فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
47 - 60
حوزههای تخصصی:
محله ها جزئی جدایی ناپذیر از ساختار زندگی اجتماعی شهروندان هستند و با وجود نیازهای مختلف انسان در محلات شهری، باید در برنامه ریزی های شهری از رویکرهای جدیدی استفاده نمود که شهرسازی انسانگرا یکی از آنهاست. این پژوهش با تکیه بر روش های کمی و توزیع پرسشنامه میان شهروندان به دنبال سنجش میزان تحقق مولفه های رویکرد انسانگرا در محلات ناسار و ارم شهر سمنان به عنوان محلات قدیم و جدید شهری انجام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که تفاوت معناداری در میزان تحقق مولفه های رویکرد انسانگرا در سطح محلات ناسار و ارم وجود دارد و بر خلاف ذهنیت موجود در انسانگراتر بودن محلات قدیمی، میزان رضایت ساکنین از مولفه های رویکرد انسانگرا در محله ارم مطلوب تر از محله ناسار است و نشان دهنده توجه اندک مدیریت شهری به محلات قدیمی در برنامه ریزی های شهری است. همچنین مدل ساختاری مسیری پژوهش، نشان می دهد، مولفه «امنیت و ایمنی» بیشترین تاثیر را بر میزان تحقق رویکرد انسانگرا دارد.
تأثیر مؤلفه های ذهنی بر آنالیز نحو فضا با بهره گیری از گراف وزن دار (نمونه موردی: خانه هنرمندان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
105 - 122
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : روش نحو فضای معماری به عنوان یکی از سامانه های منطقی پژوهش در دهه اخیر بسیار توسعه یافته است ولی با تمام مزایای آن نقدهای جدی نیز به آن وارد می شود. یکی از این نقدها کم توجهی به ویژگی های فردی و ذهنی محیط مصنوع و تمامیت وجودی انسان در فضا و قراردادن پیکره بندی فضا به عنوان اساس تحلیل الگوهای رفتاری است. سؤال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان اثر چنین ویژگی هایی از فضا را همزمان با پیکره بندی فضا مورد بررسی قرار داد؟ در این مقاله فرض بر این است که با استفاده از گراف وزن دار به جای گراف ساده ارزش منحصر به فرد هر فضا تعیین می شود و نتایج حاصل دقیق تر و قابل استناد تر هستند.
هدف پژوهش : هدف این مقاله، درنظرگرفتن تأثیر مؤلفه های ذهنی فضا در کنار پیکره بندی فضا بر حرکت و در نتیجه رفتار انسان در یک بنای معماری است. این تحلیل همزمان از وزن مؤلفه های ذهنی و آنالیز نحو فضا می تواند بخشی از نواقص روش فعلی در تحلیل های نحو فضا را برطرف سازد.
روش پژوهش : تحلیل های این مقاله به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. تحلیل هم پیوندی و تحلیل Agent-based به عنوان دو پارامتر مرتبط با موضوع مقاله به دو روش سازمان فضایی، خانه هنرمندان را بررسی کرده است. نخست به روش رایج و با بهره گیری از گراف ساده به وسیله نرم افزار «Depthmap» محاسبه شده و در روش دوم وزن مؤلفه های ذهنی به روش «AHP» تعیین شده و در محاسبات نحو فضا لحاظ شده است. در انتها به روش «دروازه شمارش» قابلیت استناد به نتایج قیاس شده است.
نتیجه گیری : مقایسه دو روش ذکر شده نشان می دهد نتایج به دست آمده به وسیله گراف وزن دار توانسته است به صورت دقیق تری با جریان های حرکت در فضای خانه هنرمندان تطبیق داشته باشد.
نقش کیفیت ویژگی های فضای شهری در تعیین نحوه استفاده از میدان ها در شهرهای معاصر با مطالعه خیابان جمهوریت در ارزروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار ش هرهای تاریخ ی، در گ ذر زم ان ب ر اس اس ویژ گیه ای هویت ی هر شهر ش کل گرفته اند و در قال ب عناص ر و رواب ط تاریخی تجل ی یافته اند. از سویی دیگر میادین نیز در ش هرهای تاریخ ی نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. فضاهای باز و میادین در شهرها، محل اصلی تعاملات و روابط اجتماعی شهری بوده و طراحی منظر میادین شهری با ویژگی ها و کیفیت های فضایی مناسب یکی از دغدغه های طراحان منظر شهری به خصوص در شهرهای تاریخی می باشد و آگاهی در مورد اینکه کدام ویژگی های فضایی بر استفاده از فضای باز تأثیر می گذارد، چگونه و چرایی آن هم مورد توجه محققان، طراحان و مدیران فضای باز شهری می باشد. ارزروم یکی از شهرهای تاریخی و مهم ترکیه است که هویت و ساختار مرکز اصلی آن در طول تاریخ و به واسطه مداخلات صورت گرفته در دوره ها و عرصه های مختلف تاریخی متحول شده است و ساختار کنونی حاصل این تغییرات می باشد. بیشترین تحولات تاریخی شهر ارزروم در محدوده خیابان جمهوریت در بافت مرکزی شهر ارزروم اتفاق افتاده است و آن به دلیل شکل گیری هسته اولیه شهر در این محدوده می باشد. بررسی های میدانی از میادین حاشیه خیابان جمهوریت ارزروم که محدوده مورد مطالعه می باشد، نشان می دهد که ویژگی های مختلف طراحی های فضاهای باز با کاربردهای واقعی آنها مطابقت دارد و یافته ها نشان می دهد که انواع کاربری های مختلف با ویژگی های فضایی میادین خیابان جمهوریت، تحت شرایط مختلف زمانی و آب و هوایی تاثیر بسزایی در کمیت و کیفیت استفاده از این فضاها دارد.
نقش نحو فضا در تحلیل منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
20 - 29
حوزههای تخصصی:
نحو فضا نظریه و روشی است که با یک ساماندهی منطقی به شناخت پیکره بندی فضایی می پردازد و امکان تحلیل آن را میسر می سازد. در واقع نحو فضا با مطالعه فضا به صورت کمی، خصیصه های ذاتی فضا را به صورتی کمّی و ملموس بیان می کند. این امر باعث کاربردی تر شدن و اهمیت روزافزون این روش است. از سوی دیگر در حوزه دانش منظر، الگویی که بتواند با روش های محاسباتی و اندازه گیری قابلیت محاسبه هر دو بعد عینی و ذهنی منظر را داشته باشد وجود ندارد. با توجه به این که نظریه نحو فضا روش کمّی است که به کالبد صرف توجه ندارد بلکه به مسائل اجتماعی همچون فعالیت هم می پردازد، به نظر می رسد روش نحو فضا دارای قابلیت ها و ظرفیت هایی است که می تواند ما را در ارزیابی منظر یاری کند. این پژوهش در پی دستیابی به مؤلفه های اختصاصی منظر، جهت پرکردن خلأ ها و ضعف های روش های رایج اندازه گیری و مطالعه کمّی ابعاد عینی- ذهنی منظر و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از روش نحو فضا برای تحلیل منظر استفاده کرد؟ در این پژوهش با روش ترکیبی توصیفی و تحلیلی و تبیین قیاسی، ابتدا به تحلیل محتوا برای شناخت روش نحو فضا و نظریه و مفاهیم بنیادی آن پرداخته و در ادامه این مفاهیم در کنار مفاهیم منظری تحلیل و بررسی شده است تا میزان و نحوه کارایی نحو فضا در منظر حاصل شود. در نهایت می توان گفت، منظر پدیده ای عینی-ذهنی و توأمان است. خصایص منظر وابسته به ویژگی های عینی (کالبدی فضا) و ذهنی (معنا) است. عوامل ذهنی خود به دو گروه تجسمی و درام تقسیم شدند که قابلیت و روش های اندازه گیری و ارزیابی متفاوتی دارند. مؤلفه های تجسمی، به صورت انعکاسی و حسی ادراک می شوند و مؤلفه های درام وابسته به پردازش عقلی و ایجاد رابطه میان بخش های مختلف آن هاست. روش نحو فضا برای تحلیل برخی مؤلفه های منظر قابل استفاده و در برخی دیگر با نقصان همراه است. مؤلفه های عینی منظر به واسطه خصیصه نحوی خود با استفاده از روش نحو فضا قابل بررسی هستند؛ اما هر چه مؤلفه ها معنایی تر می شوند، روش نحو فضا برای شناخت و تحلیل فضا ناکارآمدتر می شود.
تحلیل نقش چشم انداز بر ساختار فضایی و نظام استقرار معماری عمارت اصلی باغ عباس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
6 - 17
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در مطالعه باغ ایرانی با آن مواجه هستیم، تنوعی است که بنا بر شرایط مختلف بستر طبیعی، در الگوهای شکلی و ساختار کالبدی تعدادی از باغ های شمال ایران دیده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تغییرات کالبدی در باغ عباس آباد، با چشم انداز بستر طبیعی آن، جهت شناخت عمیق تر این باغ و باغ ایرانی است. این پژوهش با روش مطالعه موردی و با طراحی چارچوب مشخص «تحلیل چندگانه»، نمونه منتخب مورد کنکاش قرار گرفت. ابتدا با جستجو در اسناد تاریخی، باغ عباس آباد توصیف گردید و طرح مرجع آن در دوره صفوی، در یک مدل سه بعدی بازیابی شد. سپس ساختار کالبدی و فضایی آن تحلیل گشت و چگونگی تأثیر چشم انداز بستر طبیعی، بر تغییرات کالبدی باغ عباس آباد مورد بحث قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که جهت گیری باغ براساس ویژگی های بستر طبیعی آن، جهتی منظرین را برگزیده است. محور قدرتمند میانی، به عنوان شاخصه هندسی مشترک باغ ایرانی، در این باغ تا عمارت اصلی امتداد می یابد، از آن عبور می کند و تا چارتاقی میان دریاچه قابل ردیابی است. استقرار عمارت اصلی در باغ عباس آباد، براساس الزامات دید و منظر تغییر نموده و از میانه مرتفع ترین صفه به منتهی الیه شمالی آن، جهت تسلط بصری بر دریاچه و چارتاقی میان آن، منتقل شده است. ساختار فضایی عمارت اصلی این باغ را فضای نیمه باز نظرگاهی تشکیل می دهد و عناصر اقامتگاهی به پیرامون باغ منتقل گشته اند تا تداوم دید به طبیعت حفظ گردد. این پژوهش نشان داد که در طرح باغ عباس آباد، چشم انداز، عاملی سازمان دهنده در مکان یابی، ساختار هندسی و انتظام عناصر معماری باغ، بوده است و در بسترهای مستعد، چشم انداز بستر طبیعی و قابل درک از نظرگاه اصلی، راستای نظرگاه، ساختار فضایی عمارت اصلی، نظام استقرار عناصر معماری و ساختار کلی باغ را تعیین می نماید.
شناسایی و اولویتبندی شهرهای مناسب برای ساخت خانههای انرژی صفر با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه (موردمطالعه: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و تقاضای بیشتر در زمینه انرژی، گرم شدن کره زمین و معضلات زیست محیطی، جنگل زدایی، تخریب لایه ازون و بروز مشکلاتی همچون خشک سالی توجه محققان را به روش هایی جدید برای استفاده از انرژی های تجدید پذیر جلب کرده است. احداث ساختمان های انرژی صفر در شهرهای ایران می تواند گام بزرگی در پیشروی اقتصادی و کاهش مشکلات آلودگی کلان شهرها باشد. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی شهرهای مناسب ایران برای ساخت خانه های انرژی صفر است. بدین منظور از روش دلفی فازی و روش های تصمیم گیری چندشاخصه استفاده شده است. با مصاحبه با متخصصین در زمینه معماری، شهرسازی، مدیریت انرژی و آشنا به احداث ساختمان های انرژی صفر و با در نظرگرفتن نتایج حاصل از تحقیقات پیشین و همچنین مشخصات شهرهای مختلف، شهرهایی که برای احداث خانه های انرژی صفر مناسب هستند انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش دلفی فازی، شاخص های لازم برای اولویت بندی شهرهای منتخب مشخص شده و وزن آن ها تعیین گردید. پس ازآن با استفاده از روش های مختلف تصمیم گیری چندشاخصه، شهرها اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد شهرهای یاسوج، شیراز و تبریز و اراک شهرهای مناسبی برای ساخت خانه های انرژی صفر در ایران هستند.
نقش نماهای دوپوسته در ارتقاء حریم دیداری در مجتمع های مسکونی تهران (با تحلیلی بر عناصر مشربیه در معماری گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : یکی از مهم ترین مسائل مورد توجه د ر طراحی مسکن، ایجاد حریم و محرمیت است. نما د ر معماری به عنوان پوسته بیرونی و مؤلفه اصلی پوشش بنا، نقش مؤثری د ر ایجاد محرمیت، حریم د ید اری و جلوگیری از اشراف و د ید به د اخل خانه د اشته است. مهم ترین مسئله د ر نماهای مجتمع های مسکونی معاصر، طراحی نامناسب جد اره های نورگیری با امکان حفظ حریم د ید اری اهل خانه بود ه است.
هد ف پژوهش : این پژوهش با بررسی مشربیه به عنوان یک راهکار بومی د ر حوزه کشورهای خاورمیانه، به معرفی پیشینه تاریخی این عنصر کالبد ی- فضایی و بررسی نقش آن د ر ایجاد حریم د ید اری د ر خانه های این منطقه می پرد ازد و با استخراج شاخصه های طراحی مشربیه به عنوان یک جد اره د وپوسته و راهکارهای آن د ر ایجاد حریم د ید اری، این شاخصه ها را د ر مجتمع های مسکونی معاصر تهران بررسی و نحوه بهره برد اری و معاصرسازی این تکنولوژی بومی د ر نماهای این بناها را مورد تحلیل قرار می د هد .
روش پژوهش : این تحقیق از نوع کیفی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. روش گرد آوری اطلاعات این جستار به صورت مید انی و اسناد ی (کتابخانه ای) است. د ر این پژوهش با تمرکز بر مجتمع های مسکونی تهران به عنوان نمونه های مورد مطالعه، 15 نمونه از خانه ها با جد اره های د وپوسته د ر نمای اصلی انتخاب شد ه است. د ر اد امه تلاش شد مؤلفه های تأثیر گذار د ر طراحی جد اره های د وپوسته که نقش مؤثری د ر ایجاد حریم د ید اری د اشته است د ر این مصاد یق مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد .
نتیجه گیری : نماهای د وپوسته عموماً با هد ف ایجاد آسایش حرارتی استفاد ه می شود . مجتمع های مسکونی معاصر از این قابلیت نماهای د و پوسته، به علاوه امکان های زیبایی شناسی، کارکرد ی و همچنین محرمیت و ایجاد حریم د ید اری برای ساکنین بهره برد ه اند . شکل و فرم، مکان استقرار، نوع بازشد گی، مصالح و فناوری اجرای نماهای د وپوسته نقش مؤثری د ر عملکرد و رفتار آن ها د اشته است. بررسی ها نشان می د هد استفاد ه از مصالح بومی مانند چوب و آجر با قابلیت انعطاف پذیری و امکان کنترل بازشد گی توسط استفاد ه کنند گان می تواند نقش مؤثری د ر پاسخ های عملکرد ی متفاوت و ارتقاء حریم د ید اری نماهای د وپوسته د ر این خانه ها ایفا کند .
نقش برنامه ها و اقدامات عمرانی حاجی عبدالغفار نجم الملک در نوسازی راه خرم آباد-دزفول در دهه 1260 شمسی (مسیر کیالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تبیین شخصیت علمی و تجربیات نجم الملک در علوم مختلف، اقدامات عملی او در حیطه راه و ساختمان چندان مورد توجه نبوده است؛ حال آن که یکی از مهمترین اقدامات عمرانی او در خلال دو سفر به خوزستان و نوسازی راه خرم آباد-دزفول شکل گرفت که بخش مهمی از اسناد آن در دسترس است. همچنین ناشناخته بودن این مسیر مهم تاریخی در پژوهش های انجام شده، مغفول ماندن نقش او در این راستا را مضاعف نموده و موجب شده است برخی از پژوهشگران بسیاری از آثار مهم این سفرها را به دیگر دوره های تاریخی منسوب کنند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چه اقداماتی در راستای افزایش کیفیت راه خرم آباد-دزفول، اعم از بهبود سطح راه و ایجاد ابنیه و استحکامات لازم، توسط نجم الملک به عمل آمد و مجموع این اقدامات چه تأثیری در کیفیت و تردد در این مسیر برجای نهاد؟هدف پژوهش: این پژوهش تلاش کرده برنامه ها و اقدامات عمرانی نجم الملک در راستای نوسازی راه خرم آباد-دزفول را بررسی و پیامدهای آن را تشریح نماید.روش پژوهش: این پژوهش در دسته روش های مبتنی بر سامانه جستجوی کیفی و با راهبرد تفسیری-تاریخی انجام شده است. ابزار پژوهش استفاده از اسناد و نقشه های تاریخی موجود در سفرنامه ها، کتب، مقالات، گزارش ها و بایگانی هایی است که بعضاً در این پژوهش برای اولین بار منتشر خواهند شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برنامه های نجم الملک و اجرای آن ها باعث بهبود چشمگیر کیفیت بستر راه به ویژه در نقاط بحرانی آن گشت و از سوی دیگر او با طراحی کاروانسراهای جدید مبتنی بر نیازهای فضایی نوین، نقش برجسته ای در تغییر گونه این ساختمان ها در منطقه ایفا کرد که از آنچه تا پیش از آن به ویژه در دوره صفویه وجود داشت، کاملاً متمایز است. این اقدامات شرایط عبور مناسب و امن از این مسیر را فراهم آورد که در اثر اغتشاشات سال های پایانی دوره قاجار از دست رفت.
معماری بیومیمیکری و الهام از حشرات برای شهرسازی و معماری پایدار
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
59-76
حوزههای تخصصی:
مواد، ساختارها، سطوح و ساختمان بدن حشرات، گرایشات علمی بزرگی هستند، اما چنین دانش های بنیادینی در مورد اصول عملکردی این ساختارها برای کاربردهای فنی، به ویژه در معماری، بسیار مطرح است. برخی از بزرگ ترین چالش ها در معماری امروزی، چندمنظوره بودن، صرفه جویی در مصرف انرژی و پایداری است، مشکلاتی که حشرات در حین سیر تکاملی خودشان تا حدی حل کرده اند. حشره شناسان مقدار زیادی از اطلاعات درباره ساختار و عملکرد این ساختار و سطوح زنده جمع آوری کرده اند. از این اطلاعات می-توان به منظور تقلید برای کاربردهایی در معماری استفاده بهینه کرد. زمینه های اصلی تکنولوژی که می توان ایده های الهام گرفته از حشرات را در آن ها به کار گرفت، عبارتند از: 1- مصالح جدید، 2- ساختارها، 3- سطح ها، 4- تکنولوژی پیوند و مواد چسباننده، 5- علوم بصری و فتونیکی. چند نمونه انتخاب شده در این بررسی کوتاه مورد بحث قرار گرفته اند، اما با داشتن بیش از یک میلیون گونه حشره توصیف شده به عنوان منبعی برای الهام گرفتن، می توان انتظار ایده های بسیار زیادی از حشره شناسی برای بیومیمتیک های الهام گرفته از حشرات را داشت. تلفیق دانش مضاعف زیست شناسی حشرات با معماری، عملکرد ساختمان های آینده را بهبود خواهد بخشید. هرچند، زیست شناسان هنوز درک کاملی از عملکرد ساختاری ماده و ساختمان حشرات ندارند. درنتیجه، زمینه های تکنولوژی بسیاری از تحقیقات بنیادی مضاعف حشره شناسی سود می برند. همچنین آزمایش برای الهامات جدید از حشرات احتمالاً مهمترین زمینه تحقیقاتی در آینده ای نزدیک خواهد بود.
کاربرد ابزار هوش مصنوعی در پیش بینی مصرف انرژی ساختمان
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی در بخش ساختمان ها به ویژه در ساختمان های مسکونی به دلیل توسعه اجتماعی و شهرنشینی، بیشترین سهم را در بین کلیه بخش های مصرف به خود اختصاص داده است. از فاکتورهای تعیین کننده ی میزان مصرف انرژی در ساختمان می توان به شرایط آب و هوایی و اقلیمی محل احداث ساختمان، مواد و مصالح بکار رفته در پوسته و جداره های خارجی ساختمان، نوع معماری و سازه ساختمان، تأسیسات مرکزی ساختمان(گرمایش، سرمایش، تهویه مطبوع و روشنایی)، لوازم و تجهیزات مصرف کننده (لوازم برقی و تجهیزات اداری) اشاره نمود. ازاین رو استفاده بهینه و ممانعت از هدر رفتن امکانات و گام برداشتن در جهت صرفه جویی و افزایش کارایی ساختمان، امری اساسی است. داده های بزرگ، منابع محاسباتی قدرتمند و مقرون به صرفه و الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین در دهه های گذشته مورد تحقیق در بخش ساختمان ها بوده اند و پتانسیل خود را برای افزایش کارایی ساختمان نشان داده اند. اخیراً، هوش مصنوعی و به طورکلی تکنیک های یادگیری ماشین به طور خاص در پیش بینی و عملکرد انرژی ساختمان نقش مؤثری داشته و به همین ترتیب می توانند در بحث مصرف انرژی، مدیریت، صرفه جویی تر مصرف و در نهایت ایجاد راحتی و آسایش نقش بسزایی داشته باشند. هدف از این پژوهش، شناسایی ابزارهای هوش مصنوعی و کاربرد آن ها در بررسی مصرف انرژی می باشد.
بررسی شواهد تکتونیک فعال و ویژگی های حریم گسل کوشک و آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی، استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۴۴-۲۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی فعالیت گسل کوشک از طریق مشاهدات صحرایی زمین لغزش های مرتبط با فعالیت گسل کوشک و سایر شواهد فعالیت آن و تحلیل موقعیت مکانی سکونتگاه های روستایی محدوده ی مطالعاتی گسل کوشک پرداخته شده است. منطقه ی موردبررسی در محدوده ی استان قزوین و در زون ساختاری البرز و در امتداد گسل کوشک بین مختصات طول جغرافیایی 25/50 تا 50/50 واقع شده است. در مقاطع انتخاب شده برای بررسی فعالیت گسل شواهدی از خردشدگی سنگ ها، چشمه های متعدد و زمین لغزش های قدیمی و جدید فراوانی مشاهده گردید که مشخص کننده ی فعالیت گسل است. با توجه به بررسی ها و مشاهدات صحرایی پهنه گسلی گسل کوشک در مقاطع بررسی شده، به میزان 260 متر در طرفین گسل اندازه گیری شد. ازآنجایی که در محدوده ی گسل کوشک تعدادی روستا وجود دارد که از بین آن ها کل بافت کالبدی روستای علی آباد بر روی پهنه گسل و بخشی از روستاهای کوشک، زرآباد، گرمارود بالا، سیمیاردشت و حسن آباد بر روی پهنه گسیختگی گسل واقع شده اند. برای روستای علی آباد که کل بافت کالبدی آن واقع بر روی گسل کوشک است و همچنین برای روستاهای کوشک، زرآباد، گرمارود بالا، سیمیاردشت و حسن آباد که بخشی از بافت کالبدی آن ها بر روی پهنه ی گسل کوشک واقع شده است، برای جلوگیری از مرگ ومیر ناشی از گسیختگی سطحی حین زلزله و یا رخداد زمین لغزش ناشی از فعالیت گسل به منظور حفظ جان انسان ها، جابه جایی روستا به نقطه ی دیگر و یا اصلاح سمت توسعه ی آتی روستا به خارج از حریم گسیختگی گسل کوشک ضروری است. بدین منظور می توان در تهیه و یا بازنگری طرح هادی این روستاها، زون برشی تعیین شده برای گسل کوشک را ملاک توسعه ی آتی روستاها قرار داده و در تعیین سمت توسعه آتی این روستاها ساخت وساز جدید بر روی پهنه ی زون برشی گسل کوشک را ممنوع اعلام کرد و در نقشه ی طرح هادی روستا گنجانده شود.
نقش عکاسی مستند در دوران انقلاب و جنگ با تأکید بر برخی از آرای جورج لوکاچ و آرنولد هاوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
33 - 46
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عکاسی مستند بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در بازتاب وقایع دوران انقلابِ 1357 و جنگ در برابر عراق با رویکرد های مستند اجتماعی، خبری و جنگ بسیار تأثیرگذار بوده و این پژوهش به دنبال آن است که چگونگی این تأثیرات را بررسی کرده و تاریخچه ای تحلیلی از موضوع عکاسی این دو دوره در ایران به همراه نقاط قوت و نیز کاستی ها و محدودیت های آن ارائه دهد. هدف پژوهش : این مقاله با هدف مطالعه رابطه عکاسی مستند و رویداد های این دهه، چگونگی نقش عکاسی مستند بر سیاست های قدرت حاکم را با استفاده از برخی آرای لوکاچ و هاوزر بررسی می کند. روش پژوهش : روش تحقیقِ این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق مرورِ ادبیات مکتوب چاپی و الکترونیکی است. نتیجه گیری : بررسی ها نشان می دهد عکاسی مستند در این دهه بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر بود و به نوبه خود تحت تأثیر سیاست ها و ایدئولوژی قدرت حاکم قرارگرفت. با استفاده قدرت حاکم از عکس ها، جهت اهداف تبلیغاتی-سیاسی، عکاسی مستند کارکردی نهادی و ایدئولوژیک پیدا کرد. با انسداد فضای سیاسی و اجتماعی، عکاسان نتوانستند روح زمانه خود را با تمامی ابعادش بازتاب دهند. مؤلفه هایی چون تأسیس انتشاراتی ها، چاپ کتاب های عکاسی، تأسیس رشته عکاسی، انتشار مجله عکس، برگزاری مسابقات، سالانه های عکاسی و نمایشگاه ها در پیشرفت عکاسی مستند مؤثر بودند و عواملی همچون انسداد فضای سیاسی-اجتماعی، سانسور و ممیزی و عدم امنیت مانع پیشرفت آن بودند و عکس هایی که در راستای ایدئولوژی قدرت سیاسی حاکم بود و یا از ایده آلیسم های آن محسوب می شدند مورد حمایت قرار می گرفتند. می توان گفت بر طبق مباحث ارائه شده، جریان عکاسی مستند در دوران انقلاب و جنگ به طور نسبی منطبق بر آرای مطرح شده از لوکاچ و هاوزر می باشد.
تدوین چارچوب طراحی شهری در حریم حرم های زیارتی با رویکرد قلمرو پایی جامع بررسی موردی: بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
113 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب طراحی شهری در حریم حرم های زیارتی با رویکرد قلمروپایی جامع و ارزیابی آن در بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س) است. در این پژوهش به عنوان پژوهشی کاربردی با رویکردی ترکیبی (کیفی-کمی)، از روش تحقیق توصیفی استفاده شده و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک های سینتکس، آیزوویست، نرم افزار دپث مپ، نرم افزار اس پی اس اس، تکنیک حس گردی، تکنیک منظر صوتی (دستگاه صوت سنج مدل تی-ای-اس ۱۳۵۸) و برداشت های رفتاری صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، چارچوب طراحی شهری با هدف حفظ حریم حرم های زیارتی متناسب با سازمان کالبدی- فضایی (با مؤلفه های دگردیسی لایه ها، نفوذپذیری، الگوی راه، جهت گیری، نظام ارتفاعی، انتظام دانه بندی، هسته و مرکزیت، سلسله مراتب، چیدمان فضایی و تشخص آستانه ها)، سازمان عملکردی-رفتاری (با مؤلفه های کاربری و فعالیت، مشارکت اجتماعی، مالکیت و نظارت اجتماعی، مناسبات اجتماعی و تعاملات اجتماعی)، سازمان بصری (با مؤلفه های تشخص دیدها، تشخص نشانه ها، وحدت در عین کثرت)، سازمان ادراکی (با مؤلفه های منظر حسی، نمادگرایی، نقش انگیزی، حس معنویت، حس خضوع، تشخیص هویت قلمرو، تصورپذیری و وضوح) و سنجه های طراحی شهری مرتبط با هر مؤلفه در قلمروی اماکن قدسی قابل صورت بندی است. ارزیابی این چارچوب در نمونه مورد مطالعه، حاکی از ضعف بسیاری از مؤلفه ها و سنجه های چارچوب مذکور به ویژه در سازمان های بصری، ادراکی و عملکردی- رفتاری در مواجهه و مداخله در این موضع بوده است.
نظریۀ کسر اصنام، مستخرج از زندگی ابراهیم(ع) در قرآن و تبیین کاربست و جایگاه آن در هنر اسلامی، با رویکرد نظریۀ داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقلید و واردات شیوه های تولید آثار هنری و مبانی هنر، از تمدن های دیگر، به تمدن اسلامی، در دوران معاصر، سبب تولید انبوهی از آثار، با ویژگی های متفاوت و گاها متناقض با مبانی فکری اندیشه اسلامی گردیده است. هدف پژوهش حاضر، برداشتن اولین گام ها، برای ارائه یک نظریه، مبتنی بر قرآن با تکیه بر شیوه تفکر ابراهیم(ع)، که برخی نیازهای کارکردی و نظری هنرمندان جهان اسلام را مرتفع گرداند، می باشد. ابراهیم(ع) به عنوان شخصیت تاریخی، با پنج ویژگی منحصر بفرد و ناظر بر عقلانیت و تفقه او، یعنی رشدیافتگی فکری پیش از نبوت، الگوی خوب برای مومنان، صاحب بینش، صاحب قلب سلیم و دیدن ملکوت آسمان و زمین معرفی شده و مخالفان استدلالات او نیز، سفیه و کم عقل خطاب شده اند. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تئوری داده بنیاد به انجام رسیده است. پس از جمع آوری کلیه دیتاها و انجام کدگذاری باز، محوری و انتخابی، ضمن یافتن پاسخ ها، مکانیزم تفکر ابراهیم(ع) به عنوان فرآیندی عقلانی، که بر اساس نقد مکرر معیارهای پیشین، معیارهای جدید خلق می کند، تحت نام نظریه «کسر اصنام »، استخراج و کارکرد آن در هنر را مشخص شد. سپس به شباهت ها و تفاوت های این نظریه و اندیشه انتقادی که در بستر سوبژکتیویسم به وجود آمده و مبنای هنر مدرن از منظر گرینبرگ معرفی گردیده، پرداخته شد. همچنین عدم هرگونه تنافر یا تناقض این نظریه به اصول، ثوابت و امور لایتغیر و لایزالی که در خلق هنر سنتی، و در قلب آن هنر دینی، ضروری هستند، بررسی و مشخص شد و در نتیجه مکانیزم تولید و ارتقاء معیارهای جدید برای ایجاد محصولات جدید بر اساس نقدهای پیاپی در چارچوب فاصله عبودیت و ربوبیت، بر اساس این نظریه تبیین گردید.
چارچوب مدیریت منظر راهبردی شهرهای حرم-مقام (موردپژوهی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
28 - 47
حوزههای تخصصی:
شکل گیری موانع بصری در برابر مناظری که امکان رؤیت بارگاه ائمه معصومین(ع) را به عنوان مهم ترین نشانه شاخص شهر فراهم می آورند، نابودی «مناظر راهبردی» را دربردارد و در مشاهد مشرفه ای که محیط به بارگاهی مقدس هستند به عنوان «شهرهای حرم- مقام»، سبب فقدان هویت می گردد. این امر خود دلیلی بر ازبین رفتن حس تعلق، امنیت، غنا و زیبایی بصری، آرامش ذهنی، خاطره انگیزی و دیگر کیفیاتی است که از نمایش شکوهمند بنای بارگاه در لایه های مختلف شهر حاصل می شود. درحالی که باوجود بی توجهیِ ساخت وساز معاصر به این حریم های مقدس، کماکان از طریق اقداماتی ماهرانه می توان از ارزش آن ها به عنوان ثروت های فرهنگی-تاریخی حفاظت کرد و حتی این گنجینه های ملی و فراملی را بهبود بخشید. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-پیمایش میدانی و از تکنیک های تعریف هندسی و حفاظت از مناظر برگزیده، طرح های مدیریت بصری، آنالیز ارتفاعی پروفیل در GIS و همچنین ارزیابی بصری کیفی QVA استفاده شده است و با تدوین چارچوب مدیریت منظر راهبردی شهرهای حرم مقام، سندی ارائه شده که به واسطه آن بتوان طی فرایندی کاربردی، سازمان بصری شهر را در مقیاس های کلان، میانی و خرد انتظام بخشید؛ به نحوی که به ارتباط بصری بین عرصه های عمومی شهر و عنصر شاخص بارگاه بیانجامد. پی جویی فرایند مذکور در شهر قم که مناظر راهبردی آن در معرض تهدید قرار دارد، به تعیین مناظر، ارائه راهنمای مدیریت بصری و محاسبه ضوابط ارتفاعی برای حوزه های حساس به ابنیه بلندمرتبه منجر شده است. این پژوهش سند مذکور را متضمن حفاظت و مدیریت مناظر راهبردی شهر دانسته و به منظور مدیریت و سازماندهی بصری دیگر شهرهای حرم مقام هم چون مشهد، کربلا، نجف و ... پیشنهاد می شود سند چارچوب مدیریت بصری به عنوان برنامه ای کارآمد در دستورکار قرار گیرد.
Towards Defining a General Process for Examining the Production of Urban Space(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
31 - 44
حوزههای تخصصی:
This research seeks to answer what process should be done for a comprehensive analysis and s tudy of producing urban space. The research method of the present s tudy is influenced by the qualitative nature of the research ques tion and to explain a conceptual framework. It has been prepared based on the analytical-descriptive method and sources. Data collection was done by documentary and library methods, and a three-s tep process was performed. In the firs t s tage, document analysis and direct observation of urban spaces and review of some of the lates t research and global experiences of urban space production have been used, which makes the reliability and validity of the research guaranteed by triangulation of evidence sources. In the second s tage, an analytical framework related to producing and reproducing urban space, which includes four general layers, has been developed by summarizing and analyzing them. Then, in the third s tage, the sub-layers of this framework with emphasis on power relations (influence) of related actors have been refined, and the proposed model of space production has been developed. The production and reproduction of space in the city consis t of 4 layers. These four s tages mus t be examined to s tudy the production or reproduction of a specific area. 1-Geographical context (natural context), 2-Time, 3-Formal urban planning sys tem, 4-Social organization or networks of actors (or s takeholders). In this s tudy, a model for s tudying the production of different urban spaces has been proposed from the collection of findings and analyses.
مقایسه نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
68-52
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه پس از تجربه اپیدمی کرونا برای بسیاری از کارشناسان، تأثیر برنامه های توسعه شهری بر انتشار ویروس مسجل شده است که نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا می تواند راه حل های مناسبی پیش روی طراحان قرار دهد. روش تحقیق: بر اساس مطالعات تحلیلی و توصیفی بوده و بر اساس روابط متقابل و مقایسه میان متغیرهای مستقل و نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا و متغیرهای وابسته تدوین گردیده است. یافته ها: توسعه متراکم شهرها و ارتباط زیاد مردم با یکدیگر به دلیل زندگی شهری متراکم، راه های شکستن زنجیره انتشار ویروس را سخت تر می کند؛ بنابراین تاب آوری شهرها با وجود نادیده گرفته شدن در مرحله توسعه، در هنگام بروز بحران اهمیت بالایی دارد. عواملی مانند الگو سکونت، استفاده از نهادهای محلی، شهرسازی محله محور، عرصه عمومی، حمل ونقل شهری، کسب وکارهای خرد و محلی و زیرساخت های هوشمند مانند توسعه خدمات شهری الکترونیک، در گسترش بیماری های واگیردار در شهرها و کلان شهرها بسیار تأثیرگذار هستند شیوع COVID-19 تغییرات الگوی بالقوه جدیدی را پیشنهاد می کند که احتمالاً الگوهای توسعه ما را تغییر می دهد، به ویژه از هر دو بخش ساخت وساز و محیط زیست. نتیجه گیری: همه گیری چشمگیرترین اختلال در فعالیت های انسانی در یک نسل بوده است. برای بسیاری از طراحان، زمانی برای تمرکز مجدد و بازنگری در نحوه طراحی محصولات، ساختمان ها و شهرها بوده است.
معاصرسازی مفهوم اصالت معنایی در معماری نمای شهری تهران (مطالعه موردی: نماهای دوره پهلوی اول و دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی می تواند موجبات ایجاد مدلی اصالت مدار در ارتباط با معماری جداره های شهری امروزین را فراهم آورد. این پژوهش در پاسخ به این سوال که چه مولفه هایی درجهت تحلیل نما در راستای درک مفهوم اصالتِ معنایی در جداره های شهری تهران وجود دارد، از روش آمیخته کمی و کیفی بهره گرفته است؛ در فاز کیفی، شاخصه ها از طریق شیوه داده بنیاد موردمطالعه قرار می گیرد و در فاز کمی با روش سوارا، اهمیت شاخصه ها مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر تأکید بر اصالت ساختاری در نمای شهر تهران با تدوین چارچوبی در حوزه های معناسازی و معناخوانی اصیل می باشد. طبق ادعای این پژوهش تولید نمای شهری واجد اصالت با ایجاد عناصر شاخص معناداری که در طول زمان استمرار تاریخی یافته، ارتباطی مستقیم دارد. این رساله «قائم به ذات و ریشه دار بودن» را مبنای اصالت می داند که از طریق تحلیل و طراحی راستین با شیوه ای ریشه دار در معماری دوره پهلوی به کار گرفته شده است.
بررسی و اولویت سنجی برنامه ریزی و طراحی ِمعماری بیوفیلی مسکن با روش تحلیل عاملی؛ موردپژوهی: شهر سمنان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
77-92
حوزههای تخصصی:
امروزه فرآیند برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی در ایران بدون توجه به ارتباط و فرآیند تکامل ِسازگار با طبیعت صورت می گیرد که نتیجه آن نوعی ناپایداری در زیست بوم و نابودی طبیعت و محیط زیست شهری است. لذا برای برطرف کرده این مشکل در دهه معاصر رویکرد «بیوفیلیا» مطرح شده است که همان احساس مثبت انسان ها نسبت به موجودات زنده می باشد. این عبارت ازجمله مباحثی که در خصوص گرایش سرشتی انسان نسبت به مظاهر حیات مطرح می باشد که با عنوان فرضیه بیوفیلی «حیات-دوستی» عنوان می گردد. از جنبه واژه شناسی اصطلاح «بیوفیلیا» به معنی «دوست داشتنِ حیات یا سیستم های واجدِ حیات» می باشد و برای نخستین بار توسط «اریک فروم» برای تبیین یک گرایشِ روان شناختی در خصوصِ«جذابیت هر آنچه زنده است»، مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش با روش پیمایشی و روش تحلیل عاملی به بررسی و اولویت سنجی مولفه های معماری بیوفیلی در طراحی و برنامه ریزی مجتمع های مسکونی پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل 1. ویژگی های محیطی شامل رنگ، آب، هوا، نور طبیعی، گیاهان، حیوانات، مصالح طبیعی، چشم انداز در رتبه نخست قرار گرفته اند و سپس بترتیب 1. تکامل روابط انسان و طبیعت، 2. شکل و فرم های طبیعی، 3. الگوها و فرآیندهای طبیعی، 4. نور و فضا و 5. روابط مبتنی بر مکان در جایگاه های بعدی اولویتی قرار داشته که باید بر اساس آن ها اولویت های حوزه برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی ترسیم و مورد بازبینی قرار گیرد.
عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.