن به تحولات مختلف عناصر فضایی و کالبدی مسجد و ارائه تصویری صحیح تر از فرایند ساخت وساز و در نهایت، دوره بندی تاریخی آن است. روش تحقیق به کارگرفته شده تفسیری تاریخی است که گردآوری اطلاعات مبتنی بر برداشت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و تأمل در آرای پژوهشگران و تعمیم نظریات آن ها بوده است. نتایج کار حاکی از آن است که مجموعه مسجدجامع ارومیه بر روی بقایای معماری پیش از اسلام و همچنین آثاری از معماری صدر اسلام احداث و ساخت وسازهای متعددی از اولین قرون اسلامی تا به امروز در این مجموعه انجام شده است. از تحولات برجسته این مجموعه می توان به احداث گنبدخانه در دوره سلجوقی، محراب گچ بری در دوره ایلخانی و احداث صحن و حجره های پیرامون در دوره زندیه اشاره کرد. مداخلات انجام شده در چند دهه اخیر، سبب ایجاد تغییرات اساسی در مجموعه شده، به طوری که بخش های مهمی از فضاهای مسجد دچار تخریب و نوسازی شده است.
واکاوی تاریخ گرایی در کتب تألیفی دهه 80 ه.ش. حوزه معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش، پردازش تاریخ گرایی در معماری معاصر ایران است. نشانه های تاریخی در معماری، بارزترین مشخصه تاریخ گرایی در حوزه معاصر است. سؤال پژوهش «چگونگی نمود تاریخ همچنین نشانه های تاریخ گرایی در دوره بندیهای تألیفات معماری معاصر؟» و فرضیه «عینیت یافتن نشانه های تاریخی همچنین امکان دوره بندی آثار معاصر بر اساس شاخصه های تاریخ گرایی» هستند. پژوهش پس از پردازش مفاهیم تاریخ گرایی و جایگاهش در تألیفات، الگویی برای بررسی آثار ارائه می دهد. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری که با روش تاریخی- انتقادی پس زمینه تاریخِ معماری را بازنمائی و با استفاده از فرایند تاریخ گرایی هِگِل که از روش های تحقیق تاریخی است، دوره بندیهای معاصر را ارزیابی کرده و پس از استنتاج مدلی 3 گانه برای تاریخ گرایی، در راستای پاسخ به سؤالات تحقیق برمی آید. نتیجه اینکه، مجموعاً شش نوع دوره بندی در تألیفات دهه 80 هجری شمسی قابل استخراج است. پنج اثر تألیفی تاریخ گرایی سمبولیک و تنها یک اثر تاریخ گرایی فلسفی دارند.
بازخوانی سیمای اصیل باغ شاه اشرف البلاد (بهشهر)؛ در دوره های مختلف تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ شاه بهشهر یکی از باغ هایی است که در زمان شاه عباس صفوی و همزمان با پایه ریزی شهر اشرف البلاد (بهشهر کنونی)، به عنوان دیوانخانه - محلی برای به حضور پذیرفتن و پذیرایی از سفرا و مهمان های دربار - در این شهر ساخته شد. این باغ در طول تاریخ زندگی خود دچار تغییرات و تحولات بسیار شده است و آنچه اکنون از آن مشاهده می شود، بیشتر شبیه به یک پارک امروزی است تا یک باغ ایرانی؛ اما نظم هندسی موجود در باغ و نظام کاشت درختان کهن سال باغ و گردش آب موجود و دیواره مستحکم و برج و باروهای قدیمی آنکه تا به امروز باقی مانده اند، تصویر کلی از چهره اصیل باغ را تداعی می کنند. این تغییرات که ساختار باغ را متحول نموده است، به یکباره اتفاق نیفتاده بلکه به مرور و در طی دوره های تاریخی متعدد و بر اثر توجهات و بی توجهی های پیاپی به وجود آمده است. بنابراین این مقاله در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که با وجود تغییر بخش های گسترده ای از باغ و با در دست داشتن مجموعه اسناد و شواهد باقی مانده، بازیابی ساختار باغ شاه بهشهر در دوره های مختلف تاریخی چگونه امکان پذیر است؟ ازاین رو سعی شده تا با بررسی بخش های باقی مانده از ساختار اصیل باغ و مطالعه متون و اسناد تاریخی موجود، چهره اصیل باغ تا حد ممکن آشکار و سیر تحولات آن مشخص شود.
مورخان معماری ایران و مسئله دوره بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
83 - 96
حوزههای تخصصی:
موضوع هر مطالعه تاریخیْ زمانمند و ازاین رو در معرض تغییر است. مورخ برای تبیین تغییرات موضوع از نوعی طبقه بندی زمانی یا «دوره بندی» بهره می گیرد. هریک از مورخانی که تاکنون درباره معماری ایران نوشته اند، بر اساس مفروضاتشان، این معماری را به شکلی دوره بندی کرده اند. هدف این مقاله روشن کردن انواع دوره بندی های به کاررفته در تاریخ نامه های معماری ایران و مبادی و پیامدهای آنها است. بدین منظور از نگاه مورخان به «تغییر» در معماری ایران و علت های آن و همچنین از تأثیری که تلقی آنها درباره چیستی موضوعشان، یعنی «معماری ایران» بر دوره بندی داشته است پرسیدیم و برای آن، با استفاده از روش های متن محور به تاریخ نامه ها مراجعه کردیم و نشان دادیم مورخان تغییر حکومت را مهم ترین عامل تغییر معماری ایران دانسته اند و بنابراین آن را معیار دوره بندی قرار داده اند. همچنین معماری ایران را مظهر فرهنگ و تمدن ایرانی و امری پیوسته تلقی کرده اند. نشان دادیم پیامد این رویکرد در دوره بندی، در کنار امکان هایی که فراهم می سازد، نادیده ماندن برخی برهه های زمانی یا آثار معماری است و به علاوه، اکتفا به دوره بندی رایج تبیین های جایگزینی را که مبتنی بر سایر عوامل مؤثر بر معماری ایران باشد ناممکن می کند.
نثر فارسی و گفتمان های معاصر؛ یک دوره بندی پیشنهادی برای نثر معاصر فارسی بر اساس تأثیرات تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله، به تحولات نثر فارسی در حدود یکصد سال اخیر پرداخته شده است. هدف اصلی ما در این مقاله، ارائه تاریخ مختصری از نثر معاصر فارسی، بر اساس مفهوم دوره بندی و بر اساس تأثیرات گفتمان های معاصر، از آغاز تا دهه نود خورشیدی بوده است. در این مقاله، در دوره بندی ارائه شده از نثر معاصر فارسی، به تحولات نثر فارسی در پیوند با ساخت اجتماعی و بحران های آن توجه شده است. بر این اساس نشان داده ایم که آشنایی با مدرنیته و گفتمان های مربوط به آن، زمینه ساز تحولات عمده در نثر فارسی بوده است و پیوند این تحولات با تحولاتِ ساخت سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی به تشکیل دوره های مختلف (پنج دوره پیشنهادی) در تاریخ نثر فارسی انجامیده است. دوره هایی که برای نثر فارسی در این دوره برشمرده ایم عبارت اند از: دوره مشروطه، دوره پهلوی اول، دوره پهلوی دوم، دوره انقلاب اسلامی و از دهه هفتاد تا کنون.
مبدأ دوره جدید تاریخ ایران کجاست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
161 - 181
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن درباره ماهیت و کیفیت دوره هایی که بشر در تاریخ سپری کرده و یا در حال سپری کردن آن است، از دغدغه های فیلسوفان، اندیشمندان، مورخان و الاهی دانان بوده است. از همین رو، تاریخ جهان از منظرهای گوناگون دوره بندی شده است. تاریخ ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از مشهورترین و رایج ترین دوره بندی های تاریخی ایران، تقسیم آن به دوره های باستان، میانه و معاصر است. نکته پنهان در دوره بندی های تاریخ ایران کم توجهی نسبت به دوره جدید است. بر همین اساس، مسئله این است که آیا ایران فاقد دوره جدید است و یکسره از دوره میانه به دوره معاصر گام برداشته است؟ اگر چنین نیست، مبدأ تاریخ جدید ایران کجاست و از چه زمانی آغاز شده و به کجا ختم می شود؟ این مقاله پس از ارزیابی داده های موجود و نقد مهم ترین ایده های مطرح شده درباره دوره جدید تاریخ ایران، به این نتیجه رسیده است که در دوره بندی تاریخ ایران، بیشتر مناقشه ها بر سر تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران شکل گرفته و تعیین مبدأ تاریخ جدید ایران در هاله ای از ابهام مانده است. نویسنده استدلال می کند که برای رفع بسیاری از مناقشه های موجود، به تعیین دوره جدید سخت نیازمندیم. او عهدنامه گلستان در پایان دوره نخست جنگ های ایران و روسیه را مبدأ دوره جدید ایران شمرده و معتقد است این دوره تا انقلاب مشروطه ادامه یافته و مشروطه سرآغاز دوره معاصر ایران است.
درآمدی بر دوره بندی موضوعی و بوم محور از تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی جستار حاضر این است که فارغ از دوره بندی های اروپامحور، آیا می توان یک دوره بندی بوم محور از تاریخ ایران ارائه کرد. نویسنده برای پاسخ به این پرسش، ضمن ردّ دوره بندی های اروپامحور، می کوشد الگوی پیشنهادی خود را ارائه کند. رویکرد روشی در این پژوهش، «تحلیل سیستمی» و وحدت ملاک تعیین شده برای دوره بندی، «ماهیت نظام سیاسی» است. با این ملاحظات، نگارنده تاریخ ایران را به پنج دوره متفاوت از هم تقسیم می کند: دوره شاهنشاهی (از بامداد مادی تا شامگاه ساسانی)، دوره خلیفه-شاهی (از ورود اسلام به ایران تا سقوط خلافت عباسی)، دوره خانی (از یورش مغول به ایران تا برآمدن صفویان)، دوره پادشاهی مطلق (از برآمدن صفویه تا استقرار مشروطه)، دوره پادشاهی مشروط (از انقلاب مشروطه تا سقوط سلسله پهلوی).
دوره بندی تاریخ ادبیات با هدف آموزش ادبیات فارسی به غیر فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه و تدوین برنامه آموزشی کلان[1] به نحوی بنیادین با نگارش درس نامه و کتاب آموزشی مرتبط است. بخش بندی ادواری تاریخ ادبیات فارسی، متناسب با اهداف آموزشی، می تواند بنیاد نظری برنامه آموزشی زبان فارسی به غیرفارسی زبانان را فراهم آورد. مسئله اصلی این پژوهش آن است که چگونه می توان از انگاره خاص و متفاوتی از دوره بندی در تاریخ ادبیات فارسی برای آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان بهره برد، به گونه ای که رضایت و یادگیری زبان آموزان را درپی داشته باشد. هدف آن است که با توجه به برنامه آموزشی کلان و درنظر داشتن وضعیت دانش زبانی فارسی آموزان و دوره های ادبیات فارسی، طرحی نو برای آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان به دست داده شود و روایی و اعتبار این طرح، با کاربست آن در میان گروهی از غیرفارسی زبانان آزموده شود. برای این منظور، از میان رویکردها و شیوه های مختلف دوره بندی تاریخ ادبیات ، نوعی دوره بندی براساس ترتیب تاریخی معکوس، نوع ادبی، فرم (قالب ادبی) و افراد شاخص پیشنهاد کرده ایم. این ملاک ها در ترکیبی که ازلحاظ ترتیب تاریخی از دوره معاصر به گذشته های دورتر پیش می رود سیر تاریخی معکوس انواع و قالب های ادبی گوناگون را با درنظر داشتن شاعران و نویسندگان برجسته هر دوره روایت می کند. برای آزمودن کارکرد این شیوه، محتوای تهیه شده (کتاب درخت زنده) را به فارسی آموزان سطح میانی و فوق میانی تدریس کرده و نتایج نظرسنجی درباره یادگیری آن ها را تحلیل کردیم. تحلیل ها نشان می دهد که هر دو سطح، نسبت به تدریس این محتوا، رضایت زیادی دارند. [1] curriculum [1] curriculum
مردم و ادبیات: نگاهی به تاریخ رمان عامه پسند در ایران: یک دوره بندی پیشنهادی
حوزههای تخصصی:
در دوران پیشاکلاسیک، ادبیات معتبر مختص نخبگان جامعه و ادبیات عامه به عموم مردم اختصاص داشت و ادبیات عامه عمدتاً شفاهی بود. در دوران مدرن، ادبیات عامه پسند از طریق نوشتار مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد. این روند در ایران نیز، با فراگیر شدن سواد عمومی، گسترش صنعت چاپ و در نتیجه پیدایش نظام مطبوعات، ایجاد شد و گسترش یافت. در مقاله حاضر، کوشش کرده ایم تا پس از ارائه تعریفی از رمان عامه پسند و علل و زمینه های پیدایش آن در ایران، بر اساس تغییرات پارایمی، یک دوره بندی از تاریخ آن طی یک صد سال اخیر در کشورمان به دست دهیم. طبق بررسی های ما که نتایج آن در این مقاله آمده است تاریخ رمان عامه پسند در کشورمان را می توان به چهار مقطع تقسیم کرد که این مقاطع پیشنهادی به ترتیب، سال های 1. 1287 تا 1320؛ 2. 1320 تا 1332؛ 3. 1332 تا 1357؛ 4. 1357 تا کنون را شامل می شود.