مواد و روش ها: 42 نفر از ورزشکاران ایران (شرکت کننده در المپیک 2012 لندن) در تحقیق حاضر شرکت کردند. جهت گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد زمینه یابی مکمل های ورزشی (دارای 4 مقیاس) و پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شدند. تمامی تحلیل ها توسط نرم افزار های SPSS16 و AMOS انجام گرفت. جهت تعیین شاخص های نکویی برازش از مولفه های خی دو، NFI و RMSEA استفاده شد. یافته ها: اصلی ترین منبع پیشنهاد دهنده در بین ورزشکاران المپیکی ایران برای مصرف مکمل، متخصصین تغذیه (43%) بود. مهمترین دلایل مصرف مکمل از دیدگاه ورزشکاران افزایش سرعت و چابکی (48%) و افزایش قدرت و توان (47%) گزارش شد. بیشترین مکمل های مصرفی در ورزشکاران به ترتیب ب کمپلکس (92%) بود. برخلاف مطالعات قبلی، هنجارهای ذهنی قویترین شاخص پیش بین بود (β= 0/91) در حالی که نگرش ها با (β= 0/23) دومین شاخص پیش بین و کنترل رفتاری ادراک شده با (β= 0/13) ضعیف ترین شاخص پیش بین بودند. نتیجه گیری: عدم تاثیر گذاری کنترل رفتاری ادراک شده با مطالعات قبلی همخوانی دارد اما فقدان تاثیر گذاری نگرشها مبهم است زیرا اعتقاد بر این است که نیت رفتاری قویا از طریق پذیرش آنچه هنجار محسوب می شود کنترل می شود نه نگرش ها به سمت مکمل. این یافته ها نشان می دهند که در بین ورزشکاران المپیکی ایران، هنجارهای ذهنی هنگام شکل گیری نیت رفتاری برای مصرف مکمل های غذایی احتمالا اهمیت بیشتری دارد.
ملاصدرا با ارائه نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، تحولی شگرف در مباحث نفس پدید آورد. بر اساس این نظریه، مبدأ تکون نفس ماده جسمانی است که بر اثر حرکت جوهری به موجودی غیرمادی تبدیل می شود. اما این نظریه ملاصدرا با چالش بزرگی روبه رو است و آن مسئله خلقت ارواح قبل از پیدایش ابدان است، که ظاهر برخی از روایات آن را تأیید می کند. ملاصدرا با استناد به دلایل عقلی، تقدم نفوس بر ابدان را به صورت متکثر مردود دانسته و روایاتی را که دلالت بر خلقت ارواح پیش از ابدان دارد را تأویل می کند، در صورتی که نیاز به تأویل روایات نیست. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تبیین مفهوم روح و نفس و تفاوت های میان آن دو در قرآن و روایات پرداخته شود و به این نتیجه می رسد که روح امری مجرد و مربوط به عالم امر است که می تواند قبل از پیدایش بدن موجود باشد، در صورتی که نفس نمود روح در عالم خلق بوده و با پیدایش بدن پدید می آید. بدین ترتیب تعارض بین نظریه ملاصدرا مبنی بر جسمانیه الحدوث بودن نفس و روایاتی که وجود ارواح را قبل از پیدایش ابدان می داند حل می شود، بدون آنکه نیازی به تأویل روایات باشد.
محب نخست اسم خداست و سپس به آفریدگان نسبت می یابد و ابن عربی این شخصیت بزرگ عرفانی با توجه به این نکته ظریف در باب 178 فتوحات مکیه در بیان معرفت مقام محبت به این نکته لطیف و خواندنی توجه کرده است که اگر بناست خصوصیات عاشقان الهی رافهرست کند بهتر آن است که تجلی این ویژگیها را با توجه به آیات قرآن در مبدأ اعلی جستجو کند. سپس آن را با نگاهی تبعی و ربطی به دیگر عشاق نسبت دهد و این کار تازه و بی سابقه است که نگارنده بر آن است تا در این مقاله با انتخاب و گزینش به شرح و توضیح آن بپردازد و بخشی از این خصوصیات را که محیی الدین نخست به ((محب الله)) و سپس به محبان دیگر نسبت داده و فهرست کرده است ‘ برشمرد. بدیهی است این مقاله بخش مختصری از فصل مفصل جلوات زیباشناسانه خدا بر دلباختگان عارف است که امید است برای خوانندگان چشم انداز تازه ای بگشاید
دو دیدگاه عمده و متفاوت در خصوص دستاوردها و ناکامی های دولت جدید در جامعه و بویژه در محافل سیاسی و غیر سیاسی گرجستان به چشم می خورد . دیدگاه اول نگاه و رویکرد موافقین دولت می باشد . این دیدگاه معتقد است که دولت ساکاشویلی دستاورهای بسیاری را برای گرجستان و مردم خود به ارمغان آورده . دولت جدید هم در بعد داخلی و هم در سیاست خارجی موفقیت های بسیاری داشته است و مهمترین دستاورد آن گشودن مسیر صحیح برای حرکت به جلو و پیشرفت بهتر برای کشور و مردم ، ارتقای جایگاه و عزت کشور در سطح بین المللی و توجه ویژه به بحران ها و مناقشات داخلی و به عبارتی حساسیت ویژه به استقلال و تمامیت ارضی کشور و به عنوان اولین قدم حل بحران 13 ساله آجاریا بوده است .
رسانههای فراگیر مدرن همه جهان را زیر سلطه گرفتهاند. این فرایند را هم میتوان جشن گرفت و هم با واهمه و دلواپسی پذیرفت؛ تا به کدام قطب جغرافیای سیاسی جهانی تعلق داشته باشیم.
میگویند با آن میلیاردها دلاری که رونالد ریگان، رئیس جمهوری دهه هشتاد میلادی امریکا، صرف جنگ ستارگان کرد، پای بشر به مریخ نرسید؛ اما جهانیان توانستند صدا و تصویر را از سرزمینهای دور، در خانة خود دریافت کنند. اندیشة دهکده جهانی که مارشال مکلوهان، در اواخر دهه 60 میلادی به دنیا عرضه کرد تا وقتی بزرگراههای رایانهای و شبکههای ماهوارهای فعال نشده بودند، تحقق نایافتنی به نظر میرسید. اما حالا دنیا بدون نیاز به فصلهای یک کتاب میتواند زوایای این طرح را دریابد.
کارکرد ماهواره امروز با میراث گذشتگان ما، با فرهنگ ما، با باور ما و… با نان سفرة ما ارتباط یافته است. میتوان این کارکرد را نادیده گرفت، میشود آن را منکر شد و میشود با این فرایند به مدد طرح و برنامه و هدف کنار آمد. اما سکوت و بلاتکلیفی به یقین مشکلی از پیش پای ما بر نخواهد داشت.
آسیب ها و رنجش های بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافته های پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیب های بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با حجم نمونه 16 زن بود. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از یک مرکز درمانی روانپزشکی، بر اساس ملاک های ورود و تشخیص روانپزشک انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش درمان مبتنی بر بخشش به صورت گروهی در قالب 6 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) برگزار شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (TRIM-12) و مقیاس نشخوار فکری درباره یک ناراحتی بین فردی (RIO) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. ارزیابی پس از درمان نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی مؤثر بوده است و این تأثیر از لحاظ آماری (05/0 p<) معنادار بود. از یافته های بدست آمده از این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که می توان از درمان گروهی مبتنی بر بخشش برای کاهش علائم افسردگی و نشخوارفکری سود جست.
زمینه: در مطالعه حاضر، نوجوانان شنوا و ناشنوای دختر و پسر شهر تبریز از نظر سلامت عمومی مورد مقایسه قرار گرفته اند. روش: نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز ناشنوا و شنوای دختر و پسر مدارس ناشنوایان و شنوایان شهر تبریز می باشد. برای سنجش متغیر سلامت عمومی (نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی وخیم) از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (28- GHQ) استفاده شد. روش آماری مورد استفاده تحلیل واریانس یک راهه بود. یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان شنوا و ناشنوا در متغیر سلامت عمومی تفاوت معنا داری دارند و سطح سلامت عمومی نوجوانان ناشنوا از نوجوانان شنوا و پسران ناشنوا از دختران ناشنوا پایین تر است. نتیجه گیری: نوجوانان ناشنوا نسبت به نوجوانان شنوا، نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی و نارساکنش وری اجتماعی بیشتری دارند. اما در متغیر افسردگی وخیم بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده نشد.