فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۹-۲۲
حوزههای تخصصی:
تخریب عمدی ابنیه تاریخی یک مسئله جهانی است که تهدیدی برای میراث فرهنگی و تاریخی محسوب می شود. این تخریب ها که ناشی از عوامل انسانی هستند، می توانند دلایل مختلفی داشته باشند. در مواردی که قسمت هایی از بنا تخریب شده اند؛ اقداماتی از قبیل بازسازی و طراحی میان افزا شاید راه برون رفتی در پاسخ به این تخریب ها باشند. این پژوهش به دنبال ارائه راهکارهایی برای مقابله با تخریب های عمدی ابنیه تاریخی و شناسایی انگیزه های آن، به منظور مدیریت صحیح فرایند بازسازی ابنیه تاریخی تخریب شده در طول زمان است. این پژوهش در تلاش برای پاسخگویی به این سؤال است که در مواجهه با قسمت های تخریب شده و باقیمانده ابنیه تاریخی و پیشگیری از وقوع چنین رخدادهای تلخ، چه اقداماتی باید انجام داد؟ این پژوهش با استفاده از روش کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی، با هدف درک عمیق از تجربیات، دیدگاه ها و دانش افراد در زمینه تخریب عمدی ابنیه تاریخی و روش های پیشگیری و بازسازی قسمت های باقیمانده و طراحی میان افزا قسمت های کاملاً تخریب شده با تمرکز بر محدوده مرکزی شهر مشهد شامل بافت تاریخی اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) و محدوده پیرامونی آن در محله سراب، انجام شده است. این روش مبتنی بر تحلیل متون اصلی و مصاحبه های کیفی با افراد دخیل در این تخریب ها و تحلیل متخصصان در این زمینه است. این پژوهش عوامل مؤثر در تخریب عمدی ابنیه تاریخی را بررسی می کند و نشان می دهد که انگیزه های اقتصادی و سیاست های مدیریتی نادرست از مهم ترین دلایل تخریب این بناها در محدوده مرکزی شهر مشهد و به عبارتی محله سراب هستند. بیشتر افراد پس از تخریب، دچار پشیمانی می شوند. به جای تخریب کامل یا رهاکردن بناهای نیمه مخروبه، طراحی میان افزا قسمت های تخریب شده و بازسازی قسمت های باقیمانده می تواند راه حلی مؤثر باشد که نه تنها به احیای این بناها کمک می کند، بلکه به اقتصاد، ابعاد اجتماعی، خاطرات جمعی و توسعه شهری نیز توجه دارد.
امکان سنجی تحقق کارکردهای اجتماعی محله ایرانی- اسلامی در عصر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت اینترنت و توسعه فضای مجازی، روابط اجتماعی افراد از مرز های محلی فراتر رفته و وابستگی روابط اجتماعی افراد به مکان کاهش یافته است. این موضوع می تواند ضمن متحول نمودن روابط اجتماعی افراد، تحقق، پیشرفت و پایداری محله ایرانی- اسلامی را که وابسته به روابط و کارکرد های اجتماعی آن است، با مشکل مواجه کند. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد تا با تحلیل امکان تحقق کارکرد های اجتماعی محله ایرانی- اسلامی در عصر اینترنت و مشخص کردن بهتر جایگاه، نقش و کارکرد محله در عصر اینترنت از منظر اجتماعی، به تعریف، برنامه ریزی و طراحی بهتر فضاهای محلات ایرانی- اسلامی جهت پاسخگویی به نیاز های اجتماعی ساکنان کمک کند. این پژوهش، دارای رویکرد کیفی بوده که ضمن تحلیل اسناد مربوطه و کدگذاری داده ها بر حسب مضامین، از استدلال منطقی جهت سازماندهی اطلاعات و تحلیل موضوع استفاده شده است. بر اساس یافته ها و نتایج به دست آمده به نظر می رسد که در عصر اینترنت تحقق کارکردهای اجتماعی محله ایرانی- اسلامی که فراتر از روابط اجتماعی سطحی، رسمی و گذرا در فضاهای محلی است، به سختی امکان پذیر باشد. مهم ترین عامل در این قضیه، تغییر شرایط زندگی و تقویت فردگرایی شبکه ای در عصر اینترنت با محوریت فرد و خواست فردی است که در تعارض جدی با جمع گرایی موجود در محلات سنتی ایرانی- اسلامی و کارکردهای اجتماعی نشأت گرفته از آن قرار دارد. با این حال تقویت فرصت ها برای برقراری روابط چهره به چهره در فضاهای محلی در کنار توسعه بسترهای مجازی محله مبنا و کاهش شکاف دیجیتال در بین اهالی محله می تواند تحقق کارکردهای اجتماعی محله و پیشرفت محلات ایرانی- اسلامی را بهبود دهد.
تبیین اثر گذاری ویژگی های جامعه مصرفی دوران معاصر بر استفاده از مراکز خرید بزرگ مقیاس (نمونه موردی: مگامال اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد های جدید خرید و مصرف به عنوان شکلی از فراغت، ساختارهای جدیدی از فضاهای تجاری، خدماتی - تفریحی را در جهان سبب گردیده که یکی از آنها مراکز تجاری بزرگ مقیاس (مگامالها) میباشند و با گسترش و تغییر الگوی رفتاری شهروندان بر اساس مصرفگرایی در شهرها و ساخت مالها و مگامالها به عنوان فضاهایی که بستری را جهت توسعه الگوی رفتار مصرفی فراهم میآورند. در همین راستا، تبیین اثرگذاری ویژگیهای جامعه مصرفی دوران معاصر بر استفاده از مراکز خرید بزرگ مقیاس و ترجیحات مردم در استفاده از این فضاها حائز اهمیت است که هدف اصلی این مقاله میباشد. با توجه به مؤلفههای موردبررسی، ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تحلیلی" و "بنیادی" است. روش انجام پژوهش به صورت کمی میباشد که برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای تحلیل آماری SPSS و AMOS استفاده شده است و روش تحلیل دادهها نیز تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری است. با توجه به جمع آوری دادهها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری دادهها از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران و حجم نمونه کاربران استفاده کننده از فضا با توجه به فرمول کوکران و مشخص نبودن تعداد جامعه آماری 384 نفر محاسبه شده است که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار میگیرند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای رفتاری جامعه مصرفی که شامل شاخصهای میزان نشان دادن خود و اطرافیان را بر اساس خرید از مراکز خرید بزرگ مقیاس، تمایل به استفاده از پوشش و رفتارهای مختلف جهت نمایش خود، حس برتری در زمان خرید و مراجعه به مراکز خرید بزرگ مقیاس، تمایل به شیک پوشی زمان مراجعه به فضاهای مراکز خرید بزرگ مقیاس، مدرنتر بودن و امروزیتر بودن فضاهای مراکز خرید بزرگ مقیاس، میزان مراجعه به مراکز خرید در مناطق مرفهنشین شهر، استفاده از کالای لوکس زمان مراجعه به مراکز خرید بزرگ مقیاس، هزینه جهت رفع نیازهای غیرضروری و تنوع کالاها مراکز خرید بزرگ مقیاس بوده است، دارای بیشترین میزان اثرگذاری در استفاده از مراکزخرید بزرگ مقیاس است. همچنین، در تحلیل معادلات ساختاری ضریب تأثیرپذیری استفاده از مگامال اکباتان بیشترین اثرهای مستقیم بر استفاده از فضا در مگامال اکباتان به ترتیب مربوط به شاخصهای جامعه مصرفی و اجتماعی و به صورت غیرمستقیم به شاخص های اقتصادی و فرهنگی بوده است.
بررسی سیر تحولات کالبدی شارستان میبد از زمان شکل گیری تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برج و باروهای شهری به عنوان یکی از الزامات اساسی در دفاع از سکونت گاه ها در طول تاریخ در سرزمین های مختلف ایفای نقش کرده اند. نمونه های زیادی از برج و باروهای شهری در فلات ایران، به عنوان یکی از سرزمین های دارای سابقه ی طولانی زیست شهرنشینی، دیده می شود. این آثار به عنوان میراث شهرهای تاریخی واجد حفاظت هستند و جهت حفاظت از آن ها شناخت روند تحولات آن ها ضروری است. این پژوهش از طریق موردپژوهی انجام گرفته و برج و باروی میبد به عنوان یک اثر خاکی و بومی که دارای نقشی اساسی در تضمین حیات زیستگاه میبد در طول تاریخ بوده، مطالعه شده است. به منظور شناخت برج و باروی میبد و تحولات آن ، این اثر از دو زاویه ی شناخت ویژگی های کالبدی و شناخت تغییرات و تحولات برج و بارو بررسی شد. در این پژوهش وضعیت اثر در ارتباط با جایگاه شارستان میبد در پنج دوره تاریخی مورد توجه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این اثر در دوره های تاریخی مختلف با توجه به جایگاه شهر هر دوره ی زمانی دستخوش تحولاتی شده تا به شاکله کنونی رسیده است. تحولات برج و بارو و شارستان را می توان بر اساس شواهد میدانی و اسناد تاریخی در سه مرحله شکل گیری و رشد، تکامل و افول طبقه بندی کرد. هم چنین این پژوهش نشان داده که بیشترین میزان مداخلات مخرب با ورود خیابان سازی های مدرن و جریانات توسعه ی شهری روی داده است؛ این در حالی است که تغییرات تا پیش از این زمان در هماهنگی با نیروهای طبیعی در پاسخ به نیازهای انسان ها و با به کارگیری فناوری های بومی، به صورت حداقلی و بدون متحول کردن آنیِ شاکله ی کلی آن بوده است.
شهر انسانی: رویکرد مطالعاتی جدید برای ارزیابی زیست پذیری؛ نمونه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
247 - 265
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از اصول راهنمای اصلی برنامه ریزی و سیاست گذاری شهری است که تعریف و ارزیابی آن به موضوع حیاتی پژوهش تبدیل شده است. همان طور که پیشرفت در توسعه اجتماعی-اقتصادی شتاب می گیرد، شرایط زندگی در مقیاس خرد نیاز به توجه فوری بیشتری دارد. تاریخ نسبتاً کوتاه مطالعات انجام شده در رابطه با زیست پذیری جوامع شهری نشان می دهد این مفهوم به علت گستره معنایی قابلیت این را دارد که با رویکردهای متفاوت و متنوعی مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد. پژوهش حاضر با هدف وضعیت ستجی زیست پذیری منطقه 22 کلان شهر تهران با رویکرد شهر انسانی انجام گرفته است. نوشتار حاضر از ازنظر هدف کاربردی و از حیث روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز پژوهش، به دو روش اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زیست پذیری منطقه 22 پایین تر از حد متوسط است و محله ها از لحاظ زیست پذیری با رویکرد شهر انسانی در شرایط یکسان و همگونی قرار ندارند. در این بین، محله های دریاچه شهدای خلیج فارس، گلستان و زیبادشت به ترتیب با کسب بیشترین امتیاز ماباک (0/220)، (0/188) و (0/222) در جایگاه اول تا سوم و در مقابل مناطق هوانیروز، سروآزاد و شریف با کسب کمترین امتیاز ماباک (0/103-)، (0/136-) و (0/203) در جایگاه دهم تا دوازدهم قرار گرفتند. دربین ابعاد زیست پذیری بیشترین میزان شکاف در بعد کالبدی و کمترین برای بعد زیست محیطی است. فضای غالب زیست پذیری با رویکرد شهر انسانی بر محله های منطقه 22 در وضعیت متوسط و نامطلوب قرار دارد. به طوری که 16درصد مناطق در خوشه قابل قبول، 17درصد در خوشه قابل تحمل، 25درصد در خوشه متوسط، 25درصد در خوشه نامطلوب و 17درصد در خوشه غیرقابل قبول قرار گرفته بودند. مقدم بودن شهرنشینی بر شهرسازی، عدم شکل گیری کامل ساختار و سازمان فضایی، عدم توزیع نامناسب خدمات مسکونی، عدم تحقق پذیری کاربری های خدماتی و ابتناء به توسعه خودرو محور منطقه 22 در تقابل با توسعه انسان محور ، زیست پذیری آن را به سوی شرایط نامطلوبی سوق داده است.
تبیین ارتباط میان عوامل کالبدی و اجتماعی در تاب آوری فضایی میادین شهری (مورد پژوهی: میادین امام، بوعلی و باباطاهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
107 - 149
حوزههای تخصصی:
توجه به تاب آوری فضایی میادین شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر شهر، نقش غیرقابل انکاری در حفظ حیات ذهنی و عینی شهرها دارد. این پژوهش برای پاسخ به این سؤال که ارتباط عوامل اجتماعی و کالبدی در تاب آوری فضایی میدان شهری چگونه است؟ و باهدف یافتن نسبت این عوامل، انجام گرفته است. مقاله حاضر توسعه ای و کاربردی بوده و روش تحقیق ترکیبی از کیفی و کمی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات با بهره گیری از منابع اسنادی مدل مفهومی تدوین گردید. در بخش کیفی، از ابزار مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه در تبیین و تحلیل عوامل، همچنین به جهت تحلیل ارزش هم پیوندی در بخش کمی از نرم افزار (City engine) استفاده شده است. یافته ها تأثیرگذاری بعد فرهنگی بناهای مرکزی میادین شهری به عنوان جزئی از کالبد، در ارتقاء تاب آوری فضایی از منظر عوامل اجتماعی را نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که با بالاتر رفتن ارزش هم پیوندی در بعد کالبدی، شاخص های بعد اجتماعی نیز ارتقا می یابند. همچنین عوامل اجتماعی و کالبدی در ایجاد تاب آوری فضایی دارای ارتباط بوده و بر یکدیگر مؤثرند و حتی در برخی شاخص ها، می توانند مکمل کمبودهای یکدیگر باشند.
سنجش عوامل محرک محیطی بر ادراک حسی دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان (مطالعه موردی: دبستان دخترانه فلاح زاده و رازی منطقه دو شهر تهران
حوزههای تخصصی:
کودکان حساس ترین و تأثیرپذیرترین گروه سنی جامعه را تشکیل می دهند که نقش به سزایی در تجدید حیات هر نسل دارند و بدون توجه به رشد کودک و ذهن و آموزش او، پیشرفت جامعه بشری ممکن نیست. معماران و روانشناسان، نقش نور و رنگ و بازی را در محیط ساخته شده در یادگیری و رفتارهای موفق اجتماع موردتوجه قراردادند. مطالعات، همچنین بر تأثیرات منفی سروصدای زیاد در محیط های یادگیری تأکید می کنند. هدف پژوهش حاضر سنجش عوامل مؤثر محرک های توسعه محیطی بر ادراک حسی کودکان به منظور بهره وری بیشتر از فضا در محیط های آموزشی پایه دوم دبستان است. با در نظر گرفتن راهبردهای مختلف، پژوهش حاضر به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شده است. ازاین رو در ابتدا به گردآوری و مطالعه اسنادی بر اساس، بیان تحلیل و توصیف عوامل مختلف تأثیرگذار بر توسعه محیطی پرداخته شده است. در ادامه به کمک نرم افزار دپث مپ به بررسی کلی پلان مدرسه پرداخته شد. سپس، با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته از دانش آموزان و معلمان مقطع دوم ابتدایی اطلاعات خود را با ارجاع به عقاید ارزش ها و رفتارهای دانش آموزان در بستر محیط آموزشی آن ها به صورتی دست نخورده به دست آمده است. با استفاده از داده های پرسشنامه و نرم افزار spss26 جهت بررسی داده ها و رابطه موجود بین متغیرها اقدام به تحلیل آماری شد. در ادامه با توجه به ضرایب به دست آمده از متغیرهای پژوهش به تولید گراف ها پرداخته می شود. دیدگاه افراد از شاخص های اثرگذار بر محرک های توسعه محیطی بر ادراک حسی کودکان در محیط های آموزشی نشان می دهد مهم ترین شاخص های مؤثر بر ارتقا ادراک حسی کودکان به ترتیب عبارتند از: فضای منعطف (93/14)، تنوع فضایی (32/15)، فضاهای چند عملکردی (66/14) و بازی سازی (71/14) است.
واکاوی نقش رسانه ای طراز کاوش در طراز عصر آل بویه با تأکید بر نظریه ارتباط زبانی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رومن یاکوبسن زبان شناس برجسته روس، بر این باور است که تمامی ساخت های زبانی دارای اهداف ارتباطی هستند. او معتقد است جهت گیری پیام به سمت هر یک از عناصر شش گانه ارتباطی فرستنده، مجرای ارتباطی، گیرنده، تماس، رمز یا موضوع کارکرد پیام را آشکار می سازد. طبق این نظریه می توان گفت که کتیبه های خط کوفی تزیینی و نقش و نگارین به کار رفته در بستر طراز آل بویه نیز دارای کارکرد ارتباطی هستند. هنرمند پارچه باف عصر آل بویه با نبوغ خاص خود، با استفاده از زبان نمادین رمزگان در کنار نمادها، نشانه ها و کتیبه نویسی ها از بستر پارچه طراز، رسانه ای پویا ساخته است. اهمیت پژوهش حاضر، مطالعه کارکرد طراز عصر آل بویه از منظر یک رسانه است که تاکنون مورد واکاویی قرار نگرفته است و به این پرسش پاسخ داده می شود که؛ طراز عصر آل بویه به مثابه رسانه ای- تبلیغاتی در جامعه نوظهور ایرانی- اسلامی چگونه عمل کرده است؟ محوریت پژوهش حاضر بر مبنای خوانش 26 قطعه پارچه طراز مکشوفه از آرامگاه بی بی شهر بانو و گورستان نقاره خانه شهر ری است. داده ها در این پژوهش با جمع آوری مدارک از منابع کتابخانه ای و وب سایت موزه های معتبر جهانی انجام شده و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی وکمّی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که طراز عصر آل بویه یک رسانه محلی است که به لحاظ محتوای پیام و ترتیب اولویت فراوانی به توزیع و انتقال پیام سیاسی، فرهنگی و دینی پرداخته است. این رسانه بر اساس مطالعه نظریه یاکوبسن به ترتیب الویت فراوانی نمونه ها دارای کارکرد ارتباطی زیبایی شناسی، ارجاعی، فرازبانی، عاطفی، ترغیبی و در نهایت، همدلی است. بیشترین فراوانی پیام نماد درخت زندگی به معنای قدرت، رشد، تعالی، جاودانگی و کمترین فراوانی نماد فیل با مفهوم قدرت است. به علاوه، کارکرد تبلیغاتی- رسانه ای طراز ذیل کارکرد ترغیبی، الویت پنجم این رسانه محسوب می شود و اولویت اول، کارکرد زیبایی شناسی به منظور جلب توجه و ترغیب مخاطب به سمت پیام است.
Rethinking the Concept of Healthy Living in Urban Neighborhoods During the Corona Pandemic era and after(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
35 - 49
حوزههای تخصصی:
The neighborhood is considered as the center of thinking about the City. Neighborhoods have undergone changes in different eras based on different crises. The emergence of the Corona pandemic has caused immediate changes in the way of living and the creation of new demands in the last four years. The daily concerns caused by the pandemic have put the dwellers' physical, mental, and psychological health at risk. Therefore, the research's main goal is to rethink the concept of neighborhood health as required in the post-pandemic era. This research was developed based on the correspondence of experiences and literature of "contemporary neighborhood" and "pandemic concept." Based on theme base method, studies related to the "pandemic" were investigated to base the obtained data on the content matching of two concepts of the contemporary neighborhood and pandemic and to make it possible to realize the research goals. Based on the findings, eighteen criteria related to place, ten related to biopsychology, and seven related to biomedicine have been promoted in contemporary urban planning. The summation of the criteria related to the contemporary neighborhood also confirms eighteen criteria. Examining the content of the basis of livability criteria in the pandemic era and the contemporary neighborhood shows that these two phenomena (chronological) not only do not have a fundamental conflict with each other in content, but the content coherence between the criteria is evident.
مطالعه تطبیقی نقوش سوزن دوزی در پوشاک زنان ایل سنگسر و ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش از دیرباز به دلیل بافت و ساختار اجتماعی، فرهنگی و موقعیت جغرافیایی در بین اقوام گوناگون دچار تغییر و تحولاتی شده است که به مرور زمان هر قومی پوشاک سنتی خود را به عنوان هویت بومی حفظ کرده اند. سوزن دوزی از جمله هنر های سنتی ایرانی است که تنوع بی شماری داشته؛ و در هر اقلیمی به شکلی خاص ظهور یافته است. هنر سوزن دوزی اقوام سنگسر و ترکمن با قدمت دیرینه به عنوان عنصر مهمی در تزیینات پوشاک سنتی بانوان این دو قوم بوده است. چراکه همواره این نوع خاص از پوشاک به عنوان یکی از بستر های اصلی سوزن دوزی، در بازه وسیعی آرایه های تزیینی را در خود جای داده و به عنوان هنری مصور با حفظ اصالت بومی مورد توجه بوده است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که وجوه شباهت و تفاوت در نقوش سوزن دوزی پوشاک سنتی بانوان سنگسر و ترکمن کدامند؟ هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های نقوش سوزن دوزی پوشاک سنتی بانوان سنگسر و سپس تطبیق با ویژگی های نقوش سوزن دوزی پوشاک سنتی بانوان ترکمن، جهت دستیابی به وجوه اشتراک و افتراق آن ها و در نهایت، توسعه دانش نظری در خصوص پوشاک سنتی اقوام ایرانی است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی از نوع مضمونی است. شیوه گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های مشترک بسیاری در نقوش هر دو قوم از قبیل طبیعت، فرهنگ، هویت، عقاید، باورها و غیره در محدوده جغرافیایی در این نوع هنر بومی قابل شناسایی است که بی شک جنسیت هنرمند در خلق این نقوش در هر دو قوم بسیار تأثیر گذار بوده است. وجود فرم های برگرفته از طبیعت مانند طرح های هندسی، حیوانی، گیاهی، انتزاعی و همچنین کاربرد محدود نقوش انسانی، توجه به نکات ظریف و جزئیات در سوزن دوزی پوشاک سنگسر و ترکمن با استفاده از نخ ابریشم متمایز کننده از دیگر نقوش هستند که با گذر زمان این نقوش به صورت نماد هایی با مفاهیم و هویت بومی درآمدند.
تبیین الگوی میان افزای پیش ساخته در ساخت مسکن بافت تاریخی (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
بسیاری ازبافتهای تاریخی ایران گرفتارساخت و سازباروش مدرن و خارج ازضوابط معماری باهویت ایرانی گشته اند.به تدریج شاهدمحوشدن آثارمعماری وشهری باهویت ایرانی اسلامی دربافتهای تاریخی خواهیم بود.هدف تحقیق حاضر بررسی مفهوم اصل"سازگاری"ساخت وسازپیشرفته درتدوین اصول طراحی مسکن مناسب میان افزادربافتهای تاریخی بوده است.تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی،ازلحاظ روش توصیفی می باشد.جامعه آماری مناطق 9گانه شهری بافت تاریخی شهریزدمیباشد،براساس سرشماری 1400تعداد 10795 خانواردراین بافت تاریخی سکونت داشته اند.مبنای توزیع پرسشنامه سرپرستان خانوار می باشند.براساس جدول مورگان 384 نفرازسرپرستان خانواربه عنوان نمونه ازمناطق 9گانه شهری انتخاب شدند.روش انتخاب نمونه تصادفی نسبی میباشد.با توجه به مصاحبه های صورت گرفته عوامل موثردردرتوسعه مطلوب ومناسب میان افزای پیش ساخته درساخت مسکن بافت تاریخی شامل نظام آمدوشدوشکل گیری شبکه معابر،هماهنگی ازنظر تناسبات،وحدت بصری ومقیاس ساخت وساز،انسجام دربافت تاریخی،پراکندگی کاربریها،سرعت،هزینه،زیبایی وحفاظت ازارزشهادسته بندی شدند.سپس براساس پرسشنامه طراحی شده و آزمون های آماری گرفته شده به سه عامل زیبایی،هزینه وسرعت دسته بندی شدند.میانگین به دست آمده برای عامل سرعت 3.45عامل هزینه3.32وعامل زیبایی3.49بوده است.
تأثیر ابعاد پنجره بر میزان مصرف انرژی روشنایی و حرارت در ساختمان های اداری اقلیم گرم وخشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ساختمان های اداری یکی از مصرف کنندگان بزرگ انرژی هستند، اما با توجه به فرصت های صرفه جویی در زمینه گرمایش، سرمایش و روشنایی می توان شاهد کاهش چشمگیری در زمان اوج بار در این ساختمان ها بود. هدف از انجام این پژوهش دستیابی به نسبت بهینه سطح پنجره به دیوار در یک اتاق اداری در اقلیم گرم و خشک است، به نحوی که کاهش بار حرارتی و همچنین تأمین کیفیت مطلوب نور طبیعی در یک ساختمان اداری فراهم شود. جهت دستیابی به سطح بهینه پنجره و در ساختمان های اداری شهر سبزوار ابتدا تیپولوژی ساختمان های اداری در این شهر شناسایی و اعتبار فایل آب وهوایی سنجیده شد. سپس، با استفاده از الگوریتم ژنتیک بهینه سازی ابعاد پنجره یک اتاق اداری در اقلیم گرم و خشک شهر سبزوار انجام شد. ویژگی های عناصر طرح ازجمله پوسته خارجی براساس مطالعات کتابخانه ای انتخاب و پارامترهای قابل اندازه گیری و روشنایی مصنوعی با توجه به استانداردهای موجود و با استفاده از روابط ریاضی محاسبه شدند. درنهایت ابعاد بهینه پنجره برای یک اتاق اداری در چهار جهت اصلی ارائه شد. پس از انجام شبیه سازی و تجزیه وتحلیل حالات مختلف، مشخص شد که کمترین مجموع مصرف انرژی با نسبت سطح پنجره به دیوار 63% برای دیوار جنوبی، 47.6% برای دیوار شمالی و 31.7% برای دیوار شرقی و غربی حاصل خواهد شد.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
یادگیری از ترسیمات مبهم: نقش تکلیف طراحی در اثربخشی ترسیمات مبهم بر ایده پردازی طراحی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
77 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ترسیمات مبهم در آموزش طراحی نقش بسیار مهمی دارند و این موضوع به طور گسترده ای در ادبیات قبلی مطالعه شده است. این پژوهش به دنبال کشف و تعمق در تأثیراتی است که تکلیف طراحی می تواند در نحوه استفاده از ترسیمات مبهم داشته باشد. هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است که با کمک تکلیف طراحی، نقش ترسیمات مبهم بر ایده پردازی دانشجویان به ویژه دانشجویان تازه کار (سال دوم) را افزایش دهد. روش پژوهش: در این پژوهش تجربی، دانشجویان سال دوم معماری در سه جلسه طراحی با تکالیف مختلف و دستورالعمل های استفاده از ترسیمات مبهم شرکت کردند. جلسه اول شامل استفاده از ترسیمات مبهم به عنوان منبع الهام بود. جلسه دوم شامل استفاده از ترسیمات مبهم به عنوان جواب طراحی و در جلسه نهایی، ترسیمات مبهم به عنوان بخشی از جواب طراحی استفاده شد. آثار طراحی دانشجویان توسط سه داور تحلیل و نمره داده شد و نمرات مربوط به دو عامل نوآوری و کیفیت توسط روش تحلیل واریانس سنجیده شدند. همچنین، یافته ها با پژوهش های قبلی مقایسه و تحلیل شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد استفاده از ترسیمات مبهم متأثر از تکالیف طراحی، باعث بهبود کیفیت ایده های طراحی دانشجویان شد. این تأثیر مثبت به خصوص در ارتباط با افزایش وجه عملکردی ایده های طراحی و تفکر همگرا بود و عامل توسعه نتایج پژوهش های قبلی به ویژه در ارتباط با اثربخشی ترسیمات مبهم بر ایده پردازی دانشجویان تازه کار است. همچنین، تأثیر تکلیف طراحی با سایر عوامل مؤثر بر ایده پردازی دانشجویان هنگام استفاده از تصاویر مبهم، تجزیه و تحلیل شده است.
نگاهی نو به افزایش کیفیت پروژه های دولتی در ایران با استفاده از فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
اهداف: صنعت ساختمان یکی از بزرگترین صنایع جهان و از مهمترین ارکان اقتصادی یک کشور به شمار می رود. در طول تاریخ مشکلات موجود در این حوزه، جوامع بشری را به یافتن راه حل هایی نوین سوق داده است. از جمله مشکلات امروزین این حوزه می توان به هدر رفت مصالح و انرژی، هزینه های بسیار بالا و عدم تکمیل به موقع پروژه ها اشاره کرد که این مشکل به ویژه در پروژه های بزرگ دولتی به نحو بارزی مشهود است.
روش ها: از نظر روش شناختی، این پژوهش ماهیتی کیفی دارد که در آن با استفاده از روش کیفی استفاده می شود. نتایج اصلی پژوهش با بهره بردن از ابزار مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، به ثمر رسیده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از فناوری ها و روش های نوین ساخت و ساز می تواند گامی موثر در ارتقای کیفیت محصول معماری بردارد. پژوهش حاضر با شناخت و استخراج کیفیت های کمیت پذیر در تولید محصول معماری، روشی برای ارتقاء صنعت ساختمان ارائه می دهد. بدین منظور تلفیق فناوری های نرم افزاری و سخت افزاری، برای صنعتی سازی و ساخت صنعتی، مورد تاکید قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، ادغام فناوری مدل سازی اطلاعات و پیش ساخته سازی، گامی موثر برای بهینه سازی پروژه های دولتی است. با کاهش زمان و کاهش هزینه های ساخت و ساز، موجبات افزایش رضایت کاربران و افزایش ایمنی فراهم آمده، و در نهایت، به بهبود کیفیت محصول معماری کمک شایانی می شود.
ارزیابی تأثیر سایه اندازی درختان و محصوریت خیابان بر آسایش حرارتی عابران پیاده در شاخص اقلیم حرارتی جهانی (نمونه موردی: شش پیاده راه در کلانشهر های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده محور شدن شهرها پیشنهادی جهت کاهش اثرات استفاده از وسایل نقلیه موتوری در محیط است. آسایش حرارتی عابران تأثیرگذار در تمایل افراد برای استفاده از محیط است. پژوهش حاضر باهدف بررسی کمی تأثیر محصوریت و اثر سایه اندازی درختان بر آسایش حرارتی عابران پیاده براساس شاخص اقلیم حرارتی جهانی (1UTCI) ، به بررسی 18 مقطع از 6 پیاده راه شاخص ایران، در روز 1 تیر (22 ژوئن) از ساعت 8-20 پرداخته است. هندسه خیابانها با حفظ جهت گیری و جانمایی ابنیه و درختان موجود مدلسازی، سپس وارد افزونه لیدی، باگ متصل به گرسهاپر در نرمافزار راینو شدند. در این پژوهش علاوه بر بررسی اثر تغییرات محصوریت و سایهاندازی درختان بر آسایش حرارتی میزان تأثیرگذاری دو متغیر جهتگیری و شرایط اقلیمی (دمای خشک هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد، دمای تابشی)، محاسبه و با تحلیل و مقایسه حالتهای مختلف آسایش حرارتی در هر پیادهراه به تحلیل کل دادهها پرداخته شد. نتایج نشان داد جهتگیری پیادهراه در فصل گرم سال بر میزان تابش و دما در ساعاتی از روز مؤثر است و پیادهراههای شرقی - غربی در ساعات ابتدایی و انتهایی روز گرمتر هستند، اما در میانگین روزانه دما تغییر قابلتوجهی مشاهده نمیشود. محصوریت اثر مستقیم بر میانگین دمای روزانه دارد، در محصوریت¬های پایینتر از 0٫5دمای UTCI بالاتر از دمای خشک هوا، و در محصوریت های بالاتر از 0٫5 کمتر از دمای خشک هوا است. همچنین در محصوریت بالاتر از 0٫5، دمای تابشی از مقدار بحرانی ℃60 که موجب ایجاد استرس حرارتی بالا در افراد میشود تجاوز نمیکند. همچنین اثر سایه اندازی درختان به محصوریت خیابان وابسته است به صورتی که درختان موجود در بخشی از پیادهراه با محصوریت پایین 0٫5>H/W دمای تابشی میانگین را ℃12٫56 و دمای احساسی را ℃3٫08 کاهش میدهند، بیشترین کاهش در چهارباغ اصفهان است که دمای UTCI در طول روز℃ 6٫49 درجه کاهش میابد. اما در محصوریت بالاتر 0٫5<H/W سایه اندازی ساختمان اثر سایه¬اندازی درختان را تحتتأثیر قرار میدهد بهگونهای که در مقاطع بلندتر اختلاف دما در حضور درختان حداکثر یکسوم حالت قبل و میانگین دمای روزانه را ℃1٫6 کاهش میدهد که نصف وضعیت قبل است؛ اما همچنان وجود درختان در حجم مناسب سبب ایجاد جریان همرفت در محدوده شده و اثر مناسبی در UTCI دارد.
تدوین چارچوب سنجش منسوخ شدگی فضاهای تاریخی با تاکید بر کیفیت های ساختاری - کارکردی (نمونه موردی: میدان درب شیخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.
گونه شناسی روش پژوهش در ریخت شناسی شهری در راستای افزایش عدالت اقلیمی با رویکرد کاهش مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
22 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: افزایش شهرنشینی باعث افزایش جزایر حرارتی در شهرها شده که باعث ایجاد بحران تغییرات اقلیمی به ویژه تغییر در شکل شهری می شود.هدف: هدف تبیین مفهوم سازی ریخت شناسی شهری و تاثیر آن بر میزان مصرف انرژی و نتیجه ی آن بر شکل گیری الگوهای اقلیمی از طریق بررسی روش شناسی پژوهش های مشترک بین دو نظریه عدالت اقلیمی و ریخت شناسی شهری با رویکرد کاهش مصرف انرژی میباشد. لذا پاسخ به سوال اصلی چگونگی فرآیندهای روش شناختی و روش های کاربردی در دو بخش گردآوری اطلاعات و تحلیل های آماری در مطالعات این حوزه ضروری است.روش: یک بررسی از طریق راهبرد پژوهشی فرا روش برای تعداد 30 مقاله و رساله ی معتبر داخلی و خارجی بررسی شده (بین سال های 2015 و 2022) از دستور العمل PRISMA انتخاب و از روش تحلیل محتوا بر اساس طبقه بندی پیاز پژوهشی به صورت جداگانه کدگذاری و تحلیل شدند. با توجه به دو نظریه موجود در تلفیق با رویکرد کاهش مصرف انرژی میتوان به ظهور دسته بندی روش تحلیل های مشترک دست یافت. جریان اصلی روش شناسی با توجه به هدف پژوهش بر پایه مطالعات کمی چند روشی با تکیه بر راهبردهای آزمایشی و پیمایشی است که برای دسته بندی و کدگذاری متون از فنون تحلیل کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و تحلیل محتوا و از فنون تحلیل کمی برای دستیابی به انواع ضریب ها و شاخص ها استفاده گردیده است.یافته ها: یافته ها نشان میدهد که عدالت اقلیمی میتواند با بکارگیری عدالت توزیعی منافع اقتصادی و اجتماعی بعنوان یکی از زیر معیارهای مبحث عدالت اقلیمی و ایجاد اصول و سیاست های کاهشی مصرف انرژی جهت جلوگیری از ایجاد و انتشار گازهای گلخانه ای در سطوح میانی و شهری به ارائه الگوهای پایدار اقلیمی در مقیاس شهری دست یابد.نتیجه گیری: نتایج این مقاله حاکی از آن است که رابطه ی بین مورفولوژی و بحث عدالت اقلیمی امکان آن را دارد تا فراتر از مقیاس ها و رویکرد ها و روش های تک رشته ای به دیدگاهی یکپارچه و پویا دست یابد. در نتیجه از طریق تحلیل های آماری پارامتریک و غیرپارامتریک مقایسه ای و رابطه ای روایی و پایایی داده های نرمال شده بررسی و نتیجه به کل جامعه تعمیم داده شده است.
بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا (نمونه موردی: محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم(ع) شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در راهبردهای بازآفرینی فرهنگ مبنای فضاهای شهری، توجه به تأثیرات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی فعالیت ها و رویدادها و همچنین ویژگی های کالبدی-فضایی فضاهای میزبان، اهمیت زیادی دارد. فضاهای میزبان آیین ها، گستره ای از فضاهای مختلف را که بایستی دارای ویژگی های خاص کالبدی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی باشند، شامل می شود. بازآفرینی فضاهای شهری به واسطه کارکردهای آیینی می تواند شرایط فضا را به چالش کشیده و شکل گیری نوعی فضای اجتماعی، همبستگی و بهبود حس مکان و مشارکت شهروندان را تسهیل بخشد. شهر زنجان به مثابه کارکرد آیینی خود در مراسم های مذهبی و ملی به ویژه در ایام محرم معروفیت یافته است. از این رو انتظار می رود فضای تجلی مراسمات مذهبی متناسب با کارکرد آیینی بوده و فرسودگی، زوال و پژمردگی محور آیینی تأثیر چشمگیری بر کمیت و کیفیت همبستگی، احساس تعلق خاطر، هویت و... خواهد داشت.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد بازشناسی کارکرد محورهای آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی در محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان است.روش پژوهش: روش تحقیق براساس روش های جدید آینده پژوهی، تبیینی است. عوامل توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با به کارگیری پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری موردارزیابی قرار گرفت و از نرم افزار تخصصی آینده پژوهی MICMAC برای بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر نشان از ناپایداری سیستم است. از میان 29 عامل بررسی شده 10 عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر کارکردمحور آیینی انتخاب شده اند که همه عوامل در هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم تکرار شده اند. هماهنگی با زمینه تاریخی، حس مکان، پویایی و ماندگاری، تداوم کالبدی، نقش انگیزی ذهنی، معنادهندگی به محیط، انتظام گیرنده از مذهب و فرهنگ، پیوستگی کالبدی- اجتماعی، سازگاری و پویایی فضا به عنوان عوامل کلیدی مؤثر در بازآفرینی محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان مطرح هستند. هم افزایی کیفیت عوامل کلیدی، تأثیر چشمگیری بر افزایش کیفیت تعامل و همبستگی افراد با محیط خواهد داشت.
رشته های فرهنگ (نقش جاده ابریشم در تبادلات بین فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸
26 - 35
حوزههای تخصصی:
جاده ابریشم به عنوان اولین مسیر تجارت جهانی در تاریخ، در طی بیش از 15 سده، نقش مهمی در مبادلات تجاری، فناوری و فرهنگی بین تمدن های آسیا، خاورمیانه، آفریقا و اروپا ایفا کرد. به طوری که همچنان اغلب به عنوان نمونه ای تاریخی از تجارت بین المللی و مبادلات فرهنگی مورد استناد قرار می گیرد و الهام بخش ابتکارات مدرن نظیر طرح کمربند و جاده چین است. این مقاله با هدف بررسی میراث چندوجهی جاده ابریشم در شکل دهی به تاریخ جهانی از طریق مبادلات بین فرهنگی، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که جاده ابریشم چه تأثیری در تبادلات بین فرهنگی، گفتمان فکری و نحوه درک و همکاری متقابل کشورها داشته است؟ و چگونه این تأثیر را گذاشته است؟ در این راستا این پژوهش با به کارگیری رویکرد کیفی، به واسطه غور در ادبیات موضوعی از جمله مقالات علمی تخصصی، کتب، مطالعات فرهنگی و ... به ارزیابی تأثیر جاده ابریشم بر جنبه های مختلف جوامع پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جاده ابریشم به طور قابل توجهی مبادلات کالاها، ایده ها، نقوش هنری و باورهای مذهبی را تسهیل کرده و بستری غنی از میراث مشترک ایجاد کرده است. همچنین این پژوهش نشان می دهد که چگونه این تعاملات زمینه را برای بیان فرهنگی مدرن و انتقال سبک های هنری و تلفیق فرهنگ ها ایجاد کرده است. در نتیجه می توان از جاده ابریشم به عنوان یک نیروی محوری، در تکامل تعاملات بین فرهنگی یاد کرد که به طور قابل توجهی بر تجارت جهانی و تبادل فرهنگی تأثیر گذاشته است. میراث ماندگار جاده ابریشم همچنان به شکل دهی جامعه معاصر ادامه می دهد و ارتباط آن را در درک به هم پیوستگی فرهنگ ها و اهمیت گفت وگو در دنیای جهانی شده تأیید می کند. امید است این پژوهش بتواند به عنوان پایه ای برای مطالعات آینده عمل کند و انگیزه ای برای کاوش دقیق تر در مناطق، فرهنگ ها یا دوره های زمانی خاص تحت تأثیر جاده ابریشم شود.