فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۵۸ مورد.
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با قرارگرفتن ایران در آستانه مدرنیزاسیون و تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 ه ..ش و شکل گیری تدریجی دانشکده هنرهای زیبا تا سال 1319 ه ..ش، آموزش هنر و معماری با رویکرد تازه ای به سمت روش آکادمیک گام برداشت. تجربه های آکادمیک طی حدود دو قرن نشان داده است که چگونگی آموزش معماری در شکل گیری شخصیت معماران و انعکاس آن در آثار معماری اثر بسزایی دارد.یکی از تأثیرگذارترین این مراکز آموزشی آکادمیک، مدرسه باوهاوس در آلمان است. دانشکده هنرهای زیبا نیز به عنوان اولین مرکز آموزش آکادمیک معماری در ایران، مانند بسیاری از مدارس مشابه خود و پیرو آموزش نوین با این مدارس، تعاملاتی آشکار داشته است که تأثیرپذیری رویکرد غالب از مدرسه باوهاس در بررسی آثار اساتید و دانشجویان قابل مشاهده است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، بررسی رویکرد باوهاوس آلمان و شناسایی الگوهای این سبک و بازیابی آن ها در بناهای دوره پهلوی است که از آثار اساتید و دانشجویان هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. روش پژوهش: در این مقاله، روش تحقیق از نوع تفسیری- تاریخی است و در پی آن، برای تحلیل نتایج و چگونگی تأثیرپذیری هنرهای زیبا، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. به این منظور، چند نمونه از بناهای ساخته شده توسط اساتید و دانشجویان مدرسه باوهاوس بررسی و ویژگی های اصلی طراحی از طریق بررسی نمونه ها و مصاحبه استخراج شده و سپس از طریق وزن دهی به شاخص ها، با روشی سیستماتیک میزان تعلق هر اثر معماری به این سبک با استفاده از فرمول توسعه داده شده، مشخص شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیرپذیری هنرهای زیبا از رویکرد باوهاوس از دوره مدیریت امانوئل پونترمولی است و پارامترهای معماری پرکاربرد این سبک شامل: بام های تخت، استفاده از مصالح و فناوری مدرن، تعادل در ترکیب احجام و اجزای نما و زیبایی کارکردی است که نسبت به ویژگی های دیگر مانند نمای سفید و پیلوتی بیشتر است.
مطالعهٔ هنر سرمه دوزی استان اصفهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
هنرهای سنتی، نمایانگر فرهنگ و هنر یک ملت هستند که در باورها و آیین های آن قوم ریشه دوانیده اند. رودوزی های سنتی از هنرهای ارزشمند ایرانی هستند که از شیوه ها و مواد اولیهٔ گوناگون بهره می برند. سرمه دوزی یکی از رودوزی های سنتی ایران است که در اصفهان تولید می شود و از پیشینه ای غنی در این شهر برخوردار است، به طوری که در گذشته در بسیاری از خانه ها زینت بخش اثاثیهٔ منزل بوده است. در سال های اخیر، استفاده از رودوزی های سنتی به دلایل گوناگون کم رنگ شده و رونق گذشته را ندارد. هدف این پژوهش مطالعهٔ وضعیت گذشته و حال هنر سرمه دوزی و برنامه ریزی برای اعتلای آن در آینده است. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با روش آینده نگاری وضعیت این هنر را پیش بینی و برای دستیابی به یک آیندهٔ مطلوب برنامه ریزی نمود؟ این پژوهش که از نظر ماهیت کیفی است، با روش مردم نگاری از نوع سناریو نویسی و با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. داده های پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی از نوع مصاحبه جمع آوری شده اند. نمونه گیری در این پژوهش به روش هدف مند و برمبنای شیوهٔ گلوله برفی انجام شده است که مشتمل بر ۲۰ نفر شرکت کننده در چهار گروه صاحب نظران، فروشندگان، هنرمندان و مصرف کنندگان می باشد. در این پژوهش، سرمه دوزی از چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و نوآوری مورد بررسی قرار گرفته است و بر این اساس پیشران ها شناسایی شده اند و دو سناریو شامل درخت سرو، و گل نیلوفر ارائه شده است. ایجاد بازارهای صادراتی، تولید مواد اولیه در داخل کشور، خلاقیت در نقوش، کاربرد ایجاد بازارهای مستقیم برای فروش و گسترش آموزش، موجب تداوم رشد هنر سرمه دوزی می شود که می تواند برای هنر سرمه دوزی در استان اصفهان آیندهٔ مطلوبی را رقم بزند.
مطالعه فرم و تزیینات جام های شیشه ای ایران در قرون سوم و چهارم هجری از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
31 - 38
حوزههای تخصصی:
شیشه گری یکی از مهم ترین هنرهای ارزنده ایران در طول تاریخ است. پس از استقرار اسلام در ایران، در قرون سوم و چهارم ه . ق.، شیشه گری دوره ای از تحول و شکوفایی را سپری کرده و آثار شیشه ای بسیاری طی قرن های مذکور توسط شیشه گران ساخته شده و بر جای مانده است. با توجه به این که تحقیق در این حوزه هنری کمتر مورد توجه واقع شده، در این پژوهش به مطالعه فرم و نقش جام های شیشه ای ایران از طریق بررسی اجزای تشکیل دهنده هر اثر شامل عناصر ثابت و متغیر تحت عنوان ریخت شناسی پرداخته شده است. ریخت شناسی یکی از رویکردها و شیوه های تبیین هنری است که عناصر تشکیل دهنده اثر اعم از فرم، ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. بدین منظور در راستای پاسخ به این پرسش اساسی که جام های شیشه ای قرون سوم و چهارم ه . ق. ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت و متغیر دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 30 نمونه از جام های شیشه ای ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد جام های شیشه ای از بخش ثابت بدنه ساخته شده اند و فرم بدنه در سه دسته کلی استوانه ای ساده، شیپوری و کمر باریک قابل تقسیم بندی است. پایه، تزیینات و نقوش ازجمله عناصر متغیر این آثار است. پایه نیز در سه حالت پهن، کم عرض و بلند توسط هنرمند شیشه گر در کف جام اعمال شده است. تزیینات جام های شیشه ای در چند دسته هندسی، غیر هندسی، نوشتاری، گیاهی، جانوری و ترکیبی از نقوش مذکور قابل پیگیری است.
شبیه سازی و ارزیابی تأثیر سایه بان غشایی بر آسایش حرارتی فضای بیرونی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز انسان به حضور در فضاهای باز و نقش تأثیرگذار اقلیم در فعالیت ها و رفتارهای شهری، توجه به آسایش حرارتی بیرونی را ضروری می سازد. در فضاهای باز شهری بویژه در اقلیم های گرم، کاربران بارهای حرارتی زیادی را تجربه می کنند، که باعث عدم آسایش حرارتی می شود. با کنترل تابش و سایه اندازی می توان آسایش حرارتی در فضای باز را بهبود بخشید. مسئله، ایجاد سایه و محافظت فضاهای باز از تنش های ناشی از افزایش بیش از حد دمای سطح زمین و محیط است. اهمیت سایه و کاهش تابش در دستیابی به آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری جهت افزایش حضور انسان، ایجاد خرد اقلیم و افزایش شرایط آسایش است. با شناخت عوامل ایجاد سایه مانند سایه بان ها می توان فضای باز مطلوبی ایجاد کرد. بدین منظور سازه های پارچه ای جدید برای مناطق با آب و هوای گرم بواسطه ایجاد سایه بان و تهویه طبیعی بسیار مناسبند. پژوهش حاضر با مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی در نرم افزارهای انویمت و انسیس تأثیر سایه بان غشایی سبک بر ایجاد آسایش حرارتی بیرونی در شهر سمنان با اقلیم گرم و خشک را بررسی می کند. طبق یافته ها وجود سایه بان غشایی در تابستان، تا 4.7 درجه سلسیوس اختلاف درجه حرارت ایجاد می کند و شرایط آسایش حرارتی را بهبود می دهد. سایه بان غشایی سبب خنکی فضای زیرین خود شده و از گرمای بیش از حد زمین جلوگیری می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سایه بان غشایی در اقلیم گرم و خشک سبب ایجاد اختلاف درجه حرارت می شود. از میان چهار مدل سایه بان غشاییِ ساده، مخروطی، چتری و زین اسبی، سایه بان زین اسبی با 43.15% تأثیرگذاری در محیط دارای عملکرد مناسبی بوده و فضای خنک تری زیر سایه بان ایجاد می کند و مدل مناسب سایه بان غشایی است.
مفهوم شناسی و ارائه الگوی فرآیندی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در ادبیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
401 - 423
حوزههای تخصصی:
موضوع عملیاتی سازی و تحقق پذیری طرح های توسعه شهری یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی در ادبیات نوین برنامه ریزی شهری جهانی است. زیرا اگر برنامه ای به بهترین شکل ممکن هم تهیه شود اما اجرا نشود، انگار که اصلا تهیه نشده است. نیاز به این موضوع کاملاً حتی برای افراد غیر متخصص در این حوزه مشخص است. در همین راستا در این تحقیق برای ارائه یک نظام پیشنهادی اولیه به مرور ادبیات جهانی این حوزه پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی ادبیات جهانی این موضوع و جمع بندی آن تحت ارائه یک الگو عملیاتی سازی و مدیریت اجرای طرح های شهری بر اساس ادبیات جهانی است. این پژوهش یک پژوهش توصیفی – تحلیلی است که در آن با بررسی اسناد و ادبیات جهانی حوزه مورد بررسی عملیاتی سازی و اجرای طرح های شهری به جمع آوری شاخص ها، نظام و ارکان این موضوع در ادبیات جهانی پرداخته شده است و سپس با کمک متخصصان و بررسی ارتباطات اسناد به ارائه یک چهارچوب نهایی پیشنهادی تحت عنوان الگوی فرآیندی مدیریت اجرایی و عملیاتی سازی طرح های شهری بر اساس ادبیات جهانی پرداخته شده است. در نهایت در این مطالعه با بررسی های انجام شده تعداد 74 شاخص، 21 آسیب، 17 رکن و یک الگویی عملیاتی سازی ارائه شده است. یافته اصلی و نهایی این پژوهش شامل یک فرآیند 8 مرحله ای برای پیاده سازی طرح های توسعه شهری است. مراحل اصلی چهارچوب کلی ۸ مرحله ای که برای مدیریت اجرایی طرح های توسعه شهری در این پژوهش ارائه شده به ترتیب عبارتند از: بررسی اولیه کلیت اجرا طرح، بررسی شرایط اجرایی، مسئولیت و قوانین، زمان و منابع، برنامه عملیاتی سازی، اثربخشی، اجرا و ارزیابی و اصلاح؛ که تمامی این مراحل خود شامل زیر مجموعه های اجرایی خاص می باشند که به توضیح کامل آن ها در این پژوهش پرداخته شده است.
جستجوی اصولی برای طراحی آرامگاه ها با تکیه بر مطالعات تاریخی، نمونه موردی: طراحی آرامگاه سعدی
حوزههای تخصصی:
آرامگاه و آرامگاه سازی از دیرباز در فرهنگ ایران زمین مورد توجه بوده است. آرامگاه ها بناهایی شاخص بوده اند که عمدتا نقشی فراتر از کارکرد تدفین داشته و از نظر معناشناختی و کالبدی واجد اهمیت اند. با این حال، هنگام طراحی آرامگاه شخصیت ها و بزرگان تاریخی این پرسش اساسی طرح می شود که در طراحی آرامگاه آنها از چه اصول و الگوهای تاریخی می توان بهره گرفت.سعدی شاعر بزرگ ایران، در ادبیات تعلیمی و غزل سرایی ازجایگاه ویژه ای برخوردار است و مقبره ی او محل زیارت علاقه مندان به شعر و عرفان است. از این رو نیازمند فضای شاعرانه و روحانی در شان اوست. اما مقبره ی کنونی سعدی که در عصر پهلوی طراحی شده، فاقد کالبد، سلسله مراتب فضایی مطلوب و همچنین کارکرد اصلی آرامگاه که همانا پاسخگویی به نیازهای معنوی مخاطبان خود است، می باشد. این مقاله در پی آن است که با مرور مفاهیم نظری مرتبط با شکل گیری آرامگاه ها و مطالعه گونه شناسی آن ها، به تدوین چارچوب نظری جهت جستجو و تدوین الگوهای طراحی آرامگاه مبتنی بر مطالعات تاریخی پرداخته شود. این مقاله در دو بخش اصلی تدوین شده است. در بخش نخست، پس از مرور چارچوب نظری موضوع که در برگیرنده مفهوم آرامگاه، زیارت و تاریخچه تدفین است، به تدوین چارچوبی برای مطالعه تاریخی و جستجوی الگوهایی برای طراحی آرامگاه از طریق گونه شناسی معنایی، کارکردی و کالبدی آرامگاه ها در بستر تاریخی و جغرافیایی در سایه شناخت شخصیت متوفیان پرداخته می شود. در بخش دوم، این چارچوب در قالب جستجوی الگوهای تاریخی برای بازطراحی آرامگاه سعدی آزموده می شود. روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی- تحلیلی با رویکردی کیفی است. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به طراحی و بازطراحی فضاهای آرامگاهی مطلوب کمک نماید.
Evaluation of the Flexible Elements Components in Housing Design to Determine their Priority according to Delphi Design Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
37 - 50
حوزههای تخصصی:
In a different context, the user's needs in a housing apartment are constantly changing; it is required that the provided house, by having flexibility, can always be responsive to the user's needs in various situations, which would be a challenge for specialized areas of housing, including design. To perform a flexible housing design, the architects face many different design solutions and variables, leading to confusion in this field. So, the objective of this study is to identify these variables and achieve an effective solution by considering their priority of them. The variables of this study were proposed in three scales of macro, medium, and micro according to the previous valid research studies in the field of flexible housing. Then, the variables have been evaluated using the specialist's idea through the Fuzzy Delphi method (FDM). The Friedman test has been used to analyze the data obtained from the questionnaires and achieve a valid ranking, which performs the ranking by calculating the mean rank for each variable. According to the results of data analysis, the characteristics of "spatial expansion and division," which means the possibility of space to be expanded (the expansion) or divided (the contraction), as the medium scale of housing design, has the greatest impact on the housing flexibility. On the macro scale, the "structure" component, and the micro-scale, the "use of flexible elements" provide the highest effectiveness in this regard. Moreover, as the medium scale, the modular design of space falls in the second place of influence compared to all other variables. Increasing the properties of spatial expansion and spatial division can be an effective design strategy for achieving flexibility in apartment housing. Also, modular space designing and flexible elements have been introduced as two solutions in the next priorities. All are considered small and medium scales and can be prioritized in designing flexible apartment housing.
بررسی تطبیقی- انتقادی مبنا و روند تهیه طرحهای جامع؛ استراتژیک و ساختاری- راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم بررسی دقیق ماهوی طرح های جامع و ساختاری راهبردی و عدم اشراف بر میزان ظرفیت آن ها در ساماندهی بهینه شهرهای کشور و عدم توجه دقیق به طرح های مطلوبی چون استراتژیک در راه نیل به شهرسازی پایدار خلل ایجاد کرده است. از طرفی برخی طرح ها علی رغم اینکه داعیه نوین بودن دارند، عملاً چیزی جز روکشی نو بر همان طرح های کهنه نیستند، طرح هایی که (مشخصاً طرح ساختاری راهبردی) خود سدی در راه تهیه طرح هایی حقیقتاً نوین و مطلوب هم بشمار می روند.
هدف: مقاله حاضر کوشیده ضمن تبیین طرح های جامع؛ استراتژیک و البته ساختاری راهبردی و روند تهیه این سه طرح، در مطالعه ای تحلیلی تطبیقی این سه طرح را مورد مقایسه قرار دهد.
روش: مقاله حاضر از نوع تحقیقات بنیادی کاربردی و توسعه ای محسوب می شود و روش توصیفی و تطبیقی تحلیلی را برای دستیابی به اهداف خود مدنظر قرار داده است. مشخصاً تحقیق در قالب رویکردی تحلیلی و توصیفی، ابتدا با مطالعه سه طرح جامع؛ استراتژیک و ساختاری راهبردی آغازشده و با یک بررسی مفصل اسنادی، مقدمات ایده شکل می گیرد. سپس با بررسی تحلیلی طرح ها (تحلیل محتوا) و طی یک بررسی تطبیقی، شاخص ها و داده ها و نیز اصول و اهداف اصلی طرح ها استخراج شده، مقایسه می گردند.
یافته ها: طرح جامع طرحی است کالبدمحور در تلاش برای پیش بینی آینده بر مبنای گذشته و مبشر تفکری بالا به پایین و با روند تهیه ای خطی که مقوله ارزیابی در آن تقریباً مغفول مانده، اما طرح استراتژیک طرحی است منعطف، همه جانبه با روند تهیه ای چرخه ای که مقوله ارزیابی از ارکان غیرقابل تفکیکش محسوب می شود. طرح ساختاری راهبردی نیز با وجود داعیه نوین بودن، طرحی است تلفیقی و به بیانی ملغمه ای از سه طرح جامع، استراتژیک و ساختاری. روند تهیه آن هم با مطالعات وضع موجود شروع، با تهیه بخشی به نام برنامه راهبردی یا استراتژیک (که کاملاً منفک از کل طرح است) ادامه و با برنامه ریزی ساختاری به پایان می رسد. طرحی با ادعای داشتن روندی حلزونی (روند چرخه ای)، درحالی که مقوله ارزیابی در آن به نحوی کلی و به دوراز قابلیت اجرا مطرح شده است.
نتیجه گیری: ادامه تهیه طرح جامع به شکل کنونی و حتی در شکل اصلاح شده خود، نیز دل خوش نمودن به تهیه طرح هایی به اصطلاح نوین (طرح ساختاری راهبردی) که چیز چندان فراتری از طرح های سنتی پیشین نیستند، قادر به مرتفع ساختن مشکلات مزمن شهرهای کشور نیست و ناگزیر باید به تهیه و اجرای طرح هایی مناسب تر و راهگشاتر، مشخصاً طرح استراتژیک (پس از تحقق پیش شرط هایی) اقدام نمود.
مولفه های محیطی تأثیرگذار در ارتقای هوش حرکتی کودکان (مطالعه موردی: پارک شادی و پارک نوشیروانی بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
71-84
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی مهم ترین دوران زندگی انسان است. ارتباط کودکان با محیط اطراف آن ها سبب رشد و شکوفا شدن توانایی های فیزیکی و ذهنی آن ها می شود. امروزه، تلاش برای فراهم آوردن محیط های مناسب و مختص کودکان یکی از دغدغه های مهم معماران گردیده است. افزایش نا امنی در شهرها، افزایش ساخت و ساز و آپارتمان نشینی و کم شدن خانه های دارای حیاط موجب کاهش فضای بازی و در نهایت تحرک کودکان شده است. در سال های اخیر بخش زیادی از تفریحات و اوقات فراغت کودکان با تماشای تلویزیون و بازی های کامپیوتری سپری می شود و باعث تغییر در فضای بازی و تحرک کودکان و در نهایت کم شدن تحرک در آن ها می شود. با شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن تعطیلی مدارس و کاهش ارتباط کودکان با یکدیگر، ساخت فضاهای شهری مختص به کودکان با توجه به نیاز ها و خلاقیت های کودکان، آن ها را نه تنها به سمت تحرک، بلکه به سمت زندگی اجتماعی و فراگیری بسیاری از فعالیت های مفید و کشف خلاقیتشان سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش بررسی و شناخت مولفه های تأثیرگذار محیطی شامل فضاسازی ها، در ارتقای هوش حرکتی کودکان و اولویت بندی مولفه های محیطی در راستای ارتقای هوش حرکتی کودکان است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است؛ ابتدا به بررسی مقالات و کتب مرتبط با هوش حرکتی پرداخته و سپس با مشاهده رفتار کودکان در تابستان و پاییز در ساعات مختلف روز از دو پارک شادی و نوشیروانی بابل به تعداد 32 دفعه حرکات کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. به دلیل شیوع کرونا در زمان انجام پژوهش و عدم حضور کودکان در فضاهای بازی بیرونی، دسترسی به کودکان کم بوده به همین علت دفعات انجام پژوهش و مشاهده رفتار کودکان بیشتر بوده است. اعتبار پذیری پژوهش بر اساس تکنیک تثلیت بوده است. به این صورت که دو متخصص با تخصص روانشناسی کودک و تجربه کار با کودک داشته اند، پس از پایان مشاهدات و تحلیل داده ها درستی روش و نتایج را بررسی کرده اند. نتایج تحقیق در این دو پارک نشان می دهد همه کودکان از هوش حرکتی برخوردار بوده و هوش ها قابلیت ارتقا دارند. کودکان دارای هوش حرکتی و استعداد کارکردن با اشیا هستند. هنگام بازی کردن و صحبت کردن و انجام هر فعالیتی از اعضای بدن استفاده می کنند و تحرک دارند. در کار های نمایشی و ورزش ها بسیار خوب عمل می کنند. در باز و بسته کردن قطعات یک شی مهارت دارند و در بازی های تعادلی خوب عمل می کنند. با توجه به مولفه های به دست آمده این هوش که شامل فضاهای دارای توالی، جمعی، فضاهایی که موجب برانگیختن حس کنجکاوی کودکان شوند و فضاهایی که سبب بالابردن تعادل و حرکت در کودکان شوند، می توان هوش حرکتی کودکان را ارتقا داد. از آن جایی که محیط بر ارتقای هوش حرکتی کودکان تأثیر زیادی دارد، طراحی و ساخت فضا های بازی شهری و فراهم کردن محیط مدرسه، آموزش با روش هایی متفاوت (مانند اجرای نمایش و انجام آزمایش های عملی برای فهم بیشتر دروس) و بازی های موجود در مدرسه تأثیر چشم گیری بر ارتقای هوش حرکتی کودکان دارد.
تحلیل مؤلفه های فضایی تأثیرگذار بر حضورپذیری فضاهای تجاری بر پایه روابط غیر شکلی؛ نمونه موردی: بازار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۵۰-۳۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: بازخوانی الگوهای پیشین در جهت روشن نمودن چگونگی ارتباط انسان با معماری و نحوه حضور وی در فضا، می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضای شهر و چارچوبی ساختار یافته به منظور تداوم و ماندگاری کهن الگوهای معماری گذشته در دوره معاصر و آینده معماری فراهم آورد؛ چرا که آینده اکنون است. یکی از این الگوهای باارزش، بازارهاست که نقش مهمی در حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهر دارد و از هر دو جنبه معماری و شهری قابل ارزیابی است. از این میان بازار اصفهان در مجموعه میدان نقش جهان انتخاب گردیده است. روش: روش توصیفی- تحلیلی در کنار تکنیک نحو فضا و شبیه سازی در نرم افزار «دپس مپ» استفاده گردیده است. روشی که بر مبنای نظریه گراف، به جای توصیف خصوصیات هندسی (شکل، اندازه و فواصل) اجزای یک سیستم، به تبیین موقعیت، روابطه میان اشکال و چگونگی پیکره بندی آن اجزاء به عنوان یک کل، می پردازد. یافته ها: اگرچه بازار به تنهایی از اختلاف چندانی در بیشترین و کمترین مقدار در ارزش های نحوی خود برخوردار نیست که نشان از انسجام در کل مجموعه دارد، با این وجود حضور میدان در ترکیب با بازار، در ارتقاء کلیه شاخص ها به غیر از انتروپی (نظم درونی) موثر بوده است. نتیجه گیری: از آنجا که نقاط کانونی عملکردهای شهری، از بالاترین درجه هم پیوندی و تراکم حرکتی برخوردار است، با توسعه دسترسی (به عنوان مهم ترین عامل)، تراکم و تنوع؛ تعمیم هم پیوندی به ساختار شهر امکان پذیر و ایجاد همبستگی میان عناصر شهری فراهم می گردد که حاصل آن رونق بخشی، ایجاد سرزندگی و حضورپذیری در فضاست.
Explaining The Impact of Facade Architectural Components on the Visual Clutter (Case S tudy: Selected Facades of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
Nowadays, clutter and visual clutter have become common characteris tics of cities. The main cause of this confusion and visual clutter is the presence of urban facades with an abnormal appearance that s tands out in the city. Meanwhile, the firs t image seen of a building is its facade, which can play a role in creating the order or visual clutter. This heterogeneity is more apparent in the facades of Tehran city, especially in the vicinity of its main s treets, which have the mos t daily passers-by. However, what parts of the facade have caused visual clutter, and what was the mos t colorful visual part of the facade in this context? In the field of visual clutter, urban facades can be as effective as urban walls. Materials, colors, changing s tyles and contexts, different compositions of forms. These can be the factors that create and increase this visual clutter in monographs. In this research, by examining the three s treets that collect garbage in the areas that have had the highes t number of building permits issued in the las t ten years, single facades with visual clutter have been identified, and then by examining the components of these facades, the common characteris tics of each in terms of components have been identified. The composition of the facade was checked. This research shows that additions, materials, colors, and windows have the greates t impact on the visual clutter of urban facades in the examined samples.
تبیین تجلیات حیاء در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
65 - 80
حوزههای تخصصی:
یکی از مبادی موثر در تحلیل فضای شهری، توجه به انگاره های فرهنگی و هنجارهای اخلاقی جامعه است که به طور مشخص در شاکله فرهنگ ایرانی، صبغه دینی به خود گرفته است. این پژوهش، با تکیه بر منابع مکتوب و با طرح رویکرد اخلاق محور در تحلیل فضاهای شهری و با تمرکز بر مفهوم حیاء در آراء دینی، به تبیین ویژگی های آن در کالبد شهر و شیوه های تجلی و تجسم صفت مذکور می پردازد. روش تحقیق در تحلیل و احصاء ویژگی های حیاء در آموزه های دینی، اکتشافی و تحلیلی است که در رویکردی استقرایی و تحلیلی، نحوه بروز و تجلی حیاء در فضاهای شهری، مبتنی بر شاخص های ماخوذ از روایات، شیوه ها و جلوه های آن تبیین شده است. تحلیل محتوای روایات در تطبیق و تحلیل محیطی آن، ناظر بر اصول پنج گانه کرامت، حرمت، معنویت، نظارت و عقلانیت است که ظهور و عینیت آن در فضای شهری مستلزم توجه به وجوه مختلف رفتاری و فضایی است.
شناخت و تحلیل موانع نهادی مشارکت شهروندان در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
55 - 75
حوزههای تخصصی:
تغییر الگوی واقعی به سمت فرایندهای مشارکت مؤثر و تثبیت شده شهروندان در کلانشهر تهران، به منزله پایتخت و نخست شهر جمعیتی کشور و بستر مهم ترین تصمیم های اداری، اجرایی و سیاسی در نظام برنامه ریزی ایران، مستلزم توجه به عوامل بازدارنده (موانع) مشارکت مؤثر شهروندان در فرایندهای برنامه ریزی توسعه شهری از منظر نهادهای رسمی و غیر رسمی مؤثر بر آن است. شناسایی موانع نهادی مشارکت شهروندان در برنامه ریزی توسعه شهری که در عمل به معنای طبقه بندی طیف وسیع موانع ناشی از ناکارآمدی نهادهای رسمی و غیر رسمی دخیل در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری و تعیین چگونگی تأثیرپذیری این فرایند از هر دسته از این موانع است. پژوهش در قالب طرح ترکیبی کمّی-کیفی موازی و هم زمان، به آزمون مدل ساختاری روابط متغیرهای اصلی در چارچوب نظری پژوهش در سطح کلان با روش کمّی مدل سازی معادلات ساختاری، و به موازات آن، به تدوین مدل نظری مستقلی مبتنی بر یافته های پژوهش کیفی در مقیاس مورد مطالعاتی پژوهش (شهر تهران) پرداخته است. در قالب «مدل ساختاری تحلیل روابط نهادها، توسعه شهری و مشارکت در سطح کلان»، مسیرهای بحرانی و روابط حاکم بر چگونگی اثرگذاری نهادها، رسمی و غیر رسمی، بر فرایند مشارکت پذیری شهروندان تهرانی در طرح های توسعه شهری شناسایی شده است و با تلفیق یافته های کمّی و کیفی پژوهش، در قالب رویکرد توصیفی-تبیینی، «مدل مفهومی یکپارچه ساختار و موانع نهادی برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی شهر تهران» و در قالب رویکرد تجویزی، «راهکارهای حذف موانع نهادی مشارکت مردمی در برنامه ریزی توسعه شهری تهران» ارائه شده است.
بازآفرینی گنبد برج مقبرهسه گنبد ارومیه بر پایه مستندات معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
117 - 133
حوزههای تخصصی:
سه گنبد یکی از بناهای دوره سلجوقی است که به رغم داشتن ویژگی های خاص این دوره، چندان موردمطالعهقرار نگرفته است. تزیینات هندسی، کتیبه های کوفی در کنار سایر مشخصه های معماری، این بنا را به عنوان یکی از مصادیق بناهای آرامگاهی قرن ششم قرار داده است. اگرچه این بنا از حیث تزیینات و متن کتیبه ها توسط پژوهشگران پیشین تا حدودی مورد توجهقرارگرفته، اطلاعات محدودی در ارتباط با ساختار معماری آن در دسترس است. با توجه به اینکه برخی عناصر معماری مقابر، به ویژه پوشش خارجی آن ها، در اثر بی توجهی در طول سال ها دچار تغییراتی شده اند، سؤالی که در این پژوهش مطرح می شود این است که ویژگی های معماری گنبد خارجی برج مقبره سه گنبد به چه صورت بوده است؟ در این راستا هدف از این مطالعه، بررسی ساختار کالبد کنونی برج سه گنبد و بازشناسی ویژگی های شکلی، هندسی و تناسبات آن برایدست یافتن به ساختار اصلی بنا و درنهایتبازآفرینی بخش تخریب شده بنا یعنی «خود» گنبد است. در این مقاله، یافته های حاصل از تحقیقات میدانی و مطالعات کتابخانه ای در قیاس با نمونه های هم عصر و همسان مورد ارزیابی قرار گرفت. ازطرفی با نگاهی جزئی تر، تحلیل های هندسی برای ارزیابی تناسبات سه گنبد در انطباق با برج مقبره های منطقه، در شکل گیری الگویی بدیع از نظام هندسی در این بناها و ویژگی های بارز پوشش خارجی آن هامؤثر واقع شد. بر همین اساس، بر مبنای تحولات کالبدی صورت گرفته در برج مقبرهسه گنبد و وجوه مشترک ساختار معماری و هندسی آن با نمونه های مشابه، می توان به این نتیجه رسید که این بنا نیز درگذشته دارای گنبد خارجی، احتمالاًبه صورت رُک، بوده است.
ارزیابی رضایت ساکنان محله راه آهن تبریز از منظر آسایش آکوستیکی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
69 - 91
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: ساکنان مجتمع های مسکونی در مناطق شهری روزانه با انواع مختلف صداها روبرو هستند. بیشتر این صداها بخصوص در مراکز ترافیکی بسیار آزار دهنده و زجرآور است.
هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی رضایت ساکنان مساکن محله راه آهن تبریز از منظر آسایش آکوستیکی محیطی می باشد.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق ساکنان محله راه آهن تبریز که برابر 32936 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر بدست آمد. برای روایی سوالات از روایی صوری استفاده و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تکنیک تاپسیس و اف- تاپسیس از نرم افزارSpss و Amos استفاده گردید.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در بین عوامل تاثیرگذار در آسایش آکوستیکی ساکنان محله راه آهن تبریز شاخص کالبدی بیشترین تاثیر را داشته و پس از آن شاخص های آکوستیک و اجتماعی اثرگذار بوده اند. همچنین نتایج نشان داد از نظر رتبه بندی کوی ها از نظر آسایش آکوستیکی به لحاظ آلودگی صوتی، کوی اتحاد بیشترین آلودگی صوتی رتبه اول و پس از آن کوی نیلوفر و شقایق بترتیب رتبه دوم و سوم بدست آوردند.
در نتیجه می توان با طراحی مناسب و استفاده از فرم، نما و مصالح از نظر آکوستیک معماری در محله راه آهن تبریز تا حد زیادی از آلودگی صوتی کاسته و به ارتقا کیفیت آسایش آکوستیکی ساکنان کمک کرد.
تبیین الگوی ساماندهی اقلیمی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی مناطق سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش بررسی الگوهای معماری- اقلیمی فضاهای کارکردی در ساختمانهای مسکونی بومی منطقه سرد ایران است. تعیین پهنه بندی اقلیمی بر اساس طبقه بندی کوپن بوده و پهنه جدید به سه اقلیم Dfa، Dfbو Dsa تقسیم می شوند. انتخاب معیارها بر اساس عناصر مشترک و بررسی تغییرات در نمونه ها در سه گروه صورت گرفته است. روش تحقیق پژوهش، تحلیلی-توصیفی با بهره گیری از الگوریتم تاپسیسبرای اولویت بندی و رسیدن به جواب ایده آل است. لذا هدف پژوهش شناخت عوامل اقلیمی بر شکل گیری موثر بناها می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، خوشه بندی در محدوده اقلیم سرد انجام شده است. نقشه توزیع الگوها نشان می دهد سه گونه خانه در منطقه پراکنده است، اما یکی از الگوهای آب و هوایی غالب، می تواند در کل مناطق به عنوان الگوی اصلی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت ساختار فضای کارکردی در معماری بومی مسکونی منطقه سرد ایران الگوهای اقلیمی مشابهی دارد.
تبیین رابطه میان مسئله گشایی طراحی معماری با یادگیری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
203 - 222
حوزههای تخصصی:
در دهه ی اخیر یادگیری مشارکتی به یکی از شیوه های پرکاربرد در آموزش طراحی معماری تبدیل شده است. علی رغم مزایای بسیار این شیوه، برخی گزارش ها حاکی از پدید آمدن نزاع هایی درون گروه هاست که منجر به اختلال در آموزش یا انحلال گروه ها می گردد. در پژوهش حاضر با بهره گیری مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری دو حوزه ی «مسئله گشایی طراحی معماری» و «یادگیری مشارکتی» و مدل های ارائه شده برای مسئله گشایی و یادگیری مشارکتی مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس با استفاده از روشی تطبیقی-تفسیری ویژگی های کلیدیِ دو حوزه ی مذکور با هم مقایسه شده و با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق آن ها ریشه های ظرفیت ها و چالش های کاربست یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی معماری شناسایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مسئله گشایی از دو نوع فعالیت ذهنی «همگرا» (شامل قاب بندی، گزینش داده ها، تولید راه حل و تأیید و پیاده سازی) و «واگرا» (شامل بیان مسئله، مطالعات، تجزیه و تحلیل و ارزیابی) تشکیل شده است. مراحل همگرا به تحدید و کنترل پذیر کردن فضای مسئله/راه حل، و مراحل واگرا به بسط و ایجاد تنوع در فضای مسئله/راه حل کمک می کنند. ظرفیت اصلی کاربست یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی معماری به مراحل واگرا باز می گردد که به سبب بهره گیری از توانایی های چند نفر، گروه می تواند به شکل همه جانبه تری ابعاد مختلف فضای مسئله/راه حل را بررسی کند. چالش اصلی نیز به مراحل همگرا مربوط می شود آنجاکه افراد به سبب لزوم تصمیم گیری یا اجماع در فضای مسئله/راه حل، دچار اختلاف می گردند. برای ارائه ی شیوه های مشارکتیِ متناسب با ماهیت طراحی، باید تمهیداتی برای همگرایی اعضای گروه در نظر گرفت تا ضمن بهره گیری از ظرفیت های واگرایی، چالش های احتمالی نیز مدیریت گردد. تعیین فردی برای رهبری و مدیریت گروه برای تصمیم گیری در مواقع اختلاف و چنددستگی، داشتن ساز و کاری برای تصمیم گیری ها و انتخاب ها، افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی و استفاده از ترکیب گروه های سازگار و متوازن از نظر همگرایی و واگرایی می تواند ضمن ایجاد همگرایی در گروه، فرصتی را برای استفاده از ظرفیت های واگرایی فراهم آورد.
باز خوانی یک بنای یادمانی؛ کاخ خورشید در کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلات یا کلات نادری منطقه ای در شمال شرقی استان خراسان رضوی است که به دلیل وجود حصاری از کوهها به عنوان یک قلعه طبیعی شناخته می شود. این محدوده در گذشته به دلیل برخورداری از حصاری طبیعی و دست ساز انسانی، از نظر دفاعی و نظامی اهمیت داشت. کلات در دوره نادرشاه افشار مورد توجه ویژه قرار گرفت و بناهایی به دستور وی در آن بر پا شد که از میان آنها می توان به عمارت معروف به « کاخ خورشید» اشاره نمود. این بنا شاخص ترین اثر برجامانده از دوره افشاریه در ایران می باشد . عمارت خورشید به لحاظ حجم ونمای بیرونی و نیز ابهام در عملکردش، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد وخصوصیات اصلی این بنا و تعیین جایگاه آن از نظر تاریخ معماری ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد طراحی عمارت خورشید تلفیقی از عناصر معماری ایرانی و هندی می باشد که به شیوه ایی ماهرانه در هم آمیخته شده اند، و از این نظر توانسته پیوندی میان سنت های معماری ایرانی با معماری گورکانیان هند بوجود آورد. بعلاوه این مطالعات نشان می دهد که عملکرد این بنا نه آرامگاه و نه کاخ بوده، بلکه بنایی یادمانی با کارکرد تشریفاتی بود که به دستور نادر ساخته شده تا یادآور نام و سلطنت وی باشد.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر آینده توسعه گردشگری مذهبی شهر مهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی می تواند تغییرات عمده ای در شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع محلی ایجاد کند. این صنعت به منزله بزرگ ترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و کالبدی متعدّد همواره نیازمند اثربخش کردن توسعه آن در حال و آینده است. شهر مهران به عنوان مناسب ترین گذرگاه مرزیِ بزرگ ترین رویداد مذهبی جهان؛ یعنی پیاده روی چندمیلیونی اربعین، با پذیرش تردد 70 درصدی جمعیت زائران عتبات عالیات از خود، پتانسیل بسیار بالایی برای دستیابی به آینده توسعه پایدار منطقه ای - ناحیه ای متأثر از گردشگری مذهبی را دارد. شناسایی عوامل حیاتی و پیشران های اصلی در آینده توسعه گردشگری مذهبی شهر مهران، در راستای مدیریت و طراحی سناریوهای ممکن در آینده، چارچوب سیاست گذاری و برنامه ریزی انعطاف پذیر متناسب با شرایط منطقه است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و پایش محیطی است که با استفاده از مطالعات موجود در زمینه آینده توسعه گردشگری مذهبی، پنج شاخص (اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، برنامه ریزی – مدیریتی، زیرساختی – کالبدی، عوامل محیطی – جغرافیایی)، انتخاب، طبقه بندی و تدوین شده است. سپس با استفاده از روش دُلفی مدیران و نخبگان، ماتریس اثرات متقاطع موّلفه ها تشکیل شد، در مرحله بعد تحلیل ماتریس با استفاده از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد انجام شده است که پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر بر وضعیت آینده توسعه گردشگری مذهبی 13 عامل کلیدی (جذب سرمایه گذار، مدیریت یکپارچه، تحریم ها، شرایط آب و هوایی، تورهای گردشگری، رفع موانع قانونی، بخش خصوصی، توسعه اقتصادی، نظارت ها، زیست محیطی، موقعیت ژئوپلیتیکی، روادید، شبکه های ارتباطی) که بیشترین نقش را در وضعیت آینده توسعه گردشگری مذهبی شهر مهران دارند، انتخاب شدند. سپس با استفاده از قابلیت های سناریو ویزارد 2 سناریوی قوی، 9999 سناریوی ضعیف و 4 سناریو باورکردنی استخراج شد.
تکنیک های ساخت و تزیین درانگشتری ها و گوشواره های قرون 9-13 میلادی در ایران موجود در موزه متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جواهرات اسلامی بخشی از هنر و فرهنگ اسلامی است که متناسب با سرزمینی که اسلام در آن وارد شده است شکل گرفته، رشد کرده و بالنده شده است. در قرون نخست ورود اسلام به ایران، شهرهای نیشابور و گرگان (جرجان) از مهمترین مراکز فلزکاری اسلامی و ساخت جواهرات اسلامی بودند. از این مناطق نمونه هایی از انگشتری و گوشواره ها و گردنبند یافت شده است که تعدادی از آنها در موزه متروپولیتن نیویورک، جمع آوری شده است. هدف این پژوهش بررسی تکنیک های ساخت و تزیین جواهرات اسلامی در قرون اولیه ورود اسلام (قرون 9-11 م) و همچنین قرون نخست سده های میانه (11-13 م) موجود در موزه، به روش ترکیبی از توصیف تحلیل و تطبیق هست. نتایج حاکی از آن است که در دوران نخست اسلام در ایران، انگشتری ها و گوشواره ها دارای فرم های ساده بوده و در تکنیک ساخت و تزیین متأثر از صنعت جواهر سازی پیش از اسلام و روم می باشند. در قرون میانه در جواهرات به تدریج جهش بزرگی در فرم، تکنیک و تزیین ایجاد می شود. انگشتری های اسلامی از سده نخست به سمت میانه بسیار پیشرفته و مزین به نقوش حجمی هندسی، اسلیمی و موجوداتی همچون هارپی می شوند. گوشواره ها که در سال های نخست از یک حلقه و یک مهره تشکیل شده بودند، به تدریج به روش ملیله کاری (توری شکل) و یا با قرار گرفتن فرم-های بیست وجهی و دوازده وجهی منتظم و فرم های مثلث که شکل کروی را ایجاد می کند، ساخته شدند. این فرم ها یادآور گوشواره های بیزانسی است. روش های ساخت و تزیین اگرچه در قالب کلی تحت تأثیر فرهنگ بیزانس است، اما در جزئیات تکنیکی و نقوش، ایرانی است. همچنین ایرانی ها در این زمان به تکنیک های ساخت خاصی دست پیدا کرده بودند که در دوره سلجوقی به اوج می رسد.