مطالب مرتبط با کلیدواژه

میراث شهری


۱.

محله عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت مدرنیته باززنده سازی محله عودلاجان میراث شهری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری منظر
تعداد بازدید : ۱۶۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۶۰
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.
۲.

رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر شهری تاریخی حفاظت شهری میراث شهری رویکرد منظر مدیریت تغییر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۳۸
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
۳.

تداوم ارزش های جغرافیای طبیعی در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر(مورد پژوهی: میراث معماری شهر تاریخی چغازنبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش های مکانی جغرافیای طبیعی میراث شهری شهر دوراونتاش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
توجه به تأثیرگذاری جغرافیای طبیعی بر اندیشه انسان برای خلق کالبد معماری،که ارزش های مکانی را شکل می دهند، در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر ضروری است و باید در برنامه ریزی های شهری نیز به آن توجه شود. ضعف در شناخت و تبیین این ارزش ها، سبب از دست رفتن محیط طبیعی اثرگذار و یک پارچگی میراث معماری با زمینه اش می شود. از سوی دیگر، برای حفاظت از میراث معماری شهر، علاوه بر شناسایی تمامی ارزش های مرتبط، تداوم این ارزش ها در بستر زمان نیز ضروری است که تاکنون علی رغم تأکید پژوهش گران حفاظت بر اهمیت آن، به شناخت و چگونگی آن پرداخته نشده است. این پژوهش با هدف ارتقاء دانش ارزش گذاری و توسعه نگاه ارزش محور در عرصه حفاظت از میراث معماری، به دنبال احصاء ارزش های مکانی برای تکمیل طبقه بندی موجود و شناسایی مؤلفه های مفهوم «تداوم» برای دست یافتن به چگونگی استمرار این ارزش ها است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و راهبرد استدلال منطقی و به روش موردپژوهی، ابتدا با بازخوانی متون و نظریه های مرتبط، به تدقیق مفاهیم «ارزش های مکانی» و «تداوم» در میراث معماری پرداخته است و سپس با تحلیل داده ها، مؤلفه های «تداوم»، «شاخص های ارزش مکانی» و ابعاد احصاء آن ها را به عنوان یافته های پژوهش استخراج و برای تدوین چارچوب مفهومی به کار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط میان سه شاخص «جغرافیای طبیعی»، «اندیشه ساخت» و «کالبد ساخته شده»، ارزش های مکانی را شکل می دهد که می توان آن ها را در چهار بعد منظر، ساختار، عملکرد و معنا شناسایی نمود.
۴.

کاربست اصول و ملاحظات توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری: پهنه صنعتی متروک در محله حکیمیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراضی قهوه ای استفاده مجدد تطبیقی توسعه مجدد تهران میراث شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
همجواری اراضی قهوه ای با بافت شهر و خصوصا محلات مسکونی، در پی توسعه شهری، تهدیدی جدی و در عین حال، فرصتی حیاتی ناظر بر تنزل و یا ارتقا کیفیت های زیست نظیر سرزندگی، پویایی و امنیت محیطی است. علیرغم تلاش های انجام شده در سال های اخیر، در جهان و نیز کشور، به منظور احیاء و توسعه مجدد این اراضی، تدوین اصول و ملاحظات مدون به منظور کاربست در فرآیند توسعه مجدد آن ها، هم چنان مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال کاربست اصول و ملاحظات در چارچوب توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی در سطح نظری، فراترکیب است تا اصول و ملاحظات ابتدا از میان ادبیات، استخراج و تدوین و سپس در سطح تجربی و مبتنی بر روش مطالعه موردی، در ارتباط با نمونه ای عینی، به صورت مصداقی واکاوی شوند. این چنین، اصول «درک اهمیت و روایت مکان»، «تعیین علل فرسودگی و متروک شدن سایت»، «پاکسازی یا مهار آلودگی ها»، «سازگاری استفاده ثانویه متناسب با شرایط سایت و بافت پیرامونی»، «انعطاف پذیری به منظور استفاده مجدد»، «حفظ، نمایش و به کارگیری عناصر هویتمند و واجد ارزش» و «حفظ و ارتقاء کیفیت دید» و ملاحظات اختصاصی هر یک، در پهنه صنعتی متروک متعلق به کارخانه روغن نباتی ناب واقع در محله حکیمیه شهر تهران، به عنوان نمونه مطالعاتی، مورد کاربست قرار گرفته اند. پیاده سازی و تطبیق اصول هفت گانه مذکور متناسب با شرایط خاص هر سایت، گامی اساسی و رهیافتی کلیدی در پاسخ به چالش توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری و متعاقبا مراحل برنامه ریزی و طراحی آن ها است.
۵.

ارزیابی شاخص های یکپارچگی میراث شهری با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی میراث شهری ANP DEMATEL DANP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۶
مفهوم «یکپارچگی» در فهرست میراث جهانی یونسکو به عنوان یکی از شرایط ثبت مکان های فرهنگی برگزیده شده است. در شهرهای تاریخی زنده، که پویا هستند و در معرض تغییر قرار دارند، استفاده از چنین مفاهیم انتخابی، بسیار پیچیده است و نامشخص بودن ابعاد مرتبط با آن، ضرورت چنین پژوهش هایی را فراهم می کند. به عبارت دیگر، ابعاد و عوامل یکپارچگی می تواند به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها در برنامه ریزی و سیاست گذاری های میراث شهری استفاده شود. گستردگی و تنوعِ شاخص های یکپارچگی ایجاب می کند تا این شاخص ها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که به طور مشخص هریک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن معیارها، زیرمعیارها و شاخص های یکپارچگی میراث شهری و با هدف شناخت و ارزیابی آن ها انجام شده است، برای رسیدن به این هدف ابتدا با مطالعات نظری، دسته بندی عوامل مرتبط با یکپارچگی میراث شهری انجام پذیرفته، سپس از مدل تحلیل شبکه(ANP) با پیش فرض روابط درونی میان زیرمعیار های تحقیق و برای انعکاس ارتباطات متقابل میان زیرمعیارها، از روش DEMATEL استفاده شده است. پژوهش از نوع اکتشافی بوده که به لحاظ روش، تحقیق توصیفی-تحلیلی است. بر این اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، این نتیجه به دست می آید که «حفظ شواهد و نمونه های معتبر یک یا چند دوره خاص»، «ارتباط وضعیت فعلی با عملکرد گذشته»، «ارتباط وضعیت فعلی با طرح اصیل اولیه»، «استفاده اقتصادی از عملکرد و کاربرد دارایی های میراث»، «در نظر گرفتن نیازها و مشارکت جامعه محلی در حفظ منطقه» بیشترین وزن و درنتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخص های یکپارچگی میراث شهری داشته است.